مارجین چیست و معاملات مارجین ارزهای دیجیتال چه کاربردی دارند؟
معاملات مارجین روش معامله دارایی ها با استفاده از وجوه دریافتی از شخص ثالث است. در مقایسه با حسابهای معاملاتی معمولی ، حسابهای مارجین به معامله گران اجازه می دهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و با استفاده از سرمایه های قرض گرفته شده وارد موقعیت های معاملاتی شوند. اساساً، معاملات مارجین نتایج یک موقعیت را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند در معاملات موفق سود بیشتری کسب کنند. این نوع از معاملات در بازارهای سهام، کالاها و رمز ارزها مورد استفاده قرار می گیرد.
مارجین چیست؟
مارجین وجه تضمین اولیه برای باز کردن یک معامله است که با استفاده از این ابزار مالی می توانید بیشتر از حجم معاملاتی خود سرمایه گذاری کنید.
در واقع می توانیم مارجین را نوعی وام از طرف کارگزاری به معامله گر تلقی کنیم. برای درک بهتر مفهوم مارجین این مثال را بررسی کنید.
فرض کنید 100 میلیون تومان سرمایه اولیه دارید اما دارایی مورد نظرتان که قصد دارید آن را خریداری کنید 500 میلیون تومان است. کارگزاری این امکان را به شما میدهد که با استفاده از اهرم تا 5 برابر سرمایه خود معامله کنید اما پس از دریافت سود باید وام و بدهی خود را تسویه کنید.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین (Margin Trading) روشی است که برای خرید و فروش یک دارایی در بازار های مالی نظیر ارزهای دیجیتال یا فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از سود آور ترین و در عین حال پر ریسک ترین گزینه های معاملاتی در بازار سرمایه معاملات مارجین است.
این نوع معاملات برای تریدرهای حرفه ای مناسب است زیرا ریسک ها و خطرات فراوانی ا به دنبال دارد. توصیه میکنیم برای ورود به این حوزه اطلاعات خود را در مورد ابزارهای معاملاتی، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال تکمیل کنید.
نحوه عملکرد معاملات مارجین
هنگامی که یک معامله مارجین آغاز می شود، معامله گر ملزم به پرداخت درصدی از کل ارزش سفارش است. این درصد اولیه به عنوان مارجین یا حاشیه شناخته می شود و با مفهوم لوریج یا اهرم ارتباط تنگاتنگی دارد.
به عبارت دیگر، حسابهای معاملاتی margin برای ایجاد معاملات با اهرم استفاده می شود و اهرم نسبت وجوه وام گرفته شده به مبلغ مارجین (سرمایه اولیه تریدر) را توصیف می کند.
به عنوان مثال ، برای باز کردن یک معامله 100،000 دلاری با اهرم 10: 1 ، یک معامله گر باید 10،000 دلار سرمایه داشته باشد.
در حالت عادی اگر شما یک سهم و یا یک دارایی را خریداری کنید، مالک آن محسوب می شوید زیرا هزینه آن را کامل پرداخت کرده اید و به کسی بدهکار نیستید. اما در معاملات مارجین چون شما به نوعی وام گرفته اید و مبلغی را از کارگزاری قرض کرده اید، پس در قبال خرید ان دارایی بدهکار هستید و مالکیت آن برای شما نیست. در معاملات margin هم مانند هر نوع وامی که دریافت می کنید باید در انتهای معامله مبلغ وام را تسویه کنید.
از معاملات مارجین می توان برای باز کردن موقعیت های شورت (فروش) و لانگ (خرید) استفاده کرد. یک موقعیت لانگ منعکس کننده فرضیه و پیش بینی معامله گر مبنی بر این است که قیمت دارایی افزایش می یابد ، در حالی که یک موقعیت شورت عکس آن را نشان می دهد.
تا زمانی که پوزیشن یک معامله مارجین باز است، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه وجوه وام گرفته شده عمل می کند. درک این مسئله برای معامله گران بسیار مهم است، زیرا اکثر صرافی ها ها این حق را برای خود محفوظ می دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت معامله گر و رسیدن قیمت به بالاتر یا پایین تر از یک آستانه مشخص،دارایی های معامله گر را برای خود بر می دارند. به این فرایند مارجین کال (Margin Call) گفته می شود.
مارجین کال (Margin Call) یعنی چه؟
در صورتی که هر یک از معاملات لانگ یا شورت، برخلاف روند پیش بینی شده معامله گر حرکت کند، صرافی و یا کارگزاری که مارجین را در اختیار تریدر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر و رسیدن به قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را برای پس گرفتن وام ببندد و مارجین کاربر را صفر کند.
به عنوان مثال اگر یک کاربر پیش بینی کند که قیمت بیت کوین صعودی است اما قیمت ان برخلاف روند حرکت کند و به حدی افت کند که باقیمانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش بیت کوین میکند. در این حالت اصطلاحا گفته می شود که معامله گر کال مارجین یا مارجین کال شده است.
مارجین کال زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر ملزم به واریز وجوه بیشتر به حساب مارجین خود می باشد تا بتواند به حداقل الزامات معامله مارجین برسد. اگر معامله گر این کار را انجام ندهد ، دارایی های او به طور خودکار لیکویید می شود تا زیان موقعیت معاملاتی را جبران کند. به طور معمول ، این اتفاق می افتد زمانی که ارزش دارایی های معامله گر در یک حساب margin، از میزان تعیین شده توسط صرافی کمتر شود.
کارمزد معاملات مارجین
وام و یا margin مورد نیاز سرمایه گذاران و تریدرها در معاملات از طرف تامین کننده های سرمایه مانند بانک ها و یا موسسه های اعتباری بزرگ تامین میشود. در بازار رمز ارزها صرافی های دیجیتال معمولا این وجوه را تریدرها قرض می دهند.
به این منظور که کارگزار در ازای وامی که می دهد با تامین کننده های سرمایه قرارداد موازی امضا میکند تا به صورت قانونی مقدار پول مورد نیاز در حساب معامله گران موجود شود. تامین کننده های مالی برای این کار کارمزدی دریافت میکنند که پرداخت آن برعهده شخصی است که از مارجین استفاده میکند. به همین دلیل پس از پایان معامله بهره و کارمزد آن را هم باید بپردازند.
تاریخ انقضا معاملات مارجین
این نوع معاملات تاریخ سررسید ندارند و شما تا زمان دلخواه و تا هر زمانی که نیاز دارید میتوانید با پرداخت بهره معامله خود را با نگه دارید. این یعنی هر زمان مارجین کال دریافت کردید می توانید با واریز به حساب کاربری خود معامله را باز نگه دارید.
نکته قابل توجه آن است که نباید از میزان ضرر خود غافل شوید. اگر میزان ضرر به اندازه میزان سرمایه اولیه نزدیک شد باید معامله را همچنان باز نگه دارید و برای کاهش ریسک می توانید موجودی خود را افزایش دهید. با این حال اکثر تریدرهای حرفه ای در این معاملات از ابزار های مدیریت ریسک و سود مانند stop-loss و take-profit برای خروج به موقع از پوزیشن ها استفاده می کنند.
انواع معاملات مارجین
در روش مارجین تریدینگ مانند قرارداد های آتی سرمایه گذاران می توانند به صورت دو طرفه از بازار سود کسب کنند. در صرافی ها و پلتفرم هایی که این خدمات را ارائه میدهند دو روش مارجین تریدینگ وجود دارد.
خرید استقراضی (Long position)
در این حالت فرض بر این است که قیمت دارایی افزایش میابد. یعنی معامله گر از مورد نظر را در قیمت پایین خریداری میکند و در قیمت بالاتر می فروشد. این امر موجب کسب سود معامله گر میشود.
فروش استقراضی (Short position)
در چنین شرایطی تریدر پیش بینی میکند که بازار روند نزولی دارد. به این منظور که در قیمت بالاتر ارز را خریداری میکند و در قیمت پایین تر می فروشد.
کدام صرافی ها معاملات مارجین را ارائه میدهند؟
در حال حاضر تعداد کمی از صرافی های معتبر وجود دارند که قابلیت مارجین تریدینگ را ارائه میدهند. از جمله معتبرترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
هر کدام از این پلتفرم های معاملاتی قوانین خاص خود را برای خدماتی که ارائه می دهند دارند. همچنین با توجه به مشکلات تحریم های بین المللی امکان ثبت نام کاربران ایرانی با هویت حقیقی وجود ندارد و باید از طریق روش های مختلفی ای پی و اطلاعات خود را تغییر دهند.
مزایا و معایب معاملات مارجین
همانطور که خواندید معاملات margin از ریسک بیشتری نسبت به معاملات عادی و اسپات برخوردار هستند. از طرفی شما با تسلط بر عوامل تاثیر گذار و تحلیل قیمت با استفاده از اهرم ها میتوانید به سود زیادی دست پیدا کنید. در این بخش از مقاله قصد داریم به بررسی برخی از مزایا و معایب این نوع معاملات بپردازیم.
مزایا و ویژگی های این معاملات عبارتند از:
-
معامله گر یک درصدی
- امکان سود بیشتر
- نداشتن مالیات
- انجام معاملات دو طرفه
- نداشتن تاریخ انقضا برای تسویه
معایب مارجین تریدینگ شامل موارد زیر می باشد:
- عدم مالکیت فیزیکی دارایی
- ریسک بیشتر
- پرداخت بهره برای دریافت مارجین
جمع بندی
معاملات مارجین ذاتاً ریسکی تر از معاملات معمولی هستند. ریسک این نوع از معاملات در بازار بی ثبات رمز ارزها حتی بیشتر هم می باشد. به دلیل سطح بالای نوسانات، بدون شک این نوع از معاملات برای مبتدیان مناسب نیست و تنها معامله گران حرفه ای با بکارگیری استراتژی های مدیریت ریسک از آنها استفاده می کنند.
با این حال توجه داشته باشید که توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج ریسک های کلی معاملات مارجین را از بین نمی برد، اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک ها و ترید موثرتر کمک کند. بنابراین ، قبل از استفاده از این معاملات در بازار ارزهای دیجیتال، ابتدا به کاربران توصیه می شود که درک عمیقی از تجزیه و تحلیل بازار داشته باشند و به اندازه کافی در این بازار تجربه کسب کنند.
💬 تجربه ها و ابهامات خود درباره این نوع از معاملات را در بخش دیدگاه ها با ما به اشتراک بگذارید.
حد ضرر در بورس چیست و چطور محاسبه میشود؟
ورود به حوزه بورس و بازار سرمایه، شیرین، دلچسب و سودآور است؛ اما نه همیشه! اگر علم و دانش کافی در حوزه بازارهای مالی نداشته باشید، نه تنها سرمایه شما زیاد نمیشود، بلکه با ضرر و زیان هم مواجه میشوید. درحالیکه هدف از سرمایهگذاری کسب منفعت است، نه بر باد رفتن پول و پسانداز! میپرسید راه حل این موضوع چیست و چگونه جلوی ضرر و زیان را بگیریم؟ با شناخت کافی درباره مفهوم «حد ضرر» میتوانید از درصد خطا و اشتباه خود در این زمینه کم کنید و با اطمینان بیشتری در مسیر بازار بورس و سرمایه قدم بردارید. ما در این مطلب سعی کردهایم تمام و کمال مفهوم حد ضرر در بورس را برای شما توضیح دهیم و ابهامات را برطرف کنیم. پس برای آنکه یک سرمایهگذاری با درصد خطای کمتر را تجربه کنید، این معامله گر یک درصدی مطلب را از دست ندهید.
تعریف حد ضرر در بورس
پیش از آنکه به توضیح معنا و مفهوم حد ضرر بپردازیم، میخواهیم شما را به صورت کامل با مسائل بنیادین و ابتدایی بورس و بازار سرمایه آشنا کنیم تا با دید بازتری این مقاله را بخوانید. برای این کار کافیست وارد صفحه بورس چیست ، شوید و مفصل درباره آن مطالعه کنید.
برگردیم سر موضوع اصلی و اولیه؛ موضوع ضرر که احتمالا به گوش علاقهمندان و اهالی بازارهای مالی آشناست و آن را خوب میشناسند. حد ضرر یا stop loss، قیمتی است که هر معاملهگر در بازار سرمایه برای خود در نظر میگیرد تا با ضرر و زیان مقابله کند. در صورتی که قیمت سهام از عدد تعیین شده پایینتر بیاید، یا حتی نزدیک به آن عدد قرار بگیرد، وقت آن است که معاملهگر ضرر را بپذیرد و فورا اقدام به فروش سهام کند.
لازم به ذکر است که علاوه بر مفهوم حد ضرر در بازار بورس، میتوانیم این موضوع را به سایر بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال هم بسط دهیم و در آنجا هم حد ضرر تعیین کنیم. پس حواستان باشد که این موضوع پرکاربرد همهجا قابل استفاده است تا از زیان شما جلوگیری کند.
روشهای محاسبه حد ضرر در بورس
برای سرمایهگذاری در بورس و موفقیت بیشتر در این زمینه، لازم است با نحوه تعیین حد ضرر در بورس آشنا شوید تا هم بیگدار به آب نزنید، هم سود متناسبی کسب کنید و یک معاملهگر حرفهای باشید؛ نه آماتور!
مهمترین روشهای تعیین حد ضرر به شرح زیر است:
۱) به صورت ثابت عددی و درصدی
این روش، متداولترین و مرسومترین روش تعیین حد ضرر در بازار بورس اوراق بهادار است. برای تعیین حد ضرر به صورت ثابت عددی، معاملهگران یک عدد را به عنوان عددی تعیینکننده در نظر میگیرند و در صورتی که قیمت سهامشان به آن عدد شاخص برسد، سهام را میفروشند. همچنین برای تعیین حد ضرر به صورت ثابت درصدی، معاملهگر یک درصد ثابت (مثلا ۱۰ درصد) را برای تعیین حد ضرر در نظر میگیرد؛ در این صورت وقت فروش سهام زمانی است که قیمت آن معامله گر یک درصدی سهم به اندازه ۱۰ درصد تعیینشده افت پیدا کرده باشد. پس به همان اندازه که شاخصهای بورس و شناختن آنها اهمیت دارد، شناخت روشهای تعیین حد ضرر هم مهم است.
۲) با استفاده از تحلیل تکنیکال
در این روش از تعیین حد ضرر در بورس، با استفاده از نمودارها و ابزارهایی که برای تحلیل بازار بورس و سهام مناسب است، میتوانید جلوی ضرر و زیان را بگیرید و علم خود را در این حیطه ارتقا دهید. البته لازم است که درباره ابزارها و نمودارهای بازار بورس بیشتر بدانید و بیشتر تحقیق کنید تا دچار خطا و اشتباه نشوید. به طور مثال زمانی که نمودار شما روند نزولی دارد و در حال گذر از نقطه حد ضرر است، زنگ خطری برای شماست که هرچه زودتر اقدام به فروش سهام خود کنید.
جالب است بدانید که شما با استفاده از تحلیل تکنیکال (که یکی از روشهای تحلیل سهامهای بورسی است)، میتوانید یک سرمایهگذاری قابل قبول با درصد ریسک پایینتر و خطای کمتر را تجربه کنید؛ در این صورت سهامهای خوب و سودآور، شرایط لازم برای سرمایهگذاری به صرفهتر، بهترین زمان معامله در بورس و… را میشناسید و تجربه خوشایندی را به دست میآورید.
۳) به صورت ترکیبی
سومین روش از تعیین حد ضرر، روش ترکیبی است. در این شیوه از هر دو شیوه فوق (یعنی روش ثابت و روش تکنیکال) به صورت همزمان استفاده میشود. در واقع نقطه شاخص روی نمودار تکنیکال، نقطهای است که کمتر از ۵ الی ۱۰ درصد قیمت خرید سهام نباشد.
۴) نرمافزار حد ضرر در بورس
چهارمین و آخرین روشی که میتوانید از آن برای تعیین حد ضرر استفاده کنید استفاده از نرمافزارها و سامانههای آنلاینی است که این کار را برای شما به راحتی و بیدردسر انجام میدهند. برخی از کارگزاریهای بورسی در سامانههای آنلاین و نرمافزارهای خود امکانی فراهم کردهاند که شما بتوانید در پنل معاملاتی خود به راحتی حد سود و ضرر را تعیین کنید. بنابراین نهایت تلاشتان را به کار بگیرید تا یک کارگزاری معتبر با امکانات مناسب انتخاب کنید. در این صورت با یک تیر دو نشان میزنید؛ هم از جهت اعتبار و رتبه کارگزاری خیالتان راحت است، هم از جهت اپلیکیشن و سامانه آنلاین آن کارگزاری در جهت تعیین حد ضرر!
باتوجه به مطالب فوق، میتوانید هرکدام از این ۴ روش که فکر میکنید برای شما مناسبتر است را انتخاب کنید و بهترین سرمایهگذاری ممکن را انجام دهید. حالا وقت آن است که با میزان ریسک و ارتباط آن با مفهوم حد ضرر آشنا شوید.
ارتباط ریسک و معامله گر یک درصدی حد ضرر در بورس چیست؟
حتما شما هم میدانید که ریسک و سرمایهگذاری دو یار جداییناپذیر هستند؛ درواقع هرجا که صحبت از افزایش سرمایه، بازارهای مالی، بورس، فرابورس ، رمز ارز و… است، ریسک و میزان ریسکپذیری هم خودنمایی میکند. مهمترین ویژگی مثبت حد ضرر این است که ریسکپذیری را کاهش میدهد و شما با پیشبینی احتمالی درباره سود و زیان یک سهم در بازار بورس، تصمیم میگیرید که کی و چه زمانی به خرید و فروش سهام اقدام کنید تا منفعت بیشتر و ضرر کمتری را تجربه کنید. پس بهتر است همین حالا با افزایش سطح آگاهی و اطلاعات خود، محاسبه حد ضرر را در رأس امور خود قرار دهید.
ممکن است شما به هیچعنوان تجربهای درباره بازارهای مالی و دنیای نوین سرمایهگذاری نداشته باشید؛ در این صورت میتوانید از روشهای دیگر سرمایهگذاری بهره ببرید و خود را درگیر مفهوم حد ضرر در بورس و سایر معضلات آن نکنید.
اصلا جای نگرانی نیست؛ روشهایی هستند که نیاز به علم، سواد و هوش بالای مالی ندارند و شما با هر میزان تجربهای می توانید از آنها استفاده کنید. یکی از این روشها خرید قسطی کالا و خدمات مورد نیاز است. ما در بخش پایانی مطلب درباره این روشها و استفاده بهینه از آنها صحبت کردهایم.
نظر شما درباره دنیای مدرن سرمایهگذاری و بازارهای مالی چیست؟ میزان سود و زیان حاکم بر بازار سرمایه چقدر است؟ کدام یک از روشهای سرمایهگذاری ریسک کمتری دارد؟ ممنون میشویم نظرات خود را در کامنتهای این مطلب از بلاگ لندو با سایرین به اشتراک بگذارید!
۳ نکته مهم درباره حد ضرر در بورس
برای دانش و آگاهی بالاتر، به این ۳ نکته هم توجه ویژهای داشته باشید:
- اگر روند بازار و شاخص بورس صعودی باشد، بعد از اینکه به حد سود رسیدیم، فقط حد ضرر را تعریف میکنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی باشد، باید یا بهطور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود بفروشیم؛
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را هم طبق قیمت افزایش میدهیم؛
- حتما حواستان باشد که بیشتر از ۱۰ درصد از مبلغ کل خریدتان را از دست ندهید؛ بنابراین به محض اینکه ضرر شما روی نقطه ۱۰ درصدی قرار گرفت، فورا از سرمایهگذاری خارج شوید؛
بنابراین اگر تمایل به سرمایهگذاری در بورس را دارید، همین حالا با در نظر گرفتن تمام نکات پراهمیت اقدام کنید؛ اما اگر فرد ریسکپذیری نیستید، همراه ما به بخش پایانی مطلب بیایید تا فرصت پسانداز را از دست ندهید!
روشهای کمریسکتر برای سرمایهگذاری کدامند؟
علاوه بر سرمایهگذاری در بورس و بازارهای مالی، میتوانید با انتخاب یکی دیگر از روشهای سرمایهگذاری مانند خرید طلا، خرید سکه، خرید مسکن، دریافت انواع وام فوری و…سرمایه خود را افزایش دهید. در همین حین ممکن است به کالایی هم نیاز پیدا کنید که در این شرایط میتوانید به جای خرید نقدی، از لندو که یک سامانه معتبر برای فروش اقساطی کالا و خدمات است، وام خرید کالا دریافت کنید و با افزایش نقدینگی، پولهای خود را به بازار بورس تزریق کنید؛ در این صورت با دنیای جدید سرمایهگذاری هم آشنا میشوید. شما با خرید قسطی ا ز سامانه لندو میتوانید به جای خرج کل پول برای کالا یا محصول مورد نیاز، با استفاده از سود حاصل از سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه، قسطهای وام خود را پرداخت کنید و با یک تیر دو نشان بزنید، هم کالای مورد نظر را بخرید، هم لذت سرمایه گذاری را بچشید.
ما در مجله لندو برای شما یک سرمایهگذاری مطمئن، یک زندگی خوشایند و یک رفاه نسبی آرزو میکنیم تا با حال بهتر و شرایط کاملتر شاهد به وقوع پیوستن رویاهای خود باشید.
سوالات متداول درباره حد ضرر در بورس
حد سود چه تفاوتی با حد ضرر دارد و چه کمکی به معامله میکند؟
زمانی که در یک معامله به یک سود مشخص که آن حد سود ماست، میرسیم، از سرمایهگذاری خارج میشویم؛ تفاوت حد سود با حد ضرر در این است که حد سود تعیینکننده میزان منفعت از معامله است و حد ضرر تعیینکننده زیان ناشی از معامله است.
بهترین فرمول برای محاسبه سود و ریسک واقعی در معاملات مالی چیست؟
برای محاسبه سود و ریسک واقعی میتوانید از فرمولهای زیر استفاده کنید:
محاسبه سود واقعی: نسبت برد × مقدار سود
محاسبه ریسک واقعی: (نسبت برد – ۱) × (سرمایه اولیه)
برای ضرر نکردن در بورس، چه کاری باید انجام داد؟
بهترین راه این است که با خرید صندوقهای سرمایهگذاری پولهای خود را به بازار بورس تزریق کنید. مدیریت این صندوقها برعهده یک فرد حاذق و کاربلد است که با علم بالای خود باعث میشود میزان ضرر و زیان شما کمتر شود و درصد ریسک پایینتری را تجربه کنید. برای اطلاعات بیشتر در این مورد، میتوانید به مطلب راهنمای انتخاب بهترین صندوق سرمایهگذاری مراجعه کنید و با خیال راحت در دنیای مدرن سرمایهگذاری قدم بگذارید.
ثبات در معامله گری؛ چگونه بدون یک استراتژی کامل در بازار دوام بیاوریم؟
وقتی صحبت از فرآیندهای معاملهگری میشود، نمیتوان اهمیت داشتن یک استراتژی معاملهگری با ثبات را نادیده گرفت. دلیل این امر آن است که داشتن نوعی یکپارچگی در معاملهگری منجر به اتخاذ تصمیمات معقول میشود. ایجاد مزیت در بازار یعنی این که یک سیستم معاملاتی پایدار داشته باشید که با ان احساس راحتی کنید نه اینکه سیستمی داشته باشید که ۱۰۰ درصد از پیپهای حرکت بازار را شکار کند.
در این مقاله اهمیت ابزارهای تحلیل مناسب و یک مدیریت ریسک را برای داشتن معاملهگری با ثبات شرح میدهیم.
معاملهگری پایدار چیست و چرا اهمیت دارد؟
معاملهگری پایدار به ثبات و پایبندی یک فرد نسبت به مجموعهای از اصول معاملاتی اشاره دارد. این پایبندی به معاملهگر اجازه میدهد که مدیریت ریسک مناسب را حفظ و از انجام معاملات بیش از حد اجتناب کند. معاملهگری پایدار ویژگیهای مختلفی دارد که شامل موارد زیر است:
- پیروی از استراتژی معاملاتی
- تحلیل و بررسی
- پرهیز از انجام معاملات بیش از حد زیاد یا بیش از حد کم
- مدیریت ریسک مناسب
- پیگیری و بررسی معاملات
ثبات در معاملات به عنوان یک شتابدهنده برای معاملهگری موفق عمل میکند زیرا تاثیر احساسات در معاملات را کاهش میدهد. بیمنطقی و بینظمی اغلب منجر به نتایج ناپایدار میشوند، موضوعی که میتوانید در نمودارهای زیر آن را مشاهده کرد.
در نمودار زیر یک استراتژی بیش از حد ساده برای استفاده از اندیکاتور RSI برای تعیین زمان ورود/خروج در یک بازار رونددار را نشان میدهد. در نمودار دوم، از اسیلاتور CCI برای همان بازار استفاده شده است. همانطور که میبینید نمودار دوم تعداد قابل توجهی سیگنال خرید و فروش را نشان میدهد. (این سیگنالها با مستطیلهای آبی مشخص شده است)
این مقایسه ساده نشان میدهد که چگونه تغییر در استراتژی میتواند تصمیمات و ثبات در معاملات را تحت تاثیر قرار دهد. البته این موارد تنها یک نمونه ساده است، معمولا استراتژیهای معاملاتی بسیار پیچیده تر از نمونههای یادشده هستند، بنابراین دور شدن از استراتژی معاملاتی میتواند نتایج متغیری به همراه داشته باشد.
چگونه میتوان یک استراتژی معاملاتی پایدار ساخت؟
راههای مختلفی وجود دارد که معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها رویکردی منسجم در معاملات خود اتخاذ کنند. برنامهریزی پیش از شروع، استفاده از مدیریت ریسک و ثبت فعالیتهای روزانه از مهمترین این موارد است.
۱- یک برنامه معاملهگری داشته باشید. یک برنامه تفصیلی چارچوب لازم برای «ادامه کار» یک معاملهگر را فراهم میکند. جنبههایی از معاملهگری وجود دارد که معاملهگر میتواند آنها را کنترل کند و مواردی نیز هست که هیچ کنترلی بر آنها ندارد. پیروی از روش تحلیل مینیمال یکی از روشهایی است که برای کنترل شخصی استفاده میشود و مانع از افتادن شما در تله «فلج شدگی در اثر تحلیل» میشود.
برای سادگی، توصیه میشود که معاملهگران هنگام تحلیل حرکات قیمت، به چند روش متدولوژی/ابزاری پایبند باشند. راههای زیادی برای تحلیل بازارها وجود دارد اما هیچ کدام صد در صد درست یا غلط نیستند. نکته اصلی این است که در هرکدام از این روشها که انتخاب کردید، ثابت قدم باشید.
۲-در هنگام انجام معاملات ثابت قدم باشید. روشهای مختلفی برای مبادرت به ورود به معاملات وجود دارد. به عنوان مثال، وقتی یک بریکاوت رخ میدهد، بعضی معاملهگران دقیقا پس از بریکاوت خرید میکنند بعضی دیگر منتظر میمانند یک کندل بالای خط روند بسته شود. هر یک از این دو سناریو خوب است اما نکته مهم این است که در روش معاملهگری خود ثابت قدم باشید.
۳- مدیریت ریسک. مدیریت ریسک مهمترین جنبه موفقیت در معاملهگری است اما تعداد کمی از معاملهگران موفق به اجرای درست آن میشوند. اگر معاملهگر انتظار دارد به موفقیت پایدار دست پیدا کند، باید به طور مداوم بر رعایت آن استمرار داشته باشد. معاملهگری تماما به احتمالات بستگی دارد. با در نظر گرفتن این نکته، اگر معاملهگران در هر معامله نسبت ریسک مشخصی نداشته باشند، این احتماالات کاربردی نخواهند داشت.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر در یک معامله ۲ درصد سود کند و در معامله دیگر ۴ درصد زیان کند سپس در معامله دیگر ۱ درصد سود کند، این موضوع منجر به نتایج متغیر میشود (و در این مورد نتیجه زیان است). حتی اگر معاملهگر در هفته سه معامله انجام دهد و دو معامله از آن سه معامله سودآور شود، اگر معاملهگر نسبت ریسک به ریوارد خوبی نداشته باشد، ممکن است در نهایت ضرر کند.
۴- یک ژورنال معاملاتی داشته باشید. یک روش عالی برای اطمینان از ثبات قدم در معاملهگری داشتن یک ژورنال معاملاتی (چه روزانه و چه هفتگی) است. نظارت بر فعالیتها و عواملی که در تصمیمات تاثیرگذار هستند، به معاملهگران اجازه میدهد تا در استراتژی معاملاتی خود ثابت قدم بمانند. معاملهگران باید به طور دورهای معاملات خود را بررسی کنند تا بتوانند میزان پایبندی خود نسبت به برنامه معاملاتی را مشخص کنند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
ترس و طمع در روانشناسی معامله گر + | معامله گر خوب و بد
آیا تجربه معامله گری یا به اصطلاح ترید کردن در بازار های مالی را دارید؟ مطمئنم کسانی که تو پیج من هستند خیلی بیشتر از مردم عادی در مورد بارار های مالی میدونند ولی آیا فقط دونستن کافیه ؟ برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب دربازار های مالی باشی حتما نیاز داری بتونی اون بازار و عوامل موثر بر سود سازی اش را خوب بشناسی و هم اینکه بتونی روند ها را توی بازار را به درستی تشخیص بدی توی بازار های مالی به این دو دانش و مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین می گویند مطمئن باش برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب بشی نیاز داری که هر چه قدر می تونی در این دوتا مهارت عالی بشی.
معاملهگر، علاوه برداشتن توانایی تحلیل گری، باید ازلحاظ خصوصیات شخصیتی نیز فردی متعادل باشد؛ یعنی یک معامله گر حرفهای باید حد وسط ریسکپذیری و ریسک گریزی، یا حد وسط ترس و بیباکی را داشته باشد. معامله گر حرفهای یک انسان کامل است؛ زیرا ترس، طمع، شجاعت، پذیرش و … خود را میشناسد و آن را متعادل نگاه میدارد. منبع
حلقه گمشده در روانشناسی معامله گر
شاید فکر کنی من میرم دو سه تا کتاب میخوانم و این مهارت هارو کسب میکنم و حتما میتونم بزنم تو دل بازار بورس کریپتو و میلیاردر بشم ولی باید بهت بگم که اشتباه میکنی تو این وسط یه حلقه گمشده داری . اونم طرز فکر به عنوان یک تحلیلگر است .این که تحلیل کردن و سود و ضرر کردن چه احساسی در تو ایجاد میکنه؟ چطور میتونی این احساسات رو کنترل کنی؟ و چه قدر سریع میتونی از این حالت احساسی خارج بشی و قدام درست رو انجام بدی این ها خیلی نکات مهمی هستش .
باور کن خیلی ها که خیلی هم زیاد تحلیل تکنیکال میدونند هر روز دارن تو بازار ضرر می دهند صرفا به این خاطر که احساسی میشوند و خیلی زود یا خیلی دیر کاری رو که باید را انجام می دهند و شکست پشت شکست و ترس پشت ترس و این احساسات در ان ها تشدید می شود و کم کم فکر می کنند که دیگه هیچ جوره نمی توانند ار پس این بازار بربیان و با چند شکست از بازار خارج می شوند
معامله گر
تفاوت بین معامله گر خوب و بد
باور کنید فرق معامله گر خوب و بد این نیست که چقدر خوب می توانند اندیکاتور های تحلیل تکنیکال رو استفاده کنند بلکه در این هست که فارغ از احساس استراتژی که برای معامله گری خودشان ساختند رو دنبال کنند اگه جواب داد ادامه اش می دهند اگر جواب نداد یه استراتژی بهتر پیدا میکنند معامله گر های خوب هیچ وقت تسلیم نمی شوند یک معامله گر خوب خیلی سریع فکر میکند و خیلی سریع تر عکس العمل نشان میده و هرجا که استراتژی اش بهش فرمان خروج میده اماده است که چه با سود و چه با ضرر از آن معامله خارج بشه.
برای این کار معامله گر نیاز به حضور ذهن و تمرکز دارند و اجاره نمیده که احساسات جلوی باز کردن یا بستن معامله اش را بگیره ، دو نوع احساس خطر احتمال در معامله گر ایجاد بشه و حرفه اش را به خطر بیاندازه یکی اش ترس و دیگری طمع
معامله گر
ترس و طمع در معامله گر
خیلی طبیعی وقتی یک معامله گر یک خبر بد راجب سهامش میشنود دچار ترس میشه ولی گاهی معامله گر ها واکنش های افراطی نشان میدهند به محض شنیدن خبر معامله را در ضرر می بندند و تا مدت ها ریسک نمی کنند تا اب ها از اسیاب بیوفته ولی دقیقا وقتی که آب ها از اسیاب بیوفته و ترس از بین رفت متوجه میشن قیمتی که الان اون ارز توش قرار داره قیمت بدتری نسبت به قبل است درسته که جلوی ضرر را گرفته باشن ولی از اون طزف ممکنه جلو سود خودشان هم گرفته باشند.
معامله گر ها دقیقا باید بدونند که از چی میترسند ودقیقا باید بدونند چی ترسناک و چی نیست این دونستن باید قبل از اخبار بد باشه نه وسط خبر های بد وقتی که معامله گر از قبل میدونه که چه نوع خبری چه واکنشی را در پی دارد زود تر از بقیه اقدام لازم را انجام میده و اگر هم داره بر اساس ترس عمل میکنه اون ترس یک ترس عاقلانه اس نه یک ترس هیجانی.
برای مثال خبر میاد که چین که بیشترین تعداد ماینر ها را توی دنیا داره یک سری ممنوعیت هایی برای بیت کوین اعمال کرده که این واقعا یک خبر بد محسوب میشه یک معامله گر خوب قطعا بعد از شنیدن این خبر معاملات خرید خودشو میبنده و اگه خیلی زرنگ باشه معاملات سل باز میکنه یعنی معامله گر میتونه پیش بینی کنه که این خبر چه قدر ممکنه مردم و سایر معامله گر ها رو احساسی کنه و زود تر از بقیه اقدام میکنه.
معامله گر
واکنش احساسی در تغییر قیمت
برای مثال وقتی کلی خبر بد برای بیت کوین اومد اتش اش دامن همه رمز ارز هارو گرفت از جمله ارز تتا رو گرفت معامله گر خوب میدونه که این رمز ارز نه فلسفه اش با بیت کوین یکی هست نه جوزه کاربردی اش. کلی هم اخبار خوب داشته و قراره نسخه سوم شبکه اش این ماه لانچ بشه خب همبن ارز هم به خاطر واکنش احساسی مردم دنیا ریخت ولی برید خودتون چک کنید ببینید که بیت کوین بعد از این همه اخبار هنوز نزدیکی کف سی هزار دلاره ولی تتا بعد از یک ریزش تا کف چهار دلار الان 220 درصد رشد کردهT،بچه ها ترس یهو میاد ولی اگاهی کم کم اگه به عنوان یک تریدر اگاهی تو بالا ببری و زودتر معامله گر یک درصدی از دیگران افدام کنی معامله گر بهتری هستی.
اما طمع یک جمله قدیمی داریم که میگه آزمند همیشه نیازمنده . ساده ترین شکل طمع در بازار این است که معامله گر در معامله ای که توش برد داشته و تو سود هست رو نمیبنده و ان قدر منتظر می مونه که روند عوض میشه و کل سودشو از دست میده یا حتی میره تو ضرر غلبه بر طمع کار اسونی نیست معامله گر های طماع فقط یکم بیشتر میخوان و این یکم تمومی نداره و ثروتمند ها هم گاهی توی این تله می افتن به خاطر همینه اکثرا مشاور های بی احساسی را استخدام می کنند که بهشون تذکر بده یک معامله گر باید نسبت به این حس غریزی خودش به آگاهی برسه و یا تفکر منطقی به کارش ادامه بده نه با هوا و حوس.
تغییر قیمت
3 توصیه طلایی در روانشناسی معامله گر
میخوام به عنوان کسی که سال ها در بازار های مالی مختلف معامله گری کردم یک سری توصیه بهتون بکنم تویی که داری معامله گری رو یاد میگیری باید یک سری اصول و قوانین برای خودت داشته باشی که وقتی از لحاظ روانی شرایط برات بهرانی میشه به همون اصول تکیه کنید
- وارد معامله نشو مگر اینکه حد ضرر و حد سودتو تعیین کرده باشی
- زمان ورود و خروج از معامله رو هم تعیین کن. این طور نباشه که هر وقت بیکاری وارد معامله بشی باید دقیقا بدونی که کی وارد معامله بشی و کی خارج بشی این ورود و خروج را هم میشه تحلیل تکنیکال به ما بگه هم اخبار
- خیلی خوبه که برای سود و ضرر روزانه و هفتگی ات یه حدی رو تعیین کنی. وقتی که یک روز خوبی رو داشتی و سود گرفتی خب پولتو بکش بیرون و از بقیه روزت لذت ببر و اگر ضرر به حدی رسید که تعیین کردید از خونه بزن بیرون و خودت و مشغول یک کار دیگه کن که فراموشش کنی خیلی ها بعد از ضرر احساسی مسوند و زیسک های بزرگ بر میدارند و تصمیم های غلط می گیرند و نتیجه اش میشه باخت و باخت
من در اینجا هستم تا تو در دنیای مالی احساس تنهایی نکنی دوست خوبم قدر خودتو بدون اموزش ببین وبینهایت خودت باش
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال و بنیادین یعنی چه ؟
برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب دربازار های مالی باشی حتما نیاز داری بتونی اون بازار و عوامل موثر بر سود سازی اش را خوب بشناسی و هم اینکه بتونی روند ها را توی بازار را به درستی تشخیص بدی توی بازار های مالی به این دو دانش و مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین می گویند .
چه فرقی بین معامله گر خوب و بد هست ؟
فرق معامله گر خوب و بد این نیست که چقدر خوب می توانند اندیکاتور های تحلیل تکنیکال رو استفاده کنند بلکه در این هست که فارغ از احساس استراتژی که برای معامله گری خودشان ساختند رو دنبال کنند اگه جواب داد ادامه اش می دهند اگر جواب نداد یه استراتژی بهتر پیدا میکنند معامله گر های خوب هیچ وقت تسلیم نمی شوند .
ربات معامله گر یا ربات تریدر (Trader Bot) چیست؟
به جای درگیر کردن ذهن، تلف کردن وقت و انجام دستی معاملات، از رباتهای تریدر استفاده کنید تا زمانی که خواب هستید، شما را ثروتمند کنند؛ ایده فوقالعادهای به نظر میرسد، اما آیا با یک ربات تریدر واقعاً میتوان ثروتمند شد؟ پس از مطالعه این مطلب، با ربات تریدر و نحوه کار آن آشنا میشوید. همچنین به پاسخ این سوال که آیا سودددهی با ربات معامله گر قطعی است یا خیر، میرسید. برای نگارش این مطلب، از مقالهای در وبسایت کوین تلگراف کمک گرفته شده است.
یک ربات معامله گر چیست؟
ربات تریدر یا معامله گر، نرمافزاری است که معامله گر میتواند آن را تنظیم کند تا بهصورت خودکار به خریدوفروش داراییهای مختلف بپردازد، بدون اینکه به حضور شخص معامله گر نیازی باشد.
رباتهای تریدر معمولاً برای تشخیص روند و تصمیمگیری در مورد اینکه چه زمانی یک ترید باید انجام شود، از یک سری الگوریتم استفاده میکنند.
سالهاست که در بازارهای سهام و فارکس از رباتها استفاده میشود و حالا پا به عرصه ارزهای دیجیتال هم گذاشتهاند. در حالی که نوسانات قیمت در بازارهای سنتی معمولاً به نهایت پنج درصد در روز محدود میشود، نوسانات قیمت در دنیای ارزهای دیجیتال که البته ۲۴ ساعت شبانهروز بازار است، بسیار بالا است و حتی در یک روز به ۵۰ درصد هم میرسد. به همین دلیل، ریسک در این بازار بیشتر است و نظارت بیشتری را میطلبد.
یک ربات معامله گر مناسب فرصتی را برای معامله گران فراهم میکند که بتوانند در تمام طول شبانهروز حتی زمانی که خواب هستند یا میز کارشان را ترک کردهاند، فرصتهای معاملاتی را از دست ندهند.
با جستجوی عبارت «Trader bot» در گوگل، به صدها نام مختلف از رباتهای تریدر میرسید. بعضی از این رباتها رایگان هستند، اما برخی دیگر بسته به تعداد ویژگیها و خصوصیاتی که کاربر از ربات توقع دارد، بهصورت ماهیانه هزینههای قابلتوجهی دارند. میزان کارآمد بودن، سطح تحلیلهایی که به تریدرها ارائه میشود و همچنین تعداد سفارشها عواملی هستند که نشاندهنده یک نرمافزار ویژه و بهخصوصاند.
فراموش نکنید اغلب رباتهای تریدر فعلی که بهصورت رایگان در دسترس هستند، کارایی لازم را ندارند و بیشتر اوقات فقط باعث ضرر معامله گر میشوند. معامله گران حرفهای و بزرگ اغلب از رباتهای اختصاصی استفاده میکنند که بهدست برنامهنویسهای مجرب توسعه مییابند.
وقتی همه چیز به خوبی پیش برود، رباتها میتوانند به تریدرهای ارز دیجیتال کمک کنند که در بحث ترید، در بازار یک سر و گردن از بقیه بالاتر باشند. رباتها میتوانند معاملات را براساس پارامترهای ورودی توسعهدهندگان یا شخص معامله گر انجام دهند، یا اینکه از فعالیتهای تحلیلگران و تریدرهای خبره کپیبرداری کرده و عملکرد آنها را بهطور کامل بررسی کنند.
رباتها از کجا میفهمند که باید چه کاری انجام دهند؟
معامله گران حرفهای در بازار طبق تحلیل ترید میکنند نه احساسات.
رباتهای موجود معمولاً براساس الگوریتمهایی که توسط توسعهدهندگان آنها پیکربندی شده کار میکنند و به این ترتیب، موفقیت آنها وابسته به میزان درک و دانش سازندگان از چگونگی کارکرد بازار است. رباتهای تریدرِ معمولی برای تریدرهای حرفهای که تفسیرهای بهخصوص خودشان را از بازار دارند، آزاردهنده هستند، به این خاطر که برخی از بخشهای نرمافزار قابلیت محدودی برای شخصیسازی دارند.
رباتها نمیتوانند مانند انسانها براساس پیشبینی خریدی را انجام دهند، آنها خریدها را بر اساس شاخصهای تکنیکال انجام میدهند. به عنوان مثال، میتوانید مشخص کنید اگر اندیکاتور RSI یک دارایی به زیر ۳۰ رسید، خرید انجام شود. اگر شاخصهای انتخابی شما یک فرصت خرید را نشان دهد، ربات نیز بهصورت کورکورانه دستور پیکربندیشده را انجام خواهد داد؛ مگر اینکه رباتتان را با یک معامله گر حرفهای مرتبط کنید که از کار او کپی کند که به آن کپی تریدینگ هم میگویند.
وقتی بحث فروش مطرح میشود، با اطمینان از سوددهی موردنظر میتوان فهمید که زمان فروش فرا رسیده است، یا اینکه در هنگام سقوط بازار توقف ضرر یا حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) مورد نیاز است. توقف ضرر زمانی است که وقتی قیمت دارایی به پایینتر از قیمت مشخصی برسند، بهصورت خودکار به فروش خواهند رسید تا جلوی ضرر بیشتر گرفته شود. این قیمت میتواند درصد مشخصی از قیمت اولیه باشد.
مزیت اصلی یک ربات این است که میتواند از طریق شاخصهای حرفهای به جستجوی فرصتهای جدید بپردازد و بهصورت همزمان نگاهی قوی و گویا به سرمایهگذاریهای انجامشده داشته باشد. احساسات و طمع کردن معمولاً جلوی فروش یا خرید بهموقع از سوی یک معامله گر را میگیرد و این مشکل با رباتها حلشدنی است.
بعضی از رباتها هم با تحلیل فاندامنتال کار میکنند که بسیار پیچیدهتر هستند. این رباتها نسبت به اخبار و رویدادهای عینی در بازار معامله انجام میدهند. به عنوان مثال، ETF بیت کوین همیشه بهعنوان یکی از عوامل صعودی بیت کوین در نظر گرفته میشود. پس رباتهای فاندامنتال در صورت مشاهده خبر پذیرش ETF بیت کوین یا دیگر اخبار ریز و درشت در توییتر و خبرگزاریها، اقدام به معامله میکنند. در ۱ آوریل ۲۰۱۹، قیمت بیت کوین به یکباره بیش از ۳۰ درصد رشد کرد. آن روز مصادف بود با روز «دروغ آوریل» که در آن رسانهها اخبار دروغ منتشر میکنند. بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که یکی از علل اصلی این صعود شدید، خبر تایید ETF بیت کوین بود که توسط نشریه فایننس مگنتز (Finance Magnates) منتشر شد. به این ترتیب و طبق این ادعا، رباتهای معامله گر با توجه به این خبر و با توجه به تحلیل احساسات اقدام به خرید گسترده کرده بودند و قیمت را افزایش دادند.
برای استفاده از یک ربات، اولین کاری که باید انجام دهید این است که ربات خودتان را به صرافی که بیش از همه استفاده میکنید، متصل کنید.
در بیشتر رباتها، بهمنظور انجام این کار، معمولاً باید کلید API صرافی خودتان را دریافت کنید و به ربات بدهید تا به حساب شما دسترسی پیدا کند. سپس میتوانید برای ربات مشخص کنید چه زمانی وقت خرید یا فروش کوینی است که شما انتخاب کردهاید.
آیا میتوان به ربات معامله گر اعتماد کرد؟
پاسخ کوتاه به این سوال «خیر» است. هیچ تضمینی نیست که اگر از یک ربات استفاده کنید، باعث ضرر شما نشود. در مقطع فعلی، رباتهای تریدر نمیتوانند با خرد انسانی رقابت کنند. اما اگر تمایل به استفاده از رباتها داشتید، حتماً با سرمایه کم آن را امتحان کنید.
لازم است ربات معتبری را پیدا کنید که خطاهای برنامهنویسی ندارد و در تمام مواقع آپتایم و فعال باشد. رباتها همچنین باید توأم با ویژگیهایی باشند که از کاربران در برابر سقوطهای ناگوار حفاظت کنند.
همچنین، مواردی گزارششده که در آنها رباتهای بهظاهر قابلاعتماد در واقع دام کلاهبرداران بودهاند و سرمایه زیادی را به سرقت بردهاند. همیشه مطمئن شوید از سرویسی استفاده میکنید که برای مدت قابل قبولی کار کرده است. با این حال، بازهم ریسک به صفر نمیرسد.
در نهایت، لازم است بدانید که از نظر معامله گران بزرگ، اگر بهدنبال یک درآمد ثابت هستید، استفاده صرف از رباتها گزینه مناسبی برای شما نیست. استفاده از ابزارها و سیستمهای تحلیلی میتوانند به شما کمک کنند، اما نباید تمام کار را به سیستمها بسپارید.
یادگیری ماشین و هوش مصنوعی کمک شایانی به توسعه و تکامل رباتها میکند، ولی هنوز راه بسیار زیادی تا غلبه تکنولوژی به هوش و غریزه انسان در پیش است.
به نظر نمیرسد بهاین زودیها یک ربات بتواند یک تهدید بزرگ برعلیه دنیای ارزهای دیجیتال را تشخیص داده یا اهمیت فناوریهای در حال ظهور را بفهمد. هرچند باید به این موضوع فکر کنیم که اگر همه افراد از یک نوع استراتژی در رباتها استفاده کنند، دیگر کسی نمیتواند در جایگاهی قرار بگیرد که به سوددهی برسد.
جمعبندی
رباتهای تریدر، سایتها یا نرمافزارهایی هستند که طبق برنامهریزیِ معامله گر میتوانند بدون نیاز به شخص او، به معامله یک دارایی بپردازند.
این رباتها میتوانند براساس استراتژیهای مختلف معامله گری، در صورت وقوع شرایط مورد نظر معامله گر، بهصورت خودکار سفارش خرید و فروش ثبت کنند. رباتهای تریدر بهدست برنامهنویسها ساخته میشوند.
یک ربات میتواند عمومی یا اختصاصی باشد. اغلب رباتهای عمومی فعلی کارایی لازم را ندارند و بیشتر اوقات فقط باعث ضرر معامله گر میشوند. معامله گران حرفهای و بزرگ اغلب از رباتهای اختصاصی استفاده میکنند.
در مقطع فعلی رباتهای تریدر هنوز نمیتوانند با خرد انسانی رقابت کنند و تکیه کردن کامل به یک ربات منطقی بهنظر نمیرسد.
دیدگاه شما