ورزش و فوتبال در کشاکش بورس
در سال 1379 که آقای دکتر مهدی کرباسیان و دکتر جاسبی از اعضای فدراسیون ورزش ایران بودند از مؤسسه حسابرسی و خدمات پتروشیمی حسام «دایارایان بعدی» خواسته شد یک گزارش حسابرسی اجمالی از وضعیت باشگاه پرسپولیس را بهصورت محرمانه تهیه کنند.
به گزارش روزنامه شرق، در سال 1379 که آقای دکتر مهدی کرباسیان و دکتر جاسبی از اعضای فدراسیون ورزش ایران بودند از مؤسسه حسابرسی و خدمات پتروشیمی حسام «دایارایان بعدی» خواسته شد یک گزارش حسابرسی اجمالی از وضعیت باشگاه پرسپولیس را بهصورت محرمانه تهیه کنند. در واقع همان گزارش بود که نشان داد ظاهرا عدهای درصدد تملیک باشگاه پرسپولیس برآمده و حتی تشریفات ثبتی آن را نیز انجام داده بودند که حداقل مزیت گزارش مذکور جلوگیری از آن انتقال و علنیشدن مسائل نهفته در فوتبال کشور شد. دیگر نه کسی، نه هواداری از وضعیت این دو باشگاه خبری نداشت تا خوشبختانه اخیرا گزارش سازمان حسابرسی پیرامون حسابرسی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال برای واگذاری آنها انتشار عام یافته است. پیکره گزارشات حسابرسی دو باشگاه که بیش از 25 بند دارد که برخی از بندها هم حدود یک صفحه است دلالت بر بیانضباطی مالی - اداری، فقدان نظارت سهامداری یا هواداری؟ بر عملکرد باشگاهها، بلاتکلیفی عمده داراییها که شرطی واگذار شده و تا زمان انتشار گزارش نیز شروط قراردادی محقق نگرفته که توجه خریداران آتی را بدان جلب میکند.
فوتبال در بسیاری کشورها به پرهوادارترین ورزش تبدیل شده است. در ایران نیز به عنوان دورهای درخشان، تیم ملی فوتبال مردان ایران در سالهای ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ به قهرمانی در بالاترین سطح آسیا دست یافت و نخستینبار در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد. در این دوران درخشان، باشگاه فوتبال تاج (استقلال کنونی) نیز در مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ به قهرمانی رسید. برخی از این موفقیتها، با گرفتن میزبانی بالاترین رقابتهای ورزشی آسیا توسط ایران همدوره بودند و میزبانی جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ و ۱۹۷۶و حضور تیمهای پرطرفدار «شاهین»، پرسپولیس و تاج «استقلال» نمونههای آن هستند. پیشینه بازی فوتبال به حضور انگلیسیها در جنوب کشور بازمیگردد. گفته میشود بازی فوتبال برای نخستینبار در ایران، در مسجدسلیمان و در سال ۱۲۷۸ آغاز شد. درواقع فوتبال توسط کارگران انگلیسی مسجدسلیمان که برای کار روی نفت ایران آمده بودند، به این کشور آورده شده است. نخستین ایرانی که در یک تیم فوتبال بازی کرد، کریم زندی بود که در سالهای ۱۲۸۷ تا ۱۲۹۷ هجری خورشیدی در بین انگلیسیها و در تیمهایی که آنها در ایران ترتیب داده بودند، بازی کرد. بعدها که پالایشگاه آبادان در دست ساخت بود فوتبال در آنجا گل کرد و در برههای از تاریخ تشکیلات سراسری اتحادیه کارگران جنوب دارای تیم فوتبالی شد که برای مقاصد سیاسی بهرهبرداری میشد. گفته میشود تیمهای نادر عملا توسط طرفداران جنبش کارگری در آن سالها تأسیس شد. بعدها هم کارگران پالایشگاه آبادان با تشکیل تیم کارگر و روشنفکران با تأسیس تیم شاهین در بازی فوتبال ایران نقش برجستهای داشتند که نسل اول آنان شامل کسانی همچون پرویز داهداری، حمید جاسمیان، حمید برمکی، محمود زارع، علی پورچانکی، منوچهر سالیا بودند که در تاریخ فوتبال ایران دارای جایگاه خاصی هستند. پیشینه فوتبال مردان در ایران به اواخر قاجار و رسمیاش به نخستین سالهای دوران پهلوی میرسد؛ سالهایی که در آن نخستین باشگاههای ایرانی (حدود سال ۱۳۰۵) بنیانگذاری شدند. در سال ۱۳۲۵ فدراسیون فوتبال ایران ایجاد شد؛ اگرچه تیم ملی مردان زودتر ایجاد شده بود. هماکنون لیگ برتر خلیج فارس بالاترین رده از فوتبال مردان در ایران است که ادامهدهنده لیگهای پیشین این کشور است. اولین سازمان و تشکیلات فوتبال در ایران، «انجمن ترقی و ترویج فوتبال» بود که توسط افرادی چون ابوالفضل صدری، میرباقر عظیمی و سیدمحمد تدین که از نخستین معلمین ورزش کشور محسوب میشدند در سال ۱۳۰۰ شمسی تشکیل شد. از این سال به بعد انجمن هر ساله در کنار ثبتنام باشگاهها و تیمهای جدید، برگزاری مسابقههای فوتبال را بر عهده گرفت و با تدوین و ترجمه «قوانین فوتبال» در جهت ایجاد نظم و قانونمندکردن فوتبال در ایران گام برداشت. انجمن ترقی و ترویج فوتبال موفق شد اولین دوره مسابقههای فوتبال پایتخت را بین تیمهای حاضر در تهران در سال ۱۳۰۲ برگزار کند، مسابقاتی که تقریبا بدون وقفه هر سال انجام شد و با توسعه فوتبال در سراسر کشور و ظهور تیمهای قدرتمند در شهرستانها به مسابقههای سراسری (لیگ) تبدیل شد. این انجمن تا سال ۱۳۱۳ که با تشکیل «انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی» از سوی دولت وقت، جای خود را به آن داد، اعزام اولین تیم منتخب ایران به بادکوبه شوروی، برگزاری 12 دوره مسابقات فوتبال باشگاههای تهران، انتشار اولین رساله قوانین فوتبال در ایران و ثبت نزدیک به ۵۰ باشگاه فوتبال در سراسر کشور را در کارنامه خود داشت. نخستین تشکیلات ورزش ایران در سال ۱۳۱۲ با تشکیل «انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی» زیر نظر وزارت معارف (فرهنگ) به وجود آمد و از این تاریخ تمامی برنامهها و مسابقههای ورزشی مدارس و آموزشگاهها را زیر نظر گرفت. انجمن ترقی و ترویج فوتبال نیز کمکم در انجمن تربیت بدنی ادغام شد و فعالیتهای آن به مدارس محدود شد. سازمان یافتن ورزش ایران به رشد آن در کشور کمک شایانی کرد. از آنجا که ورزش و بهخصوص فوتبال در کشورهای جهان سومی نقش دوگانهای را ایفا میکرد دولتیها کوشش کردند آن را به نفع خود مصادره و از آن بهرهبرداری کنند زیرا مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که ورزش هم بخشی از آن به شمار میرود طوری در هم آمیخته شدهاند که نمیتوان آنها را بهصورت جدا از یکدیگر بررسی و مورد مطالعه قرار داد. شاید به جرئت بهترین توصیف را از نقش سیاسی - اجتماعی فوتبال بتوان در کتاب «فوتبال علیه دشمن» نوشته آقای سایمون کوپر یافت. او هنرمندانه نقش فوتبال بهعنوان سرآمد ورزشها را در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از دیدگاههای مختلف نشان داده و قدرت و نفوذ فوتبال در عرصههای غیرفوتبالی را مورد بررسی قرار داده و از تأثیر فوتبال در دگرگونی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صحبت میکند. امروزه مشخص شده که ورزش و به ویژه فوتبال پدیدهای فراتر از محبوبترین بازی جهان است. به تعبیر بسیاری از افراد، فوتبال یک زبان بینالمللی است که حکم مرگ و زندگی را دارد. پله معتقد است فوتبال بازی زیبایی است که جنگها را آغاز میکند و به پایان میرساند و بسیاری از دیکتاتورها را در قدرت نگه داشته است. حضور جسی آنز دونده نامدار سیاهپوست آمریکایی در المپیک 1936 و کسب چهار مدال طلا در دورانی که فاجعه نژادپرستی همزمان در آلمان و آمریکا وجود داشت، مشت محکمی بود که ورزش به دهان نژادپرستان آمریکایی و آلمانی زد. بعدها نیز در جریان المپیک مکزیک 1968 تامی اسمیت دارنده مدال طلا و جان کارلوس دارنده مدال برنز هر یک در هنگام بازی مشت سیاه دستکش را بهعنوان مخالفت با نژادپرستی در آمریکا و طرفداری از حقوق بشر بالا بردند. نمونه بارز آن در ایران رفتار شادروان جهانپهلوان تختی نامدار بود که هیچگاه برخلاف بسیاری لودههایی که نام ورزشکار و پهلوان بر خود نهاده یا بر آنها نهادهاند گردن در مقابل اقتدار حاکم فرود نیاورد و مردم هم بهدرستی مضمون رفتار تختی را درک میکردند کمااینکه در مسابقات کشتی که در امجدیه صورت گرفت هنگام ورود تختی جمعیت به پا خاستند و او را تشویق کردند و هنگام ورود شاپور غلامرضا برادر شاه جمعیت پشتشان را به سالن کردند. در واقع تختی ورزش را به بلندگوی مقاومت جنبش مردمی تبدیل کرد و هزینه آن را هم با جان و دل پذیرفت چراکه در پی اخذ مدرک حقوق و دانشگاه و سهمیه خرید و فروش لوازم ورزشی نبود. او به واقع از حقوق مردم دفاع میکرد.
شاید بتوان گفت بزرگترین تغییر فوتبال جهانی، رشد فوتبال زنان بوده است. در شرایطی که اتحادیه فوتبال انگلیس در بیشتر سالهای قرن بیستم فوتبال زنان را ممنوع کرده بود. فوتبال زنان طبق گزارشها سریعترین رشد ورزشی را با 30 میلیون بازیکن در جهان داشته است و زنان از سهامداری یا هواداری؟ این معبر علاوه بر قدرتنمایی ورزشی به قدرتنمایی در عرصه جهانی هم میپردازند. اگرچه هنوز اختلافهای فرقهای و قبیلهای وجود دارد اما علیرغم همه اختلافات وجود دهها بازیکن رنگینپوست در یک تیم فوتبالی و حتی تیم ملی فوتبال کشورهایی غیر از ملیت اولیه بازیکنان رنگینپوست پیام انسانیت بدون رنگ را در جهان به ارمغان آورده است. با رویدادن انقلاب، یک وقفه در پیشرفت ورزش ایران، اتفاق افتاد. تیمهای بزرگ ایرانی، توقیف شدند و از حضور زنان در بسیاری از فعالیتهای مربوط، جلوگیری شد. علاوه بر این، جنگ ایران و عراق، منابع کمی را برای اختصاصدادن به ورزش ایران باقی گذاشت. با این حال، پشتیبانی عظیم مردم از ورزش، به ویژه در مورد فوتبال، ادامهدار بود تا دولت مجبور به ازسرگیری فعالیتها شود. از طرف دیگر پیشینه رسمی فوتبال زنان در ایران به دهه 1340 برمیگردد. باشگاههای تهرانی نظیر تاج، پرسپولیس، دیهیم و عقاب پیشگامان ایجاد تیم حرفهای زنان در ایران هستند. بعد از پایان جنگ تحمیلی که فوتبال دوباره اوج گرفت متأسفانه با ورود افراد فاقد صلاحیت به ارکان ورزش کشور دچار بیماری ورزشی پولپرستی شدیم تا آنجا که باندهای مافیایی به ورزش هم چنگ انداختند و کسانی که بعضا هماکنون در زندان به سر میبرند خود را حامی یگانه فوتبال جا زدند تا از این معبر برای خود آبرویی کسب کنند و به شهرت برسند. نگاهی به آمارهای بینالمللی صنعت ورزش نشان میدهد که در صورت تعیین ساختار مستقل از دولت بتوان این پدیده را در خدمت رشد و توسعه اقتصادی هم به کار گرفت. در اعلام قیمتگذاری باشگاههای پرسپولیس و استقلال برای عرضه به خریداران که باعث این تقریر شده باید نکاتی را در نظر داشت تا مشابه سایر خصوصیسازیها منافع عمومی فدای منافع یک یا چند شخص اعم از حقیقی یا حقوقی نشود.
1- بررسی سوابق باشگاههای معتبر جهانی نشان میدهد که باشگاههای آمریکایی که عموما خانوادگی اداره میشوند و به استثنای برخی باشگاههای انگلیسی که در دو دهه اخیر طعمه راهزنان مالی که قصد پولشویی و یا اعاده حیثیت برای شیوخ بیآبرو داشتهاند، شدهاند، سهامداران برترین باشگاههای فوتبال معروف جهان «اعضای باشگاه» هواداران آنها هستند زیرا نسبت سود به قیمت روز این باشگاهها بسیار ناچیز و سهامداری صرفا در قالب هواداری و پایداری باشگاه صورت گرفته است.
2- سازمان بورس و سازمان خصوصیسازی وظیفه و مسئولیت دارند این نکته مهم سوددهی نازل این دو باشگاه را حتما و الزاما و کرارا به اطلاع بازار و مردم سهامداری یا هواداری؟ برسانند تا فاجعه سال 1399 تکرار نشود.
3- بهترین گزینه ممکن تشکیل یک شرکت سهامی عام از طریق پذیرهنویسی و مشارکت هواداران این دو باشگاه و سپس خرید باشگاه توسط این شرکت سهامی است. تأکید میشود که اساسنامه این شرکتها باید به طریقی تنظیم شود که همیشه از هواداران با سهام اقلیت در هیئت نظارت بر باشگاه و کمیته خرید بازیکنها حضور داشته باشند والا باشگاهها محل عیش و نوش مدیران ارشد، بازیکنان و حداکثر کارکنان اداری خواهد شد و سر سهامداران بیکلاه خواهد ماند. نمایه بالا که در گروه پیشکسوتان بازار سرمایه درج شده به خوبی وضعیت باشگاههای معروف جهان و باشگاه پرسپولیس و استقلال را نمایش میدهد.
4- ارزش روز بیشتر باشگاههای فوتبال جهان بیش از یک میلیارد دلار است که این ارزش ناشی از محبوبیت شامل حضور ستارگان فوتبال، تعداد هواداران آنها و هواداران آنها در شبکههای اجتماعی این باشگاهها و همچنین دارابودن استادیوم ملکی و توانمندی باشگاه و ساختار مناسب پاسخگویی آنها به هواداران است
.
5- ارزش بازار صنعت ورزش در سال 2021 معادل 1300 میلیارد دلار بوده که 600 میلیارد دلار آن مربوط به فوتبال است.
6- ارزش بازار صنعت ورزش در آمریکا بالغ بر 550 میلیارد دلار است و قیمت باشگاههای ورزشی بیسبال و بسکتبال و فوتبال آمریکایی طراز اول هریک بالغ بر 5 میلیارد دلار و بیش از گرانترین باشگاه فوتبال جهان هستند.
سایه روشن عرضهی سرخابیها در فرابورس
1400/12/15
محسن عباسی کارشناس بازار سرمایه در کانال شخصی خود نوشت: عرضهی استقلال و پرسپولیس, مدافعان و منتقدان فراوانی دارد و حالا همه منتظر واکنش سرمایهگذاران و هواداران به عرضهی سهام این دو باشگاه هستند.
به گزارش فراسرمایه، نکات مثبت و منفی در این خصوص به ذهن بنده میرسد:
۱.سهام این دو باشگاه بدون آماده سازی باشگاهها و هواداران در حال عرضه در بورس است سهامداری یا هواداری؟ و این در حالیست که هم باشگاهها و هم هواداران با فضای بورس به خوبی آشنا نیستند. خیلیها اصلا نمیدانند دارند درپذیره نویسی شرکت میکنند و نه عرضه اولیه! ممکن است استقبال از سهام این دو باشگاه با توجه به اطلاع رسانی کم، آنطور که مسئولین انتظار دارند نباشد یعنی شعار “هوادار= سهامدار” تحت تاثیر وضعیت بورس و وضعیت اقتصادی کشور قرار گیرد. بر فرض اگر استقبال چند میلیونی هم صورت بگیرد چه کسی در دو باشگاه، پاسخگوی سوالات این همه سهامدار خواهد بود؟ بعید است در باشگاهها هم زیرساختی برای امور سهام دیده شده باشد!
ضمن اینکه از این به بعد، برگزاری مجمع این دو باشگاه با حضور سهامداران خردش برگزار خواهد شد. خودتان تصور کنید که حواشی فوتبالی این دو باشگاه چقدر میتواند فضای مجامع آنها را متشنج کند و اینکه اصلا برای ورود به مجامع این دو باشگاه چه ازدحامی در جلوی درب ورودی مجامع این دوباشگاه صورت خواهد گرفت و …
۲.اصولا ورود این دو باشگاه با این حجم از افراد درگیر با سهام و این همه حساسیت در بازار پایه نارنجی میتواند باعث عدم پاسخگویی و عدم شفافیت مالی این دو باشگاه شود زیرا نسبت به سایر بازارها، الزامات کمتری برای پاسخگویی ناشرین دارد. بنابراین باید زیرساختهایی برای پاسخگویی و اطلاع رسانی دقیق خصوصا اطلاعرسانی کدالی در این دو باشگاه ایجاد شود.
۳. منبع درآمدهای این دو باشگاه شفاف نیست و هیچگونه درآمد حق پخش تلویزیونی و تبلیغات دور زمین و فروش پیراهن و … برای این دو باشگاه ثبت نشده است. شاید فکر کنید که دولت برند این باشگاه را قیمتگذاری کرده است اما هیچ کجای دنیا برند را به سهامدار خرد نمیفروشند و اصولا برندها در بلوکهای مدیریتی و کنترلی معنا پیدا میکند. فقط به این فکر کنید که کدامیک از شرکتهای حاضر در بورس که اتفاقا برندهای مشهوری هم هستند ارزش برندشان را در قیمت سهام خرد و یا قیمت پذیره نویسی و عرضه اولیه لحاظ کرده اند؟
۴. یکی دیگر از چالشهای مهم این عرضه، رفتارهای هیجانی “بورس و فوتبال” است. مشخص نیست در کشور ما که زیرساختهای حمایت از بورس و سهام بورسی و بازارگردانی چندان قوی نیست در مواقع هیجانی چه بر سر سهام دو شرکت خواهد امد و در این خصوص چه تدابیری اندیشیده شده است؟
۵. در کنار این چالشها به نظرم باید به نکات مثبت این عرضهها هم توجه کرد.
ورود سهام این دو باشگاه میتواند بار دیگر توجهات را به بازار سرمایه معطوف کند به هر حال تابلوی بورس میتواند جلوی چشم میلیونها نفر قرار داشته باشد و احتمالا کم کم سهامداران توجهشان به رنگ سایر سهام بازار هم جلب میشود نبض بازار را چک میکنند و به نظرم فرصتهای خوبی برای نهادهای مالی خدمات دهنده و صندوقها و سبدگردانها میتواند شکل بگیرد.
۶. مطالبات و مسائل دو باشگاه در معرض دید همگان قرار میگیرد و بنابراین با حساسیت بیشتری دنبال میشود فشار افکار عمومی روی مسائل مالی دو باشگاه میتواند یک اهرم تسهیل کننده برای هر دو باشگاه باشد تا با قدرت چانهزنی بیشتری در مذاکرات مالی باشگاه حضور داشته باشند.
در نهایت علیرغم چالشها و مشکلات پیش رو، من به عرضهی این دو باشگاه در بلند مدت خوشبین هستم چون به بهبود تدریجی سیستمها در کشور اعتقاد دارم و نه اصلاحات یکباره! همین بورس خودمان را ببینید اگرچه که خیلی جاها هنوز نیاز به اصلاح و و بهبود دارد اما نسبت به ۱۰ سال پیش خیلی بزرگتر شده است. دامنهی بازار و عمق آن کم کم توسعه یافته است و بهبود و توسعهی تدریجی را شاهد بوده ایم اگرچه که سرعتش کم بوده و با چالشهایی مواجه شده اما در هر صورت کم کم در حال رشد و توسعه است. امیدوارم مسئولین بورس و مدیران دو باشگاه بتوانند چالشهای کوتاه مدت را مدیریت کنند و ورود این دو باشگاه به بورس یک اتفاق مثبت برای بورس و فوتبال کشور باشد.
'تیم حکومتی' چیست و کدام تیمهای فوتبال ایران 'حکومتی' هستند؟
"تیم حکومتی" یکی از آشناترین اتهامها میان هواداران فوتبال ایران است که اخیرا مرسوم شده است. اصطلاحی که پیش از آغاز جام ملتهای آسیا و با اوج گرفتن اختلافات میان کادر فنی و بخشی از هواداران باشگاه پرسپولیس با کارلوس کیروش متولد شد.
باشگاه پرسپولیس از سوی سرمربی سابق تیم ملی ایران و گروهی از هواداران رقیب به حمایت از سوی وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی دولت در ورزش و نمایندهای از حاکمیت، متهم به برخورداری از امکانات ویژه بود.
"سفر به ژاپن با پرواز فرستکلاس"، شایعه "جانشینی برانکو ایوانکوویچ به جای کارلوس کیروش پس از جام ملتهای آسیا"، شائبه "حمایت داوران و فدراسیون فوتبال در جریان رقابتهای لیگ"، بحثهای مکرر "حمایتهای وزارت ورزش از باشگاه پرسپولیس" از جمله اتهامات و شایعاتی بود که دهان به دهان میچرخید.
حتی رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا، یا دست یافتن به سومین قهرمانی پیاپی با کسب بیش از ۶۰ امتیاز به "حکومتی" بودن این باشگاه مرتبط شد.
در سوی مقابل، یک جبههگیری معکوس وجود داشت. هواداران یا رسانههای مجازی وابسته به این باشگاه از هر فرصتی برای نسبت دادن باشگاههای استقلال، سپاهان و تراکتورسازی به بدنه قدرت و حکومت استفاده میکردند.
اما این "دستاویز" جدید در ادبیات محاورهای فوتبال ایران از کجا آمد؟ آیا واقعا پرسپولیس، استقلال و سپاهان تیمهای حکومتی فوتبال ایران هستند؟
تاج سلطنتی، استقلال مردمی شد؟
منبع تصویر، Getty Images
از سال ۱۳۲۴ که پرویز خسروانی، با تجمیع دو باشگاه "دوچرخهسواران" و "نادر" اقدام به تاسیس باشگاه تاج کرد، این مجموعه، منتسب به خاندان پهلوی شد.
پادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
نقلی وجود دارد از تیمسار پرویز خسروانی که سال ۱۳۴۷ از ترس انحلال باشگاه تاج پس از فوتش، در اساسنامه باشگاه بندی گنجاند که به موجب آن، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ او، این باشگاه قابل انحلال نباشد. پس از انقلاب به وصیت او به شکلی ناخواسته عمل کردند. سال ۱۳۵۸ باشگاه تاج به عنوان "غنیمت" به سازمان تربیت بدنی سپرده شد.
عنایت آتشی، نخستین سرپرست باشگاه تاج پس از انقلاب شد. او سال ۹۵ به ماهنامه دنیای فوتبال از چگونگی تغییر نام باشگاه تاج به استقلال گفت: "اواخر سال ۵۹ آقای (حسین) شاهحسینی (عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران) به من زنگ زد و گفت هیئت دولت درخواست کرد که اسم تاج عوض شود. جلسهای با حضور سیدآقا جلالی، منصور پورحیدری، آقای بهرامصفت و پدر حسن روشن تشکیل دادیم. اسمهای آزادی، تختی، جمهوری اسلامی و استقلال پیشنهاد شد. آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یک شعار مردمی بود و همه جا شنیده میشد. من هم همینها را بردم پیش آقای شاهحسینی و جلسهای گذاشتیم و بحث کردیم. موافق بود. گفتیم استقلال مناسبتر است. شاهحسینی همین پیشنهاد را به هیات دولت برد و تاج شد استقلال."
پیش از آنکه نام تاج به استقلال تغییر کند، بحث انحلال این باشگاه مطرح بود. ناصر حجازی سال ۷۹ به هفته نامه تماشاگران گفته بود: "وقتی بحث انحلال باشگاه پیش آمد، منصور پورحیدری و عباس کردنوری برافروخته شدند و فریاد زدند که این باشگاه متعلق به تاریخ و مردم است، نه به نظام پهلوی."
پس از آن باشگاه استقلال زیر نظر سازمان تربیت بدنی اداره شد. از سال ۱۳۶۸ با درخواست علیاکبر هاشمی رفسنجانی از سازمان تربیت بدنی، علی آقامحمدی به مدیریت باشگاه استقلال رسید. سال ۸۸ سایت عصر ایران آقای آقامحمدی را به همراه محمد شریعتمداری و آیتالله محمود هاشمی شاهرودی، "سه معتمد دائمی نظام" معرفی کرد.
احمد توکلی در کتاب خاطرات خود به دیدارهای علی آقامحمدی با آیتالله خمینی اشاره میکند: "ایشان بعد از دیدار با امام نزد من آمد و گفت چه بهتر که امام خمینی ما را آرام کردند وگرنه فردا ۴۰ شهر را در نماز جمعه علیه بنیصدر به هم میریختیم."
آقای آقامحمدی سال ۶۸ به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب شد. اما کمتر از سه هفته بعد به دلیل آنچه "مشغله کاری" خوانده بود، شخصا کاظم اولیایی را جای خود نشاند. این نخستین انتخاب یک مدیرعامل برای باشگاه استقلال، بدون حکم رییس سازمان تربیت بدنی بود.
علی آقامحمدی، همچنین دایی همسر علی فتحاللهزاده است. باشگاه خبرنگاران جوان، آذرماه ۹۷ از قول علی فتحالله زاده نوشت: "من افتخار می کنم از اقوام آقای آقامحمدی هستم. کاش همه اینجوری و فامیلی روی کار میآمدند و این همه افتخار کسب میکردند."
طی تمام سالهای پس از انقلاب در ایران، ردپای عزل و نصبهای سیاسی در دولتهایی با گرایشهای مختلف در باشگاه استقلال به چشم خورد. از محمدحسین قریب، پژوهشگر و سیاستگذار اقتصادی در دولت محمد خاتمی تا امیررضا واعظی آشتیانی از سیاستمداران اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در دولت آقای احمدینژاد به مدیرعاملی این باشگاه رسیدند.
سهامداری یا هواداری؟
۵ درصد از زیان استقلال و پرسپولیس تقدیم به هواداران
سرمقاله فرشاد کاسنژاد در ورزش ایران وعدهای تکراریتر از خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس یا ورود به بورس نشنیدهایم. هر بار با شدت و جزئیات بیشتر درباره این پروژه حرف میزنند، تاریخ تعیین میکنند اما آخر ماجرا با اشاره به بدیهیترین مشکلات در مسیر خصوصیسازی این دو باشگاه - از جمله زیانآور بودن آنها - همه آن وعدهها فراموش میشوند. چیزی را که مثل روز روشن است، مثل یک اکتشاف جلوه میدهند و پایان یک دوران از سریال وعدههای خصوصیسازی اعلام میشود. در میان مصاحبه تازه رئیس سازمان خصوصیسازی عبارتهایی را درباره بدهی مالیاتی استقلال و پرسپولیس میخوانیم. او از احتمال کسر مالیات این دو باشگاه خبر میدهد اما پرسش این است که چرا باید برای کمک به این دو باشگاه مالیاتشان کسر شود. بخش بزرگی از بدهی مالیاتی این دو باشگاه مربوط به قراردادهایی است که طی آن، بازیکنان و مربیان حاضر به پرداخت مالیات نبودند و باشگاه آن را بر عهده گرفته است. این اشتباه تکراری و همیشگی مدیران دو باشگاه چرا باید با کسر مالیات بخشیده شود؟ واگذاری سهام به همه مربیان و بازیکنانی که با پرسپولیس و استقلال قرارداد داشتهاند، ایده عجیب دیگری برای واگذاری سهام این دو باشگاه است. اول اینکه چرا هر بازیکن و مربی را صاحب حق دریافت سهام بدانیم؟ دوم اینکه سهام باشگاههایی که زیانآور هستند چه منافعی برای صاحب سهام پدید میآورد که آن را شبیه یک هدیه به بازیکنان و مربیان بخشیدهاید؟ آیا قرار است آنها در زیان باشگاه سهیم باشند؟ ۵ درصد از سهام این دو باشگاه طبق وعده رئیس سازمان خصوصیسازی به هواداران واگذار میشود. هوادار با چه انگیزهای باید سهامدار باشگاه زیانده باشد؟ باشگاهی که هر سال بیش از صد میلیارد بدهکار میشود، چرا باید برای خرید سهام آن رغبتی وجود داشته باشد؟ آیا این تلقی وجود دارد که هواداران بهدلیل تعلق خاطر خود در یک زیان جمعی شریک میشوند؟ هواداران با ۵ درصد سهام چه نقشی در اداره باشگاه دارند که سرمایه خود را هدر دهند؟ رئیس سازمان خصوصیسازی با احتساب فرضی حق پخش تلویزیونی درآمد استقلال و پرسپولیس را ۲۵۰ میلیارد تومان برای هر باشگاه اعلام میکند. از مبنای این محاسبات کسی خبر ندارد. نه صداوسیما برای پرداخت حق پخش خبری اعلام کرده است و نه این رقم پیشاپیش سهامداری یا هواداری؟ قابل تشخیص است. قیمت واقعی حق پخش در بازار رقابت تلویزیونها روشن میشود، رقابتی که برای صدا و سیما اساساً وجود ندارد.
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
هواداران استقلال نگران نباشند
رئیس سازمان خصوصیسازی با حضور در باشگاه استقلال ضمن دیدار با مدیرعامل آبیپوشان تهرانی، در خصوص واگذاری این باشگاه و اقدامات صورت گرفته، گفت: هواداران استقلال نه تنها از درج نماد این تیم در فرابورس نترسند بلکه آن را فرصتی برای اداره بهتر باشگاه بدانند.
به گزارش آتیهآنلاین به نقل از خبرگزاری ایرنا، حسین قربانزاده پس از این نشست اظهار داشت: تقریبا در یک ماه پر فشار در خصوص واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، جلساتی در این سازمان برگزار شد که همچنان نیز ادامه دارد و در این مدت مدیران عامل دو باشگاه و دست اندرکاران مالی و اداری آنها، سازمان بورس، وزارت ورزش و بقیه کسانی که در نهادهای مرتبط مثل سازمان مالیات و حسابرسی و غیره حضور دارند، دعوت شدند و یک هم افزایی در حال شکل گیری است تا طلسم واگذاری این دو باشگاه شکسته شود.
وی ادامه داد: امروز به دعوت مصطفی آجورلو مدیرعامل باشگاه استقلال، دیداری با او داشتم و به نظرم باشگاه استقلال در تسهیل بحث واگذاری کارهای خوبی انجام داده است. یکی از انتقادهایی که همیشه وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان خصوصیسازی به این دو باشگاه داشت، عدم رعایت استانداردهای مالی و حسابرسی بود که این اتفاق خوشبختانه با رصد ما در باشگاه استقلال به نحو شایستهای دنبال میشود ولی همه مطالبه این است که تا پایان بهمن، بتوانیم نماد دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را در بازار فرابورس درج کنیم و بعد هم مردم در افزایش سرمایه دو باشگاه مشارکت کنند که این اتفاق باعث میشود علاوه بر سهامدار شدن مردم، خود باشگاه هم از این درآمد منتفع شود.
رئیس سازمان خصوصی سازی گفت: در گام بعدی باید در خصوص ترکیب سهامداری اقدام کنیم که آن هم طی جلساتی مورد ارزیابی و کار کارشناسی قرار گرفته که همچنان در حال برگزاری بوده و مدلهای مختلفی برای آن طراحی شده است. با مدیرعامل باشگاه استقلال و دیگر مسئولان این باشگاه در این خصوص صحبت شد و دغدغه ما و دوستان این است که این باشگاه اداره بهینه و مطلوبی پیدا کند.
قربان زاده افزود: اگر هواداران این دو باشگاه نگران سرنوشت این دو تیم هستند، به همین نسبت باید افرادی که در این موضوع دخیل هستند هم نگرانی داشته باشند و حساسیت ویژهای به خرج دهند. همکاران من در سازمان خصوصی سازی تلاش میکنند که این اتفاق رخ دهد و این دغدغه ایجاد شده و ما تلاش میکنیم که در بهمن ماه امسال، این اتفاق رخ دهد و درج نماد انجام شود. به تدریج با همکاری وزارت ورزش و جوانان و سازمان بورس، جلساتی برای تعیین ترکیب سهامداری این دو باشگاه انجام خواهیم داد که بی شک نتیجه مطلوبی خواهد داشت.
وی افزود: این زمان بستگی به همکاری دو باشگاه در ارائه مدارک و مستندات مربوط به درج دو نماد دارد. خوشبختانه صورتهای مالی حسابرسی دو باشگاه انجام شده اما بندهای حسابرسی در صورتهای مالی، نیازمند توضیحاتی است که باید در خصوص آن اقدام کرد و سازمان بورس از هر دو باشگاه توضیحاتی در این خصوص دریافت کرده است.
قربان زاده یادآور شد: همچنین طرح توجیهی در مجمع دو باشگاه باید مطرح شود و هیات واگذاری هم باید ارزشگذاری دو باشگاه را تصویب کند که این موضوع در جریان است. این موارد موازی در حال انجام شدن است و بخشهایی را سازمان خصوصیسازی پیگیری می کند. با فرآیندی که ما در نظر داریم، این اتفاق میتواند در بهمن رقم بخورد و من تمام تلاشم را میکنم که این اتفاق با همکاری دو باشگاه رقم بخورد و امیدواریم نتیجه نهایی مطلوب باشد تا مزه شفاف شدن عملکرد دو باشگاه و سهامداری مردم، فتح بابی در بهبود فرآیند مدیریتی دو باشگاه باشد.
رئیس سازمان خصوصی سازی تاکید کرد: کارشناسی قبلی در فروردین ۱۴۰۰ انجام شد و طبق قانون کارشناسان دادگستری، تاریخ انقضای کارشناسی ۶ماهه است و چون این مدت سپری شده باید مجددا ارزشگذاری صورت بگیرد و این اتفاق افتاده و الان در مراحل پایانی هستیم. خود دو باشگاه باید به کارشناسان دادگستری کمک کنند و مدارک لازم را ارائه دهند و جلسات مربوطه را بگذارند تا نهایتا برآورد کارشناسان تعیین شود و در ادامه این برآورد باید از سوی هیات واگذاری تصویب شود.
وی خاطر نشان کرد: یعنی رقمی که این افراد معین میکنند، در جلسه با حضور وزرای دادگستری، اقتصاد، روسای اتاق تعاون و بازرگانی، دو نماینده ناظر مجلس، نماینده سازمان و برنامه و وزارت ورزش و بنده که دبیر این هیات هستم، این موضوع مطرح و ارزشگذاری تصویب میشود و در ادامه، افزایش سرمایه از محل ثبت سهام انجام میشود و در ادامه درج در بازار فرابورس و مشارکت مردم در این افزایش سرمایه رقم میخورد. یک تلورانسی در اینجا وجود دارد که به میزان مشارکت مردم، آن را باید تعیین کرد. در مرحله اول، کف ۱۰ و حداکثر ۲۰ درصد است. بسته به میزان مشارکت، این درصد تعیین میشود. نحوه قیمت گذاری سهم در بازار پایه فرا بورس اشکال مختلفی دارد و مدلی که ما در فرابورس پیش بینی کردیم، مدلی است که رقم ثابتی را به اقتضای مشارکت مردم، تقسیم می کند که به سهامداری یا هواداری؟ هر فرد سهم ثابتی میرسد که بعدها در بازار ثانویه بورس، کسانی که سهم حداقلی دارند، قابلیت معامله را هم خواهند داشت که بسته به بازار عرضه و تقاضا میتواند رقمش متفاوت شده باشد.
قربان زاده افزود: اگر این اتفاق مبارک روی دهد هواداران این قابلیت را خواهند داشت تا در جریان قراردادها و هزینهها و همه مسایل قرار داشته و نسبت به آنها اشراف کامل داشته باشند. همین یک مرحله کافی است تا نگرانی را از ذهن هواداران خارج کند و هواداران بیشتر پیگیر بورسی شدن باشگاه باشند چون بورسی شدن یعنی شفاف شدن و منظم شدن. این موضوع برای دو باشگاه ضروری است و منجر به اداره بهتر و درآمدزایی میشود. با بورسی شدن، دو باشگاه روی ریل حرفهای شدن قرار میگیرند. این منجر به توانمندی و بضاعت بیشتر دو باشگاه میشود و نتیجهاش در نقل و انتقالات و نتایج نهایی باشگاهها دیده خواهد شد.
رئیس سازمان خصوصی سازی گفت: با نهایی شدن این مسایل و تعیین تکلیف دو باشگاه ایراد AFC صرف نظر از باقی ایرادات، برطرف نمیشود. حتما باید وارد بحث تغییر ترکیب سهامداری شویم و پیش بینی من این است که در ۶ماهه اول ۱۴۰۱، حاکمیت به این اشراف می رسد که با همیتی که در وزارت اقتصاد، وزارت ورزش و جوانان، دو باشگاه و سازمان بورس و خصوصی سازی است، به یک ترکیب مناسبی برسد که ایراد AFC در خصوص مالکیت مشترک مرتفع شود. سهام دار عمده، شرکتهای بزرگ و غیره از نمونههایی هستند که میتواند باعث حل این ایراد شود.
وی در پایان گفت: هواداران استقلال کمک کرده و مطالبه کنند تا هرچه سریعتر باشگاه استقلال درج نماد شود و از این موضوع نه تنها نترسند بلکه آن را فرصتی برای اداره بهتر باشگاه ببینند. من هم به سهم خودم تلاش میکنم که این اتفاق رقم بخورد.
دیدگاه شما