من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
رصد بازارها در بهار 96
دنیای اقتصاد - زهرا رحیمی: اولین فصل از سال 96 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که عملکرد بورس تهران در این بازه زمانی را میتوان در دو دوره کاملا متفاوت ارزیابی کرد. بازار سهام کشور در حالی که در دو ماه ابتدای سال گوی سبقت را از دیگر بازارهای موازی ربوده بود، در خرداد ماه با ثبت چهار هفته متوالی منفی در کارنامه خود و افت 3درصدی شاخص کل، بازی را به بازار پول واگذار کرد. تخلیه بخش اعظم بازدهی بورس در دو ماه نخست سال طی خرداد ماه در شرایطی صورت گرفت که به نظر میرسد با توجه به اصلاح نسبتا چشمگیر قیمتها و جذابتر شدن ارزشگذاری سهام (قرار گرفتن نسبت P/ E بازار در سطح 8/ 6)، میتوان نسبت به توقف افت قیمتها و در ادامه تغییر مسیر بورس تهران امیدوار بود.
همانطور که اشاره شد، شرایط بازار سهام در فصل بهار را باید در دو دوره متفاوت بررسی کرد.دوره اول از ابتدای فروردین تا اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری.دوره دوم از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری تا پایان خرداد ماه. بورس تهران فعالیت خود در ابتدای سال جاری را پس از ریزش قابل توجه قیمتها در انتهای سال 95 (با هدف تامین نقدینگی شب عید توسط بورسبازان) و همچنین پیشبینی قابلقبول شرکتها از سود سال مالی 96 با صعود آرام قیمتها آغاز کرد. این صعود البته در یک فضای رکودی شکل گرفت به این علت که تمرکز سهامداران به دلایل مختلفی که پیشتر به کرات تشریح شد، بیشتر در نمادهای کوچک بورسی بود. نشانههای این موضوع در تفاوت رشد شاخص کل و شاخص هموزن در آن بازه زمانی به خوبی محسوس بود.در ادامه باور فعالان بورس به بهبود اوضاع اقتصادی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و ورود پولهای تازه باعث شد معاملات سهام بهطور فزایندهای رونق یابد. پولهایی که البته همچنان بخش اعظمی از آن راه نمادهای کوچک را در پیش گرفتند. با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشتماه این هیجان مثبت به نمادهای بزرگتر نیز تا حدودی منتقل شد.این موضوع باعث شد شاخص کل از کانال 81 هزار واحدی نیز عبور کند. تا پایان هفته اول خرداد ماه بورس تهران با رشد حدود 1/ 5 درصدی شاخص کل با ثبت 9 هفته صعودی متوالی در کارنامه خود پیشتاز بازارهای موازی بود.پس ازآن اما بورس مسیر دیگری را برای خود برگزید.
با مشخص شدن نتایج انتخابات و عبور از ابهام این موضوع، قیمتها در مسیر اصلاح قرار گرفتند. در گزارشهای «دنیای اقتصاد» به کرات اشاره شد که رشدهای قیمتی در بازار سهام در دوره اول، مبنای بنیادین چندانی نداشت و تنها دلیلی که بورس تهران را در مسیری صعودی قرار داد، ورود نقدینگی جدید به بازار سهام و هیجان پیش از انتخابات بود.از آنجا که مبنای بنیادینی برای رشد شاخصهای بورس وجود نداشت، این انتظار وجود داشت که قیمت سهام با کوچکترین موضوعی رو به نزول بگذارد. این سیر نزولی قیمتها در روزهای ابتدایی خرداد ماه با بهانه افت قیمتهای جهانی صورت گرفت. برخی از معاملهگران با شناسایی سود در سمت عرضه سهام قرار گرفتند.برخی سهامداران نیز که پیش از برگزاری انتخابات صرف توجه به این موضوع را بدون توجیه منطقی از نظر بنیادی مبنای خرید خود (در قیمتهای به نسبت بالاتر) قرار داده بودند، پس از انتخابات ریاست جمهوری و گذر از هیجان آن، تحت تاثیر نگرانیها از وضعیت نزول آتی قیمتها موجب تشدید صفوف فروش شدند. افت قیمتها در بازارهای جهانی، افزایش نگرانی از تصویب تحریمهای جدید در سنای آمریکا در کنار برخی ابهامات صنایع همچون بانکها در کنار نرخ سود بانکی بالا موجب شدند که بازار سهام در مسیر ریزش قیمتها قرار گیرد.به عبارت دیگر میتوان گفت با عبور از موج خوشبینی اولیه ناشی از هیجانات سیاسی، بازار بار دیگر به دشواریهای موجود در عرصه اقتصاد کشور و همچنین عرصه بینالمللی توجه کرد. موارد مذکور هر کدام با یک اثر وزنی مشخص بهانههایی بودند که موجب شدند در خرداد ماه شاخص کل بیش از 3 درصد از بازدهی بورس (از ابتدای سال تا پایان هفته اول خرداد) را تخلیه کند. این تخلیه بازدهی البته با یک رکود چشمگیر همراه شد. با فقدان نشانههای رشد از منظر بنیادی در کنار ابهامات به وجود آمده در عرصه اقتصادی و بینالمللی (افزایش ریسکها)، فضای صبر و انتظار توام با رکود شدید در معاملات سهام به وجود آمد.به طوریکه طی معاملات خردادماه بهویژه در نیمه دوم این ماه ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در بیشتر روزها، به زحمت به 70میلیارد تومان میرسید.
طی معاملات خرداد ماه بازار به لحاظ متغیرهای مهمی نظیر حجم و ارزش معاملات خرد، در رکود عمیقی به سر میبرد. متوسط حجم و ارزش معاملات روزانه در این بازه زمانی حدود 406 میلیون سهم و 93 میلیارد تومان بوده است. متوسط این متغیر نسبت به اردیبهشت ماه افت حدود 48 درصدی در حجم و افت حدود 44 درصدی در ارزش معاملات را تجربه کرده است. این موضوع حکایت از فراگیر شدن یک فضای رکودی در معاملات سهام دارد. در مجموع طی معاملات خرداد ماه شاهد انتقال 167 میلیارد تومان از پرتفوی معاملهگران حقیقی به سبد سهام حقوقیها بودیم.در معاملات اردیبهشت ماه نیز معاملهگران بازار سهام شاهد تغییر مالکیت 103 میلیارد تومانی به نفع حقوقیها بودند.این امر در شرایطی صورت گرفت که مشارکت حقیقیها در سومین ماه از سال بر خلاف اردیبهشت ماه سال جاری بالاتر از سرمایهگذاران حقوقی بوده است. مشارکت این سهامداران که طی معاملات اردیبهشت ماه به حدود 45 درصد نیز رسیده بود، در معاملات خرداد ماه به بیش از 60 درصد افزایش یافت.کارشناسان معتقدند در فضای رکودی معاملات خرداد ماه تحت تاثیر ریسکهای موجود در فضای بازار، بیشترین میزان مشارکت در بازار از سوی حقیقیها عمدتا با انگیزههای سفته بازی صورت گرفته است. در نتیجه افزایش درصد مشارکت به دلیل کاهش شدید ارزش کل معاملات بوده است که سهم سفتهبازان را بیشتر نشان داده است.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» از وضعیت معاملات سهام در فصل بهار حاکی از این است که در بیست غلبه سمت قرمز بازار سهام سال گذشته، تنها در پنج سال، بورس تهران در بهار نظاره گر افت نماگر خود بوده است. در سالهای اخیر، بهار 95 و بهار 93 نماگر بازار سهام افت چشمگیر به ترتیب 5/ 9و 8/ 7 درصدی را تجربه کردند. عمده دلیل افت نماگر بازار سهام در این دو مقطع به رشدهای چشمگیر قیمتی و عمدتا بدون پشتوانه بنیادی در انتهای سال قبل از هر مقطع باز میگردد.( زمستان 94 تحت تاثیر رشد عمومی قیمت سهام با لیدری خودرو و در سال 92 تحت تاثیر رشد بیش از 100 درصدی شاخص سهام در سال 92).
بهار سال 94 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که بار دیگر بازار پول با ثبت بازدهی حداقل 75/ 3 درصدی صدرنشین بازارهای سرمایهگذاری کشور در سه ماه اول سال شد ( نرخ رسمی سود بانکی 15 درصد در نظر گرفته شده است). در این میان بازار سهام با ثبت بازدهی 2 درصدی در رتبه بعدی جای گرفت.بازارهای سکه و ارز به ترتیب با زیان های 3/ 0 و 4/ 0 درصدی قعر جدول بازدهی بازارهای سرمایهگذاری کشور را به خود اختصاص دادند. همانطور که اشاره شد بورس تهران در سال جاری بازدهی بیش از 5 درصدی را نیز به خود دیده بود.بخش اعظم این بازدهی با افت عمومی قیمتها طی معاملات خرداد ماه و افت بیش از 3 درصدی شاخص کل، تخلیه شد.بازار سهام طی معاملات خرداد ماه با تجربه سه کانال شکنی در مسیر نزول قیمتها، زیاندهترین بازار سرمایهگذاری در سومین ماه از فصل بهار شد( زیان 3 درصدی). بازار ارز و سکه نیز در خرداد ماه به ترتیب افت 3/ 0 و 7/ 0 درصدی را تجربه کردند.
بررسی وضعیت صنایع بورسی در فصل بهار نیز نشان میدهد که در این بازه زمانی 23صنعت با رشد و 12 صنعت با افت شاخص مواجه شدهاند. صنایع محصولات کاغذی، قند و شکر و رایانه با بازدهیهای به ترتیب 1/ 68، 2/ 48 و 9/ 38 درصد، رتبههای نخست جدول بازدهی صنایع بورسی در بهار را به خود اختصاص دادند. در گروه محصولات کاغذی، نمادهای «چکاوه» و «چکاپا» بدون وقوع رخدادی قابل توجه سقفهای تاریخی قیمتی خود را شکستند و این موضوع صنعت محصولات کاغذی را صدرنشین جدول بازدهی صنایع در فصل بهار قرار داد.
در گروه قند و شکر با در نظر داشتن عدم وقوع رخداد خاص و اثرگذار مهمی در عرصه بازارهای جهانی، به نظر میرسد ورود نقدینگی به سهام قندیها در کنار گزارشهای پیشبینی نسبتا مثبت شرکتهای زیرمجموعه از جمله دلایل تشدید تقاضای سهام این گروه بوده است.گروه رایانه نیز تحت تاثیر رشد نمادهای زیر مجموعه خود به ویژه «آپ» رشد چشمگیری را از ابتدای سال کسب کرد.این سه گروه طی معاملات هر سه ماه نخست سال، جزو سه صنعت پربازده بودند.پیشتازی این سه صنعت طی فصل بهار بیشتر تحت تاثیر ورود نقدینگی ماجرا جو به بازار سهام ارزیابی میشود.البته روند رشد قیمتها در نمادهای زیرمجموعه این در خرداد ماه تحت تاثیر نزول عمومی قیمتها در بورس تهران با شتاب بسیار کمتری دنبال شد. موضوعی که از کاهش هیجان موجود در معاملات سهام حکایت دارد.
در سوی دیگر جدول بازدهی صنایع عمده گروههای وابسته به بازارهای جهانی قرار دارند. گروههای استخراج کانههای فلزی، ساخت محصولات فلزی و استخراج نفت و گاز نیز با ثبت زیان به ترتیب 8/ 01، 8/ 6 و 2/ 6 درصد زیاندهترین صنایع طی معاملات فصل بهار بودند. فعالان تالار شیشهای همگام با افت قیمت در بازار نفت و دیگر بازارهای جهانی از جمله نفت مس، روی، سرب و سنگ آهن شاهد تشدید فشار فروش در نمادهای وابسته به این بازارها بودند. گفتنی است طی معاملات روزهای پایانی خردادماه، قیمتها در بازارهای جهانی رشدهای نسبتا مناسبی را تجربه کردند. دو صنعت خودرو و محصولات شیمیایی نیز در صدر صنایع با بیشترین حجم و ارزش معاملات طی معاملات اولین فصل سال قرار داشتند. شاخص خودرو و محصولات شیمیایی در بهار 69 رشدی به ترتیب 9 و 8/ 1 درصدی را ثبت کردهاند.
صنعت پرخبر این روزهای بازار سهام یعنی گروه بانکی نیز در این بازه زمانی زیان 4/ 2 درصدی شاخص را تجربه کرده است.در این گروه هر چند اصلاح نظام بانکی از دید کارشناسان میتواند به بهبود وضعیت این صنعت منجر شود، اما در روزهای پایانی خرداد ماه تحت تاثیر موضوع ادغام بانکها که یکی از موارد اصلاح نظام بانکی است، نمادهای وابسته تحت تاثیر تشدید فشار فروش، افتهای چشمگیری را تجربه کردند.شاخص صنعت بانکی در پایان معاملات روز چهارشنبه در کف 42 ماهه خود قرار گرفته بود. به نظر میرسد روند آتی سهام این صنعت بیش از هر چیزی به استنباط معاملهگران نسبت به تغییرات انجام شده در این صنعت وابسته است. باید دید تحلیل معاملهگران از جراحی نظام بانکی که امروز و فردا حتمی به نظر میرسد در قبال سهام بانکی چه موضعی پیش روی غلبه سمت قرمز بازار سهام آنها قرار میدهد. چنانچه قرار باشد فعالان بازار خوشبینی احتمالی خود را به اصلاح نظام بانکی نشان دهند، باید انتظار داشت که قیمت سهام بانکها از همین محدودهها رشد خود را آغاز کند اما چنانچه انتظارات فعالان بازار بر این مبنا صورت بگیرد که اوضاع بانکها بهتر از این نخواهد شد، باید شاهد شکست محدوده حمایت بانکها بود.
بورس قرمز ماند
ساعت24-بازار سرمایه امروز هم نزولی بود و شاخص کل با معیار هموزن در کنار شاخص کل سقوط دیگری را تجربه کرد.
شاخص کل بورس امروز با ۴۰۹۵ واحد کاهش تا رقم یک میلیون و ۳۷۳ هزار واحد کاهش یافت. شاخص کل با معیار هموزن نیز با ۱۶۹۸ واحد کاهش در رقم ۴۰۰ هزار و ۲۱۲ واحد ایستاد. در این بازار ۲۳۲ هزار معامله به ارزش ۲۸ هزار و ۳۸۸ میلیارد ریال انجام شد.
صنایع پتروشیمی خلیج فارس، معدنی و صنعتی گل گهر، بانک پاسارگاد، ایرن خودرو، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی و در مقابل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی بورس گذاشتند.
شاخص کل فرابورس نیز امروز با کاهشی ۵۳ واحدی در رقم ۱۸ هزار و ۵۷۶ واحد ایستاد. در این بازار ۱۵۸ هزار معامله به ارزش ۱۴۳۵ میلیارد ریال ارزش داشت.
سنگ آهن گهرزمین، سرمایه گذاری صباتامین، پلیمر آریاساسول، بیمه پاسارگاد و بانک دی نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی و در مقابل زغال سنگ پروده طبس و بهمن دیزل نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی فرابورس گذاشتند.
پشت پرده احتیاط بورسبازان
دنیای اقتصاد- هاشم آردم: طی معاملات روز گذشته در بورس تهران، شاخص کل با افت ناچیز 7 واحدی به عدد 77 هزار و 707 واحد رسید. این در حالی بود که شاخص هموزن با رشد 22/ 0درصدی مواجه شد و به عدد 15 هزار و 669 واحد رسید. روند کلی بورس نشان میدهد که فعالان بازار در برهه فعلی بیشتر تمایل دارند شاهد معاملات باشند تا عامل معاملات. در شرایط فعلی بورس تهران دوباره وارد فاز عدم اطمینان شده است و عدم قطعیت به حدی رسیده است که قدرت تصمیمگیری را از فعالان بازار گرفته است.
این روزها، نه تنها فعالان بورس تهران، بلکه اغلب فعالان اقتصادی در حوزه بینالملل با افزایش عدم اطمینان مواجه هستند. رئیسجمهوری جدید ایالات متحده از روز مراسم تحلیف تاکنون نشان داده است که به وعدههای بحثبرانگیز خود در کمپینهای انتخاباتی پایبند است. جهان نیز از تشدید ناسیونالیسم افراطی، چه در سیاست و چه در اقتصاد هراسان هستند. نحوه برخورد دو اقتصاد قدرتمند جهان (آمریکا و چین) در چهار سال آینده میتواند اقتصاد جهانی را با نوسانهای معناداری مواجه کند. این جنس از کنشها در حوزه اقتصاد، قابل ارزشگذاری و ارزیابی کمی نیست، بنابراین سرمایهگذاران باید در این زمینه به غرایز سرمایهگذاری خود مراجعه کنند. برای مثال، از طرفی چشمانداز نرخ بهره در اقتصاد آمریکا صعودی است، این موقعیت بهصورت تئوریک باید دلار را در مقابل سایر ارزها تقویت کند که این موضوع منجر به کاهش قیمت جهانی کالاها خواهد شد. از طرف دیگر ترامپ در سخنرانیهای خود اعلام کرده است که قصد دارد در جهت تضعیف دلار، به منظور رقابتپذیرتر کردن کالاهای آمریکایی گام بردارد، امری که منجر به افزایش قیمت جهانی کالاها خواهد شد.عدم اطمینان از توان اقتصاد آمریکا و ثبات سیاستهای اقتصادی در مقیاس بینالملل باعث شده است که اغلب فعالان اقتصادی جهانی، به پرریسکتر شدن اقتصاد اذعان داشته باشند.اما این تمام ماجرا نیست. در سال میلادی جاری، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز کلید میخورد. این موضوع که میتواند اتحادیه اروپا را در معرض فروپاشی قرار دهد، میزان عدم اطمینان در مقیاس اقتصاد بینالملل را دوچندان کرده است.
فعالان بورس تهران نیز در شرایط فعلی، علاوه بر آنکه از بحرانهای احتمالی مالی و اقتصادی جهانی هراسان هستند، از آینده توافقی که در سال گذشته بین ایران و قدرتهای ششگانه جهانی شکل گرفته، بیمناک هستند. اگرچه استنباطها از برجام هنوز به سمت خوشبینی متمایل است، اما برای ترغیب سرمایهگذاران بورسی، چیزی فراتر از اینها لازم است. سطح قیمتها در بازار سهام، با توجه به میزان سودآوری و قدرت سودسازی شرکتها در آینده، حاکی از آن است که فعالان بازار هنوز از آینده ناامید نیستند (در نظر داشته باشید که نسبت P بر E در بورس تهران در حال حاضر رقمی بیشتر از 8 مرتبه است).بهطور خلاصه میتوان ادعا کرد که فعالان بازار سهام تهران، اگرچه هنوز از گشایشهای احتمالی برجام ناامید نشدهاند، اما با وجود ریسکهای فعلی در مقیاس جهانی، حاضر نیستند احتیاط را کنار گذاشته و در قیمتهای بالا اقدام به خریدهای متهورانه کنند.
نکته دیگری که این روزها باعث میشود فعالان بازار میل چندانی به خرید سهام نداشته باشند، عدم کشف ابعاد بحران بانکی است. در حالی که انتظار میرفت با بازگشایی نمادهای بانکی و آزاد شدن بخشی از نقدینگی بازار، تاحدودی شاهد رونق بازار سهام باشیم، عملا پس از بازگشایی نماد بانک ملت، همچنان ارزش معاملات در محدوده نازلی قرار دارد. این مساله نشان میدهد که فعالان بازار در این باره نیز هنوز تصمیم خاصی اتخاذ نکردهاند. از طرفی به نظر میرسد با اصلاح ساختار مالی بانکها، وضعیت این بنگاههای مهم اقتصادی روبه بهبود گذارد، اما از طرف دیگر مشخص نیست که برای روی ریل افتادن بانکها چه میزان زمان و هزینه لازم است.موضوع لزوم ذخیرهگیری بانکها احتمالا به سال مالی جاری ختم نخواهد شد. در مجامع بانکهای مسالهدار عنوان شده بود که میزان کسری ذخایر در حسابهای بانکها به مراتب بیشتر از ارقامی است که بانکها در برهه فعلی در حسابهای خود نشان دادهاند. به عبارت سادهتر، به نظر میرسد اوضاع بانکها وخیمتر از چیزی است که در ظاهر نشان میدهند. بنابراین احتمالا روند افزایش ذخایر عمدتا غیرقابل برگشت در صورتهای مالی بانکها ادامهدار خواهد بود و بانکهای بزرگ به این زودیها قادر نخواهند بود بین سهامداران خود سود قابل توجهی تقسیم کنند.ابهامات بانکها باعث میشود که حتی با ریزش تقریبا 40 درصدی قیمت سهام، (آنچه برای سهام بانک ملت رخ داد) فعالان بازار احساس نکنند که سهام بانکی برای خرید جذاب است. از طرف دیگر، هنوز نماد برخی از بانکهای مهم متوقف است. به نظر میرسد فعالان بازار قصد دارند تا روشن شدن تکلیف بانکها، از خریدهای سنگین در محدودههای مثبت اجتناب کنند.
علاوه بر عدم اطمینان از چشمانداز آتی بازارهای جهانی و همچنین بحران بانکها، کمیت بخش واقعی اقتصاد ایران نیز میلنگد. حالا مدتها است که سمت تقاضا در اقتصاد ایران کمقدرت ظاهر میشود. با وجود رشد اقتصادی که در سال جاری رخ داد، هنوز سمت تقاضا برای رونقبخشی به اقتصاد ناتوان است. ریشه این مشکل را میتوان در بالابودن نرخ بهره (متوسط نرخ سود در اقتصاد) دانست. بالا بودن هزینه فرصت پول یا به عبارت بهتر نرخ سود بدون ریسک نه تنها منجر به کاهش سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش تقاضای کالاهای واسطه میشود، بلکه منجر به کاهش مصرف و در نتیجه کاهش تقاضای کالای نهایی نیز میشود. در نتیجه شرکتهای بورسی و غیربورسی کشور، همچنان با ضعف تقاضا دست و پنجه نرم میکنند. مصرفکنندگان کالاها و خدمات واسطهای و نهایی، ترجیح میدهند مصرف خود را به دورههای بعد موکول کنند تا بتوانند از شکاف بین نرخ بهره و نرخ تورم کسب سود کنند.
اگرچه شرکتها در ماههای اخیر با رشد نسبی درآمد مواجه بودهاند، اما افزایش نرخ و مبلغ فروش از سمت تقاضا تقویت نشده است. این شرکتها عمدتا یا با تکیه بر افزایش قیمتهای جهانی یا با تکیه بر تصمیمات انجمنهای صنفی به هدف تنظیم بازار، موفق به افزایش نرخهای خود شدهاند. برای مثال تصمیم اخیر انجمن صنفی سیمان باعث بهبود درآمدهای شرکتهای سیمانی شد، اما به دلیل ادامه ضعف تقاضا همواره بیم تکرار رقابتهای منفی قیمتی بین شرکتهای سیمانی وجود خواهد داشت. بنابراین فعالان بازار سهام، با وجود مشاهده رشد درآمدها در شرکتهای کالایی، از ادامه این روند مطمئن نیستند. در رابطه با قیمتهای جهانی نیز شکی نیست که نمیتوان به روندهای فعلی اعتماد کرد؛ چراکه جهان با سرعت به سمت فضای نااطمینانی در حال حرکت است.
در کنار تمام این عوامل، نباید فراموش کرد که فعالان بازار سهام حتی در شرایط فعلی نیز نشان دادهاند که هنوز از آینده ناامید نیستند. بهرغم آنکه هزینه فرصت پول بالاست و در اقتصاد کنونی ایران، در بدترین شرایط میتوان بدون ریسک بازده 15 درصدی کسب کرد، اما قیمتها در بازار سهام تهران به گونهای بسته شده است که متوسط نسبت P بر E بازار سهام تهران، در محدودهای بالاتر از 8 مرتبه قرار بگیرد. به عبارت سادهتر سرمایهگذاران بورسی حاضرند برای رسیدن به بازدهی معادل سرمایه اولیه خود، 8 سال صبر کنند. در حالی که با سپردهگذاری در سیستم بانکی، در بدترین حالت میتوان پس از 5 یا 6 سال این بازدهی را بهدست آورد. ناگفته نماند که با استفاده از ابزارهای بازار بدهی کشور و همچنین با استفاده از نرخهای سود ترجیحی بانکها، دوره بدون ریسک بازگشت سرمایه به مراتب پایینتر است. با تمام نکاتی که مطرح شد و بررسی شرایط فعلی بازار سهام، نمیتوان انتظار داشت که فعالان بازار حاضر باشند هر سهم موجود در بورس را گرانتر از قیمتهای فعلی خریدار باشد. در طرف مقابل نیز، همچنان خوشبینی به آینده شرکتهای بورسی جریان دارد و سهامداران حاضر نیستند در قیمتهای نازل فروشنده باشند.
در بازار روز گذشته سهامداران بیش از یک هزار و 437 میلیارد ریال سهم، حق تقدم و سایر داراییهای مالی را در بیش از 52 هزار نوبت معاملاتی دست به دست کردند. شرکتهای سرمایهگذاری غدیر، فولاد مبارکه، ارتباطات سیار و پتروشیمی جم با بیشترین تاثیر منفی بر شاخص کل باعث افت 6 واحدی این متغیر شدند. به این ترتیب این متغیر دیروز در رقم 77 هزار و 707 به کار خود پایان داد. دیروز هلدینگ نفت و گاز پارسیان، سایپا و پتروشیمی خارک با بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص مانع افت بیشتر این متغیر شدند.
در نتیجه معاملات روز گذشته گروههای خودرو، شیمیایی و فلزات اساسی با بیشترین حجم و ارزش معاملات در صدر برترین گروههای صنعت قرار گرفتند. صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای سختآژند، تامین ماسه ریختهگری، چرخشگر، شیر پاستوریزه پگاه خراسان، حملونقل پتروشیمی، سامان گستر اصفهان و پلاسکو کار بود. در مقابل نمادهای ایران یاسا تایر، توسعه شهری توسگستر، صنایع شیمیایی سینا، صنایع شیمیایی سینا، صنایع لاستیکی سهند، موتورسازان تراکتورسازی ایران، نیرو ترانس و پارس الکتریک با بیشترین کاهش قیمت در انتهای جدول معاملات قرار گرفتند.
سهامداران دیروز برای خرید اوراق مشارکت شهرداری سبزوار، سهام چرخشگر، اوراق مشارکت کارکنان نفت، واحدهای صندوق امین یکم، سهام حملونقل توکا، واحدهای صندوق پارند پایار سپهر و اوراق صکوک مرابحه سایپا بیشترین تقاضا و طولانیترین صفهای خرید را رقم زدند. در مقابل گروهی دیگر از سرمایهگذاران بیشترین عرضهها را برای خروج از واحدهای صندوق پارند پایدار سپهر، اوراق صکوک بناگستر کرانه، اوراق مشارکت شهرداری شیراز، صکوک مرابحه سایپا، اوراق مشارکت ملی نفت ایران ثبت کردند و برای این نمادها سنگینترین صفهای فروش را تشکیل دادند.
بورس قرمز شد
بورس تهران بعد از ثبت یک ماه رویایی در بهمن، در اولین روز اسفند ماه روند نزولی در پیش گرفت و منفی شد.
به گزارش ایسنا، بورس اوراق بهادار تهران بعد از ثبت یک کارنامه درخشان در بهمن ماه و کسب بازدهی 17 درصدی در 20 روز، امروز روند منفی در پیش گرفت و منفی شد به طوری که انتظار سهامداران برای ارائه گزارش های بودجه سال آینده و همچنین نزدیک شدن به فضای انتخاباتی اندکی از شدت روند صعودی بورس کاست.
به این ترتیب در بازار امروز غلبه تقاضا بر عرضه و واگذاری صفهای خرید اکثر شرکتها موجب شد تا شاخص بورس غلبه سمت قرمز بازار سهام تهران افت 329 واحدی را تجربه کرده و در نیمه 77 هزار واحد متوقف شود.البته با وجود روند نزولی قیمت سهام شرکتها، گروه های بانکی با اقبال مواجه شدند و از میان شرکتهای خودرویی ، سهام سایپا توانست به دلیل عرضه بلوکی فردا روند مثبت خود را حفظ کند.
در بازار امروز شرکتهای بانک ملت، فولاد مبارکه، بانک صادرات، خدمات انفورماتیک، بانک تجارت، پتروشیمی مبین، بانک پاسارگاد،سایپا و پتروشیمی فجر از شرکتهای مثبتی بودند که شاخص را به سمت مثبت شدن هل دادند اما افت قیمت شرکتهایی همچون تاپیکو، کشتیرانی، نفت و گاز پارسیان، هلدینگ خلیج فارس، مخابرات، غدیر و مپنا تاثیر بیشتری در افت بورس گذاشتند و موجب شدند تا شاخص بورس روند منفی را تجربه کند.
امروز همچنین شرکت تازه وارد پتروشیمی فجر که سهام آن در روز چهارشنبه عرضه شد، بیشترین تقاضای بازار را به خود اختصاص داد و با برخورداری از صف خرید 200 میلیونی در صدر سایر شرکتها ایستاد، سایپا و کاشی تکسرام از شرکتهایی بودند که از تقاضای خوبی برخوردار شدند. در این میان شرکتهای مطرحی در سبد عرضه قرار گرفتند و بیشترین تقاضای فروش بازار را به خود اختصاص دادند که شرکتهای ایران خودرو، لیزینگ رایان سایپا، کشتیرانی، گروه بهمن و ایران خودرو دیزل از این دسته بودند.
در بازار روز شنبه با وجود منفی شدن قیمتها و شاخص بورس، اما داد و ستد سهم پر حجم بود و افزایش قابل توجهی پیدا کرد به طوری که در مجموع بیش از 330 میلیون سهم به ارزش 784 میلیارد تومان داد و ستد شد و ارزش بازار سرمایه به سطح 334 هزار میلیارد تومان رسید.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که غلبه سمت قرمز بازار سهام من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا غلبه سمت قرمز بازار سهام میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت غلبه سمت قرمز بازار سهام کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید غلبه سمت قرمز بازار سهام بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
دیدگاه شما