نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد. به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. […]
صفحه اصلی تبلیغات و برندینگ اصول تبلیغ نویسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات بهویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایهگذاری است و نمیتوان آن را از اولولیتهای کاری خارج کرد، ولی بیتردید در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
به کمک ROI نهتنها میتوانیم ببینیم هزینههای تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینهها باید خرج شود، بلکه میتوانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانستهاند بهینه عمل کنند.بازگشت سرمایه، «ROI» یا «Return On Investment» همانطور که از نامش پیدا است به ما نشان میدهد که چقدر از سرمایهگذاری ما بر تبلیغات برمیگردد. درواقع بازگشت سرمایه به ما نشان میدهد که عملیات تبلیغاتی که انجام میدهیم چقدر اثرگذار است و چقدر سود ایجاد میکند.
تعریف دقیق و علمی بازگشت سرمایه این است که سود حاصل از تبلیغات را منهای هزینه تبلیغات میکنیم و مقدار بهدستآمده را تقسیم بر هزینه کل تبلیغات میکنیم.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه :
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
مهمترین معایب ROI
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
- یک مثال عددی از بازگشت سرمایه تبلیغات
فرض کنید ۱۰۰ هزار تومان بودجه تبلیغاتی اختصاص دادهاید و تبلیغاتی را انجام دادهاید؛ درنتیجه این ۱۰۰ هزار تومان تبلیغ، ۱۱۰ هزار تومان سود خالص کسب کردهاید؛ اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خواهیم دید که سود خالص ما از این عملیات ۱۰ هزار تومان بوده و اگر این عدد را بر کل بودجه تبلیغاتی که اختصاص دادهایم تقسیم کنیم (یعنی ۱۰ هزار تومان را به ۱۰۰ هزار تومان تقسیم کنیم) میبینیم که اگر این عدد به صورت درصد بیان شود ما ۱۰ درصد بازگشت سرمایه داشتهایم.درواقع بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم.
شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن ۵۰ درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی ۵۰ درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
بنابراین اگر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید و نتیجه شما بعد از مدت مشخصی ۱۵۰ میلیون تومان پول دارید. البته در واقعیت هیچگاه نمیتوانید از نرخ بازگشت تبلیغات خود کاملا مطمئن باشید و همیشه تبلیغات با ریسک همراه است.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند.
همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.
آیا بازگشت سرمایه میتواند منفی باشد؟
پاسخ این است که بله میتواند منفی باشد. فرض کنید شما ۱۰۰ هزار تومان پول تبلیغ دادهاید و فقط ۹۵ هزار تومان سود کردهاید. درواقع اتفاقی که افتاده این است که شما از کل عملیات تبلیغاتی که انجام دادهاید ۵ هزار تومان ضرر کردهاید؛ بنابراین بازگشت سرمایه شما طبق فرمولی که گفته شد منفی ۵ درصد است و اگر این نوع تبلیغات را ادامه بدهید مرتبا سرمایه شما کاهش پیدا میکند و ضررهای بیشتری را متحمل خواهید شد.
حقیقت این است که خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند. درواقع خیلی از مدیرانی که من به آنها مشاوره میدادم روش کارشان این بود که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چند میلیون تومان پول را با زحمت به دست میآورند و شاید نیمی از پول را صرف تبلیغاتی میکنند که هیچ بازگشت سرمایهای ندارد. درواقع حاضر هستند که پولشان را دور بریزند صرفا برای اینکه بگویند ما تبلیغ میکنیم و سعی میکنیم که برندمان را حفظ کنیم!
روش منطقی آن است که با سعی و خطاهای کوچک و تبلیغ نویسی حرفهای، این ریسک را به حداقل برسانید و هیچوقت پول بزرگی را در تبلیغات از دست ندهید و در بدترین حالت کل پولی که صرف تبلیغات کردهاید به شما برگردد.
بازگشت سرمایه صفر!
یک سوال بسیار مهم: آیا فکر میکنید که اگر تبلیغاتی انجام دهید که بازگشت سرمایه آن صفر باشد به نفع شما است یا به ضررتان؟
این کار حتما به نفع شما است. اگر این اعداد و ارقام را به حسابدار شرکتتان بدهید احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که این کار شما وقت تلف کردن بوده و شما ۱۰۰ هزار تومان پول دادهاید و ۱۰۰ هزار تومان سود کردهاید و سود خالص صفر بوده است؛ بنابراین شاید این کار را انجام نمیدادید بهتر بود.
ولی اگر از دید مدیر بازاریابی این موضوع را تحلیل کنیم حتما میدانیم که این کار بسیار سودآور است؛ بیایید جواب آن را با یک دیدگاه متفاوت بررسی کنیم: هدف اصلی یک کسبوکار ایجاد یا خلق مشتری است؛ پس اگر با این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم شاید در یک عملیات تبلیغاتی هیچ سود مالی نکردهایم ولی ۱۰ خریدار جدید به خریدارانمان اضافه کردهایم و اگر این خریداران که در اولین خریدشان هیچ سودی به ما نرساندهاند این روال را ادامه دهند و خریدهای دوم و سوم خودشان را انجام دهند و کمکم به مشتریان ما تبدیل شوند، میتوانند بسیار سودآور باشند.
بنابراین هدف ما این است که بتوانیم تبلیغاتی بسازیم که بازگشت سرمایه مثبت دارند و در برخی حالتهای خاص شاید به همین حد قانع شویم که بازگشت سرمایه ما صفر باشد ولی ما هیچ پولی را از دست ندادهایم و توانستهایم در کنار آن چندین خریدار جدید ایجاد کنیم که این هم میتواند برای کسبوکار ما بسیار سودآور باشد. البته برای کوتاهمدت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) حتی بازگشت سرمایه منفی هم توجیه دارد؛ اگر در حال سعی و خطا هستیم تا بازگشت سرمایه را به صفر یا مثبت برسانیم.
راز رشد کسبوکار!
ببینید این ایده چقدر ساده است که اگر بتوانید آن را اجرا کنید و به این ایده تحقق ببخشید، میتوانید مطمئن شوید که کسبوکار شما مرتب در حال رشد خواهد بود و سود آن به صورت صعودی افزایش پیدا خواهد کرد.کافی است بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و اگر موفق شدیم که این کار را انجام نرخ بازگشت سرمایه (ROI) دهیم این فرآیند را تکثیر کنیم.
فرض کنید شما یکمیلیون تومان پول تبلیغات میدهید و بعد از ۳۰ روز پول شما به یکمیلیون و صد هزار تومان تبدیلشده است؛ یعنی درواقع بازگشت سرمایه شما ۱۰ درصد مثبت است. اگر بتوانیم بهجای یکمیلیون تومان، صد میلیون تومان تبلیغ کنیم مسلما بازگشت سرمایه هم به همان نسبت بیشتر خواهد شد و اگر صد میلیون تومان پول صرف تبلیغات کنیم و مطمئن باشیم که ۱۰ میلیون تومان برمیگردد ما مرتب میتوانیم این کار را تکثیر کنیم و آن را بیشتر کنیم.
منظور از تکثیر کردن میتواند دو مورد باشد: یک حالت این است که میتوانیم در همانجایی که تبلیغ میدادیم تبلیغ بیشتری دهیم و یک حالت دیگر میتواند این باشد که همان تبلیغ را در جاهای دیگر و با رسانههای دیگر منتشر کنیم و سعی کنیم که سود بیشتری به دست بیاوریم.
بازگشت سرمایه به شرط تبلیغات
پس موضوع به همین سادگی است اگر یک مدیر یا یک کارآفرین یا صاحب مغازه و… بتواند بهجایی برسد که مرتب تبلیغاتی درست کند که بازگشت سرمایه مثبت دارد میتواند مطمئن باشد که سرمایه آن کسبوکار در حال رشد است و یادتان نرود که سرمایه فقط یک موضوع است و موضوع بسیار مهمتر این است که شما با هر تبلیغی که انجام میدهید خریداران جدیدی را به خریداران فعلی خود اضافه میکنید و مرتب پایگاه داده بزرگتری از خریداران دارید و این قدرت کسبوکار شما را روزبهروز افزایش خواهد داد.
بنابراین هدف اصلی ما در تبلیغات این است که بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و تستهای مختلفی انجام دهیم و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم و در اولین فرصت ممکن این سود را تکثیر کنیم و با بیشتر کردن بودجه تبلیغات خودمان بتوانیم سود خیلی بیشتری را کسب کنیم.
تجزیه و تحلیل
به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد.
انواع کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
ROI چیست؟
در هر کسب و کاری می خواهید ببینید که چقدر تلاش های شما مؤثر بوده و باعث شده به اهداف خود نزدیک تر شوید. شما این کار را می توانید با استفاده از پارامتری به نام ROI اندازه گیری کنید. ROI مخفف Return on investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه است و یکی از مهم ترین مؤلفه های بازاریابی به خصوص بازاریابی دیجیتال است.
این پارامتر به شما کمک می کند تأثیر و سود حاصل از عملکردتان را بسنجید و آن را اندازه بگیرید تا ببینید چقدر به کسب و کار شما کمک کرده است. اگر هوشمندانه عمل کنید می توانید با استفاده از آمارها و تحلیل فرآیند ROI برای استراتژی های خود را هدایت کنید و در آینده تصمیم گیری های دقیق تری بگیرید.
ROI در بازاریابی دیجیتال به چه معناست؟
ROI در بازاریابی به معنای نسبت دادن سود و افزایش درآمد به تأثیر ابتکارات شماست. با محاسبه این پارامتر می توانید دریابید تا چه اندازه تلاش هایتان به رشد درآمدتان کمک کرده است. معمولاً از این پارامتر برای توجیه هزینه های بازاریابی و هم چنین نحوه تخصیص بودجه در آینده استفاده می شود. محاسبه این پارامتر می تواند بازدهی سرمایه گذاری شما را مشخص کند و تلاش های شما را بهینه سازی کند.
ROI چه کمکی به بازاریابی دیجیتال می کند؟
حال می خواهیم ببینیم ROI چگونه می تواند در بازاریابی دیجیتال کمک کند.
تهیه لیست منابع و بودجه از مهم ترین اولویت ها در بازاریابی است. برای اطمینان از مناسب بودن منابع و بودجه در عملیات های بازاریابی آینده باید ابتدا مطمئن شوید مخارج و هزینه ها و بودجه حال شما در حال حاضر در تعادل هستند. بنابراین شما باید به طور دقیق نرخ بازگشت سرمایه ای که تلاش های اخیرتان برای سازمان داشته است را محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر بدانید یک تبلیغات چقدر در بازگشت سرمایه شما تأثیر داشته است، پس از آن می توانید کار تخصیص بودجه خود را هوشمندانه تر انجام دهید.
همان طور که می دانید هزاران ترکیب برای انجام فعالیت های بازاریابی می توانید بسازید. اما این که برای هرکدام چه زمان، نیروی انسانی و هزینه ای اختصاص دهید به نگرش عمیق تری نیاز دارد که می توانید با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه به آن برسید. بنابراین همواره به یاد داشته باشید که برای سنجیدن این که چه میزان از تلاش منجر به چه میزان از سود و درآمد شده است مهم ترین عامل در تعیین توزیع صرف بودجه های بعدی است.
به عنوان یک بازاریاب حرفه ای باید بدانید که توانایی اندازه گیری میزان موفقیتتان یک عامل مهم در این حرفه فوق العاده رقابتی است. شما باید معیارها را مشخص کرده و مرجعی برای تلاش های آینده خود تشکیل دهید. نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می کند همواره میزان موفقیت خود را بدانید و تلاش هایتان را برای به حداکثر رساندن تأثیرات تنظیم کنید.
اگر به درستی این پارامتر را اندازه گیری و نظارت کنید می توانید عملکرد سازمان خود را به طور دقیق در زمینه مربوطه بسنجید. شما با محاسبه مستمر بازگشت سرمایه حتی می توانید میزان بازگشت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سرمایه رقبای خود را تخمین زده و با تلاش مداوم خود همیشه در میدان رقابت پیروز باشید.
چگونه می توانید ROI را محاسبه کنید؟
به طور کلی می توان گفت چندین روش برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اما در این جا ما فرمول اصلی محاسبه ROI را در ادامه توضیح می دهیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
هنگام استفاده از این فرمول به یاد داشته باشید که این فرمول فرض می کند که تمام رشد فروش حاصل نرخ بازگشت سرمایه (ROI) از تلاش برای بازاریابی بوده است. اما اگر می خواهید یک دید واقعی تر به دست آورید باید فروش خالص را نیز در نظر بگیرید.
فرمول زیر این کار را برای شما انجام می دهد:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – سود خالص حاصل از فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
در فرمول سازی به منظور محاسبه ROI باید درک خوبی از مجموع تلاش هایی که برای بازاریابی انجام شده است داشته باشید. تعریف کلمه «بازده» می تواند بر اساس استراتژی های مختلف بازاریابی تیم متفاوت باشد. بهتر است ابتدا عناصر اصلی که باید در این محاسبات اعمال کنید را به شما معرفی کنیم:
- درآمد کل: شما باید درآمد کل حاصل از یک عملیات خاص بازاریابی را بدانید تا بتوانید یک دید کلی از تلاش های خود به دست آورید.
- سود ناخالص: محاسبه سود ناخالص به شما کمک می کند تا هزینه هایی مانند تلاش های مرتبط با تولید یا تحویل کالا و خدمات را به دست آورید. به این منظور باید هزینه های مرتبط با تحویل و خدمات به شکل زیر به فرمول اضافه کنید: (درآمد کل – هزینه های تحویل کالا و خدمات)
- سود خالص: اگر نگاهی عمیق تر داشته باشید می توانید تأثیر تلاش های بازاریابی خود را در سود خالص به صورت زیر به فرمول اضافه کنید: (سود ناخالص – هزینه های اضافی)
در تمام محاسبات بازگشت سرمایه همواره به یاد داشته باشید که تعریفتان از سود، مخارج و بازگشت سرمایه کل چیست. همچنین بهتر است هزینه های مازاد و هزینه های جانبی را نیز در مخارج خود در نظر داشته باشید. این هزینه ها عبارتند از:
- هزینه های نمایندگی ها
- هزینه های مربوط به رسانه
- هزینه های مربوط به ایده ها
هم چنین می توانید ROI را با استفاده از ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیز محاسبه کنید. این پارامتر ارزش مشتری را برای یک برند خاص تعریف می کند و به شما کمک می کند ROI را در طولانی مدت و بر اساس طول عمر هر مشتری محاسبه کنید.
برای این کار می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:
ارزش طول عمر مشتری = (نرخ ماندگاری مشتری)/( 1+ نرخ تخفیف/نرخ ماندگاری مشتری)
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه به چه معناست؟
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه نشان می دهد برای هر دلار که در بازاریابی هزینه کرده اید چه میزان درآمد به دست آورده اید. به عنوان مثال اگر به ازای هر دلار هزینه ای که کرده اید، 5 دلار درآمد داشته باشید، نسبت درآمد به هزینه شما 5:1 است.
بهترین نرخ بازگشت سرمایه باید چند باشد؟
- یک نسبت درآمد به هزینه مناسب باید 5:1 باشد.
- این نسبت در وسط دیاگرام و در قله آن قرار دارد.
- این نسبت برای بسیاری از کسب و کارها نسبت بسیار خوبی است.
نسبت 10:1 یک نسبت استثنایی محسوب می شود و دستیابی به نسبت بیشتر از این مقدار هر چند ممکن است اما فراتر از انتظار است. نسبتی که می توانید مورد هدف خود قرار دهید شما تا حد زیادی به ساختار هزینه شما بستگی دارد و بسته به صنعت مرتبط شما متفاوت خواهد بود.
چرا باید از این نسبت استفاده کنید؟ استفاده از اعداد و نسبت ها کار شما را آسان و کمی سازی کرده و معیار مناسبی است که استفاده از آن نیز آسان است. هم چنین باعث می شود پیش از هر عملیات بازاریابی بدانید باید به چه هدفی در آن برسید. علاوه بر این یک سازوکار درست پیش روی شما قرار می گیرد و می توانید به سرعت تشخیص دهید که عملیات شما موفق بوده یا خیر.
هزینه های بازاریابی چه هزینه هایی هستند؟
هزینه بازاریابی، هر هزینه افزایشی است که برای اجرای هر عملیات بازاریابی متحمل می شوید (یعنی هزینه های متغیر). این هزینه ها شامل موارد زیر می شوند:
- هزینه پرداخت شده به ازای هر کلیک
- هزینه های تبلیغات
- هزینه های شبکه های اجتماعی
- هزینه های تولید محتوا
- هزینه های جانبی خارج از بازاریابی و تبلیغات
- هزینه های کارمندان تمام وقت برای بازاریابی
این نسبت می تواند به سادگی موفقیت یا شکست شما را مشخص کند. چرا نسبت 5:1 یک نسبت خوب محسوب می شود؟ در بدترین حالت عملیات بازاریابی شما باید هزینه های ساخت محصولات و هزینه های بازاریابی آن را تأمین کند. نسبت 2:1 برای بسیاری از مشاغل به معنای سودآوری نخواهد بود. زیرا میزان 50 درصد درآمد حاصل از فروش صرف هزینه تولید مجدد کالای فروخته شده خواهد شد.
اگر شما به ازای 200 دلار فروش، 100 دلار برای بازاریابی هزینه کنید، یعنی شما به شکست نزدیک شده اید. اما اگر حاشیه ناخالص سود شما بیش باشد و قیمت کالای فروخته شده کمتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، دیگر نیازی نیست که پیش از سودآوری، فروش زیادی حاصل از بازاریابی خود داشته باشید. بنابراین این نسبت می تواند کمتر باشد. حال اگر حاشیه سود شما کم تر باشد و قیمت کالای فروخته شده بیشتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، بهتر است قبل از بدتر شدن اوضاع کمی از هزینه های بازاریابی خود بکاهید و به نسبت بالاتری فکر کنید.
طول عمر مشتری چیست؟
طول عمر مشتری در واقع ارزشی است که مشتری در طول زندگی خود به عنوان مشتری برای تجارت شما به ارمغان می آورد، نه فقط از طریق اولین معامله خود با شما. بسیاری از مشاغل فقط به ارزش اولین معامله فکر می کنند، در صورتی که عمر مشتری می تواند بسیار مثمرثمرتر از این باشد. بنابراین برای محاسبه دقیق بازگشت سرمایه باید درک دقیقی از این پارامتر داشته باشید.
چرا طول عمر مشتری در تعیین ROI فاکتور مهمی محسوب می شود؟ اگر شما فقط درآمد حاصل از اولین خرید مشتری را در محاسبات وارد کنید، نسبت بازگشت سرمایه شما حتی به 2:1 هم نمی رسد. در نمودار زیر می توانید تفاوت تجمعی ارزش اولین خرید و ارزش طول عمر مشتری را در طول زمان مشاهده کنید:
همان طور که مشاهده می کنید تفاوتی در هزینه ها ایجاد نشده است، اما با محاسبه دقیق این پارامتر، درک ما از تأثیر عملیات بر درآمد و در نهایت ROI به میزان چشمگیری تغییر می کند.
چگونه می توانید ROI هدف خود را محاسبه کنید؟
در مجموعه و سازمان شما کسی که باید این کار را انجام دهد مدیر مالی، مدیر پروژه و یا نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مدیر عامل خواهد بود. آن ها به اطلاعات لازم برای تعیین اهداف سازمان دسترسی دارند و حاشیه سود ناخالص شرکت، هزینه های سربار و هزینه های لازم دیگر برای رسیدن به اهداف را می توانند به خوبی محاسبه کنند. بهتر است به یاد داشته باشید که رسیدن به نسبت 10:1 یک هدف غیرواقعی خواهد بود و باعث دلسردی شما می شود. در بسیاری از کسب و کارها نسبت 5:1 یک نسبت هدف خوب خواهد بود و بیشتر از آن غیرواقعی است.
یک مثال عملی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
تصور کنید که کسب و کار شما تصمیم دارد همزمان با عرضه یک محصول جدید، یک عملیات بازاریابی دیجیتال راه اندازی کند. شما پرداخت هر کلیک در Google را به عنوان فاکتور اصلی در بازاریابی خود انتخاب می کنید و متعهد می شوید ماهانه 5000 دلار بودجه صرف این عملیات کنید. پس از پایان این 3 ماه فروشتان را بررسی می کنید و متوجه می شوید 7000 دلار به دست آورده اید. اگر قیمت کالای شما با حاشیه سود 50 درصد، 10 دلار باشد، در هر فروش 5 دلار سود داشته اید.
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، کافی است هزینه های بازاریابی را از سودی که به دست آورده اید کسر کنید. در این مثال داریم:
$30,000 – $15,000 = $15,000
تبریک! در این حالت شما سود خود را دو برابر کرده اید. به این معنا که به ازای هر 1 دلار که هزینه کرده اید، 2 دلار به دست آورده اید و این به معنای بازگشت سرمایه 100 درصد است. ROI همچنین برای بررسی این که چقدر عاقلانه در سهام یک شرکت سرمایه گذاری کرده باشید، استفاده می شود. اگر تصمیم گرفته اید که 1000 سهم از یک سهام را با قیمت 10 هزار برای هر سهم بخرید و یک سال بعد آن را به قیمت 12 هزار به فروش برسانید، به این معناست که به ازای هر 10 هزار که هزینه کرده اید 12 هزار درآمد کسب کرده اید. در این حالت بازگشت سرمایه شما 20 درصد است. زیرا شما سرمایه اولیه خود را به علاوه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) 20 درصد اضافی پس گرفته اید.
بازگشت سرمایه در طراحی تجربه کاربری – ROI در UX چیست؟
بازگشت سرمایه در ROI بدین معناست که وقتی طراحان شروع به فکر کردن، پردازش و نوشتن در مورد طراحی می کنند منجر به ایده می شود، این منجر به مفاهیم و ایده هایی می شود که در غیر این صورت قادر به ایجاد آنها نخواهند بود. به همین ترتیب، وقتی طراحان مشاهده می کنند که چگونه طراحی آنها به زندگی مردم ارزش می بخشد.
وقتی که همین طراحان آنها تلاش می کنند تا یاد بگیرند که چگونه طراحی به افراد قدرت میبخشد، چگونه زندگی آن ها را آسانتر میکند، چگونه از طرح استفاده می شود و مهمتر از همه هنگامی که طراحان نتیجه نهایی راه حل های طراحی خود را تجزیه و تحلیل می کنند و آن را پیگیری میکنند. این تحلیل مطمئناً آنها را “از نظر طراحی” ساخته است. همه این تجربه ها را اما چگونه با اعداد توضیح می دهید؟ چگونه طراحی UX را اندازه گیری کنیم؟ طراحی UX چه ارزشی برای یک شرکت دارد؟ اینها سوالات متداول هستند و در برخی موارد، هر طراح باید از ارزش طراحی در اصطلاح RO حمایت کند. (بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه گذاری =نرخ پول به دست آمده نسبت به پول سرمایهگذاری شده)
برای اندازه گیری تأثیر طراحی UX، ما باید معیارهای صحیحی را انتخاب کنیم و یک اکوسیستم برای ارزیابی طرح ها و مسیر پیشرفت در طول زمان را ایجاد کنیم. هر چیزی در مورد طراحی بهایی دارد. یک بهایی که باید بپردازی این است که میتواند بعنوان راه حلی تجربه شود اما یک تجربه و بهایی است که دسترسی به آن نیز دشوار است، بنابراین توضیح طراحی دشوار است و محاسبه آن دشوارتر است.
توضیح ROI
نرخ پول به دست آمده نسبت به پول سرمایهگذاری شده،( نرخ بازگشت سرمایه)
یک معیار مالی است که برای تجزیه و تحلیل دامنه سرمایه گذاری و کشف مقدار پیشرفت ها استفاده می شود.
در طراحی UX، این معیارها را می توان به عنوان معیارهایی توصیف کرد که تأثیر یک سرمایه گذاری در طراحی را محاسبه می کنند.
همچنین روشها و اقدامات ROI از نقطه نظر تجاری به دستیابی به اهداف طراحی کمک می کند.
بنابراین، به طور ساده ROI نسبت پولی است که در ازای سرمایه گذاری کسب می شود.
انتخاب بازگشت سرمایه (ROI) مناسب
برای بیشتر مشاغل ، ROI با توجه به KPI های تعریف شده (شاخص کلیدی عملکرد) محاسبه می شود.
محاسبه ROI یک طراحی UX در ابتدای پروژه تقریباً غیرممکن است، این محاسبات بیشتر بر اساس فرضیات و چگونگی طراحی در یک شرکت ارزیابی می شود.
در حالی که در تیم های طراحی و تصمیم گیرندگان ، این عوامل برای مدتی با روش های مختلف آزمایش شده محاسبه می شوند. هنگامی که محصول به بازار عرضه شد، انتخاب معیارهای ROI قابل استفاده براساس معیارهای تجاری برای دستیابی به اهداف همسو بیشتر است. اگر این یک وب سایت خرده فروشی باشد، نرخ تبدیل و میانگین محاسبات مبتنی بر آن اجتناب ناپذیر است. اگر محاسبه صفحه خدمات مشتری باشد، تمرکز بر روی میانگین زمان تماس و مدت زمان مکالمه است. اگر برنامه ای برای تسهیل نیازهای پزشکی طراحی شده باشد، معیارها بر محاسبه میزان خطای کاهش یافته متمرکز هستند. در جهانی که تجربیات تعاملی و فراموش نشدنی ارزش یک وب سایت را ترجمه می کند، صاحبان مشاغل به طور مداوم زمان و منابع بیشتری را در طراحی UX سرمایه گذاری می کنند.
به همین ترتیب، اندازه گیری آن نیز مهم شده است، طرحی که به برند های مدرن کمک می کند با شناسایی خطاها برای ایده پردازی راه حل های مناسب بایستند. برای محاسبه ضرر و سود اصلی، اکنون بیایید سه معیار اصلی ROI در طراحی UX را بفهمیم.
۱- SUM) Single Usability Metric) معیار تک کاربردی
یکی از موثر ترین راه برای شناسایی مشکلات برای پیدا کردن راه حل مناسب برای طراحی SUM) UX معیار تک کاربردی) است. SUM یک معیار کاربردی استاندارد است که مولفه های اساسی قابلیت استفاده – اثربخشی، کارایی و رضایت را از طریق نرخ اتمام کار، شمارش خطا، زمان کار و رضایت از زمان کار اندازه گیری می کند.
خطای کمتر ux = کاهش کمتر قیمت فروش
ماشین حساب SUM موارد کاربردی خام را براساس وظیفه به وظیفه گرفته و آنها را در داخل یک حساب SUM تبدیل می کند. الگوریتم SUM برای محاسبه حداکثر زمان کار قابل قبول که کمک می کند برای بهینه سازی تبدیل در تحلیل خطاهای UX ، بصورت خودکار استفاده می شود.
۲- نرخ تبدیل
نرخ تبدیل نسبت کل بازدیدکنندگانی است که اقدامات دلخواه را انجام می دهند. به عنوان یک دسته بندی کلی ، دو نوع مختلف تبدیل وجود دارد – Macro و Micro. به عنوان مثال، اگر نیاز داشته باشید تعداد افرادی که خرید را از طریق وب سایت شما انجام داده اند ردیابی کنید.
کل بازدیدکنندگان / تعداد خریدها) = تبدیل٪) x 100
بنابراین ، اگر 1000 کاربر از وب سایت شما بازدید کنند و 20 نفر از آنها خریدی انجام دهند ، درصد نرخ تبدیل خریدها 100X1000 / 20 محاسبه می شود که 2٪ خواهد بود. این نمونه ای از تبدیل ماکرو است. تبدیل های خرد اقداماتی هستند که تبدیلات ماکرو را تسریع می کنند. این شامل اشتراک وبلاگ ، فالورهای شبکه های اجتماعی ، پست های وبلاگ ، مطالعات موردی و بررسی کتاب های الکترونیکی و بازدیدها است ، با این حال هر دو با یک معیار مشابه محاسبه می شوند.
۳- نرخ خروج
Drop off rate یک معیار مهم ROI برای محاسبه تأثیر طراحی UX است. اگر بازدید کنندگان در وب سایت خریدی را انجام نمی دهند و سبد خرید را رها می کنند یا اگر بازدیدکنندگان عادی وبلاگ های شما به مشترک تبدیل نمی شوند، این بدان معنی است که شما تبدیل بالقوه خود را از دست می دهید. این مشکل از کارهای ناقص توسط بازدید کنندگان به طور منظم نشان دهنده یک مشکل در طراحی UX است. فرمولی که برای محاسبه نرخ افت استفاده می شود:
نرخ افت٪ = (تعداد کاربران / تعداد کاربران منحصر به فرد در هر بخش (x 100)
محاسبه نرخ افت یک معیار مهم برای اندازه گیری طراحی برای شناسایی مراحلی است که ممکنه باعث افت شوند. پس از محاسبه نرخ افت ، اندازه گیری میزان افت برای تعیین مراحلی که موجب “افت” بازدید کنندگان می شود از اهمیت برخوردار است. پس از محاسبه میزان افت ، می توان تجزیه و تحلیل را برای ایجاد پیشرفت های لازم برای بهینه سازی تجربه کاربر انجام داد.
نتیجه بازگشت سرمایه در طراحی تجربه کاربری
به طورکلی مشخص شد که اندازه گیری و تعریف ارزش طراحی سخت است. برای غیرطراحان دیدن تأثیر غیرپوشیده طرح به عنوان یک تمایز ، اندازه گیری تأثیر آن ضروری می شود. این روشهای اندازه گیری مداوم به ایجاد یک منبع تجزیه و تحلیل یکپارچه برای طراحی کارآمدتر و موثرتر کمک می کند. با این وجود در طراحی ، این اقدامات همیشه شبیه سایر زمینه های کاری نیستند. محاسبات نباید حول فرمول های ریاضی بچرخد.
اندازه گیری طراحی UX از طریق الگوریتم ها تنها مبنای ارزیابی بازگشت سرمایه نیست. همیشه نباید به طراحی به عنوان یک هزینه نگاه کرد ، همچنین می توان سرمایه گذاری روی یک طرح خوب را از طریق قابلیت درگیر کردن، تأثیرگذاری و عملکرد آن نیز ارزیابی کرد. طراحی همچنین می تواند در محتوای خوب ، زیبایی شناسی و در توانایی آن برای تأمین نیازهای کاربر دیده شود. طرحی که پیام یک برند را یکپارچه می کند ، تجارت را با وضوح بیشتری تقویت می کند و راه حل هایی از طریق تجارب به یاد ماندنی ارائه می دهد که بر سودآوری کلی تأثیر می گذارد ، و همانطور که همه ما می دانیم تجربیات خوب اساس کل یک طراحی UX خوب است.
ROI سئو (ROI SEO) چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟
برآورد میزان ROI سئو یک شرکت برای بسیاری از مدیران به یک مسئله رایج تبدیل شده است. اما SEO ROI چیست و چگونه می شود آن را اندازه گرفت . پاسخ به این سوالات را در این مقاله بیابید.
مخفف ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه ترجمه شده ی عبارت انگلیسی Return On Investment است که به اختصار به آن ROI می گویند. در واقع نرخ بازگشت سرمایه همان محاسبه ی سود بدست آمده از فروش شماست که اکثرا با فرمولهای متفاوتی برای کسب وکارها و تجارت های مختلف بدست می آید زیرا در واقع هر نوع تجارتی باتوجه به کسب و کارش دنبال سود متفاوتی است که از فرمولهای مختلف برای بدست آوردن آن استفاده می کند. کسب و کارها در صورتی که از سرمایه گذاری ROI مثبت به دست نیاورند و یا اگر کانال های دیگر بازاریابی ROI بیشتری حاصل کنند ترجیح می دهند از سرمایه گذاری در آن بخش خاص خودداری کنند.
ROI نیز در مورد سئو یا بهینه سازی سایت یه کار می رود و یک معیار مهم برای سئو است. می توان گفت حتی از فروش و نرخ تبدیل نیز مهم تر است. ROI سئو هزینه سرمایه گذاری یا در واقع نرخ بازگشت سرمایه تلاش های سئو شرکت را نشان می دهد. اما باید گفت محاسبه SEO ROI برای کمپین سئو کار چندان راحتی نیست.
اگر کسب و کاری ROI مناسب از سئو خود مشاهده نکند و یا دریابد کانال های دیگر بازاریابی به لحاظ ROI بهتر عمل کرده است یا تصمیم می گیرد بودجه سئو خود را قطع کند و یا کمپین سئو خود را تماما قطع کند و پول خود را در جای دیگر سرمایه گذاری کند. این موضوع در هر کمپینی که دارای چندین کانال بازاریابی است و سئو در آن نقش بزرگی در تولید درآمد بازی نمی کند و یا زمانی که سئو نمی تواند ROI مورد نظر را حاصل کند اتفاق می افتد.
شرکت ها همچنین ممکن است از شیوه های مختلفی نیز بتوانند نرخ بازگشت سرمایه سئو خود را اندازه گیری کنند مثلا :
- محاسبه تعداد مشتری ها که از طریق جستجو طبیعی به دست می آیند.
- محاسبه تعداد مشتریانی که فرم تماس وب سایت را پر می کنند.
- محاسبه نرخ تبدیل
- نصب نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سیستم تلفن برای مشتریانی که از تماس برای استفاده از وب سایت استفاده می کنند.
- از طریق نصب خدمات گفتگو و چت برای فروش
- استفاده از صفحات فرود (landing pages) برای جمع آوری مکالمات
اما هیچ کدام از این روش ها فرآیند استانداردی نیست که برای تمام شرکت ها و صنایع قابل انطباق باشد مخصوصا در مورد فروشگاه های دیجیتال که هویت فیزیکی دارند.ما می توانیم از معیارهای زیادی برای اندازه گیری عملکرد کمپین سئو خود استفاده کنیم اما برای تعیین میزان واقعی ارزش کمپین سئو یک معیار در اولویت قرار دارد و آن ROI است.
محاسبه ROI سئو پویا و پیچیده است.
اندازه گیری عملکرد سئو کار چندان راحتی نیست. اگر یک نفر با جستجوی کلمات کلیدی به سایت شما آمد و سپس تصمیم گرفت از فروشگاه شما خرید کند نمی توانید بگویید آن مشتری جستجوی طبیعی انجام داده است زیرا در مورد آن مطمئن نیستید و خود مشتری هم نمی تواند جزئیاتش را به شما بگوید. هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نرخ، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
مراحل محاسبه ROI سئو
فرایند محاسبه ROI سئو مستلزم کارها و آنالیزهای داخلی زیادی است. محاسبه SEO ROI با گوگل آنالیتیکس راحت تر شده است. در ادامه تنظیمات لازم برای محاسبه ROI و مراحل و فرمول آن بیان گردیده است. با ما همراه باشید.
1- مسئولیت ROI را توزیع کنید.
مسئولیت ROI تنها وظیفه تیم سئو نیست بلکه افراد دیگر مانند تیم فروش، تیم پشتیبانی مشتری و مسئول رسیدگی به مشکلات تخصصی نیز باید تلاش خود را برای تبدیل یک فرد به مشتری انجام دهند. این یک تلاش تیمی است.
2- تعیین نرخ تبدیل مشتری (Conversion Rate)
تعیین نرخ تبدیل یک گام اساسی برای محاسبه ROI سئو است. بازاریابان سئو باید با تیم فروش مشورت کند و نرخ تبدیل مشتری را درک کند. آن ها باید بدانند به نسبت 10 مشتری بالقوه چند نفر محصول و خدمت را خریداری می کنند.
اگر از هر 10 نفر یک نفر به مشتری تبدیل شود نرخ تبدیل 10% خواهد بود. اگر نرخ تبدیل 10% و ارزش متوسط محصول و خدمت 500 دلار باشد آنگاه هر مشتری می تواند ارزش 50 دلار در گوگل آنالیتیکس داشته باشد. اگر نرخ تبدیل 10% باشد و از هر 10 مشتری یک نفر خرید کند در مجموع 500 دلار درآمد حاصل می شود. این گزارش برای اندازه گیری کلی موفقیت عملکرد سئو شما مفید است. حتی اگر شما در نظر ندارید ROI سئو را به سرعت محاسبه کنید باید سیستم ecommerce Tracking خود را فعال کنید.
3- سیستم ردیابی تجارت الکترونیک (E-Commerce Tracking System) خود را فعال کنید.
گوگل آنالیتیکس در این زمینه کمک زیادی می کند. به گوگل آنالیتیکس بروید و آدرس Dashboard > Conversions > Ecommerce را دنبال کنید. فیلدهای لازم برای محصولات و داده های معاملات (Data Transaction) را پر کنید و در نهایت گزارشی از عمکلرد محصول، عملکرد فروش، معامله، و زمان خرید، تولید کنید.
4- اهداف کسب و کار خود را در گوگل آنالیتیکس تنظیم کنید.
اهداف کسب و کار می تواند برای هر کسی متفاوت باشد. برای یک شرکت فناوری هدف، ثبت نام در یک کارگاه و یا ثبت نام در یک کنفرانس می تواند باشد. برای یک فروشگاه دیجیتال هدف خرید محصولات است. براساس این اهداف شما می خواهید نرخ ترافیک خود را افزایش دهید. این امر زمانی امکان پذیر است که شما با مالکان کسب و کار صحبت کنید و مدل تجاری و نوع خدمات آنها را درک کنید. هزینه خدمات و محصولات باید در زمان تصمیم گیری نرخ تبدیل مد نظر قرار گیرد.
برای تنظیم اهداف به گوگل آنالیتیکس رفته و به آدرس Admin > View > Goals > New Goals بروید. در این صفحه می توانید اهداف خود را بر اساس معیارهای کسب و کار خود انتخاب کنید . در شکل زیر 4 نوع اهداف و گزینه های Custom برای آن نشان داده شده است.
5- کلمات کلیدی خاص برند را جدا کنید .
شما باید پیش از محاسبه تلاش های ROI کلمات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) کلیدی برند خود را جدا کنید دلیلش این است که بسیاری از بازدید کنندگان که با شما آشنا هستند نام برند شما را در حین جستجو استفاده می کنند و این نمی تواند نشان دهنده تلاش های سئو شما به حساب آید. به همین خاطر بهتر است کلمات کلیدی برند و غیر برند خود را جدا کنید .
6- نرخ تبدیل کلمه کلیدی را براورد کنید .
زمانی که شما کلمات کلیدی غیر برند را محاسبه کردید گام بعدی محاسبه اهمیت احتمال تبدیل است. برای داشتن ترافیک شما باید از کلمات کلیدی با کیفیت نیز استفاده کنید. به عنوان مثال، کلمه کلیدی x به مشتری می انجامد و دارای نرخ تبدیل 25% است در حالی که کلمه کلیدی Y دارای نرخ تبدیل 10% است. شما باید هزینه و زمان خود را برای کلمه کلیدی X قرار دهید نه Y. اگر کسب و کار شما کوچک است و به کلمات کلیدی محلی متکی است متخصصان پونه مدیا به شما کمک می کنند کلمات کلید محلی هدف خود را بیابید تا بتوانید به حجم جستجو و نرخ تبدیل بالاتری دست یابید.
7- نرخ تبدیل خود را بر اساس کانال مرتب کنید.
پس از اینکه نرخ تبدیل ماهانه خود را محاسبه کردید باید داده های کافی برای اندازه گیری ROI خود داشته باشبد. راحت ترین روش مشاهده گزارش نرخ تبدیل از مسیر Conversions > Multi-Channel Funnels > Assisted Conversions است.
از قسمت بالای گزارش گزینه Conversion در بازه زمانی مد نظر را انتخاب کنید . کانال های جستجوی طبیعی شامل تمام کاربرانی است که از راه های مختلف مانند سرچ در گوگل و بینگ به وب سایت شما راه پیدا کرده اند. شما می توانید از این تبدیل ها برای تعیین استراتژی سئو خود استفاده کنید.
8- SEO ROI را بر اساس هزینه ماهانه محاسبه کنید. (فرمول محاسبه ROI)
زمانی که توانستید درآمد تولید شده از استراتژی سئو خود را در بازه های زمانی به دست آورید می توانید میزان سرمایه گذاری سئو را برای ROI تعیین کنید.
برای محاسبه ROI می توانید از فرمول زیر استفاده کنید :
100* ( هزینه سرمایه گذاری سئو /( هزینه سرمایه گذاری سئو - درآمد سرمایه گذاری سئو ))= SEO ROI
در فرمول بالا دو متغیر داریم:
- در آمد سرمایه گذاری سئو: با توجه به توضیحات بیان شده، این مقدار برابر است با نرخ تبدیل جستجوی طبیعی. بر اساس تصویر بالا، نرخ تبدیل جستجوی طبیعی، نرخ تبدیل (Conversion Value) در کانال های جستجوی طبیعی (Organic Search) است.
- هزینه سرمایه گذاری سئو: هزینه سئو ماهانه این شرکت در ماه
در مثال بالا نرخ تبدیل جستجوی طبیعی 704.087.50 دلار در یک ماه به دست آمده است. اگر فرض کنیم هزینه سئو ماهانه این شرکت در ماه 100000 دلار است . آنگاه با استفاده از فرمول زیر SEO ROI را می توانیم 69.41% محاسبه کنیم.
69.41%=100*69.41 = 10000/(704.08.5-10000)
نتیجه گیری
به علاوه شما می توانید از معیارهای دیگر کلیدی سئو برای اندازه گیری تلاش های سئو خود استفاده کنید. مانند کلمات کلیدی غیر برندی که منجر به افزایش ترافیک می شوند و یا تعداد صفحات فرود که بیشتر از همه بازدید می شوند. در صورتی که این معیارها در طول زمان رشد کنند نشان می دهد شما دارای ترافیک مستمر و با کیفیتی هستید .
امیداریم این مبحث به شما کمک کند KPI کمپین سئو خود را یافته و ROI را با اطمینان بیشتر محاسبه کنید. محاسبه SEO ROI زمانی که خود را مشغول آن کنید بسیار جالب خواهد بود. به همین خاطر قدرت تحلیل خود را به چالش بکشید و نتایج را با مرور زمان مشاهده کنید.
بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست و مزایا و معایب آن چیست؟ نحوه محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری
معمولاً استارتاپها از سرمایه گذار فرشته ، سرمایه گذار ریسک پذیر و روش سرمایه گذاری RBF برای جذب سرمایه استفاده میکنند. در این اوضاع اقتصادی کشور، سرمایه گذاری کاری پر ریسک است و اکثر سرمایهداران ترجیح میدهند جایی سرمایه گذاری کنند که کمترین میزان ریسک و بیشترین سوددهی را داشته باشد. برای اطمینان از این موضوع از مفهومی به نام بازده سرمایه گذاری استفاده میشود. نرخ بازگشت سرمایه گذاری مشخص کننده این است که سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان از سرمایه را به سرمایه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) گذار بازمیگرداند.
یکی از دغدغههای مهم اقتصاد ایران در این روزها، کمبود حمایت مالی از ایدههای خوب کارآفرینی است. کارآفرینان اظهار میکنند که حمایت کافی از آنها صورت نمیگیرد و متخصصین کارآفرینی نیز بر این موضوع تاکید دارند.
در این مقاله و در راستای ارائه اخبار فناوری، اخبار کسب و کار و اخبار استارتاپی، مفهوم بازده سرمایه گذاری، مزایا و معایب آن و نحوه محاسبه آن توضیح داده میشوند.
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) مشخص کننده کارایی و اثربخش بودن یک سرمایه گذاری است. نامهای دیگر آن نرخ بازگشت سرمایه و بازده سرمایه است. برای مقایسه چند نمونه سرمایه گذاری هم میتوان از نرخ بازده سرمایه استفاده کرد.
ROI به علت سادگی و کارا بودن یک معیار محبوب است که میتوان از آن برای اندازهگیری سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده کرد. فرقی نمیکند که سرمایهگذاری در سهام باشد یا روی قسمتی از یک پروژه. ROI در صنعت تبلیغات و برای محاسبه اثرگذار بودن یک تبلیغ هم کاربرد دارد. محاسبه ROI پیچیده نیست و در طیف گستردهای از کاربردهای آن ساده است. مثبت بودن این نرخ یعنی اینکه سرمایه گذاری در این بخش ارزشمند است و نرخ بازدهسرمایه گذاری منفی، به معنی ضرر خالص است.
فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری با استفاده از درآمد سرمایه گذاری
نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود یک سرمایه گذاری به هزینه آن را اندازهگیری میکند و فرمول آن به شرح زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری = (عواید حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری
در این فرمول عواید حاصل از سرمایه گذاری همان درآمدهای حاصل از فروش سرمایه است. یعنی اینکه سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان درآمد برای سرمایه گذار داشته است. حاصل فرمول بالا به صورت درصد به دست میآید و میتوان آن را در چند پروژه مقایسه کرد.
به عنوان مثال اگر استارتاپی در سال ۹۷ با سرمایه اولیه ۱۰۰ میلیون تومان تاسیس شده باشد و در پایان سال با محاسبه هزینهها و مخارج انجام شده مشخص شود عایدی شرکت ۱۸۰ میلیون تومان بوده است که ۳۰ میلیون آن صرف هزینههای نرخ بازگشت سرمایه (ROI) کسبوکار مانند حقوق و دستمزد و اجارهبها و بیمه شده است و ۱۵۰ میلیون تومان سود بوده است؛ بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری میزان نرخ بازگشت سرمایه گذاری ۵/۱ است و با ضرب این عدد در ۱۰۰ حاصل به صورت درصد بیان میشود.
یا اگر فردی در سال ۹۸ یک میلیارد سرمایه خود را در شرکتی سرمایه گذاری کرده باشد و در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و دویست تومان شود؛ نرخ بازگشت سرمایه از فرمول بالا ۲/۱ به دست میآید.
با مقایسه این دو مثال میتوان فهمید که برخلاف اینکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری در مثال دوم بیشتر بوده است اما با توجه به نرخ بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی بیشتری داشته است.
مزایا و معایب نرخ بازده سرمایه گذاری
فرمول بالا در سرمایه گذاری در بخشهای مختلفی مانند بورس یا استارتاپها کاربرد دارد. با توجه به مثالهای گفته شده میتوان مزایا و معایبی هم برای آن برشمرد.
مزایای نرخ بازده سرمایه
بازده سرمایه در محاسبات مالی کاربرد دارد و میتوان مزیتهای مختلفی برای آن برشمرد. بعضی از مهمترین مزایای آن به شرح زیر است:
- بیان نرخ بازده سرمایه به صورت درصدی، امکان مقایسه کردن نرخهای مربوط به سرمایه گذاریهای مختلف را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد.
- استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده است.
- تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری ساده است و همین باعث کاربرد فراوان آن شده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- یکی از عیبهای فرمول نرخ بازده سرمایهگذاری ، تعریف نشدن زمان در آن است. با دقت در مثالهای بالا میتوان متوجه شد که سرمایه گذاری در دو سال مختلف انجام شده است ولی در فرمول سال و مدت زمان سرمایه گذاری در نظر گرفته نشده است. در فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری نمیتوان تعیین کرد که مدت زمان سرمایه گذاری برای سود حاصل چه مدت بوده است.
- ایراد دیگر در نرخ بازدهسرمایه گذاری این است که فقط ابعاد مالی سرمایه گذاری در آن در نظر گرفته میشود و ابعاد و جنبههای کیفی آن بررسی نمیشود. مثلاً اگر مدیری قسمتی از سرمایه خود را صرف تغییر ظاهری محیط شرکت یا اهدای هدیه به کارکنان کند؛ باعث تغییر روحیه کارکنان، وفاداری آنان به شرکت و حتی بهبود زندگی آنها میشود. بر اساس فرمول بازده سرمایهگذاری تاثیر سرمایه گذاریهای این چنین در نظر گرفته نمیشود.
کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده میشود. این نرخ در تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری و حتی ارزیابی عملکرد مدیریتی و موفقیت یک مجموعه هم کاربرد دارد.
فرمول نرخ بازده سرمایه فقط بر سود تمرکز ندارد و میتوان معیار سود را با معیارهای متغیری مانند میزان سهم از بازار جایگزین کرد. فرمول برای بررسی میزان موفقیت در سرمایه گذاری استفاده میشود نه فقط میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
تحولات نرخ بازده سرمایه گذاری
در سالهای اخیر سرمایه گذاران به شکل جدیدی از متریک سرمایه گذاری یا نرخ بازده سرمایه گذاری به نام بازده اجتماعی سرمایه گذاری (SROI) علاقهمند شدهاند. بازده اجتماعی سرمایه گذاری، در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسعه یافت و معیارهای اجتماعی و زیست محیطی را در نظر میگیرد. به عنوان مثال ممکن است شرکتی متعهد شود آب را در کارخانه خود بازیافت کند و روشنایی خود را با لامپهای LED جایگزین کند. این تعهدات هزینهای دارند که روی نرخ بازدهسرمایه گذاری سنتی تاثیر منفی میگذارد اما سود آن برای جامعه و محیط زیست روی SROI تاثیر مثبت میگذارد.
با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، شکلهای دیگری از نرخ بازگشت سرمایه در آینده توسعه خواهد یافت.
بهتر است در پایان به دو قسمت مختلف بازده سرمایهگذاری یعنی بازده کمی و بازده کیفی اشاره شود. بازده کمی همان عایدی یا سود دورهایست که به سرمایه گذار پرداخت میشود. منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود نیز در دسته بازده کمی قرار دارد.
همه مواردی که به اعتبار شرکت مانند امتیازات اجتماعی و موارد دیگر بستگی دارد، بازده کیفی هستند.
سرمایه گذاران میتوانند با توجه به این نرخ که معیار و نرخی برای محاسبه کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری است، سرمایه گذاریهای خود را انجام دهند. میتوان گفت نرخ بازدهسرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم تصمیمگیری در زمینههای مالی است. بنابراین بررسی این نرخ یکی از روشهای جمعآوری اطلاعات است.
نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار متنوع است و برای سرمایه گذاریهای مختلف استفاده میشود. مدیران از آن برای ارزیابی بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایه گذاران از آن برای ارزیابی عملکرد سهامشان بهره میبرند و افراد حقیقی برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی مانند خانه از آن استفاده میکنند. فقط باید توجه داشت که این فرمول ارزش زمانی پول را در نظر نمیگیرد.
دیدگاه شما