عرضه و تقاضای پول چیست؟
همه دانشجویان رشته مدیریت و اقتصاد با مفاهیمی مانند عرضه و تقاضا آشنایی کاملی دارند. عرضه و تقاضای پول یک.
همه دانشجویان رشته مدیریت و اقتصاد با مفاهیمی مانند عرضه و تقاضا آشنایی کاملی دارند. عرضه و تقاضای پول یک یاز مدل های اقتصادی است که تغییرات آن نقش بسیار مهمی در اقتصاد هر کشوری دارند. اگر می خواهید بدانید عرضه و تقاضای پول چیست؟ این بخش آسمونی را تا پایان دنبال نمایید.
عرضه و تقاضای پول چیست؟
عَرضه و تقاضا (Supply and demand) یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد. در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل میرسد. سایر عوامل مؤثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه میشوند.
اصول بنیادی عرضه و تقاضای پول
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شدهاست که در آن هیچیک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند، و قیمت به صورت یک دادهاست. مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرفکننده، وابسته به قیمت محصول در بازار است. قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود؛ و قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود. قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند. در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا اتفاق و باعث مازاد عرضه میشود. این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد. در قیمتهای پایینتر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود. این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) میشود. پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقیماندن دارد.
عرضه و تقاضای پول چیست؟
عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا. همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد میشود که به قانون عرضه شهرت دارد.
انتقال تابع عرضه
در تعریف منحنی عرضه بعضی عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاههای تولیدی، فناوری تولید٬قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت درنظر گرفته شدهاست. در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاهها یا بهبود فناوری یا کاهش قیمت عوامل تولید یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل میشود. در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش مییابد و بلعکس.
منحنی عرضه عمودی
بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است. یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد. چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند. در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد. مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است؛ و قیمت بالاتر نمیتواند باعث شود که زمین بیشتری بوجود آید؛ و حتی اگر تقاضا کنندهای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد. در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است.
supply-and-demand-of-money
تقاضا
مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان با توجه به قیمت کالا درخواست میکنند تابع تقاضا را تشکیل میدهد.
انتقال منحنی تقاضا
در صورتی که مصرف کنندگان به ازاری هر قیمت مشخص مقادیر بیشتری (کمتری) از کالا را درخواست کنند، منحنی تقاضا به سمت راست (چپ) منتقل میشود. این مساله میتواند منجر به افزایش (کاهش) قیمت در نقطه تعادل گردد. حرکت روی منحنی تقاضا را تغیر در مقدار مورد تقاضا و حرکت منحنی به چپ و راست را تغییر در تقاضا می نامند. تقاضا میتواند در اثر دلایل مختلف مانند تغییر در سلایق مصرف یا تغییر در عرضه کالاهای جایگزین تغییر کند
کاربرد روانشناسی عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
تحلیل تکنیکال از مهمترین مباحث در بورس است. در آن به بررسی عواملی که بر روی قیمتها اثر میگذارند میپردازیم. از طرف دیگر، قیمتها در بازار از طریق عرضه و تقاضا مشخص میشوند. بدینصورت که فروشندگان، کالا یا سهام خود را عرضه میکنند و در مقابل خریداران آن کالا یا سهام را میخرند.
اگر عرضه یک محصول در مقابل تقاضا برای آن محصول محدود باشد، کسانی که به آن نیاز دارند برای تصاحب آن رقابت میکنند. به این شکل که حاضرند مقدار بیشتری از پول و عرضه و تقاضا چیست سرمایه خود را بابت خرید آن محصول بپردازند تا با جلب نظر عرضهکنندگان از رقبای خود پیشی بگیرند. در حالتی دیگر اگر عرضه در برابر تقاضا برای محصولی زیاد باشد، ترسی از کمبود آن محصول در میان معامله گران حس نخواهد شد. و افراد بجای خرید آن محصول، پول خود را صرف خرید محصولات دیگر میکنند. یا حداقل برای کاهش احتمالی قیمت آن محصول در آینده صبر خواهند کرد.
تمامی نوسانات قیمتی بازار حاکی از نسبت عرضه سهام بر تقاضای آن است. درواقع حاکی از روانشناسی عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان برای خرید یا فروش یک سهم است. این روانشناسی در نمودارهای عرضه و تقاضا بهخوبی نمود پیدا میکند.
تمامی حالات ممکن نوسانات قیمتی برای بازههای زمانی متفاوت شامل ۳۲ الگو است. ما در این مقاله به بررسی و تحلیل روانشناسی ۴ الگوی اصلی آن خواهیم پرداخت.
عرضه و تقاضا چیست؟
عرضه چیست؟
به تعداد سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود هستند، عرضهکنندگان گفته میشود. درواقع هرکدام از این سهامداران با توجه به میزان ارزش سهام خود، آن را با قیمتی متفاوت عرضه میکنند. در این حالت با افزایش قیمت، عرضه افزایش مییابد.
تقاضا چیست؟
به تعداد خریداران بالقوه که خواهان خرید سهام هستند تقاضاکنندگان گفته میشود. متقاضیان سهام با توجه به ارزش سهم، سهام را باقیمتی متفاوت میخرند. در این حالت با افزایش قیمت، شاهد کاهش متقاضی خواهیم بود.
رابطه بین عرضه و تقاضا
به نقطهای که در آن عرضه سهم با تقاضای آن برابر باشد، تعادل بازار میگویند. در این حالت تمامی خریداران بالقوه و فروشندگان بر سر یک قیمت توافق میکنند. در آن قیمت معامله صورت میگیرد. درواقع تنها چیزی که لازم است تا حقیقت بازار آشکار شود، وجود دو معاملهگر است که برای معامله بر سر یک قیمت توافق میکنند.
بهطورکلی زمانی که تقاضا برای سهمی بیشتر از عرضه در یک قیمت باشد، باعث میشود نقطه تعادل جابجا شده و قیمت سهم افزایش یابد. به همین صورت اگر عرضه بیشتر از تقاضا در یک قیمت باشد، میان عرضهکنندگان برای فروش سهام رقابتی ایجادشده. نقطه تعادلی جابجا میشود و قیمت سهم کاهش مییابد.
درواقع قانون عرضه و تقاضا، تعامل میان عرضه محصول عرضه و تقاضا چیست و تقاضا برای آن را نشان میدهد. این قانون نشان میدهد که دسترسی به یک محصول خاص و تقاضا برای آن به قیمت بستگی دارد. تقاضاکنندگان و عرضهکنندگان در برابر یکدیگر مقاومت میکنند. تا زمانی که بر سر یک قیمت به توافق برسند و بازار قیمت متعادل را پیدا کند.
روانشناسی عرضه و تقاضا
علم رفتارشناسی و روانشناسی بازار سرمایه عکسالعمل افراد در برابر میزان عرضه و تقاضا محصولات را کاملاً بررسی میکند. این بررسیها نشان میدهند که رفتار و شخصیت افراد بیشتر از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و غیره بر معاملات افراد تأثیر میگذارد. ازنظر روانشناسی بازار سرمایه، اگر عرضه یک محصول در مقابل تقاضا برای آن محدود باشد، کسانی که به آن نیاز دارند برای تصاحب محصول رقابت میکنند. رقابت به گونه ایست که حاضرند مقدار بیشتری از پول و سرمایه خود را بابت خرید آن محصول بپردازند تا با جلب نظر عرضهکنندگان از رقبای خود پیشی بگیرند.
در حالتی دیگر اگر عرضه در برابر تقاضا برای محصولی زیاد باشد، ترسی از کمبود آن محصول در میان معامله گران حس نخواهد شد. افراد بجای خرید آن محصول، پول خود را صرف خرید محصولات دیگر میکنند یا حداقل برای کاهش احتمالی آن محصول در آینده صبر خواهند کرد.
به زبان روانشناسی قانون عرضه و تقاضا معادل ترس و طمع در آدمیزاد است.
کاربرد روانشناسی عرضه و تقاضا
درواقع بازار بر الگوهای روانی معامله گران و سرمایهگذاران استوار است. ازآنجا که بازار یک مجموعه منظم است. درنتیجه میتوان با ترجمه زبان آنکه در نمودارهای تکنیکالی نشان دادهشده است، عرضه و تقاضا برای یک محصول را تحلیل کرد.
با مشاهده نمودارهای عرضه و تقاضا و همچنین میزان حجم آنها میتوان نظر عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان را در رابطه باقیمت سهم در آینده تفسیر کرد.
در یک دوره به یکمیزان بر عرضه سهم و تقاضای افراد پاسخ داده میشود و حجم باقیمانده آنها تعیینکننده قیمت سهم است.
دو فرض اساسی برای عرضه و تقاضا در بازار وجود دارد که عبارتاند از:
عرضهکنندگان باعث میشوند نوسانات بازار نزولی و تقاضاکنندگان باعث میشوند نوسانات بازار صعودی شود.
حجم نوسانات قیمتی با حجم عرضه و تقاضا ارتباط مستقیم دارد.
درصورتیکه در لحظات پایانی بازار، تقاضاکنندگانی وجود داشته باشند که به تقاضای آنها پاسخ داده نشده باشد، آخرین احساسات بازار باعث میشود نوسانات صعودی باشد. در صورت وجود شرایط معین این احساس تائید میگردد. در مقابل، درصورتیکه در لحظات پایانی بازار تقاضای پاسخ داده نشده وجود داشته باشد و این متقاضیان جای خود را به عرضه سهام دهند، نوسانات نزولی در بازار شکل میگیرد. این رفتار بازار نشاندهنده تغییر احساسات هست.
شکل بالا نشان میدهد که رفتار قیمتی بهصورت سرمایهگذارانی دیده میشود که در ابتدا دارایی خود را عرضه کرده و سپس آن دارایی را تقاضا میکنند. اما در لحظات آخر بازار، آن دارایی را فروختهاند.
با توجه به اینکه قیمت بسته شدن سهم دارایی بالاتر از قیمت باز شدن آن است، میتوان اینطور بیان کرد. که آخرین احساسات تقاضاکنندگان حاکی از انتظار افزایش قیمت این دارایی در بازه زمانی آینده است. زیرا تقاضاکنندگان علیرغم افزایش قیمت تا حد بالاترین قیمت در بازه زمانی مشخصشده راضی به فروش سهام دارایی خود نشده. پس آن دارایی را در سبد خود حفظ کردهاند.
درصورتیکه این تقاضای باقیمانده به دوره زمانی بعد منتقل شود، نوسانات بازار صعودی خواهد بود.
در صورت وجود علائمی از تغییر احساسات در نمودارهای قیمت، انتظار میرود نوسانات نزولی بر بازار حاکم باشد. در حالتی دیگر با توجه به شکلی که ملاحظه میکنید، سرمایه گذاران در ابتدا تقاضاکننده آن دارایی بودهاند. سپس آن دارایی را عرضه کردهاند و درنهایت در آخرین لحظات بازار دارایی موردنظر را خریدهاند.
با توجه به اینکه قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بالاتر است، میتوان گفت آخرین احساسات عرضهکنندگان حاکی از ترس کاهش قیمت دارایی در بازه زمانی آینده است. این عرضهکنندگان با توجه به کاهش قیمت در بازه زمانی مشخصشده، حاضر به حفظ این دارایی در سبد خود نشدهاند. پس دارایی را فروختهاند.
زمانی هم وجود دارد که سرمایهگذاران دارایی را تقاضا کرده و سپس آن دارایی را عرضه میکنند. درنهایت در آخرین لحظات بازار همان دارایی را در قیمت باز شدن تقاضا میکنند.
در این حالت باوجود نوسانات عرضهکنندگان و متقاضیان درنهایت قیمت باز شدن و بسته شدن سهم یکی بوده است.
آخرین احساسات عرضهکنندگان حاکی از افزایش قیمت بوده و این سهم را در سبد سهام خود نگاه داشتند.
عرضه و تقاضا علاوه بر تأثیری که بر روی افزایش یا کاهش قیمت دارند، صفهای خرید و فروشی را نیز ایجاد میکنند.
صف خرید و فروش عبارتاند از:
صف خرید سهم: زمانی که تقاضا برای خرید یک سهم افزایش پیدا میکند و عرضهکنندهای در قیمت مشخصشده حاضر به عرضه سهام خود نباشد، صف خرید ایجاد میشود. و نشان از متقاضی زیاد و اقبال سهم است.
صف فروش سهم : در مقابل صف خرید اگر عرضهکنندگان سهام افزایش پیدا کنند و تقاضاکنندهای برای دارایی در قیمت مشخصشده نباشد، صف فروش ایجاد میشود. نشان از عدم تمایل افراد به خرید سهام میباشد.
نتیجهگیری
آموزش بورس مباحث زیادی را در برمیگیرد. یکی از مهمترین آنها، عرضه و تقاضا میباشد. نقش هر یک از این اصطلاحات بر شکلگیری صف های خرید و فروش و افزایش و کاهش قیمتها بسیار مهم میباشد. با نمودارهای تحلیل تکنیکال بهراحتی میتوان رفتار و عکسالعمل افراد برای عرضه محصول و تقاضای آن را مشاهده نمود. بررسی و تحلیل صحیح این نمودارها میتوانند راهنمایی جامع برای تصمیمگیری درست در لحظات پایانی بازار سرمایه و پیشبینی قیمت سهم در آینده به شمار روند.
تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟
تقاضا (Demand) یک اصل اقتصادی است و نشاندهندهٔ تمایل مشتری به خرید کالا و خدمات و پرداخت پول در ازای استفاده از آن کالاها و خدمات میباشد. با ثابت در نظر گرفتن بقیهٔ فاکتورهای موجود، افزایش قیمت کالا و خدمات باعث کاهش میزان تقاضای آن کالا و خدمات میشود و بالعکس. یعنی کاهش در قیمت کالا و خدمات موجب افزایش تقاضا برای آنها خواهد شد. تقاضای بازار (Market Demand) برابر با مجموعه تقاضاهای تمامی مشتریان آن بازار برای یک نوع کالا یا خدمات در طی بازهٔ زمانی مشخص میباشد. تقاضای کل (Aggregate Demand) برابر با میزان کل تقاضا برای تمامی کالاها و خدمات در یک اقتصاد میباشد. معمولاً به استراتژیهای زیادی برای کنترل میزان تقاضا در بازار نیاز است.
نکات مهم:
- تقاضا نشاندهندهٔ تمایل مشتریان به پرداخت پول در ازای کالاها و خدمات میباشد.
- تقاضا (Demand) هم میتواند به معنای تقاضای بازار (Market Demand) برای کالایی خاص باشد و هم میتواند بهمعنای تقاضای کل (Aggregate Demand) به معنای تقاضایی برای کل کالاها و خدمات جامعه باشد.
- تقاضا به همراه عرضه (Supply) قیمت واقعی کالاها و حجم کالاهای مهم در بازار را تعیین مینمایند.
درک کامل مفهوم عبارت تقاضا (Demand)
کسبوکارها معمولاً میزان قابل توجهی پول را برای یافتن میزان تقاضای جامعه برای کالاها و خدماتشان هزینه میکنند. آنها چه مقدار از کالاها / خدماتشان را میتوانند با هر قیمتی بفروشند؟ برآورد اشتباه به دو حالت میانجامد. 1. سود زیادی که به دلیل برآورد کم (Underestimate) از تقاضای بازار از دست شرکت رفته است و 2. زیانی که به شرکت به دلیل برآورد بیش از حد (Overestimate) از تقاضای بازار وارد شده است. تقاضا به مانند سوخت یک اقتصاد است، بدون تقاضا، کسبوکارها هیچ تولیدی نخواهند داشت.
تقاضا بهشدت به عرضه وابسته است. زمانی که مشتریان بهدنبال پرداخت کمترین پول بهازای دریافت کالاها و خدمات هستند، عرضهکنندگان به دنبال حداکثرسازی سود خود (Maximizing the profit) میباشند. اگر عرضهکنندهای قیمت کالاهایش را بسیار زیاد کند، تقاضا برای آن کالا کم شده و عرضهکنندهٔ مذکور نمیتواند بهاندازهٔ کافی از کالای تولیدیاش را بفروشد تا بتواند کسب سود کند. همچنین در حالت عکس اگر عرضهکنندهای قیمت بسیار پایینی برای فروش کالاهایش در نظر بگیرد، میزان تقاضا بالا میرود اما قیمت پایینتر کالای عرضهشده ممکن است هزینههای صرفشده برای تولید آن را پوشش ندهد و بدین ترتیب عرضهکننده هیچ سودی را تجربه نمیکند (و یا سود اندکی نصیبش میشود.). از برخی فاکتورهای مؤثر در میزان تقاضای بازار میتوان به تمایل (بازار) نسبت به یک کالا یا خدمات، در دسترس بودن کالاها و خدمات رقیب، امکان سرمایهگذاری در بازار و همچنین اطمینان از موجود بودن کالاها یا خدمات اشاره کرد.
منحنیهای عرضه و تقاضا (Supply and Demand Curves)
فاکتورهای عرضه و تقاضا برای هر کالا یا خدمات، ویژه و بهخصوص میباشند. این فاکتورها معمولاً بهصورت منحنیهای نموداری جمع بسته شده و به نمایش گذاشته میشوند. در چنین نمودارهایی، محور عمودی بیانگر قیمت محصول و محور افقی بیانگر میزان کالای تقاضا شده و یا میزان کالای عر ضهشده میباشد. یک منحنی تقاضا شیبی رو به پایین (منفی) دارد، یعنی از سمت چپ نمودار به سمت راست، خط منحنی به سمت پایین حرکت میکند. به این معنی که با افزایش قیمتها، مشتریها مقدار کمتری از آن کالا یا خدمات را درخواست خواهند داد. در یک منحنی عرضه، شاهد شیب رو به بالا (صعودی) هستیم. بدین معنی که با افزایش قیمتها، توزیعکنندگان مقدار بیشتری از کالا را فراهم خواهند کرد.
تعادل در بازار (Market Equilibrium)
نقطهای که دو منحنی عرضه و تقاضا با یکدیگر تلاقی دارند نشاندهندهٔ نقطهٔ تعادل (Equilibrium Point) در بازار میباشد. محور عمودی در این حالت بیانگر میزان عرضه / تقاضای تعادلی و محور افقی نیز بیانگر قیمت تعادلی (Equilibrium Price) در بازار میباشد. افزایش در تقاضا (مرجع) باعث انتقال منحنی تقاضا به سمت راست میشود. سپس دو نمودار عرضه و تقاضای جدید در نقطهای بالاتر از نقطهٔ تعادلی پیشین با یکدیگر برخورد مینمایند. در حالت جدید مصرفکنندگان مجبورند تا قیمت بیشتری را برای خرید محصولات یا بهرهگیری از خدمات بپردازند. قیمت تعادلی معمولاً در حالتی شناور برای بیشتر کالاها و خدمات ثابت میماند زیرا فاکتورهای اثرگذار بر مقدار عرضه و تقاضا همواره در حال تغییر میباشند. بازارهای رقابتی و آزاد تمایل به هل دادن قیمتها به سمت سطح تعادلی بازار دارند.
تقاضای بازار در برابر تقاضای کل
بازار هر یک از کالاها در یک اقتصاد با موقعیتهای گوناگونی روبهرو میشوند که این موقعیتها در نوع و درجه سختی از یک دیگر متفاوت میباشند. در اقتصاد کلان، ما میتوانیم به تقاضای کل (Aggregate Demand) در بازار نگاه کنیم. تقاضای کل به تعداد کل تقاضاهای تمامی مشتریان برای همهٔ کالاها و خدمات ارائهشده در یک اقتصاد و در تمامی بازار ها اشاره دارد. از آنجایی که تقاضای کل، کل کالاهای موجود در یک اقتصاد را دربرمیگیرد؛ دیگر نسبت به رقابت و یا تعویض کالاها در بازار و یا تغییرات ترجیح مصرفکنندگان بازار نسبت به کالاهای مختلف حساس نمیباشد و مانند تقاضا در بازار کالای منفرد عمل میکند.
سیاستهای اقتصادی کلان و تقاضا
قانونگذاران مالی و پولی، مانند فدرال رزرو (Federal Reserve – بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا) بخش اعظمی از سیاستهای اقتصادی کلان خود را در راه مدیریت تقاضای کل (Aggregate Demand) میکنند. اگر فدرال رزرو بخواهد که از میزان تقاضا بکاهد، قیمتها را با محدود کردن رشد عرضهٔ پول در بازار و کاهش میزان اعتبارات (Credit) بازار به همراه افزایش در نرخ بهره (Interest rate) افزایش میدهد. در حالت عکس، فدرال رزرو میتواند با پایین آوردن نرخ بهره و افزایش عرضهٔ پول در سیستم اقتصادی، منجر به افزایش میزان تقاضا در بازار شود. در این حالت، مردم و کسبوکارها پول بیشتری برای خرج کردن دارند و در نتیجه تقاضا در جامعه رشد مییابد. اما در حالات بهخصوصی، حتی سیاستهای فدرال رزرو (و یا هر نهاد تنظیمکنندهٔ پولی در هر کشوری) نیز نمیتواند عرضه و تقاضا چیست بر میزان تقاضا تأثیرگذار باشد. زمانی که نرخ بیکاری (Unemployment Rate) در جامعه بالا باشد، ممکن است مردم با وجود دسترسی راحتتر به پول، کاهش نرخ بهره و در نظر گرفتن اعتبارات ارزانتر نیز نتوانند از عهده مخارج برآیند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
کاربرد روانشناسی عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
تحلیل تکنیکال از مهمترین مباحث در بورس است. در آن به بررسی عواملی که بر روی قیمتها اثر میگذارند میپردازیم. از طرف دیگر، قیمتها در بازار از طریق عرضه و تقاضا مشخص میشوند. بدینصورت که فروشندگان، کالا یا سهام خود را عرضه میکنند و در مقابل خریداران آن کالا یا سهام را میخرند.
اگر عرضه یک محصول در مقابل تقاضا برای آن محصول محدود باشد، کسانی که به آن نیاز دارند برای تصاحب آن رقابت میکنند. به این شکل که حاضرند مقدار بیشتری از پول و سرمایه خود را بابت خرید آن محصول بپردازند تا با جلب نظر عرضهکنندگان از رقبای خود پیشی بگیرند. در حالتی دیگر اگر عرضه در برابر تقاضا برای محصولی زیاد باشد، ترسی از کمبود آن محصول در میان معامله گران حس نخواهد شد. و افراد بجای خرید آن محصول، پول خود را صرف خرید محصولات دیگر میکنند. یا حداقل برای کاهش احتمالی قیمت آن محصول در آینده صبر خواهند کرد.
تمامی نوسانات قیمتی بازار حاکی از نسبت عرضه سهام بر تقاضای آن است. درواقع حاکی از روانشناسی عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان برای خرید یا فروش یک سهم است. این روانشناسی در نمودارهای عرضه و تقاضا بهخوبی نمود پیدا میکند.
تمامی حالات ممکن نوسانات قیمتی برای بازههای زمانی متفاوت شامل ۳۲ الگو است. ما در این مقاله به بررسی و تحلیل روانشناسی ۴ الگوی اصلی آن خواهیم پرداخت.
عرضه و تقاضا چیست؟
عرضه چیست؟
به تعداد سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود هستند، عرضهکنندگان گفته میشود. درواقع هرکدام از این سهامداران با توجه به میزان ارزش سهام خود، آن را با قیمتی متفاوت عرضه میکنند. در این حالت با افزایش قیمت، عرضه افزایش مییابد.
تقاضا چیست؟
به تعداد خریداران بالقوه که خواهان خرید سهام هستند تقاضاکنندگان گفته میشود. متقاضیان سهام با توجه به ارزش سهم، سهام را باقیمتی متفاوت میخرند. در این حالت با افزایش قیمت، شاهد کاهش متقاضی خواهیم بود.
رابطه بین عرضه و تقاضا
به نقطهای که در آن عرضه سهم با تقاضای آن برابر باشد، تعادل بازار میگویند. در این حالت تمامی خریداران بالقوه و فروشندگان بر سر یک قیمت توافق میکنند. در آن قیمت معامله صورت میگیرد. درواقع تنها چیزی که لازم است تا حقیقت بازار آشکار شود، وجود دو معاملهگر است که برای معامله بر سر یک قیمت توافق میکنند.
بهطورکلی زمانی که تقاضا برای سهمی بیشتر از عرضه در یک قیمت باشد، باعث میشود نقطه تعادل جابجا شده و قیمت سهم افزایش یابد. به همین صورت اگر عرضه بیشتر از تقاضا در یک قیمت باشد، میان عرضهکنندگان برای فروش سهام رقابتی ایجادشده. نقطه تعادلی جابجا میشود و قیمت سهم کاهش مییابد.
درواقع قانون عرضه و تقاضا، تعامل میان عرضه محصول و تقاضا برای آن را نشان میدهد. این قانون نشان میدهد که دسترسی به یک محصول خاص و تقاضا برای آن به قیمت بستگی دارد. تقاضاکنندگان و عرضهکنندگان در برابر یکدیگر مقاومت میکنند. تا زمانی که بر سر یک قیمت به توافق برسند و بازار قیمت متعادل را پیدا کند.
روانشناسی عرضه و تقاضا
علم رفتارشناسی و روانشناسی بازار سرمایه عکسالعمل افراد در برابر میزان عرضه و تقاضا محصولات را کاملاً بررسی میکند. این بررسیها نشان میدهند که رفتار و شخصیت افراد بیشتر از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و غیره بر معاملات افراد تأثیر میگذارد. ازنظر روانشناسی بازار سرمایه، اگر عرضه یک محصول در مقابل تقاضا برای آن محدود باشد، کسانی که به آن نیاز دارند برای تصاحب محصول رقابت میکنند. رقابت به گونه ایست که حاضرند مقدار بیشتری از پول و سرمایه خود را بابت خرید آن محصول بپردازند تا با جلب نظر عرضهکنندگان از رقبای خود پیشی بگیرند.
در حالتی دیگر اگر عرضه در برابر تقاضا برای محصولی زیاد باشد، ترسی از کمبود آن محصول در میان معامله گران حس نخواهد شد. افراد بجای خرید آن محصول، پول خود را صرف خرید محصولات دیگر میکنند یا حداقل برای کاهش احتمالی آن محصول در آینده صبر خواهند کرد.
به زبان روانشناسی قانون عرضه و تقاضا معادل ترس و طمع در آدمیزاد است.
کاربرد روانشناسی عرضه و تقاضا
درواقع بازار بر الگوهای روانی معامله گران و سرمایهگذاران استوار است. ازآنجا که بازار یک مجموعه منظم است. درنتیجه میتوان با ترجمه زبان آنکه در نمودارهای تکنیکالی نشان دادهشده است، عرضه و تقاضا برای یک محصول را تحلیل کرد.
با مشاهده نمودارهای عرضه و تقاضا و همچنین میزان حجم آنها میتوان نظر عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان را در رابطه باقیمت سهم در آینده تفسیر کرد.
در یک دوره به یکمیزان بر عرضه سهم و تقاضای افراد پاسخ داده میشود و حجم باقیمانده آنها تعیینکننده قیمت سهم است.
دو فرض اساسی برای عرضه و تقاضا در بازار وجود دارد که عبارتاند از:
عرضهکنندگان باعث میشوند نوسانات بازار نزولی و تقاضاکنندگان باعث میشوند نوسانات بازار صعودی شود.
حجم نوسانات قیمتی با حجم عرضه و تقاضا ارتباط مستقیم دارد.
درصورتیکه در لحظات پایانی بازار، تقاضاکنندگانی وجود داشته باشند که به تقاضای آنها پاسخ داده نشده باشد، آخرین احساسات بازار باعث میشود نوسانات صعودی باشد. در صورت وجود عرضه و تقاضا چیست عرضه و تقاضا چیست شرایط معین این احساس تائید میگردد. در مقابل، درصورتیکه در لحظات پایانی بازار تقاضای پاسخ داده نشده وجود داشته باشد و این متقاضیان جای خود را به عرضه سهام دهند، نوسانات نزولی در بازار شکل میگیرد. این رفتار بازار نشاندهنده تغییر احساسات هست.
شکل بالا نشان میدهد که رفتار قیمتی بهصورت سرمایهگذارانی دیده میشود که در ابتدا دارایی خود را عرضه کرده و سپس آن دارایی را تقاضا میکنند. اما در لحظات آخر بازار، آن دارایی را فروختهاند.
با توجه به اینکه قیمت بسته شدن سهم دارایی بالاتر از قیمت باز شدن آن است، میتوان اینطور بیان کرد. که آخرین احساسات تقاضاکنندگان حاکی از انتظار افزایش قیمت این دارایی در بازه زمانی آینده است. زیرا تقاضاکنندگان علیرغم افزایش قیمت تا حد بالاترین قیمت در بازه زمانی مشخصشده راضی به فروش سهام دارایی خود نشده. پس آن دارایی را در سبد خود حفظ کردهاند.
درصورتیکه این تقاضای باقیمانده به دوره زمانی بعد منتقل شود، نوسانات بازار صعودی خواهد بود.
در صورت وجود علائمی از تغییر احساسات در نمودارهای قیمت، انتظار میرود نوسانات نزولی بر بازار حاکم باشد. در حالتی دیگر با توجه به شکلی که ملاحظه میکنید، سرمایه گذاران در ابتدا تقاضاکننده آن دارایی بودهاند. سپس آن دارایی را عرضه کردهاند و درنهایت در آخرین لحظات بازار دارایی موردنظر را خریدهاند.
با توجه به اینکه قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بالاتر است، میتوان گفت آخرین احساسات عرضهکنندگان حاکی از ترس کاهش قیمت دارایی در بازه زمانی آینده است. این عرضهکنندگان با توجه به کاهش قیمت در بازه زمانی مشخصشده، حاضر به حفظ این دارایی در سبد خود نشدهاند. پس دارایی را فروختهاند.
زمانی هم وجود دارد که سرمایهگذاران دارایی را تقاضا کرده و سپس آن دارایی را عرضه میکنند. درنهایت در آخرین لحظات بازار همان دارایی را در قیمت باز شدن تقاضا میکنند.
در این حالت باوجود نوسانات عرضهکنندگان و متقاضیان درنهایت قیمت باز شدن و بسته شدن سهم یکی بوده است.
آخرین احساسات عرضهکنندگان حاکی از افزایش قیمت بوده و این سهم را در سبد سهام خود نگاه داشتند.
عرضه و تقاضا علاوه بر تأثیری که بر روی افزایش یا کاهش قیمت دارند، صفهای خرید و فروشی را نیز ایجاد میکنند.
صف خرید و فروش عبارتاند از:
صف خرید سهم: زمانی که تقاضا برای خرید یک سهم افزایش پیدا میکند و عرضهکنندهای در قیمت مشخصشده حاضر به عرضه سهام خود نباشد، صف خرید ایجاد میشود. و نشان از متقاضی زیاد و اقبال سهم است.
صف فروش سهم : در مقابل صف خرید اگر عرضهکنندگان سهام افزایش پیدا کنند و تقاضاکنندهای برای دارایی در قیمت مشخصشده نباشد، صف فروش ایجاد میشود. نشان از عدم تمایل افراد به خرید سهام میباشد.
نتیجهگیری
آموزش بورس مباحث زیادی را در برمیگیرد. یکی از مهمترین آنها، عرضه و تقاضا میباشد. نقش هر یک از این اصطلاحات بر شکلگیری صف های خرید و فروش و افزایش و کاهش قیمتها بسیار مهم میباشد. با نمودارهای تحلیل تکنیکال بهراحتی میتوان رفتار و عکسالعمل افراد برای عرضه محصول و تقاضای آن را مشاهده نمود. بررسی و تحلیل صحیح این نمودارها میتوانند راهنمایی جامع برای تصمیمگیری درست در لحظات پایانی بازار سرمایه و پیشبینی قیمت سهم در آینده به شمار روند.
عرضه و تقاضا در فارکس | آموزش کامل استراتژی معامله با آن
تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، پرایس اکشن و هر روش و استراتژی دیگری که در فارکس می شناسید، تنها یک هدف دارد و آن هم کشف رابطه بین عرضه و تقاضا در فارکس و استفاده از آن اطلاعات جهت کسب سود در بازار است. موتور محرک تغییرات قیمتی در اقتصاد عرضه و تقاضا است. وقتی تعداد خریداران بیش از فروشندگان باشد قیمت افزایش می یابد. برعکس، وقتی تعداد فروشندگان بیش از خریداران باشد، قیمت کاهش می یابد وقتی تعداد خریداران و فروشندگان تقریباً برابر است، بازار در حالت رنج (range) خواهد بود. این قواعد ساده بسیار قدرتمند هستند و امکان تحلیل چارت بدون هیچ ابزاری را فراهم می کنند.
ازآنجاکه قیمت کنونی در این روش تحلیل تکنیکال با قیمت های قبلی تعیین می شود، بسیار ساده بوده و امکان شناسایی نقاط ورود مشخص به بازار را فراهم می کند و نواحی عرضه، تقاضا در فارکس، حد ضرر و سیو سود به راحتی قابل تشخیص است. عرضه و تقاضا در فارکس یا به اختصار SD، سیستم ساده ای را در اختیار ما می گذارد که گرفتن سودهای خوب از بازار را ممکن می کند. تمام این مزایا بدون نیاز به اندیکاتورهای پیچیده و تنها با تکیه بر پرایس اکشن حاصل می شود.
نواحی عرضه و تقاضا چیست؟
الگوهایی که در بازار شکل می گیرند به دلیل فعالیت های سرمایه گذاران در آن یا به عبارت دیگر خرید و فروش در آن بازار است. این خرید و فروش به عرضه و تقاضا بستگی دارند. به طور خلاصه، تقاضا توسط خریداران و عرضه توسط فروشندگان ایجاد می شود. فرض کنید شرکتی یک تبلت جدید ارائه می کند. اگر همه این تبلت ها در قیمت تعیین شده به فروش نرسند قیمت افت خواهد کرد. این افت قیمت تا جایی که خریداران تمایل به خرید در آنجا را داشته باشند ادامه پیدا می کند. به طور عکس، اگر تعداد خریداران از تعداد تبلت ها بیشتر باشد، قیمت افزایش خواهد یافت.
ابزارهای مالی مانند جفت ارزها و سهام نیز چنین هستند. وقتی خریداران از دادن 1.125 یورو در مقابل 1 دلار امتناع می کنند، قیمت کاهش می یابد و وقتی آن ها مشتاقانه این مقدار را پرداخت می کنند، قیمت نیز افزایش می یابد. ترید عرضه و تقاضا، یک سیستم معاملاتی است که به ما کمک می کند تا نواحی عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم و بر اساس آن ها معامله کنیم.
چرا و چگونه نواحی عرضه و تقاضا ایجادشده اند؟
نواحی عرضه و تقاضا در فارکس هنگام عدم تعادل بین خریداران و فروشندگان تعریف می شود. یک راه آسان برای تصور این سیستم این است که عرضه را مانند تولید کالا (فرضاً پرتقال) و تقاضا را مانند خریداران در نظر بگیرید. فرض کنید امسال تولید پرتقال خوب بوده است. کشاورزان پرتقال زیادی تولید کرده اند. اما خریداران مثل همیشه فقط به اندازه ی نیاز خود پرتقال می خرند. در این حالت عرضه ی پرتقال بیش از تقاضای آن خواهد بود. اگر کشاورزان بخواهند همه ی پرتقال خود را بفروشند باید خریداران را به خرید بیشتر تشویق کنند. آسان ترین کار برای این منظور کاهش قیمت پرتقال است. در این صورت به خاطر کاهش قیمت خریداران پرتقال بیشتری خواهند خرید. قیمت تا زمانی کاهش می یابد که همه ی پرتقال ها خریداری شوند. این نقطه، نقطه ی تعادل خواهد بود. نقطه ای که تعداد خریدار کافی برای همه ی پرتقال موجود در بازار وجود دارد.
تا پایان فصل پرتقال، کشاورزان بیشتر پرتقال های خود را فروخته اند و اکنون مقدار پرتقال کمی در بازار باقی مانده است؛ تعداد خریداران تقریباً ثابت است. مقدار پرتقال جوابگوی این تعداد خریدار نیست بنابراین قیمت افزایش می یابد. قیمت تا جایی افزایش می یابد که در آن نقطه هر خریداری که تمایل دارد با قیمت بالاتر پرتقال بخرد، پرتقالی برای خریدن پیدا کند. این نقطه تعادل جدید بازار خواهد بود.
تا زمانی که تعداد کالای کافی برای تشویق خریداران به خرید در بازار وجود دارد، قیمت کالا در داخل یک رنجی باقی می ماند. وقتی حجم یک طرف افزایش می یابد، تعادل به هم می خورد و قیمت تا زمان ایجاد تعادل جدید تغییر پیدا می کند. این عدم تعادل در روی چارت، با حرکت قابل توجه از سطح موجود، قابل شناسایی است. در بازارهای مالی، دارایی، همان کالا و نرخ ارزش آن همان تقاضا است. اگر قیمت کم است، مفهوم آن این است که مقدار عرضه ی بیش تری نسبت به خریداران وجود دارد. اگر کالا گران می شود، به این مفهوم است که تقاضا (خریدار) بیشتری نسبت به عرضه وجود دارد.
تحلیلی فارکسی عرضه و تقاضا
مفهوم عرضه و تقاضا وابسته به زمان نبوده و آسان ترین راه توضیح تغییرات قیمتی است. زیرا بازار محلی است که خریداران و فروشندگان با هم توافق می کنند که کالایی را در برابر پول نقد تعویض کنند. بافهم عرضه و تقاضا، مشخص کردن نواحی SD روی چارت بسیار آسان خواهد شد. اگرچه این سیستم یک ابزار شهودی است، بااین وجود به ما می گوید که در کجا دنبال معاملات آینده خود باشیم. ادراک تئوری عرضه و تقاضا در فارکس برای تحلیل و شناسایی مناطق عرضه و تقاضا ضروری است. این نواحی، مناطق بالقوه ای را که قیمت ممکن است در آینده واکنش نشان دهد مشخص می کنند.
اما چرا باید انتظار واکنش قیمت را داشته باشیم؟ اجازه دهید به مثال پرتقال و خریداران برگردیم. فرض کنید می توانید هر پرتقال را به قیمت 1 دلار بخرید. فقط 5 پرتقال برای فروش وجود دارد ولی خریداران 10 پرتقال تقاضا می کنند. 5 پرتقال با قیمت 5 دلار به فروش می رسد ولی 5 سفارش تأمین نشده وجود خواهد داشت.
طبیعتاً قیمت به مثلاً 1.5 دلار افزایش می یابد تا تولیدکنندگان بیش تری جذب تولید پرتقال شوند. بعداً، تولید نسبت به تمایل به پرداخت خریداران بیش تر شده و قیمت به 1 دلار برمی گردد. فرض می شود که 5 خریدار در صف خرید پرتقال به قیمت 1 دلار باقی می مانند. بنابراین بلافاصله سفارش آن ها پر می شود. زیرا آن ها اولین افراد در صف خرید پرتقال 1 دلاری هستند. فرایند مشابهی نیز در فارکس رخ می دهد. وقتی قیمت تغییر می کند، با احتمال بالایی می توانیم بگوییم که سفارش های پر نشده ای باقی مانده اند. این سفارش ها در حالت انتظار باقی مانده و به محض اینکه قیمت به سطح تقاضای 1 دلاری برگشت پر می شوند.
چگونه نواحی سوپلای و دیماند را روی چارت قیمت تشخیص دهیم؟
اگر درک درستی از تعادل و عدم تعادل عرضه و تقاضا داشته باشیم، شناسایی سطوح عرضه و تقاضا در فارکس در همه ی تایم فریم ها بسیار آسان خواهد شد. ابتدا باید یک ناحیه ی متعادل پیدا کنیم. ناحیه تعادل، جایی است که قیمت رنج شده است و خریداران و فروشندگان در تعادل قرار دارند. هر محصولی در این قیمت یک خریدار پیدا می کند. برای هر تقاضایی نیز یک فروشنده پیدا می شود. چانه زنی روی قیمت صورت نمی گیرد و خریدار و فروشنده، هر دو راضی هستند.
سپس در آن ناحیه دنبال یک شکست می گردیم. اگر آن ناحیه به سمت بالا شکست، نشان دهنده ی یک افزایش تقاضا و کمبود عرضه است. اگر به سمت پایین شکست، نشان دهنده ی افزایش عرضه و کمبود خریدار یا تقاضا است. برای تشخیص ناحیه ی تقاضا روی چارت، به دنبال یک کندل بزرگ یا چند کندل صعودی پشت سر هم پس از یک ناحیه ی رنج می گردیم. وقتی چنین وضعیتی پیدا کردیم، قسمت پایین جایی که کندل ها ناحیه ی رنج را شکسته اند، مانند شکل زیر، منطقه ی تقاضای ما خواهد بود. کافی است کندل بزرگ یا چند کندل صعودی متوالی از بدنه ی دو کندل پایانی ناحیه ی رنج عبور کرده باشند.
روش تشخیص ناحیه ی عرضه نیز مانند تشخیص ناحیه ی تقاضا است. در اینجا باید دنبال یک کندل بزرگ یا چند کندل متوالی نزولی بعد از یک ناحیه ی رنج باشیم که از بدنه ی دو کندل پایانی ناحیه ی رنج عبور کرده اند. منطقه ی بالای آن ها ناحیه ی تقاضا است. در اینجا ما در جستجوی یک حرکت قابل توجه در جهت کندل بزرگ خواهیم بود. هرچه حرکت قوی تر باشد، ناحیه ی عرضه یا تقاضا مستحکم تر خواهد بود. همچنین اگر قیمت در آینده مجدد به این نواحی برگردد، احتمالاً دوباره در جهت مشابه دفعه ی قبل حرکت خواهد کرد.
ترجیح ما این است که قیمت برای مدتی از ناحیه ای که مشخص کرده ایم فاصله داشته باشد تا بتوان آن حرکت را قابل توجه در نظر گرفت. به عبارت دیگر ما می خواهیم حرکت هم از نظر مقدار تغییر قیمت و هم ازنظر زمانی قابل توجه باشد. در این صورت می توانیم یک نقطه ورود و یک حد ضرر برای خود تعریف کنیم.
چگونه به کمک نواحی عرضه و تقاضا در فارکس ترید کنیم؟
- برنامه ریزی برای ورود: با درک صحیح نواحی عرضه و تقاضا در فارکس ، همواره در کف می خریم و در سقف می فروشیم. یعنی در ناحیه تقاضا می خریم و در ناحیه ی عرضه می فروشیم. بنابراین در خلاف جهت حرکت قیمت وارد بازار می شویم؛ زیرا احتمال می دهیم قیمت از نواحی مشخص شده بازگردد. نقطه ی ورود به معالات، سطح شکست نواحی موردنظر است. این سطوح را سطح اصلی (origin level) می نامند. درواقع سطح شکست جایی است که ما یک عدم تعادل مشاهده می کنیم. یک طرف قوی تر از طرف دیگر می شود. همان طور که در بالا توضیح داده شد، به محض مشاهده ی عدم تعادل، سفارش ها منتظر تکمیل در این سطح هستند. بنابراین به لحاظ آماری می توانیم فرض کنیم یک بار دیگر عدم تعادل قیمتی در آن سطح اتفاق خواهد افتاد.
- حد ضرر: حد ضرر باید دقیقاً آن طرف ناحیه عرضه یا تقاضا قرار گیرد. این سطح را سطح پایه می نامند. برای منطقه عرضه، حد ضرر بالای ناحیه عرضه و برای ناحیه تقاضا، حد ضرر پایین این ناحیه خواهد بود.
- :برداشت سود: اولین سطح برداشت سود، به ترتیب هنگام معاملات فروش (short) و خرید (long)، اولین سطح تقاضا و عرضه خواهد بود. وقتی یک سطح حمایتی شکل می گیرد، وارد معامله شده و تا شکل گیری سطح تقاضای بعدی منتظر می مانید. به محض شکل گیری آن سطح، می توانید بخشی از معامله یا کل آن را ببندید. اگر معامله ی شما خلاف جهت روند بزرگ تر بود، بستن کل معامله محتاطانه تر است یا حتی می توانید بخش از معامله را ببندید و با شکل گیری سطح جدید تقاضا یا عرضه ی جدید با حد ضرر جاری وارد معامله ی جدیدی شوید.
- حالت معکوس: وقتی حجم زیادی سفارش در بالای یک سطح قیمتی جمع شده باشد، عرضه افزایش می یابد. این موضوع باعث سقوط قیمت به صورت شارپی هنگام برخورد با منطقه ی عرضه می شود. معامله گرانی که از سطوح عرضه و تقاضا در فارکس در معاملات خود استفاده می کنند باید همواره این سطوح را روی چارت مشخص کرده و به واکنش قیمت به آن ها توجه داشته باشند.
سفارش محدود یا لیمیت اوردر- روش تنظیم و فراموش کردن
ترید بر اساس عرضه و تقاضا در فارکس با تکیه بر قیمت های از پیش تعیین شده انجام می شود. در حقیقت با توجه به این سطوح با احتمال بالایی پیش بینی می کنید که قیمت در آینده به سطح مشخصی واکنش نشان خواهد داد. بنابراین تنظیم یک سفارش شرطی که سفارش شما به محض برخورد قیمت به سطوح موردنظرتان در آینده تکمیل شود، بسیار مفید و راحت خواهد بود. این امکان به ما اجازه می دهد تا یک سفارش محدود تنظیم کنیم و منتظر بمانیم تا بازار به حرکت خود ادامه داده و معامله ما فعال شود.
- سفارش محدود خرید: وقتی یک سطح برداشت سود شکل گرفت، می توانید سفارش محدود خرید تنظیم کنید که بر اساس آن وقتی قیمت به ناحیه ی عرضه ی شناسایی شده رسید معامله ی شما فعال شود. چون همه ی عوامل دخیل در یک معامله شامل حد سود، حد ضرر و نقطه ی ورود را می دانید، تنظیم سفارش محدود بسیار آسان خواهد بود.
- سفارش محدود فروش: همانند سفارش محدود خرید، می توانید یک سفارش محدود برای ورود به معامله فروش تنظیم کنید که بر اساس آن، وقتی قیمت مجدداً به منطقه تقاضا رسید معامله ی شما فعال شود. به طور خلاصه، دنبال حرکت قیمتی باشید که فاصله ی زیادی با ناحیه عرضه یا تقاضا پیدا کرده و مدت زمان زیادی به آن نواحی برنگشته است. در این حالت وقتی قیمت به سطوح اصلی برگشت احتمال زیادی وجود دارد که از آنجا مجدداً برگردد.
- تایید ورود: روش «تنظیم کن و فراموش کن» چند مشکل نیز دارد. یک ناحیه ی عرضه تقاضا ممکن است گاهی قیمت را برنگردانند یا واکنش قیمت خیلی ضعیف باشد. موضوعاتی مانند اخبار فارکس یا حتی تحلیل اشتباه ما ممکن است باعث شوند نواحی SD آن طور که ما انتظار داریم عمل نکنند. یک شیوه مناسب برای حل این مشکلات این است که منتظر تأیید نهایی نواحی SD باشیم. برای این منظور منتظر باشید تا اولین واکنش به آن سطوح اتفاق بیفتد تا ببینید آیا آن سطح قیمت را باقدرت پس می زند یا خیر. اگر قیمت باقدرت ریجکت شد منتظر یک پولبک بمانید. در غیر این صورت معامله ای تنظیم نکنید.
چالش ها و فرصت های عرضه و تقاضای فارکس
قسمت جالب استراتژی عرضه و تقاضا در فارکس این است که قیمت ها از قبل تعریف شده اند و می توانید یک سفارش تنظیم کنید و منتظر باشید تا تکمیل شود. این موضوع کمک می کند تا لازم نباشد تمام وقتتان را پای چارت هدر بدهید. همچنین وقتی با مناطق عرضه و تقاضا ترید می کنید، حرکات قیمتی از منطق مشخصی پیروی می کنند و این منطق به طور واضح قابل درک است. زیرا این شیوه دقیق بر اساس منطق پایه ی اقتصاد یعنی عرضه و تقاضا است. این روش به تنهایی یک استراتژی کامل نیست. عرضه و تقاضا باید بخشی از استراتژی مشخص شما برای ترید باشد و نه همه ی آن.
جمع بندی
روش معاملاتی عرضه و تقاضا از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کند و مزایای بسیاری دارد. می توان از سفارش ها شرطی برای «تنظیم و فراموش کردن» معاملات استفاده کرد. در این روش تمام عوامل مؤثر در ترید شامل نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را می دانید. این روش با بازدهی بالایی همراه است.
درمجموع همانند همه ی شیوه های ترید، این روش نیز نیاز به تمرین و تکرار بسیار دارد. نکات ریزی وجود دارد که یادگیری آن ها زمان بر خواهد بود. توصیه می کنیم زمان بگذارید و یاد بگیرید. این روش علیرغم ظاهر ساده اش پیچیدگی های خاص خود را دارد. همچنین این روش به تنهایی استراتژی کاملی نیست.
دیدگاه شما