یک ابزارعالی برای سیگنال های سودده و بدون تاخیر
امواج با بیش از ۱۰ روش می توانند به شما در بهبود معاملاتتان کمک کنند اما در این مقاله تنها روی دو مورد تمرکز می کنیم: چگونگی شناسایی روندها (پایان کوتاهتر یا بزرگتر آنها) و نحوه پیش بینی اهداف قیمت.
اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا شناسایی ترند و تارگت های قیمتی اهمیت دارد؟
ابتدا باید بگوییم زمانی که یک پوزیشن در جهت ترند باز می شود، نسبت به پوزیشنی که در جهت معکوس تعیین می شود، با مقاومت کمتری رو به رو می شود.
به همین دلیل باید گفت که روند های کوتاه مدت معکوس برای شناسایی نقاط ورود دوباره در ترندهای بلند مدت ( جایی که ترند دوباره شروع می شود) بسیار مهم هستند.
ثانیاً، الگوهای موجی شامل ساختارهای یکسانی هستند و به معامله گر این امکان را می دهند تا بتواند ترند بلند مدت را تشخیص دهد.
تقریباً هر معامله گری در سطح متوسط می تواند حداقل یکی از ۸ الگوی قیمت موج الیوت را مانند الگوی مثلث، شناسایی کند این در حالی است که بسیاری از آنها توانایی شناخت سایر الگوها (از تکانه های ۵ موج و زیگزاگ های ساده گرفته تا مورب ها) را دارند.
امواج الیوت مانند سایر اندیکاتورها که سیگنال هایی را همراه با تأخیر می فرستند، عمل نمی کنند. این امواج، الگوهایی عملی، معنی دار و بسیار دقیق هستند
دو روش زیر به معامله گران کمک می کنند:
مدیریت سرمایه: اضافه کردن معاملات در جهت ترند
مدیریت ریسک: بستن به موقع معاملات
چنین الگوی موجی به شما می گوید که یک ساختار خاص در ادامه نمی تواند روند را دنبال کند و یا در اثر حرکتی خلاف روند از کار می افتد. این نتایج در قالب برخی قوانین حاصل می شوند.
برای مثال، در یک حرکت موجی صعودی ۳-۲-۱، موج ۳ باید از موج ۱ کوچک تر باشد.
زمانی که حرکت موج ۳، بیشتر، تحت تأثیر نفوذ قیمت قرار بگیرد تا یک روند موافق، نشان دهنده دنبال کردن روندی معکوس خواهد بود. در این شرایط، موج ۳ نمی تواند کوتاه ترین موج باشد.
زمانی که هدف، پیشبینی قیمت ها باشد هرکسی می خواهد موارد مشترک برای هر الگو و موج را در نمودار مشاهده کند. برخی از این موارد نه تنها دقت بسیار بالایی دارند بلکه بارها اتفاق می افتند و براساس ریاضیات شکل می گیرند.
آیا موج های الیوت ارزش یادگیری دارند؟
اگرچه که هر فرد با توجه به سلیقه خود، سیستم معاملاتی مورد نظرش را انتخاب می کند اما معامله گرانی که با امواج الیوت کار می کنند آن را به عنوان ابزار مناسبی می شناسند.
برخی از افراد معتقدند که راه تسلط بر بازار تنها به الگوهای معاملاتی ارتباط ندارد بلکه به کنترل احساسات بستگی دارد. به علاوه، هیچ اندیکاتوری نمی تواند به شما بگوید که چه معامله ای را انجام دهید آنها تنها به شما می گویند که تا چه حد ریسک کنید.
وقتی علاوه بر کنترل احساسات خود، به چگونگی تاثیر احساسات معامله گران بر بازار نیز توجه کنید، در نهایت می توانید به عنوان فردی حرفه ای در بازار عمل کنید.
امواج الیوت و روش فیبوناچی از جمله مواردی هستند که یادگیری آنها به شما در معاملات کمک می کند اما بهتر است بدانید که ترکیب این دو روش و یادگیری چگونگی استفاده از آنها می تواند تأثیر زیادی در موفقیت شما داشته باشد.
در پایان روز متوجه خواهید شد که استفاده از امواج الیوت چگونه می تواند مسیر شما را ساده تر کند اما پیشنهاد ما این است که قبل از شروع به انجام معاملات، درباره مناسب ترین و موثرترین روش ها، خوب تحقیق کنید.
کسی که مهارت کمی در آنالیز تکنیکال دارد باید سرعت بالایی را در درک و استفاده از مفاهیم داشته باشد تا بتواند یک سیستم معاملاتی را برای پرتفولیو کل دارایی خود آنالیز و گسترش دهد.
بنابراین به شما پیشنهاد می دهیم تا برای سرعت بخشیدن به امور خود و بهره مندی از سیستم های معاملاتی مناسب مطالب زیر را مطالعه کنید.
چرا سطح دانش کم شما برای تسلط بر بازار معاملات کافی نیست؟
اگر فکر می کنید که از تکنیک ها و ابزارهای مناسبی برای پیشبینی قیمت های آتی دارایی مورد نظر خود استفاده می کنید، به سوابق و یادداشت های معاملاتی تان توجه کنید.
به عنوان مثال، به استراتژی معکوس (RSI (14 توجه کنید.
براساس این تکنیک سنتی، زمانی که اشباع خرید RSI به بیش از ۷۰% برسد، نشان دهنده روندی معکوس در معاملات است اما آیا این بدان معنی است که ترند حاضر پایان یافته و ترند معکوس وارد عمل می شود و یا یک سیگنالهای روندی پولبک کوتاه مدت در حال وقوع است؟ آیا این به معنای آن است که قیمت ها تا زمانی که RSI به مرحله اشباع فروش برسد، ادامه پیدا می کنند؟ اهداف قیمتی برای معاملات روند و خلاف روند کدامند؟
باید گفت که تمامی این سوال ها در کسری از ثانیه از ذهن شما عبور می کند زیرا شما به دنبال اطلاعات مناسبی برای مشخص کردن روند و میزان ثبات آن از نظر زمان و قیمت هستید.
چنین رفتاری برای تمام استراتژی ها صادق است و تنها محدود به روش فوق نمی شود.
اگر قبل از ورود به دنیای معاملات می توانید به تمام این سوال ها پاسخ دهید، خود را در این زمینه یک استاد بدانید اما اگر جواب این سوال ها را نمی دانید باید براساس قوانین خاص و آنالیز بازار پیش بروید.
اولین قدم در این مسیر، یادگیری اصول پرایس اکشن و توجه کردن به الگوهای فرکتال برای بهبود سطح مهارت ها و تصمیمات معاملاتی شما است.
پرایس اکشن و تأثیر آن بر ارتقای معاملات
با وجود استراتژی های مختلفی که اندیکاتورهای تکنیکال متنوعی را باهم ترکیب می کند، بهترین اندیکاتور برای درک وضعیت بازار، قیمت است.
درواقع قیمت، تنها با نشان دادن الگوهای فرکتال که براساس روانشناسی جمع در بازار پایه ریزی شده است، می تواند شما را از شرایط بازار مطلع کند.
می توان گفت که دنبال کردن پرایس اکشن به شما کمک می کند تا برک اوت، نواحی حمایت و مقاومت، ترند ها و همچنین پول بک های کوچکی را هم که در جهات گوناگون به وجود می آیند ، شناسایی کنید.
اگر یک معامله گر حرفه ای هستید به این معناست که توانسته اید تفاوت ترندها و ترندهای معکوس را تشخیص دهید و به سود دست پیدا کرده اید.
توجه داشته باشید که هدف اصلی از یادگیری این است که بتوانید قیمت های فعلی و الگوهای قیمتی قبل را باهم ترکیب کنید و صرفاً به قیمت های کنونی توجه نکنید.
ایچیموکو چیست؟ (آموزش اندیکاتور ایچیموکو همراه با تصویر)
یکی از اندیکاتورهای محبوب در تحلیل چارتهای بازارهای مالی اندیکاتور ایچیموکو است که در بین تمام تحلیل گران حرفهای بازارهای جهانی کاربرد ویژهای دارد. در انواع روش تجزیه و تحلیل نمودارهای بورس، اندیکاتور ایچیموکو روشی محبوب و قابل اتکا است و با توجه به آن میتوان سیگنالهای مختلفی گرفت و از روند بازار اطمینان حاصل کرد. در آموزش بورس استراتژی ایچیموکو یک سیستم معاملاتی محبوب است و آموزش ایچیموکو مورد استقبال بسیاری از معامله گران تازه وارد قرار گرفته است. ایچیموکو در زبان ژاپنی به معنای نگاه اجمالی است. همچنین کینکو و هایو به ترتیب به معنای تعادل و نمودار هستند. به عبارتی، به کمک اندیکاتور ایچیموکو میتوان با نگاه اجمالی به نمودار، تعادل یا روند داشتن چارت را تشخیص داد.
تاریخچه ایچیموکو:
اولین بار در سال 1930، یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda، ایچیموکو یا نمودار ابری آن (Ichimoku Cloud Chart) را طراحی کرده است. این روزنامه نگار، سی سال از عمر خود را صرف بهبود این سیستم کرد و در سال 1960 یعنی پس از اینکه مطمئن شد نتیجه کار مورد اطمینان است، آن را در اختیار همگان قرار داد. در سال های بعد، این سیستم توسط معامله گران غربی توسعه داده شد.
مفهوم جمله Ichimoku Kinko Hyo این است که با نگاهی به نمودار، تحلیل گران قادر به شناسایی روند بوده و پس از آن میتوانند سیگنالهای خرید و فروش را تشخیص دهند.
مفهوم ایچیموکو:
در آموزش بورس، ایچیموکو یک سبک جدید در تحلیل تکنیکال است. در اولین نگاه، اندیکاتور ایچیموکو ممکن است پیچیده باشد اما درمیان اندیکاتورهای پرکاربرد قرار دارد. سیگنالهای حاصل از آن نیز به خوبی تعریف میشوند.
هدف ایچیموکو در آموزش بورس و بازارهای مالی، فراهم ساختن یک نمای سریع از تمایل و قدرت و اندازه حرکت روند در یک نگاه است. این سیستم میتواند خطوط حمایت و مقاومت و همچنین جهت و قیمت روند را ارائه دهد. همچنین میتواند نقطه ورود و خروج و همچنین تحلیل زمان را تعریف کند.
بسیاری از طرفداران ایچیموکو معتقدند که هر آنچه یک تریدر به آن نیاز دارد، توسط این سیستم برآورده میشود.
مبانی ایچیموکو
اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو:
سیستم ابر ایچیموکو اطلاعات را بر پایه اندیکاتورهای پیشرو و پسرو نشان میدهد و نمودار آن از 5 خط تشکیل شده است:
- خط تغییر روند یا تنکان سن (Tenkan-sen): میانگین متحرک 9 دوره (خط آبی رنگ)
- خط استاندارد یا کیجون سن (Kijun-sen): میانگین متحرک 26 دوره
- خط پیشرو یا سنکو اسپن آ (Senkou Span A): میانگین متحرک خط روند و خط استاندارد است که به اندازه 26 دوره به سمت راست، یعنی به آینده منتقل شده است.
- خط پیشرو یا سنکو اسپن بی (Senkou Span B): میانگین متحرک 52 دوره که با انتقال شمعها به اندازه 26 دوره به سمت راست (به جلو)، بدست میآید.
- خط تاخیر یا چیکو اسپن (Chikou Span): قیمت بسته شدن در 26 دوره گذشته.
فضای بین خط پیشروی A و خط پیشرو B، چیزی است که ابر کومو را تولید میکند که به نظر میرسد مهمترین بخش سیستم ایچیموکو باشد. این دو خط با شیفت دادن 26 دوره به جلو، یک پیشبینی از آینده را ارائه میدهند؛ به همین دلیل به عنوان شاخصهای پیشرو در نظر گرفته میشوند.
چیکو اسپن یا خط تاخیر، یک شاخص پسرو است که با انتقال 26 دوره به چپ یا عقب بدست میآید. به صورت پیشفرض، این ابرها به رنگهای سبز و قرمز نمایش داده میشوند تا خواندن آن آسانتر شود. یک ابر سبز رنگ زمانی ایجاد میشود که خط پیشروی A (خط ابر سبز رنگ)، بالاتر از خط پیشروی B (خط ابر قرمز رنگ) قرار گیرد. طبیعتا اگر شرایط برعکس چیزی که گفته شد باشد، ابر قرمز رنگ تشکیل میشود.
لازم به ذکر است که بر خلاف روشهای دیگر، میانگینهای متحرکی که توسط استراتژی ایچیموکو استفاده میشوند، بر پایه قیمت بسته شدن شمعها کار نمیکنند؛ بلکه بر اساس بالاترین و پایینترین نقاط ثبت شده در یک دوره مشخص (میانگین بالا- پایین) محاسبه میشوند.
اجزای ایچیموکو
نحوه اضافه کردن اندیکاتور ایچیموکو به پنل معاملاتی:
برای اضافه کردن این اندیکاتور به نمودار مورد نظر ابتدا در نرم افزار متاتریدر مطابق شکل پایین مراحل زیر را انجام میدهیم:
در قدم اول در منوی بالای متاتریدر گزینه Insert را کلیک کنید و سپس گزینه Indicators و سپس Trend و گزینه Ichimoku kinko Hyo را انتخاب میکنیم.
برای تنظیم رنگ اجزای ایچیموکو در منوی متاتریدر روی گزینه Chart کلیک می کنیم، سپس اندیکاتور لیست را انتخاب میکنیم؛ سپس در پنجره باز شده اندیکاتور Ichimo kinko Hyo را کلیک کرده تا پنجره تنظیمات رنگ باز شود و مطابق شکل زیر در بخش رنگ تنظیم کنید.
توجه داشته باشید در بخش تنظیمات رنگ اندیکاتور ایچیموکو علاوه بر انتخاب رنگ میتوانید نوع شکل خطوط (خطوط پیوسته یا منقطع) را نیز تغییر دهید. این امر سلیقهای است و درصورت تمایل میتوانید تنظیمات خطوط را مانند شکل زیر تنظیم کنید.
مانند راهنمای قبل وارد بخش تنظیمات اندیکاتور شوید و شکل تمامی خطوط را در هر دو ستون برای تمام موارد روی اولین شکل خط پیوسته تنظیم و انتخاب نمایید. همانطور که اشاره شد انتخاب شکل خطوط کاملا سلیقهای است و میتوانید اشکال مختلف را تست کنید تا ببینید با کدامیک سازگاری بهتری دارید.
از آنجایی که نمودار ایچیموکو خطوط فراوانی دارد در صورتی که رنگ پشت زمینه چارت متاتریدر خود را سفید کنید و تغییراتی در رنگ کندلها ایجاد کنید که از شلوغی محیط چارت کاسته میشود و چشم شما راحتتر می تواند جزئیات را تفکیک کند.
سیگنال های معاملاتی ایچیموکو:
با توجه به عناصر متعددی که در ایچیموکو استفاده شده، ابر ایچیموکو انواع مختلفی از سیگنال را تولید میکند که میتوان آنها را به سیگنالهای روند و سیگنالهای حرکتی تقسیم کرد.
مهمترین کاربرد های ایچیموکو:
1- تعیین جهت و قدرت روند بازار
معمولا از دو خط کیجونسن و تنکانسن برای تعیین روند بازار استفاده میشود. اگر خط کیجونسن بالای خط تنکانسن قرار بگیرد و هر دو خط پایین ابر کومو باشند به معنی روند نزولی میباشد. اگر همراه با این دو خط ابر کومو هم سیر نزولی داشته باشد روند قدرت بیشتری مییابد.
در روند نزولی اگر قیمت بالاتر از خط آبی قرار بگیرد به این معنی میباشد که روند سهم احتمالا صعودی خواهد شد و در روند صعودی برعکس این ماجرا صدق میکند.
هرگاه که قیمت پایینتر از خط کیجونسن قرار بگیرد، احتمال اینکه روند سهم نزولی شود وجود دارد و هرگاه خط قرمز یا تنکانسن به صورت افقی بود، روند بازار خنثی است.
2- تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی و اعتبار آنها
در این سیستم همه نمودارها به غیر از چیکو میتواند نقش نقاط حمایتی و مقاومتی را بازی کند؛ زمانی که نمودار قیمتی به یکی از خطوط کیجونسن و تنکانسن برخورد میکند، برخورد قیمت با این دو نمودار برای ما مهم است.
البته باتوجه به این که نمودار تنکانسن نزدیک به نمودار قیمت در حال حرکت است شاید برخورد و عبور از نمودار قیمتی چندان برای ما مهم نباشد ولی درباره کیجنسن این امر بسیار مهم بوده و باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اما مهمترین سطوح حمایت و مقاومت ابرهای کومو هستند به طوری که هرچه ضخامت ابر ایجاد شده بیشتر باشد، قدرت آن سطح حمایت و مقاومتی قویتر عمل خواهد کرد.
خط چیکو اسپن
زمانی که چیکو اسپن از نمودار قیمت به سمت بالا عبور میکند، یک سیگنال خرید برای سهم تلقی میشود.
همچنین در جهت معکوس نیز زمانی که از بالای نمودار قیمت به قیمت برخورد کند سیگنال فروش صادر خواهد کرد.
یک نکته در مورد چیکو اسپن این است که چه زمانی که بالای نمودار قیمت است و چه زمانی که پایین آن است اگر فاصلهاش از نمودار قیمت زیاد باشد نشاندهنده ریسک بالای سهم و تغییرات بیش از حد سهم در مدت اندک است.
3- دریافت سیگنالهایی مبتنی بر خرید و فروش
سیگنالهای حرکتی:
این سیگنالها با توجه به رابطه بین قیمت بازار، خط استاندارد و خط برگشتی تولید میشوند.
سیگنالهای حرکت صعودی زمانی ایجاد میشوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار بالای خط استاندارد حرکت کنند.
سیگنالهای حرکت نزولی زمانی ایجاد میشوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار زیر خط استاندارد حرکت کنند.
محل تقاطع بین خط سیگنالهای روندی برگشتی(تنکان سن) و خط استاندارد(کیجون سن) اغلب به عنوان یک عبور خط برگشتی (TK cross) شناخته میشود.
سیگنالهای روندی:
این سیگنالها بر اساس رنگ ابر کومو و با توجه به موقعیت قیمت بازار نسبت به ابر ایجاد میشوند.
همانطور که گفته شد، رنگ ابر نشاندهنده تفاوت بین دامنههای خطوط پیشروی A و B است.
به سادگی میتوان گفت هنگامی که قیمتها بطور مکرر بالاتر از ابر قرار گیرند، احتمال زیادی وجود دارد که آن دارایی در روند صعودی قرار بگیرد. در مقابل وقتی قیمتها زیر ابر باشند، میتواند نشانهای از شروع یک روند نزولی را به ما بدهد.
به جز چند استثنا، وقتی قیمتها حرکت رو به جلو در داخل ابر داشته باشند، میتواند نشانهای از یک روند مسطح یا خنثی باشد.
چیکو اسپن یا خط تاخیر که یک شاخص پسرو است، یکی دیگر از ابزارهایی است که میتواند به معامله گران کمک کند و روندهای بازگشتی را تایید کند. این شاخص دید خوبی از حرکت قیمتی ( پرایس اکشن ) میدهد که میتواند روند صعودی را هنگامی که این شاخص بالای قیمتهای بازار حرکت میکند تشخیص دهد یا بالعکس روند نزولی را هنگامی که این شاخص زیر قیمتهای بازار حرکت میکند، تشخیص دهد.
بطور معمول، خط تاخیر به صورت تنها کاربردی نیست و در ترکیب با سایر اجزای ابر ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرد.
تفاوت بین ابر ایچیموکو و میانگینهای متحرک:
با اینکه ابر ایچیموکو از میانگینها استفاده میکند، این میانگینها با میانگینهای متحرک معمول تفاوت دارند.
میانگینهای متحرک ساده قیمتهای بسته شدن را میگیرند، آنها را به هم اضافه میکنند و مجموع را تقسیم بر تعداد قیمتهای بسته شدن موجود میکنند.
در یک میانگین متحرک 10 دوره ای، قیمتهای بسته شدن برای 100 دوره آخر جمع میشوند و سپس تقسیم بر 10 میشوند تا میانگین به دست آید.
حال ببینیم این محاسبات برای ابر ایچیموکو چه سیگنالهای روندی تفاوتهایی دارند؟
آنها بر پایه قیمتهای پایین و بالا در طول یک بازه زمانی هستند که سپس تقسیم بر دو میشوند. بنابراین، میانگینهای ایچیموکو با میانگینهای متحرک معمول تفاوت دارند، حتی اگر رقم استفاده شده برای دورهها مشابه باشند.
توجه کنید که هیچ اندیکاتوری از اندیکاتور دیگر بهتر نیست، آنها فقط اطلاعات را به طرق مختلفی ارائه میکنند.
محدودیتهای استفاده از ابر ایچیموکو:
در نگاه اول این اندیکاتور به خاطر خطوط زیادی که روی نمودار رسم میکند ممکن است گیجکننده به نظر برسد.
برای حل این مشکل، بسیاری از نرمافزارهای رسم نمودار برخی خطوط را پنهان میکنند.
به عنوان مثال، در برخی نرمافزارها تمام خطوط را میتوان پنهان کرد به جز محدوده تقدم A و B.
هر معاملهگر باید بتواند روی خطوطی تمرکز داشته باشد که بیشترین اطلاعات را فراهم میکنند و سپس اگر خطوط دیگر موجب از دست رفتن تمرکز میشوند، آنها را پنهان کند.
محدودیت دیگر ابر ایچیموکو وابسته بودن آن به دادههای تاریخی است. با اینکه دو نقطه از این نقاط داده در آینده ترسیم میشوند؛ این فرمول ذاتا نمیتواند آینده را پیش بینی کند.
در صورتیکه قیمت بسیار بالاتر یا پایینتر از ابر ایچیموکو قرار بگیرد، این اندیکاتور ممکن است برای مدتی طولانی کارآمد نباشد. در این وضعیت، خط تغییر، خط مبنا و تقاطعهای آنها که اغلب در فاصله کمتری از قیمت قرار گرفتهاند از اهمیت بیشتری برخوردارند.
جمع بندی:
اندیکاتوری است که میزان شتاب قیمت در آینده را تعیین میکند و همچنین زمینههای حمایت و مقاومت آینده را تعیین میکند. Ichimoku به “یک نگاه” ترجمه می شود، Kinko به معنی “تعادل” است؛ در حالی که Hyo یک کلمهی ژاپنی است برای “نمودار”. روی هم رفته، عبارت Ichimoku Kinko Hyo به معنای “یک نگاه به یک نمودار در تعادل” است.
اگر قیمت بالاتر از دامنه Senkou(ابر کومو) باشد، خط بالا به عنوان اولین سطح پشتیبانی و خط پایین به عنوان سطح حمایت دوم خدمت میکند. اگر قیمت زیر دامنه Senkou باشد، خط پایین سطح مقاومت اولیه را تشکیل میدهد؛ در حالی که خط بالا سطح مقاومت دوم را تشکیل میدهد.
کیجون سن به عنوان شاخصی از حرکت قیمت در آینده عمل میکند. اگر قیمت بالاتر از خط آبی باشد، میتواند همچنان صعود کند؛ اگر قیمت زیر خط آبی باشد، میتواند کاهش یابد.
خط تنکانسن نشاندهنده روند بازار است. اگر خط قرمز به سمت بالا یا پایین حرکت کند، این نشان میدهد که بازار در حال روند است. اگر آن را به صورت افقی حرکت کند، این نشان میدهد که بازار در حال گسترش و دامنه گرفتن است.
خط چیکو اسپن خط عقب مانده یا کند است. اگر خط چیکواز قیمت در جهت حرکت پایین به بالا عبور کند، این یک سیگنال خرید است. اگر خط سبز قیمت از بالا به پایین عبور کند، این یک سیگنالهای روندی سیگنال فروش است.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای سیگنالهای روندی نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
آموزش ایچیموکو
“کومو” -Kumo- (ابر) ، عنصر مرکزی سیستم “ایچیموکو” است و نمایانگر محوطه های مقاومت و حمایت است. این ابر توسط “محدودۀ اسپن a و محدودۀ اسپن b شکل می گیرد.
در صورت تمایل برای یادگیری تماس بگیرید
محاسبات
Tenkan-Sen (رنگ پیش فرض آبی – خط واگردانی) برابر است با (۹-دورۀ زمانی بالا + ۹-دورۀ زمانی پایین)/۲
Kijun-Sen (رنگ پیش فرض قرمز – خط پایه) برابر است با (۲۶-دورۀ زمانی بالا + ۲۶-دورۀ زمانی پایین)/۲
Senkou Span A (مرز سبز رنگ ابر یا همان محدودۀ راهبردی A) برابر است با (خط واگردانی + خط پایه)/۲
Senkou Span B (مرز قرمز رنگ ابر یا همان محدودۀ راهبردی B) برابر است با (۵۲-دورۀ زمانی بالا + ۵۲-دورۀ زمانی پایین)/۲
Chikou Span (مرز آهسته) همان قیمت بسته شدن است که در ۲۶ روز قبل ترسیم شد.
سیگنال های خرید/فروش
اگر “خط واگردانی” از پایین “خط پایه” را به سمت بالا قطع کند، سیگنالی است برای خرید. اگر “خط واگردانی” از بالا “خط پایه” را به سمت پایین قطع کند، سیگنالی است برای فروش.
سیگنال های خرید/فروش با قدرت کمتری هستند اگر قیمت درون ابر کومو باشد
حرکت قیمت بالای ابر، نشانۀ روند صعودی است
حرکت قیمت پایین ابر، نشانۀ روند نزولی است
حرکت قیمت درون ابر، نشانۀ روند یک طرفه است
تغییر رنگ ابر از سبز به قرمز نشانۀ حرکتی اصلاحی در روندی صعودی است
تغییر رنگ ابر از قرمز به سیگنالهای روندی سبز نشانۀ حرکتی اصلاحی در روندی نزولی است
سیستم معاملاتی Ichimoku اولین بار توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosada طراحی شد .Goichi این سیستم را قبل از جنگ جهانی دوم به کمک تعدادی از شاگردان خود طراحی کرد.
حدود بیست سال (به روایتی دیگر سی سال) این سیستم را آزمایش کرد و پس از رسیدن به نتایج مطلوب در سال ۱۹۶۸ (به روایت دیگر ۱۹۷۰) تحقیقاتش را در قالب کتابی عرضه کرد.
این سیستم به طور گسترده در بازار های آسیایی استفاده می شود . اما در غرب به دلیل نبود منابع لاتین تا ۱۹۹۰ استفاده نمی شد!
(حدود ۲۱ ساله که غربی ها با این اندیکاتور آشنا شدند ولی متاسفانه منبع فارسی درست و حسابی در زمینه این اندیکاتور نداریم!)
نام کامل این اندیکاتور Ichimoku Kinko Hyo است. مفهوم آن در لاتین Equilibrium Chart At A Glance است. (Equilibrium : موازنه Chart نمودار Glance به یک نگاه)
بنابراین میشه گفت مفهومش در فارسی “نمودار موازنه شده در یک نگاه” یا ” برانداز کردن نمودار موازنه شده” هست.
این سیستم قابلیت ارائه خطوط حمایت و مقاومت ، جهت و قدرت روند و تعریف نقطه ورود و خروج را دارد.
بعد ها این سیستم به ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) معروف شد چرا که بیشترین قدرت آن وابسته به ابری است که برای تعیین خطوط حمایت و مقاومت به کار می رود.
ابر ایچیموکو از ۵ خط تشکیل شده که جداگانه ارزشی ندارند و برای تصمیم گیری از هر ۵ خط به طور همزمان کمک می گیریم.
به عبارت دیگه به کمک این ابزار با یک نگاه به بازار (همونطور که از اسمش پیداست) می توان به جهت روند ، قدرت روند و سرعت آن پی برد. در ادامه با ۵ خط ابداعی آقای Hosoda بیشتر آشنا می شویم :
Tenkan-Sen
تحلیل گران غربی این خط را با نام Turning Line یا Conversion Line می شناسند. به فارسی اگر بخواهیم ترجمه کنیم ، می تونیم از اصطلاح “خط چرخش” یا “خط تغییر” استفاده کنیم.
Tenkan-Sen با استفاده از این فرمول بدست می آید :
۲ / (بیشترین بیشترین ها + کمترین کمترین ها) Hosoda بصورت پیش فرض این خط را روی ۹ دوره (در نمودار روزانه ۹ روز) تنظیم کرد که برابر است با
یک هفته و نیم (در بازار ژاپن شنبه ها تعطیل نیست و روز کاری محسوب می شود)
Kijun-Sen
اصطلاح لاتین آن Standard Line یا Base Line می باشد که به فارسی خط استاندارد یا خط پایه اسم مناسبی می تواند باشد. نحوه محاسبه آن همانند Tenkan-Sen می باشد
با این تفاوت که برای یک دوره ۲۶ روزه حساب می شود. (هر ماه ژاپنی ۲۶ روز کاری دارد)۲ / (بیشترین بیشترین ها + کمترین کمترین ها) —–> برای ۲۶ دوره محاسبه می شود.
Chikou-Span
معادل لاتین آن Lagging Line است که به زبان خودمون می شود خط عقب مانده ، خط کند یا خط با تاخیر یا هر چیز دیگه که به ذهن شما می رسد
…Hosoda با استفاده از این خط قیمت های پایانی کنونی را برای ۲۶ دوره به عقب شیفت می داد.
Senkou Span A
تحلیلگران غربی از این خط با نام ۱st Leading Line یاد می کنند که ترجمه تحت اللفظی آن خط راهنمای اول یا خط پیشتاز اول هست.
فرمول محاسبه آن بصورت زیر است: Tenkan Sen + Kijun Sen تقسیم بر ۲ که برای ۲۶ دوره به جلو شیفت داده می شود.
Senkou Span B
همان ۲st Leading Line هست که ما می توانیم اون رو خط راهنمای دوم یا خط پیشتاز دوم بنامیم.
فرمول محاسبه این خط به شرح زیر است : ۲ / (بیشترین بیشترین ها + کمترین کمترین ها) که برای ۵۲ دوره قبل محاسبه می شود و ۲۶ دوره به جلو شیفت داده می سیگنالهای روندی شود
دو سیگنال اصلی وجود داره یکی Golden Cross و دیگری Dead Cross اولی کراس طلاییه یعنی سیگنال خرید قوی است و دومی سیگنال فروش.
سیگنال طلایی
(۱) کندل ها بالای کومو قرار دارند (مخصوصا کوموی صعودی)
(۲) وقتی تنکنسن (میانگین ۹ دوره ای) از پایینِ کیجنسن (میانگین ۲۶ دوره ای) حرکت می کنه و کیجنسن رو بطرف بالا قطع می کنه سیگنال قوی خرید صادر می شه.
(۳) اگر چیکو بالای کندل ۲۶ دوره قبل قرار داشته باشه به اعتبار این سیگنال افزوده می شه (۴) اگر این کراس همراه با همسو شدن کیجنسن با تنکنسن باشه
(معمولا در بازارهای بدون دامنه نوسان رخ می ده) این سیگنال اعتبار بیشتری پیدا می کنه.- اگر این اتفاق در زیر کومو رخ بده، سیگنال خرید صادر شده ولی طلایی نیست و سیگنال ضعیف خرید است.
سیگنال مرگ
(۱) اگر کندل ها زیر کومو قرار داشته باشند (مخصوصا کوموی سیگنالهای روندی نزولی)
(۲) کراس معکوس داشته باشیم یعنی کیجنسن از بالا حرکت کنه و تنکنسن رو بطرف پایین قطع کنه در این وضعیت سیگنال نزولی شدید صادر شده.
(۳) اگر همزمان چیکو زیر کندل ۲۶ دوره قبل باشه اعتبار این سگنال بیشتر می شه
(۴) اگر تنکنسن و کیجنسن همسو بطرف پایین حرکت کنند (که معمولا اینطوره) بر اعتیار این سیگنال افزوده می شه. چنین اتفاقی در بالای کومو یک سیگنال نزولی ضعیفه.
سیگنال بی اهمیت
اگر کندل ها در درون کومو قرار داشته باشند، این سیگنال رو بی اهمیت مینامیم. کندل های بالا خط روند می تونه به تغییر روند منتهی بشه.
علاوه بر اینها می شه سیگنال هایی رو در ایچیموکو دید که سیگنال روندی نیستند و نشان دهنده (حداقل) وقوع نوسان در بازار هستند.
کراس چیکواسپن و تنکنسن در ۲۶ دوره قبل بطرف بالا یعنی چیکو بره بالای تنکنسن مخصوصا تنکنسنی که فلت باشه اینجا سیگنال صعودی داریم
وضعیت برعکس رو می تونیم سیگنال نزولی بدونیم.
وضعیت برعکس رو می تونیم سیگنال نزولی بدونیم.
کراس چیکواسپن و کومو در ۲۶ دوره قبل وقتی که بطرف بالا و در حال خروج از بالای کومو هست مخصوصا کوموی ضخیم یک سیگنال صعودی است.
ولی توجه داشته باشیم که معمولا اینجا پولبک رخ می ده.
یعنی بهتره صبر کنیم چیکو از کومو خارج بشه و پولبک بزنه اگر بریک اوت معتبری رخ داد وارد پوزیشن خرید بشیم.
همین وضعیت رو اگر از بالا به پایین داشته باشیم یک سیگنال نزولی داریم
کراس تنکنسن و کومو یا کراس کیجنسن و کومو اگر این کراس ها از پایین به بالا باشه و مخصوصا در سقف کومو رخ بده
یعنی هر کدوم از این ها در حال خروج از بالای کومو باشند یک سیگنال صعودی خوب رخ داده که می تونیم سیگنال قوی بگیریم
با این حال باید توجه کنیم این کراس ها معمولا همراه با پولبکه و می تونه به یک بریک اوت معتبر و یا فیک بریک اوت منتهی بشه
وضعیت بر عکس این وضعیت یعنی از بالا به پایین یک سیگنال نزولی قوی است.
اگر مورد قبلی در وضعیتی رخ بده که هر دو میانگین (تنکن و کیجن) همزمان از کومو خارج شوند این یک سیگنال قوی است.
کراس قیمت و میانگین ها
هر کدام از میانگین های ایچیموکو نقش حمایت/مقاومت دارند.
وقتی کندل ها از این میانگین ها عبور می کنند در واقع حمایت / مقاومت شکسته شده.
طبیعیه که کراس کندل با چیکواسپن و کراس کندل با تنکنسن سیگنال ضعیف بشمار می آیند و کراس کندل ها و کیجنسن و کراس کندل ها و کومو سیگنال قوی تری هستند.
در تایم روزانه از این نوع سیگنال ها دائم رخ می ده
اصلاح و مدل ها
گاهی اوقات سیگنال های خرید یا فروش کارکرد دیگه ای دارند. مثلا در یک روند صعودی کندل ها وارد سیگنالهای روندی اصلاح می شوند و بدنبال اون در انتظار کراس نزولی تنکنسن و کیجنسن هستیم.
در نگاه اول این یک سیگنال خروجه. ولی می شه این سیگنال رو یعنی قیمتی که این کراس رخ می ده رو نقطه نهایی نزول و اصلاح بدونیم.
وقتی در چنین وضعیتی کراس رخ می ده ولی کندل ها از اصلاح خارج می شوند می تونیم اینطور برداشت کنیم که حمایت ها وارد عمل شده و اصلاح بطور موقت یا کامل تمام شده.
در زمان کراس ها باید به خود کندل ها نگاه کنیم. نباید بین کراس ما (نزولی یا صعودی) و حرکت کندل ها واگرایی وجود داشته باشه.
یعنی اگر دیدید یک کراس صعودی رخ داده و سیگنال خرید صادر شده ولی کندل ها رو به نزول دارند این کراس رو باید زیر نظر داشت تا بین کراس و کندل ها همگرایی بوجود بیاد.
این نوع کندل ها معمولا در کراس صعودی شاخک بالایی بزرگ و در کراس نزولی شاخک پایینی بزرگ دارند.
گاهی کراس رخ می ده ولی سرعت کراس و سرعت کندل ها همنوا نیستند یعنی سرعت میانگین ما از سرعت کندل ها بیشتره.
در اینجا دوباره واگرایی داریم و باید منتظر تبدیل میانگین کراس کننده از حمایت به مقاومت و یا از مقاومت به حمایت باشیم. شیفت کومو رو جدی بگیرید.
وقتی کوموی نزولی به صعودی یا صعودی به نزولی تبدیل می شه یعنی میانگین کوتاه مدت و بلندمدت جابجا شده اند.
اگر این جابجایی همراستا با حرکت کندل ها باشه (یعنی اگر کوموی نزولی به کوموی صعودی تبدیل شده و کندل ها هم حرکت صعودی دارند) این یک نشانه جدی از تغییر رونده.
به علاوه وقتی شیفت رخ می ده و کندل ها از پایین کومو به بالای کومو می روند (یا بلعکس) وقتی کندل ها به نقطه شیفت می رسند منتظر توقف موقت روند باشیم.
می دونیم کومو ۲۶ دوره جلوتر از کندل قرار داره و وقتی کندل ها به نقطه شیفت می رسند یعنی ۲۶ دوره قبل بوده که این شیفت انجام شده و به همین دلیل
۹ اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
با استفاده از چند اندیکاتور از یک دسته در حقیقت ما اطلاعات یکسانی را که در یک حوزه جای میگیرند ارائه میدهیم.
باید بپذیریم که افزونگی اندیکاتور تا حدودی باعث سردرگمی و از دست دادن برخی اطلاعات نمایش داده شده میشود و این تکرار نمایش دادههای مشابه سرنخهای مهمی را از ما پنهان میکند.
در ادامه ویژگیهای هر اندیکاتور را بطور خلاصه توضیح میدهیم:
1 – استوکاستیک
این اندیکاتور بطور کلی محدودهای و برگستی است و سرعت حرکت قیمت را به ما نشان میدهد. گسترش این اندیکاتور نشاندهنده قدرت قیمت بوده و هرچه محدودتر و باریکتر باشد، کاهش حرکت را شاهد خواهیم بود.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور استوکاستیک چیست؟
2 – RSI
این اندیکاتور قدرت روند را نشان میدهد و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور RSI چیست؟
3 – ADX
میزان قدرت و ضعف سیگنال را از این اندیکاتور میتوان دریافت کرد. برای بررسی این اندیکاتور باید میزان کمتر از 25 را بعنوان روند ضعیف، مقدار 25 تا 50 را بعنوان روند متعادل و مقدار بیشتر از 50 را بعنوان روند قوی درنظر بگیریم.
4 – MACD
این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. بالا بودن آن روندی صعودی و قوی را به ما نشان میدهد و متعاقبا پایین بودنش نیز بیانگر روندی نزولی و قوی است.
خطوط متقاطع این اندیکاتور سیگنال محل خرید و فروش را ارسال میکنند. باید زمانی از این اندیکاتور استفاده شود که اندیکاتور ADX سیگنال سناریوی روند را صادر کرده باشد.
مطلب مرتبط: اندیکاتور مکدی چیست؟
5 – میانگین متحرک
این اندیکاتور در حقیقت ابزاری چندمنظوره برای مقاصد مختلف است و در جایی که قیمت وجود دارد قادر است سیگنال مسیر معامله را به ما نشان دهد.
شیب میانگین متحرک نشان دهنده قدرت روند است و جهت این اندیکاتور نیز ما را از سیگنال روند و یا شرایط محدوده آگاه میکند.
بیشتر بخوانید: انواع میانگین متحرک و کاربرد آنها
6 – باند بولینگر
از باند بولینگر برای سنجش نوسانات استفاده میشود و عرض آن به ما نوسان موجود را نشان میدهد.
در صورتی که قیمت بیش از اندازه افزایش یابد و در باند بیرونی قرار گیرد نشان دهنده روند قوی است و میتواند سیگنال برگشتی را صادر کند.
بیشتر بخوانید: باندهای بولینگر چه کاربردی دارند؟
7 – ART
این اندیکاتور ابزاری برای تغییرپذیری و محدوده قیمت است که اندازه کندلهای گذشته را میسنجد.
از ATR برای مشخص کردن محلی که در آن سود بدست آمده و مقدار ضرر حاصل شده براساس نوسانات استفاده میشود.
8 – واگرایی
واگراییها اطلاعاتی درباره آنچه در داخل قیمت وجود دارد ارائه میدهند. سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار میروند و میتواند حرکت آرام و روند ضعیف را نیز نشان دهد.
9 – اشباع خرید یا فروش
هرچه روند قویتر باشد قیمت زمان بیشتری را در محدوده اشباع خرید و یا فروش سپری میکند. این اندیکاتور میتواند در یک محدوده نیز سیگنال برگشتی را صادر کند.
بیشتر بخوانید: چگونه خرید افراطی و فروش افراطی را در یک دارایی تشخیص دهیم؟
اهمیت ترکیب اندیکاتورها
بدست آوردن مهارت کافی برای ترکیب صحیح این اندیکاتورها بسیار به شما کمک خواهد کرد.
بطور کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست؛ بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که اهمیت دارد.
این ترکیب صحیح ممکن است همگی بیانگر یک موضوع و نشان دهنده مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. باید این را بدانیم که هرکدام از اندیکاتورها در جه شرایطی باید بکار بروند.
به عنوان مثال هنگامی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار استفاده میکنیم میتوان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد.
این استفاده هوشمندانه به ما کمک میکند تا درک بهتری بدست آوریم؛ زیرا هر اندیکاتور اگر بدرستی استفاده شود توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه میدهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک خواهد کرد.
دیدگاه شما