ریسک های پیش روی صنایع در سال 1401
ریسک (Risk) در فرهنگها و دیدگاهها ازتعاریف مختلفی برخوردار است. فرهنگ لانگمن ( Longman) ریسک را احتمال وقوع چیزی بد یا نا مطلوب و یا احتمال وقوع خطر تعریف کرده است.
به نام خداوند بخشنده مهربان
ریسکهای پیش روی صنایع در سال 1401
ریسک ( Risk ) در فرهنگها و دیدگاهها ازتعاریف مختلفی برخوردار است. فرهنگ لانگمن ( Longman ) ریسک را احتمال وقوع چیزی بد یا نا مطلوب و یا احتمال وقوع خطر تعریف کرده است.
گالیتز ( Galitz;1996 ) ریسک را نوسانات در هر گونه عایدی میداند.
هیوب (hube;1998) ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند.
عمدتاً دو دیدگاه در خصوص ریسک حاکم است ؛ دیدگاه اول ریسک را به عنوان هر گونه نوسانات احتمالی منفی در بازدهی اقتصادی در آینده میداند و دیدگاه دوم ریسک را به عنوان هر گونه نوسانات احتمالی در بازدهی اقتصادی در آینده تعریف میکند.
ریسک با دو طیف بنیادی و نگرش نظریه نوین طبقه بندی میگردد.
در طبقه بندی رویکرد بنیادی ، ریسک به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی تقسیم میشود.
ریسکهای مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت ها اثر می گذارند و می توانند حتی شرکتی را از پای در آورند.
مهمترین ریسکهایی که در این مقوله میگنجند بدین شرح قابل ارزیابی اند :
- ریسکهای نرخ ارز ( Currency Risk ) : این ریسک به احتمال ، زیان ناشی از افزایش یا کاهش ارزش پول ملی کشور نسبت به سایر کشورها مربوط است ؛ در بودجه سال 1401 دولت ، ارز با نرخ 24 هزار تومان پیش بینی گردیده است و همچنین با سمت و سویی که توافقات بین کشورهای ایران ، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در خصوص برجام وجود دارد احتمال این ریسک را برای صنایع کشور کم رنگ می نماید.
- ریسک نرخ بهره (ریسک نرخ سود) ( Interest Rate Risk ) : نرخ بهره نرخی است که بابت جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده (به دلیل ارزش زمانی پول و نرخ تورم) از وام گیرنده دریافت میشود. ریسک نرخ بهره تابعی از ریسک نرخ تورم است که در موارد آتی به آن پرداخته خواهد شد. اما نرخ سود بدون ریسک در سال 1400 حدودا %20 و نرخ سود بانکی در کانال %18 تا %22 قرارداشت. در حالی که بورس ایران کمتر از %5 ، مسکن حدود 11% و دلار% 4.5 و سکه نزدیک %10 رشد کردند. تحلیل غالب در خصوص نرخ سود بدون ریسک در همان کانال %18 تا 22% برای سال 1401 متصور است.
- ریسک نکول ( Default Risk ) : ریسک نکول هنگامی رخ می دهد که وام گیرندگان به علت عدم توان یا تمایل به انجام تعهدات خود در مقابل وام دهنده عمل نکنند. این ریسک از مهمترین ریسک هایی است که نهادهای مالی و پولی را تحت تأثیر قرار می دهد.
- ریسک نقد شوندگی ( Liquidity Risk ) : عدم قطعیتی است که بنا به ماهیت و کارکرد بازار ثانویه ، سرمایه گذار را تحت تاثیر قرارداد می دهد اصولاً سرمایه گذاران نقد شوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار می دهند که دستخوش تغییرات شدید شود از این رو گفته میشود دارایی مزبور دارای قدرت نقد شوندگی بالایی است. بنابراین هر قدر خرید و فروش یک دارایی سریعتر انجام شود ، ریسک نقد شوندگی کمتر است.
- ریسک نرخ تورم ) Inflation Rate Risk ) : این ریسک ناشی از کاهش ارزش اصل و فرع سرمایه به دلیل قدرت خرید پول است. تورم منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها شده و بهای تمام شده کلیه نهادههای یک شرکت را افزایش میدهد و در نهایت سطح عملکرد شرکت را متأثر میسازد. براساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم در سال 1400 به میزان 2/40درصد بوده که این نرخ در کشورهای جهان بسیار نادر است. افزایش مذکور در شرایطی اتفاق افتاد که قیمت دلار از تغییرات بسیار اندکی برخوردار بود و در محدوده 28 هزار تومان دارای نوسان بسیار کمی بود. ریشه تورم درکسری بودجه دولت و حجم بالای نقدینگی بوده است. ریسک نرخ تورم با توجه به حذف ارز ترجیهی و افزایش 57 درصدی حقوق دستمزد در سال 1401 می تواند ریسک نرخ تورم را به شدت افزایش دهد. به طوری که لمس نرخ تورم در سال 1401 در محدوده %60 محتمل است. این ریسک تهدید بزرگی مخصوصاً برای صنایع پروتئینی ، روغن نباتی و لبنیات خواهد بود.
- ریسک بازار ( Market Risk ) : این ریسک درباره تغییرات قیمت اوراق بهادار است. درسال 99 شاخص بورس اوراق بهادار تهران ، با یک سقوط بزرگ مواجه گردید که کاهش حدودا 000/000/1 واحدی از محدوده 2 میلیون واحد به یک میلیون واحد را به همراه داشت.
در سال 1400 نیز شاخص در محدوده 000/300/1 واحد با تغییرات حدوداً 10 درصدی مواجه بود. درسال 1401 در صورت نهایی گردیدن توافقات برجام ، پیش بینی می گردد لمس سقف شاخص در سال 99 ، کف رشد شاخص در سال 1401 خواهد بود.
- ریسک مالی( Financial Risk ) : ریسک مالی، عدم قطعیت در تأمین مالی پروژه های شرکت و همچنین افزایش غیر متعارف بدهیها از محل تسهیلات بانکی است. با توجه به تورم پیش رو در سال 1401 استفاده از تسهیلات بانکی با نرخ های مصوب بانک مرکزی(18درصد) که در خوشبینانه ترین حالت 50درصد نرخ تورم در سال مذکور است، توصیه میشود. به کارگیری تسهیلات مد نظر در راستای سرمایه گذاری تأکید می شود ؛ به نحوی که ریسک مالی شرکت تحت مدیریت باشد.
- ریسک سرمایه گذاری مجدد( Reinvestment Risk ) : این ریسک به داراییهای مالی مربوط است که بیش از یک جریان نقدی را به همراه دارد. منشأ چنین ریسکی عدم اطمینان از روند آتی نرخ سود کشور و پیدا کردن فرصت مناسب سرمایه گذاری است. شرکت های سرمایه گذاری باید در انتخاب نوع سرمایه گذاری خود به این ریسک توجه کنند.
ریسک های غیر مالی نوع دوم ریسک در رویکرد بنیادی لحاظ محسوب میشود.
ریسک غیر مالی به طور مستقیم سودآوری شرکت ها را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه به طور غیر مستقیم، از طریق تأثیر بر ریسک های مالی سودآوری را تحت تأثیر قرار میدهند.
مهمترین ریسک های غیرمالی به شرح ذیل است:
1-ریسک مدیریت( Management Risk ) : تصمیمات نادرست مدیران اجرایی شرکت ها و مؤسسات میتوانند تبعات منفی برای یک سازمان به دنبال داشته باشد. سطوح مختلف مدیریتی میزان ریسک ناشی از تصمیمات نادرست را متفاوت میسازد و به میزان مختلفی سطح عملکردی شرکت یا سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
تصمیمات نادرست مدیران اجرایی عمدتاً ریشه در انتخاب و انتصاب مدیران دارد از آنجا که در کشورهای توسعه نیافته بخش خصوصی حضور کم رنگی در عرصه اقتصاد دارد این ریسک از سمت وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی نمود بیشتری دارد. سنگینی ریسک مذکور از سنوات گذشته بر شانههای نحیف اقتصاد کشور ایران سایه افکنده است که موضوع با عدم اجرای اصل 44 قانون اساسی و عدم ایجاد بستر لازم برای فعالیت بخش خصوصی و عدم ثبات اقتصادی در سال 1401 نیز استمرار خواهد داشت.
2-ریسک سیاسی( Political Risk ) : ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش سرمایه که به دلیل تغییر در سیاستها و نظامهای سیاست گذاری یک کشور رخ میدهد. این ریسک به انتظارات سرمایه گذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد. تحریمهای حاکم بر کشور از نمونه بارز این ریسک است و تبعات آن می تواند در قالب تمام یا برخی از ریسک ها و مخاطرات را در بخش ریسک های مالی برای صنایع در پی داشته باشد.برای سال 1401 توافق بر روی برجام و رفع تدریجی تحریم ها متصور است.
3-ریسک صنعت( Industrial Risk ) : این ریسک به نوسانات بازدهی سرمایه گذاری که بر اثر اتفاقات یا وقایع خاص و تغییرات در یک صنعت خاص محتمل است می پردازد.
این تغییرات بر اثر تعرفهها و قیمتها در سطوح داخلی یا بین المللی، چرخه عمر صنعت، دسترسی به منابع اولیه و سایر عوامل مشابه روی یک صنعت خاص اثر میگذارد. صنایعی که با این ریسک در سال 1401 مواجه خواهند بود : صنایع پروتئینی، روغن نباتی ، لبنیات و دارویی هستند. با حذف ارز ترجیهی در بودجه سال مذکور، جایگزینی ارز 24 , 000 تومانی به جای ارز 4 , 200 تومانی، این ریسک را به صنایع اشاره گردید i ، تحمیل خواهد نمود و افزایش قیمت حدوداً 100درصدی برای محصولات صنایع فوق الذکر پیش بینی می گردد. افزایش قیمت محصولات در صنایع مذکور با توجه به کاهش قدرت خرید مردم می تواند کاهش فروش شرکت های فعال در صنایع مورد اشاره را به همراه داشته باشد و آنان را با خطر و ریسک ورشکستگی مواجه نماید.
4-ریسک عملیاتی( operational Risk ) : ریسک عملیاتی هنگامی ایجاد می شود که یک سازمان عملیات خود را به درستی انجام ندهد یا سیستم های داخلی و روش های انجام کار به درستی تعریف نشده اند و یا به درستی اجرا نمی شوند. که در این صورت وضعیت سازمان رو به افول خواهد گذاشت و نرخ بازدهی سرمایه گذاری سازمان دچار کاهش می شود.
5-ریسک قوانین و مقررات( Rules Risk ) : ریسک مقررات به علت تغییرات در قوانین مختلف در یک جامعه اقتصادی به وجود می آید. ریسک ناشی از تغییرات قوانین و مقررات، شرکت های تولیدی و مؤسسات و نهاد های مالی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. در سال 1401 این ریسک با وضع مقررات مبنی بر الزام درج قیمت تولید کننده و مصرف کننده روی محصولات تهدیدی برای صنایع خواهد بود.
درج قیمت روی محصولات در علم اقتصاد فاقد جایگاه است و قیمت محصولات بر اساس علوم اقتصادی از طریق عرضه و تقاضا تعیین می گردد. موضوعی که توسط دولت کشور ایران برای سال 1401 دنبال می شود در هیچ کشوری جاری و ساری نیست.
6-ریسک نیروی انسانی( Human Risk ) : سرمایههای انسانی به عنوان یک دارایی استراتژیک با ارزش برای شرکتها است. سرمایههای انسانی بخش مهمی از ارزش نامشهود یک شرکت است که این دارایی استراتژیک با ارزش اغلب بزرگترین منبع ریسک کسب وکار است. نادیده گرفتن ریسک های مربوط به سرمایههای انسانی میتواند به پیامد های قابل توجه هم در حوزه سرمایه نامشهود و هم سرمایه مشهود شرکت منجر شود. این ریسک به خاطر عدم وضعیت مناسب اقتصادی و معیشتی با خروج نیروهای متخصص از کشور به عنوان مخاطره همواره صنایع و سازمان ها را تهدید میکند. در سال 1401 نیز استمرار ترک نیروهای علمی و متخصص از کشور مشابه چند دهه گذشته متصور است.
نگرش نظریه نوین پرتفوی که طیف بعدی در طبقه بندی ریسک است، به دو بخش سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می شود. ریسک سیستماتیک به ریسک حاصل از عوامل کلی بازار اطلاق می شود که تحولات اقتصادی سیاسی و اجتماعی مانند تغییرات نرخ ارز، چرخه های تجاری تورم و سیاست های پولی و مالی دولت ها را نشأت میگیرد.
ریسک غیر سیستماتیک از عواملی مانند اقدامات رقبا، نوع مدیریت، ساختار شرکت ناشی میگردد که کاهش پذیر است.
با توجه به اینکه ریسک های پیش روی صنایع در رویکرد بنیادی تحلیل شد به جهت جامعیت در مقوله مذکور، مصادیق نگرش نظریه نوین در مطالب گفته شده مطرح شد.
ریسک مالی
تصمیمگیریهای مالی یکی از مهمترین حوزههای رقابتی شرکتها به منظور تامین بهینه منابع مالی برای بقا در محیط متلاطم تجاری است
در این تحقیق با توجه به اهمیت موضوع سعی بر آن بوده است تا با شناسایی مهمترین ابعاد ریسک با تمرکز بر ریسک مالی، بتوان به نحو بهینه با روش صرف تئوریک مدلی برای اندازهگیری ریسک مالی طراحی کرد. در این راستا، مدل طبقهبندی ریسک مالی و شاخصهای اندازهگیری آن، نتیجهای است که از تحقیق حاضر استخراج میشود.
رقابت در محیط تجاری مستلزم توانمندی شرکتهای تجاری برای جذب بهینه منابع محدود محیطی اعم از مشتری، نیروی انسانی شایسته و منابع بهینه مالی است. مصرف بهینه این منابع، دومین عاملی است که از نقش موثری در کسب مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. در این راستا، با ریسک مالی و انواع آن وجود تمام برنامهریزیها و دقتنظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اماهنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن شرکتها به هریک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد. در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل موثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند. از آن جمله میتوان به ریسک مالی، ریسک تجاری، ریسک سیستماتیک، و. اشاره کرد. در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا، طبقهبندی اولیهای از انواع ریسک تجاری حاصل، و سپس ابعاد ریسک مالی به طور مشروح مورد بررسی قرار گیرد . در مرحله بعد سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری ریسک مالی شناسایی و معرفی شود.
● مفاهیم و تعاریف ریسک
با مراجعه به منابع مختلف علمی، تعاریف متعددی از ریسک میتوان یافت. که البته هر کدام از این تعاریف بسته به بعد یا زاویه دید خود، تعریف متفاوتی از ریسک ارائه کردهاند.
در فرهنگ مدیریت رهنما، در تعریف ریسک آمده است :
«ریسک عبارت است از هرچیزی که حال یا آینده دارایی یا توان کسب درآمد شرکت، موسسه یا سازمانی را تهدید می کند.»
وستون و بریگام در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند :
ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی.
«نیکلز» مفهوم ریسک را از ابعاد مختلف مدنظر قرار داده و آن را از نظر مفهومی به دو دسته تقسیم میکند. وی معتقد است واژه ریسک به احتمال ضرر، درجه احتمال ضرر، و میزان احتمال ضرر اشاره دارد. در این راستا ریسک احتمال خطر هم احتمال سود و هم احتمال زیان را دربر میگیرد. در حالی که ریسک خالص صرفاً احتمال زیان را در بر میگیرد و شامل احتمال سود نمیشود، مانند احتمال وقوع آتش. (۱۹۹۹,NICKLES)
لذا، با توجه به مجموعه تعاریف فوق، میتوان ریسک را به صورت زیر تعریف کرد:
«ریسک عبارت است از احتمال تغییر در مزایا و منافع پیشبینی شده برای یک تصمیم، یک واقعه و یا یک حالت در آینده»
منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست. در صورتی که اطمینان کافی نسبت به تغییرات وجود داشت، تغییرات مطمئن در چارچوب منافع و مزایای پیشبینی شده پوشش پیدا میکرد در حالی که عدم امکان پیشبینی ناشی از احتمالی بودن تغییرات، آن را به ریسک حاکم بر منافع و مزایا تبدیل کرده است.
تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع دارد. به این معنا که صرفاً تغییرات نامطلوب نیست که در چارچوب ریسک پوشش پیدا میکند. بلکه تغییرات مطلوب نیز در این معنا در چارچوب ریسک قرار دارد.
تصمیم، واقعه یا حالت اشاره به ارادی و غیر ارادی بودن شرایطی دارد که ریسک بر آن حاکم میشود. ممکن است تصمیمی به صورت ارادی گرفته شود، مزایا و منافع آن ارزیابی شود، و بر مزایا و منافع آن ریسک خاصی حاکم باشد. از طرف دیگر ممکن است واقعه یا حالتی در آینده به صورت غیر ارادی پیشآید و پیشبینیهای مزایا و منافع آن تحت لوای احتمال تغییر قرار گیرد.
● طبقهبندیهای ارائه شده از ریسک
در مطالعات نظری صورت گرفته، طبقهبندیهای مختلفی از ریسک ارائه شده است. در این بخش سعی بر آن است تا نظرات مختلفی که در این رابطه ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد.
ریسک حاکم بر پروژههای اقتصادی از نظر جان چیکن: در این طبقهبندی، تجزیه و تحلیل ارائه شده، به تصمیمگیرندگان و مشاوران آنها کمک میکند تا فاکتورهای موثر بر پذیرش یا عدم پذیرش گزینههای تصمیمگیری را رتبهبندی کنند (شکل شماره یک). در این مدل، فاکتورهای موثر بر طبقهبندی، تحت عنوان فاکتورهای ریسک مورد اشاره قرار گرفته است. تکنیک رتبهبندی ریسک در این مدل به منظور کمک به تصمیمگیرنده ارائه شده است تا با یک دید جامع نه تک بعدی بتوانند ابعاد فنی، اقتصادی و اجتماعی سیاسی ریسک حاکم بر یک فعالیت اقتصادی را ارزیابی کنند. (۱۹۹۴, CHOICKEN)
«چیکن» در دستهبندی دیگری از ریسک، اشاره به ریسک سطح کشور دارد که در ارزیابی آن فاکتورهای مختلف اقتصاد ملی، اقتصاد خارجی، وضعیت بدهیهای اقتصادی و وضعیت اجتماعی سیاسی حاکم بر شرایط کشور مطرح است.
▪ الگوی تحلیل ریسک بانکداری از نظر گرونینگ:
گرونینگ و همکاران در تحقیقی که در بانک جهانی صورت گرفت، طبقهبندی دیگری از ریسک ارائه کردند. این طبقهبندی با وجود اینکه به طور خاص در مورد ارزیابی ریسک در بانک ها مطرح شده است، اما از لحاظ موضوعی و محتوایی قابلیت کاربرد برای سایر موسسات و سازمانهای تجاری را نیز دارد. (۱۹۹۹, GREUNING)
اقدامات مربوط به آزادسازی بازار، جهانیشدن، و از طرف دیگر افزایش رقابت، و تنوع گرایی، بانک ها را در معرض خطرات و چالشهای فراوانی قرار داده است. به نوعی که شرایط جدید مستلزم نوآوری مداوم در روشهای موجود برای مدیریت شرکتها و ریسک های مرتبط با آن است، تا بتوان در محیط رقابتی از مزیتهای لازم برخوردار بود. افزایش فزاینده بازارگرایی در بانک ها نیز به نوبه خود اثرات زیادی بر قانونگذاری و سرپرستی بانکها گذاشته است. شرایط جدید تاکید مجددی است بر اینکه کیفیت مدیریت در بانک ها و به طور خاص کیفیت مدیریت ریسک نگرانی کلیدی در اطمینان از امنیت و ثبات بانک و شبکه بانکی است.
گرونینگ در مدل ارائه شده، اشاره به Exposure Risk دارد که به نوعی معنای تغییرات مثبت و منفی در منافع آینده را مد نظر قرار میدهد. وی در طبقهبندی انواع ریسک موثر بر فعالیتهای تجاری، به چهار طبقه ریسک مالی، ریسک عملیاتی، ریسک تجاری، و ریسک وقایع اشاره میکند. انواع ریسک دسته بندی شده در این چهار طبقه از نظر گرونینگ در شکل شماره ۲ مشاهده میشود.
▪ طبقهبندی Risk Exposure از نظر زوکرمن:
«زوکرمن» مدل مدیریت ریسک خود را به منظور طراحی برنامه آموزشی مدیریت ریسک در دانشکده بازرگانی دانشگاه تمپل ارائه کرده است. وی در مدل مذکور انواع ریسک را شامل ریسک دارایی ریسک درآمد خالص، ریسک بدهی، ریسک کارکنان، ریسک مالی، و ریسک عملیاتی (ریسک غیرقابل دفاع) ، میداند. (۱۹۹۸, ZUCKERMAN)
▪ طبقهبندی نهایی ریسک
با توجه به مجموعه طبقهبندیهای ارائه شده از ریسک، میتوان به یک مدل کلی از ریسک دست یافت. مدل نهایی استخراج شده در این مقاله ریسک را در سه سطح بینالملل، سطح کشور، سطح شرکت، و سطح پروژههای سرمایهگذاری ارائه میکند.(شکل شماره ۳)
ـ ریسک مالی و فاکتورهای اندازهگیری آن
طبقهبندی ارائه شده، نشان دهنده انواع مختلف ریسک است که به منظور ارزیابی احتمال تغییر در منافع آتی در حوزههای مختلف مرتبط با محیط تجاری مطرح است. در این بخش از مقاله، به طور خاص به بررسی انواع ریسک مالی پرداخته، و شاخصهای اندازهگیری آن ارائه میشود.
ـ انواع ریسک مالی
ریسک ناشی از ساختار ترازنامه شامل بخشهایی مانند داراییها، ساختار داراییها و مدیریت داراییها و بدهیها میشود. در این حوزه بیشتر به این موضوع پرداخته میشود که ترکیب مختلف داراییهای موجود در ترازنامه به چه صورت است . به عبارت دیگر آیا ترکیب به سمت داراییهایی است که احتمال تغییر ارزش آنها در آینده زیاد است یا اینکه از نظر ارزش ثبات لازم بر اکثر داراییهای موجود در ترکیب مذکور وجود دارد.
نسبت داراییهای ثابت به داراییهای جاری، نسبت داراییهای مالی به داراییهای فیزیکی، حجم داراییهای مالی، از جمله شاخصهای ارزیابی این نوع از ریسک مالی است.
ـ ریسک ناشی از ساختار درآمد و سودآوری: سودآوری شرکتهای مالی، شاخصی است که موقعیت رقابتی و توان مدیریتی این شرکتها را به نحو احسن مشخص میکند. علاوه بر سود شرکت که مبنای روشنی برای سود به حساب میآید،ترکیب صورت سود و زیان شرکتها نیز به نوعی ریسک این شرکتها را تعریف میکند.(جدول ۲)
ـ ریسک کفایت سرمایه: عموماًابعاد مختلف ریسک در شرکتهای مالی به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر هزینه سرمایه و میزان سرمایه است. سرمایه یکی از عوامل کلیدی در تعیین میزان امنیت موسسات مالی است. سرمایه کافی در شرکتهای مالی به عنوان یک ابزار امنیتی برای سایر ابعاد ریسک در طول دوره فعالیت تجاری این موسسات است. سرمایه نقاط ضعف محتمل در سایر ابعاد مالی شرکت را جذب میکند. لذا، سرمایه مبنایی برای حفظ تامین کنندگان منابع مالی شرکت به حساب میآید. (جدول۳)
ـ ریسک نرخ بازده: ریسک نرخ بازده عبارت است از تغییری که در ارزش اوراق قرضه ناشی از تغییر در نرخ بازده آن اتفاق میافتد. (۲۰۰۰,LEEA)از طرف دیگر احتمال تغییر در دریافتهای آتی حاصل از فروش یک اوراق بهادار و همچنین عدم توان پرداخت سود در آن به ریسک بازده اشاره دارد.(GREUNING) در مورد اوراق بهاداری مانند سهام شرکتها، نرخ بازده حاصل از اوراق، تحت تاثیر سایر انواع ریسک مالی و غیر مالی تغییر میکند. توان تولید شرکت،تغییر در تقاضا و شرایط رقابتی، تغییر در ریسک ملی و ساختار اقتصادی، ریسک سیاسی، همه و همه میتواند سود شرکتها و به تبع آن توان پرداخت سود بیشتر به اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار دهد. واضح است که بازده یک سهام در واقع چکیده تمامی عملیات یک شرکت در زنجیره عرضه درون شرکت و محیط آن است. به نوعی که تمامی تغییرات احتمالی در وقایع بازرگانی، در نهایت تاثیر خود را در ریسک سهام به جا میگذارد.
انحراف معیار درصد سود تقسیمی، انحراف معیار قیمت سهام و انحراف معیار کل سود شرکت، اشتباهات ناشی از تعیین نرخ ثابت، اشتباهات ناشی از تعیین نرخ متغیر، سرمایه و منابع مالی بدون نرخ، صحت یا سقم پیشبینیهای نرخ بازده، از جمله شاخصهای اندازهگیری ریسک نرخ بازده به حساب میآید.
ـ ریسک بازار: عبارت است از ضرر سرمایهای (کاهش ارزش اصل سرمایه) به دلیل تغییراتی که در قیمت سهام عادی شرکت رخ میدهد. این تغییر زمانی به عنوان ریسک بازار به حساب میآید که تحت تاثیر یکسری عوامل در محیط شرکت ایجاد شود. ویژگی اصلی این عوامل این است که تحت کنترل شرکت نبوده و فقط بر شرکت خاص تاثیر نمیگذارند بلکه بر وضعیت سودآوری تمامی شرکتها در یک صنعت خاص تاثیر میگذارند. مسلم است که مسئولیت ریسک بازار متوجه شرکت نبوده و بیشتر به عوامل خارج از کنترل شرکت برمیگردد. فاکتورهای اندازهگیری این بخش از ریسک بیشتر به عوامل ریسک ملی مانند عوامل خرد و کلان اقتصادی، عوامل سیاسی- اجتماعی و . برمیگردد که امکان بررسی آنها در این مقاله وجود ندارد.
ـ ریسک نقدینگی: پیشرفتهای اخیر در ادبیات مالی بر تاثیر ساختار های خرد بازار بر قیمتگذاری اوراق بهادار تاکید زیادی شده است. نقدینگی یکی از اصلیترین عوامل تعریف قیمت اوراق بهادار (سهام) به حساب میآید. نقدینگی یک سهام عبارت است از «سهولت معامله سهام در یک بازار خاص». نقدینگی در قالب زمان و هزینه قابل بررسی و تحلیل است. معامله یک سهام ممکن است برای یافتن یک طرف معامله از نظر زمانی مستلزم صرف وقت زیادی باشد. از طرفی ممکن است معامله آن دربرگیرنده هزینههای بسیار سنگین باشد. مالیات و هزینه مبادله، انواع دیگری از ابعاد ریسک نقدینگی به حساب میآید. که از ماهیتی پنهان برخوردار است. به طور کلی سه منبع برای ریسک نقدینگی نام بردهاند.(۱۹۹۹, NICOLE BEINER)
۱) ممکن است زمان رسیدن سفارش خرید و سفارش فروش در بازار متفاوت باشد؛
۲) قوانین واضحی ممکن است در مورد معامله اوراق ایجاد شده باشد؛
۳) تقاضای بسیار کمی برای معامله و مبادله وجود ریسک مالی و انواع آن داشته باشد.
ـ ریسک پول یا نرخ ارز: ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال از دست دادن اصل و فرع سرمایه به دلیل کاهش قدرت خرید پول . تورم از طرف دیگر نرخ بهره را نیز افزایش میدهد. این امر به نوبه خود موجب کاهش ارزش اوراق بهادار خواهد شد.
● نتیجهگیری
پس از بیان تعریفی از ریسک، سه مدل از طبقهبندی انواع ریسک گزارش و بر اساس آن مدل مورد تایید این مقاله ارائه گردید. بر اساس مدل مذکور، هشت نوع ریسک مالی شناسایی شد. در این راستا، در حد امکان با استفاده از منابع گوناگون فاکتورها و شاخصهای اندازهگیری هریک از انواع ریسک پیشنهاد گردید. مدل مذکور میتواند به منابع گوناگون فاکتورها و شاخصهای اندازهگیری هریک از انواع ریسک پیشنهاد گردید. مدل مذکور میتواند بهعنوان مبنایی به حساب آید که بر اساس آن میتوان به ارزیابی ریسک حاکم بر شرکتها پرداخت.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه ریسک مالی و انواع آن به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
سوالات متداول اندازه گیری ریسک
مراحل مدیریت ریسک چیست؟
اولین مرحله از مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال، مشخص کردن هدف است. در مرحله بعد باید ریسک و خطر شناسایی شود. سپس با ارزیابی ریسک باید مشخص شود که معامله گر قصد دارد به ریسک چه واکنشی نشان دهد. در آخر نیز باید بر تمامی مراحل قبلی نظارت شود.
مزیت استفاده از مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک باعث میشود که معامله گر در هنگام نوسانات شدید یا اتفاقات و حوادث بازار مالی واکنش هیجانی نداشته باشد و تصمیمگیریهای درستی داشته باشد. گاهی اوقات در زمان بروز خطرات یا اشتباه بودن پیش بینی، ممکن است معاملهگر نتواند از استراتژی درست کمک بگیرد. برای حل این مشکل میتوان از مدیریت ریسک استفاده کرد.
ریسک بازاری چیست؟
با کمک ریسک بازاری معامله گر قادر است به گونهای برنامهریزی کند که در تمامی معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال یک حد ضرر مشخص کند. بنابراین نه تنها با انجام معاملات جایگاه قبلی خود را از دست نخواهد داد، بلکه به جایگاه بالاتری جابجا میشود.
مهم ترین اقدام برای بررسی میزان ریسک چیست؟
برای بررسی میزان ریسک و خطا تمامی اخبار و اطلاعات روز مربوط به ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهید. همین طور مشخص کردن سقف و کف قیمتی نیز به معاملهگران کمک میکند که میزان ریسک را بهتر بررسی کنند.
ریسک مالی و انواع آن/چطور می توان ریسک مالی را کنترل کرد؟
ریسک مالی بخشی از بازار های مالی است که توسط آن احتمال از دست دادن پول یا دارایی در سرمایه گذاری انجام شده را میسنجند.
به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، ریسک مالی به میزان پولی که احتمال دارد در یک سرمایه گذاری از دست برود گفته می شود.
احتمال از دست دادن پول در همه سرمایهگذاری ها وجود دارد و زمانی که از بازارهای مالی صحبت می شود نمیتوان ریسک های مالی را نادیده گرفت یا حذف کرد. در تمامی تراکنشهای مالی و سرمایهگذاری در انواع بازارهای مالی خطر از دست دادن بخشی از و یا تمام پول سرمایهگذاری شده وجود دارد.
ریسکهای مالی در حالت کلی به 7 دسته تقسیم می شوند و برای کنترل این ریسکها در بازارهای مالی ابزاری محاسباتی وجود دارد که میزان احتمال ریسک های مالی از طریق این ابزار سنجیده میشود که به آن مدیریت ریسک می گویند.
انواع ریسک های مالی
ریسکهای مالی به 7 دسته زیر تقسیم می شوند:
ریسک انطباق یا قانونی
ریسک سرمایه گذاری
ریسک سرمایهگذاری یکی از ریسک های مالی است که بیشتر در سرمایه گذاری و معاملهگری ها ارزیابی می شود. این ریسک خود به چند دسته مانند: ریسک بازار، نقدینگی و اعتبار تقسیم و . بخشبندی می شود. این ریسک بیشترین تمرکز را بر روی نوسانات قیمتی قبل، حین و بعد از سرمایهگذاری دارد. ریسکهای سرمایه گذاری می توانند مستقیم یا غیر مستقیم باشد.
ریسک بازار
ریسک بازار یکی از انواع ریسک های مالی است که در آن نوسانات قیمتی بازار و تاثیر آن ها بر روی سرمایه گذاری انجام شده مورد توجه و بررسی قرار میگیرد. سرمایه گذاران به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با ریسک بازار روبرو هستند.
تاثیر مستقیم ریسک بازار در نوسانات قیمتی رخ می دهد و تاثیر غیرمستقیم آن را میتوان تاثیر عوامل بیرونی بر روی قیمت های بازار عنوان کرد مانند نرخ سود بانکی که می تواند به صورت غیر مستقیم در تغییرات قیمتی تاثیرگذار باشد.
ریسک نقدینگی
یکی از ریسک های مالی، ریسک نقدینگی است که به نقدینگی موجود در بازار میپردازد. درواقع در این ریسک سرمایهگذار نمیتواند دارایی خاص خود را بدون تغییر شدید در قیمتش، به سرعت خریداری کرده و یا بفروشد.
به طور مثال فردی با خرید 10 هزار سهم از یک شرکت در گذشته تصمیم دارد بعد از گذشت مدتی آن را نقد کند اما بازار قدرت نقدینگی به میزان خرید این سهم را با قیمت مورد نظر او ندارد پس سهامدار مجبور است بخشی از سهام خود را با قیمت کمتر از میزانی که خریداری کرده است بفروشد؛ به این اتفاق ریسک نقدینگی میگویند. بر همین اساس است که برای خرید یک سهم از نسبت های نقدینگی استفاده می شود تا ریسک نقدینگی نسبت به میزان سرمایه گذاری انجام شده ارزیابی شود.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار به ریسکی گفته میشود که در آن یک فرد به کسی دیگر پول قرض می دهد و در صورتی که فرد نتواند پول قرض گرفته را به نفر اول برگرداند، فرد قرض دهنده متضرر شده است. در واقع به میزان احتمالی که با آن عدم وصول مطالبه را می سنجند ریسک اعتبار می گویند. این ریسک اعتبار می تواند در مقیاس کوچک یا کلان اتفاق بیافتد.
یکی از دلایل بحران رکود اقتصادی سال 2008 آمریکا ریسک اعتباری بوده که در این سال دولت آمریکا مقدار زیادی وام به افراد با وضعیت مالی ضعیف اعطا کرد و بعد از ورشکستگی شرکت برادران لیمن، ریسک اعتبار به سطح جهانی نفوذ کرد و منجر به یک رکود اقتصادی بسیار بزرگ در سطح جهانی شد.
ریسک اجرایی یا عملیاتی
یکی از انواع ریسک های مالی، ریسک عملیاتی(اجرایی) است که از طریق نقص در فرآیندهای داخلی یک سیستم به وجود می آید. در این نوع از ریسک مالی سیستم دچار نقص در یکی از بخش های خود شده که در اکثر مواقع این نقص توسط انسان یا یک فعالیت کلاهبرداری ایجاد شده است که در نهایت منجر به ضرر مالی به کل سیستم میشود. البته شایان ذکر است که این نقص می تواند توسط عوامل طبیعی مانند سیل و زلزله نیز ایجاد شود.
شرکت ها برای کاهش این نوع ریسک در فواصل زمانی مشخص بازرسیهای امنیتی انجام داده و ریسک ضرر مالی بر اثر نقص اجرایی را کنترل می کنند.
ریسک انطباق یا قانونی
ریسک قانونی نوعی از ریسک های مالی است که به دلیل عدم توجه یک شرکت به قوانین قضایی ایجاد می شود و این عدم توجه به قوانین قضایی یا زیر پا گذاشتن این قوانین باعث ضرر مالی به مجموعه میشود. انواع مشکلات حقوقی، پولشویی، عدم احراز خرید و فروش یا انجام خرید و فروش غیرقانونی و فساد های سیستمی نمونههایی از عواملی است که باعث افزایش ریسک قانونی یا انطباق می شود و در صورت مشخص شدن آن، شرکت یا سیستم توسط عوامل قضایی مجازات خواهند شد.
ریسک سیستماتیک
یکی از مهمترین ریسکهای مالی که در سطح کلان میتواند خسارت های جبران ناپذیری داشته باشد ریسک سیستماتیک است. در این نوع ریسک وقوع یک اتفاق در یک بخش یا سیستم باعث ایجاد ضرر در بخشهای وابسته یا کل بازار میشود. این ریسک همانند دومینو عمل می کند، یعنی اگر قطعه اول دومینو که همان سیستم یا شرکت بزرگی است که در آن نقص اتفاق افتاده است، بی افتد، ریسک به صورت دومینویی به سایر بخشها سرایت خواهد کرد.
ریسک های سیستمی بیشتر در مجموعههای بزرگ که یک صنعت یا بازار به آن وابسته است نمود پیدا می کند. به طور مثال در بحران اقتصادی 2008 آمریکا اگر بانک برادران لیمن وابستگی عمیقی با سیستم مالی آمریکا نداشت، ورشکستگی آن هم تاثیر کمتری داشت.
معرفی انواع مختلف مدل های مالی
انواع مختلفی از مدل های مالی در مدلسازی مالی وجود دارد. مدل های مالی با توجه به هدفی که بر اساس آن ساخته می شوند، میتوانند از نظر شکل، نوع و پیچیدگی متفاوت باشند. لذا شما به عنوان یک مدلساز مالی، باید با توجه به مساله ای که سعی در حل آن دارید و اینکه چه کسانی استفادکنندگان نهایی مدل های شما هستند، مدل های مالی خود را طراحی کنید.
این مطلب آموزشی با هدف آشنایی شما با انواع مدلهای مالی و همچنین موارد استفاده آنها نوشته شده است.
قبل از پرداختن به موضوع اصلی، باید به این نکته توجه کنیم که تمام انواع مدل های مالی، از ابتدایی ترین تا پیچیده ترین آنها، چهار ویژگی اصلی دارند که عبارت اند از:
- پویا بودن: مدل مالی شامل ورودیهایی است که به تبع تغییرات آنها، محاسبات و لذا نتایج هم مشمول تغییرات می شود. بنابراین مدل مالی همواره باید از انعطافپذیری داخلی برای نمایش نتایج مختلف یا محاسبات نهایی براساس تغییر چند ورودی اصلی، برخوردار باشد.
- داشتنزنجیره ای از روابط بین متغیرها: هنگام تغییر هر یک از فرضیات ورودی توسط کاربر، اغلب یک واکنش زنجیرهای رخ میدهد. برای مثال، تغییر نرخ رشد سبب تغییر حجم فروش میشود؛ هنگام تغییر حجم فروش، درآمد، کمیسیونهای فروش و سایر هزینههای متغیر تغییر خواهد کرد.
- قابلیت پیشبینی: مدلهای مالی نگاه به آینده دارند. مدلسازان مالی اغلب میخواهند بدانند که پیشبینیهای مالی آنها در ادامه راه چه خواهد بود. برای مثال، در صورت ادامه دادن به نرخ رشد ثابت خود، وجوه در گردش شما در پنج سال آینده چگونه خواهد بود؟
- دربردارنده سناریوها (نتایج فرضی): از آنجا که مدل مالی به جای نگاه به گذشته به آینده توجه دارد، یک مدل مالی خوب، به آسانی برای اجرای سناریو و تحلیل حساسیت قابل استفاده است. به طور مثال در صورت بالا رفتن نرخ بهره چه اتفاقی میافتد؟ قبل از آغاز ضرر، چقدر میتوان تخفیف داد؟
درادامه با ما همراه باشید تا به رایج ترین انواع مدل های مالی نگاهی بیندازیم:
مدل سه صورت مالی (Three Statment Model)
ما در این مدل مالی، همانطور که از نام آن بر می آید، برای تعیین عملکرد مالی یک شرکت، از سه صورت مالی اساسی استفاده می کنیم. این سه صورت مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد است. در این مدل، هر سه صوررت مالی از طریق فرمول های اکسل اثرات متقابل بر هم دارند. این ارتباط به نحوی است که تمامی حسابها به هم متصل و مجموعهای از مفروضات بتوانند باعث تغییراتی در کل این مدل شوند. این مدل به عنوان اساسی ترین و مهم ترین مدل مالی شناخته می شود. از این رو بسیار مهم این است که با نحوه پیوند این سه صورت مالی آشنا شویم.
ما در یک مطلب آموزشی دیگر، نحوه ساخت مدل سه صورت مالی در اکسل را آموزش خواهیم داد.
موارد استفاده:
بانک ها و موسسات مالی، برای ارزیابی عملکرد مالی وام گیرندگان شرکتی، از این مدل استفاده میکنند.
مدل رتبه بندی اعتباری (Credit Rating Model)
این مدل بر مبنای مدل سه صورت مالی ایجاد می شود. با این تفاوت که مدل رتبهبندی اعتباری، برای انجام پیشبینیهای سه تا پنج ساله بسط بیشتری می یابد و شامل پارامترهای دیگری نظیر رشد آتی تقاضا در صنعت، قدرت و کیفیت مدیریت، کیفیت وثیقهها، هدایت حسابهای بدهی جاری و غیره است. امتیاز اعتباری، میانگین وزنی امتیاز ریسک مالی، امتیاز ریسک مدیریت، امتیاز ریسک تجاری، و امتیاز ریسک صنعتی محاسبه شده است.
موارد استفاده:
وقتی شرکتی درخواست وام میکند، بانک از این مدل برای ارزیابی نرخ بهره قابل اعمال و پتانسیل وامگیری قانونی شرکت استفاده میکند.
مدل تحلیل مقایسه ای شرکت و یا تحلیل نسب (Comparable Company Analysis or Ratio Analysis)
تحلیلگر، باید بر مبنای پروفایل تجاری شرکت (همچون دامنه فعالیت، دستهبندی محصولات و خدمات و مشتریان هدف و غیره) و پروفایل مالی (اندازۀ شرکت، رده بندی و غیره) مجموعهای از شرکتهای قابل مقایسه را تعیین کند.
انواع مختلف نسبتهای مالی، که می توان از آنها در این تحلیل استفاده کرد، عبارتند از نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)، ضریب قیمت به سود (PE Multiple)، ارزش بنگاه اقتصادی به سود قبل از کسر بهره، مالیات و استهلاک (EV/ EBITDA) و غیره.
موارد استفاده:
هنگام سنجش جایگاه یک شرکت نسبت به رقبا و شرکت های متناظر آن، باید از ریسک مالی و انواع آن روش تحلیل نسبت یا تحلیل مقایسهای شرکت استفاده کنیم.
مدل جریان نقد تنزیلشده ( Discounted Cash Flow (DCF) Model )
این مدل یک مدل تحلیل ارزش گذاری به شمار می رود. اساس مدل جریان نقدی تنزیلشده برای ارزیابی شرکت، ارزش خالص فعلی (NPV) جریان نقدی آتی کسب و کار است. جریانهای نقدی آتی باید با نرخ تنزیل مناسبی که همان متوسط وزنی هزینه فرصت سرمایه ( WACC ) است، تنزیل شوند.
با توجه به اهمیت این مدل، سعی خواهیم کرد به در مورد توابع XNPV ، NPV و نحوه ساخت مدل جریان نقد تنزیل شده، در یک مطلب آموزشی، به طور مفصل صحبت کنیم.
موارد استفاده:
از این نوع مدل مالی برای تحقیق در مورد حقوق صاحبان سهام و سایر حوزه های بازارهای سرمایه مانند ارزش گذاری یک پروژه یا سرمایه گذاری استفاده میشود.
مدل تملک اهرمی (Leveraged Buyout (LBO) Model)
این مدل، شکل پیچیدهای از مدلسازی مالی به شمار میرود. این مدل نیز مدل تحلیل ارزشگذاری است، اما تفاوت آن با مدل جریان نقدی تنزیلشده در این است که در مدل تملک اهرمی، عمده تأمین مالی از محل استقراض در نظر گرفته میشود. به عبارت دیگر، در خرید اهرمی، یک شرکت تملک را از طریق مقدار زیادی بدهی تأمین مالی میکند. کار مدلسازی LBO تخمین این است که کسبوکار با چه احتمالی بدهی را حفظ میکند یا چه سطحی از عملکرد برای فروش نهایی و تأدیه بدهی لازم است. مدل تملک اهرمی معمولاً مستلزم زمان بندی های بدهی پیچیده مدلسازی است.
موارد استفاده:
این مدل با تعیین بازده خروجی و ارزشگذاری منصفانه به شرکت خریدار اجازه می دهد تا بالاترین نرخ بازده داخلی تعدیل شده با ریسک را کسب کند.
مدل ادغام و تملیک (Merger and Acquisition (M&A) Model)
مدل ادغام و تملیک مدل پیشرفته تری است که برای ارزیابی تاثیر ادغام و تملک بر سود هر سهم (EPS) استفاده می شود. بنابراین هدف کلی مدلسازی ادغام، درک تأثیر تملک بر EPS خریدار و نحوه مقایسه EPS جدید با EPS موجود است. اگر EPS جدید بیشتر باشد، معامله مزبور «نموکننده» خوانده میشود درحالیکه به سناریوی مقابل «تقلیلدهنده» گفته می شود.
موارد استفاده:
وقتی دو شرکت تصمیم می گیرند که به منظور گرفتن سهم بیشتری از بازار، متنوع سازی و یا دلایل دیگر با هم ادغام شوند، یا وقتی شرکتی تصمیم میگیرد شرکت دیگری را تحت تملک خود درآورد، تحلیلگر بانکداری سرمایه گذاری، این نوع مدل ها را برای ارزیابی سهام انجام می دهد.
مدل بودجهای (Budget Model)
از این مدل به منظور مدلسازی تأمین مالی برای تحلیل و برنامه ریزی مالی استفاده می شود. هدف از این کار پیش بینی بودجه است. مدل های بودجهای معمولا بر مبنای ارقام ماهیانه یا سه ماهه طراحی می شوند و تمرکزشان عمدتا بر صورت سود و زیان است.
مدل قیمتگذاری اختیار معامله (Option Pricing Model)
در تعریف اختیار معامله آمده است که این معامله به خریدار آن، اختیار و نه اجبار خرید و فروش یک دارایی معین را در قیمت تعیین شده تا یک زمان مشخص اعطا می کند. بهطور کلی، دو نوع مدل در اینجا به کار میرود که عبارتند از مدل دوجملهای و مدل بلک-شولز. هر دوی این مدل ها از روشهای آماری پیچیدهای استفاده میکنند.
موارد استفاده:
معامله گران حرفهای اختیار معامله از این مدل استفاده میکنند. از این مدل ها برای تعیین پارامترهایی که ارزش آنها در حال حاضر مشخص هستند (مانند قیمت پایه، قیمت اعمال، و روزهای انقضای اختیار معامله) و نیز پیش بینی ها و مفروضات در سایر پارامترها از جمله نوسانات ضمنی به منظور محاسبه ارزش نظری برای اختیارات معامله خاصی در زمانی معین، استفاده می شود.
دیدگاه شما