درک فرمول سرمایه گذاری


سود مرکب چیست و به چه کسانی تعلق میگیرد ؟

سود مرکب، سودی ترکیب‌شده میباشد. به عبارت دیگر، به این معنی میباشد که در محاسبه سود نهایی در واقع سودی که به سودهای شما با افزایش درصد قیمت سهم تعلق میگیرد هم محاسبه میشود. در محاسبه سود ساده، فقط اصل سرمایه و سودی که به آن تعلق می‌گیرد مهم است. در سود مرکب این مزیت وجود دارد که سرمایه رشد زیادتری خواهد کرد. بع عبارت دیگر سود یا بهره مرکب به نوعی از سود گفته می‌شود که برای محاسبه آن علاوه بر اصل سرمایه، میزان سود حاصل از سودهای جمع شده هم در نهایت به شما تعلق میگیرد.

خب حالا برای درک بهتر و ارزش بالای سود مرکب دو مثال برای شما عزیزان میزنیم تا بهتر اهمیت سود مرکب را درک کنید .
ابتدا سود ساده را با یک مثال برای شما عزیزان توضیح میدهید فرض کنید که شخصی 25 میلیون سرمایه در بانک به عنوان سپرده روزشمار با سود ثابت 10 درصد سالیانه قرار داده است و ماهانه امکان برداشت این سود را دارد یعنی سالانه 2 میلیون و پانصد هزار تومان و ماهانه مبلغی در حدود 200 هزار تومان . این شخص اگر در پایان در ماه سود به دست آمده یعنی 200 هزار تومان را برداشت کند در پایان در ماه همان 25 میلیون تومان را دارد و تا آخر سال ماه به ماه با فرض برداشت همان 200 هزار تومان سود به او تعلق میگیرد .

حال مثال سود مرکب را در بازار سهام به شما عزیزان میزنیم اگر شما 100 میلیون سرمایه داشته باشید و سهم مورد نظر شما 20 درصد رشد کند به فر ض اینکه به این سود دست نزنید آیا سرمایه شما 120 میلیون میشود ؟
خیر جواب غلط میباشد حالا چرا ؟؟
با فرض اینکه سهم شما هر روز 5 درصد رشد کند ایگونه سود به شما تعلق میگیرد روز اول 105 میلیون روز دوم 5 درصد سود به 105 میلیون تومان تعلق میگیرد و در پایان روز چهارم سرمایه شما 121 میلیون و پانصد هزار تومان میشود چون شما سود هر روز را برداشت نکرده اید و به سود شما در روز آینده هم سود تعلق گرفته است .
برای اینکه ارزش و تصاعد بالای سود مرکب را درک کنید برای رشد 50 درصدی به این شکل در ماشین حساب برای خود محاسبه کنید که 100 میلیون به علاوه ی 5 درصد دوباره به علاوه ی 5 درصد و 10 بار 5 درصد را بدین صورت وارد کنید یعنی 50 درصد رشد سهم حال عدد به دست آمده 162 میلیون میشود نه 150 میلیون .
هر سوالی بود در قسمت نظرات بپرسید .

درک فرمول سرمایه گذاری

طبق تعریف، نرخ بازده داخلی (IRR) معادل نرخ سودی است که سرمایه گذار می تواند با سرمایه گذاری در یک طرح بدست آورد. در واقع طرح مشابه یک بانک عمل نموده و به سرمایه گذاری که در آن سپرده گذاری می نماید، با یک نرخ سود که همان IRR است از محل درآمد سالیانه سود ارائه می نماید.

شاخص IRR از جمله پرکاربردترین شاخص های مالی است که می توان با استفاده از آن توجیه پذیری مالی طرح را در مقایسه با شرایط معمول سرمایه گذاری در کشور و آن صنعت خاص بدست آورد. محاسبه شاخص IRR برای یک طرح در ارتباط تنگاتنگ با فرمول محاسبه شاخص NPV می باشد.

براساس نمودار NPV نسبت به نرخ تنزیل، شاخص نرخ بازده داخلی محل تلاقی نمودار با محور افقی می باشد. لذا شاخص IRR نرخ تنزیلی است که به ازاء آن نرخ تنزیل، شاخص NPV طرح معادل صفر گردد.

چنانچه در فرمول محاسبه IRR مشاهده می گردد، محاسبه این شاخص بصورت حدس و خطا و با استفاده از روش هایی نظیر روش نیوتن می باشد. مشابه روش محاسبه شاخص NPV می توان پس از تشکیل جدول جریانات نقدی با استفاده از برخی نرم افزارهای محاسباتی نظیر Excel شاخص IRR طرح را محاسبه نمود.

فرمول محاسبه شاخص IRR بصورت زیر می باشد:

If NPV (i * ) = 0 i * = IRR

فرمول محاسبه این شاخص در نرم افزار Excel بصورت = IRR () می باشد. در این زمینه نیز نرم افزار کامفار پس از تشکیل جدول جریانات نقدی که براساس مبانی و مفروضات ورودی بدان انجام می گردد، بصورت اتوماتیک شاخص IRR طرح را محاسبه و بعنوان خروجی محاسبات کامفار ارائه می نماید.

بعنوان مثال اگر این فرمول در نرم افزار Excel و بر ردیف جریانات نقدی جدول ارائه شده در بخش شاخص NPV اعمال گردد، نرخ بازده داخلی این طرح فرضی معادل ۳۳٫۶۲ درصد خواهد شد. این بدان مفهوم است که با سرمایه گذاری در این طرح، سرمایه گذار می تواند سود خالص سالیانه ای با نرخ ۳۳٫۶۲ درصد کسب نماید. حال اگر در نرم افزار Excel و در فرمول محاسبه شاخص NPV در فرمول به جای نرخ تنزیل نرخ محاسبه شده برای IRR که در حدود ۳۳٫۶۲ درصد می باشد قرار داده شود، مشاهده می نمایید که شاخص NPV برابر صفر خواهد بود. این نتیجه با فرمول محاسبه شاخص IRR مطابقت دارد.

بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص IRR بایستی یک استاندارد شاخص مالی بنام حداقل نرخ بازده جذاب Minimum Attractive Rate of Return (MARR) از جانب بررسی کننده گزارش توجیهی برای شاخص IRR تعیین گردد.

این استاندارد شاخص مالی بایستی به نحوی تعیین گردد که بتوان به توسط آن سرمایه گذاری در طرح که همراه با ریسک می باشد را با سرمایه گذاری در یک طرح بدون ریسک نظیر سپرده گذاری در بانک، بصورت کاملا معقولانه ای مقایسه نمود. بطور معمول برای تعیین نرخ MARR مشابه نرخ تنزیل که در بخش های قبل بدان اشاره درک فرمول سرمایه گذاری گردید، حداکثر نرخ سود سپرده های بلند مدت بانکی و یا اوراق قرضه را باضافه چنددرصد ریسک سرمایه گذاری می نمایند.

براین اساس چنین برداشت می گردد که نرخ تنزیل و شاخص MARR در حالت کلی معادل یکدیگر بوده و بصورت تقریبا مشابه تعیین می گردند. لازم به توضیح است که استاندارد MARR در نرم افزار کامفار لحاظ نمی گردد و در اصل نرم افزار کامفار نمی تواند توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR را بررسی نماید. تحلیلگر مالی که از نرم افزار کامفار استفاده می نماید برای بررسی توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR بایستی خود اقدام نماید و شاخص های محاسبه شده در نرم افزار کامفار را با شاخص MARR مقایسه نماید. درصورتیکه شاخص IRR طرح بزرگتر و یا مساوی شاخص MARR باشد، طرح توجیه پذیر است و در غیر اینصورت طرح توجیه مالی نخواهد داشت.

تعیین شاخص MARR مستلزم بررسی دقیق طرح از دیدگاه های مختلف می باشد. مشابه نرخ تنزیل، تعیین این شاخص وابسته به متغیرهایی نظیر زمان، مکان و نوع صنعت می باشد و لذا برای صنایع مختلف و در مکان ها و زمان های مختلف می توان نرخ MARR متفاوتی پیش بینی و برای بررسی توجیه پذیری مالی طرح از آنها استفاده نمود.

از مهمترین عوامل تعیین کننده حداقل نرخ مورد انتظار پروژه نهاد بررسی کننده طرح نظیر بانک و یا وزارت صنایع و معادن و یا واحد تحقیق و توسعه یک شرکت خصوصی می باشد که باتوجه به سیاست های سازمان و یا شرکت خود اقدام به تعیین حداقل نرخ مورد انتظار سرمایه گذاری می نمایند و در بررسی طرح ها از این شاخص بعنوان استاندارد شاخص مالی و عامل تعیین کننده توجیه پذیری طرح استفاده می نمایند.

نسبت‌های اهرمی چیست؟ تعریف، فرمول و کاربرد

نسبت اهرمی

در تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی پس از بررسی آیتم‌ها و اقلام مختلف حسابداری و تحلیل و مقایسه‌ی آن‌ها بین شرکت‌های مختلف یا تحلیل یک آیتم از یک شرکت در طول یک بازه‌ی زمانی، ممکن است هنوز به دیدگاه صحیح و درست در تحلیل نرسیده باشیم. از این‌ رو به مفهوم نسبت‌های مالی برای بررسی موشکافانه‌تر روی می‌آوریم. نسبت‌های مالی انواع مختلفی دارند که در مقالات جداگانه به آن‌ها اشاره کرده‌ایم و در این مقاله به سراغ نسبت‌های اهرمی خواهیم رفت. برای این منظور سعی خواهیم کرد تا تعریف و کاربرد نسبت‌های اهرمی در تحلیل بنیادی را بیان کنیم و همین‌طور به اثر اهرمی و فرمول‌های محاسبه‌ی نسبت اهرمی اشاره کرده و در پایان این نسبت‌ها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه کنیم.

ساختار سرمایه ی شرکت و اهمیت آن در نسبت اهرمی

پیش از تعریف و صحبت درباره‌ی نسبت مالی اهرمی لازم است تا ابتدا با ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها آشنا شویم. اگر شما قصد تأسیس یک شرکت و یا راه‌اندازی یک کسب‌وکار را داشته باشید با روش‌های مختلفی برای ایجاد سرمایه‌ی لازم بابت تأسیس شرکت روبه‌رو خواهید بود. اینکه از چه طریقی می‌توان این سرمایه را تأمین کرد و یا راه‌های دستیابی به آن چیست موضوعی است که در مقاله‌ی مربوط به فعالیت‌های تأمین مالی مفصلاً به آن اشاره کردیم.

تأمین مالی می‌تواند هم از طریق سهام‌داران شرکت تحت عنوان حقوق صاحبان سهام صورت گیرد و هم می‌تواند از طریق خلق بدهی یا افزایش آن صورت گیرد. وجه افتراق نحوه‌ی تأمین مالی شرکت‌ها دقیقاً همان عاملی است که سبب می‌شود تا ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها نیز متفاوت باشد. ممکن است برخی از شرکت‌ها ساختاری مبتنی بر حقوق صاحبان سهام داشته باشند و برخی دیگر مبتنی بر بدهی باشند. با ذکر این نکته که شرکت‌ها می‌توانند هر یک از این دو روش و یا ترکیبی از آن‌ها را در ایجاد سرمایه‌ی خود داشته باشند به سراغ تعریف نسبت‌های اهرمی خواهیم رفت.

نسبت مالی اهرمی (Leverage Ratio) به چه معناست؟

نسبت‌های مالی اهرمی ابزاری سودمند برای بررسی و سنجش قدرت مالی شرکت‌ها در بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلندمدت است. از جمله پارامتر‌های مهم سنجش میزان قدرت بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلندمدت در شرکت‌ها طبیعتاً پارامتر بدهی آن‌ها است. اما وجه تسمیه‌ی نسبت مالی اهرمی آن است که اگر شرکتی برای خلق دارایی و بهره‌گیری از آن در راستای ایجاد سود به سراغ خلق و یا افزایش بدهی برود در واقع از اهرم مالی بدهی‌ها برای خلق سود استفاده کرده است. البته طبیعتاً خلق بدهی حامل برخی هزینه‌هاست و انتظار داریم تا سود حاصل از ایجاد دارایی ایجاد شده از طریق افزایش بدهی، هزینه‌های استقراض را پوشش داده و حتی بیشتر از آن نیز باشد تا عواید مدنظر نصیب شرکت شوند.

آیا بهره‌گیری از اهرم مالی همیشه سودمند است؟

باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از اهرم مالی در عین سودمندی می‌تواند حاوی خطراتی نیز باشد. اساساً خلق بدهی و یا افزایش آن از طرق مختلف (به طور مثال دریافت تسهیلات درک فرمول سرمایه گذاری بانکی) تعهداتی را برای شرکت به بار می‌آورد. این تعهدات هزینه‌های قطعی شده‌ای هستند که شرکت باید در زمان‌های مشخصی به‌عنوان هزینه بهره پرداخت کند. درحالی‌که اطمینانی بابت سود حاصل از دارایی هایی که از طریق بدهی ایجاد شدند وجود ندارد. بنابراین وجود هزینه‌های قطعی و نااطمینانی در جریان درآمدی یا سود حاصل از خلق بدهی عاملی است که می‌تواند خطر استفاده‌ی بدون برنامه‌ی دقیق و هوشمندانه از اهرم مالی را گوشزد کند.
این موضوع می‌تواند به‌وضوح در صورت‌های مالی نیز جلوه پیدا کند و سود عملیاتی را پس از کسر هزینه‌های مالی که نشأت‌گرفته از اهرم مالی هستند، تبدیل به زیان خالص کند. درباره‌ی این موضوع در مقاله‌ی مربوط به جریان نقدی فعالیت تأمین مالی توضیحات بیشتری ارائه داده‌ایم.

نسبت‌ اهرمی در بانک‌ها

یکی از محل‌هایی که در آن نسبت‌های اهرمی اهمیت بالایی پیدا می‌کنند مسائل مربوط به بانک‌ها است. همان‌طور که می‌دانیم یک از وظایف اصلی بانک‌ها دریافت وجوه از افرادی که با مازاد وجوه مواجه‌اند و پرداخت تسهیلات به متقاضیان آن وجوه است. طبیعتاً بانک‌ها در ازای وجوهی که از سپرده‌گذاران دریافت می‌کنند تعهداتی را مبنی بر ارائه‌ی سود در قبال آن‌ها خواهند داشت. بدین ترتیب در بانک‌ها جریان هزینه‌ای قطعی ایجاد می‌شود. اگر بانک‌ها در اعطای تسهیلات و دریافت بازپرداخت‌ها موفق نباشند با خطر بهره‌گیری از اهرم مالی مواجه خواهند بود.

در این‌ بین بانک‌ها باید سودی مازاد بر سود اعطایی به سرمایه‌گذاران را به دست آورند تا هم هزینه‌های خود را پوشش دهند و هم پوششی برای ریسک نکول بدهی و عدم بازپرداخت آن توسط برخی از متقاضیان وام را فراهم کنند. در کنار این موارد فراموش نکنیم که بانک‌ها قادر به وام‌دهی به اندازه‌ی کل سپرده‌های جذب شده نیستند چرا که طبق مقررات باید ذخیره‌های قانونی و اضافی را نزد بانک مرکزی تأمین کنند. بدین ترتیب نسبت‌های اهرمی و تحلیل و مقایسه‌ی آن-ها برای بانک‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

انواع نسبت‌ اهرمی

در قالب سنجش شرکت‌‌ها در بهره‌‌گیری از اهرم مالی و همین‌‌طور میزان قدرت آن‌‌ها در بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلند مدتشان نسبت‌‌های متفاوتی را با پارامتر‌‌های متفاوتی می‌‌توان محاسبه کرد که در ادامه به تعریف و تشریح پنج نسبت اهرمی مهم خواهیم پرداخت.

نسبت بدهی یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

برای محاسبه‌ی این نسبت کل بدهی را به حقوق صاحبان سهام تقسیم می‌کنیم. این نسبت ممکن است به فراخور سیاست توسط شرکت بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از یک باشد. این نسبت به‌نوعی وضعیت ترکیب دارایی مبتنی بر حقوق صاحبان سهام یا مبتنی بر بدهی را نشان می‌دهد. اگر این نسبت عدد بالایی داشته باشد نشانه‌ی بالا بودن ریسک شرکت از منظر هزینه‌های مالی تحمیل‌شده بر آن است و اگر این نسبت مقداری کمتر از یک داشته باشد نشان‌دهنده‌ی آن است که در تشکیل دارایی‌ها، خلق و افزایش بدهی در موضع ضعف بوده‌اند و تأکید بیشتر بر حقوق صاحبان سهام بوده است که چنین امری برای قرض‌دهندگان به شرکت مثبت ارزیابی می‌شود.

ضریب مالکانه یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

نسبت بدهی بلندمدت یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

در این نسبت اهرمی، میزان بدهی بلندمدت را بر مجموع میزان این بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می-کنیم. همان‌طور که می‌دانیم بدهی بلندمدت آن دسته از بدهی‌هایی هستند که سررسید بازپرداخت آن‌ها در بیش از یک سال آتی است. طبیعتاً بالا بودن این نسبت بیانگر استفاده‌ی بیشتر از اهرم مالی در بلندمدت و همین‌طور از طرفی دیگر متحمل ریسک شدن شرکت است.

نسبت پوشش هزینه بهره یکی از انواع نسبت‌ اهرمی:

بدین ترتیب به پنج نوع از مهم‌ترین نسبت‌های اهرمی اشاره کردیم. با دیدگاه‌های مختلف می‌توان از منظرهای دیگری نیز نسبت‌های اهرمی متعددی را برای شرکت‌ها تعریف کرد.

نمونه‌ی تحلیل نسبت‌ اهرمی

در ادامه‌ی این مقاله، نسبت‌های اهرمی را در یک بازه‌ی چهارساله برای شرکت ماشین‌سازی اراک محاسبه و تحلیل می‌کنیم.

ماشین سازی اراک

نسبت‌های اهرمی در این شرکت غالباً روندی نوسانی داشته‌اند. از اولین نسبت که همان میزان بدهی‌ها تقسیم بر دارایی‌ها است شروع می‌کنیم. همان‌طور که مشخص است این نسبت روند منظمی نداشته است و در برخی از سال‌ها بیشتر دارایی‌ها از خلق بدهی و در بعضی از سال‌ها بیشتر از حقوق صاحبان سهام خلق شده است.

در کل برقراری ترکیب مناسب بین بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام سبب شده تا شرکت هم بتواند از مزایای اهرم مالی بهره ببرد و هم اینکه گرفتار مخاطرات اهرم مالی و افزایش چشمگیر هزینه-های مالی نشود. این استفاده توأمان از هر دو کانال بدهی و حقوق صاحبان سهام در دومین نسبت، یعنی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز پرواضح است. در این نسبت نیز در سال از سنوات مورد بررسی نرخ حدود صد درصدی دیده می‌شود که نشان از برابری بدهی و حقوق صاحبان سهام دارد. در سال ۹۹ بدهی به حقوق صاحبان سهام ترجیح داده شده و مجدداً در سال ۱۴۰۰ سعی شده تا این بار حقوق صاحبان سهام مورد توجه قرار گیرد.
ضریب مالکانه نیز میزان قابل‌توجه و نسبتاً مطلوبی را در طول سنوات مورد بررسی داشته است و تنها در سال پایانی کاهشی بوده است. همچنین این شرکت بدهی‌های بلندمدت چشمگیری نداشته است و از همه مهم‌تر خصوصاً در دو سال پایانی مورد بررسی توان خوبی درپوشش هزینه بهره‌ی خود داشته است.

سخن پایانی آکادمی دانایان پیرامون نسبت اهرمی

همان‌طور که بارها در طول مقاله به آن اشاره کردیم بهره‌گیری از اهرم مالی در عین سودمندی‌هایی که می‌تواند داشته باشد ممکن است از طریق خلق جریانات هزینه‌ای قطعی در مقابل جریانات احتمالی درآمدی شرکت را با ریسک‌هایی مواجه کند. بنابراین پی‌بردن به وضعیت اهرم مالی شرکت‌ها، رهگیری روند آن در طول چند سال و حتی مقایسه‌ی این وضعیت بین شرکت‌های مختلف اطلاعات سودمندی را از منظر ریسک شرکت‌ها در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد. بنابراین توجه به نسبت‌های اهرمی و بهره‌گیری از آن در کنار سایر ابزار‌های تحلیلی بسیار مفید خواهد بود.

نسبت شارپ چیست ؟ و چگونه آن را محاسبه کنیم

نسبت شارپ به همراه آموزش محاسبه آن

سرمایه‌گذاری به معنای موکول نمودن مصرف منابع مالی با هدف کسب سود، افزایش ثروت و دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده است. اولین و مهم‌ترین اقدام در سرمایه‌ گذاری، شناسایی فرصت‌های مناسب با در نظر گرفتن ریسک‌های احتمالی آن است. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و اهمیت حفظ ارزش پول، افراد جامعه دغدغه کسب سود بیشتر با کمترین ریسک ممکن را دارند.

سرمایه یکی از منابع اقتصادی محدود کشورها محسوب می‌شود و به همین دلیل اقتصاددانان و متخصصین امور مالی همواره در پی شناسایی راه‌های مطلوب استفاده از آن برای در اختیار گذاشتن سرمایه گذاران هستند. عملکرد خوب بازار سرمایه در طی چند سال اخیر، توجه بسیاری از سرمایه گذاران را به این حوزه معطوف ساخته است. به دلیل پیچیدگی‌های موجود در بازار سرمایه، ورود به این بازار نیازمند دانش بوده و باید آگاهانه باشد در غیر اینصورت ضررهای جبران‌ناپذیری را به همراه خواهد داشت. اگر جزو تازه‌واردان هستيد و مي‌خواهيد از بازار سرمايه کسب سود کنيد مي‌توانيد مطلب صندوق های سرمایه گذاری و يا سبدگرداني اختصاصي را مطالعه فرماييد. متخصصان از معیارها و ابزار‌های متعددی برای ارزیابی تصمیمات اتخاذ شده در خصوص سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه استفاده می‌کنند. در این مقاله سعی داریم به معرفی یکی از این معیارها با عنوان «نسبت شارپ» بپردازیم.

نسبت شارپ (sharpe ratio) چیست؟

افراد فعال در بازار سرمایه به خوبی با مفهوم پرتفوی و اهمیت تشکیل آن آشنایی دارند. یکی از راه‌های کنترل ریسک سرمایه‌گذاری، تشکیل سبدی متنوع از دارایی‌ها است. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، مطالعه مقاله همه چیز درباره سبد سهام (پرتفوی سهام) به شما پیشنهاد می‌شود.

برخی از سرمایه گذاران به اشتباه موفقیت پورتفوی خود را تنها بر اساس میزان بازدهی آن می‌سنجند و سرمایه گذاران معدودی ریسک‌های موجود در دستیابی به این سود را در نظر می‌گیرند. معیارهای ارزیابی عملکرد پورتفوی، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری هستند. این معیارها اطلاعات قابل توجه و مهمی را به سرمایه گذاران ارائه می‌دهند تا کارآمدی پول سرمایه گذاری شده و پرتفوی انتخابی خود را ارزیابی کنند و راهنمایی برای تصمیمات آتی خواهند بود. یکی از این معیارهایی که بسیار کارآمد بوده و مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار گرفته، نسبت شارپ است. نسبت شارپ به منظور کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سود یک سرمایه‌گذاری نسبت به ریسک آن، توسعه یافته است.

نسبـت شارپ میانگین بازده به‌دست‌آمده مازاد بر نرخ سود بدون ریسک به ازای هر واحد از نوسان پذیری یا ریسک کل است. با کسر نرخ بدون ریسک از میانگین بازده، عملکرد فعالیت‌های مربوط به قبول ریسک را می‌توان جدا نمود.

کاربرد نسبت شارپ

  • نسبت شارپ اغلب برای مقایسه تغییرات ریسک و بازده کلی یک پرتفوی و زمانی که یک دارایی جدید به آن افزوده می‌شود، بکار می‌رود.
  • نكته ديگري كه از نسبت شارپ مي‌توان استخراج كرد، به صرفه بودن سرمايه گذاري در سهام شركت مورد نظر در مقايسه با سرمايه گذاري بدون ريسك به عنوان مثال اوراق مشاركت است.
  • نسبت شارپ معمولاً به منظور اندازه‌گیری عملکرد مدیران سرمایه گذاری در مقایسه با ریسک نیز، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مقادیر مناسب نسبت شارپ

  • معمولاً هر نسبت شارپ بیشتر از 1 برای سرمایه گذاران قابل قبول است.
  • نسبت بالاتر از 2 بسیار خوب ارزیابی می‌شود.
  • نسبت 3 یا بالاتر بسیار عالی در نظر گرفته می‌شود.
  • نسبت کمتر از 1 نیز ضعیف در نظر گرفته می‌شود

نحوه محاسبه نسبت شارپ

به زبان ساده‌تر این نسبت بیان می‌کند که آیا بازدهی به‌دست‌آمده از سرمایه‌گذاری در یک سهم با توجه به ریسک بالا به دست آمده است و یا خیر و سرمایه گذار به ازای ریسکی که در سرمایه گذاری متحمل می‌شود چقدر بازده اضافه کسب خواهد کرد. در واقع سرمایه گذاران باید به ازای ریسک مازادی که در سرمایه گذاری پذیرفته‌اند پاداش بیشتری نسبت به بازده بدون ریسک کسب نمایند.

هرچقدر که میزان نسبت شارپ بالاتر باشد، نشان دهنده آن است که بازدهی به‌دست‌آمده با قبول ریسک کمتری بوده ‌است. همچنین منفي بودن نسبت شارپ نشان‌دهنده آن است كه بازده مورد انتظار سهم مورد نظر از بازده بدون ريسك كمتر بوده و لذا سرمايه گذاري در چنين حالتی توجیه‌پذیر نخواهد بود.

فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:

  • RP: میانگین نرخ بازده سرمایه گذاری می‌تواند میانگین نرخ بازدهی یک برگه اوراق بهادار یا میانگین نرخ بازدهی یک سبد سرمایه گذاری برای یک دوره معین باشد.
  • RF:نرخ بازده بدون ریسک استفاده شده در نسبت شارپ، نرخ بازده سپرده‌های بانکی و اوراق قرضه دولتی است.
  • σP: میزان تغییرات بازدهی سرمایه گذاری را نسبت به میانگین بازده آن سرمایه گذاری برای مدت زمان معینی محاسبه می‌کند. انحراف معیار بازده سرمایه گذاری را نیز می‌‌توان با فرمول زیر محاسبه نمود:
  • ri: بازده در هر دوره
  • ravg:میانگین بازده‌ها در دوره معین
  • n: تعداد داده‌ها در دوره معین

به عنوان مثال، سرمایه گذاری پرتفوی خود را که دارای چند سهم است به مدت 5 ماه نگهداری نموده است، بازده پرتفوی در این مدت به ترتیب: 15%، 10%-، 12%، 3% و 6%- درصد بوده است. انحراف معیار پرتفوی در این 5 ماه چقدر بوده است؟

در نتیجه بازده ماهانه پرتفوی مورد بحث در این مثال، تقریباً نوسان 17 درصدی داشته است. هرچه انحراف معیار بالاتر باشد، ریسک پرتفوی بیشتر می‌شود.

حال فرض کنید میانگین بازده این پرتفوی در مدت یکسال 40 درصد، انحراف معیار آن 16 درصد و نرخ بازده بدون ریسک 15 درصد باشد. نسبت شارپ این پرتفوی در این دوره یکساله چقدر بوده است؟

می‌خواهیم بررسی کنیم اگر با فرض اضافه نمودن اوراق بدون ریسک به این پرتفوی، انحراف معیار استاندارد به 10 درصد و میانگین نرخ بازدهی به 35 درصد تغییر کند، آیا این تصمیم به نفع سرمایه گذار خواهد بود و یا خیر:

با این فرمول می‌توان نشان داد که هرچند اوراق بدون ریسک، سود سبد سهام را کاهش می‌دهد، اما از طرف دیگر بر روی ریسک موجود نیز تأثیر فراوان می‌گذارد. در نتیجه با کاهش ریسک، می‌توان سود را افزایش داد. اگر در صورت افزودن این اوراق جدید نسبت شارپ کاهش پیدا می‌نمود، این اوراق نباید به سبد اضافه می‌شد.

با این اطلاعات سرمایه گذار می‌تواند پرتفوی خود را از نظر ریسک به سطح قابل قبول خودش نزدیک‌تر کند. اگر سرمایه گذار اهل ریسک باشد و به دنبال سرمایه گذاری های پر ریسک و بازده باشد می‌تواند سهام با بازدهی بالاتر و در نتیجه ریسک بیشتر را به پرتفوی خود اضافه کند.

محدودیت‌های نسبت شارپ

نسبت شارپ سرمایه گذاری چه خوب باشد چه بد، تنها بخشی از ارزیابی را پوشش می‌دهد و برای اینکه این نسبت معنای بیشتری داشته باشد باید در کنار سایر شاخص‌ها و نسبت‌ها مقایسه شود زیرا به عنوان مثال مقایسه نسبت شارپ یک سبد اوراق قرضه با سبد سهامی رشدی، فقط نشان‌دهنده آن است که عملکرد ریسک و بازده تعدیل شده یکی بهتر از دیگری است.

از دیگر محدودیت‌های نسبت شارپ آن است که این نسبت فرض می‌کند بازده سرمایه گذاری دارای توزیع نرمال است. در توزیع نرمال، 68% داده‌ها در فاصله مثبت و منفی یک انحراف معیار از میانگین قرار دارند اما چنین فرضی، همیشه درست نخواهد بود. توضیح بیشتر در این خصوص بسیار تخصصی‌ درک فرمول سرمایه گذاری می‌شود و از حوصله این مقاله خارج است.

جمع‌بندی

معیارهای عملکرد پورتفوی، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری در بورس هستند و بازده کسب شده تنها یکی از موارد مهمی است که در سرمایه‌گذاری باید به آن توجه نمود. در حال حاضر شاخص‌ها و نسبت‌‌های آماری وجود دارند که اطلاعات ارزشمندی را به سرمایه گذاران ارائه می‌دهند تا کارآمدی پول سرمایه گذاری شده را ارزیابی کنند. نسبت شارپ یا شاخص شارپ، در امور مالی، یکی از معیارهای آماری مهم است که جهت محاسبه نسبت بازده اصلاح شده با ریسک، مورد استفاده قرار می‌گیرد. بالا بودن میزان این معیار نمایانگر بازده به دست آمده، با تقبل ریسک کمتر است. البته از این شاخص باید در کنار سایر نسبت‌ها استفاده نمود تا تصمیم‌گیری هوشمندانه‌ای برای سرمایه‌گذاری منابع مالی خود داشته باشیم.

Hyperledger Fabric چیست؟

Hyperledger Fabric

هایپرلجر فابریک (Hyperledger Fabric) فناوری دفتر کل توزیع شده مجاز است که می تواند در هر صنعتی برای هر راه حل بلاک چین استفاده شود.Hyperledger Fabric از دو ویژگی مهم برخوردار بوده و به همین دلیل است که برای استفاده در صنعت بلاک چین بسیار مناسب است. دو ویژگی عبارتند از: تطبیق پذیری و معماری ماژولار آن که قابلیت استفاده از بسیاری از فناوری های مبتنی بر بلاک چین را فراهم می کند.

Hyperledger Fabric چیست؟

هایپرلجرفابریک یک چارچوب بلاک چین منبع باز و دارای مجوز است که در سال 2015 توسط بنیاد لینوکس راه اندازی شد. در واقع برای برآورده کردن نیازهای تجاری مدرن، IBM با سایر شرکت‌ها پیوست تا به طور مشترک یک چارچوب بلاک چین منبع باز، آماده تولید، به نام Hyperledger Fabric، را توسعه دهند.

هایپرلجر فابریک، از راه حل های دفتر کل توزیع شده در شبکه های مجاز برای طیف گسترده ای از صنایع پشتیبانی می کند. معماری ماژولار آن محرمانگی و انعطاف پذیری راه حل های بلاک چین را به حداکثر می رساند.

این چارچوب، یک چارچوب ماژولار (مطابق اندازه و برنامه) و همه منظوره است. این چارچوب ویژگی‌های مدیریت هویت و کنترل دسترسی منحصر به فردی را ارائه می‌کند که آن را برای انواع کاربردهای صنعتی مانند پیگیری و ردیابی زنجیره‌های تامین، امور مالی تجارت، وفاداری و پاداش‌ها و همچنین تسویه دارایی های مالی مناسب می‌سازد.

ویژگی های Hyperledger Fabric

در این بخش برخی از ویژگی های قابل توجه Hyperledger Fabric وجود دارد که عملکردهای آن را مشخص می کند:

تأخیر محدود و کم برای نهایی شدن یا تأیید.

معماری ماژولار و دارای مجوز.

مدل قرارداد هوشمند باز که برای ایجاد انعطاف پذیری در اجرای هر مدل راه حلی طراحی شده است.

عناصر Plug-and-play در اجماع.

پشتیبانی از زبان برنامه نویسی Solidity و ماشین مجازی اتریوم (EVM).

پشتیبانی از قرارداد هوشمند چند زبانه برای زبان های مختلف مانند جاوا اسکریپت، Go و جاوا.

تسهیلات عملیات مداوم مانند پشتیبانی از نسخه نامتقارن.

رویکردهای انعطاف پذیر حفظ حریم خصوصی داده ها با جداسازی داده ها از طریق کانال ها و اشتراک گذاری انحصاری داده ها از طریق مجموعه داده های خصوصی.

پشتیبانی از دستورات JSON و پرس و جوها و دستورات مبتنی بر کلیدها.

همه این ویژگی ها نشان می دهد که چرا برنامه های Hyperledger می توانند یک مزیت قطعی برای توسعه دهندگان ارائه دهند. هر کسی که علاقه مند به شناسایی بهترین روش ها برای استفاده عملی از هایپرلجر فابریک است، باید طراحی آن را درک کند.

معماری ماژولار، پشتیبانی از اجزای پلاگین

برای اینکه بتوانیم کاربرد‌‌های هایپرلجر فابریک را بیشتر درک کنیم، باید معماری آن را نیز بشناسیم. ماژولار بودن معماری هایپرلجر فابریک، طراحان شبکه را قادر می سازد تا پیاده سازی های دلخواه خود را به روی اجزا ایجاد کنند که این یک مزیت است.

Hyperledger Fabric یک شبکه بلاک چین مجاز است که توسط سازمان‌هایی معروف به کنسرسیوم توسعه یافته است. از سوی دیگر، توجه به معماری درون شبکه نیز مهم است که ارزش قابل توجهی به برنامه‌ها می‌افزاید.

همه اعضای شبکه می توانند با یکدیگر همکاری کنند، (البته با حفظ روابط متمایز در داخل شبکه). هر عضو کنسرسیوم یک راه اندازی مجزا برای همتایان درگیر در شبکه ایجاد می کند. متعاقباً، یک مرجع صدور گواهی به پیکربندی همتایان شرکت کننده در شبکه کمک می کند. مؤلفه رمزنگاری مرجع صدور گواهی، مزایای فراوانی را برای امنیت برنامه‌های بلاک چین به ارمغان می‌آورد.

همتایان در شبکه درخواست های فراخوان تراکنش خاصی را از مشتریان درون سازمان دریافت می کنند. در چنین مواردی، مشتریان می توانند به هر برنامه خاص، فعالیت تجاری یا پورتال مرتبط با یک سازمان خاص اشاره کنند. مشتریان با استفاده از وب سرویس REST یا SDK با هایپرلجر فابریک درگیر می شوند. یکی از نکات مهم در برنامه های Hyperledger Fabric به کد زنجیره ای یا قرارداد هوشمند اشاره دارد. قرارداد هوشمند روی گره‌ های همتا است و می‌تواند درخواست‌ های فراخوانی تراکنش‌ ها را راه‌اندازی کند.

نقش گره ها یا Peers در هایپرلجر فابریک

نقش گره ها (نودها) یا همتاها در هایپرلجر فابریک به طور قابل توجهی با آنچه در اتریوم می توانید پیدا کنید متفاوت است. Hyperledger Fabric همچنان به فناوری دفتر کل توزیع شده متکی است و هر همتا، دفتر کل خود را برای هر کانال حفظ می کند. یک مثال کاربردی هایپرلجر فابریک می تواند نشان دهد که چگونه همتایان در شبکه Fabric نقش های متمایزی دارند. سه نوع مختلف از همتایان در Hyperledger Fabric عبارتند از:

همتای تایید کننده

همتایان یا گره‌های Endorser یا تایید کننده، مسئول اعتبارسنجی تراکنش و اجرای کد زنجیره‌ای در حین شبیه‌سازی نتایج تراکنش هستند. همتای تاییدکننده هرگز دفتر کل را به روز نمی کند.

همتای انکر

شبکه Hyperledger Fabric یک همتای انکر یا خوشه ای از آنها را پیکربندی می کند. همتایان انکر به دریافت به‌روزرسانی‌ها از گره‌های تأییدکننده در مورد تراکنش‌های خاص کمک می‌کنند. سپس، همتایان انکر، این به‌روزرسانی‌ها را برای همتایان مختلف شبکه پخش می‌کنند. هر کسی می تواند همتایان انکر را در شبکه کشف و شناسایی کند.

همتای سفارش دهنده

Orderer peer عملاً پایه و اساس ارتباط در شبکه هایپرلجر فابریک است. همتاهای سفارش دهنده به ایجاد یک بلوک و تحویل آن به همه همتایان کمک می کنند. این مورد، همچنین نقش مهمی در تضمین ثبات وضعیت دفتر کل، به عنوان کانال ارتباطی اولیه در شبکه Hyperledger Fabric، دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.