نظارت بر بازار بررسی فرایند و سیر تحولی کسب و کار رقبا است، نه صرفه وضعیت کنونی آنها
نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟ معرفی سه استراتژی برای ورود
نقطه ورود به بازار فارکس، سطح یا قیمتی است که در آن یک معاملهگر وارد معامله خرید یا فروش میشود. تصمیمگیری در مورد نقطه ورود در فارکس به دلیل اینکه متغیرهای ورودی فراوانی بازار را به حرکت درمیآورند، بسیار پیچیده است. در این مقاله قصد داریم نحوه پیدا کردن نقطه ورود مناسب و راهکارهای آن را شرح دهیم:
برای ورود به فارکس میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید.
چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟
بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن زمان ورود به معامله، چندین روش و رویکرد متفاوت وجود دارد. ما در اینجا تنها به سه مورد از آنها که اکثر معاملهگران از آن استفاده میکنند، میپردازیم.
استراتژی شماره یک:
کانالهای روند
خطوط روند ابزارهایی فاندامنتال هستند که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. در مثال زیر قیمت یک حرکت صعودی را با توجه به سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر نشان میدهد. این نشان دهنده یک روند است که در آن معاملهگران در نقاط حمایتی اقدام به خرید کرده و در نقاط مقاومت اقدام به برداشت سود میکنند. هنگامیکه قیمت این سطوح کلیدی مقاومتی یا حمایتی را میشکند، معاملهگران باید منتظر یک بریک اوت یا تغییر در روند باشند.
استراتژی شماره ۲:
الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، ابزار بسیار قدرتمندی برای پیدا کردن نقاط و سیگنال های ورود در فارکس هستند که توسط اکثر معاملهگران استفاده میشوند. الگوهایی مانند کندل پوششی (اینگولف) و یا الگوی ستاره دنباله دار اغلب توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود. در مثال زیر الگوی کندل چکشی را میتوان مشاهده کرد. همانطور که میبینید نقطه ورود پس از مشاهده کندل تایید خواهد بود.
تشخیص الگوی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر نمیتواند به تنهایی سیگنال ورود به معامله تلقی شود. شما باید منتظر یک کندل تاییدی باشید تا به شما سیگنال ورود به معامله را بدهد. به عنوان مثال در تصویر بالا شما بعد از مشاهده الگوی چکش وارد معامله نمیشوید بلکه صبر میکنید تا کندل بعدی تغییر روند را تایید کند و سپس وارد معامله میشوید. این کار باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال موفقیت شما میشود، اگرچه ممکن است با این روش، مقداری سود شما کاهش یابد.
همینطور که در تصویر میبینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما بهعنوان سیگنال معکوسشدن روند درنظر گرفته میشود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو میتواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بستهشدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قویتر و تاییدیهای برای الگوی چکش تلقی شود.
معاملهگران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخشهای مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.
استراتژی شماره سه
نقاط شکست
استفاده از نقاط شکست یکی از پرکاربرد ترین ابزارها برای دریافت سیگنال ورود است که توسط معاملهگران استفاده میشود. این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات است. تجربه در پرایس اکشن کلید موفقیت در استفاده از استراتژی نقطه شکست است. مبنای معامله بر اساس نقطه شکست قیمتهایی است که فراتر از سطوح مشخص شده برای مقاومت و یا حمایت حرکت میکنند.
سادگی استفاده از این استراتژی آن را به یکی از مناسبترین استراتژیها برای معاملهگران تازهکار تبدیل کرده است. مثال زیر یک سطح کلیدی حمایت (خط قرمز) را نشان میدهد که پس از آن یک شکست رخ میدهد و باعث افزایش قیمت دارایی میشود. نقطه ورود جایی است که قیمت، سطح حمایتی را میشکند. در سایر موارد، معاملهگران باید به دنبال کندل تایید بعد شکسته شدن سطح کلیدی باشند.
اندیکاتورهای محبوب برای شناسایی نقاط ورود
محبوبترین اندیکاتورهای ورود با استراتژی معاملاتی اتخاذ شده ارتباط مستقیم دارند. عموما از اندیکاتورها برای تایید استراتژی ورود استفاده میشود. جدول زیر برخی از بهترین اندیکاتورها و همچنین نحوه استفاده از آنها را نشان میدهد.
کاربرد
اندیکاتور
این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص میکند. بیشتر در بازارهای نوسانی و رونددار موثر است
با استفاده از چند اندیکاتور میانگین متحرک (یکی طولانی مدت و دیگری کوتاه مدت) به دنبال نقاط برخورد این اندیکاتورها برای تعیین سیگنال ورود هستیم.
(Moving Average (MA
بهترین عملکرد را در بازارهای نوسانی و رونددار دارد. نقطه تقاطع این اندیکاتور برای ورود در جهت جهت روند استفاده میشود.
ترید ارز دیجیتال چیست؟ ۶ روش ترید رمزارز که باید بشناسید
معاملات ارزهای رمزنگاری شده در ماههای اخیر رونق گرفته است. نوسانات بالا و حجم قابل توجه معاملات در بازار ارزهای رمزپایه شرایط خوبی را برای گرفتن سودهای کوتاه مدت از طریق نوسان گیری و خرید و فروش ایجاد کرده است. در این جا به برخی نکات مربوط به معاملات روزانه رمزارزها از جمله اطلاعات مربوط به ترید ارز دیجیتال ، روشهای ترید، چگونگی انجام ترید و همچنین نکات مهمی که معاملهگران باید پیش از آغاز ترید باید به آنها توجه کنند توضیح خواهیم داد:
- ترید ارز دیجیتال چیست ؟
- ۶ روش ترید ارز دیجیتال که باید بشناسید
- چگونه ترید را آغاز کنیم ؟
- برای آموزش ترید از کجا شروع کنیم ؟
- آنچه باید قبل از ترید بدانید
ترید ارز دیجیتال چیست ؟
معاملات ارزهای رمزپایه را از بسیاری جهات میتوان با معاملات فارکس مقایسه کرد. در بازار فارکس ارزهای فیات مختلف از سراسر جهان در برابر یکدیگر معامله میشوند. در معاملات فارکس، دلار آمریکا میتواند به یورو، فرانک سوئیس یا هر ارز دیگری تبدیل شده و استفاده گردد و یا در زمان مناسب مجدداً فروخته شود.
ترید ارزهای دیجیتال را از کجا آغاز کنیم ؟
معاملات ارز رمزنگاری شده بسیار شبیه فارکس است و به معاملهگران امکان میدهد ارز رمزنگاری شده را با دلار آمریکا خریداری کنند. همانند فارکس، معاملهگران ارزهای رمزپایه میتوانند با داشتن یک استراتژی معاملاتی در این بازار خرید و فروش انجام داده یا از نوسانات صعودی و نزولی روزانه یا هفتگی بهره برده و به سود برسند. حتی چندین استراتژی دیگر در دسترس است که به وسیله آنها میتوانید به طور بالقوه از رشد ارزش ارزهای رمزنگاری شده سود ببرید. اما به دلیل نوسانات زیاد در معاملات بیت کوین و سایر آلتکوینها، روش خرید و فروش برای دریافت سودهای روزانه و هفتگی برای افراد مبتدی توصیه نمیشود و بهتر است بدون تحلیل و بررسی و اطلاعات چطور بازار را تحلیل کنیم؟ درست این کار را انجام ندهید.
۶ روش ترید ارز دیجیتال که باید بشناسید
چندین روش برای ترید ارزهای دیجیتال و کسب سود از آنها وجود دارد که از جمله آنها میتوان به اسکالپینگ (Scalping)، معاملات روزانه (Day Trading)، معاملات محدوده نوسان (Range Trading)، نوسان گیری (Swing Trading)، معامله بر اساس خط روند (Position Trading) و سرمایه گذاری (Investing) اشاره کرد.
در ادامه به توضیح هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
ترید به روش اسکالپینگ (Scalping)
در ترید با روش اسکالپینگ تریدر میتواند در بازه زمانی بسیار کوتاه در حد چند ثانیه و یا دقیقه از تغییرات کوچک سود کسب کند. این کار نیاز به تمرکز مداوم دارد. اگر در این کار و استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال، استفاده از رباتها و پلتفرمهای معاملاتی خودکار مهارت دارید میتوانید از این روش با سرعتی بالا کسب درآمد کنید. این امر به مدیریت ریسک، شانس و مهارت قابل توجهی نیاز دارد. شما با هر ترید به روش اسکالپینگ میتوانید سود ناچیزی کسب کنید و اما جمع این سودها در طولانی مدت میتواند چشمگیر باشد.
ترید به روش معاملات روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه نیز مانند روش اسکالپینگ است اما به جای معاملات چند دقیقهای آنها را در طول روز انجام میدهید. این نوع معاملات نیاز به تحلیل تکنیکال دارند. اصولا اگر به دنبال کسب سود بیشتری نسبت به روش اسکالپینگ هستید؛ میتوانید از این روش معاملاتی استفاده کنید.
معاملات محدوده نوسان (Range Trading)
معاملات محدوده رنج، نوعی معامله روزانه است که با هدف تعیین یک دامنه انجام میشود. یعنی تریدر بازه زمانی مثلا یک هفتهای را در نظر میگیرد. در این روش تمرکز تریدر روی خرید در روند صعودی یا خرید پس از روند نزولی در بازه زمانی ساعتی و یا روزانه است.
ترید به روش نوسان گیری (Swing Trading)
در نوسان گیری (Swing Trading) تریدر روی نوسان قیمت ارزهای دیجیتال تمرکز دارد. او با استفاده از تحلیل تکنیکال بازار، قیمتها را پیشبینی میکند و ارزی را خریداری میکند که ممکن است تا ماهها آن را نفروشد. یا بر اساس تحلیلهایی که انجام میدهد ممکن است ارزی را چند ماه دیگر خریداری کند. اگر میتوانید الگوها را تجزیه و تحلیل کنید و سطح حمایت و مقاومت چطور بازار را تحلیل کنیم؟ احتمالی را تشخیص دهید، تمرکز بر سوینگ تریدینگ میتواند راهی منطقی باشد.
روش پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
پوزیشن تریدینگ یا معامله بر اساس خط روند، یک روش بلندمدت برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال است. در روش پوزیشن تریدینگ، تریدر یک موقعیت مناسب خرید و فروش بر اساس تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال برای بازه زمانی ۳ ماه تا ۱ ساله را در نظر میگیرد و احساسات و هیجانات خود را تا رسیدن به موقعیت مورد نظر کنترل میکند. این سادهترین شکل ترید است که نیازمند نظم و انضباط زیادی است. پوزیشن تریدینگ به علت بلندمدت بودن بسیار شبیه به سرمایهگذاری است.
سرمایه گذاری
اصولا افراد سرمایه گذاری را نوعی ترید به حساب نمی آورند. چون ترید کردن یعنی قرار گرفتن در موقعیتهایی که بتوان از آنها کسب سود کرد. سرمایه گذاری در واقع به معنای در اختیار گرفتن مالکیت یک دارایی به عنوان ذخیره ارزش است که با هدف کلی افزایش این ارزش در طول زمان انجام میگیرد.
وارن بافت سرمایه گذار افسانه ای
مثلا وارن بافت یک سرمایه گذار است. او خرید سهام را مانند داشتن بخشی از یک شرکت در نظر میگیرد. یک سرمایه گذار در حقیقت یک هولدر (holder) واقعی است. آنها واقعاً نیازی به دیدن قیمتها و نمودارها ندارند مگر اینکه بخواهند دارایی خود را با قیمت مناسبی افزایش دهند. بنابراین سرمایه گذاری، ترید نیست اما چون در آن خرید و فروش انجام میشود و برای برخی از افراد، روش بسیار مناسبی است در این مقاله گنجانده شد.
چگونه ترید را آغاز کنیم؟
برای شروع ترید ارز رمزنگاری شده باید یک کیف پول رمزارز و یک پلتفرم معاملاتی مطمعن همچون صرافی ارز دیجیتال جیبیتکس را انتخاب کنید. مرحله احراز هویت و تأیید اعتبار پس از ثبت نام در این پلتفرم ممکن است کمی طول بکشد. اما پس از تأیید اطلاعات و تأمین اعتبار برای حساب خود، تنها کاری که باید انجام دهید خرید یا فروش ارز دیجیتالی است که قصد دارید معامله کنید. شما در ترید میتوانید مثلا دلار را با ارز دیجیتالی مانند بیت کوین معامله کنید. بنابراین به تصمیم شما بستگی دارد که ترید بیت کوین به اتریوم، اتریوم به لایت کوین و غیره را با استفاده از امکانات موجود در بستر صرافیهای مختلف انجام دهید.
در این میان برخی از سایتهای معتبر همچون جیبیتکس میتوانند راه حلی مناسب برای تریدرها باشند. زیرا هم به عنوان کیف پول، هم مکانی برای ترید و حتی ابزاری برای تحلیل روند بازار ارزهای دیجیتال عمل میکنند. در برخی مواقع هم شاید نیاز باشد برای دسترسی به دامنه وسیعتری از کوینهای رمزنگاری شده از بیش از یک صرافی استفاده کنید. به طور مثال خرید بیت کوین در یک صرافی و سپس ارسال آن به کیف پول دیگر و مجددا فروش بیت کوین از طریق صرافی دیگر!
برای آموزش ترید از کجا شروع کنیم ؟
ترید ارزهای دیجیتال نیاز به آموزش دارد. هرگز بدون اطلاعات کامل و درست، وارد این معاملات پرریسک نشوید. امروزه کتابها، مقالات ،دورههای حضوری و آنلاین زیادی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید با نحوه ترید کردن آشنا شوید. شما با خرید یا دانلود کتابها و مقالات به روز، نکاتی آموزشی را فرا خواهید گرفت. اما دورههای حضوری و یا آنلاین امروزه شاید کارایی بیشتری داشته باشند زیرا اساتید این دورهها شما را به طور کامل با بازار ارزهای دیجیتال و روند آن آشنا کرده و انواع تحلیلها را با توجه به اهداف سرمایه گذاری به شما آموزش خواهند داد. مزیت دیگر این روش ارتباط مستقیم شما با اساتید و تریدرهای حرفهای است که میتوانید تمام سوالات چطور بازار را تحلیل کنیم؟ خود را از آن ها بپرسید و ابهامات خود را برطرف کنید.
شروع آموزش ترید ارز دیجیتال
روش دیگر برای یادگیری ترید ارزهای دیجیتال وب سایتها و صرافیهای آنلاین معتبر هستند که می توانند به شما آموزش داده و در عین حال خدمات مورد نیاز برای ترید را فراهم کنند. به عبارتی میتوانید در این سایتها حساب باز کرده و پس از احراز هویت و تایید اطلاعات، یک کیف پول برای خودتان ایجاد کنید. کیف پول شما میتواند به صورت نرم افزاری یا سخت افزاری باشد. سپس از طریق همین صرافی شروع به ترید ارز دیجیتال کنید.
مواردی وجود دارد که شما هنگام ترید می بایست آن ها را شناسایی کرده و به کار گیرید.
آنچه باید قبل از ترید بدانید
شما باید ماهیت انواع ارزهای دیجیتال، پتانسیل سوددهی آنها و هدف از ترید خود را بشناسید و هدفمند وارد این بازار و تجارت شوید.
امنیت حسابهای شما واقعاً مهم است. در ارزهای رمزنگاری شده اگر حساب شما در صرافی یا کیف پول دیجیتالیتان هک شود همه دارایی خود را از دست خواهید داد. در بسیاری از شرایط راهی برای نجات و بازگرداندن اکانت وجود ندارد. بنابراین امنیت بسیار مهم است. حتما گذرواژه خود را به یاد بسپارید و آن را در جای امنی یادداشت کنید تا برای ورود به حساب خود بتوانید از آن استفاده کنید.
اگر از صرافیهای خارجی استفاده میکنید به علت تحریم ایران حتما باید از فیلترشکن استفاده کنید تا با آی پی ایرانی وارد نشوید. اگر در هر بار وارد شدن به حساب خود این موضوع را فراموش کنید و بدون فیلترشکن وارد شوید ممکن است حساب شما مسدود گردد. بنابراین صرافیهای ایرانی همچون جیبیتکس در این زمینه میتوانند گزینه بهتری باشند.
بازار ارزهای رمزپایه بسیار بی ثبات است. چه در معامله با بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری ممکن است در لحظه به سود چشمگیری دست یابید و ثروت شما چندبرابر شود و ممکن است یک آن سرمایه خود را از دست داده و یا بسیار متضرر شوید. بنابراین بدون آگاهی ترید نکنید. در این بازار اصلا وسوسه نشوید و احساسی رفتار نکنید. زیرا روند بازار اصلا قابل پیش بینی نیست.
سوالات متداول ترید ارز دیجیتال
آیا ترید ارز دیجیتال سودآور است ؟
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال میتواند سود هنگفتی را برای شما به ارمغان بیاورد. هرچند، فعالیت در این عرصه با ریسک بسیار زیادی همراه است و این امکان وجود دارد که شما به سرعت حجم زیادی از سرمایه خود را از دست بدهید.
این بدان معناست که ترید ارزهای دیجیتال بسیار هیجان انگیز است و بسیار سخت خواهد بود که تحت فشار روانی زیاد بتوانید آرامش ذهنی خود را حفظ کنید.
تازه کاران در حوزه رمزارز چگونه باید ترید خود را آغاز کنند ؟
یک تازه کار باید ترید خود را با انتخاب صرافی رمزارز و کیف پولی که از شهرت خوبی برخوردار هستند آغاز کند تا اینگونه از پیچیدگیهای احتمالی بعدی که ممکن است برایش پیش آیند، جلوگیری کرده باشد.
همچنین شما به عنوان یک فرد تازه کار باید ترید خود را با ارزهای شناخته شده و با ارزش آغاز کنید. هم اکنون و در سال ۲۰۲۱ میتوانید از اتریوم (ETH) یا بیت کین (BTC) برای ترید بهره گیری کنید.
برای ترید رمزارز به چه مقدار سرمایه نیاز خواهم داشت ؟
هیچ حداقل سرمایه مشخصی برای آغاز این کار وجود ندارد. شما باید به این نکته توجه داشته باشید که پلتفرم معاملتی مورد نظر شما از چه حداقلهایی پشتیبانی میکند.
برای مثال در صرافی ارز دیجیتال جیبیتکس شما برای ثبت هر اردر یا سفارش خرید یا فروش باید معادل ۲۰۰ هزار تومان سرمایه را به جریان بیاندازید.
تحلیل رقبا در طرح کسب و کار | چگونه رقبا را تحلیل کنیم
تحلیل رقبا، بخشی کاربردی در اسناد استراتژیک مثل طرح کسب و کار و برنامه بازاریابی است. اگر شخصی به دنبال راهاندازی کسب و کاری جدید است، بدیهی است که قبل از آن به تحلیل رقبا و تحلیل بازار نیاز داشته باشد. شخصی در حال تدوین استراتژی بازاریابی نیز مجدد نیازمند تحلیل رقیب است.
هدف از تحلیل رقبا چیست؟
اجازه بدهید همینجا بگوییم هدف از تحلیل رقبا چیست. ما میخواهیم با تحلیل رقبا به مزیت رقابتی و استراتژی رقابتی برسیم. میخواهیم بدانیم با که رقابت میکنیم و چگونه رقابت میکنیم. همچنین با تحلیل رقیب متوجه میشویم که سر چه چیزی نمیتوانیم در بازار رقابت کنیم(در مورد جایگاه یابی برند بیشتر بخوانید).
آنچه با مطالعه تحلیل رقبا در طرح کسب و کار فرامیگیرید:
- علت و اهمیت تحلیل رقبا
- سوالات اساسی برای تحلیل رقبا
- آشنایی با ماتریس CPM برای مقایسه رقبا
- تکمیل بخش تحلیل رقبا به کمک شما
فرض کنید مدیرعامل شرکت یا یک سرمایهگذار بخواهد طرح شما (طرح کسب و کار، برنامه فروش، برنامه بازاریابی و … ) را بخواند. بخش تحلیل رقبا یکی از بخشهای کلیدی و جالب توجه طرح است. به دو دلیل کلی این بخش برای مطالعهکنندگان جالب توجه است:
- اگر این بخش به خوبی کار شده باشد، نشان میدهد که شما با آگاهی از بازار، وارد بازار میشوید.
- نشان دهنده تفاوت شما نسبت به رقبا است. در نتیجه تمام نوآوریها و مزیتهای رقابتی در این بخش به سرمایهگذار چشمک میزند.
این بخش یک چالش هم دارد:
نظارت بر بازار بررسی فرایند و سیر تحولی کسب و کار رقبا است، نه صرفه وضعیت کنونی آنها
موضوع بازار و رقبا بسیار غیر قابل پیش بینی است. همچنین این عوامل از عوامل محیطی هستند که بر کسب و کار تاثیرگذار هستند. اما این عوامل الزاما تاثیرپذیر از کسب و کار شما نیست.
تاکید میکنیم که تحلیل رقبا میتواند بسیار پر جزئیات و زمانبر باشد. اما تلاش کنید در حد کفاف اطلاعات جمع کنید. در این بخش به شما ابزاری میدهیم تا تحلیل رقبا را ساده و بدون صرف زمان اضافی پیش ببرید.
رفع یک ابهام: رقیب کیست؟
این سوال اگر صحیح پاسخ داده نشود، بهترین تحلیلها هم کارساز نیست. نیاز است بتوانیم تعریف دقیق و مشخصی از رقیب ارائه کنیم. میتوانیم بر اساس مدل کسب و کار جلو برویم. اگر مخاطبان، ارزش پیشنهادی و جریانهای درآمدی دو سازمان (یا دو برند) مشابه باشند، این دو سازمان رقیب شناسایی میشوند.
فرض کنید که یک شرکت به دنبال ارائه راهکاری برای مدیریت اطلاعات و ارتباطات مشتریان چطور بازار را تحلیل کنیم؟ است. مشتریان این شرکت، شرکتها هستند. ارزش پیشنهادی نیز در قالب نرمافزاری برای مدیریت ارتباطات مشتریان ارائه میشود. جریان درآمدی شرکت نیز از طریق فروش لایسنس نرمافزار و خدمات پس از فروش آن کسب میشود. بنابراین این دو شرکت رقیب هستند.
حال اجازه دهید موضوع را کمی پیچیده کنیم. فرض کنید فروشگاه آنلاینی به اسم دیجیکالا مشتریان لپتاپ را از جستوجوی کاربران در گوگل بدست میآورد. یک وبسایت خبری هم از طریق جذب مخاطبان مخاطب و مقالات تحلیلی در مورد لپتاپ میتواند درآمد داشته باشد. دیجیکالا و وبسایت خبری هر دو سر کاربرانی که در گوگل در مورد لپتاپ جست و جو میکنند، در حال رقابت هستند. اینجا مشاهده میکنیم که مخاطبان یکسان هستند اما ارزش پیشنهادی دیجیکالا و وبسایت یکسان نبوده است. جریان درآمدی هم یکسان نبوده است. یکی فروشنده لپتاپ است و دیگری از طریق فروش فضای تبلیغاتی در وبسایتش درآمد دارد.
اجازه دهید یک مثال دیگر بزنیم. فرض کنید شما تولیدکننده نرمافزار حسابداری هستید. مشتریان شما شرکتها هستند. شرکت دیگری است که در حوزه نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری فعالیت میکند. هر دو شرکت مشتریان مشابه دارند. آیا این دو شرکت با یکدیگر رقیب هستند؟ به صورت بالفعل خیر اما به صورت بالقوه چطور؟
پیچیده شدن موضوع ممکن است در تحلیل بهتر به شما کمک کند. اما باید تشخیص دهید که چقدر پیچیدگی برای شما کاربردی است. به هر حال کار را باید با رقبای بالفعل که مدل کسب کارشان در سه بخش بازار هدف، ارزش پیشنهادی و جریان درآمدی به شما تشابه دارد، آغاز کنید. اگر نیاز بود به سراغ رقبای بالقوه بروید.
تحلیل گام به گام رقبا
تحلیل رقیب با اقدامات سیستماتیک و منظمی شروع میشود و چندان کار مبهمی نیست. سعی کنید به اطللاعات معتبر دست پیدا کنید. معمولا با جستجوی ساده حجم قابل توجهی از اطلاعات به دست میآید. حداقل سه تا پنج رقیب را انتخاب کنید.
این نکته را فراموش نکنید که اگر در یک شهر فعالیت دارید، رقیب شما نمیتواند شرکت چندملیتی یا بینالمللی باشد. رقبای همان شهر مدنظرمان است. مثلا رقیب ایران خودرو سایپا و مدیران خودرو است. تویوتا و بنز رقبای ایران خودرو نیستند. شاید فکر کنید که این موضوع بدیهی و ساده است. متاسفانه همین موضوع چطور بازار را تحلیل کنیم؟ هم بسیاری از تولیدکنندگان درک نکردند.
گام اول تحلیل رقبا: مشخص کنید رقیب شما کیست؟
اولین مرحله تحلیل رقبا شناسایی کسب و کارهای فعال بازار مورد نظر شماست. نگران نباشید کار سختی پیش رو ندارید. شاید سادهترین کار جستجو در گوگل باشد. اگر فرصت دارید بد نیست به نمایشگاههای تخصصی صنعت خود هم سر بزنید و از نزدیک با رقبای بالقوه آشنا بشوید. بازدید از شهرکهای صنعتی هم در صورت امکان میتواند راهکار مناسبی باشد. سعی کنید به عنوان مشتری، با رقبا تماس بگیرید و ببینید چکونه با شما برخورد میکنند. آنها را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. وبسایتشان را بررسی کنید. حتی بهتر است با مشتریان آنها هم در ارتباط باشید و از نقاط ضعفشان از دید مشتری آگاه شوید.
نکته مهم این است که رقبا را صحیح شناسایی کنید. بعضی رقبا شاید در محل فعالیت شما خودشان حضور متمرکز نداشته باشند. یا چطور بازار را تحلیل کنیم؟ اینترنتی کار میکنند یا از طریق نمایندگان و همکاران فروششان در بازار مورد نظر شما فعال هستند. به هر حال باید ردپای هر نوع رقیبی را در بازار هدف خود بررسی کنید و برای هر کدام پروفایلی داشته باشید. چند راه ساده برای شناخت رقبا به شرح زیر است:
- فروش کالا و خدمات مورد نظرتان را در گوگل جست و جو کنید تا فروشندگان را شناسایی کنید
- سایتهایی مثل کتاب اول، برترینها و … را بررسی کنید
- نشریات تخصصی و وبسایتهای تخصصی صنعت خود را بررسی کنید و ببینید چه شرکتهایی در آن تبلیغ میکنند
- از مصرفکنندگان نهایی کسب و کارهای فعال این صنعت راجع به برندهای مطرح بپرسیم
گام دوم تحلیل رقبا: در مورد رقبا اطلاعات اولیه کسب کنید
حال که کسب و کارهای فعال و رقیب را شناختید، به اطلاعات اولیهای نیاز دارید تا تحلیلشان کنید. دستیابی به اطلاعات صحیح و معتبر بخش چالشی این مرحله است(چرا که مبنای تحلیل شماست). متاسفانه در برخی از صنایع کشور ما چندان اطلاعات معتبر در دسترس نیست. حتی کسب و کارها خودشان هم از اطلاعات حیاتی مثل سهم بازارشان بیخبر هستند. به هر حال دلیل نمیشود از این موضوع دست بکشید چرا که بدون تحلیل رقبا طرح کسب و کار شما مفهومی ندارد. در موارد زیر شما نیازمند کسب اطلاعات است:
- رقبای شما کدام بخش بازار را مورد هدف قرار دادند؟ (موضوعات جمعیت شناختی که پیشتر بحث شد)
- چرا مشتریان از آنها خرید میکنند؟ (کیفیت بالا، قیمت مناسب و سایر دلایل)
- رقبای شما چگونه نظر مشتریان بالقوه بازار را ترغیب به خرید میکنند؟ آنها چیست؟
گام سوم: جمعآوری اطلاعات تکمیلی در مورد رقبا
هیچ چیز مثل بازدید حضوری رقیب تاثیرگذار نیست. اگر فروشگاه و شعبهای دارد حتما به آنجا سر بزنید. با کارمندان صحبت کنید، کالاهایشان را از نزدیک ببینید. موضوعاتی مثل شیوههای تبلیغاتی، شیوه رفتار با مصرفکننده، تخفیفاتی که ارائه میکنند و امثال اینها در بازدید حضوری بسیار آموزنده است.
میگویند حقیقت سه بعد دارد: آنچه تعریف میکنند، آنچه شنیده میشود و آنچه واقعا هست.
پس از اینکه با رقبای کسب و کارتان ارتباط برقرار کردید و اطلاعاتی دریافت کردید، به سراغ مشتریانشان هم بروید. آنها بعد دوم حقیقت کسب و کار رقیبتان هستند. به طور چطور بازار را تحلیل کنیم؟ مثال رقیبی که شعارش بر مبنای کیفیت است، باید بررسی شود که مشتریانش هم همین عقیده را دارند؟ رقیبی که تلاش میکند ارزان و مقرون به صرفه محصولاتش را عرضه کند چقدر موفق است؟ پاسخ دو سوال مطرح شده را کسی به جز مشتریان نمیتوانند ارائه کنند. شکاف بین ادعای رقیب و خواسته مشتری نیازهای رفع نشده بازار و شاید منبع نوآوری شما باشد. پس از اینکه اطلاعات کافی در مورد رقبا کسب کردید، فرصت به تحلیل رقبا میرسد.
تحلیل رقبا در راستای تحقق اهداف و تصمیمگیری آگاهانه
احتمالا عبارت تحقیق برای تحقیق را شنیده باشید. پروژههای تحقیقاتی متنوعی انجام میشود و فقط اطلاعاتی بدون هدف جمع میشوند. شما که در حال مکتوب سازی طرح کسب و کار هستید، با هدف ورود به بازار تحلیل رقبا انجام دادید.
در نتیجه رسیدن به نتیجه و به کارگیری آن در تصمیمات حائز اهمیت است. یک نکته را فراموش نکنید. شما تحقیق میکنید تا به نتایج جدید برسید و برنامه را به روز رسانی کنید. تحقیق قبل از طراحی استراتژی است. بنابراین استراتژی شما بر مبنای تمایز بر اساس تحقیقات بازار مشخص میشود.
چگونه میخواهید با آنها رقابت کنید؟
اصولا رقبای شما هر کدام بخشی از بازار را بهتر میتوانند متقاعد به خرید کنند. پس برای راحتتر پاسخ دادن سوال بالا باید بدانید آنها کدام بخشهای بازار را ببیشتر هدف گرفتهاند؟ فرض کنید شما کسب و کاری دارید که خدمات شبکه به شرکتها ارائه میکند. خوب است بدانید رقبای شما چه پروژههایی میگیرند و بیشتر به کدام نوع شرکتها خدمات ارائه میکنند. چه خدماتی ارائه میکنند که مشتریان راضی هستند و در چه زمینههایی مشتریان از آنها ناراضی هستند؟
در واقع به دنبال رسیدن به مزیت رقابتی هستیم. با علم بر موضوع بالا میتوانیم مزیت رقابتی کسب و کار را شناسایی کنیم تا مقتدرانه رقابت کنیم.
گام چهارم: تدوین ماتریس مقایسهای رقبا یا CPM
یکی از ابزارهای مفید برای تحلیل رقبا استفاده از ماتریس بررسی مقایسهای رقبا (Competitive Profile Matrix) است. به کمک چنین ابزاری تمامی رقبا در یک نگاه کلی با یکدیگر مقایسه میشوند. همچنین تفاوت و تشابههای کسب و کار شما با آنها نیز مشخص میشود. ماتریس زیر نمونه ساده است. میتوانید به عوامل بررسی وزن هم بدهید تا بر اساس اولویت رقبا امتیاز بگیرند.
نمونه جدول آنالیز رقبا
رقیب 3 | رقیب 2 | رقیب 1 | شرکت من | عوامل مقایسه |
متوسط | بالا | متوسط | بالا | سطح قیمت |
پایین | متوسط | پایین | بالا | کیفیت کالا |
پایین | متوسط | متوسط | بالا | کیفیت خدمات پس از فروش |
متوسط | متوسط | متوسط | – | میزان وفاداری مشتریان |
بله | بله | بله | بله | حضور در فضای آنلاین |
ندارد | دارد | ندارد | بله | بازاریابی شبکههای اجتماعی |
ویزیتوری | تبلیغات ایمی،لیتبلیغات در شبکههای اجتماعی | ویزیتوری | تبلیغات در فضای مجازیویزیتوری | شیوههای تبلیغات |
9 تا 17 | 9 تا 20 | 8 تا 18 | 8 تا 17 | ساعت کاری |
پیشنهاد میکنیم از عناصر آمیخته بازاریابی و عوامل موفقیت در صنعت (مثل سهم بازار، سرعت رسیدگی به خدما، تعداد شرکای بیرونی و … ) استفاده کنید. به جای توضیح کیفی مثل قیمت بالا یا میزان وفاداری مشتریان متوسط، میتوانید از طیفهای عددی استفاده کنید. به طور مثال در طیف 1 تا 5 نمره بدهید. 1 نشاندهنده کمترین و 5 نشاندهنده بیشترین امتیاز است.
سوالات پیشنهادی که در مورد هر رقیب باید پاسخ داده شود:
ماتریس CPM ابزاری است که مقایسه بین رقبا را ساده میکند. اما مواد اولیه این ماتریس اطلاعات و سوالاتی هست که در مورد هر رقیب وجود دارد. پیشنهاد میشود تمام عوامل 7P را در این ماتریس لحاظ کنید. هم از مدلی اثبات شده جهت تحلیل کسب و کارشان استفاده کردید و هم اطلاعات اساسی را در اختیار دارید. در اینجا زمانی که کسب و کارتان را با آنها مقایسه میکنید احتمالا خودتان کسب و کارتان را راهاندازی نکردید. آنچه قرار هست اجرا کنید و میخواهید به آن برسید را ثبت کنید:
- نام شرکت و محصولاتش چیست؟
- ویژگیهای محصول و خدماتش چیست؟
- رنج قیمتی محصولاتش چگونه است؟ سیاستهای تخفیفی به چه شکل است؟
- نقاط قوتش چیست؟
- نقاط ضعفش چیست؟
- اهداف اصلیاش چیست؟ (افزایش سهم بازار؟ تولید محصولات جدید؟ ارائه محصولات ارزان؟ ورود به بازارهای جدید؟)
- از چه رسانهها و شیوههای تبلیغات و بازاریابی استفاده میکنند؟
- چگونه میتوان مشتریانشان را متقاعد کرد تا از شما خرید کنند؟
- چگونه با شما رقابت میکنند؟ نسبت به حضور شما در بازار چه واکنشی نشان میدهند؟
- کانالهای توزیع و فروشش به چه شکل است؟ (فروش مستقیم؟اینترنتی؟ فروش از طریق نمایندگان؟)
- چند سال است که در بازار حضور دارد؟
- در حال رشد و توسعه بازار خود هستند یا در حال عقب نشینی هستند؟
- اگر از بازار خارج شوند چه فرصتی برای شما ایجاد میشود؟
- منابع انسانی رقیب چه افرادی هستند؟ چه تخصصهایی دارند؟ مدیرانشان چه سابقهای دارند؟ چه ارتباطات استراتژیکی دارند؟
سخن آخر
ما به دنبال رسیدن به مزیت رقابتی هستیم و بدون مزیت رقابتی، ماندن در بازار سخت است. از همین رو صنعت و رقبا را پایش میکنیم تا همواره مزیت رقابتی داشته باشیم و از مزیت رقابتی رقبا نیز آگاه باشیم. در این مقاله مسیر تحلیل رقبا به شکل ساده بررسی شد. از شما میخواهیم کمی در مورد صنعت خود واکاوی کنید و اطلاعات مورد نیاز را در یک فایل ذخیره کنید. احتمالا کنار هم گذاشتن بخشهای مختلف اطلاعات تصویر جالبی از رقبا به شما ارائه کند. میتوانید از مقالات زیر برای کسب اطلاعات بیشتر استفاده کنید:
از نظر شما چه مدل، الگو و اطلاعات مهم دیگری هست که در تحلیل رقبا میتوانیم استفاده کنیم و از آن در تحلیل رقبا بهره ببریم؟
آنالیز بازارهای صادراتی
پس از بررسی عوامل کلان در کشورهای اولیه که موردنظر شرکت قرار داشتند، باید چند کشور بهعنوان اولویتهای بالاتر برای ورود انتخاب شوند. بهعبارتدیگر خروجی گام نخست، باید چند کشور مستعد برای ورود به بازار آن باشد. برای بررسی شرایط بازار کشورها در صادرات باید عوامل زیر را در نظر گرفت:
شرایط اقتصادی:
اقتصاد بهصورت خطی حرکت نمیکند بلکه حرکتی سینوسی دارد. بهعبارتدیگر شرایط اقتصادی کشورها با پستیوبلندی روبرو میشود. طبیعی است شرایط اقتصادی بر عملکرد کسبوکارها تأثیر میگذارد. لذا لازم است کسبوکارها قبل از ورود به بازار جدید، بدانند که اقتصاد در چه شرایطی به سر میبرد. بهطورکلی یک دوره کامل اقتصادی شامل 4 مرحله است: شکل 5-4 دوره اقتصادی
1- رکود اقتصادی :
در دوران رکود نشانههای بد شدن شرایط اقتصادی بهمرور روشن میشود و درصورتیکه دولت نتواند آنها را مهار کند، رکود بیشتر شده و درنهایت به بحران تبدیل میشود. دوران زمان مناسبی برای سرمایهگذاری و ورود به بازارهای جدید نیست، چراکه رکود موجب کاهش تقاضای کل میشود و درزمانی که شرکت قصد بهرهبرداری از سرمایهگذاری را دارد، مشتری کافی برای محصولات جدید وجود ندارد. لذا شرکتها باید توجه داشته باشند که نباید در زمان رکود وارد بازارهای جدید بشوند.
2- بحران اقتصادی:
در صورت طولانی شدن رکود و عدم توانایی دولت در مهار آن، اقتصاد وارد بحران میشود. در این دوران بسیاری از کسبوکارها ورشکست شده و کارگران و کارفرمایان زیادی درآمد خود را از دست میدهند. به همین دلیل مصرف و تقاضای کل بهشدت کاهش مییابد. طبیعی است در این دوران سرمایهگذاری و برنامهریزی برای ورود به بازار جدید منطقی نیست. البته باید توجه داشت نرخ بهره و هزینه نیروی کار در این دوران بسیار پایین است به این معنی که هزینه تولید در آن کشور پایین است از طرفی تقاضا بسیار محدود بوده و ورود شرکتهای خارجی منطقی نیست. حتی ممکن است دولتها نسبت به واردات در این دوران دید منفی داشته چطور بازار را تحلیل کنیم؟ باشند و تلاش کنند از تولیدات داخلی خود حمایت نمایند.
3- بهبود اقتصادی :
بحران اقتصادی بالاخره پایان خواهد یافت. زمانی که وضعیت اقتصادی رو به بهبود گذاشت، بهمرور تقاضا افزایش یافته و شرکتها میتوانند محصولات خود را راحتتر به فروش برسانند. این دوران بهترین زمانبرای شروع یک سرمایهگذاری جدید است. طبیعی است از زمان تصمیمگیری برای سرمایهگذاری جدید تا زمان بهرهبرداری، فاصله زمانی بسته به نوع سرمایهگذاری، وجود خواهد داشت. درصورتیکه کسبوکار بهموقع عمل کند میتواند در زمان رونق، از سرمایهگذاریهای خود بهرهبرداری نماید. کسبوکارها بهتر است در این زمان وارد بازار جدید شوند تا در زمان رونق بیشترین استفاده را برده و وضعیت خود را در بازار تثبیت نمایند.
4- رونق اقتصادی : بهترین دوران اقتصادی، دوران رونق است. در این دوره تقاضا در بالاترین سطح بوده و فروش کسبوکارها حداکثر است. در دوره رونق معمولاً کسبوکارهای مختلف بودجه بازاریابی خود را افزایش میدهند و کسبوکارهای جدید متولد میشوند. افزایش تقاضا فرصت خوبی برای ورود فعالان خارجی نیز هست. بهعبارتدیگر دوره رونق برای ورود به بازار، زمان مناسبی است چراکه به دلیل بالا بودن تقاضا احتمال موفقیت محصول یا خدمت افزایش مییابد. بااینوجود دوره رونق باوجود بالاتر بودن تقاضا نسبت به دوره بهبود، رقابت نیز شدیدتر است.
حجم یا میزان تقاضا:
یکی از حیاتیترین موضوعات در هنگام انتخاب یک بازار، بررسی میزان تقاضا است. اساساً تقاضا یکی از مفاهیم اساسی در بازاریابی است. منظور از تقاضا در ادبیات بازاریابی، درخواست همراه باقدرت خرید است.
تقاضا= خواسته + قدرت خرید
تخمین میزان تقاضا، پایه تمامی برنامههای بازاریابی اجراشده در بازار خواهد بود. معمولاً سازمانهای دولتی مانند بانک مرکزی کشورها و نهادهای مرتبط با امر بازرگانی مانند وزارتخانهها، اقدام به ارائه گزارشاتی در این خصوص مینمایند. در این گزارشات میزان تولید داخلی و واردات از یک محصول مشخص ارائه میشود و یا میزان تقاضا در صنایع گوناگون به تفکیک ارائه شود. مشخص است که تقاضای بالا میتواند یک عامل مهم در جذابیت بازار باشد.
موضوع دیگر در بررسی میزان تقاضا، روند تقاضای چند سال اخیر در کشور مربوطه است. صعودی، نزولی و یا ثابت بودن این روند میتواند یک عامل مهم برای انتخاب بازار هدف باشد. اصولاً بازاری که تقاضا برای آن رو به نزول است، گزینه مناسبی برای ورود نیست. در بازارهای نزولی، رقابت شدید میشود، کسبوکارهای ضعیف حذف میشوند و شرکتهای بزرگ و اصلی بهمرور تضعیف میشوند. در مقابل بازارهایی که تقاضا در آنها رو به رشد است، بازارهای جذابی بهحساب میآیند. فضا برای تصاحب سهم بازار در این بازارها معمولاً بهتر است. به هر شکل توجه به روند تقاضا میتواند دید خوبی به شرکتهای متقاضی ورود به بازار نماید.
پیشبینی وضعیت اقتصادی کوتاهمدت و بلندمدت کشور:
هرچند توجه به روند تقاضای گذشته میتواند تا حدودی به پیشبینی شرایط آتی کمک نماید، لکن برای آگاهی از وضعیت آینده اقتصاد و بازارهای مختلف یک کشور میتوان به گزارشات اقتصادی منابع معتبر بینالمللی و داخلی نیز توجه کرد. این منابع با بررسی و تحلیل شرایط داخلی و بینالمللی کشورها، اقدام به پیشبینی شاخصهای اصلی کشورها مینمایند. معمولاً این گزارشات بر اساس دادههای چطور بازار را تحلیل کنیم؟ ارائهشده نهادهای رسمی داخل کشورها است. بااینوجود کسبوکارها میتوانند اطلاعات و تحلیلهای روشنگری را از طریق این نهادهای بینالمللی بدست آورند. معمولاً این گزارشات بهراحتی از طریق سایتهای این نهادها در اختیار عموم قرار میگیرد.
گرایش مردم به کالاهای خارجی:
موضوع دیگری که باید موردتوجه قرار گیرد، گرایش مردم به استفاده از محصول خارجی است. همچنین دیدگاه مردم نسبت به کشورهای خارجی نیز باید موردتوجه قرار گیرد. برای مثال ممکن است مردم یک کشور بنا به دلایل مختلف نسبت به محصولات یک کشور دیدگاه منفی داشته باشند.
برای دریافت یک ایده اولیه از گرایش مردم یک کشور به کالای خارجی میتوان از گزارشهای گمرکات کشورها در خصوص میزان واردات محصول موردنظر استفاده نمود. در این گزارشات معمولاً میزان واردات هر محصول به تفکیک کشورهای مبدأ ارائهشده است. درصورتیکه میزان واردات نسبت به میزان تقاضا، حجم قابلتوجهی را داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت مصرفکنندگان با استفاده از محصولات خارجی مشکلی ندارند.
بررسی سودآوری شرکتهای مشابه:
عامل دیگری که میتواند به شرکتها برای تصمیم به ورود به یک بازار بینالملل جدید کمک کند، بررسی میزان سودآوری سایر شرکتهای مشابه در آن بازار است. البته دستیابی به ارقام دقیق ممکن است برای شرکتهایی که در خارج از بورس و نهادهای تأمین مالی به فعالیت میپردازند سخت باشد. در این شرایط میتوان به روند رشد این شرکتها توجه کرد. برای مثال برآورد تعداد کارکنان، فروش، سطح پوشش، و . میتواند نشانهای از میزان سودآوری یک شرکت باشد. بااینحال بهتر است شرکت در این زمینه دقت بیشتری به خرج داده و اطلاعات دقیقی بدست آورد. چراکه میزان سود، فروش، و ساختار مالی شرکتهای مشابه میتواند تأثیر زیادی در تصمیمگیری برای ورود به یک بازار جدید بینالمللی داشته باشد.
راه های کسب درآمد از بازارهای مالی و شیوه فراگیری دانش آن چگونه است؟
امروزه با گسترش بازار های مالی و همچنین رشد فناوری ارتباطی و فراگیر شدن اینترنت، دسترسی افراد به بازارهای مالی ساده و سریع گشته است.این امر از طرفی یک مزیت فوق العاده برای کسب درآمد می باشد و از طرفی یک خطر بالقوه برای افرادی می باشد که علم تجارت در این بازار ها را ندارند.
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
بازارهای مالی باتوجه به ساختاری سود سازی که دارند بسیار جذاب می باشند و همین امر باعث می گردد برخی افراد برای کسب سود بدون داشتن علم کافی در این زمینه قمارگونه دست به معامله بزنند و دچار شکست ها و ضررهای سنگینی شوند.
برای ورود به بازار های نیاز به یادگیری چه علومی داریم
برای اینکه با چشم باز وارد یک بازار مالی شویم و بتوانیم از آن بازار مالی کسب سود کنیم نیاز است موارد زیر را بیاموزیم.
- آشنایی با ساختار کلی بازار مالی مورد نظر : به عنوان مثال اگر قصد معاملهدر بازار بورس تهران را داریم باید با مفاهیم پایه بورس آشنایی داشته باشیم.
- آشنایی با مدیریت سرمایه : این موضوع به ما کمک می کند تا در معاملات خود با سرمایه ای مناسب وارد شود تا اینگونه سود های ما افزایش یابد و ضرر های معاملات منطقی و قابل تحمل گردد.
- روانشناسی معامله : بسیاری از افراد با اینکه تحلیلگر خوبی هستند و علم کافی در مورد بازار و شیوه معامله در بازار مورد نظر خود را دارند، ولی چون نمی توانند بر احساسات خود فائق آیند معمولا در معاملات شکست می خورند. روانشناسی معامله به معامله گر کمک می کند تا بتواند معاملاتخود را با تسلط یافتن بر احساسات به پیروزی های شیرین بدل گرداند.
- تحلیل تکنیکال : معمولا بیشتر معامله گران در بازار، معاملات خود را به صورت روزانه یا چند روزه و کوتاه مدت انجام می دهند به همین منظور باید علم تحلیل تکنیکال داشته باشند تا بتوانند حرکات قیمت را در بازه های کوتاه مدت تشخیص داده و بتوانند با نوسانگیری روزانه و یا چند روزه سود های شیرینی را نسیب خود سازند.
- تحلیل بنیادی : شرکت های حقوقی و افرادی که قصد معاملات بلند مدت را دارند، نیاز می باشد علاوه بر تحلیل تکنیکال به بنیاد سهم و آینده مالی شرکت مربوطه نیزآگاهیی داشته باشند ،علم تحلیل بنیادی این امکان را به تحلیلگر می دهد تا بتواند آینده سهم مورد نظر را از نظر بنیادی مورد تحلیل قرار دهد.
از چه راه هایی علوم مرتبط با بازارهای مالی را بیاموزیم
چند راه متداول برای آموختن علم معامله گری در بازارهای مالی وجود دارد.که در ادامه به شرح آنان می پردازیم.
- تحصیل در رشته های دانشگاهی مرتبط با بازارهای مالی.
- شرکت در کلاسهای آموزشی خصوصی برای یادگیری تحلیل ومعامله گری .
- شرکت در کلاسهای آنلاین و یادگیری از طریق فیلم های آموزشی که پیشنهاد من برای کاربران این گزینه می باشد زیرا با کمترین هزینه می توانیم بهترین آموزش های را کسب کنیم و خوشبختانه موسساتزیادی در این زمینه در ایران فعال هستند که به عنوان مثال یکیاز بهترین های آنها سایت فرادرس می باشد که تقریبا در تمامی رشته ها دارای آموزش های آنلاین می باشد و در حوزه بازارهای مالیتقریبا تمامی آموزش ها در این خصوصرا پوشش داده است.
عوامل موفقیت در بازار های مالی چیست ؟ و چرا بسیاری از افراد در بازارهای مالی با توجه به داشتن دانش کافی موفق نیستند.
این موضوع می تواند دلایل بسیاری داشته باشد که هر کدام از آنها به تنهایی می تواند نتیجه یک معامله را به شکست منتهی کند.
- نداشتن استراتژی معاملاتی : استراتژی معاملاتی باعث ایجاد ثبات در شیوه معامله افراد و در نتیجه اصلاح معایب استراتژی و بهبود نتایج معاملات به مرور زمان می شود، به عنوان مثال برخی افراد فقط بر روی گروه سهامی خاصی معامله می کنند مثلا گروه پالایشی ها یا برخی افراد در فارکس فقط بر روی طلا معامله انجام می دهند یا برخی از افراد برای تحلیل فقط از پرایس اکشن استفاده می کنند، در واقع استراتژی باعث تسلط آنها بر معاملاتشان شده و احتمال موفقیت آنها را افزایش میدهد.
- نداشتن تسلط بر روی احساسات : یکی از عوامل موفقیت در معاملات توانای معامله گر برای کنترل احساسات می باشد زیرا اگر فرد بهترین استراتژی را داشته باشد ولی نتواند بر احساسات خود فائق آید معاملات خود را در شرایط خوب با ضرر خواهد بست. چون عدم کنترل بر احساسات باعث می شود فرد نتواند به استراتژی معاملاتی خود پایبند بماند.
- نداشتن مدیریت سرمایه : عدم رعایت مدیریت سرمایه نیز به تنهایی می تواند سرمایه معامله گر را به باد دهد.معامله در بازارهای مالی یک سری اصول مهم دارد که حتما باید رعایت شود در غیر این صورت ریسک معامله در بازارهای مالی بسیار بالا خواهد رفت، این موضوع را در نظر داشته باشید که کلا معامله در بازارهای مالی پر ریسک می باشد و عدم رعایت مدیریت سرمایه این ریسک ذاتی بازار را چندین برابر خواهد کرد. به عنوان مثال چند موردی که جزء اصول اولیه مدیریت سرمایه در بازارهای مالی است را در اینجا ذکر می کنیم :
- با پول قرض و وام نباید وارد بازار های مالی شویم.
- پولی باید وارد بازارهای مالی شود که نیاز اصلی ما نباشد .
- هیچ گاه در یک معامله نباید بیش از پنج در صد سرمایه ریسک کرد.
- نباید کل سرمایه خود را درگیر یک معامله کرد .
- نباید پول فروشماشین،زمین و مسکن مورد نیاز خود را به بازار پر ریسک مالی وارد کرد.
- طمع : همواره طمع یکی چالش های بشریت بوده، حس طمع که خداوند در نهاد انسان قرار داده به ذاته بد نیست و یکی از عوامل مهم در حرکت و پیشرفت بشریت می باشد. اما همین طمع اگر کنترل نشود می تواند باعث نابودی انسان گردد، به عنوان مثال در بازار بورس ایران فردی سهمی را برای کسب ده درصد سود خریداری می کند، بازار رشد کرده و سهممورد نظر ده درصد سود ساخته ولی سهم همچنان صف خرید می باشد. وقتی فرد حد سود نداشته باشد و به آن پایبند نباشد و طمع خود را کنترل نکند برای کسب سود بیشتر سهم را به فروش میرسانند همین عامل باعث میگردد تا روز بعد ناگهان بازیگران اصلی، سهام خود را به فروش رسانند و فرد در صف فروش گیر کند در این صورت علاوه بر اینکه فرد سود نکرده حتی ممکن است دچار ضرر نیز بشود.
- رعایت حد ضرر : یکی از عوامل شکست افراد در معاملات عدم رعایت حد ضرر می باشد که خود رعایت نکردن حد ضرر ریشه در نداشتن استراتژی منسجم و پایبند نبودن به استراتژی می باشد، که خود عدم پایبندی به استراتژی نیز ریشه در عدم کنترل فرد بر روی احساسات خویش می باشد. حد ضرر باعث می گردد ضرر های فرد کنترل شود و در واقع خود رعایت حد ضرر به گونه ای مدیریت سرمایه نیز می باشد .
فراگیری دانش معامله گری در بازارهای مالی و رسیدن به کسب درآمد کافی در این زمینه امروزه بسیار آسان گشته و فقط نیاز دارد که فرد بخواهد که یاد بگیرد، با توجه به گسترش فناوری اطلاعات در کمترین زمان بهترین آموزش ها و دوره های آنلاین در دسترس وی خواهد بود. و حتی برای یادگیری این دانش نیاز به خارج شدن از منزل نیز نخواهد داشت . در اینترنت دوره های رایگان و پولی ارزشمندی وجود دارد که فرد با صرف وقت کمی و در برخی مواقع هزینه های بسیار ناچیزی می تواند به بهترین آموزش ها و علوم روز دسترسی پیدا کند در ایران نیز سایتهای زیادی در این زمینه فعالیت دارند مانند سایت فرادرس که در زمینه علوم مختلف از جمله بازارهای مالی و رشته های مختلف دانشگاهی آموزش های ارزشمند خوبی از بهترین اساتید کشور را دارا می باشد.
امروزه شما برای رسیدن به قله های موفقیت و آرزوهای خود تنها چند قدم فاصله دارد و آن چند قدم موارد زیر می باشد
امیدوارم با انتخاب درست و اراده ای قوی تمام قله های آرزوهای خود را فتح کنید.
نویسنده : مصطفی اجارستاقی
کاربران عزیز از همراهی شما بسیار سپاسگزارم ،لطفا برای بهبود کیفی مطالب سایت هوش فعال دیدگاه های ارزشمند خود را با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما