برابر رئال چهرهای متفاوت از بارسلونا خواهید دید
مدیر ورزشی بارسلونا معتقد است که بازیکنان علی رغم تساوی ناامیدکننده برابر اینتر، یکشنبه در الکلاسیکو قدرتمندانه کار خواهند کرد.
به گزارش "ورزش سه"، بارسلونا شب گذشته در نوکمپ برابر اینتر با تساوی 3-3 متوقف شد تا در آستانه حذف از لیگ قهرمانان قرار بگیرد. بارسا باید در این بازی پیروز می شد تا امیدهایش برای صعود به یک هشتم نهایی زنده بماند اما موفق به انجام این کار نشد. اگر اینتر دو هفته بعد ویکتوریا پلژن را شکست دهد، بارسا مثل فصل قبل راهی لیگ اروپا خواهد شد.
جوردی کرویف، مدیر ورزشی بارسلونا، در مورد ناکامی بزرگ برابر اینتر به آاس گفت:«حس ناامیدی دارم ولی معتقدم تیم همه توانش را در زمین گذاشت. وقتی سه گل دریافت می کنید، رسیدن به هدفتان دشوار می شود. زدن گل اول مهم بود ولی گل تساوی در شروع نیمه دوم مثل یک شوک بود. دو بار توانستیم بازی را مساوی کنیم ولی این کفایت نمی کرد.»
کرویف دو راهی سرمایهگذاری ادامه داد:«هیج توضیحی برای این تساوی ندارم. چند غایب مهم داشتیم و اینکه تیم هر سه روز بازی کرده و خسته بود. نباید به دنبال مقصر باشیم. همه باهم می بریم و باهم می بازیم. در لالیگا شرایط بهتری داریم ولی در لیگ قهرمانان اتفاقات سریع رخ می دهد و فرصت جبران ندارید. شکست هفته قبل برابر اینتر منصفانه نبود ولی برای این تساوی توجیهی پیدا نمی کنم.»
شانس اندک صعود:«همه چیز به اینتر بستگی دارد. ما باید دو بازی بعدی را ببریم و امیدوار باشیم اینتر دو بازی آینده اش را با برد پشت سر نگذارد. معتقدم باید روی لالیگا تمرکز کنیم چون در صدر هستیم و روند خوبی را طی می کنیم.»
الکلاسیکو:«وقتی زمین می خورید، باید بلند شوید و فوتبالیست ها به این شرایط دو راهی سرمایهگذاری عادت دارند. ناامیدی نباید بیشتر از یک روز طول بکشد و سریع باید برای الکلاسیکو ریکاوری کنیم. بازیکنان اهمیت الکلاسیکو را می دانند و در آن بازی قدرتمندانه کار خواهند کرد. چهرهای متفاوت از بارسا را برابر رئال خواهید دید.»
دولت آمریکا چگونه مانع سقوط ارزش پول ملی در بحران بزرگ شد؟
آمریکا در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی با رکودی بزرگ مواجه شد که ضمن تضعیف ارزش پول ملی، افزایش تورم و کاهش نرخ رشد اقتصادی، درآمدهای دولت این کشور را نیز کاهش داده بود.
به گزارش خبرنگار ایبِنا، «پول» مهمترین متغییر اقتصادی است؛ چرا که مؤثرترین عامل بر سایر متغیرهای اقتصادی محسوب میشود و به همین دلیل ضربه زدن به نظام پولی یک کشور، مهمترین و کاراترین ابزار دشمنان در جنگ اقتصادی و حتی جنگ نظامی است. در این زمینه بررسی اقداماتی که آمریکا در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی درخصوص تثبیت حاکمیت دولت در نظام پولی و حفظ ارزش پول ملی این کشور انجام داد، حاوی عبرتهای ارزشمندی است.
سقوط بورس و رکود بزرگ در آمریکا چگونه رخ داد؟
در بررسی تجارب اقتصادی آمریکا،یکی از مهمترین مسائل توجه داشتن به تحریفات و اکاذیبی است که قطعا بصورت تصادفی در کتب اقتصادی وارد نشده است. به طور خاص موضوع جایگزینی شبه پول به جای دلار، در دوران وقوع رکود بزرگ در سال ۱۹۲۹ میلادی و اقدامات واقعی دولت آمریکا بسیار قابل تعمّق است.
رکود بزرگ پیامد رشد پانصد درصدی بورس آمریکا در یک دوره پنج ساله بود. به دنبال این رشد غیرمتعارف و بلافاصله پس از احساس کاهش تقاضای کل در اقتصاد آمریکا (در اوایل تابستان) ۱۹۲۹ که ناشی از تمایل مردم در به تعویق انداختن مصارف غیر ضروری خود و استفاده از منابع مالی خود در سرمایه گذاری در بورس، به امید حصول پول بیشتر و نیز اقدام دولت آمریکا در افزایش نرخ بهره برای کنترل بازار سهام، حادث شده بود، صاحبان شرکتها سعی در استفاده از فرصت موجود نموده و سهام خود را به بازار عرضه کردند. اوج میزان عرضه در ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ میلادی اتفاق افتاد و تنها پنج روز بعد یعنی در ۲۹ اکتبر یا سه شنبه سیاه، بازار سهام سقوط کرد.
نتیجه آنکه عده معدودی صاحب ثروتهای افسانهای شدند و جمع کثیری تا حد گرسنگی، فقیر دو راهی سرمایهگذاری شدند. افراد ثروتمند منابع مالی جمع آوری شده را عموما به طلا تبدیل کردند.
نظریه کینز به رکود بزرگ در آمریکا پایان داد؟
در کتب اقتصادی آمده است که کینز با ارائه نظریه معجزه آسای خود، که میگفت دولت باید با افزایش مخارج خود و کاهش مالیاتها (سیاست کسری بودجه و استقراض وسیع یا بعبارتی چاپ پول)، تقاضای کل جامعه را بالا ببرد تا رکود پایان دو راهی سرمایهگذاری یابد، اقتصاد آمریکا را نجات داد. هیچ یک از اساتید و البته دانشجویان اقتصاد سوال نکردهاند که چگونه ممکن است دولت در اقتصادی مبتنی بر پایه پولی طلا، هزینههای خود را با استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول افزایش داده باشد؟ این مطلب از اکاذیب اصلی تاریخ اقتصادی آمریکاست. بر اساس آمار اقتصادی آمریکا مالیاتهای دولت فدرال در دوران رکود بزرگ سه برابر افزایش داشته است.
در آن زمان تلاشهای دولت هربرت هوور، رئیس جمهور وقت امریکا به نتیجه نرسید و اقتصاد با رشد منفی دو رقمی مواجه شده بود. این نرخ رشد منفی در سال ۱۹۳۲ میلادی به منفی ۱۲.۹ درصد رسید. نرخ تورم در بخش کالاهای بادوام به ۴۸.۴ درصد و در بخش کالاهای مصرفی کم دوام به ۱۹.۴درصد رسید و به طور متوسط نرخ دو راهی سرمایهگذاری تورم این کشور تا حدود ۲۵ درصد افزایش یافت.
اقدامات بزرگترین و آزادترین اقتصاد جهان در محدود نمودن مالکیت طلا
در سال بعد، دولت روزولت به قدرت میرسد. وی با درک صحیح موضوع و دلیل اصلی بحران اقتصادی که چیزی جز جمع آوری سرمایهها در قالب طلا نبود، با استفاده از اختیارات رئیس جمهور در زمان جنگ و بر اساس قانون مصوب زمان جنگ جهانی اول، تحت عنوان «قانون مبارزه با تجارت با دشمن» که تخلف از آن مجازات اعدام را به همراه داشت، قانون ۶۰۱۲ روزولت را اعلام میکند.
در کشوری که از یکسو، آزادترین اقتصاد دنیا حاکم است و از سوی دیگر نظام پولی آن پایه طلاست و طبق اکاذیب دیگری که در مورد اقتصاد آمریکا درکتب اقتصادی آمده است، تا سال ۱۹۷۱ مردم میتوانستند هر لحظه اراده کنند، اسکناس دو راهی سرمایهگذاری های دلار خود را به سکههای طلا تبدیل کنند، مطابق قانون روزولت، همه آمریکاییها مکلف میشوند ظرف بیست روز هرگونه موجودی طلای خود را، اعم از سکه، شمش، طلای ساخته شده و در هرشکل دیگری، به استثناء یک حلقه شخصی حداکثر ۸ گرمی، تحویل خزانه دولت دهند. بر اساس قانون روزولت بعد ار این تاریخ کشف هرگونه طلا، مجازاتهای قانون مبارزه با تجارت با دشمن را به همراه داشت.
مطابق این قانون نرخ طلای دریافتی از مردم نه بر اساس نرخ بازار، بلکه توسط رئیس جمهور تعیین شد و نرخ تعیین شده توسط رئیس جمهور در حدود پنجاه درصد قیمت جهانی طلا در آن زمان بود. بند دیگر قانون اعلام میکند که حتی بر اساس این قیمت گذاری نیز، پولی در ازای دریافت طلا به افراد داده نمیشود؛ بلکه اوراق خزانه دولتی دریافت خواهند کرد و در بند دیگر تصریح میگردد که هیچ بانکی حق دریافت این اوراق را به عنوان وثیقه وام ندارد.
دولت آمریکا چگونه ارزش پول ملی را حفظ کرد؟
این قانون مصداق اجرای سیاست «حفظ نظام از اوجب واجبات است» از سوی دولت آمریکاست. با اجرای این قانون در همان سال رشد منفی سیزده درصدی به منفی ۱.۲ درصد میرسد و رشد اقتصادی در سال بعد به عدد دورقمی مثبت ۱۰.۸ افزایش مییابد. جالب آنجا که علیرغم اکاذیب کتب اقتصادی در مورد پایه پولی طلا و امکان تبدیل اسکناس دلار با طلا در آمریکا تا سال ۱۹۷۱، داشتن هرگونه طلا تا سال ۱۹۷۶در آمریکا ممنوع بوده است و حتی بعد از این تاریخ نیز اجازه داشتن طلا با ثبت دقیق اطلاعات و و ضع مالیات بر آن، صادر می شود.
این اقدام دولت آمریکا علاوه بر حفظ ارزش دلار به عنوان پول ملی موجب شد از محل سرمایههای انباشته شده ثروتمندان، سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژههای زیرساختی از سوی دو راهی سرمایهگذاری دولت و ایجاد رونق اقتصادی فراهم شود و در صورت بی توجهی دولت به این سرمایههای انباشته، هیچ راهی برای خروج از رکود بزرگ متصور نبود.
بررسی دو کتاب درباره حافظ
کتاب «دو راهی سرمایهگذاری از نگاهی دیگر» را پیش چشم داریم. علی حصوری در ابتدای کتابش سالشماری از زندگی حافظ میآورد. وی معتقد است حافظ گوشبهزنگ حادثه زیسته، آیینهدار تاریخ است و باید او را تاریخی و دو راهی سرمایهگذاری زمینی دید.
حصوری همراستای شاملو و سروش و دیگر پیشقراولان، حافظ را از آسمان عرفان به زیر میکشد و خاکی میکند.
در مطلع مصحف حصوری، سالشماری از زندگی لسان الغیب آمده است و برخی اشعار حافظ به حسب حوادثی که در دوران او روی داده است، از جلوس شاه شیخ ابواسحاق و نخستین غزل تاریخدار حافظ «گل در بر می در کف و معشوق به کام است» تا «دو یار زیرک و از باده کهن دو منی» که تقریبا همزمان است با کشته شدن شاه منصور مظفری، دستهبندی شدهاند.
شاه منصور، پادشاه محبوب حافظ است، «شاهزادهای خوشاندام، زیبا، دلیر، شمشیرزن، خوشگذران و روادار.» حصوری شاهدهای شعری فراوانی برای این دلبستگی دوسویه دارد.
یکی از اشکالاتی که وی بر دیگر حافظ پژوهان میگیرد عرفانی دیدن اشعار تاریخی حافظ است از جمله «سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد» و «نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد» و «نکته دلکش بگویم خال آن مهرو ببین».
حصوری این اشعار را سراسر مدح شاه منصور برمیشمارد و بر برداشتهای هرمنوتیکی خرده میگیرد.
دیوان برخی شاعران برای همگان، عارف و عامی، مسلم بوده است که دواوینیست عرفانی و مصحفی آسمانی. حدیقه الحقیقه سنایی، منطق الطیر عطار، مثنوی معنوی، گلشن راز و دیوان عراقی و مغربی سرشار از الهامات الهی و تجربههای روحانیاند اما حافظ شاعری غلغلهآفرین است و در طول تاریخ هرکه با هر مذهبی کوشیده است تا او را به رنگ آرای آیین خویش درآورد.
در مقدمه جامع دیوان حافظ (که به صورت سنتی نامش به محمد گلندام معروف است) آمده است: «سماع صوفیان بیغزل شورانگیز او گرم نشدی» و در پی این اشاره معنیدار و مهم به جنبه لاهوتی شعر حافظ، بلافاصله به جنبه ناسوتی شعر او تصریح میشود: «و مجلس میپرستان بینقل سخن ذوقآمیز او رونق نیافتی.»
حصوری بیش از توجه به جنبه عارفانه مینویِ شعر شگرف حافظ، به جلوه تاریخی و دنیوی او چشم دوخته است. این کنکاش تاریخی و افسانهزدایی البته ستودنی و ارجمند است اما اینکه همگنان و دانشمندان را متهم کنی که «نمیخواهند ذهن خود و بهویژه مردم را بیاشوبند و داستان تنها این نیست که سری است که درد نمیکند بلکه آرامشی است که در پی بسیاری از باورها نهفته است» ناروا به نظر میرسد.
جامی، شاعر عارفی که یک قرن پس از حافظ زیسته است در نفحاتالانس درباره حافظ میگوید: «وی لسان الغیب و ترجمان الاسرار است، بسا اسرار غیبیه و معانی حقیقیه که در کسوت صورت و لباس مجاز بازنموده، هرچند معلوم نیست که وی دست ارادت پیری گرفته و در تصوف به یکی از آن طایفه نسبت درست کرده باشد. یکی از عزیزان سلسله خواجگان، قدسالله اسرارهم، فرموده است که هیچ دیوان به از دیوان حافظ نیست اگر مرد صوفی باشد. » پُر پیداست آنانکه قدمی و قلمی در وادی عرفان زدهاند جای پای حافظ را در کدام منازل دیدهاند و نیک فهمیدهاند که «شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است.»
استاد خرمشاهی در کتاب «حافظ» بر این باور است که اشعار حافظ را باید در آینه عرفان دید و حافظ را شاعر عارف انگاشت و شعرش را قدسی قلمداد کرد تا به فهم اشعارش نائل آمد. او حافظ را از آن وحدت وجودیهای غرق در سُکر نظیر بایزید و حلاج و ابن فارض و ابن عربی نمیداند بلکه معتقد است «حافظ علاوه بر طریقت، بیش از آن و پیش از آن اهل شریعت است و از رهگذر هر دو و با انتقادهای هوشیارانه و از سالکان هر دو راه، جویای حقیقت است و هر سه را یکسان و به اعتذال دوست میدارد.
خرمشاهی راهی را میرود که استاد مطهری در کتاب «عرفان حافظ» رفته بود. هرچند که شهیدمطهری با برهان خلف اتهاماتی که به قبای حافظ وصله کرده بودند را میپیراست و در نهایت به شعر پاکدامن و مقام شامخ عرفانی حافظ میرسید.
مطهری معتقد بود بسیاری از آنها که در عرفانزدایی از اندیشه کوشیدهاند به لاابالیکردن او نیز پرداختهاند و در پناه حافظ، توجیهات شاعرانهای بر شریعتگریزیهای خود آوردهاند. حصوری بر سیدحسین نصر میتازد که چرا حافظ را اعظم شعرای صوفی و یار روحانی مولوی میخواند و دلیل میآورد که چون حافظ به صوفیان بد گفته و احتمالا با مولوی هم میانهای نداشته پس حرف نصر تبلیغاتی و بیپایه است.
بعد هم غزل «روضه خلد برین خلوت درویشان است» را سست و کودکانه میخواند و از آن حافظ نمیداند. خرمشاهی در «حافظ» معتقد است حافظ از تصوف رسمی که نمایندگان آن پیر و صوفی و مظاهر آن خرقه و خانقاه است، انتقادکنان فاصله میگیرد، صوفیان را پشمینهپوشان تندخویی معرفی میکند که بوی عشق نشنیدهاند و لقمه شبهه میخورند و طامات میبافند و بت در آستین دارند و سر حقه باز میکنند و درازدستی دارند و . در عوض به عرفان نظری و غیررسمی که نمایندگان آن پیرمغان و رند و مظاهر آن خرابات مغان و دیر مغان و میخانه است پناه میبرد. یعنی «ز خانقاه به میخانه میرود حافظ، مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد» و به میکده میرود و چهره ارغوانی میکند و شادی شیخی که خانقاه ندارد پیاله مینوشد.
کتاب « حافظ از نگاهی دیگر» نوشتهی علی حصوری در ۱۸۴ صفحه توسط نشر چشمه منتشر شده است.
کتاب «حافظ» نوشته بها ٕالدین خرمشاهی در ۲۷۹ صفحه توسط نشر ناهید روانه بازار نشر گردیده است.
کوئینسی: 5 راهی که آمریکا میتواند روابط با عربستان سعودی را مورد بازنگری قرار دهد
شفقنا-کاخ سفید اعلام کرده است که پس از اینکه سعودی ها و بقیه کارتل نفتی اوپک پلاس تولید نفت خود را دو میلیون بشکه در روز کاهش دادند، روابط دو راهی سرمایهگذاری واشنگتن با عربستان سعودی را بازنگری خواهد کرد. کاهش تولید نفت، هزینه سوخت را تنها چند هفته قبل از انتخابات میان دوره ای ماه آینده افزایش می دهد و منتقدان این اقدام را عملاً دخالت عربستان در انتخابات ایالات متحده توصیف کرده اند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از کوئینسی: ریاض بر این باور است که دست برتر را دارد، همانطور که در مقاله ای که توسط مشاور رسانه ای محمد بن سلمان، ترکی الدخیل منتشر شد، نشان داده شد، عربستان سعودی میتواند به ایالات متحده آسیب برساند، از جمله با قیمتگذاری نفت به یوان چین به جای دلار و توقف خرید تسلیحات و سایر تجهیزات نظامی ساخت آمریکا.
همانطور که به نظر می رسد رئیس جمهور بایدن بالاخره متوجه شده ارزیابی مجدد روابط ایالات متحده و عربستان به وضوح لازم است.
ایالات متحده چگونه ممکن است چنین ارزیابی مجددی را انجام دهد؟ بایدن چندین گزینه در اختیار دارد که همگی می توانند به ایجاد تعادل سالم تری در روابط دوجانبه کمک کنند. هیچ یک از این مراحل برای گسستن رابطه طراحی نشده است. عربستان سعودی کشور مهمی است و ایالات متحده می تواند از روابط مثبت با پادشاهی سود ببرد. اما رابطه کنونی چیزی جز یک رابطه سالم و مثبت است و این انفعال از جانب بایدن است که احتمال شکست کامل روابط آمریکا و عربستان را بیشتر و نه کمتر میکند.
اول: تمام حمایت های امنیتی ایالات متحده از عربستان سعودی متوقف شود:
تثبیت حمایتها برای سعودیها روشن میکند که مشارکت ایالات متحده بدون قید و شرط نیست، در حالی که اگر ریاض تصمیم گرفت دوباره به عنوان یک شریک عمل کند، همکاریها از سر گرفته میشود.
دوم: تصویب قطعنامه اختیارات جنگ یمن در کنگره:
تصویب قطعنامه اختیارات جنگ یمن به طور همزمان به دو هدف دست می یابد: هم نشان دهنده نارضایتی ایالات متحده از تصمیم عربستان در کاهش تولید نفت است و هم توانایی سعودی ها برای بمباران و محاصره یمن را فلج می کند و در نهایت به همدستی ایالات متحده دو راهی سرمایهگذاری در این درگیری ویرانگر پایان می دهد.
سوم: خروج نیروها و دارایی های نظامی ایالات متحده از پادشاهی و منطقه:
حدود 3000 نیروی آمریکایی در عربستان سعودی مستقر هستند، در حالی که امارات میزبان حدود 2000 سرباز دیگر است. چند نماینده کنگره قصد دارند لایحهای را ارائه کنند که بر اساس آن، نیروهای آمریکایی و سیستمهای دفاع موشکی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی، یکی دیگر از اعضای کلیدی اوپک پلاس که برای دفاع ملی نیز به واشنگتن متکی است، بیرون کشیده شوند.
چهار: اجرای قوانین «لیهی» در مورد انتقال سلاح به عربستان سعودی:
در حال حاضر، ایالات متحده نقض حقوق بشر عربستان سعودی را نقض قوانین لیهی نمی داند. این قانون انتقال کمک نظامی به کشورهایی را که درگیر نقض فاحش حقوق بشر از جمله شکنجه، قتل غیرقانونی، ناپدید شدن اجباری و تجاوز جنسی هستند، ممنوع می کند. با این حال، ادعاهای موثق در مورد چنین رفتاری از سوی دولت سعودی، از جمله قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در سال 2018 دو راهی سرمایهگذاری احتمالاً اعمال قوانین لیهی در عربستان سعودی را توجیه می کند. اجرای قوانین ایالات متحده، عربستان سعودی را تحت فشار قرار می دهد تا به نقض حقوق بشر خود رسیدگی کند و در عین حال بر اتکای پادشاهی به همکاری امنیتی ایالات متحده تأکید کند.
پنج: افزایش سرمایه گذاری در انرژی های جایگزین برای کاهش وابستگی ایالات متحده به نفت:
اگرچه نفت در آینده قابل پیشبینی برای اقتصاد جهانی مهم باقی خواهد ماند، اما تأثیر قیمت بنزین بر سیاست آمریکا نشاندهنده یک آسیبپذیری عظیم است. با سرمایه گذاری بیشتر در گزینه های جایگزین، مانند وسایل نقلیه الکتریکی، حمل و نقل عمومی و جوامع کمتر وابسته به خودرو، نتایج انتخابات آمریکا دیگر نمی تواند تحت تأثیر صادرکنندگان نفت قرار گیرد. این موضوع همچنین به محافظت از انتخابات آمریکا در برابر مداخله بازیگران خارجی کمک می کند.
در نهایت: دولت بایدن، هر چند با تأخیر متوجه شده است که روابط ایالات متحده و عربستان شکسته شده است و مماشات با ریاض آن را حل نخواهد کرد. اگر سعودی ها به اصرار بر رفتار فعلی خود ادامه دهند نه تنها اهداف ایالات متحده در اوکراین تضعیف میشود، بلکه روند دموکراتیک آمریکا را نیز تهدید میکند. واشنگتن باید تظاهر به دوست بودن ریاض را متوقف کند. تنها با اتخاذ اقدامی قوی، ایالات متحده میتواند یک رابطه عملکردی با ریاض را که بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل است، دوباره برقرار کند.
جذب ۱۰۰ درصدی تسهیلات بازسازی ناوگان حمل و نقل مسافری در لرستان
مدیرکل راهداری لرستان گفت: اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای لرستان موفق به جذب ۱۰۰درصدی تسهیلات تبصره ۱۸ ویژه بازسازی ناوگان حمل و نقل برون شهری شد.
به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان ؛ مرتضی شیروانی در گفت وگو با رسانه ها ، اظهار کرد: در پنج ماهه نخست امسال با پیگیری و تلاش معاونت حمل و نقل در حوزه مسافر و انجمن های صنفی این حوزه موفق به جذب ۱۰۰درصدی تسهیلات موضوع بند الف تبصره ۱۸ ویژه بازسازی ناوگان حمل و نقل عمومی برون شهری اتوبوس و مینی بوس شدیم.
او افزود: در حالی که تعداد سهمیه بازسازی اتوبوس استان ۱۱ دستگاه و تعداد مینی بوس ۶۹ دستگاه از سوی سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای ابلاغ شده بود با پیگیری شبانه روزی و ترغیب رانندگان این بخش، تعداد سهمیه اتوبوس به ۱۳ و مینی بوس به ۷۵ دستگاه ارتقا و طرح های بازسازی آنها به بانک عامل معرفی و تسهیلات به متقاضیان پرداخت شده که نشاندهنده ی جذب بیش از ۱۰۰درصدی سهمیه مذکور است.
شیروانی مجموع تسهیلات پرداختی در حوزه بازسازی ناوگان اتوبوس را هفت میلیارد و ۴۱۳ میلیون تومان و تسهیلات پرداختی مینی بوس را ۱۳ میلیارد و ۹۸۶ میلیون تومان عنوان کرد.
او بیان کرد: بخشی از تسهیلات تبصره ۱۸ نیز در حوزه ی تکمیل مجتمع های خدماتی رفاهی بین راهی تعریف شده که براساس سهمیه سازمان تکمیل دو باب مجتمع برای استان در نظر گرفته شده بود که در این راستا نیز با تلاش معاونت فنی حوزه ی بازرگانی هر دو طرح با اعتبار ۲۰ میلیارد ریال به بانک معرفی شدند و تاکنون یکی از طرح های مذکور موفق به دریافت تسهیلات ۱۰ میلیارد ریالی شده و ۵۰درصد سهمیه محقق گردیده است.
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای لرستان خاطرنشان کرد: با توجه به فرسودگی ناوگان مینی بوس استان همه تلاش خود را برای کمک به فعالان این بخش در زمینه بازسازی ناوگان به کار خواهیم بست.
دیدگاه شما