فرمول سرمایه در گردش


نرخ تنزیل چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

نرخ تنزیل (Discount rate) می‌توان به زبان ساده به این صورت که مقدار نرخ تنزیل درواقع میزان افتی است که ارزش یک سرمایه در طول زمان نسبت به ارزش امروز آن تجربه می‌کند، تعریف کرد. در این مقاله از اکو ساختمان در ابتدا به تعریف نرخ تنزیل پرداخته‌ایم و در ادامه درباره متغیرهای آن و پارامترهای مؤثر بر آن صحبت شده است.

تنزیل چیست؟

تنزیل در حقیقت روشی است که برای تخمین زدن ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در دوره‌های زمانی مشخصی در آینده قابل دریافت و دسترسی هستند، استفاده می‌شود. پایه تئوری و منطق این روش بر این حقیقت استوار است که «هر یک ریال امروز، بیشتر از یک ریال فردا ارزش دارد.»

دلایل مختلفی که ازاین‌بین می‌توان به وجود تورم، استهلاک دارایی، قانون‌گذاری‌های جدید، هزینه نگهداری پول و دیگر موارد ازاین‌دست اشاره کرد؛ بر حق بودن این ادعا کامل واضح به نظر می‌رسد. از سوی دیگر می‌توان این‌طور توضیح داد که تنزیل راهی برای به‌روز کردن ارزش پولی است که در آینده می‌توانیم آن را به دست آوریم.

نرخ تنزیل چیست؟

حالا که با مفهوم تنزیل آشنا شدیم، در ادامه به نرخ تنزیل که موضوع اصلی این مقاله است و همینطور مشخصه‌ای است که در مطالعات امکان سنجی و طرح‌های توجیهی به آن توجه می‌شود، پرداخته می‌شود.

با توجه به این که هزینه‌های مربوط به هر پروژه در طول سال‌های مختلفی انجام می‌شود و همچنین درآمدهای مربوط به آن سرمایه گذاری هم در طول سال‌های مختلف تحقق یافته و به دست می‌آید. نتیجه می‌شود که خواسته یا ناخواسته، اختلاف زمانی میان هزینه‌ها و درآمدها به وجود می‌آید. در واقع همین اختلاف زمانی است که نهایتاً باعث می‌شود، ارزش واقعی هر واحد پول برای انجام هزینه‌ها و یا درآمد به دست آمده در هر دو سال مختلف با هم در ارزش، اختلاف داشته باشد.

درصورتی‌که یک سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزیل یا به عبارت دیگر حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR) در واقع همان نرخی است که با استفاده از آن می‌توانیم ارزش واقعی هزینه‌هایی که در سال‌های مختلف انجام شده‌اند و یا درآمدهایی که در سال‌های مختلف به دست آمده‌اند را در آن سالی که به عنوان سال مبنا تعریف کرده‌ایم، محاسبه کنیم.

با توجه به توضیحات بالا می‌توان نرخ تنزیل را به‌صورت نرخی که افراد، شرکت‌ها و یا بخش عمومی مایل‌اند تا هزینه‌ها و منافع موجود را با هزینه‌ها، در آینده معاوضه کنند تعریف کرد. این موضوع ریشه در ماهیت تنزیل دارد که به هزینه فرصت سرمایه و قابلیت آن در انجام سرمایه‌گذاری و کسب سود بازمی‌گردد.

درواقع تنزیل فرایندی مالی است که مبنای تحلیل بین زمانی در حوزه‌های مالی و اقتصادی قرار می‌گیرد. بدین صورت که با تبدیل مقادیر ریالی هزینه‌ها و عایدی‌ها در مقاطع زمانی مختلف به ارزش حال و یا بالعکس، این مقادیر را با یکدیگر مقایسه می‌کند.

نرخ تنزیل در بازار مسکن را می‌توان اینگونه تفسیر کرد. فردی را در نظر بگیرید که با رونق گرفتن بازار مسکن مقداری از سرمایه خود را از بازار بورس و سپرده‌های بانکی به بازار مسکن منتقل می‌کند. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری با رشد قیمت مسکن در سال‌های آینده، ثابت ماندن نرخ‌های بهره بانکی، با رکود مواجه شدن بازار بورس و استهلاک مسکن و کاهش ارزش پول رایج می‌توان بسیار کمتر از زمانی باشد که فرد سرمایه خود را در بانک یا در بازار بورس سرمایه گذاری کرده بود. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری کاهش پیدا می‌کند و به اصطلاح سرمایه گذاری اقتصادی به نظر می‌رسد.

نرخ تنزیل بر اساس منطق نرم افزاری

نرخ تنزیل (Discounting Rate) یا همان هزینه سرمایه (Cost of Capital)، برای آورده هر سرمایه گذار (Equity Capital) در هر پروژه و طرحی به طور اختصاصی و به تناسب سطح ریسک آن پروژه تعیین می‌شود. به این شکل که هر چقدر سطح ریسک مربوط به یک پروژه یا طرح بیشتر باشد، نرخ تنزیل که در واقع نشانگر حداقل سطح بازدهی مورد انتظار است، به همان نسبت افزایش پیدا می‌کند.

جدول نرخ تنزیل

در جدول زیر ارزش ۱۰۰۰ ریال طی سال‌های متفاوت با نرخ تنزیل جداگانه آمده است. در این جدول، نوسان نرخ تنزیل در کنار نوسان دوره زمانی که موجب تغییر ارزش حال محاسبه شده، دیده می‌شود. در جدول نرخ تنزیل اهمیت دو عنصر زمان و نرخ را در فرایند تنزیل خاطرنشان می‌کند؛ به این صورت که نتیجه تنزیل از این دو عنصر تبعیت می‌کند، لذا هرگونه لغزش در تعیین نرخ تنزیل از سوی محقق و تحلیلگر می‌تواند در نتیجه گزارش‌ها و تحلیل‌های مرتبط بر آن تأثیرگذار باشد.

فرمول نرخ تنزیل

پایه و اساس تجزیه و تحلیل‌های مالی درک مفهوم این جمله است که هر رقم پیش بینی نشده برای جریانات نقدی در سال‌های آینده برابر یک سرمایه گذاری با نرخ سود سالانه در زمان حال است. در تجزیه و تحلیل‌های مالی برای حذف عامل زمان در محاسبات، ارزش جریانات نقدی که در سال‌های آینده کسب می‌شود با استفاده از ضریب تنزیل (i+1) به ارزش روز تبدیل می‌شود.

معمولاً نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینه‌ها و درآمدهای پیش بینی نشده برای سال‌های آتی طرح مورد استفاده قرار می‌گیرد، معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) به اضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری است.

نرخ تنزیل که از آن می‌توان به عنوان یک استاندارد شاخص مالی نام برد، تابعی از زمان، مکان و صنعت مورد بررسی است و در شرایط مختلف با در نظر گرفتن مجموع موارد تأثیر گذار بر آن تعیین و در محاسبات از فرمول زیر محاسبه می‌شود.

نرخ تنزیل در ایران

نرخ تنزیل در طرح‌های سرمایه گذاری در ایران با استفاده از فرمولی که در بالا به آن اشاره شده برآورد می‌شود.

(Rf) در این فرمول برابر نرخ سود اوراق مشارکت ارزی و همینطور تسهیلات صندوق توسعه ملی در بخش انرژی است که برابر ۸ درصد است.

(RPm) با توجه به معادله چهار این مؤلفه نرخ بازدهی اوراق بهادار در بازار بورس تهران است که طی آمار مربوط به ۵ سال گذشته ۲۴ درصد بوده است.

برای به دست آوردن نرخ تنزیل در محاسبات دلاری رقـم ۲۴ درصـد را پـس از کسـر تـورم داخلـی (طبـق اعـلام بانـک مرکـزی میـانگین نـرخ تـورم ایـران طـی ۵ سـال گذشـته ۲۰ درصـد بـوده اسـت) و اضـافه نمـودن نـرخ تـورم امریکـا (بـه دلار ۲) (درصد طی ۵ سال گذشته ۸ از) درصد نرخ بهره بـدون ریسـک کـم می‌کنیم. بـا انجـام ایـن محاسـبه میـزان حاشـیه سـود بازار معادل منفی ۲ درصد خواهد بود.

(RPi) به دلیل عـدم وجـود اطلاعـات شـفاف در خصـوص میـزان بـازدهی سـرمایه گـذاری در بخـش بالادسـتی نفـت و گـاز در ایـران، حساسـیت سـنجی ایـن متغیـر بـا اعمـال دامنـه تغییرات مثبت و منفی ۳ درصد انجـام گرفتـه اسـت. بـا تقریبـی معـادل ۳ درصـد بالاتر و پایین‌تر از بازدهی بازار در نظر گرفته شده است.

(RP) بـا در نظـر گـرفتن ارقـام رتبـه بنـدی ریسـک اعتبـاری کشـورها و مقایسـه کشـورهایی بـا اقتصـاد مشـابه ایـران رقم (CRP) برای ایران، معادل ۷ درصد برآورد می‌گردد. (i) بــا توجــه بــه ارقــام فــوق بــا در نظــر گــرفتن (RP) معــادل ۳ درصــد، رقــم نــرخ طبــق معادلــه (۳) تنزیــل برابــر اســت.

بــدیهی اســت در صــورت لحــاظ رقــم (RPi) رقم تنزیل به ترتیب معادل ۱۳ و ۱۰ درصد خواهد بود.

تفاوت نرخ تنزیل با نرخ بهره

نرخ تنزیل در بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است زیرا به وسیله آن می‌توان ارزش آتی شرکت‌ها را بر اساس وجوه نقد آن در آینده تخمین زد. نرخ بهره با ریسک به دست آمدن جریان وجوه نقد آتی رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه ریسک به دست آمدن وجوه نقد آتی بیشتر باشد نرخ تنزیل نیز بزرگ‌تر است.

سخن آخر

بــا در نظــر گــرفتن شــرایط کنــونی بــه لحــاظ نــرخ بهــره ارزی، نــرخ تــورم داخلــی، نــرخ بــازدهی بــازار و ریســک اعتبــاری ایــران، نــرخ تنزیــل جهــت محاســبه ارزش فعلــی خــالص طرح‌های سرمایه‌ای، در محــدوده ۱۰ تــا ۱۶ درصــد بــرآورد می‌شود. بــدیهی اســت در صــورت تغییــر شــرایط بــه لحــاظ اقتصــادی، سیاســی و … کــه منجــر بــه تغییــر در هــر یــک از اجــزای محاســبه نــرخ تنزیــل در فرمــول بالا گــردد، رقــم نــرخ تنزیــل تغییر خواهد نمود.

تصمیمات سخت را برای خود آسان کنید + راه حل

فرمول ساده کردن تصمیمات سخت در زندگی ۱. روش حرکت سریع به جلو نحوه به‌‌‌‌کارگیری این روش نمونه روش اول: ترک شغل، حالا یا بعدا؟ ۲. روش چشم‌‌‌انداز ایدئال نحوه‌ به‌کارگیری این روش ۳. روش قلب نحوه به‌‌کارگیری این روش نمونه روش سوم: دوستی مجدد با کسی که به شما خیانت کرده است مجدد با او رابطه برقرار کنید؛ ختم کلام فرمول ساده کردن تصمیمات سخت در زندگی

به گزارش اقتصاد آنلاین، آیا روشی معمول را انتخاب می‌‌‌کنید که نیازهای همه را برآورده می‌کند؟ آیا خواسته‌‌هایتان را فدای دیگران می‌کنید؟ آیا روشی را انتخاب می‌‌‌کنید که منطقی‌‌‌ترین راه به نظر می‌رسد؟ اگر کاملا مطمئن نباشید چه؟ همه ما کم‌وبیش این وضعیت بغرنج را تجربه کرده‌ایم و از خودمان پرسیده‌ایم چگونه در دوراهی تصمیم بگیریم.

بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان

در این مقاله، ۳ روش تصمیم‌‌گیری را معرفی می‌کنیم که هنگام هر تصمیم‌گیری دشواری بتوانید از آنها استفاده کنید.

دارید کدام گزینه را برای یک سال آینده خود انتخاب کنید؟ چرا؟

اگر دوست داشتید،‌ تمرین بالا را در دو چارچوب زمانی دیگر هم تکرار کنید، یعنی ۳ سال دیگر و ۵ سال دیگر. باز هم باید به همین گزینه فعلی برسید. اگر نرسیدید،‌ باید دنبال دلیلش بگردید.

نمونه روش اول: ترک شغل، حالا یا بعدا؟

بزرگ‌‌ترین تصمیمی که من در اواسط دهه سوم زندگی‌ام باید می‌گرفتم این بود که:

فوری از شغل فعلی‌ام کناره‌‌گیری کنم تا علایق خودم برای کمک به رشد دیگران را دنبال کنم؛

قبل از استعفا ۲ سال دیگر کار کنم تا پس‌‌انداز بیشتری داشته باشم.

اولین گزینه‌ من را راضی می‌‌کرد، زیرا می‌‌توانستم فوری دنبال خواسته‌‌‌های خود بروم. گزینه دوم از نظر وضعیت مالی آرامش ذهنی بیشتری به من می‌داد، زیرا انتظار نداشتم هنگام شروع کسب‌‌و‌کار خودم درآمدی داشته باشم.

قادر به تصمیم‌‌گیری نبودم، زیرا هر دو گزینه مزایا و معایبی داشتند. هر یک به روشی به من کمک می‌‌کردند به خواسته‌‌هایم برسم. زمانی که خود را در یک سال آینده تصور کردم، فوری پاسخ را یافتم، ترک کار و دنبال‌کردن تمایلات. ذره‌‌ای تردید در این تصمیم وجود نداشت.

دلیلم این بود که اگر دنبال خواسته‌‌هایم می‌‌رفتم و بعد از یک، دو یا حتی سه سال پیشرفت کمی داشتم، باز هم بهتر از ماندن در شغل فعلی بود. هر روزی که به آن کار ادامه می‌دادم به‌معنی تأخیر بیشتر تحقق رؤیاهایم بود.

من با مرور آینده توانستم خودم را از آن وضعیت رها کنم و تصمیم دقیق‌‌تری بگیرم. ممکن است چیزهایی که در بازه زمانی ۳ تا ۶ماهه مهم به نظر می‌‌رسند، در بازه ۱ تا ۵ساله اهمیت خود را از دست بدهند. به همین دلیل توانستم تشخیص بدهم که چه چیزی فرمول سرمایه در گردش برایم اهمیت بیشتری دارد.

۲. روش چشم‌‌‌انداز ایدئال

آلبرت اینیشتین می‌‌‌گوید: «هیچ مسئله‌‌ای در همان سطحی که ایجاد شده است حل نخواهد شد.» اگر قصد دارید مشکل فعلی خود را حل کنید، به چارچوب ذهنی متفاوتی نیاز دارید، به ذهنیت فردی که به چشم‌‌انداز ایدئال شما دست یافته است. این همان چیزی است که آن را روش چشم‌‌انداز ایدئال می‌نامیم.

نحوه‌ به‌کارگیری این روش

۱. تصمیمی را که هم‌‌اکنون با آن مواجهید در نظر بگیرید. (می‌توانید تصمیم تمرین قبلی را در نظر بگیرید.)

۲. درباره چشم‌‌انداز ایدئال مربوط به این جنبه از زندگی فکر کنید.

۳. تصور کنید اکنون در موقعیت ایدئالِ مدنظرتان قرار دارید. در چنین موقعیتی چه خواهید کرد؟

نمونه روش دوم: خودم سرمایه‌‌گذاری کنم یا با دوستم شریک بشوم؟

فرض کنید دوست صمیمی شما کسب‌و‌کار جدیدی راه‌ انداخته و از شما دعوت کرده است که به او بپیوندید. شما هم در همان زمان در حال راه‌انداختن کسب‌و‌کار خود هستید.

با هر انتخاب، زمان زیادی از شما گرفته خواهد‌شد و مدیریت هم‌زمان هر دو کار مشکل خواهد‌ بود. با استفاده از این روش، چشم‌‌انداز ایدئال را برای شغل خود انتخاب می‌‌کنید. وقتی چشم‌‌اندازی اید‌ئال برای کار خود داشته باشید، واضح است که درخواست دوست‌‌تان را رد و روی کسب‌وکار خود تمرکز می‌‌کنید.

اگر فرصت همکاری با دوست‌‌تان برای شما وسوسه‌برانگیز باشد، باید از تحقق رؤیای خود منصرف شوید. شما می‌‌دانید که موفقیت، فرصت‌های یادگیری و شبکه‌‌‌های کاری مواردی هستند که راه شما را مشخص می‌کنند و باعث موفقیت‌تان خواهند شد.

آخرین روش، یعنی روش قلب، اشاره به چیزی دارد که هسته اصلی وجود ماست: قلب ما. گاهی می‌توانید به ندای درونی خود گوش دهید.

نحوه به‌‌کارگیری این روش

۱. تصمیمی را در نظر بگیرید که هم‌‌‌اکنون با آن مواجهید. (می‌‌‌توانید موقعیت‌های قبلی را در نظر بگیرید.)

۲. چشمان و ذهن خود را ببندید و به هیچ چیزی جز این تصمیم فکر نکنید. به قلب خود گوش کنید. قلب‌تان چه می‌‌گوید؟ تمایل قلبی شما چیست؟ پاسخ شما همین است.

نمونه روش سوم: دوستی مجدد با کسی که به شما خیانت کرده است

تصور کنید دوستی دارید که قبلا به شما خیانت کرده است. شما نمی‌‌توانید او را به‌خاطر مسئله‌ پیش‌‌آمده ببخشید. به همین دلیل راه شما از هم جدا شده‌ است. اکنون در نقطه‌‌ای قرار دارید که او قصد دارد مجدد با شما رابطه داشته باشد، اما شما درخواست او را نادیده می‌‌گیرید، چون نمی‌‌توانید او را ببخشید.

اخیرا مسئله‌ای پیش آمده است که شما به دلیل مهارتی دوست‌تان در آن حوزه، به کمکش نیاز دارید. در این حالت دو انتخاب دارید:

مجدد با او رابطه برقرار کنید؛

دنبال شخص دیگری بگردید.

ضرورتی ندارد که شما از او درخواست کنید، چون اشخاص دیگری هم هستند که می‌‌توانید از آنها کمک بخواهید. علاوه بر این، صحبت‌کردن دوباره با او بعد از گذشت سال‌ها برای شما خوشایند نیست و هنوز هم تمایلی به دیدن او ندارید. پس منطقی است که باید دنبال شخص دیگری باشید.

با این حال، زمانی که به ندای قلب خود گوش دهید، قلب‌تان به شما می‌‌‌گوید او را ببخشید و از او کمک بخواهید. نه چون به او نیاز دارید، بلکه به این دلیل که خشمگین‌بودن عاقلانه نیست و شما فقط به خودتان ضرر می‌‌رسانید. او قبلا گام اول را برداشته و سراغ شما آمده است، اما شما درخواست او را رد کرده‌‌اید.

قلب شما می‌‌گوید ارتباط با دیگران در زندگی از هر چیزی مهم‌‌تر است. عشق ورزیدن و عاری‌بودن از ترس و تنفر، راز شادبودن در زندگی‌ است. خشم و ناراحتی فقط روح شما را خسته می‌کند. او را ببخشید و مجدد رابطه دوستی برقرار کنید، نه به‌خاطر او، بلکه به‌خاطر خودتان و آرامش روح‌تان.

گاهی با این ۳ روش به پاسخی می‌رسید که ممکن است دوستش نداشته باشید. ممکن است پاسخ چیزی نباشد که در حال حاضر مایل به انجامش باشید یا حتی دل‌تان بخواهد به آن فکر کنید.

وقتی می‌‌خواهید در زندگی تصمیمی بگیرید، نباید بر اساس بهترین شرایط تصمیم ب‌گیرید، بلکه باید به خواسته‌‌های واقعی خود بیندیشید. از این ۳ روش برای کشف آنچه واقعا می‌‌خواهید استفاده کنید و سپس راه رسیدن به خواسته خود را بیابید. یادتان باشد دلایل شما برای انجام کارها مهم‌تر از نحوه‌ی انجام کارهاست.

امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. تصمیم‌‌گیری هیچ‌‌وقت آسان نیست، اما وقتی خود را در آینده تصور می‌کنیم و به جلو پیش می‌رویم، ساده‌‌تر می‌شود.

معرفی ۸عامل ریزش بورس در نامه عشقی به مخبر

ئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در نامه‌ای به معاون اول رئیس جمهور با بررسی شرایط کنونی بازار سهام، از ۸ چالش عمده در بازار سرمایه رونمایی کرد.

به گزارش مشرق ، مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در نامه‌ای رسمی خطاب به محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور به واکاوی شرایط کنونی بازار سرمایه در ایران پرداخته است.

در متن نامه ارسالی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار به معاون اول رئیس جمهور، چالش‌ها و عوامل نگرانی در بازار سهام در شرایط فعلی در ۸ محور ارائه شده است.

در متن نامه ارسالی از مهمترین چالش‌ها و عوامل ایجادکننده نگرانی‌های بازار سهام در محورهای هشت‌گانه شامل «روند افزایشی نرخ سود بانکی و تاثیر آن بر خروج نقدینگی از بازار»، «کاهش حاشیه سود شرکت‌های ناشی از افزایش نرخ خوراک و حامل‌های انرژی»، «قیمت‌گذاری دستوری محصولات صنایع از قبیل خودرو، شوینده، لاستیک و . »، «انجام معاملات شرکت پالایش و پخش در بورس انرژی»، «نوسان در نرخ ارز و تاثیر آن در افزایش نااطمینانی‌های صنایع برای توسعه فعالیت»، «واگذاری سهام در شرکت‌های خودروسازی»، «اتخاذ تصمیمات برای شرکت‌های صادرات محور بدون درنظرگرفتن منافع کلان اقتصادی» و «قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان و آثار منفی آن بر تولیدو بهای تمام شده» نام برده شده است.

در پایان این نامه ۷ صفحه‌ای پیشنهادهایی برای مدیریت نااطمینانی‌ها در بازار سهام نیز در ۶ محور با عنوان «تثبیت نرخ سود بین بانکی در کانال از پیش تعیین شده»، «حذف نرخ‌ هاب اروپایی از فرمول قیمت‌گذاری نرخ خوراک و سوخت گاز»، «حذف قیمت‌گذاری دستوری»، «شفاف شدن روابط مالی فیما بین دولت و بنگاه‌های اقتصادی»، «تعیین تکلیف واگذاری سهام خودروها» و «واریز مابقی تعهدات صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار» ارائه شده است.

مدیریت مالی

financial-management-of-projects

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین من در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان می کنم.

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد:

  1. روش تجزیه و تحلیل درونی (InternalAnalysis): که شمال مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است.
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای (ComparativeAnalysis): که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است.
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش (WorkingCapital Analysis): که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است.
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر (RiskAnalysis): که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد.

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل درونی هستند.

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است:

نسبت جاری(Current Ratio): از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری بدست می آید.

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

نسبت آنی (Quick Ratio): از تقسیم داراییهای جاری منهای موجودیها بر بدهیهای جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از داراییهای با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر داراییهای جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند.

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای اهرم مالی یا سرمایه گذاری Capitalization Ratios):

نسبتهایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای بلند مدت و کوتاه مدت است.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه(Debt Ratio to Net Worth Ratio): در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه (Current Debts to Net Worth Ratio): برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را برا ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند.

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه (Long-Term Debts to Net Worth Ratio): این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه (Fixed Asset to Net Worth Ratio ): از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ فرمول سرمایه در گردش درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند.

نسبت توان پرداخت بهره: از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است.

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

۳ . نسبتهای فعالیت (Activity Ratios):

این نسبتها، کاربرد فرمول سرمایه در گردش منابع مالی یا داراییهای در اختیار مدیران را نشان می دهند.

نسبت دوره وصول مطالبات (Receivables Collection Period): معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکتها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلتهایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت.

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا (inventory Cycle Ratio) : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از فرمول سرمایه در گردش تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد.

دوره گردش عملیات (Operating Cycle): موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات.

دوره گردش عملیات در موسسات تجارتی= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد.

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کا لا یا گردش موجودی کالا(Inventory Turnover Ratio) : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد.

نسبت کالا به سرمایه در گردش (Inventory to Working Capital Ratio): برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محسوب داشته اند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند.

نسبت گردش سرمایه جاری (Working Capital Turnover) : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سالهای قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد.

دوره بازپرداخت بستانکاران (Accounts Payable Turnover Period ): دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند.

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

۴ . نسبتهای سودآوری (Profitability Ratios):

بازده سرمایه در گردش (Return on Working Capital): می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید.

نسبت بازده فروش (Return on Sale ): سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند. بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند.

نسبت بازده ارزش ویژه(Return on Net Worth Ratio): ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید.

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد. بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد.

درصد بازده دارایی (percentage Return on Assets): این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :

۱) نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲)نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد.

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید.

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری.

۳) نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد.

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود.

۴) نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند.

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد.

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود. دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد.

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت.

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت. زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند.

مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

A) آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود.

B) گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا.

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند.

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است.

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد.

جزییات نحوه محاسبه سود ماه‌شمار اعلام شد

جزییات نحوه محاسبه سود ماه‌شمار اعلام شد

ایبِنا نوشت: بر اساس مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار مبنی بر تغییر پرداخت سود سپرده‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت از روزشمار به ماه‌شمار، میزان سود پرداختی به صاحبان حساب ها دچار تغییراتی خواهد شد.

در یک هزار و دویست و شصت و دومین جلسه شورای پول و اعتبار که در تاریخ بیستم آذرماه برگزار شد، مقرر شد «معیار پرداخت سود سپرده‌های سرمایه گذاری کوتاه مدت عادی از روزشمار به ماه شمار تغییر یابد؛ به گونه‌ای که حداقل مانده حساب در ماه مبنای محاسبه سود سپرده‌های مزبور باشد.»

براین اساس همچنین مقرر شده است که یک ماه پس از تاریخ ابلاغ مصوبه و تمهید مقدمات و زیرساخت‌های لازم در شبکه بانکی کشور طی آن مقطع زمانی، مراتب در بانک‌ها و موسسات اعتباری غیر بانکی به اجرا درآید. بر این اساس از ابتدای بهمن‌ماه سال‌ جاری محاسبه سود علی‌الحساب سپرده‌های کوتاه‌مدت عادی از حالت روزشمار به ماه‌شمار تغییر می‌کند.

برای اینکه بدانیم سود ماه شمار سپرده‌ها چگونه محاسبه خواهد شد، باید ابتدا نحوه محاسبه سود روزشمار را مرور کنیم. سود سپرده‌های بانکی به صورت روزشمار و با نرخ سود علی‌الحساب طبق فرمول (مدت به روز) × (نرخ) × (مبلغ سپرده‌گذاری) تقسیم بر ۳۶۵ = سود سپرده‌های کوتاه‌مدت روز شمار محاسبه می‌شود.

سود بانکی

به عبارت دیگر وقتی کارمند بانک به شما می‌گوید سود روزشمار ۱۵ درصد یعنی کمترین مانده روزانه شما جمع شده و در پایان سی روز محاسبه می‌شود. سپس عدد به دست آمده در ۱۵ درصد ضرب و مجموع آن تقسیم بر ۳۶۵ می‌شود. (عبارت ۳۶۵ معرف ۳۶۵ روز سال است.)

به عنوان مثال اگر ۱۰ میلیون تومان را به شکل ثابت در بانک با نرخ ۱۵ درصد نگه داریم سود آن این گونه به دست می‌آید که عدد ۱۰ میلیون در ۳۰ برای ماه‌های ۳۰ روزه و ۳۱ برای ماه‌های ۳۱ روزه ضرب شده و عدد ۳۰۰ میلیون به دست آمده در ۱۵ درصد ضرب می شود. حال عدد ۴۵۰ میلیون به دست آمده بر ۳۶۵ تقسیم می شود و مبلغ ۱۲۳ هزار تومان به دست می‌آید و این سود یک ماه مبلغ ۱۰ میلیون تومان ثابت با نرخ ۱۵ درصد است.

پیش از پرداخت سود به مشتریان براساس حداقل مانده حساب آن‌ها در طول یک روز بوده، اما با این تغییر، سود پرداختی به مشتریان براساس میانگین حداقل مانده‌ حساب ‌آن‌ها در روزهای یک ماه محاسبه و در پایان ماه به حساب آن‌ها واریز می‌شود. یعنی در فرمول فوق تبدیل به فرمول «نرخ سود ضربدر تعداد روزهای ماه ضربدر کمترین مانده طی ماه» خواهد شد.

همچنین در بند دوم این بخشنامه نیز تاکید شده که کماکان مطابق رویه معمول در صورت فسخ سپرده‌ها با ماهیت کوتاه‌مدت، برای مدت زمان سپری شده طی ماه فسخ و بر اساس حداقل مانده مقطع زمانی سپری شده آن ماه، سود محاسبه و پرداخت می‌شود. بنابراین چنانچه ابتدا و انتهای مقطع محاسبه سود سپرده بنا به دلایل مختلف، در دو ماه متوالی قرار گیرد، مبنای محاسبه سود در ماه ابتدایی بر اساس حداقل مانده مقطع سپری شده در آن ماه و مبنای محاسبه سود در ماه بعدی نیز بر اساس حداقل مانده سپری شده ماه بعدی خواهد بود که در آخر، مجموع سودهای محاسبه شده به عنوان سود قابل پرداخت به حساب مشتری کارسازی می‌شود.

بنابراین چنانچه برای مثال حسابی در تاریخ ۱۵ فروردین سال آینده افتتاح شود با رعایت سایر شرایط و ضوابط، سود بر اساس کمترین مانده حساب از تاریخ ۱۵ فروردین تا ۳۱ فروردین سال آینده برای ماه فروردین و کمترین مانده از تاریخ اول اردیبهشت تا ۳۱ اردیبهشت سال آینده برای ماه اردیبهشت به صورت جداگانه محاسبه و مجموع ارقام فوق در پایان اردیبهشت ماه به حساب منظور می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.