شاخصPPI و تورم


به گفته مایکل ون دپوپ، تحلیلگر مستقل بازار، ترس شکل گرفته پیرامون CPI در تاریخ 10 آگوست بی‌دلیل است و پس از آن، قیمت بیت کوین باید به 28000 دلار برسد.

(CPI) Consumer Price Index – شاخص قیمت مصرف کننده

شاخص قیمت مصرف کننده یا (CPI) Consumer Price Index نوعی شاخص است که سبدی از دارایی‌ها را در نظر می‌گیرد که قیمت آن‌ها دیدی کلی در مورد بخش‌های دیگر بازار به ما می‌دهد. نمونه‌هایی از این شاخص‌ها عبارتند از S&P 500 ،NASDAQ و DJIA (همگی عملکرد بازار سهام ایالت متحده را اندازه‌گیری می‌کنند).

هیچ CPI واحدی وجود ندارد. این اصطلاح به هر نوع شاخصی اشاره دارد که برای ردیابی قیمت کالاهای مصرفی، خدمات و محصولات خانگی طراحی شده است. فرض کنید ما سبدی داریم که از هزینه‌های زیر تشکیل شده است: مواد غذایی، محصولات بهداشتی، هزینه‌های سفر، اجاره، و غیره. اساساً ما می‌توانیم این کار را با هر چیزی که انتظار دارید مصرف‌کننده معمولی با آن سر و کار دارد، انجام دهیم.

ما هزینه کل اقلام در آن سبد را یادداشت می‌کنیم، معمولاً از میانگین‌های وزنی برای دادن «وزن» بیشتر به اقلام مهم‌تر استفاده می‌کنیم. سپس ما سال/ ماه /دوره را نیز یادداشت می‌کنیم. با انجام این کار در بازه‌های زمانی تعیین شده، می‌توانیم ایده‌ای از عملکرد شاخص در طول زمان داشته باشیم.

چرا از CPI استفاده می‌شود؟

شاخص قیمت مصرف کننده معیار قدرتمندی برای اندازه گیری تحولات در اقتصاد است. این شاخص به ویژه برای نظارت بر تاثیر تورم یا کاهش تورم استفاده می‌شود. دولت‌ها می‌توانند ایده‌هایی در مورد تصمیمات سیاست پولی خود کسب کنند و محاسبه کنند که چقدر باید به کسانی که درآمد یارانه‌ای دارند داده شود.

محاسبه CPI

فرض کنید موارد زیر را رعایت کرده ایم:

YearBasket value
۲۰۱۴$۳۰
۲۰۱۵$۳۱
۲۰۱۶$۳۲
۲۰۱۷$۳۲
۲۰۱۸$۳۳
۲۰۱۹$۳۴

می‌توانیم این مقادیر را روی نمودار ترسیم کنیم تا ببینیم ارزش سبد چگونه سال به سال تغییر می‌کند. آنچه ما در اینجا می‌بینیم افزایش مداوم است. با این می‌توان تخمین زد که هزینه‌های کالاها و خدمات مختلف در سبد به دلیل تورم در حال افزایش است.

ابتدا می‌خواهیم CPI در سال را محاسبه کنیم. ما یک سال پایه را در نظر می‌گیریم (سالی که برای مقایسه با هر چیز دیگر استفاده خواهیم کرد) – اجازه دهید از ۲۰۱۴ استفاده کنیم. سپس، برای هر ردیف در جدول، محاسبه زیر را انجام خواهیم داد:

هزینه سبد بازار در سال جاری

CPI = _____________________________ X 100

هزینه سبد بازار در سال پایه

سالارزش سبدCPI
۲۰۱۴$۳۰۱۰۰
۲۰۱۵$۳۱۱۰۳
۲۰۱۶$۳۲۱۰۷
۲۰۱۷$۳۲۱۰۷
۲۰۱۸$۳۳۱۱۰
۲۰۱۹$۳۴۱۱۳

و این جدول به روز شده ما است:

حال می‌توانیم تورم یا کاهش تورم را با فرمول زیر محاسبه کنیم:

CPI در سال دوم – CPI در سال اول

CPI = _____________________________ X 100

به عنوان مثال می‌توانیم بگوییم که تورم از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ حدود %۲.۷۲ یا از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ حدود %۷ افزایش یافته است.

تورم تولیدکننده با «تورم» چه تفاوتی دارد؟

شاخص بهای تولیدکننده یا شاخص PPI ه(Producer Price Index) مانند شاخص بهای مصرف‌کننده(CPI) از جمله شاخص‌های قیمتی است که در بررسی روند سطح قیمت‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. شاخص بهای تولیدکننده یکی از معیارهایی است که به منظور سنجش عملکرد اقتصادی، از سطح عمومی قیمت‌ها محاسبه و منتشر می‌شود.

شاخص بهای تولیدکننده یا شاخص PPI ه (Producer Price Index) مانند شاخص بهای مصرف‌کننده (CPI) از جمله شاخص‌های قیمتی است که در بررسی روند سطح قیمت‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. شاخص بهای تولیدکننده یکی از معیارهایی است که به منظور سنجش عملکرد شاخصPPI و تورم اقتصادی، از سطح عمومی قیمت‌ها محاسبه و منتشر می‌شود. از این رو، تاثیر قابل‌توجهی بر تصمیم‌گیری صاحبان صنایع، سرمایه‌گذاران و حتی سیاستمداران خواهد داشت. هدف از محاسبه شاخص بهای تولیدکننده، اندازه‌گیری تغییرات قیمت‌هایی است که تولیدکنندگان در ازای فروش کالاها و خدمات خود دریافت می‌کنند. به عبارت دیگر می‌توان عنوان کرد که این شاخص، قیمت کالاها در کارخانه و مبداء تولید را در نظر می‌گیرد. این شاخص به صورت یک شاخص وزنی از قیمت عمده‌فروشی کالاها یا قیمت‌های تولیدکننده محاسبه می‌شود؛ به همین دلیل برخی شاخص بهای تولیدکننده را شاخصی می‌دانند که روندهای قیمتی در بازارهای عمده‌فروشی، صنایع تولیدی و بازار کالاها را منعکس می‌کند. اما اهمیت این شاخص در اقتصاد چیست؟ در ادبیات اقتصادی از این شاخص به عنوان یک شاخص پیش‌نگر (Leading Indicator) یاد می‌شود؛ به این معنی که با بررسی این شاخص می‌توان از سطح تغییر قیمت‌ها در بازار کالا و خدمات مصرفی یا تورم اطلاع کسب کرد. به بیان دیگر، هر افزایش یا کاهش قیمت در شاخص بهای تولیدکننده با یک وقفه زمانی در شاخص بهای مصرف‌کننده نیز مشاهده می‌شود. از این رو از تغییرات شاخص بهای تولیدکننده به عنوان پیشگویی برای تورم عنوان می‌کنند. علاوه بر این، شاخص بهای تولیدکننده روند تغییرات قیمت‌ها را از دیدگاه تولیدکننده و خریدار در بخش‌های مختلف اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) نشان می‌دهد.

در شاخص بهای تولیدکننده و شاخص بهای مصرف‌کننده، تغییرات قیمتی در مجموعه‌ای از کالاها و خدمات محاسبه می‌شود. اما سه تفاوت بنیادی در شاخص بهای مصرف‌کننده و تولیدکننده وجود دارد. شاخص تولیدکننده تنها از بهای قیمت کالاها و خدمات خریداری‌شده توسط تولیدکنندگان محاسبه نمی‌شود، بلکه بهای کالاهایی را که به صورت خرده‌فروشی توسط مصرف‌کنندگان و به طور مستقیم از تولیدکننده خریداری می‌شود نیز در نظر می‌گیرد. اما شاخص مصرف‌کننده به طور کلی بهای قیمت در بازار مصرفی را در نظر می‌گیرد و هزینه‌های مربوط به حمل و نقل، انبارداری و سود فروشنده نیز در آن نهفته است. نکته مهم دیگر، این موضوع است که کالا و خدمات وارداتی، در محاسبه شاخص تولیدکننده قرار نمی‌گیرد، حال آنکه در شاخص بهای مصرف‌کننده کالا و خدمات وارداتی تاثیر‌گذار است. بنابراین می‌توان اثرگذاری شاخص بهای تولیدکننده بر شاخص بهای مصرف‌کننده را بر اساس میزان واردات هر کشور، متغیر دانست. به بیان دیگر، در بازاری که مصرف‌کننده از کالاهای تولید شده در همان کشور استفاده می‌کند و سهم واردات کمتر است، رابطه بین شاخص مصرف‌کننده و تولیدکننده نسبت به کشوری که سهم عمده‌ای از کالای وارداتی در بازار مصرف‌کننده دارد، بیشتر است. علاوه بر این، یک تفاوت اساسی دیگر، در شاخص تولیدکننده و مصرف‌کننده نیز وجود دارد. به طور کلی در اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته و حتی کشورهای در حال توسعه، در جهت حمایت از تولید مالیات کمتری از بخش تولید گرفته می‌شود، این در حالی است که بخش قابل‌توجهی از مالیات، در هنگام فروش کالا اعمال می‌شود. بنابراین وجود مالیات به خصوص در کشورهایی که درآمد اصلی دولت از وضع و دریافت مالیات است، باعث می‌شود که در شاخص مصرف‌کننده و تولیدکننده تفاوتی وجود داشته باشد. البته این تفاوت خود را در رشد شاخص تولیدکننده و رشد شاخص مصرف‌کننده کمتر نشان می‌دهد. به دلیل اینکه وجود مالیات در شاخص مصرف‌کننده باعث افزایش بهای کالا و خدمات مصرف‌کننده نسبت به بهای کالا و خدمات تولیدکننده است و اگر مالیات را مقدار ثابت در نظر بگیریم، هنگام محاسبه اثری بر مقدار رشد نخواهد داشت (در محاسبه رشد مقدار ثابت مالیات در صورت و مخرج کسر همدیگر را خنثی می‌کنند و تاثیری در مقدار رشد نخواهد گذاشت). در نتیجه مقدار مالیات وضع‌شده تاثیری در مقدار افزایش تورم مصرف‌کننده نسبت به تورم مصرف‌کننده نخواهد گذاشت. این تفاوت در ماهیت شاخص تولیدکننده و مصرف‌کننده باعث شده که برخی از کشورها برای محاسبه رشد واقعی تولید ناخالص داخلی از شاخص تولیدکننده برای تعدیل استفاده کنند.

شاخص بهای مصرف کننده یا شاخص CPI چیست؟

در این قسمت از آموزش تحلیل بنیادی فارکس در مورد تورم و شاخص تورمی بهای مصرف کننده یا شاخص CPI صحبت خواهیم کرد.

مجله افیکس کار: همانطور که قبلا در آموزش تجزیه و تحلیل بنیادی فارکس گفتیم ، با استفاده از اطلاعات و داده های اقتصادی، سرمایه گذاران می توانند عملکرد اقتصاد یک منطقه را اندازه گیری کنند.

هر چقدر داده ها قوی تر باشد یعنی رشد اقتصادی قوی تر است . شاخص های اقتصادی نشان دهنده رشد یا افت اقتصاد یک کشور است و این موضوع مسلما روی ارز آن کشور و در نتیجه جفت های آن در بازار فارکس نیز تاثیر خواهد گذاشت.

  • بیشتر بخوانید : آموزش تحلیل بنیادی فارکس | شاخص های اقتصادی و تاثیر آنها در بازار فارکس

برای شناخت شاخص بهای مصرف کننده یا شاخص تورمی CPI لازم است به طور مختصر در مورد تورم صحبت کنیم :

تورم چیست ؟

تورم، افزایش قیمت کالا و خدمات در طول زمان است. این یک اصطلاح اقتصادی است و به این معنی است که شما مجبور به صرف هزینه بیشتر برای پر کردن مخزن گاز خود، خرید یک پاکت شیر یا رفتن به آرایشگاه هستید. تورم باعث افزایش هزینه زندگی شما می شود.

درواقع تورم باعث کاهش قدرت خرید و کاهش ارزش هر واحد پول می شود. تورم ایالات متحده باعث کاهش ارزش دلار آمریکا شده است. ارزش امروزی دلار آمریکا را با گذشته مقایسه کنید. همینطور ارزش ریال ایران بر اثر تورم کاهش یافته است.

با افزایش قیمت، ارزش پول شما کمتر می شود. به گونه ای که در طول زمان باعث کاهش استاندارد زندگی شما می شود. به همین خاطر رئیس جمهور ریگان گفت: «تورم همانند یک قاتل، خشن، همانند یک دزد مسلح، ترسناک و همانند ضربه یک مرد کشنده است.»

نرخ تورم چیست ؟

نرخ تورم درصد افزایش یا کاهش قیمت، در طی یک دوره مشخص است. معمولا بیش از یک ماه یا یک سال است. این درصد به شما می گوید که قیمت ها به چه سرعتی در طول یک دوره افزایش یافته است. به عنوان مثال، اگر نرخ تورم برای یک گالن گاز 2 درصد در سال باشد، قیمت گاز در سال آینده 2 درصد بیشتر خواهد بود. این به این معنی است که اگر هزینه یک گالن گاز در سال جاری برابر 2 دلار است، در سال آینده هزینه ای برابر با 2٫04 دلار خواهد داشت.

اگر نرخ تورم در ماه بیش از 50 درصد باشد، یعنی تورم بیش از حد بالاست. افزایش قیمت ها در دارایی ها مانند مسکن، طلا یا سهام، تورم دارایی یا حباب دارایی نام دارد.

نرخ تورم جزء مهمی از شاخص فقر و بدبختی است. جزء دیگر نرخ بیکاری است. هنگامی که شاخص بدبختی بیش از 10 درصد است، به این معنی است که مردم از رکود اقتصادی، تورم یا هر دو رنج می برند.

عوامل تورم کدامند؟

یک تعریف استاندارد اما غلط از تورم، افزایش عرضه پول است. این یک تعبیر نادرست از نظریه پول نقد است. این بدین معنی است که علت اصلی تورم، چاپ پول از سوی دولت است. در نهایت باید به این نکته توجه شود که چاپ پول به تنهایی به معنی تورم نیست ولی می تواند عاملی برای ایجاد تورم باشد.

شایع ترین آن تورم تقاضا است. این برای زمانی است که تقاضا نسبت به عرضه کالا و خدمات بیشتر می شود. خریداران خواهان این محصول هستند و حاضرند پول بیشتری برای آن بپردازند.

تورم بر اساس هزینه-فشار دلیل دیگر آن است. این مربوط به زمانی است که عرضه محدود است ولی تقاضا نیست. بعد از طوفان کاترینا که خطوط عرضه گاز آسیب دید، این اتفاق افتاد. تقاضا برای بنزین و گازولین تغییری نکرد ولی عرضه هر گالن به اندازه ی 5 دلار افزایش یافت.

تورم را با شاخص های مختلف ارزیابی میکننداز جمله شاخص CPI :

شاخص بهای مصرف کننده یا شاخص CPI چیست؟

شاخص بهای مصرف کننده یا شاخص CPI یا Consumer Price Index از متداول ترین معیارهای سنجش تورم و در دسته شاخص های همزمان است . این شاخص با اغماض، پرکاربردترین معیار سنجش اثربخشی بر سیاست‌های پولی بانک هاست .

  • بیشتر بخوانید : آموزش تحلیل بنیادی فارکس | بانک های مرکزی و تاثیر تصمیمات آنها در بازار فارکس

این شاخص تغییرات در سطح قیمت سبد بازار کالاهای مصرفی و خدمات خریداری شده توسط خانوارها را نشان می‌دهد.

درصد تغییر سالانه در (CPI) به عنوان معیاری برای اندازه‌گیری تورم می‌تواند به عنوان شاخصی برای محاسبه ارزش واقعی دستمزدها، حقوق‌ها، مستمری‌ها و برای تنظیم قیمت‌ها استفاده شود. شاخص قیمت مصرف‌کننده به دولتها امکان سنجش تغییرات قیمت‌ها در اقتصاد را می‌دهد و می‌تواند راهنمایی برای تصمیم گیری‌های آگاهانه در مورد اقتصاد باشد.

شاخص قیمت مصرف‌کننده و مولفه‌هایی که آن را تشکیل می‌دهند را همچنین می‌توان به عنوان شاخصی جانبی برای بررسی سایر عوامل اقتصادی از جمله فروش خرده‌فروشی، درآمدهای ساعتی یا هفتگی و در نتیجه برای یافتن قدرت خرید مصرف‌کنندگان استفاده کرد. بدین صورت که با افزایش قیمت ها، قدرت خرید مصرف کننده کاهش پیدا میکند شاخصPPI و تورم و بلعکس .

شاخص اصلی یا Core CPI

بیشترین رقمی که توسط تحلیلگران دنبال می شود، شاخص اصلی یا Core CPI است که شامل قیمت مواد غذایی و مشتقات انرژی نیست. به این علت که ، قیمت مواد غذایی، نفت و گاز بسیار ناپایدار هستند ابزارهای بانک‌های مرکزی برای تحلیل آن ها عملکرد کندی دارند. بعنوان مثال اگر قیمت بنزین افزایش قابل توجهی داشته باشد، این می‌تواند منجر به نرخ تورم بالا شود، اما بانکهای مرکزی اقدامی نمی‌کنند تا زمانی که این افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات را تحت تأثیر قرار دهد.

شاخص CPI اغلب به عنوان یک فشارسنج سلامت کلی اقتصادی در نظر گرفته می شود ، و اکثر اقتصاددانان ترجیح می دهند یک CPI پایین تا متوسط را در محدوده 2 تا 3 درصد در ساختار اصلی اقتصادی جامعه ببینند.

این شاخص اصلی یک معیار مهم است، و در کنار PCE یکی از معیارهایی است که بانک فدرال رزرو آمریکا از آن برای تنظیم سیاست پولی خود استفاده می‌کند.

تاریخ‌های انتشار CPI

معمولا CPI به‌صورت ماهیانه منتشر می‌شود اما در بعضی کشورها همچون نیوزلند و استرالیا به صورت فصلی منتشر می‌شود. برخی کشورها مثل آلمان نتایج را به‌صورت سالیانه منتشر می‌کنند. اداره آمار کار آمریکا از سال 1913 شاخص قیمت مصرف‌کننده را به‌صورت ماهیانه گزارش می‌کند.

روش تاثیر: رشد این شاخص ممکن است باعث افزایش نرخ بهره‌ها شود.

در بیشتر موارد تورم بالاتر به‌صورت افزایش نرخ بهره ازسوی سیاست‌گذاران تعبیر می‌شود تا تورم کنترل شود. ازیک‌طرف هرچه نرخ بهره یک کشور افزایش یابد، احتمال تقویت ارز رایج آن کشور بیشتر است. برعکس کشورهایی که نرخ بهره پایین‌تری دارند، اغلب ارز رایج ضعیف‌تری دارند.

اهمیت این شاخص در فارکس و بورس سهام

همانطور شاخصPPI و تورم که گفتیم شاخص CPI به دلیل تأثیر در سیاست پولی و به‌نوبه خود در تعیین نرخ بهره، یک شاخص مفید برای تریدرهای فارکس محسوب می‌شود. انتشار و بازبینی ارقام شاخص قیمت مصرف‌کننده می‌توانند سبب ایجاد نوسانات در ارزش پول رایج آن کشور در برابر دیگر ارزها شوند. بدین ترتیب نوسانات بالقوه خوبی ایجاد می‌شود که معامله‌گران باتجربه می‌توانند به‌واسطه آن سود کسب کنند.

تغییرات این شاخص بر پیش بینی قیمت دارایی های «حساس به تورم» مانند اوراق قرضه و کامودیتی ها تأثیر بسیاری می گذارد.

گزارش CPI اغلب بازارهای سهام، ارز و اوراق قرضه را چه در روز انتشار و چه به صورت مداوم به حرکت در می‌آورد. حتی ممکن است روند جدیدی در بازارها ایجاد کند. پس از هضم گزارش CPI، معمولاً در مورد اقدامات احتمالی فدرال رزرو یا بانک مرکزی اروپا در جلسات سیاست‌های آینده شاخصPPI و تورم خود، به تجار و تحلیل گران سرنخی ارائه می‌شود.

انتظارات بازار را در خصوص تورم در نظر داشته باشید

هنگام استفاده از داده‌های CPI به‌منظور تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها در معاملات فارکس، معامله‌گران باید انتظارات بازار را در خصوص تورم در نظر داشته باشند تا در صورت برآورده شدن این انتظارات یا عدم برآورده شدن آن‌ها، برای ارز چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.

درصورتی که اقتصاد در حال توسعه داشته باشیم و نرخ سالانه CPI بیش از حد پیش‌بینی شده در یک دوره معین باشد و با نزدیک شدن به هدف تورم تعیین شده توسط بانک مرکزی، شتاب بگیرد، این ممکن است به عنوان سیگنالی در نظر گرفته شود که احتمالاً بهبود اقتصادی در پیش است. بنابراین معامله‌گران تمایل به خرید ارز ملی دارند.

درصورتی که اقتصاد کسادی داشته باشیم و نرخ CPI اصلی سالانه با سرعتی کمتر از حد پیش‌بینی شده طی یک دوره مشخص افزایش یابد، این ممکن است به عنوان نشانه‌ای از ضعف فشار تورمی در نظر گرفته شود و برای تحریک اقتصادی هنوز به سیاست پولی سازگار یا انبساطی نیاز است. بنابراین معامله‌گران تمایل به فروش پول ملی دارند.

دقت کنید ما در مورد تورم در محدوده پیش بینی بانک های مرکزی صحبت میکنیم که ثبات قیمت و رشد اقتصادی را تضمین میکند. تورم بسیار بالا و یا بسیار پایین خارج از این محدوده می‌تواند برای اقتصاد مضر باشد.

همانند انتشار هر آمار اقتصادی با تاثیر بالا، نداشتن معامله‌ی باز بلافاصله قبل از انتشار داده CPI می‌تواند اقدامی سودمند باشد. شاید نیاز باشد تا معامله گران ساعتی پس از انتشار و پیش از جستجو برای معاملات احتمالی منتظر بمانند زیرا اسپردهای فارکس می‌توانند دقیقا قبل و پس از گزارش افزایش یابند.

روش تفسیر تأثیرات داده‌های CPI

یک روش برای تفسیر تأثیرات داده‌های شاخص قیمت مصرف‌کننده، بررسی شاخص دلار آمریکا است . اگر داده‌های CPI بالاتر از انتظارات یا پیشبینی باشد، منطقی است که این مسئله یکی از کاتالیزورهایی باشد که شاخص دلار را برای صعود تحریک کند و بلعکس .
از آنجاکه شاخص دلار دربرگیرنده عملکرد تمامی جفت‌ارزها نظیر EURUSD، USDJPY و GBPUSD است، با زیرنظر گرفتن این شاخص، می‌توان روند ارزهای دیگر را نیز تفسیر کرد.

هنگامی‌که داده‌های CPI منتشر می‌شوند، معامله‌گران باید در نظر بگیرند که آیا قیمت در حال حرکت به سمت سطوح مهم تکنیکالی بوده یا در حال بازگشت از این نواحی است. این مسئله به معامله‌گران کمک می‌کند تا قدرت حرکت قیمتی کوتاه‌مدت و نیز قدرت سطوح تکنیکال و مقاومت را درک کنند و تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تری در هنگام معامله اتخاذ کنند.

دقت داشته باشید ممکن است آمار اقتصادی به تنهایی روی قیمت ها تاثیر نگذارند و فاکتورهای مهم دیگر مانند سنتیمنت ریسک و حجم نقدینگی بعلاوه شاخص های تکنیکال باید درنظر گرفته شود

ترس معامله‌گران از افزایش دوباره تورم! آیا ریزش رمزارزها ادامه‌دار است؟

bitcoin-drops-to-support-by-cpi-print

بازارهای رمزارزها و سهام در 9 آگوست با کمی افت مواجه بودند؛ زیرا معامله‌گران در آستانه گزارش شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) کمی عقب‌نشینی کردند. جزئیات روشن می‌کند که آیا افزایش تهاجمی نرخ بهره فدرال رزرو در کاهش تورم بی‌سابقه مؤثر است یا خیر و چه مقدار می‌تواند بر میزان حرکت‌های آینده قیمت تأثیر بگذارد.

به گزارش سایت کوین تلگراف، در اوایل هفته، ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، گفت که داده‌های ماه جولای نشان‌دهنده رسیدن ایالات متحده به اوج تورم است و هر گونه رکود اقتصادی “خفیف تا متوسط” نزدیک خواهد بود. در حال حاضر، اجماع بر این است که داده‌های جولای کمتر از رقم رکوردشکن 9.1 درصدی در ژوئن خواهد بود. قیمت کالاهای انرژی محور نظیر نفت و گاز طبیعی در ماه ژوئیه به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت و فدرال رزرو امیدوار است که افزایش 0.75 واحد پایه با افزایش قیمت‌ها در سایر بخش‌های اقتصاد مبارزه کند.

همان‌طور که مرسوم است، بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و اکثر آلت کوین‌ها هم‌زمان با کاهش ریسک معامله‌گران، قبل از اعلام CPI عقب‌نشینی کردند. قیمت بیت کوین تا 22800 دلار کاهش یافت و اتریوم نیز تا 1670 دلار اصلاح شاخصPPI و تورم شد. منطقی است که معامله‎گران در موقعیت‌ها به استیبل کوین‌ها پناه می‌برند. این در حالی است که اتریوم و بیت کوین همچنان در محدوده چند هفته‌ای خود معامله می‌شوند.

معامله‌گران تا زمان انتشار CPI محتاطانه رفتار می‌کنند

bitcoin-drops-to-support-by-cpi-print

به گفته مایکل ون دپوپ، تحلیلگر مستقل بازار، ترس شکل گرفته پیرامون CPI در تاریخ 10 آگوست بی‌دلیل است و پس از آن، قیمت بیت کوین باید به 28000 دلار برسد.

معامله‌گری با نام مستعار 52kskew@ با افزودن این روایت که عقب‌نشینی فعلی مانند فشردگی یک فنر است، پیش‌بینی کرد که عملکرد قیمت بیت‌کوین تحت ‌تاثیر شاخصPPI و تورم یک بازگشت سالم صعودی قرار می‌گیرد.

به گفته معامله‌گری با نام Big Smokey، رویکرد معامله‌گرانی که گزاره‌های اخیر عملکرد بازار فدرال رزرو و CPI گذشته را دنبال می‌کنند، همچنان صعودی است و اگر این روند حفظ شده و ارقام تورمی کمتر از ژوئن باشد، بازار می‌تواند جهش کند.

ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال در حال حاضر 1.09 تریلیون دلار است و نرخ دامیننس بیت کوین 40.5٪ را نشان می‌دهد.

شاخص‌های قیمتی مصرف‌کننده

محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر مایکل باسکین
مترجم: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش نخست
تعیین دقیق قیمت‌ها و نرخ‌ تغییر آن‌ها تقریبا در تمامی مسائل اقتصادی، از اجرای سیاست‌های پولی گرفته تا تعیین میزان بهبود اوضاع اقتصادی (به مدخل رشد اقتصادی مراجعه کنید) طی زمان و میان کشورهای مختلف و نیز ارزیابی هزینه‌ها و مخارج دولتی و ساختار مالیات‌ها نقشی اساسی ایفا می‌کند.

شاخص‌های قیمتی مصرف‌کننده

مایکل باسکین
مترجم: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش نخست
تعیین دقیق قیمت‌ها و نرخ‌ تغییر آن‌ها تقریبا در تمامی مسائل اقتصادی، از اجرای سیاست‌های پولی گرفته تا تعیین میزان بهبود اوضاع اقتصادی (به مدخل رشد اقتصادی مراجعه کنید) طی زمان و میان کشورهای مختلف و نیز ارزیابی هزینه‌ها و مخارج دولتی و ساختار مالیات‌ها نقشی اساسی ایفا می‌کند.

ما اغلب با قیمت بسیاری از محصولاتی که می‌خریم، آشنا هستیم. می‌دانیم که این اواخر، برای یک کیلو گوشت چرخ‌شده گوساله یا یک بطری شیر، چه مبلغی را پرداخت کرده‌ایم. مستاجرها می‌دانند که چه مبلغی را بابت اجاره‌ خانه می‌پردازند. بنابراین ممکن است به نظر آید که تعیین قیمت‌ها، ساده‌ و راحت است. اما این طور نیست.
هدف از تعیین شاخص‌ قیمت، خلاصه کردن اطلاعات مربوط به قیمت‌های کالاها و خدمات مختلف در طی زمان است. مخارج مصرفی، حدود دو‌سوم از تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا را به خود اختصاص می‌دهد. شاخص قیمتی مصرف‌کننده (CPI) و تعدیل‌کننده مخارج مصرفی شخصی (PCE) بدین منظور طراحی شده‌اند که اطلاعات مربوط به قیمت کالاهای خریداری شده توسط مصرف‌کننده‌ها در طول زمان را به صورت خلاصه نشان دهند. در یک جامعه بدوی فرضی که تنها یک نوع کالا، مثلا یک نوع غذا در آن وجود دارد، نیازی به شاخص قیمت‌ نداریم، چراکه تنها قیمت یک کالای منفرد را بررسی و پیگیری می‌نماییم. اما در صورتی که کالاها و خدمات زیادی وجود داشته باشند، به روشی برای متوسط گرفتن از تغییرات قیمت‌ها یا تجمیع اطلاعات مربوط به قیمت‌هایی که با یکدیگر بسیار تفاوت دارند، نیاز داریم. نرخ تغییر قیمت‌ها (تورم) هم در اقتصاد خرد و هم در اقتصاد کلان حائز اهمیت بسیاری است. تخمین تورم و رشد واقعی به اندازه‌گیری تغییرات قیمت‌ها نیاز دارد و در اقتصاد بازار مدرن که اقتصادی پویا و انعطاف‌پذیر است، اندازه گیری دقیق این تغییرات، پیچیده است. یک فروشگاه بزرگ، به تنهایی حاوی بیش از ۵۰هزار قیمت متفاوت است. در همین فروشگاه منفرد، مرتبا کالاهای جدیدی به فروش می‌رسد و ارائه کالاهای قدیمی، قطع می‌گردد. کیفیت در بسیاری موارد به گونه‌ای عینی بهبود می‌یابد که از این میان می‌توان به افزایش کارآیی در مصرف انرژی، دوام بیشتر،‌ کاهش هزینه‌های نگهداری و . اشاره کرد. شایان ذکر است، در صورتی که کیفیت، افزایش یابد اما قیمت ثابت بماند قیمت واقعی کاهش یافته است. بنابراین حتی با وجود تکنولوژی‌های جدید، باز هم خلاصه‌سازی تغییرات روی داده در قیمت‌ها در یک مغازه و در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت یک ماهه، امری پیچیده است. عجیب نیست که انجام چنین کاری در رابطه با کل اقتصاد به شدت پیچیده‌تر باشد.
دستیابی به اطلاعات مربوط به قیمت‌های مختلف، نه تنها به اندازه‌گیری قیمت‌ها نیاز دارد بلکه تعیین وزن عناصر مختلف در درون شاخص را نیز می‌طلبد. دادن وزن مساوی به تمامی قیمت‌ها، کاری ساده است. اما چندان ثمربخش نخواهد بود. به عنوان مثال اگر قیمت سیب سرخ، 5درصد کاهش یافته و اجاره‌ها، 5درصد افزایش یابند شاخصی که به هر دو این‌ها وزن یکسان بدهد، حاکی از آن خواهد بود که هیچ تغییری در سطح کلی قیمت‌ها روی نداده است. اما این احمقانه است. می‌بایست برای کالاهایی که مصرف‌کننده‌ها بخش بیشتری از درآمدشان را صرف آن می‌کنند، وزن بیشتری را در نظر بگیریم.
CPI در آمریکا و هزینه زندگی
وقتی که اقتصاددانان تلاش می‌کنند نرخ «واقعی» تورم (نرخ تغییر قیمت‌ها) را اندازه‌گیری کنند، در واقع باید به این سوال پاسخ دهند که «با قیمت‌های جدید و برای آنکه شاخصPPI و تورم مصرف‌کننده‌ها دقیقا به اندازه قبل ثروتمند باشند، درآمدشان چقدر باید افزایش یابد؟» لذا مفهوم هزینه زندگی در اندازه‌گیری سطح قیمت‌ها و تغییرات آن‌ از اهمیت زیادی برخوردار است. واضح است که «جانشینی» در این میان نقش مهمی‌دارد، به این معنا که این امر که مصرف‌کننده‌ها در مقابل تغییرات قیمت نسبی کالاهای مختلف چگونه واکنش نشان می‌دهند، بسیار مهم است. به علاوه ضروری است که قیمت‌ها باید با توجه به تغییرات کیفیت تعدیل شوند. نباید بهبود عمده‌ای در کیفیت کالاها که افزایش اندکی در قیمت‌ آن‌ها منجر شده باشد را تورم به حساب آوریم.
در اغلب شاخص‌های قیمتی مصرف‌کننده معمول، از قبیل CPI در آمریکا، قیمت‌ها با سیستمی که در آن وزن کالاها ثابت است، اندازه‌گیری می‌شوند. این به آن معناست که وزن اختصاص داده شده به مخارج در این سیستم‌ها از دوره پایه به بعد، ثابت در نظر گرفته می‌شود. در جدول ۱ آخرین وزن‌های اختصاص یافته به دسته‌های بسیار گسترده‌ای از کالاها از سال ۲۰۰۲ به این سو نشان داده شده است. مرکز آمار نیروی کار (BLS) این اوزان را از طریق بررسی‌ مخارج استخراج می‌کند. این وزن‌ها نشان می‌دهند که مصرف‌کننده‌ها چه سهمی‌را در انواع مختلف کالاها و خدمات هزینه کرده‌اند.
به عنوان مثال این وزن‌ها در حال حاضر در ایالات متحده عبارتند از 6/15درصد برای غذا، 6‌درصد برای مراقبت‌های پزشکی، 9/40درصد برای مسکن و 3/17درصد برای حمل‌و‌نقل. البته درون هر یک از این دسته‌ها هزاران کالای مشخص وجود دارد. به عنوان مثال، سیب سرخ با اندازه و کیفیت مشخص، بخشی از زیرگروه سیب‌ها است که آن نیز بخشی از میوه‌ها است که خود جزئی از سبزیجات و میوه‌های تازه است.
جدول۱: اهمیت نسبی اجزای تشکیل‌دهنده شاخص قیمتی مصرف‌کننده (CPI-U)

توجه: به علت گردکردن، مجموع تک‌تک موارد، با ۱۰۰درصد برابر نیست.
با داشتن وزن‌های مربوط به مخارج، بازهم ردیابی قیمت‌ها، فرآیندی پرهزینه و مشکل است. همچنین این سوال مطرح است که چه قیمت‌هایی را باید مدنظر قرار دهیم. کالاهایی که در بررسی وارد می‌کنیم، از کجا و به چه شیوه‌ای خریده می‌شوند؟ در آمریکا دو شاخص قیمتی مصرف‌کننده وجود دارد که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. در یکی از آنها، تغییر متوسط وزنی قیمت کالاهای مصرفی برای یک خانواده متوسط شهری اندازه‌گیری می‌شود که وزن اختصاص یافته به کالاها، همان وزن مربوط به سال پایه است. این شاخص را CPI-U می‌نامند. معیار دیگر که با شاخص فوق، دقیقا برابر نمی‌باشد، CPI-W است که قیمت‌ها را برای کارگران و کارمندان دفتری اندازه‌گیری می‌کند. در اینجا، بر CPI-U تمرکز می‌کنیم که به طور گسترده‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرد. در هیچ یک از این دو شاخص وزن‌ها تغییر پیدا نمی‌کنند و بنابراین فرآیند جانشینی در نظر گرفته نمی‌شود. منظور از جانشینی این است که مصرف‌کننده‌ها، کالاهایی که قیمت شان بیشتر افزایش می‌یابد را کنار گذاشته و به سمت کالاهایی متمایل می‌شوند که افزایش قیمت آنها کمتر است .
CPI، اهداف بسیاری را برآورده می‌کند. به عنوان نمونه، از این شاخص برای اندازه‌گیری تورم مصرف‌کننده ماهانه، انجام تعدیلات مربوط به هزینه زندگی در خدمات تامین‌اجتماعی، تعیین مالیات بر درآمد و دیگر طرح‌های دولتی استفاده می‌شود. در محاسبات درآمد و تولید ملی نیز از این شاخص استفاده می‌شود. (البته وزارت بازرگانی، امروزه از اوزان و روش‌های خاص خود PCE را محاسبه می‌کند).


در شکل ۱، آخرین داده‌های مربوط به CPI-U آمریکا آورده شده است. در این شکل شاخص CPI-U برای سال‌های ۱۹۸۴-۱۹۸۳، برابر صد در نظر گرفته شده شاخصPPI و تورم است. همان طور که نشان داده شده است سرعت تورم مصرفی اندازه‌گیری شده نسبت به دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته و اخیرا به اعداد بسیار پایین تک‌رقمی رسیده و در مقایسه با دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ که تورم زیادی شاخصPPI و تورم را شاهد بودیم، تغییرات به شدت کمتری را به خود دیده است.
نکته مهمی‌که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که افراد، الگوی مخارج خود را طی زمان، تغییر می‌دهند و این کار را به ویژه در پاسخ به تغییرات قیمت‌های نسبی انجام می‌دهند. به عنوان مثال، افراد با افزایش قیمت مرغ، ماهی بیشتری می‌خرند و برعکس. از این رو، اوزان تغییر پیدا می‌کنند و شاخص‌های قیمتی که نتوانند این امر را به حساب آورند تغییرات واقعی هزینه زندگی را بیش از مقدار واقعی آن، نشان می‌دهند(CPI، در صورتی که وزن‌ها در آن ثابت باشند نیز همین مشکل را دارد).
دو روش مشخص برای تعیین وزن قیمت تولیدات مختلف وجود دارد. در روش اول، وزن‌دهی در طول یک دوره ثابت است به این صورت که وزن مخارج، در سطوح دوره مبنا ثابت می‌مانند و با تغییر متوالی قیمت‌ها، بررسی می‌کنیم که متوسط نسبی قیمت‌ها چگونه تغییر می‌کند. روش دیگر آن است که در دوره دوم پس از در نظر گرفتن فرآیند جانشینی وزن‌ها را تغییر دهیم. نظریه اقتصادی، به شدت از ایده متوسط گیری از این دو عدد پشتیبانی می‌کند.
ادامه دارد



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.