استراتژی خروج از بازار


چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق در بورس ایجاد کنیم؟ انواع استراتژی معاملاتی کدامند؟

این امر که شما با استفاده از راهبردهای گوناگون از پول و دارایی خود در جهت سرمایه گذاری استفاده کنید و از آن کسب سود کنید بسیار جالب و جذاب است. تبدیل شدن به یک معامله‌گر خوب در بازار سرمایه یکی از اهداف مهم هر سرمایه گذار در این بازار است و به موجب آن شخص سرمایه گذار می‌تواند از انواع استراتژی معاملاتی در بورس بهره بگیرد و در راستای این فرآیند سعی و تلاش خود را به کرسی عمل بنشاند.

همان‌طور که می‌دانید در بازار بورس عوامل متعددی در ارزش سهام و هیجانات موجود در آن دخیل هستند و یک سرمایه گذار خوب در این بازار کسی است که با بهره گرفتن از بهترین استراتژی های معاملاتی و غلبه بر احساسات و تصمیمات هیجانی، عملکرد خوب و خونسردانه‌ای داشته باشد. فعالیت در این بازار مستلزم پتانسیل ریسک پذیری در چهارچوب شخصیتی سرمایه گذار است و در غیر این صورت ممکن است نتیجه دلخواه از فرآیند سرمایه گذاری برای سرمایه گذار کسب نشود.

معرفی استراتژی معاملاتی

معمولاً معامله‌گرهای موفق در بازار بورس، برای شرایط گوناگون دارای استراتژی و راهبردهای از پیش استراتژی خروج از بازار تعیین شده هستند تا در زمان بروز مشکل یا موج‌های منفی، دچار تصمیمات هیجانی نشوند. منظور از استراتژی معاملاتی بورس این است که مجموعه قوانین مشخص شده‌ای در زمان معامله شخص معامله‌گر در بورس حاکم است و شخص از طریق این قوانین و راهبردهای سرمایه گذاری مشغول به خرید و فروش سهام است. همیشه مدنظر داشته باشید که یک معامله‌گر به منظور حفظ ارزش پول خود و کسب درآمد از آن باید دارای استراتژی معاملاتی باشد. در صورتی که شما به عنوان یک معامله‌گر از استراتژی های معاملاتی استفاده نکنید، ناخودآگاه درگیر موج‌های موجود در این فرآیند می‌شوید و عمده تصمیمات شما از احساسات و هیجانات موجود در این بازار نشات می‌گیرد که این امر به هیچ عنوان نتیجه خوبی در پی نخواهد داشت. پس در همین ابتدای مقاله تا حدودی با الزامات داشتن استراتژی معاملاتی در فرآیند خرید و فروش سهام در بازار بورس آشنا شدیم. در ادامه به عوامل مهم دیگر اشاره خواهیم کرد.

فرآیند ایجاد استراتژی معاملاتی موفق چیست؟

در نظر داشته باشید که به منظور ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق به منظور سرمایه گذاری در بازار بورس باید عوامل مختلفی را مدنظر خود قرار دهید و با بهره گرفتن از آن‌ها برای خود این امکان را ایجاد کنید. به منظور تدوین و ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق به عوامل زیر دقت نمایید:

داشتن یک چهارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت‌های متعددی بین یک سرمایه گذار موفق با سایر سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه وجود دارد که می‌تواند ناشی از مجهز بودن سرمایه گذار به علم و دانش سرمایه گذاری، قدرت تحلیل و ارزیابی سهام و … باشد. در این میان یکی از عوامل بنیادی و بسیار مهم ساختار فکری سرمایه گذار محسوب می‌شود. همیشه این نکته را مدنظر داشته باشید که به منظور کسب نتیجه ایده‌آل در فرایند سرمایه گذاری در هر بازار شما باید دارای چهارچوب فکری مناسب باشید که درگیر تصمیمات احساسی و هیجانات موجود در این پروسه نشوید. در مسیر سرمایه گذاری خوب، باید عوامل و فرصت‌های طلایی را کشف کرد و از آن‌ها به بهترین شکل ممکن استفاده نمود پس برای داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق در حوزه معاملات سهام، معامله‌گر باید دارای یک ساختار فکری حرفه‌ای باشد.

اتخاذ سبک معاملاتی بر اساس معیار زمانی

این که شما به عنوان یک سرمایه گذار در بازار بورس نسبت به عملکرد و توقعات خود آگاهی داشته باشید یک گام مثبت به شمار می‌آید. در این راستا شما باید از نظر بازه زمانی نسبت به تصمیمات و عملکرد خودآگاه باشید که در این پروسه در چه مقیاس زمانی می‌خواهید به نتیجه دلخواه برسید. سرمایه‌گذاران به این منظور معمولاً در سه گروه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم‌بندی می‌شوند. به عنوان مثال توجه داشته باشید که اگر یک شخص، سرمایه گذاری در بورس را به عنوان شغل یا فعالیت مالی دوم خود در نظر دارد و عمده زمان خود را به کار و تخصص اول تخصیص می‌دهد، پیشنهاد می‌شود در بازه زمانی میان‌مدت یا بلندمدت برای خود یک استراتژی معاملاتی را اتخاذ کنید.

بهره گرفتن از معیارهای مناسب برای تشخیص روند

در فرایند تحلیل و ارزیابی سهام در بورس، تشخیص معیارهای تأثیرگذار در روند صعودی و نزولی سهم یک امر دشوار محسوب می‌شود و تحلیل‌گران با استفاده از ابزارهای گوناگون مانند تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص این موقعیت‌ها خواهند بود. لذا شما با کسب مهارت و تکنیک‌های الزامی در این راستا می‌توانید نسبت به بررسی عوامل تأثیرگذار در روند صعودی و نزولی یک سهم، آگاهی لازم را داشته باشید و استراتژی معاملاتی خود را در جهت بهتری هدایت نمایید.

تشخیص نقاط ورود و خروج مناسب در یک سهم

تعیین یا تشخیص نقطه مناسب برای ورود و خروج از یک سهم یا به اصطلاح تعیین زمان مناسب برای خرید و فروش سهم، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل کسب سود در فرآیند سرمایه گذاری در بورس به شمار می‌آید. در همین جهت شما به عنوان یک معامله‌گر باید دارای یک استراتژی معاملاتی باشید که برای تصمیم‌گیری‌های مهم بی‌گدار به آب نزنید. همیشه به یاد داشته باشید که یک سهم هرچه قدر هم که ارزنده باشد، شما با استفاده از استراتژی معاملاتی خود باید برای ورود و خروج از همان سهم گام بردارید. به عنوان مثال یک تحلیل‌گر و معامله‌گر در حوزه علوم تکنیکالی، وقتی یک سهم را بررسی می‌کند و نسبت به نقاط حمایت و مقاومت آن به نتیجه می‌رسد و در نقاط حمایتی اقدام به خرید سهم می‌کند و ممکن است در نقاط مقاومتی برای فروش سهم تصمیم‌گیری نماید.

معمولاً برای تشخیص نقاط مناسب برای ورود و خروج از سهم باید با استفاده از تحلیل تکنیکال و سایر عوامل نظیر روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان، اقدام کرد. بسیاری از سرمایه‌گذاران به منظور کسب سود حداکثری و کاهش میزان ریسک بر دارایی سهام، به صورت پله‌ای از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند. در اصل شما به عنوان یک معامله‌گر در این حوزه باید نسبت به برخی مهارت‌های معامله‌گری آشنایی کامل داشته باشید که اهم این مهارت‌ها تشخیص نقاط ورود و خروج از سهم مدنظر است.

تعیین میزان حد سود و زیان در فرایند سرمایه گذاری

این پروسه وابستگی زیادی با مرحله قبل که تحت عنوان تشخیص نقاط ورود و خروج از سهم است، دارد. منظور از حد سود به محدوده‌ای از قیمت سهم گفته می‌شود که شخص سرمایه گذار بر مبنای تحلیلی که انجام داده است، آن محدوده قیمتی را به عنوان ذخیره سود و خروج از سهم انتخاب می‌کند. در نقطه مقابل اگر بر خلاف پیش‌بینی تحلیلگر، ارزش سهام از نظر قیمتی محقق نشود و از ارزش آن کاسته شود، در آن محدوده‌ای که قصد ذخیره سود و خروج از سهم را داشته حد ضرر گفته می‌شود. در اینجاست که شخص سرمایه گذار با استفاده از استراتژی معاملاتی و آشنایی نسبت به میزان ریسک پذیری، حد سود و زیان خود را در این فرآیند ارزیابی و پیش‌بینی می‌کند.

به آزمون کشیدن نوع استراتژی معاملاتی اتخاذ شده

به منظور اجرای استراتژی معاملاتی که به آن رسیده‌اید شما باید در ابتدا این استراتژی را آزمودن کنید و نسبت به نتایج احتمالی آن بیشتر آگاه شوید. در همین راستا نرم افزارهای مختلفی وجود دارد که یکی از آن‌ها به نام tester در اختیار عموم قرار دارد و با استفاده از آن می‌توانید نسبت به عملکرد استراتژی که در نظر دارید شناخت بیشتری کسب نمایید. همین‌طور در این زمینه شما قادر هستید از خدمات تالار بورس مجازی نیز استفاده نمایید که در آن بستری برای تمامی افراد در حوزه بازار سرمایه در نظر گرفته شده است که اشخاص سرمایه گذار قبل از اینکه معاملات خود را در بازار واقعی شروع کنند، در تالار مجازی بورس می‌توانند فرآیند خرید و فروش سهام و استراتژی معاملاتی خود را به چالش بکشند و در این پروسه اصل دارایی و سرمایه آن‌ها دچار هیچ‌گونه تحدید و زیان نخواهد بود.

پایبند بودن به استراتژی معاملاتی خود

پس از تدوین یک استراتژی معاملاتی ایدئال در بازار بورس برای فرآیند خرید و فروش سهام و رعایت نکاتی که ذکر شد و آزمودن آن، شما باید تحت هر شرایط به استراتژی خود پایبند باشید و اجازه نفوذ تصمیمات هیجانی و احساسی به خود را ندهید. بسیاری از سرمایه‌گذاران هستند که در مسیر تدوین و تولید استراتژی معاملاتی خوب عمل می‌کنند و فرآیند سرمایه گذاری خود را به خوبی شروع می‌کنند اما در میانه راه تعهد خود را به این استراتژی از دست می‌دهند و درگیر تصمیمات هیجانی در بازار شده و ممکن است قسمتی از سرمایه خود را از دست بدهند.

سخن آخر

ورود به بازار سرمایه و تصمیم به خرید و فروش سهام به منظور سرمایه گذاری یک امر جالب و جذاب به منظور کسب درآمد است. این امر به شرطی محقق می‌شود که شخص سرمایه گذار از یک سری شرایط تعریف‌ شده در این پروسه بهره‌مند شود. به همین منظور سرمایه گذار باید نسبت به چهارچوب کلی امر سرمایه گذاری در بازار بورس آشنایی داشته باشد و دانش‌های مربوطه برای خرید و فروش سهام را کسب نماید و در ادامه به منظور ارزیابی و تحلیل سهم‌های موجود در این بازار نیز گام‌های مربوطه را برداشته باشد. در نهایت می‌توان گفت که افرادی که به منظور سرمایه گذاری در بازار سرمایه دارای استراتژی معاملاتی هستند نسبت به سایر سرمایه‌گذاران، موفق‌تر عمل خواهند کرد. استراتژی معاملاتی خود دارای چهارچوب‌ها و قوانینی است که با رعایت آن‌ها می‌توانید به تدوین استراتژی موفق در این عرصه دست پیدا کنید که در این مقاله مفصل به این موارد اشاره شد.

درمان درد مسکن با استراتژی خروج!

اگرچه قیمت هر کالایی در نتیجه تعادل عرضه و تقاضای آن حاصل می‌شود، اما صرف دعوت بدون انگیزه و محرک برای کاهش تقاضای یک کالای سرمایه‌ای مثل مسکن نمی‌تواند نتیجه معناداری داشته باشد.

تحلیل

«مردم خانه نخرند تا ارزان شود». این پیشنهادی است که اخیرا از سوی یکی از مقام‌های مسئول برای حل مشکل مسکن مردم عنوان کرده‌اند. مشابه این جمله را در سال‌های اخیر در مورد بازارهایی مثل دلار و خودرو نیز زیاد شنیده بودیم و کمپین‌های مختلفی هم در فضای مجازی برای این منظور ایجاد شده بود. هر چند در موارد قبلی عمدتاً‌ مردم عادی یا سلبریتی‌ها چنین پیشنهادی را به امید کاهش قیمت مطرح می‌کردند و امید داشتند که مثمر ثمر باشد. اما آیا در سطح جامعه و اقتصاد یک کشور و به طور خاص در بازار مسکن این قبیل درخواست‌ها امکان‌پذیر و اینگونه اقدامات نتیجه‌بخش است؟

برای پاسخ بهتر به این سوال ابتدا به این می‌پردازیم که در یک دسته‌بندی کلی خرید یک کالا می‌تواند به هدف برطرف کردن یک نیاز مصرفی باشد و یا نوعی سرمایه‌گذاری محسوب شود. در حالت اول متقاضی یا خریدار مبلغی می‌پردازد تا از مصرف کالای خریداری شده مطلوبیتی کسب کند و در حالت دوم کالا برای کسب عایدی و یا حداقل حفظ قدرت خرید پول خریداری می‌شود. برخی کالاها ماهیتاً در گروه اول و برخی هم در گروه دوم قرار می‌گیرند و البته دسته‌ای از کالاها هم وجود دارند که می‌توانند از هر دو ویژگی به صورت همزمان برخوردار باشند. برای مثال مواد غذایی یا بهداشتی و پوشاک در حالت معمول تنها نقش مصرفی و شمش طلا یا اوراق مشارکت تنها نقش سرمایه‌گذاری ایفا می‌کنند. اما کالاهایی مثل زیورآلات طلا، خودرو و البته مسکن هر دو نقش را همزمان دارند، هر چند گاهی این نقش‌ها می‌تواند کم‌رنگ یا پررنگ ‌شود.

انتظارات تورمی و نااطمینانی مهمترین دلایلی هستند که می‌توانند نقش سرمایه‌ای یک کالا را افزایش دهند. برای مثال در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ که تورم قیمت‌ها به خوبی کنترل شده و حتی به سطح تک‌رقمی هم رسیده بود و به دلایلی فضای نااطمینانی به نسبت کمتری هم وجود داشت، خودرو تقریباً جنبه سرمایه‌ای خود را از دست داده بود. قیمت‌ها با یک روند ملایم نوسان می‌کردند و حتی گاهی استهلاک خودرو از افزایش قیمت در طول زمان بیشتر بود. به همین دلیل کسی که ماشین صفر کیلومتر خریداری و استفاده می‌کرد ممکن بود با قیمت پایین‌تری موفق به فروش آن شود. با این حال در دو سال بعد از آن که تورم به شکل افسارگسیخته‌ای در حال افزایش بود و انتظارات تورمی بالایی شکل گرفت، ‌ جنبه سرمایه‌ای خودرو مجدداً قوت گرفت و رقابتی برای خرید خودرو به وجود آمد که تفاوت قیمت کارخانه با بازار آزاد را روز به روز افزایش می‌داد. همین حالت برای مسکن هم وجود داشت و جنبه سرمایه‌ای مسکن در این سال‌ها به شدت تقویت شد. این شرایط به خصوص در سال ۱۳۹۸ به شکلی بود که حتی برخی کالاهای مصرفی هم جنبه سرمایه‌ای پیدا کرده بودند که منجر به احتکار برخی اقلام مورد مصرف در سبد خانوار شد.

بعد از این توضیح کوتاه در مورد هدف‌های کلی خرید یک کالا، ‌برگردیم به سوال ابتدایی: آیا دعوت به نخریدن با هدف کاهش قیمت یک کالا می‌تواند موفق باشد؟ پر واضح است که امتناع از خرید و در نتیجه کاهش تقاضا می‌تواند منجر به کاهش قیمت‌های تعادلی شود، اما این زمانی است که فرض اولیه مبنی بر کاهش تقاضا برآورده شود. به همین دلیل موفقیت کمپین‌ها و دعوت‌های این چنینی قطعاً منوط به همراهی اکثریت قریب به اتفاق طرف تقاضای یک جامعه است و این همراهی نیاز به محرک و انگیزه معنادار دارد. این محرک و ایجاد انگیزه در دعوت‌شونده می‌تواند از اعتبار بالای دعوت‌کننده به وجود آید. برای مثال اگر سیاست‌گذار از خوشنامی و درجه اعتبار بالایی برخوردار باشد و به طرف تقاضا این اطمینان را بدهد که در آینده‌ای نزدیک با طرح‌هایی مشخص و شفاف نیاز بازار را برطرف می‌کند، آنگاه دعوت به نخریدن موفق‌تر خواهد بود. اما اگر ادعاهای قبلی سیاست‌گذار چندان موفق نبوده باشد و وعده‌های قبلی کامل اجرا نشده باشد، قضیه به کلی متفاوت خواهد بود. در این حالت قول و ادعای سیاست‌گذار نمی‌تواند برای بخش معناداری از طرف تقاضا ایجاد انگیزه کند. علاوه بر این، ‌ در شرایطی که به دلیل انتظارات تورمی و فضای نااطمینانی شدید، مردم نگران کاهش ارزش پول خود هستند کالاهای سرمایه‌ای تقاضای بالاتری پیدا می‌کنند. بالا بودن نقدینگی هم مزید بر علت می‌شود که امکان پرداخت بیشتری برای مقدار ثابتی کالا و خدمات فراهم شود. در این شرایط چه انگیزه‌ای ممکن است موجب موفقیت این نوع دعوت‌ها برای نخریدن یک کالای سرمایه‌ای حتی در کوتاه‌مدت شود؟

آنچه مشخص است اینکه قیمت هر کالایی در نتیجه تعادل عرضه و تقاضای آن حاصل می‌شود که هر دوی آن‌ها بازتاب شرایط اقتصادی و البته غیراقتصادی (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره) جامعه هستند. در شرایطی که رشد نقدینگی در سال‌های اخیر تشدید شده و حجم عظیمی پول در دسترس آحاد اقتصادی جامعه است و همچنین نااطمینانی و انتظارات تورمی در سطوح بالا وجود دارد، صرف دعوت بدون انگیزه و محرک برای کاهش تقاضای یک کالای سرمایه‌ای مثل مسکن نمی‌تواند نتیجه معناداری داشته باشد.

انواع استراتژی در بورس

انواع استراتژی در بورس

یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.

استراتژی صبر (بلند مدت)

یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.

برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.

استراتژی میان مدت ( تکنیکال)

دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.

سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟

با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.

[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]

استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)

این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه می‌شود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام می‌دهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارت‌ها خواهیم پرداخت.

سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟

[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژی‌های بلند‌مدت‌تر را انتخاب کنید.

یک نکته بسیار مهم در مورد معامله‌گری استراتژی خروج از بازار این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربه‌تر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را می‌کنیم تا شما هرچه سریع‌تر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]

شاید برای شما هم مثل خیلی‌ها این سوال پیش بیاید که از کجا می‌توانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟

اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً ‌‌انواع استراتژی در بورس که در بانک‌ها و موسسات و یا کارگزاری‌ها استفاده می‌شوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیاده‌سازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژی‌ها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمت‌‌های موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته می‌شود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.

پس راه‌ حل چیست؟

پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.

حالا که جواب را می‌دانید شاید بپرسید چطور؟

در ادامه به نحوه ساخت استراتژی می‌پردازیم:

۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید

همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلند‌مدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزار‌های معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاری‌ها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.

انواع استراتژی در بورس

ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرم‌های معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفته‌اند به صورت کوتاه‌مدت در بازار فعالیت کنند، تایم‌فریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میان‌مدت برنامه ریخته‌اند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلند‌مدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب می‌کنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحت‌تر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.

۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما

بعد از آن‌که شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که می‌توانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، می‌توان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون می‌توانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک می‌کنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.

هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.

۳. تشخیص روند کلی

شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معامله‌گری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست می‌آورید. پس به نظر من کسی که بتواند روند‌ها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار داده‌ایم. تشخیص روند می‌تواند با استفاده از ابزار‌های ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمی‌توانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین می‌کنیم.

۴. تعیین نقاط ورود و خروج

این مرحله یکی از مهم‌ترین مراحل در ساخت استراتژی است. می‌توان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما می‌توانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم می‌کنند، من از آن خارج می‌شوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.

۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله

دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیین‌شده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع می‌تواند به ۲ شکل صورت بگیرد:

۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)

استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما می‌توانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را می‌بندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟

ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر می‌گیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:

مقدرا ضرر

۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم

شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه می‌کنید و متوجه می‌شوید استراتژی خروج از بازار تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض می‌کنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته‌ باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض می‌کنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.

۲.مدیریت پویا

روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایین‌تر رفت، معامله خود را نقد می‌کنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه می‌دارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.

۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن

باور کنید من اشخاص زیادی را دیده‌ام که بعد از سال‌ها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معامله‌گران بار‌ها و بارها اشتباه استراتژی خروج از بازار خود را در ترید‌ها تکرار می‌کنند اما اصلاً از خود نمی‌پرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید می‌کنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعد‌ها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن می‌رسد که این استراتژی خود را که مکتوب کرده‌اید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.

ریاضیات به کار رفته در ساخت رمز ارزها؛ کاربرد ریاضیات در بیزنس و پیشرفت شغلی در آینده

چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌ آموزان را به درس ریاضی افزایش دهم؟ یکی ازاساتید حرفه‌ای تدریس خصوصی ریاضی در استادبانک، در پاسخ به این سوال، به آموزش ریاضی .

ریاضیات به کار رفته در ساخت رمز ارزها؛ کاربرد ریاضیات در بیزنس و پیشرفت شغلی در آینده

اطلاع رسانی تبلیغاتی

چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌ آموزان را به درس ریاضی افزایش دهم؟ یکی ازاساتید حرفه‌ای تدریس خصوصی ریاضی در استادبانک، در پاسخ به این سوال، به آموزش ریاضی و کاربردی که در بیزنس و آینده دانش‌آموزان داشته، اشاره می‌کند. در واقع یکی از بهترین روش‌های یادگیری ریاضی هدفمند، بازگو کردن و نمایش کاربرد ریاضی در زندگی روزمره به خصوص زندگی بیزنسی انسان‌ها است.

ریاضی درسی نیست استراتژی خروج از بازار که تنها در دوران تحصیل برای گرفتن نمره و قبولی در کنکور کاربرد داشته باشد، بلکه حضور پراهمیت این درس را، می‌توانیم در تمام سال‌های زندگی‌مان احساس کنیم. یکی از پراهمیت‌ترین و در حین حال حساس‌ترین کاربرد ریاضی در بحث معادلات ارزهای دیجیتالی و رمز ارزها است. فضایی که افراد برای سرمایه‌گذاری و سود بیشتر وارد آن شده و با بررسی و تحلیل الگوریتم‌های خاص ریاضی، تلاش کرده سود سرمایه خود را چندین برابر کنند. حتی برای ساخت یک ارز دیجیتالی جدید نیز، ریاضیات حرف اول را می‌زند. برای ایجاد یک توکن (رمز ارز دیجیتالی) و سایر رمزارزها، نیاز به علم ریاضیات، برنامه‌نویسی و حتی زبان نیز است. بنابراین اگر از این منظر به ریاضی و سایر علوم وابسته به آن نگاه کرد، متوجه هدفمند بودن این علم و لذت یادگیری آن خواهیم شد.

شاید برای شما جالب باشد تا کاربرد ریاضی و الگوریتم‌های خاص این درس را در رمزارزها که مشهورترین آن‌ها بیت‌کوین بوده، بدانید. قطعاً نگاه به ریاضی با این روش می‌تواند ذهنیت‌تان را نسبت به این درس و یادگیری آن تغییر دهد. بنابراین در این محتوا برآن شدیم راجع به کاربرد ریاضیات در ساخت رمز ارزها و معادلات ارزهای دیجیتالی صحبت کنیم.

استفاده از استراتژی‌های معاملاتی در بازارهای مالی نظیر رمز ارزها

استراتژی معاملاتی شامل تصمیم‌هایی است که توسط معامله‌گر گرفته می‌شود. استراتژی معاملاتی به شما می‌گوید که باید در چه زمانی اقدام کنید. ورود و خروج از بازار معامله، خرید و فروش دارایی، تغییر سبد سرمایه‌گذاریی، تغییر میزان نقدینگی و غیره از جمله برنامه‌هایی است که در استراتژی معاملاتی تعیین می‌شوند.

نکته مهم استراتژی معاملاتی برای ما در این است که این استراتژی با دو روش تحلیلی انجام می‌گردد. جایی که کاربرد الگوریتم‌های ریاضی مطرح می‌شود. در واقع این استراتژی معاملاتی با دو روش تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندامنتال یا بنیادی انجام می‌گیرد. در واقع شما با کمک تحلیل‌های تکنیکال یا بنیادی والگوریتم‌های ریاضی می‌توانید پیش‌‌بینی کرده چه زمانی ارز را بخرید و رو چه قیمتی بفروشید. پس اولین کاربرد ریاضی روی تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی است.

کاربرد ریاضیات در رمزارزها و ارزهای دیجیتالی

یکی از معروف‌ترین رمزارزهای دیجیتالی در بازارهای مالی، بیت کوین است که در سال‌های اخیر مشتری‌های زیادی را توانسته سمت بازار خود جذب کند. یکی از علت‌های پرطرف‌دار بودن این رمز ارز، انتقال راحت کنترل آن به افراد دیگر توسط الگوریتم امضای دیجیتالی ECDSA است. الگوریتم ECDSA مخفف عبارت انگلیسی Elliptic Curve Digital Signature Algorithm یعنی همان الگوریتم امضای دیجیتالی مبتنی بر منحنی بیضوی است. ECDSA فرآیندی است که از منحنی بیضوی و میدان متناهی برای امضای اطلاعات استفاده می‌کند. در بیت کوین اطلاعات امضا شده همان تراکنشی است که مالکیت را انتقال می‌دهد. الگوریتم ECDSA رویه‌های مختلف امضا و تایید تفکیک شده را دارد. هر رویه دارای یک الگوریتم با عملیات محاسباتی ریاضی است.

پروتکلی نظیر بیت کوین، مجموعه‌ای از پارامترها را برای منحنی بیضوی و میدان متناهی خود انتخاب می‌کند که برای تمام کاربران ثابت است. این پارامترها همگی از مفاهیم ریاضی یعنی فرمول‌های استفاده شده، ماژول اصلی میدان و نقطه‌ای پایه‌ای بوده که بر روی منحنی بیضوی قرار می‌گیرد. همه این اطلاعات از ریاضی و کابرد غنی این علم نشات می‌گیرد. در واقع بین‌کوین با کمک پارامترهای ریاضی، پیچیده‌ترین و امن‌ترین فضای انتقال اطلاعات را در بین کاربران خود پیاده کرده است.

رمز ارزها چگونه تولید می‌شوند؟

مبنا و زیرساخت رمز ارزها، ریاضیات و علوم کامپیوتر بوده که با هدف ایجاد امنیت اطلاعات و انتقال پول به کار رفته است. رمز ارزها یک رشته کد هستند که بر روی یک دفتر عمومی مشترک به نام بلاک چین، ثبت می‌شوند. تمام سوابق‌ کل تراکنش‌ها از روز اول در بلاک چین ثبت شده و به صورت پیوسته به روزرسانی می‌شود. به افرادی که به تولید رمز ارز می‌پردازند، ماینر و به کل این فرآیند ماینینگ یا استخراج ارز دیجیتال گفته می‌شود. کل فرآیند معامله در بازار رمزارزها با ریاضیات درگیر است. در فرآیند ماینینگ، هربار که ماینرها معادلات پیچیده ریاضی را حل می‌کنند، یک بلاک به بلاک چین در شبکه اضافه می‌شود. در زمینه استخراج رمز‌ارزها نیز، این استخراج فرآیند دشواری است که نیاز به دستگاه‌هایی با قدرت محاسباتی بسیار بالا دارد. بنابراین کل فرآیند ماینینگ با علم ریاضی و علوم کامپیوتر ترکیب شده است.

کریپتوکارنسی یا بیت کوین، اتریوم یا متیک؟ برای یادگیری‌شان نیاز به ریاضی دارید!

برای یادگیری و آموزش صفر تا صد کریپتوکارنسی یا ارزهای بسیار معتبر و مهم مثل بیت کوین، اتریوم و متیک می‌توانید از همین الان سرمایه‌گذاری کنید. برای یک معامله هدفمند و پر سود در بازار‌های جهانی، درک کامل مفاهیم تکنیکال ریاضی از شروط اصلی است. پس از همین الان که دانش‌آموخته ریاضی هستید و برای اهداف مالی و بازارهای سرمایه در آینده اهدافی جدی داشته، روی درس ریاضی به صورت کامل وقت بگذارید. همچنین درس‌های علوم کامپیوتر و زبان نیز بعد از ریاضی باید جزو اهداف یادگیری شما باشند. می‌توانید برای شروع از یک معلم ریاضی حرفه‌ای در تدریس استفاده کنید. معلمی که بتواند براساس هدف شما، نقاط ضعف‌ و مشکلات‌تان در ریاضی، آموزش را شروع کرده و به صورت تخصصی و تکنیکال، فرمول‌ها و مفاهیم این درس را به شما تدریس کند.

استادبانک؛ مرجعی که می‌تواند شما را در اهداف مالی یاری کند!

همانطور که گفتیم برای موفقیت در بازارهای مالی در آینده نیاز به سرمایه‌گذاری بر درس‌ها و مهارت‌هایی نظیر ریاضی، علوم کامپیوتر و زبان است. می‌توانید برای یادگیری و تسلط برآن‌ها از سایت استادبانک و اساتید حرفه‌ای در تدریس این مجموعه کمک بگیرید. برای یادگیری درس زبان، ریاضی و علوم کامپیوتر با اهداف خاص، نیاز به آموزش خصوصی و شخصی سازی شده داشته که اساتید استادبانک می‌توانند در این زمینه شما را به مهارت بالا برسانند.

با ورود به سایت استادبانک و مشاهده رزومه تدریس اساتید، قیمت منصفانه جلسات به همراه بخش نظرسنجی شاگردان، می‌توانید بهترین معلم مورد نظر خود را انتخاب کنید. این امکان را نیز دارید که در بخش قیمت جلسات برای مثال هزینه تدریس خصوصی زبان انگلیسی استادبانک، قیمت‌ها را براساس فاکتورها و معیارهای این مجموعه بررسی کرده و نزدیک‌ترین استاد به بودجه پیشنهادی خود را درخواست دهید.

همچنین برای ثبت درخواست معلم خصوصی می‌توانید، با شماره ۰۲۱۹۱۰۰۵۳۴۳ تماس گرفته و از تیم پشتیبانی استادبانک راهنمایی‌های لازم را دریافت کرده و برای آینده خود با بهترین انتخاب‌ها، سرمایه‌گذاری هدفمندی انجام دهید.

معرفی کتاب هنر ورود و خروج در بازارهای مالی

کتاب هنر ورود و خروج

پیشگفتار
یقیناً تحلیل بازار در زمانی که شخص واقعاً قصد سرمایه‌گذاری در آن را نداشته باشد بسیار ساده‌تر و از طرفی تئوریک‌تر خواهد بود از این رو معمولاً در بسیاری از مواقعی که حتی تحلیل‌های افراد درست خواهند بود به سادگی نمی‌توان عملاً بر روی آن تحلیل سرمایه‌گذاری کرد. کتاب پیش رو حد فاصل بین یک تحلیل (اعم از درست یا غلط) و عملی ساختن سرمایه‌گذاری بر اساس آن تحلیل را هدف خود قرار می‌دهد. بدیهی است که یک شخص در جهت کسب سود باید بر اساس هر نوع تحلیل و اندیشه‌ای که دارد به بازار ورود کرده و در حالی که بر روی سرمایه خود ریسکی را متحمل شده است بتواند خروج بهینه داشته باشد در این کتاب خواهیم دید که بعد از تحلیل چگونه به یک سهم یا یک کالای معاملاتی ورود و چگونه خروجی بهینه داشته باشیم. ادوارد لمبرت معتقد است استراتژی ورود بسیار مهمتر از استراتژی خروج است زیرا قطعاً تا زمانی که ما به بازار ورود نکرده و سرمایه خود را درگیر معامله‌ای ننموده باشیم ریسکی متحمل نمی‌شویم و از طرفی اگر تحلیل اشتباه باشدبرای ما تفاوتی نخواهد کرد. نقطه ورود مهمترین رکن یک معامله است که در کنار تعیین حد ضرر و چگونگی تریل کردن آن ارکان اساسی یک سرمایه‌گذاری را تشکیل می دهند هدف از این کتاب آموزش چگونگی تحلیل یا روشهای آن نیست بلکه با فرض اینکه مخاطب علم تحلیل را داراست قصد داریم به این نکته بپردازیم که بعد از تحلیل چگونه ورودی مطمئن و تایید‌کننده داشته باشیم و از طرفی اگر تحلیلمان درست بود چگونه بیشترین سود منطقی و در صورتی که تحلیل اشتباه بود در بهترین حالت وارد معامله نشویم.
باید توجه داشت که تفاوت اصلی میان یک شخص که تنها تحلیل می کند و بر اساس آن تحلیل صحبت‌های زیاد و شیوایی را ارائه می‌دهد اما هیچگاه وارد معامله نمی‌شود با افرادی که واقعا قصد سرمایه‌گذاری و درگیر شدن با تغییرات قیمت را دارند داشتن دو دانش متفاوت در کنار تحلیل در جهت عملی سازی تئوری‌های تحلیلی می‌باشد این دو مولفه عبارتند از مدیریت ریسک و سرمایه (که بنده کتابی با همین عنوان در نشر آراد به چاپ رسانده‌ام) و از طرفی دیگر هنر چگونگی ورود و خروج که در کتاب پیش رو آن را مطالعه خواهید کرد. زیرا شخصی که واقعاً در بازار اقدام به معامله و سرمایه‌گذاری نکند یقینا ریسکی متحمل نخواهد شد که نیاز به علم مدیریت ریسک و سرمایه داشته باشد و از آنجایی که واقعا ورود به یک سهم یا کالای معاملاتی را انجام نخواهد داد نیازی به علم ورود و خروج هم ندارد.

سرفصل های کتاب

فصل اول: کلیات
● مقصود از هنر معامله چیست؟!
● چرا باید قسمت معاملاتی از تحلیل جدا باشد!؟
● آیا درست بودن تحلیل مهم می‌باشد!؟
● هدف سود تصادفی نیست
● تحلیل مسیر حرکت قیمت را نمی‌داند تنها مقصد را می‌داند!!
● حالت استاندارد یک سیستم معاملاتی
● وظایف تحلیل چیست؟!
● وظایف قسمت معاملاتی یک سیستم چیست!؟
● ورود لحظه‌ای درست نیست

فصل دوم: نکات حد ضرر
● حد ضرر دقیقاً چه نقطه ایست؟
● استفاده از حد ضرر ثابت
● فعال شدن با سایه
● آشنایی با اصطلاح تریل کردن

فصل سوم: تکنیک‌های مورد نیاز
● هدف از این تکنیک‌ها
● هدف یابی با استفاده از خط روند
● همگرایی فیبوناتچی
● کندل ایده آل
● کندل خوانی
● بهترین تنظیمات آسیلاتور‌ها

فصل چهارم: هنر ورود
● سناریو برای ورود چیست؟
● ورود کندلی
● ورود سویینگی

فصل پنجم: خروج بهینه
● سناریوی خروج
● قیمت خطرناک چیست؟!
● عبور با ضعف یا قدرت

فصل ششم: تکمیلی
● در باب ربات ها
● مقیاس دید روش‌های تحلیلی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.