خطاهای رایج در معامله گری


توجه به این مسائل برای هر سرمایه گذار مبتدی الزامی است تا ضمن کم کردن خطاها از نحوه عملکرد خود آگاهی داشته باشد و بداند تحمل پذیرش چه مقدار از نوسان‌های بازار را دارد. اگر به طور معمول در نظر بگیریم، هر سرمایه گذار مبتدی ۲۰ خطای رایج را انجام می‌دهد مهم است که بداند برای هر خطا چه میزان مبلغی حاضر است هزینه کند؟ به طور مثال اگر یک سرمایه گذار مبتدی برای هر سهام مبلغ ۱۰ میلیون تومان سرمایه گذاری کند، هر خطای شخص سرمایه گذار حدود ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد. و اگر او بر روی هر سهام ۵۰۰ هزار تومان سرمایه گذاری کند، هر خطای سرمایه گذار حدود ۲۵ هزار تومان خواهد بود. پس مهم است برای هر سرمایه گذار مبتدی در اول کار سرمایه بسیار کمی وارد بورس کند تا ضمن یادگیری و درس گرفتن از اشتباه کشنده در سرمایه گذاری، مبلغ بسیار کمی برای هر خطا هزینه کند.

شش اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال که نباید مرتکب شد!

تحلیل تکنیکال یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تحلیل و بخشی جدایی‌ناپذیر از پیش‌بینی بازارهای مالی است و زندگی مالی سرمایه‌گذاران بسیاری را دگرگون کرده است. با وجود اینکه یادگیری تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار دشواری نیست و اغلب افراد به سرعت با این تحلیل آشنا شده و از آن استفاده می‌کنند اما درک جامع و هنر استفاده صحیح از تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار هر کسی نیست. در ادامه می‌توانید با رایج‌ترین اشتباهاتی که افراد در استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب می‌شوند آشنا شده و از آن‌ها دوری کنید.

خطای اول؛ عدم جلوگیری از ضرر و زیان

همه ما ضرب‌المثل “جلوی ضرر را از هر جا که بگیری، منفعت است” را شنیده‌ایم و معنای آن را درک کرده‌ایم. اما زمانی که بحث بازارهای مالی در میان است عمل کردن به “جلوی ضرر را گرفتن” کمی دشوار می‌شود. محاسبه صحیح حد ضرر و یا به طور کلی استفاده از حد ضرر یا Stop Loss تأثیر بسیار زیادی در کاهش ضرر معامله‌گران خواهد داشت و این مسئله بسیار مهمی است که اغلب ایرانیان از آن چشم‌پوشی می کنند.

شاید پس از ورود به بازارهای مالی افراد زیادی فراموش کنند که نخستین هدف در معامله کسب سود نیست. بلکه از دست ندادن دارایی اولیه‌ای است که می‌خواهید از آن سود ببرید. این موضوع آن‌قدر مهم است که نقل‌قولی معروف از ادوارد سیکوتا “Ed Seykota” بارها در میان تریدرها یادآوری می‌شود:

عنصر اصلی تجارت موفق سه قانون است: ۱- جلوی ضرر را بگیر ۲- جلوی ضرر را بگیر ۳- جلوی ضرر را بگیر. اگر می‌خواهید در دنیای معامله‌گری دوام بیاورید، این قوانین را آویزه گوش خود کنید.

خطای دوم؛ بیش فعالی در بازار یا Overtrading

شاید به عنوان یک تریدر فکر کنید که هر چه بیشتر تحلیل کنید و سیگنال‌های بیشتری برای ورود و خروج پیدا کنید و در ادامه تعداد معاملات خود را افزایش دهید، سود بیشتری خواهید برد ولی فراموش کنید که افراط در هر جایی اشتباه است. حتی اینجا!

واقعیت این است که در برخی مواقع بهترین کار، هیچ کاری نکردن است. دانستن این مسئله علاوه بر زندگی در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد.

علاوه بر این تعداد معاملات و تحلیل‌های بیشتر، تمرکز و آرامش را از معامله‌گر می‌رباید و درصد تصمیمات اشتباه را به صورت معنی‌داری افزایش می‌دهد.

شاید باورکردنی نباشد ولی بسیاری از معامله‌گران موفق شاید در سال تنها به‌اندازه انگشتان یک دست وارد معامله شوند ولی همچنان به نتیجه دلخواه برسند. فراموش نکنید که معامله‌گران موافق صبورند و همیشه تلاش می‌کنند تا ذهنشان را از مشغولیت‌های روزمره رها کرده و خارج از فشار بازار برای دست زدن به هر اقدامی، تصمیم می‌گیرند. حتی اگر این تصمیم دست روی دست گذاشتن باشد.

خطای سوم؛ معاملات انتقامی

شاید ایده معاملات انتقامی خیلی به نظر بچگانه برسد ولی بد نیست بدانید که اغلب فعالین حوزه ترید دست به این کار زده‌اند. این اشتباه و نتیجه‌گیری نادرست حاصل از مجموعه تصمیمات اشتباهی است که در شرایط روحی غیرطبیعی برای معامله‌گران رخ می‌دهد.

ممکن است پیش‌بینی‌های شما برای یک دوره به خوبی جواب بدهد، پس شما به آن‌ها اعتماد می‌کنید. حالا اگر همان پیش‌بینی‌ها ناگهان دیگر جواب ندهند چه؟ غافلگیری ناشی از اعتماد بیش از حد معامله‌گران به پیش‌بینی‌های خود عامل اصلی این اشتباه است.

باید پذیرفت که بازار همیشه بر اساس تحلیل‌های شما پیش نمی‌رود و گاهی ممکن است کنترل اوضاع از دست افراد خارج شود. بر اساس تجربه بسیاری، زمانی که بازار روی بدش را به معامله‌گر نشان دهد، زنجیره‌ای از اتفاقات ناخوشایند به دنبال یکدیگر رخ خواهند داد تا تحلیل‌ها یکی پس از دیگری مردود شوند.

در این شرایط تصمیم‌گیری برای معامله‌گر دشوارتر و پرهزینه‌تر خواهد بود و در اینجاست که خطای معامله‌گر یعنی معاملات انتقامی، رخ می‌دهد. او برای جبران ضررها این بار به نحوی احساسی وارد معاملات جدید شده تا خسارت‌های قبلی را در کوتاه‌ترین زمان ممکنه جبران کند و نتیجه این هم از ابتدا مشخص است. اشتباهات و ضررهای بیشتر!

برای جلوگیری از این اشتباه تنها کافی است که به خاطر آورید پشت هر معامله خوب و سودآور، ساعت‌ها برنامه‌ریزی، بررسی و استدلال‌های منطقی وجود داشته است و شما هیچ چیزی را بدون زحمت به دست نیاوردید و از طرفی دیگر فراموش نکنید که روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند.

خطای چهارم؛ مقاومت در برابر تغییر تصورات قبلی

معمولاً معامله‌گران، به صورت سلیقه‌ای با برخی بازارها یا حتی برخی ارزهای دیجیتال برخورد می‌کنند اما موضوع به اینجا ختم نمی‌شود. آن‌ها ممکن است حتی در برابر متدها و شاخص‌ها این سلیقه را به خرج دهند و ترجیح خطاهای رایج در معامله گری دهند که حتی در یک بازار جدید از آموزه‌های گذشته و متدهایی که در بازار قبلی نتیجه داده است، استفاده کنند. به همین خاطر در برابر یادگیری و امتحان سایر متدها مقاومت می کنند.

واقعیت این است که همیشه یک استراتژی یا متد خاص در بازارهای مالی متفاوت جواب نمی‌دهد. اینکه چون در گذشته با کمک چند شاخص محدود و یا یک متد خاص سود کرده‌اید دلیل کافی برای نتیجه‌بخش بودن آن‌ها در تمامی بازارها نیست. به همین خاطر بسیاری از خطاهای رایج در معامله گری افراد که در مواجهه با بازار ارزهای دیجیتال مشابه سایر بازارها عمل می کنند، به سرعت با شکست مواجه می‌شوند.

خطای پنجم؛ نتیجه تحلیل تکنیکال حتمی است!

فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال چیزی بیشتر از یک پیش‌بینی نیست و لزوماً همیشه جواب نمی‌دهد. بازار متأثر از اتفاقات و رویدادهای متعدد روزانه است و مدام ممکن است تغییر جهت داده و از مسیر پیش‌بینی‌شده منحرف شود و تحلیل تکنیکال در این شرایط نمی‌تواند حرف چندانی برای گفتن داشته باشد.

یک معامله‌گر کار بلد همیشه اخبار و اطلاعات صحیح را دنبال می‌کند و مهم‌ترین وقایع مؤثر بر بازار را دنبال می‌کند و در کنار تحلیل تکنیکال برنامه‌ای از پیش تعیین شده برای مدیریت ریسک سبد خود در نظر دارد و بر اساس همین، عاقلانه‌ترین تصمیمی را که شاید برخلاف نتیجه تحلیل تکنیکال باشد، می‌گیرد.

خطای ششم؛ اتکا به تحلیل‌های دیگران

یکی دیگر از بخش‌های روانی تحلیل تکنیکال ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و اعتمادبه‌نفس است. بسیاری از معامله‌گران پس از به دست آوردن نتیجه روزانه تحلیل به سراغ خطاهای رایج در معامله گری نظرات و آرای دیگران می‌رود. این به‌خودی‌خود خیلی طبیعی و خالی از مشکل است. مشکل زمانی به وجود می‌آید که شما به عنوان یک معامله‌گر تحلیل دیگری را نسبت به تحلیل خود در اولویت قرار دهید و اعتمادبه‌نفس کافی برای عمل به دست آورد خودتان را نداشته باشید.

تحلیل تکنیکال یک هنر است. به همین خاطر لزوماً برای همه تحلیل‌گران یکسان نخواهد بود. نتیجه تحلیل تکنیکال موفق‌ترین تریدرها نیز ممکن است با یکدیگر در تعارض باشد. باید پذیرفت که هر شخص از دید خود به تحلیل مشغول می‌شود و روحیات تحلیل‌گر بر نتایج به نحوی عجیب تأثیر مستقیم دارد. افراد سردرگم و بی اعتمادبه‌نفس مدام در تحلیل‌های دیگران غرق ‌شده و اغلب بدترین تصمیم‌ها را برای سرمایه خود می‌گیرند. پس فراموش نکنید که به تحلیل خود اعتماد داشته باشید مگر اینکه خلافش اثبات شود و نظر هیچ‌کسی حتی موفق‌ترین افراد بر نظر شما مقدم نیست.

سخن پایانی

همان‌طور که گفتیم تحلیل تکنیکال هنری است که اگر به درستی آموخته شده باشد و مورد استفاده قرار بگیرد می‌تواند زندگی مالی هر معامله‌گری را دگرگون کند. به دست آوردن مهارت در این علم به هیچ عنوان امری یک شبه نیست و به تلاش شبانه‌روزی، مطالعه مداوم و اشتیاق بی‌پایان برای یادگیری موضوعات جدید نیاز دارد.

فراموش نکنید که معامله‌گری هم درست مانند هر حرفه دیگر به ویژگی‌های شخصی متعددی نیاز دارد و مناسب افرادی است که همیشه برای شرایط پیش‌بینی‌نشده برنامه دارند و در شرایط حساس و پرفشار تسلیم و غافلگیر نمی‌شوند. افرادی که می‌توانند احساسات خود خطاهای رایج در معامله گری را کنترل کرده و از تصمیم‌های احساسی در این بازار دوری کنند و علاوه بر همه این‌ها همیشه به دنبال یادگیری و بهبود دانش خود در این زمینه هستند و تلاش می‌کنند تا از اشتباهات رایج ترید دیگران درس گرفته و حتی اگر قرار است اشتباه کنند، اشتباهات جدیدی را مرتکب شوند!

۱۰ خطای معاملاتی که باید در فارکس از آنها دوری کنید

10 حطا معاملاتی

خطای انسانی در بازار فارکس رایج است و این مسئله اغلب باعث اشتباهات معاملاتی رایجی می‌شود. به‌خصوص مبتدیان بیشتر مرتکب این خطاهای معاملاتی می‌شوند. اگر معامله‌گران از این خطاها مطلع شوند، باعث می‌شود کارآیی آنها در معاملات فارکس افزایش یابد. حتی معامله‌گران باتجربه نیز از چنین خطاهایی در امان نیستند، با این حال، دانستن منطق پشت این خطاها تاثیر تشدیدشونده‌ی موانع معاملاتی را کاهش می‌دهد. در این مقاله به ۱۰ خطای مهم معاملاتی پرداخته و راه‌هایی برای غلبه بر آنها پیشنهاد خواهیم کرد. این خطاها بخش جداناپذیر فرآیند یادگیری هستند، معامله‌گران باید حتی‌الامکان با این خطاها آشنایی داشته باشند تا از ارتکاب آنها اجتناب کنند.

در ویدیوی بالا ۶ خطای مهم معاملاتی معرفی شده است؛ ولی در ادامه مقاله قصد داریم به موارد بیشتری بپردازیم. دانستن این نکته مهم است که ضرر بخشی اجتناب‌ناپذیر از معاملات است، اما می‌توان با از بین بردن خطاها و اشتباهات انسانی این ضرر را کاهش داد.
قبل از ورود به معامله‌گری فارکس، این ۱۰ اشتباه معاملاتی رایج که باید از آنها فاصله بگیرید را در نظر داشته باشید؛ چراکه این خطاها مسئول بخش عمده ای از معاملات ناموفق می‌باشند.

خطای شماره ۱: نداشتن استراتژی معامله‌گری

یک معامله‌گر بدون برنامه معامله‌گری معمولا عملکردی تصادفی خواهد داشت؛ چراکه هیچ‌گونه پیوستگی در استراتژی چنین فردی دیده نمی‌شود. در استراتژی‌های معامله‌گری، دستورالعمل و رویکردهای از پیش تعریف شده‌ای برای هر معامله‌گری وجود دارد. این مسئله از تصمیم‌گیریهای غیرعاقلانه معامله‌گران به دلیل بروز حرکات مخالف در بازار جلوگیری می‌کند. دنبال کردن مستمر یک استراتژی معامله‌گری کلید موفقیت است زیرا که منحرف شدن از مسیر باعث می‌شود که معامله‌گران خود را در یک قلمرو نامعلوم از امتحان سبک‌های معامله‌گری غرق کنند. این مسئله هم در انتها به ارتکاب اشتباهات معامله‌گری ختم می‌شود؛ اشتباهاتی که از عدم آشنایی نشات می‌گیرند. استراتژی‌های معامله‌گری را حتما باید با یک حساب آزمایشی مورد سنجش قرار گیرند. زمانی‌که معامله‌گران با یک استراتژی احساس راحتی کنند و آن را درک کنند، می‌توانند از حساب آزمایشی به حساب واقعی جابجا شوند.

خطای شماره ۲: لوریج بیش از حد

مفهوم مارجین/لوریج به استفاده از پول وام گرفته شده برای باز کردن پوزیشن های فارکس گفته می‌شود. باکمک چنین ابزاری، به سرمایه شخصی کمتری در هر معامله‌گری نیاز پیدا خواهید کرد، اما ازسوی دیگر، احتمال افزایش ضرر جدی است. از آنجاکه استفاده از لوریج، سود و ضرر معامله‌گری را هر دو زیاد می‌کند، مدیریت میزان لوریج امری ضروری است.
بروکرها نقش مهمی در حفاظت از مشتریان‌شان ایفا می‌کنند. بسیاری از بروکرها مقادیر بسیار بزرگی از لوریج (مانند ۱:۱۰۰۰) را پیشنهاد می‌دهند که معامله‌گران مبتدی و بی‌تجربه را به خطر می‌اندازد. بروکرهای رگوله‌شده، محدوده لوریج را در سطوح مناسبی که مورد تایید مقامات دارای صلاحیت است، تعیین می‌کنند. این نکته را باید هنگام انتخاب یک کارگزار سهام مناسب درنظر داشت.

خطای شماره ۳: نداشتن افق زمانی مناسب

سرمایه‌گذاری زمانی در کنار استراتژی معامله‌گری مورد استفاده بسیار حائز اهمیت است. هر رویکرد معاملاتی با یک افق‌ زمانی خاص تناسب دارد. درنتیجه، درک درک استراتژی می‌تواند به تعیین تایم فریم مناسب برای آن منجر شود. به عنوان مثال، یک اسکالپر تایم فریم‌های کوتاه‌تری را مدنظر دارد؛ درحالیکه یک «پوزیشن تریدر» تایم فریم های طولانی‌تر را ترجیح می‌دهد (با درک افق زمانی هر استراتژی می‌توان فهمید تایم فریم مناسب آن کدام است).

خطای شماره ۴: پژوهش ناکافی

معامله‌گران فارکس باید برای انجام تحقیقات مناسب درباره استفاده و اجرای صحیح یک استراتژی معامله‌گری خاص زمان بگذارند. مطالعه‌ی اصولی بازار باعث شناخت روندهای بازار، زمان‌بندی ورود و خروج و تاثیرات بنیادی می‌شود. هرچه زمان بیشتری به بازار اختصاص دهید، درک شما از آن بیشتر می‌شود. در بازار فارکس، تفاوت خیلی ظریفی میان جفت ارزهای مختلف و شیوه کار آنها وجود دارد. برای موفقیت در بازار، این تفاوت‌ها باید مورد بررسی کامل قرار بدهید.
هرگز نباید بدون تایید براساس استراتژی و تحلیل مورد استفاده خود و تنها براساس واکنش به رسانه ها و توصیه‌های بی‌پایه آنها اقدامی انجام دهید. این مسئله معمولا برای معامله‌گران پیش می‌آید. البته این موضوع به این معنا نیست که این نکات و اخبار رسانه ها را اصلا درنظر نگیرید، بلکه قبل از نشان دادن هر واکنشی بر اساس این اطلاعات، حتما تحقیق سیستماتیک انجام دهید.

خطای شماره ۵: نسبت ریسک به ریوارد ضعیف

معامله‌گران اغلب به نسبت‌های ریسک به ریوارد مثبت توجه نمی‌کنند که این امر به مدیریت سرمایه‌ی ضعیف می‌انجامد. به عنوان مثال، نسبت ریسک به ریوارد مثبت مثل ۱:۲، به پتانسیل احتمال دوبرابری سود در مقابل ضرر اشاره دارد. نمودار زیر، یک معامله خرید EUR/USD با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ را نشان می‌دهد. معامله در سطح ۱.۱۲۹۸۹ آغاز و برای آن، یک استاپ در ۱.۱۲۵۹۸( ۱۰ پیپ) و یک حد سود در سطح ۱.۱۲۸۹۸ (۲۰ پیپ) لحاظ شد. یک اندیکاتور مؤثر در تعیین سطوح استاپ و لیمیت در بازار فارکس، محدوده میانگین واقعی (ATR) است که از نوسانات بازار برای تعیین نقطه ورود و خروج استفاده می‌کند.
داشتن یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب به شما کمک می‌کند تا انتظاراتتان به‌عنوان معامله‌گر مدیریت شود. تحقیقات نشان داده است مدیریت نامناسب ریسک به عنوان اولین خطای معامله‌گران اثبات شده است.

نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ EUR/USD:

خطای شماره ۶: معامله بر اساس احساسات

معامله‌گری برمبنای احساسات اغلب به معامله‌گری غیرعاقلانه و ناموفق منجر می‌شود. معامله‌گران معمولا بعد از شکست در معامله، برای جبران ضرر قبلی، پوزیشن های بیشتر باز می‌کنند تا ضرر قبلی خود را جبران کنند. این معامله‌گران معمولا نه آموزش تکنیکال دیده‌اند و نه فاندامنتال. تعیین برنامه معاملاتی برای اجتناب از این نوع معامله است و درنتیجه ضروری است که دقیقا بر اساس برنامه پیش بروید.

خطای شماره ۷: حجم معامله نامناسب

تعیین حجم معاملات برای هر استراتژی معامله‌گری ضروری است. بسیاری از معامله‌گران در حجم‌های نامتناسب (نسبت به بالانس حساب‌شان) معامله می‌کنند. در این حالت، ریسک افزایش پیدا کرده و احتمال از بین رفتن کل موجودی حساب قابل‌تصور است. پیشنهاد می‌شود که حداکثر ۲ درصد از اندازه کل حساب‌تان ریسک کنید. به‌عنوان مثال، اگر موجودی حساب، ۱۰۰۰۰ دلار باشد، حداکثر ۲۰۰ دلار ریسک در هر معامله پیشنهاد می‌شود. اگر معامله‌گران به این نکته کلی ‌توجه کنند، احتمال در معرض خطر قرار گرفتن کل حساب از بین می‌رود. معاملات با حجم‌های بسیار بالا در بازار بسیار خطرناک است.

خطای شماره ۸: معامله در بازارهای متعدد

معامله فقط در چند بازار محدود به معامله‌گران اجازه می‌دهد که تجربه لازم برای معامله در این بازارها را پیدا کنند و در عین حال، اطلاعاتشان درمورد آن بازارها به حد کافی برسد. بسیاری از معامله‌گران مبتدی به دنبال معامله در چندین و چند بازار هستند ولی به دلیل درک ضعیف آن بازارها، شکست می‌خورند. این تجربه را باید در صورت نیاز با یک حساب آزمایشی کسب کرد. نویز تریدینگ (معاملات غیرعاقلانه) اغلب باعث می‌شود که معامله‌گران بدون برخورداری از توجیه بنیادی یا تکنیکال صحیح، در بازارهای مختلف اقدام به معامله کنند. به عنوان مثال، جنون بیت کوین در سال ۲۰۱۸، بسیاری از نویز تریدرها را در زمانی نامناسب به درون خود کشید. متاسفانه بسیاری از معامله‌گران به‌خاطر «ترس از عقب ماندن» یا «اشتیاق بیش از حد» وارد بازار شدند و ضررهای هنگفتی تجربه کردند.

خطای شماره ۹: عدم بازنگری معاملات

استفاده دائم از یک ژورنال معاملاتی به معامله‌گران کمک می‌کند تا شناخت بهتری از خطاهای احتمالی در استراتژی خود و همچنین عوامل موفقیت آن داشته باشند. این مسئله درک کلی معامله‌گران از بازار و استراتژی لازم برای آینده را افزایش می‌دهد. مطالعه معاملات گذشته علاوه‌بر تشخیص خطاها بهتشخیص جوانب سودمند استراتژی معامله‌گران کمک می‌کند تا معامله‌گران بتوانند ان‌ها به‌شکلی پیوسته تقویت کنند.

خطای شماره ۱۰: انتخاب بروکر نامناسب

تعداد زیادی بروکرهای اوراق CFD در جهان وجود دارند، بنابراین انتخاب صحیح میان این خیل عظیم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بررسی ثبات مالی و قوانین بروکر پیش از باز کردن حساب در نزد آن بروکرها ضروری است. این اطلاعات باید در وب‌سایت بروکرها به‌راحتی دردسترس باشند. بسیاری از بروکرها در کشورهایی با قوانینی ضعیف رگوله می‌شوند‌ تا راحت‌تر بتوانند قوانین سیستم‌های قضایی سخت گیرانه‌ای نظیر قانون مبادله کالا آمریکا (Commodity Exchange Act) یا قانون FCA انگلستان را دور بزنند.
امنیت در رتبه اول اهمیت جای دارد، با این حال، برای انتخاب یک بروکر، معیارهایی نظیر برخورداری از یک پلتفرم راحت و اجراپذیری آسان آن نیز ضروری است. قبل از معامله با سرمایه‌های واقعی، باید برای آشنایی با پلتفرم و برآورد هزینه‌ها وقت گذاشت.

خلاصه:

قبل از شروع هر نوع معامله‌ای در حساب واقعی، باید برخورداری از پایه بنیادی برای معامله‌گری فارکس را درنظر داشت. وقت گذاشتن برای یادگیری بایدها و نبایدهای معامله‌گری در فارکس، در نهایت به نفع معامله‌گران تمام خواهد شد. به هر حال، همه معامله‌گران سرانجام مرتکب اشتباه خواهند شد؛ ولی باید تمرین کرد تا این اشتباهات کاهش یابند و روی خطاهای تکراری کار کرد و آنها را به رفتار مطلوب تبدیل کرد. هدف اصلی این مقاله نشان‌دادن اهمیت پیروی از یک برنامه معامله‌گری با مدیریت ریسک مناسب و استفاده از یک سیستم بازنگری مناسب است.

خطا های معاملاتی

Pic61

همه ی معامله گران موفق و حرفه ای هم در معاملاتشان دچار خطا شده و ضرر هم می کنند اما آنها خطاهایشان را شناسایی کرده اند و در صدد رفع آن خطاها برآمده اند تا ضررشان را به حداقل برسانند و سودشان را چندبرابر کنند. شما هم مثل تمام معامله گران حتما در معاملات خود خطاهای مختلف معاملاتی را تجربه کرده اید . اما آیا تا به حال اشتباهاتتان را یادداشت کرده اید یا در راستای کاهش این خطاها کاری انجام داده اید ؟

در این مقاله تلاش کردیم خطاهای رایج معاملاتی را برایتان به زبان ساده توضیح دهیم . شما هم می توانید با خواندن این مقاله تورش های رفتاری خودتان را شناسایی کنید و برای رفع این خطاها اقدام کنید.

خطای معاملاتی آشناگرایی:

خطای آشنا گرایی یک قاعده ی سرانگشتی یا راه میانبر بر ذهن است که باعث می شود افراد احتمال وقوع یک پیامد را براساس میزان رواج آن در زندگی تخمین بزنند.

در این حالت فرد تخمین احتمالات بسیار پیچیده را می خواهد به سادگی انجام دهد ، در این خطای معاملاتی سرمایه گذار معمولا در انتخاب سهام برای سرمایه گذاری با اطلاعات محدود گزینه هایی را انتخاب می کنند که ذهنش با آن گزینه ها آشنایی بیشتری داشته باشد و این آشنایی باعث تخمین اشتباه ارزش آن سهم می شود درحالی که بررسی و مطالعه ی دقیق و همچنین بهره مندی از نظرات و تحلیل های کارشناسان بازار می تواند سهم های بهتری را در دسترس قرار دهد. به عنوان مثال دوشرکت فولادی را بررسی کنید و به این نتیجه برسید که شرکت x از نظر سودآوری بهتر از شرکت Y خواهد بود اما چون سهم Y برایتان آشناتر است و چندین بار قبلا خرید و فروش انجام داده اید آن را به عنوان گزینه ی سرمایه گذاری انتخاب کنید .

خطای معاملاتی اعتماد به نفس بیش از حد

از الزامات بازار سرمایه می توان به داشتن اعتماد به نفس و رهایی از ترس در کنار دانش و مهارت کافی اشاره کرد. اما گاهی سرمایه گذاران با اعتماد بیش از حد خودمنجر به خسارات زیادی می شوند، در این تورش رفتاری سرمایه گذار، اعتماد بیش از حدی به توانایی هایش دارد و یا بعضا از پیش بینی های خود در مورد آینده ی یک سهم نیز مطمئن می باشد . اطمینان بیش از حد منجر به پذیرش ریسک زیاد در تصمیمات سرمایه گذاری می شود، و افرادی که با این روحیه سرمایه گذاری انجام می دهند دچار ضرر و زیان می شوند.به عنوان مثال شما اقدام به سرمایه گذاری در شرکتی می نمایید که قبلا آنرا به طور مفصل تحلیل کردید اما پیش بینی های شما درست از آب در نمی آید و متوجه می شوید به یک متغیر مهم وزن ندادید . اما چون از خودتان مطمئنید به آن متغیر وزن نمی دهید و ضرر می کنید .

خطای خطاهای رایج در معامله گری معاملاتی باورگرایی

در این خطا به ایده هایی تاکید می شود که موید باورهای ما باشد و در مقابل هرآنچه را که با نظر ما در تضاد است بی اهمیت جلوه می کند، این نوع خطا در افرادی که دارای سابقه و یا دانش تخصصی بالاتری نسبت به دیگران هستند بیشتر مشاهده می شود. به طور مثال باور به اینکه مثلا خرید سهام با نسبت قیمت به سود (p/e) مشخصی مناسب هست و خرید دیگران در اعداد بالاتر رفتار اشتباه تفسیر شود در حالی که ممکن است آن تصمیم درست با توجه به مفروضات دیگر درست باشد . باید در نظر داشت در دنیای پرنوسان سرمایه گذاری بایستی روش های تحلیل و بررسی بیشتر مورد توجه قراردهیم چون ممکن است باورهایی که در دوره خاصی مهم بوده است بعدها دیگر کارساز نباشد.

خطای معاملاتی بهینه سازی

سرمایه گذاران تمایل دارند که در مورد عملکرد مطلوب سرمایه گذاری خود بیش از اندازه بهینه بیندیشند در این شرایط افراد وضعیت موجود را بهتر از واقعیت مشاهده می کنند ، این سوگیری می تواند در تفسیر اطلاعات و اخبار بسیار زیان بار باشد و رویدادی که در یک شرکت و یا در سهام آن رخ می دهد از طرف فرد بسیار بهتر از واقعیت در نظر گرفته شود، برای دوری از این خطا و ضرر و زیان های ناشی از آن اطلاع از تصور و تحلیل دیگران نسبت به رویداد پیش آمده بسیار کارساز است، در این صورت اگر تصور شما از یک اتفاق بهتر از واقعیت باشد با اطلاع از تصور و نظرات دیگران می توانید آن را تعدیل نمایید.

خطای معاملاتی زیان گریزی

زیان گریزی مانع می شود که فرد خود را از دست سرمایه گذاری های غیر سودآور حتی زمانی که خود نیز انتظار بهبود اساسی در این سرمایه گذاری را ندارد خلاص کند، حفظ سهام زیان ده به مدت طولانی سلامت سرمایه گذاری را به خطر می اندازد، درصورتی که می توان با فروش سهم زیان ده و پیدا کردن سهام مناسب و بنیادی زیان خود را از طریق سهم دیگری جبران کرد. باید اشاره کنیم که این خطا نوع دیگری هم دارد که در آن سرمایه گذاران سهام سودده خود را زودهنگام بفروش می رسانند چراکه می ترسند سودشان از بین برود، این رفتار پتانسیل کسب سود در پرتفوی را محدود کرده و منجر به انجام معاملات بیش از حد می شود.

برخی از صاحب نظران صنعت سرمایه گذاری برای این انحراف شایع و گسترده، تشخیص “همان که هست بماند” را وضع کرده اند که به موجب آن یک فرد آن قدر صبر کرده و منتظر می ماند تا اینکه یک سرمایه گذاری زیان دیده، نتیجه معکوس داده و رونق بگیرد.

حفظ سهام زیان ده به مدت طولانی، سلامت سرمایه گذاری شما را به خطر می اندازد یکی از درمان های اثر بخش این بیماری، توصیه به جلوگیری از زیان است. و یا گذاشتن حد ضرر و پایبند بودن به آن است. پس نتیجه میگیریم همیشه صبر در سهم ها نتیجه ی خوبی ندارد و باعث از دست دادن فرصتهای سرمایه گذاری دیگر نیز می شود .

خطای معاملاتی کوتاه نگری:

خطایی که درآن افراد منافع کوتاه مدت را نسبت به منافع بلند مدت ترجیح می دهند

مثلا سهمی که بر اساس بررسی ها در بازه زمانی سه ماهه می تواند بازده بالایی ایجاد کند به دلیل کسب سود مختصر در کوتاه مدت بفروشیم، داشتن دانش و استراتژی سرمایه گذاری و پیروی از آن می تواند جلوی این رفتار را بگیرد.

خطای نمایندگی یا نماگری

ذهن انسان موضوعاتی را که خصوصیات شبیه به هم دارند یکسان درنظر می گیرد.

سرمایه گذاران در رابطه با عملکرد خوب سهام در گذشته دچار این خطا می شوند و سهامی را می خرند که در گذشته بازده خوبی داشته است و عملکرد خوب گذشته را معیار تصمیم گیری قرار می دهد در صورتی که گذشته سهم نمی تواند ملاک کاملی برای تصمیم گیری بر روی یک سهم باشد، گاهی ممکن است شرکتی در گذشته تولید و فروش بالایی داشته ودر نتیجه سود آوری قابل توجهی داشته اما با گذشت چند سال به دلایل متعدد حجم تولید و فروش کاهش پیدا کرده و از سود اوری شرکت کم شده باشد در اینصورت سهم به مانند گذشته نمی تواند رشد مناسبی داشته باشد، توصیه می شود قبل از خرید سهم گزارشات شرکت ها که بر روی سامانه کدال درج می شود را مشاهده کرده و پس از بررسی کامل اقدام به سرمایه گذاری بر روی یک سهم کنید.

خطای معاملاتی ابهام گریزی

ابهام گریزی باعث می شود تا افراد ریسک قابل شناسایی در سرمایه گذاری را قبول کنند اما ریسکی که نسبت به آن ابهام دارند را نپذیرند. در این شرایط اگر فرد بداند احتمال ضرر و سود چقدر هست می تواند نسبت به سرمایه گذاری تصمیم بگیرد اما در زمانی که احتمال تحقق هر یک از آنها را ندارد از ابهام فرار می کند و شاهد نوسان در تصمیم گیری می شود ،فرد زمانی که سهام دارد به دلیل ابهام گریزی ریسک را نمی بیند و زمانی که دچار زیان می شود از داشتن سهام فراری می شود.

خطای معاملاتی داشته بیش‌‌نگری

وقتی سرمایه گذار ارزش بیشتر برای دارایی‌هایش می دهد در مقایسه با زمانی که آن دارایی را ندارد میگوییم فرد دچار خطای داشته بیش نگری شده و دارایی خود را بیشتر از آنچه که هست در نظر می گیرد . مثلا اگر فردی یک سهم را داشته باشد و سهم شرکت دیگری با شرایط سودآوری و درآمدی مشابه موجود باشد، برای سهمی که در تملک دارد ارزش بیشتری قایل می شود. اخبار مثبت آنرا بسیار بهتر و بالاتر می بیند و اخبار منفی آنرا کم اثر. حال زمانی که این سهم را فروخته باشد دیگر ارزش زمان تملک را برای آن قایل نیست. این نگاه در سایر دارایی های همانند خانه یا ماشین نیز قابل مشاهده است. برای رفع این خطا همواره باید براساس معیارهای مشخصی سهام تحت تملک با سایر سهم ها مقایسه شود و براساس واقعیتهای تحلیلی نسبت به ارزش سهام داشته تصمیم گرفته شود.

خطای معاملاتی دگرگون‌گریزی

افراد در این حالت تمایلی به تغییر وضع موجود ندارند و تمام تلاش خود را برای حفظ وضع موجود می کنند. در حالی که همیشه حفظ وضع موجود تصمیم درستی نیست. سیاست سرمایه گذاری بایستی همواره مورد بازبینی قرار بگیرد و نسبت به اصلاح آن تصمیم گیری شود. حفظ وضعیت موجودی که رو به زوال هست زیان و ضرر بسیاری ایجاد می کند.

خطای معاملاتی پشیمان‌گریزی

یکی از رایجترین سوگیری های رفتاری است که افراد مرتکب می شوند پشیمان گریزیست این سوگیری باعث می شود دست به تصمیم قاطع نزنیم و و برای جبران پشیمانی های گذشته و یا جلوگیری از پشیمانی احتمالی معامله انجام دهیم .

در این خطا، معاملات و رفتارها بیشتر تحت تاثیر رفتارهای احساسی و هیجانیست ومنجر به ضرر می شود.

انواع پشیمان گریزی

پشیمان گریزی خنثی باعث عدم ورود سرمایه گذار به گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری به دلیل ترس از زیان کردن و پشیمانی احتمالی در آینده است. در این حالت سرمایه گذار از کسب سود محروم خواهد شد و زیانی را متحمل نمی شود.

پشیمان گریزی منفی زمانی اتفاق می افتد که فرد سرمایه گذار به سهام زیان ده خود وفادار باقی می ماند، تا به این شکل از قبول اشتباه خود و تحقق زیان جلوگیری کند، این رفتار به اندازه ای ادامه پیدا می کند که خریدار وارد زیان سنگین شده و در نهایت سرمایه گذار با یک ضرر بزرگ حاضر به خروج از سهام زیان ده خود می شود.

پشیمان گریزی مثبت باعث می شود سرمایه گذار برای جبران عقب ماندگی خود از بازار شروع به خرید و فروش های احساسی نماید و زیان های گذشته را فراموش کند و به دنبال سهم هایی باشد که با خرید آنها سودهایی را که از بازار جا مانده بود به دست بیاورد. بنابراین فرد دچار رفتارهای احساسی از قبیل صف نشینی و رفتار گله ای شده و ممکن است سهام را در قیمت های بالا و سقف های قیمتی خریداری نماید و ضرر کند .

در این مقاله سعی کردیم به انواع تورش های رفتاری در معاملات اشاره کنیم و توضیحات مختصری در مورد هر کدام از خطای معاملاتی بدیم . امیدواریم مورد توجه تون قرار گرفته باشه .

۱۰ خطای معاملاتی که باید در فارکس از آنها دوری کنید

10 حطا معاملاتی

خطای انسانی در بازار فارکس رایج است و این مسئله اغلب باعث اشتباهات معاملاتی رایجی می‌شود. به‌خصوص مبتدیان بیشتر مرتکب این خطاهای معاملاتی می‌شوند. اگر معامله‌گران از این خطاها مطلع شوند، باعث می‌شود کارآیی آنها در معاملات فارکس افزایش یابد. حتی معامله‌گران باتجربه نیز از چنین خطاهایی در امان نیستند، با این حال، دانستن منطق پشت این خطاها تاثیر تشدیدشونده‌ی موانع معاملاتی را کاهش می‌دهد. در این مقاله به ۱۰ خطای مهم معاملاتی پرداخته و راه‌هایی برای غلبه بر آنها پیشنهاد خواهیم کرد. این خطاها بخش جداناپذیر فرآیند یادگیری هستند، معامله‌گران باید حتی‌الامکان با این خطاها آشنایی داشته باشند تا از ارتکاب آنها اجتناب کنند.

در ویدیوی بالا ۶ خطای مهم معاملاتی معرفی شده است؛ ولی در ادامه مقاله قصد داریم به موارد بیشتری بپردازیم. دانستن این نکته مهم است که ضرر بخشی اجتناب‌ناپذیر از معاملات است، اما می‌توان با از بین بردن خطاها و اشتباهات انسانی این ضرر را کاهش داد.
قبل از ورود به معامله‌گری فارکس، این ۱۰ اشتباه معاملاتی رایج که باید از آنها فاصله بگیرید را در نظر داشته باشید؛ چراکه این خطاها مسئول بخش عمده ای از معاملات ناموفق می‌باشند.

خطای شماره ۱: نداشتن استراتژی معامله‌گری

یک معامله‌گر بدون برنامه معامله‌گری معمولا عملکردی تصادفی خواهد داشت؛ چراکه هیچ‌گونه پیوستگی در استراتژی چنین فردی دیده نمی‌شود. در استراتژی‌های معامله‌گری، دستورالعمل و رویکردهای از پیش تعریف شده‌ای برای هر معامله‌گری وجود دارد. این مسئله از تصمیم‌گیریهای غیرعاقلانه معامله‌گران به دلیل بروز حرکات مخالف در بازار جلوگیری می‌کند. دنبال کردن مستمر یک استراتژی معامله‌گری کلید موفقیت است زیرا که منحرف شدن از مسیر باعث می‌شود که معامله‌گران خود را در یک قلمرو نامعلوم از امتحان سبک‌های معامله‌گری غرق کنند. این مسئله هم در انتها به ارتکاب اشتباهات معامله‌گری ختم می‌شود؛ اشتباهاتی که از عدم آشنایی نشات می‌گیرند. استراتژی‌های معامله‌گری را حتما باید با یک حساب آزمایشی مورد سنجش قرار گیرند. زمانی‌که معامله‌گران با یک استراتژی احساس راحتی کنند و آن را درک کنند، می‌توانند از حساب آزمایشی به حساب واقعی جابجا شوند.

خطای شماره ۲: لوریج بیش از حد

مفهوم مارجین/لوریج به استفاده از پول وام گرفته شده برای باز کردن پوزیشن های فارکس گفته می‌شود. باکمک چنین ابزاری، به سرمایه شخصی کمتری در هر معامله‌گری نیاز پیدا خواهید کرد، اما ازسوی دیگر، احتمال افزایش ضرر جدی است. از آنجاکه استفاده از لوریج، سود و ضرر معامله‌گری را هر دو زیاد می‌کند، مدیریت میزان لوریج امری ضروری است.
بروکرها نقش مهمی در حفاظت از مشتریان‌شان ایفا می‌کنند. بسیاری از بروکرها مقادیر بسیار بزرگی از لوریج (مانند ۱:۱۰۰۰) را پیشنهاد می‌دهند که معامله‌گران مبتدی و بی‌تجربه را به خطر می‌اندازد. بروکرهای رگوله‌شده، محدوده لوریج را در سطوح مناسبی که مورد تایید مقامات دارای صلاحیت است، تعیین می‌کنند. این نکته را باید هنگام انتخاب یک کارگزار سهام مناسب درنظر داشت.

خطای شماره ۳: نداشتن افق زمانی مناسب

سرمایه‌گذاری زمانی در کنار استراتژی معامله‌گری مورد استفاده بسیار حائز اهمیت است. هر رویکرد معاملاتی با یک افق‌ زمانی خاص تناسب دارد. درنتیجه، درک درک استراتژی می‌تواند به تعیین تایم فریم مناسب برای آن منجر شود. به عنوان مثال، یک اسکالپر تایم فریم‌های کوتاه‌تری را مدنظر دارد؛ درحالیکه یک «پوزیشن تریدر» تایم فریم های طولانی‌تر را ترجیح می‌دهد (با درک افق زمانی هر استراتژی می‌توان فهمید تایم فریم مناسب آن کدام است).

خطای شماره ۴: پژوهش ناکافی

معامله‌گران فارکس باید برای انجام تحقیقات مناسب خطاهای رایج در معامله گری درباره استفاده و اجرای صحیح یک استراتژی معامله‌گری خاص زمان بگذارند. مطالعه‌ی اصولی بازار باعث شناخت روندهای بازار، زمان‌بندی ورود و خروج و تاثیرات بنیادی می‌شود. هرچه زمان بیشتری به بازار اختصاص دهید، درک شما از آن بیشتر می‌شود. در بازار فارکس، تفاوت خیلی ظریفی میان جفت ارزهای مختلف و شیوه کار آنها وجود دارد. برای موفقیت در بازار، این تفاوت‌ها باید مورد بررسی کامل قرار بدهید.
هرگز نباید بدون تایید براساس استراتژی و تحلیل مورد استفاده خود و تنها براساس واکنش خطاهای رایج در معامله گری به رسانه ها و توصیه‌های بی‌پایه آنها اقدامی انجام دهید. این مسئله معمولا برای معامله‌گران پیش می‌آید. البته این موضوع به این معنا نیست که این نکات و اخبار رسانه ها را اصلا درنظر نگیرید، بلکه قبل از نشان دادن هر واکنشی بر اساس این اطلاعات، حتما تحقیق سیستماتیک انجام دهید.

خطای شماره ۵: نسبت ریسک به ریوارد ضعیف

معامله‌گران اغلب به نسبت‌های ریسک به ریوارد مثبت توجه نمی‌کنند که این امر به مدیریت سرمایه‌ی ضعیف می‌انجامد. به عنوان مثال، نسبت ریسک به ریوارد مثبت مثل ۱:۲، به پتانسیل احتمال دوبرابری سود در مقابل ضرر اشاره دارد. نمودار زیر، یک معامله خرید EUR/USD با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ را نشان می‌دهد. معامله در سطح ۱.۱۲۹۸۹ آغاز و برای آن، یک استاپ در ۱.۱۲۵۹۸( ۱۰ پیپ) و یک حد سود در سطح ۱.۱۲۸۹۸ (۲۰ پیپ) لحاظ شد. یک اندیکاتور مؤثر در تعیین سطوح استاپ و لیمیت در بازار فارکس، محدوده میانگین واقعی (ATR) است که از نوسانات بازار برای تعیین نقطه ورود و خروج استفاده می‌کند.
داشتن یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب به شما کمک می‌کند تا انتظاراتتان به‌عنوان معامله‌گر مدیریت شود. تحقیقات نشان داده است مدیریت نامناسب ریسک به عنوان اولین خطای معامله‌گران اثبات شده است.

نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ EUR/USD:

خطای شماره ۶: معامله بر اساس احساسات

معامله‌گری برمبنای احساسات اغلب به معامله‌گری غیرعاقلانه و ناموفق منجر می‌شود. معامله‌گران معمولا بعد از شکست در معامله، برای جبران ضرر قبلی، پوزیشن های بیشتر باز می‌کنند تا ضرر قبلی خود را جبران کنند. این معامله‌گران معمولا نه آموزش تکنیکال دیده‌اند و نه فاندامنتال. تعیین برنامه معاملاتی برای اجتناب از این نوع معامله است و درنتیجه ضروری است که دقیقا بر اساس برنامه پیش بروید.

خطای شماره ۷: حجم معامله نامناسب

تعیین حجم معاملات برای هر استراتژی معامله‌گری ضروری است. بسیاری از معامله‌گران در حجم‌های نامتناسب (نسبت به بالانس حساب‌شان) معامله می‌کنند. در این حالت، ریسک افزایش پیدا کرده و احتمال از بین رفتن کل موجودی حساب قابل‌تصور است. پیشنهاد می‌شود که حداکثر ۲ درصد از اندازه کل حساب‌تان ریسک کنید. به‌عنوان مثال، اگر موجودی حساب، ۱۰۰۰۰ دلار باشد، حداکثر ۲۰۰ دلار ریسک در هر معامله پیشنهاد می‌شود. اگر معامله‌گران به این نکته کلی ‌توجه کنند، احتمال در معرض خطر قرار گرفتن کل حساب از بین می‌رود. معاملات با حجم‌های بسیار بالا در بازار بسیار خطرناک است.

خطای شماره ۸: معامله در بازارهای متعدد

معامله فقط در چند بازار محدود به معامله‌گران اجازه می‌دهد که تجربه لازم برای معامله در این بازارها را پیدا کنند و در عین حال، اطلاعاتشان درمورد آن بازارها به حد کافی برسد. بسیاری از معامله‌گران مبتدی به دنبال معامله در چندین و چند بازار هستند ولی به دلیل درک ضعیف آن بازارها، شکست می‌خورند. این تجربه را باید در صورت نیاز با یک حساب آزمایشی کسب کرد. نویز تریدینگ (معاملات غیرعاقلانه) اغلب باعث می‌شود که معامله‌گران بدون برخورداری از توجیه بنیادی یا تکنیکال صحیح، در بازارهای مختلف اقدام به معامله کنند. به عنوان مثال، جنون بیت کوین در سال ۲۰۱۸، بسیاری از نویز تریدرها را در زمانی نامناسب به درون خود کشید. متاسفانه بسیاری از معامله‌گران به‌خاطر «ترس از عقب ماندن» یا «اشتیاق بیش از حد» وارد بازار شدند و ضررهای هنگفتی تجربه کردند.

خطای شماره ۹: عدم بازنگری معاملات

استفاده دائم از یک ژورنال معاملاتی به معامله‌گران کمک می‌کند تا شناخت بهتری از خطاهای احتمالی در استراتژی خود و همچنین عوامل موفقیت آن داشته باشند. این مسئله درک کلی معامله‌گران از بازار و استراتژی لازم برای آینده را افزایش می‌دهد. مطالعه معاملات گذشته علاوه‌بر تشخیص خطاها بهتشخیص جوانب سودمند استراتژی معامله‌گران کمک می‌کند تا معامله‌گران بتوانند ان‌ها به‌شکلی پیوسته تقویت کنند.

خطای شماره ۱۰: انتخاب بروکر نامناسب

تعداد زیادی بروکرهای اوراق CFD در جهان وجود دارند، بنابراین انتخاب صحیح میان این خیل عظیم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بررسی ثبات مالی و قوانین بروکر پیش از باز کردن حساب در نزد آن بروکرها ضروری است. این اطلاعات باید در وب‌سایت بروکرها به‌راحتی دردسترس باشند. بسیاری از بروکرها در کشورهایی با قوانینی ضعیف رگوله می‌شوند‌ تا راحت‌تر بتوانند قوانین سیستم‌های قضایی سخت گیرانه‌ای نظیر قانون مبادله کالا آمریکا (Commodity Exchange Act) یا قانون FCA انگلستان را دور بزنند.
امنیت در رتبه اول اهمیت جای دارد، با این حال، برای انتخاب یک بروکر، معیارهایی نظیر برخورداری از یک پلتفرم راحت و اجراپذیری آسان آن نیز ضروری است. قبل از معامله با سرمایه‌های واقعی، باید برای آشنایی با پلتفرم و برآورد هزینه‌ها وقت گذاشت.

خلاصه:

قبل از شروع هر نوع معامله‌ای در حساب واقعی، باید برخورداری از پایه بنیادی برای معامله‌گری فارکس را درنظر داشت. وقت گذاشتن برای یادگیری بایدها و نبایدهای معامله‌گری در فارکس، در نهایت به نفع معامله‌گران تمام خواهد شد. به هر حال، همه معامله‌گران سرانجام مرتکب اشتباه خواهند شد؛ ولی باید تمرین کرد تا این اشتباهات کاهش یابند و روی خطاهای تکراری کار کرد و آنها را به رفتار مطلوب تبدیل کرد. هدف اصلی این مقاله نشان‌دادن اهمیت پیروی از یک برنامه معامله‌گری با مدیریت ریسک مناسب و استفاده از یک سیستم بازنگری مناسب است.

وبلاگ

کالج تی‌بورس > بلاگ > روانشناسی بازار سرمایه > سرمایه‌ گذار مبتدی و ۱۱ خطای رایجی که پیش از وقوع باید آن‌ها را بداند!

سرمایه‌ گذار مبتدی و ۱۱ خطای رایجی که پیش از وقوع باید آن‌ها را بداند!

سرمایه گذار مبتدی

فهرست مطالب

هر سرمایه‌ گذار مبتدی در ابتدای کار خطاهایی نیز انجام می‌دهد که آگاهی از این خطاهای رایج برای هر معامله گری الزامی است. می‌توان گفت که آگاهی از این خطاها مهم‌ترین بخش از یک برنامه موفق در سرمایه گذاری است. تکرار خطاهای رایج خطاهای رایج در معامله گری برای هر سرمایه گذار مبتدی نشان دهنده این است که بزرگ‌ترین دشمن این دسته از سرمایه گذاران خود آن‌ها هستند. تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بررسی مهم‌ترین خطاهای رایج سرمایه گذاری می‌پردازد که در ادامه به ۱۱ خطای رایج سرمایه گذاری خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

۱- نداشتن برنامه مشخص برای سرمایه گذاری در بورس

افق زمانی

میزان ریسک پذیری

اندازه وجه قابل سرمایه گذاری

مقدار افزایش احتمالی سرمایه گذاری در آینده

سرمایه گذار مبتدی

توجه به این مسائل برای هر سرمایه گذار مبتدی الزامی است تا ضمن کم کردن خطاها از نحوه عملکرد خود آگاهی داشته باشد و بداند تحمل پذیرش چه مقدار از نوسان‌های بازار را دارد. اگر به طور معمول در نظر بگیریم، هر سرمایه گذار مبتدی ۲۰ خطای رایج را انجام می‌دهد مهم است که بداند برای هر خطا چه میزان مبلغی حاضر است هزینه کند؟ به طور مثال اگر یک سرمایه گذار مبتدی برای هر سهام مبلغ ۱۰ میلیون تومان سرمایه گذاری کند، هر خطای شخص سرمایه گذار حدود ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد. و اگر او بر روی هر سهام ۵۰۰ هزار تومان سرمایه گذاری کند، هر خطای سرمایه گذار حدود ۲۵ هزار تومان خواهد بود. پس مهم است برای هر سرمایه گذار مبتدی در اول کار سرمایه بسیار کمی وارد بورس کند تا ضمن یادگیری و درس گرفتن از اشتباه کشنده در سرمایه گذاری، مبلغ بسیار کمی برای هر خطا هزینه کند.

۲- سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص به جای سبدی از انواع اوراق بهادار

برای یک سرمایه گذار مبتدی سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص نسبت به سرمایه گذاری در یک شرکت سرمایه گذاری یا صندوق سرمایه گذاری مشترک ریسک به مراتب بالاتری به همراه خواهد داشت. هر سرمایه گذار بهتر است سرمایه خود را بر روی سبد متنوعی از انواع اوراق بهادار و شیوه های متفاوت سرمایه گذاری متمرکز کند. در غیر این صورت در مقابل نوسان های یک نوع خاص از اوراق بهادار یا بخش خاصی از اقتصاد به شدت، بی دفاع خواهد شد. البته نباید مفهوم تنوع شرکت ها یا صندوق های سرمایه گذاری را با تنوع سبد اوراق بهادار اشتباه گرفت. ممکن است یک سرمایه گذار در چند صندوق سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری کرده باشد اما متوجه نباشد که همه این صندوق ها در چند صنعت مشابه و حتی بر روی چند گونه خاص از اوراق بهادار سرمایه گذاری کرده‌اند. از سوی دیگر هم باید به خاطر داشت که تنوع بیش از حد هم می‌تواند برای یک سرمایه گذار مبتدی باعث بروز خطاهای زیادی بشود زیرا تنوع زیاد تمرکز را از سرمایه گذار مبتدی خواهد گرفت. در هر حال بهترین شیوه ممکن حفظ تعادل در سرمایه گذاری است تا بتواند ضمن طی کردن یک راه درست و اصولی از خطاهای رایج هم جلوگیری کند.

۳- سرمایه گذاری بر روی سهام بورس به جای سرمایه گذاری بر روی شرکت

خرید و فروش

سرمایه گذاری برای یک سرمایه گذار مبتدی قمار نیست. نباید مانند یک بازی برد و باخت به آن نگاه کرد. سرمایه گذاری پذیرش ریسک معقول با هدف تأمین مالی یک بنگاه اقتصادی معین است. ریسکی که درصد خطاهای یک سرمایه گذار مبتدی را تا حد ممکن کاهش دهد. ریسک کردن بر روی بنگاهی که به نظر سرمایه گذار این توانایی را دارد که در بلند مدت به رشد مثبتی دست یابد. برای رسیدن به این هدف، بهتر است دست به کار تحلیل بنیادی ویژگی‌های شرکت یا صنعت مورد نظر شوید. نه بررسی تغییرات روزانه قیمت سهام شرکت. خرید یک سهم خاص تنها بر اساس جو بازار یا علاقه شخصی شما نسبت به محصولات تولیدی شرکت، بهترین راه برای یک سرمایه گذار مبتدی است تا هم یک خطا خیلی مهم انجام دهد هم پول خود را دور بریزد!

۴- خرید در بالاترین قیمت / گران خریدن

نخستین گام‌ ورود به بازار سرمایه برای یک سرمایه مبتدی خرید در پایین ترین قیمت ممکن و فروش در بالاترین ممکن است. پس چرا برخی از سرمایه گذاران مبتدی و غیر مبتدی بلعکس عمل می‌کنند؟ دلیل اصلی این است که این سرمایه گذاران به گذشته سهم نگاه می‌کنند. بسیاری از سرمایه گذاران روی دسته یا گونه ای از دارایی ها که طی یکی دو سال گذشته عملکرد خوبی داشته اند سرمایه گذاری می‌کنند. و استدلالشان این است که چون عملکرد دارایی مورد نظر در گذشته خوب بوده است در آینده نیز خوب خواهد بود. این خطایی است که خیلی از سرمایه گذاران مبتدی انجام می‌دهند. اما این فرضیه کاملاً اشتباه است چه اطمینانی وجود دارد که یک شرکت همیشه روند خوب خود را ادامه دهد؟ گران خریدن و ارزان فروختن شیوه افرادی است که برنامه مشخصی در ذهن ندارند و فقط به تحرکات بازار واکنش نشان می‌دهد. سرمایه گذاری این افراد به جای اینکه راهبردی باشد تاکتیکی است و پر از اشتباه و خطاست.

یکی از خطاهای رایجی که سرمایه‌گذاران مبتدی انجام می‌دهند این است که موج بازار را دنبال می‌کنند. برخی از سهام موجود در یک دوره کوتاه مدت رشد می‌کنند و بسیاری از سرمایه‌گذاران مبتدی را در اوج قیمت به سوی خود می‌کشند که باعث گران خریدن سرمایه‌گذار می‌شود. یک سرمایه‌ گذار مبتدی باید همیشه سعی کند به عملکرد آینده سرمایه گذاری مورد نظر خود نگاه کند نه وضعیت آن در گذشته.

۵- فروش در پایین ترین قیمت / ارزان فروختن

سرمایه گذاری اشتباه

سوی دیگری از خطاهای رایج یک سرمایه‌ گذار مبتدی ارزان فروختن است. بسیاری از سرمایه‌گذاران مبتدی تا زیان شان جبران نشود حاضر به فروش سهام خود نیستند. غرور این سرمایه‌گذاران اجازه نمی‌دهد که قبول کنند اشتباه کرده اند و سهامشان را به قیمت بالایی خریده اند. اما سرمایه‌گذاران باهوش، واقعیت را می‌پذیرند و به سرعت جلوی ضرر بیشتر را می‌گیرند. هر سرمایه‌ گذار مبتدی باید بداند که همه سرمایه گذاری ها به سود ختم نمی‌شود. حتی سرمایه‌گذاران حرفه ای هم همیشه موفق نیستند. پس مهم این است وقتی اشتباه کرده اید به کمترین ضرر خارج شوید. کم ترین ضرر به این معنی است که وقتی یک سرمایه‌ گذار مبتدی (Beginner Investor) فهمید اشتباهی انجام داده است به سرعت از آن سهم خارج شود و منابع مورد نظر در سرمایه گذاری دیگری به جریان گذاشته شود.

۶- زیر و رو کردن سرمایه گذاری های انجام شده

یک سرمایه‌ گذار مبتدی یا حرفه ای، هر چه کمتر سرمایه گذاری انجام شده خود را جا به جا کند هم از خطاها جلوگیری می‌کند. هم در نهایت سود بیشتری نصیبش می‌شود. مطالعه انجام شده دو تن از استادان دانشگاه کالیفرنیا بر روی بیش از ۶۴ هزار نفر از سرمایه‌گذاران یک موسسه بزرگ کارگزاری، طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶، ۱۷ درصد سود سالانه نشان می‌دهد.

سرمایه گذار مبتدی

این افراد بدون در نظر گرفتن هزینه معاملات، ۷۰ درصد بالاتر از میانگین بازار سرمایه گذاری داشته اند. اما هنگامی که هزینه معاملات محاسبه می‌شود، سود حاصل از ۱ درصد پایین تر از میانگین بازار، بوده است. برای یک سرمایه‌گذار خرید و نگهداری سهم بهتر از خرید و فروش مکرر آن است و باعث شدن ایجاد خطاهای که در سرمایه گذاری رخ می‌دهد می‌شود.

۷- کافی دانستن اخبار بازار بورس در رسانه ها

یکی دیگر از خطاهای رایج سرمایه‌ گذاران مبتدی این است که به مطالعه و گوش کردن به اخبار رسانه ای همگانی اکتفا می‌کنند و هیچ ارتباط حرفه ای با مشاوران کارکشته سرمایه گذاری ندارند. این کار چیزی جز بروز خطاهای رایج برای سرمایه‌ گذار مبتدی، عاید نمی‌شود. حتی زمانی که یک سرمایه‌ گذار فکر می‌کند یک خبر دست اولی پیدا کرده است و می‌تواند با استفاده از آن پرتفوی خود را رونق بدهد باید بداند که همیشه با سرمایه‌گذاران حرفه ای طرف است که هر کدام چندین نفر تحلیل گر خبره را به استخدام خود درآورده است. سرمایه‌گذاران حرفه ای موفق، اطلاعات خود را از چندین منبع موثق گرد آوری می‌کنند. و پیش از تصمیم گیری، راجع به سرمایه گذاری مورد نظر خود اطلاعات موجود رو به دقت بررسی می‌کنند. این کار باعث به حداقل رسیدن خطاهای سرمایه گذاری می‌شود. و یک سرمایه‌گذار موفق باید این روند را پیگیری کند و فقط به اخبار بسنده نکند. اگر یک سرمایه‌ گذار مبتدی فکر کند خبری که به دست آن رسیده است کاملاً دست اول است و هیچ کس دیگری از آن خبر ندارد کاملاً در اشتباه است. خبری که به گوش شما رسیده است ممکن است به گوش بقیه هم رسیده باشد و تا همین لحظه تأثیر خود را روی قیمت گذاشته باشد. بسنده کردن به اخبار چیزی جز بروز خطا و اشتباه چیزی برای سرمایه‌ گذار مبتدی ندارد.

۸- پرداخت بیش از اندازه هزینه و کارمزد بابت خرید و فروش

یک سرمایه‌ گذار مبتدی (Beginner Investor) باید پیش از گشایش حساب نزد کارگذار و گرفتن کد بورسی از هزینه هایی که بابت انجام معاملات از سرمایه گذار گرفته می‌شود معطل باشد و این هزینه ها را در محاسبت خود لحاظ کند. این هزینه ها از قبیل هزینه های مدیریت پرتفوی و کارمزد پرتفوی و کارمزد معاملات می‌باشد. لحاظ نکردن این هزینه ها گاها باعث ایجاد خطاهایی می‌شود و شخص سرمایه‌ گذار مبتدی رو با مشکل مواجه می‌کند.

۹- انتظار نامعقول از بازار بورس

همیشه در زمان وجود حباب قیمت ها در سطح بازار، سرمایه‌ گذاران مبتدی را می‌بینیم که صبر خود را از دست می‌دهند. و گاها خطاهایی انجام می‌دهند و ریسک بیش از اندازه ای را متحمل می‌شوند. داشتن صبر و همچنین یک دید بلند مدت نسبت به سرمایه انجام شده بسیار مهم است.

خطاهای سرمایه گذاری

یک سرمایه‌ گذار مبتدی (Beginner Investor) نباید به عوامل بیرونی اجازه دهد تأثیر نامطلوبی بر روی تصمیم‌گیری او داشته باشد و نباید اسیر جو موجود شود. این اسیر شدن باعث ایجاد خطاهای در سرمایه گذاری می‌شود که ممکن است قبلاً انجام داده باشید. یک سرمایه‌ گذار حرفه ای همیشه می‌تواند با مقایسه عملکرد پرتفوی مورد نظر با شاخص های پایه به انتظاری معقول دست یابد و خطاها را کاهش دهد.

۱۰- سهل انگاری و بی توجهی به روش سرمایه گذاری در بورس

سرمایه‌ گذاران مبتدی چون نمی‌دانند از کجا و چگونه سرمایه گذاری را شروع کنند، از آغاز کار طفره می‌روند یا دل به زیان سرمایه گذاری های قبلی یا رشد منفی بازارهای سهام، از سرمایه‌گذار جدید سر باز می‌زنند. این خود یک خطای رایج سرمایه گذاری است. سرمایه‌گذار باید در هر وضعیتی تمام تمرکز خود را بر روی کار بگذارد. بعد از سنجیدن شرایط بازار سرمایه گذاری کند و فقط و فقط طبق طرح و برنامه خود پیش برود. پرتفوی خود را بررسی کند و از مطابقت آن با برنامه مورد نظر مطمئن شود.

۱۱-نا آگاهی از قدرت واقعی تحمل ریسک در معاملات

اولین نکته ای که هر سرمایه‌ گذار مبتدی باید بداند این است که سرمایه‌گذاری بدون ریسک وجود ندارد. تمام سرمایه گذاری ها با ریسک است. فقط درصد آن متفاوت است که عوامل زیادی این درصد را دستخوش تغییراتی می‌کند. مانند سن فرد، خصوصیات اخلاقی فرد و…

ریسک در بازار بورس

با اندازه گیری تأثیر احتمالی مبلغ مشخصی از زیان مالی، بر وضعیت کلی پرتفوی و روح و روان شخص می‌توان اشتیاق آن را به پذیرش ریسک تعیین کرد. به‌طور کلی می‌توان گفت هر چه اهداف بلند مدت تر باشد سرمایه‌ گذار مبتدی باید پذیرای ریسک بیشتری باشد.

به هر حال هر سرمایه‌ گذار مبتدی برای تعیین میزان ریسک پذیری خود نیازی نیست که منتظر کاهش ناگهانی ارزش دارایی های خود باشد. هر فرد باید دست به کار شود و این میزان ریسک پذیری را با توجه به وضعیت روحی و اخلاقی خود تعیین کند.

نتیجه گیری

در این مقاله در مورد انواع اشتباهات و خطاهای رایج سرمایه گذاری صحبت کردیم. هر سرمایه‌گذار در دوران سرمایه گذاری خود اشتباهات زیادی انجام می‌دهد. ولی نکته ای که اهمیت دارد تعداد اشتباهات نیست! بلکه تعداد تکرار اشتباهات است. در واقع تفاوت اصلی میان سرمایه‌گذاران موفق و سرمایه‌گذاران مبتدی این است که سرمایه‌گذاران موفق ممکن است چندین خطا انجام دهند. ولی از هر اشتباه خود درس می‌گیرند و دیگر ان را تکرار نمی‌کند. ولی سرمایه‌گذاران مبتدی یک اشتباه را چندین بار تکرار می‌کنند. می‌توان گفت با استفاده از تجربیات افراد موفق جای پای جای آن‌ها بگذاریم. آیا می‌توان گفت یک سرمایه‌ گذار مبتدی با انجام این خطاها و درس گرفتن از آن‌ها تبدیل به یک معامله گر حرفه ای می‌شود؟ شما نیز تجربیات خود را از قسمت دیدگاه‌ها برای ما ارسال کنید. [ads1]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.