نگاهی گذرا بر اهمیت اتحادهای استراتژیک
بیش از یک دهه است که در مسیر پژوهشیام، بر حیطه موضوعی اتحادهای استراتژیک متمرکز هستم و مسائل این حیطه را از جنبههای مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار دادهام. تمرکز بر این حیطه و تداوم حرکت در آن ناشی بیشتر از آنکه ناشی از اقتضائات نظری و آکادمیک باشد، حاصل دغدغههای عملی و نیاز بنگاههای اقتصادی ایران است. فرصت بهرهمندی از همکاریهای بینشرکتی و اهمیت اتحادهای استراتژیک بهدرستی در فضای کسبوکار کشور درک نشده و دانش راهبری اتحادها نیز چندان رشد نکرده است؛ بااینوجود نمونههای متعدد و متنوعی از اتحادهای استراتژیک در فضای کسبوکار کشور به فعالیت مشغولاند و با وجود کارایی اندک، نتایج و دستاوردهای بزرگی را رقم میزنند. بنابراین فهم و درک بهتری از اهمیت اتحادها و نقش آنها در اقتصاد یکی از ضرورتهای امروز، چه برای مدیران و کسبوکارها و چه در فضای دانشگاهی و علمی بهشمار میآید.
در این یادداشت به دنبال آنم که به بیان اهمیت اتحادهای استراتژیک در فضای کسبوکار کشور بپردازم و فارغ از پرداختن به مقدمات و بحثهای نظری، بهشکل مختصر و بهدور از پیچیدگیهای فنی و زبانی درباره نیاز بنگاههای اقتصادی ایرانی به اتحاد استراتژیک بنویسم. بنابراین، در جمعبندی به ۲ مورد کلیدی اشاره میکنم که اتحاد استراتژیک را از یک عبارت انتزاعی و دهان پرکن دانشگاهی، به یک راهکار عملی مبدل میکنند.
بر خلاف اصرار سیاستگذاران برای پاگرفتن شرکتهای کوچک، معتقدم اقتصاد ایران نیازمند شکلگیری بنگاههای بزرگ اقتصادی است که از حداقل مزیت مقیاس برخوردار باشند و بتوانند با اتکا به مزیت مقیاس، سطح بالاتری از کارایی و بهرهوری را به نمایش بگذارند. روندی که در دو-سه سال اخیر میان استارتآپها برای ادغام شکل گرفته است و در قالب ادغام بیمیتو و ازکی یا تخفیفان و نتبرگ نمایان شده است، شاهدی بر این مدعا و در واقع پاسخ طبیعی بنگاههای اقتصادی واقعگرا به اقتضائات بازار است. بهرهگیری از ظرفیت اتحاد استراتژیک میتواند مسیر مناسبی برای دستیابی به اقتصاد مقیاس و شکلگیری بنگاههایی بزرگ و کارآمدتر باشد و از پخش شدن بازار که در نهایت مانع از پیدایش نقشآفرینان قدرتمند تجاری میشود، جلوگیری کند؛ بیآنکه هراس شکلگیری انحصار در بازار (نظیر انحصار اسنپ) را به همراه داشته باشد. این مسئله فقط برای شرکتهای کوچک و متوسط صادق نیست؛ تصور کنید به جای دو بنگاه ایران خودرو و سایپا یک خودروساز بزرگتر (یا یک کنسرسیوم خودروسازی بزرگ) داشتیم که طبعاً از انعطافپذیری و توان عملیاتی بیشتری در سرمایهگذاری روی توسعه فنی خودرو برخوردار بود؛ قطعاً وضعیت این صنعت از حال امروز متفاوت بود.
بر خلاف آنچه در خبرها و اعلانهای رسمی به چشم میخورد، بنگاهها و شرکتهای ایرانی حرف چندانی برای گفتن در بازارهای جهانی ندارند. کافیست آمار صادرات غیرنفتی ایران را بررسی کنید، یا در پایگاههای اطلاعاتی نظیر Trademap به دنبال کشورهایی بگردید که محصولات تکنولوژیمحور را از ایران وارد کردهاند. به غیر از صنایع خاص و محصولاتی خاصتر در آن صنایع، بنگاههای ایرانی سهمی از بازار جهانی ندارند و همه آنچه تحت عنوان تولید ملی و همت مهندسان ایرانی و توان شرکتهای دانشبنیان گفته میشود، چیزی به جز پروپاگاندای رسانهای و طبل توخالی نیست! در این میان، اتحاد استراتژیک با شرکای بینالمللی یک مسیر قابل اعتنا برای پوشش دادن چنین ضعفی است. شرکتهای ایرانی با قرارگرفتن در اتحادهایی با شرکای بینالمللی میتوانند حضور در بازارهای جهانی را بهشکل واقعی تجربه کنند و از فرصت همکاری با بنگاههای خارجی برای تقویت قدرت چانهزنیشان در بازار بینالملل استفاده کنند. این همکاریها میتواند بر مبنای انگیزههای متفاوتی نظیر انگیزههای بازارمحور، تکنولوژیمحور یا منبعمحور (عمدتاً منابع مالی) شکل بگیرند.
البته این را نباید نادیده گرفت که هماکنون و با وجود اعمال تحریمهای بینالمللی نیز نمونههای متعددی از اتحادهای استراتژیک تحت پوششهای خاص به فعالیت در اقتصاد ایران مشغولاند و اقدام به اتحاد یکی از گزینههای محبوب مدیران بهشمار میرود؛ مخصوصاً وقتی خبرهایی درباره بهبود روابط ایران و دنیا به گوش برسد و انتظار بازشدن روزنههایی هرچند کوچک و کوتاه برای نفس کشیدن اقتصاد ایران در فضای کسبوکار شکل بگیرد!
تهیه و تدوین برنامهریزی یا استراتژی محتوا
این روزها اهمیت بازاریابی محتوایی یا Content Marketing، بر هیچکس پوشیده نیست. همه ما میدانیم که چطور میتوان با تولید محتوای مناسب، اعتماد مخاطب را به دست آورد و روز به روز مشتریان بیشتری پیدا کرد. با این حال، این تلاشها زمانی موفقیتآمیز خواهد بود و به نتیجه خواهد رسید که بر اساس یک استراتژی و برنامهریزی صحیح پیش برود.
سطح بالای محرمانگی اطلاعات
راهکارهای نوین در محرمانگی اطلاعات
ارائه خدمات ترجمه برای بیش از ۵۰۰ شرکت، سازمان و انتشارات
این روزها اهمیت بازاریابی محتوایی یا Content Marketing، بر هیچکس پوشیده نیست. همه ما میدانیم که چطور میتوان با تولید محتوای مناسب، اعتماد مخاطب را به دست آورد و روز به روز مشتریان بیشتری پیدا کرد.
با این حال، این تلاشها زمانی موفقیتآمیز خواهد بود و به نتیجه خواهد رسید که بر اساس یک استراتژی و برنامهریزی صحیح پیش برود.
در واقع هر تیم تولید محتوا، پیش از شروع به کار، به استراتژی محتوا نیاز دارد. تهیه و تدوین استراتژی محتوا، یکی از خدمات ترجمیک است. در این صفحه، میتوانید با تمامی جزئیات و توضیحات لازم درباره این خدمات آشنا شوید.
چرا با وجود تولید محتوای مناسب، درآمد چندانی ندارم؟
این روزها تقریبا تمامی صاحبان مشاغل و مدیران کسب و کارها کم و بیش با بازاریابی محتوایی و تولید محتوا آشنا هستند. حتی بسیاری از این افراد خود دست به قلم شده میشوند و به کمک همکاران تولید محتوا میکنند و این محتواها را در وبلاگ رسمی خود منتشر میکنند. اگر شما هم جزء این دسته از مدیران هستید، احتمالا وبلاگتان پر از محتواهای گوناگون درباره خدمات و محصولاتتان است.
تا اینجای کار همه چیز خوب به نظر میرسد! اما ممکن است شما نیز مثل بسیاری از همتایان خود، از نتیجه کارها راضی نباشید. در واقع ممکن است تولید و انتشار محتوا تاثیر خاصی روی بازدید سایت، جذب مشتریان و در نهایت افزایش فروش شما نداشته باشد.
در چنین مواردی، مشکل اساسی در نداشتن استراتژی، هدفگذاری و برنامهریزی است. از این رو، ما اهمیت یک استراتژی در ترجمیک بر آن شدیم تا در کنار ارائه طیفی وسیع از خدمات تولید محتوا، به تدوین استراتژی محتوا نیز بپردازیم.
در ادامه توضیحات دقیقی درباره پلنهای مختلف استراتژی محتوا و اجزای هر یک از این پلنها آورده شده است. اگر شما هم جزء مدیران دوراندیش هستید، مطالعه این مطالب را از دست ندهید.
استراتژی محتوا چیست؟
تولید محتوا نیز مثل هر کار دیگری، به یک برنامهریزی دقیق و مدون نیاز دارد. چراکه با صرف هر ۱ دقیقه برای برنامهریزی، ۶ دقیقه در زمان شما اجرای برنامه صرفهجویی خواهید کرد. البته این صرفهجویی فقط برای زمان نیست و به همین میزان صرفهجویی مالی نیز اتفاق خواهد افتاد.
برنامهریزی در بازاریابی محتوایی، به تهیه استراتژی محتوا معروف است. استراتژی محتوا، در واقع همان برنامه میانمدت یا بلندمدت یک سازمان در زمینه تولید محتواست.
اهمیت داشتن استراتژی محتوا در چیست؟
حرفه تولید محتوای آنلاین در ایران و جهان سابقه زیادی ندارد. اما در همین مدت کوتاه، همه فعالان این عرصه به این نتیجه رسیدهاند که داشتن یک استراتژی یا برنامه برای تولید محتوا بسیار مهم است.
داشتن استراتژی محتوا باعث میشود که هر روز درگیر انتخاب موضوع و نگران مفید بودن محتوای تولیدی نباشید. استراتژی محتوا به واحد تولید محتوای شرکت (که ممکن است یک نفر باشد!) کمک میکند تمرکز بیشتری داشته باشد. در نتیجه این واحد، تمام توان خود را در جهت تحقق اهدافِ تعیین شده پیش میبرد و دچار سردرگرمی و اتلاف وقت نمیشود.
علاوه بر این، با داشتن استراتژی محتوا میتوانید مطمئن باشید که همه موضوعات لازم که با کسب و کار شما مرتبط هستند را پوشش میدهید. حتی مطمئن هستید که اگر طبق نقشه پیش بروید، کلمات کلیدی مهم کسب و اهمیت یک استراتژی کار شما در تمامی محتواها استفاده میشوند و بهمرور سئوی سایتتان تقویت میشود.
۵ استراتژی برتر برای ارتباط سازمانی موثر
متنی که در ادامه میخوانید، ترجمه متنی است به قلم "Vanessa Kearney" که در بلاگ "Chanty" منتشر شدهاست. متن اصلی را میتوانید در این آدرس مطالعه کنید.
ارتباط سازمانی موثر برای موفقیت هر کسبوکاری حیاتی است. وجود چنین ارتباطی علاوه بر تاثیر گذاشتن روی خروجی کار، باعث تقویت تعهد کارمندان، همکاری بین آنها و به طور کلی رضایتمندی در محل کار میشود.
ارتباط سازمانی شامل انواع مختلفی از ارتباطات میشود: نوشتاری و گفتاری، رسمی و غیر رسمی. اطمینان از به کار گیری یک استراتژی موثر، نکتهای کلیدی در رشد و موفقیت کسبوکار است. در ادامه به بررسی ۵ استراتژی کلیدی در بهبود ارتباطات سازمانی میپردازیم.
فهم درست از نوع مخاطب هنگام هر گونه ارتباط سازمانی ضروری است. شناخت درست از مخاطب باعث میشود تا بتوانید ارتباط موثرتری با ایشان برقرار کنید. چنین ارتباطی باعث میشود که بتوانید اطلاعاتی را که به آنها مربوط میشود و برایشان حائز اهمیت است به راحتی انتقال دهید.
به طور مشابهی، داشتن رویکرد همدلانه در رهبری، شما را در برقراری روابط محکم و معنیدار با کارمندانتان یاری میدهد. شما باید بتوانید خود را در موقعیت دیگران تصور کنید. سعی کنید ارتباط خود را از نقطه نظر آنها ببینید تا بهتر بتوانید میزان موثر بودن آن را بسنجید.
۲. مراقب لحن صحبتتان باشید
وقتی صحبت از ارتباط سازمانی میشود، اهمیت نحوه ارتباط کم از اهمیت آن چه سعی در گفتن آن دارید ندارد. این امر شامل ارتباطات نوشتاری و گفتاری و حتی ارتباطات غیر رسمی با کارمندان میشود. همواره مراقب لحن خود و آنچه لحن شما به مخاطب انتقال میدهد باشید.
نوع کلمات و بیان به کار رفته هنگام صحبت کردن با کارمندان تاثیر بهسزایی دارد. این انتخاب میتواند تفاوت بین یک محیط کاری مثبت با ارتباطات سالم و مستحکم و محیطی باشد که کارمندان در آن احساس میکنند کمارزش هستند و نظراتشان شنیده نمیشود. سعی کنید تا جای ممکن ارتباطهای خود را در قالب یک لحن مثبت جلو ببرید.
اگر شما [به عنوان کارفرما] طرز فکر مثبتی داشته باشید، به احتمال زیاد کارمندانتان نیز در جواب رفتار مثبتی خواهند داشت. همچنین معمولا رفتار و حتی بازخوردی که با رویکرد مثبت همراه باشد، باعث میشود پاسخگویی و تعامل بهتری صورت بگیرد. بنابراین توصیه میشود که نظرات، پیشنهادات و بازخوردها با یک رویکرد مثبت منتقل شود. هنگام ارتباط نوشتاری، حتما قبل از ارسال لحن متن نوشته شده را بازبینی کنید.
لیمو یک پیامرسان تیمی/سازمانی است که به شما کمک میکند تا ارتباطات سازمانی خود را به صورت متمرکز مدیریت کنید. همین الان رایگان شروع به استفاده کنید.
۳. از وضوح ارتباطات اطمینان حاصل کنید
وضوح یکی از مهمترین جنبههای هر استراتژی ارتباطی موثر است. در صورت فقدان وضوح در ارتباطات، احتمال رخداد کجفهمی و سوتفاهم بیشتر میشود. این اتفاق در نهایت باعث افت کیفیت خروجی و تبدیل فضای کار به محیطی اضطرابآور میشود.
در هنگام هرگونه ارتباط با تیم یا کارمندان خود واضح و دقیق باشید. تا حد امکان، از به کار بردن ادبیات و اصطلاحات پیچیده پرهیز کنید؛ در عوض منظور خود اهمیت یک استراتژی را به طور مستقیم و متمرکز بیان کنید. از وضوح و مبهم نبودن خواستههای خود اطمینان حاصل کنید و اطلاعات را به طور مختصر منتقل کنید.
چه در ارتباطات گفتاری و چه در نوشتار، منظور خود را با اطمینان و واضح بیان کنید. اظهارات محکم و مطمئن علاوهبر بهبود کیفیت ارتباط شما با کارمندانتان، باعث ایجاد حس اعتماد نسبت به گفتههای شما در آنها میشود.
اگر همواره در ارتباطات شما وضوح کامل دیده شود، کارمندانتان نیز به مرور این رویکرد را در ارتباطات خود پیش خواهند گرفت. داشتن وضوح در ارتباط برای اطمینان از این که همه به دنبال خروجی و هدف یکسان هستند، حیاتی است. این امر باعث خواهد شد که همه افراد در تمامی مراحل، آگاهی کامل داشته باشند که چه انتظاراتی از آنها میرود و چه مسئولیتی دارند.
منبع عکس
۴. محتوای مربوطه را با افراد مناسب به اشتراک بگذارید
یکی از رایجترین نشانههای سیستم ارتباطی سازمانی غیر موثر این است که کارکنان با پیامها یا محتوایی که برایشان فرستاده میشود، درگیر نمیشوند. کارکنان ممکن است پیامها را به طور کلی نادیده بگیرند. از این رو به اشتراک گذاشتن محتوای مربوطه با افراد مناسب اهمیت بالایی دارد.
به جای ارسال ایمیلهای انبوه به همه کارمندان، ابتدا کارمندانتان را به دستههایی تقسیم کنید. این دستهبندی میتواند بر اساس بخش اداری، سمت کاری، موقعیت مکانی و یا پروژهای که در آن مشغول هستند باشد. هنگام ارسال ایمیل به یک گروه، از مربوط بودن محتوای آن به گروه مورد نظر اطمینان حاصل کنید.
به طور مشابهی از ارزشمند بودن محتوا نیز مطمئن شوید. محتوای ارزشمند میتواند اطلاعات مهمی باشد که کارمندان برای انجام کار خود به آن نیازمندند. همچنین میتواند شامل تاریخهای کلیدی که باید از آن مطلع شوند باشد. محتوا را طوری سادهسازی کنید که مختصر و مفید بوده و به راحتی قابل دسترسی باشد.
اسکار لوئیس، یک بازاریاب رسانههای اجتماعی در «Nextcoursework.com»، توصیه میکند که «ارتباط را تا حد ممکن جذاب و مشارکتی کنید.». «اگر فضای ارتباطی مثبت همراه با مشارکت و کنش واقعی حاکم باشد، کارمندان بیشتر با پیامها درگیر شده و به آنها واکنش نشان میدهند. دعوت کارمندان به بیان نظرات و پیشنهادات خود بسیار مهم است. شما از این طریق میتوانید یک فرهنگ همکاری موثر را پرورش دهید که ارتباطات یکی از عناصر ارزشمند آن باشد.»
مهمتر از همه، از برقراری ارتباط بیش از حد پرهیز کنید. راه اشتراک اطلاعات را نهایی کرده و به آن متعهد باشید. اگر پیامی را در بسترهای مختلف به اشتراک بگذارید، کارمندان خود را از قید پاسخ به آن رها خواهند کرد. تکرار چندین باره یک پیام علاوهبر خستهکننده بودن، ناکارآمد بوده و باعث اتلاف وقت میشود.
۵. بستر ارتباطی درست را انتخاب کنید
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و تعدد ابزار و برنامههای ارتباطی، ارتباط گرفتن با کارمندان از هر زمان دیگری سادهتر است. انتخاب و بهکارگیری بستر مناسب نکته حائز اهمیتی است که باید به آن توجه شود.
داشتن یک پروتکل واحد و مشترک بسیار ارزشمند است. در این صورت، همه کارمندان میدانند که کدام بستر ارتباطی، بسته به نوع دادهای که به اشتراک گذاشته میشود، مناسبترین گزینه است. مستقل از این از ایمیل، تماس تلفنی، پیامک یا پیامرسان، شبکههای اجتماعی، اشتراک اسناد و یا ابزار مدیریت پروژه استفاده میکنید، خوب است در هر مورد، مناسبترین بستر را شناسایی کنید.
اگر از ابزار ارتباطی مختلف استفاده میکنید، اتصال همه این بسترها در یک جای واحد که دسترسی را برای کارمندان ساده میکند، میتواند مفید باشد. به ابزاری که با گوشیهای همراه سازگار هستند توجه ویژهای کنید؛ چرا که بسیار موثر هستند.
نتیجهگیری
پیادهسازی یک استراتژی موثر ارتباط سازمانی به تغییر فرهنگ فضای کار کمک بهسزایی میکند. کارمندان با پیامها و محتوای به اشتراک گذاشته شده بهتر درگیر شده و پاسخگویی بالاتری به نمایش میگذارند. این امر سبب رضایت کاری بیشتر میشود و کارمندان موثرتر و کارآمدتری را به بار میآورد.
صفر تا صد استراتژی محتوا
همه آنچه لازم داریم تا درباره استراتژی محتوا بدانیم
دنیای اینترنت دنیای بسیار عجیبی است به عجیبی یک شمشیر دولبه! امکان ندارد به دنبال عبارتی در این دنیا بگردید و پیدایش نکنید. کلمه محتوا نیز برای موتورهای جستجو استثنا نیست و هزاران هزار مطلب را در این حوزه به شما معرفی خواهند کرد که احتمالاً اغلب در رابطه با تولید محتوا خواهند بود اما باید حواسمان به این شمشیر دولبه باشد، حواسمان باشد تا مصداق ” توهم دانش از نادانی هم بدتر است” نباشیم. به همین منظور در اینجا یک قدم باید به عقب برگردیم تا در رابطه با خود محتوا و استراتژی محتوا بدانیم که مقدمهی تولید محتوا هستند. این موضوع زمانی بیشترین اهمیت را پیدا میکند که بخواهید از مزایای محتوا در کسب و کار استفاده کنید. اینجاست که باید از استراتژی محتوا شروع کرد و نه از تولید.
رویکرد ما در فرامحتوا نسبت به آموزش مطالب مرتبط به محتوا به این صورت است که در ابتدا اهمیت و ضرورت موضوع مربوطه را بیان میکنیم تا فرد در صورت نیاز و لازم دیدن موضوع، تصمیم به ادامه آن بگیرد و سپس به معرفی و تعاریف میپردازیم. در نهایت نیز نحوه اجرا و پیادهسازی مفاهیم مطرح شده، بیان میشود زیرا صرفاً دانستن یک موضوع کمکی به پیشرفت سازمان و خود فرد نخواهد کرد.
حال که اهمیت استراتژی محتوا به عنوان گام اول برای استفاده از محتوا روشن شد سؤال بعدی در رابطه با پیادهسازی و چیستی استراتژی محتوا است که فلوچارت زیر کمک شایانی در این راستا خواهد کرد.
فلوچارت فوق فقط برای دانستن نیست و در فاز اجرایی نیز برای رسیدن به یک استراتژی جامع تمامی مراحل فوق باید به ترتیب طی شود.
همانطور که همیشه گفتهایم و در فلوچارت هم قابل مشاهده است، همه چیز با یک چرا شروع میشود: چرا استراتژی محتوا؟ انگیزه شما از این کار چیست؟ زیرا تا وقتی که دلیل محکمی برای انجام یک کار نداشتهباشید با کوچکترین مشکلی ناامید خواهید شد، خصوصا محتوا که نیازمند صبر است. پس در ابتدا مطلب زیر را دررابطه با تغییرات دیجیتال مارکتینک و ضرورتی که ایجاب میکند مطالعه کنید:
یک سؤال: آیا نخستین بیلبورد تبلیغات را که امروز در مسیر آمدن به سر کار دیدید، به یاد میآورید؟ دومی را چطور؟ اگر پاسخ شما منفی است به احتمال زیاد دیگر تبلیغات یا اصرار برندها به خرید برایتان اهمیتی ندارد. پس چطور میتوان انتظار داشت که مشتریانتان به تبلیغات شما توجه کنند؟
البته این موضوع چندان نگران کننده نیست زیرا بازاریابی محتوا و درونگرا میتوانند کاری کنند که دیگر لازم نباشد شما اصرار به فروش کنید بلکه مشتری به سمت شما خواهد آمد و البته مزایای دیگری هم دارد:
- صرفهجویی در هزینه که این موضوع به خصوص برای استارتآپها با منابع محدود قابل اهمیت است.
- افزایش اعتماد مشتری به برند شما
- افزایش وفاداری مشتری
- و …
مطلب زیر به طور مفصل اهمیت گذار از بازاریابی سنتی را بیان میکند:
ضرورت استفاده از بازاریابی محتوا | لینک |
محتوا چیست و چه تعریفی دارد | لینک |
بازاریابی محتوا چیست و چه تعریفی دارد | لینک |
یک نکته وجود دارد و آن این است که بازاریابی محتوا در ادامه بسیار بیشتر از امروز رونق خواهد گرفت و این رونق بیرویه اتفاقاتی را رقم خواهد زد مشکلاتی از قبیل افزایش عرضه و همانطور که میدانیم اگر عرضه محصولی افزایش یابد حق انتخاب مشتری افزایش و قیمت کاهش خواهدیافت. این اتفاق درباره محتوای رایگان چگونه رخ میدهد؟
آیا باید هزینهای پرداخت کنیم تا مخاطب محتوای تولیدیمان را بخواند؟! به این اتفاق شوک محتوا میگویند:
به عمد سعی کردیم تا قبل از توضیح در رابطه با محتوا و استراتژی محتوا شما را از اهمیت آن آگاه کنیم زیرا اگر به اهمیت آن واقف نباشیم یکمرتبه به سراغ پیاده سازی محتوا میرویم و به همان سرعت نیز از آن خارج خواهیم شد. اکنون اگر دلیل کافی برای ادامه این مسیر و شیرجهزدن در دریای استراتژی محتوا را دارید اجازه دهید تا تعریفی از استراتژی محتوا ارائه دهیم:
استراتژی محتوا را میتوان مجموعه اقداماتی دانست که به کمک آنها میتوانیم به اهداف بازاریابی محتوا برسیم و ما در فرامحتوا این اقدامات را در سه دسته اصلی پرسونای مخاطب، شخصیت برند و نقشه راه محتوا دستهبندی کردهایم. اگر میخواهید کمی بیشتر راجعبه استراتژی محتوا بدانید لینک زیر را دنبال کنید:
اهمیت استراتژی معاملاتی در فارکس
معاملهگران فارکس نمیتوانند بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب و تنها بر اساس احساسات و غرایز خود در بازار فارکس پیش بروند.
استفاده نکردن از استراتژی معاملاتی باعث از بین رفتن سرمایه شما خواهد شد.
اگرچه استراتژی معاملاتی نمیتواند آینده را پیش بینی کند اما میتواند مسیر حرکت و زمان مناسب برای اقدامات لازم را به شما نشان دهد.
استراتژی معاملاتی مانند یک نقشه است که میتواند به شما در رسیدن به مقصد از مسیر درست کمک کند.
چگونگی ساخت یک استراتژی معاملاتی
ساخت یک استراتژی معاملاتی کار دشواری نیست.
هر معاملهگری میتواند براساس قوانین و گایدلاینهای موجود استراتژی مناسب خود را تنظیم کند.
مهم این است که استراتژی شما در دراز مدت سودآور باشد.
این موضوع به معنای ثابت بودن یک استراتژی معاملاتی نیست بلکه عکس آن است.
همانطور که روشهای معاملاتی تکامل پیدا میکنند، استراتژی شما نیز باید ارتقا پیدا کند.
باید با توجه به موفقیت و یا شکستهای خود در معاملات، فاکتورهای لازم را تغییر دهید و روند معاملاتی خود را مطابق با بهترین گزینه اصلاح کنید.
اولین قدم برای تهیه یک استراتژی معاملاتی این است که درک کنید چگونه میتوانید در معاملات موفق شده و به اهداف معاملاتی خود برسید؟
اهداف و مهارت ها
چه مهارتهای معاملاتی را برای بازدهی سودآور و مدیریت ضررهای معاملاتی باید کسب کنید؟
به شما پیشنهاد میدهیم قبل از هر چیز به عنوان یک معاملهگر به ویژگیهای شخصیتی خود آگاه شوید و اهمیت یک استراتژی نقاط ضعف خود را به حداقل برسانید.
قدم بعدی انتخاب یک بازه زمانی مناسب است.
شخصیت معاملاتی و اخلاق کاری شما برای کدام یک از معاملات سویینگ ، اسکالپینگ یا روزانه مناسبتر است؟
پس از آن باید ابزارهای شناسایی روندها را مشخص کنید.
آیا برای شناسایی روند بازار از ابزارهای پرایس اکشن مانند پیوتها و ترندلاینها استفاده میکنید یا تنها با دیدن پین بارها معامله خود را انجام میدهید؟
بعد از مشخص کردن تارگت در بازار، تریگر ورود و خروج خود را در معاملات مشخص کنید.
با در نظر گرفتن موارد بالا میتوانید استراتژی مدیریت ریسک خود را تعیین کنید.
مدیریت ریسک از جمله فاکتورهای اصلی استراتژی معاملاتی است که توجه نکردن به آن میتواند حساب معاملاتی شما را نابود کند.
بهینه سازی استراتژی
بعد از توجه به این موارد و تدوین استراتژی مورد نظر میتوانید آن را تست کنید.
پس از آن، نتایج را مرور کنید و با یافتن راههای مناسب استراتژی خود را بهبود بخشید.
در این نوع از تست میتوانید از نقاط ضعف و قدرت استراتژی خود آگاه شوید و براساس آن استراتژی خود را ارتقا دهید.
بهینه سازی و بهبود مداوم استراتژی بسیار مهم است و نباید از آن غافل شد.
استراتژی بلند مدت فارکس
ساختار یک استراتژی بلند مدت تفاوتی با نکات گفته شده در بالا ندارد بلکه تنها تفاوت آن عملکرد این استراتژی در بازه زمانی بلند مدت است.
برخی از استراتژیهای معاملاتی در بازه زمانی هفتگی تدوین میشوند، اما اهداف یک استراتژی بلند مدت در بازههای زمانی طولانیتری در نظر گرفته میشوند.
معاملهگران بلند مدت معمولا باید صبر و تحمل زیادی در رسیدن به اهداف معاملاتی خود داشته باشند.
استراتژی سویینگ
برخلاف معاملهگرانی که در بازههای بلند مدت معامله میکنند، معاملهگران سویینگ براساس نوسانات بازار فارکس ، معاملات خود را انجام میدهند.
معاملهگران سویینگ تنها سعی میکنند از نوسانات موجود استفاده کنند و قبل از معکوس شدن روند بازار از معامله خارج شوند.اهمیت یک استراتژی
استراتژی اسکالپینگ در فارکس
در این نوع استراتژی هدف معاملهگران کسب سودهای کوچک به واسطه تغییرات قیمت است.
این سودها معمولاً مدت کوتاهی پس از ورود به معامله به دست میآیند.
به همین دلیل اسکالپرها باید برنامه خروج بسیار دقیقی داشته باشند.
اسکالپرها باید بسیار منظم باشند و براساس استراتژی معاملاتی تدوین شده از معامله خارج شوند.
اسکالپری که نتواند برنامه خروج خود را دنبال کند و برای کسب سود بیشتر وسوسه شود، در نهایت ضررهای معاملاتی سنگینی متحمل خواهد شد.
تست کردن استراتژی معاملاتی
قبل از اجرای یک برنامه معاملاتی باید آن را آزمایش کنید.
تا زمانی که برنامه خود را در یک سناریو واقعی آزمایش نکنید میزان آگاهیتان از استراتژی و پیش بینی شما از عملکرد برنامه اهمیتی ندارد.
فرض کنید روش جدیدی را یاد گرفتهاید و سعی میکنید این استراتژی را اجرا کنید.
روی کاغذ همه چیز به درستی پیش میرود اما آیا در واقعیت هم همینطور است؟
خیر
در این شرایط ممکن است بعد از یک ماه، 15٪ از موجودی حساب خود را از دست بدهید.
در این صورت برنامه معاملاتی جدیدی را جایگزین برنامه فعلی خود میکنید.
دوباره همه چیز تکرار میشود و این بار 30٪ از موجودی حساب خود را از دست میدهید.
به نظر میرسد که در این شرایط معاملهگر در حلقه معیوبی گیر افتاده است.
راه حل چیست؟
اگر از ابتدا برنامه معاملاتی خود را آزمایش میکردید با چنین مشکلاتی مواجه نمیشدید.
با آزمایش برنامه معاملاتی خود میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن آن آگاه شوید.
برخی از مزایای آزمایش برنامه معاملاتی:
- انتظارات شما را از استراتژی مشخص کند
- نتایج را به صورت تخمینی نشان دهد
- باعث می شود با اعتماد به نفس بیشتری معامله کنید
دیدگاه شما