تعیین درجه اهمیت استراتژیهای بازاریابی باشگاههای لیگ برتر فوتبال با روش AHP
برنامههای راهبردی بازاریابی فوتبال با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. بدین منظور نظرات 52 نفر از مدیران باشگاهها، مسئولین کمیته بازاریابی باشگاههای فوتبال و متخصصین بازاریابی ورزشی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند و با توجه به محدود بودن جامعه از نمونهگیری تمام شمار استفاده شد و دادهها از طریق پاسخگویی به پرسشنامههای محقق ساخته با 20 گویه جمعآوری شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آنها به خاطر نرخ ناسازگاری پرسشنامهها که کمتر از (1/0) بود، تایید گردید.روش تحقیق حاضر توصیفی- پیمایشی است و به منظور تحلیل داده ها از روش AHP و نرم افزار Expert Choice استفاده شد.یافته ها نشان داد که تدوین یک استراتژی بازاریابی برای باشگاه ها مهمترین اولویت است و پوشش و پخش تمامی مسابقات فوتبال لیگ برتر، تدوین نظام جامع باشگاه داری و توسعه فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی اولویت های دوم تا چهارم هستند و تدوین برنامه های تسهیلی( معافیت مالیاتی، عدم رعایت سقف قراردادو. ) جهت ورود بازیکنان تراز اول خارجی به لیگ برتر فوتبال از کمترین اولویت برخوردار است.
کلیدواژهها
20.1001.1.23455551.1398.8.1.7.3
مراجع
-Angelis, V. & Rigopoulou, I.(2009). "The influence of the brand name to brand`s success". European Research Studis Journal, 2(6), 123-126.
-Deldar, E.& Shahpar, A & Bagheri, GH(2016). "Investigate the Obstacles of Club Privatizationin Iranian Professional Football League". Sport management Research.Vol.35, Spring 2016.
- Elahi, A (2006). "Investigate of associate Fotball league Associate and compare with Japan Football League Associate". Journal of Harakat. Vol 37. 2006
- Elahi, A., & Goodarzi,M, & KHabiri M, (2006). "Investigating Iran Professional Soccer League and Comparing with Japan Football League.Harakat Journal.No.27
- Fairly,Sh. Kellet, P(2013), "Branding and Positioning Australia rules football for participation growth in north America", sport Management Review, 16(2013), pp. 397-406
- Gallagher, D. (2017). Marketing and Gaelic Football: How Segmentation bases boost strategic direction. Vol 32. Issues:8
- GHarekhani, H & Ehsani. M (2011). "Review the most important economic barriers Iran Football Clubs". Research in Sport Sciene. No.6. spring 2011
-GHarekhani, H, & Ehsani, M. (2011)."Investigating the Barriers to Privatization Iran Football Clubs". Research in Sport Science. No.6. Spring, 2011
-Ghiamirad,A. & Moharamzade,M (2007). "Investigating Marketing Strategies for the Promotion and Development of Iran Sport". Harakat Journal. No.39
-Hamidi, M (2011). Formating Strategic Universiad national Federation.Unpublished Desertation. Pardis Tehran University
- Hoseini, M (2008). Sport Marketing Model for Football Primier League Iran. Unpublished Thesis. Modares university.
- kHabiri,M.(2004). "to Compare the Status of Professional Soccer Clubs with UEFA Criteria". Sport Sciences Research Institue of Iran
- Lindgreen, A., & Wynstra, F (2005). "value in business Marketing”: What do we know? Where are we going?" Industrial Marketing Management. Vol 34, pp. 732 – 748.
- Marques, M & Martine, H(2002), The new football business: A challenge for elite followers , Unpublished Master degree thesis, Gothenburg University, Graduate Business School
- Mattos, César. (2015), "Broadcasting Football Rights in Brazil: The Case of Globo and “Club of 13” in the Antitrust Perspective", Est. Econ., São Paulo, vol. 42, n.اهمیت استراتژی فروش 2, pp. 337-362
-Naderian, M & Rahbari, S& Ghorbani, M.(2015). "A Comparatative Study of how to Finance the Professional Football Clubs in Iran’s and England Primier League". Applied Research of Sport Management.Vol. 3, no.3, Winter
- Noshabadi, H. R (2012). Determining of Sport Marketing Model of National Olympic Committee of Iran. Unpublished Thesis.Tehran University
- Nufer, Gerd & Bühler, André (2011): "Relevant factors for successful relationships between professional sporting organizations and their sponsors", journal of Physical education and sport management Vol.2(3),pp26-31
-Rezaei,Sh. & Amiri, M. & Kozehchian. H (2016). "investigating to Barriers Development of Interaction of Sport and Broad Casting in Iran
". Journal on Sport Management. Vol 8. 2016
- Rezaei Soufi, M. & Farahani, A. & shabani, A(2017). "The Environment Analysis of Professional Sport in Iran". Applied Research of Sport Management. Vol.6, No.1, Summer 2017
- Ruvio,A, Rosenblatt, Z., Lazarowiz, H, R. (2010). "Enterpreneurship leadership vision in nonprofit vs. for profit organizations". The Leadership Quartrly Journal, 21: 144-158
- Sharifian, E & Zarandi, M. & Tabrizi, K (2016). "Comparison Internal- sector Barries for competition with foreign products in Iran sports industry". Applied Research of Sport Management.Vol.1, Summer 2016
- Scott, M. Hill, brad. Zakus, Dwight H. (2012), "When the home team is not featured: Comparison of two television network commentaries during broadcasts of the 2006 FIFA World Football Cup", Sport Management Review 15 (2012), pp. 23–32
-Theiri, S, Medabesh, A, Ati, A.(2012)."The Effect of Changing Status of Sport Club: From Association to the Company". Journal of finance and Investment,Vol.1,no.1, 127-149
-Tsan lin,Yan & Hsien lin, chen. (2008). "Factors Influencing Brand Loyalty In Professional Sports Fans".Global Journal of Business Research.
- Vries, Rutger de (2013), "Relationship Marketing in Sports – Retention of Sponsors- University of Twente Student Theses".Iran.Sport Management Journal. No.8. Spring(2016)
-Williams . S.(2010). "Examining The Role Of Brand Association In Multipurpose Fitness Facilities". International Journal of Sports Marketing & Sponsorship, 22(4), 142-153
- Zhaohua, D. , Yaobin L, Kwok K. W. and Jinlong Z. (2010). "Understanding customer satisfaction and loyalty: An empirical study of mobile instant messages in China", International Journal of Information Management, 30( 4), pp:289–300.
چرا داشتن استراتژی در بازاریابی محتوا اهمیت دارد؟
در گزارشی به بررسی دلایلی که داشتن استراتژی مشخص در زمینهی تولید محتوا را لازم میکند، میپردازیم.
امروزه کارآمدی بازایابی محتوا بر همه ثابت شده و به جزیی جداییناپذیر از پروسهی جلب اعتماد مشتری تبدیل شده است که نهایتا میتواند به تحولات مثبت در کسب و کار شما بیانجامد. مطالعات مختلف نشان داده است که افراد تصمیمگیر در حوزهی بیزنس تمایل دارند اطلاعات خود از یک شرکت را از طریق مقالات به دست آورند تا از طریق تبلیغات. اما مانند بیشتر تکنیکهای بازاریابی اهمیت استراتژی فروش دیجیتال، وارد شدن به بازاریابی محتوا بدون داشتن اطلاعات لازم در مورد آن میتواند تاثیر منفی بر کسب و کار شما داشته باشد.
همانطور که یک تیم فوتبال بدون نقشه وارد زمین نمیشود، شما نیز نباید بدون برنامه دست به تولید محتوا بزنید، بلکه باید قبل از انجام هر کاری، یک استراتژی مشخص در تولید محتوا داشته باشید. در حقیقت، تحقیقی که از سوی انستیتوی بازاریابی محتوا انجام شده است، نشان میدهد، بازاریابهایی که دارای استراتژی مدون و مکتوب هستند، نه تنها موفقیت بیشتری کسب میکنند، بلکه در حوزهی بازاریابی نیز با چالشهای کمتری مواجه میشوند. در اینجا به دلایل ضرورت داشتن استراتژی مشخص در بازاریابی محتوا اشاره میکنیم.
۱. انسجام محتوا را تضمین میکند
بسیار از کمپینهای بازاریابی شامل انتشار محتوا از طریق کانالهای مختلف رسانهای میشوند. برای مثال، استفاده از پستهای وبسایت و وبینارها (webinar) یا شبکههای اجتماعی و دفترچههای راهنما برای بازاریابی بسیار مرسوم است. همین، یکی از نقاط قوت استفاده از بازاریابی محتوا است، چون میتوانید از طریق کانالهای متنوع به اقشار مختلف مردم دسترسی داشته باشید.
اما اینجا یک مشکل وجود دارد، بازاریابها در استفاده از تمامی این روشها دچار سردگمی میشوند و انسجام محتوای منتشر شده از بین میرود. این عدم انسجام در محتوای مطالب منتشر شده که دهها موضوع را پوشش میدهد، میتواند باعث سردرگمی مخاطبان نیز شود. تجربه نشان میدهد که برخوردن به چنین مشکلی اغلب از نداشتن استراتژی از پیش تعیین شده نشات میگیرد. اما با تدوین یک استراتژی مکتوب میتوانید تمام مسیر پیش رو را برای خود ترسیم کنید. با انجام این کار میتوانید مطمئن شوید که علاوه بر پوشش تمامی موضوعاتی که در حیطهی کاری شما قرار دارد، انسجام محتوا را حفظ کنید و مخاطب را به خوبی درگیر موضوع کنید. به این ترتیب میتوانید بدون دغدغه به بازاریابی برند خود بپردازید.
۲. یک هویت قوی برای برند شما میسازد
برندسازی موثر شاید هیچگاه مانند امروز مهم و حیاتی نبوده است. در حال حاضر در بعضی از موارد بازار از حضور محصولات متنوع اشباع شده است، مانند اینکه موشهای زیادی به دنبال به دست آوردن یک تکه پنیر باشند. با توجه به این شرایط، شما باید با جدا کردن برندتان از انبوه بازاریابها، خودتان را از دیگران متمایز کنید تا بتوانید باعث جلب توجه بیزینسها شوید. چیزی که در مورد بازاریابی محتوا بسیار دوستداشتنی است اینکه شما میتوانید از طریق آن و همچنین پیشنهاداتی که ارائه میکنید، شخصیت خودتان را به دیگران نشان دهید. اما به منظور بنا نهادن یک هویت قوی برای برندتان، داشتن یک استراتژی مشخص بسیار ضروری است.
خلق یک استراتژی، راه را برای شما مشخص میکند، از این رو میتوانید استایل، لحن و روش استفاده از ابزارهای رسانهای مشخص را از پیش تعیین کنید. برای مثال، میخواهید این پیغام را به مخاطبان منتقل کنید که برند شما انعطافپذیر است، از طرف دیگر فرض کنید که دارای حس شوخطبعی هستید و با فرهنگ امروزی نیز آشنایی دارید، در این صورت میتوانید با تولید ویدیوهای بهروز و جذاب با مخاطبان ارتباط برقرار کنید، برای مثال میتوانید از ایدههای هارلم شیک (Harlem Shake)، چالش سطل آب یخ و مواردی شبیه این استفاده کنید. با داشتن یک استراتژی میتوانید مطمئن شوید که در مسیر درستی قدم برمیدارید.
۳. بازدهی بازایابی محتوا را بالا میبرد
این را همواره باید در نظر داشته باشید که شما مسئول ایجاد پیشرفت محسوس در بازاریابی برند خود هستید. بدون داشتن یک استراتژی، به راحتی میتوانید در تولید محتوای مورد نیاز یا محل مناسب برای آپلود کردن محتوا مرتکب اشتباه شوید.
اگر شما از آن دست افرادی هستید که برای به راه افتادن به هل دادن نیاز دارید، قطعا باید استراتژی رسمی داشته باشید. نمونهای از این استراتژی میتواند این باشد که باید هفتهای دوبار وبسایت خود را آپدیت کنید، پنج بار در هفته توییت بگذارید، هفتهای دوبار در فیسبوک پست بگذارید یا در طول ماه یک اینفوگرافیک بسازید. با داشتن این گونه استراتژی، انجام دادن کارها آسانتر و منظمتر میشود و میتوانید اهداف واقعبینانهتری را برای خود تعیین کنید.
۴. الگوها را آنالیز میکند
نکتهی دیگری را که همیشه باید در ذهن داشته باشید این است که موفقیت در بازاریابی مستلزم به روز رسانی و تنظیمات مستمر است. بعضی از روشها به صورت درخشانی با موفقیت همراه میشوند ولی برخی نیز به شکستهای ناامیدکننده منجر میشوند. این اتفاقات بخشی از پروسهی بازاریابی است. با داشتن یک استراتژی مکتوب و مدون میتوانید از جوانب مختلف کارتان آگاهی یابید و پیشرفت خودتان را ارزیابی کنید. میتوانید متوجه شوید که کدام جنبه از بازاریابی شما موفق است و کدام یک موثر نیست.
همینطور میتوانید به معیاری دست پیدا کنید که با استفاده از آن میتوانید پیشرفت کلی بازاریابی خودتان را ارزیابی کنید. همچنین ناحیهای از حوزهی فعالیت شما که نیاز به تجدید نظر دارد را به راحتی میتوانید شناسایی کنید. همچنان که شما اطلاعات بیشتری را جمع میکنید میتوانید فعالیت خود را مانند یک دستگاه منسجم اداره کنید و بهرهوری آن را به بالاترین حد برسانید.
۵. برگشت سرمایهی شما را بیشتر میکند
آیا میدانید که هزینهی بازاریابی محتوا از هزینهی بازاریابی سنتی ۶۲ درصد کمتر است و تا سه برابر نتیجهی بهتری به دست میدهد؟ به نظر بسیاری از کارشناسان این حوزه، بازاریابی محتوا موثرترین استراتژی برای بازاریابی است. بازاریابی اهمیت استراتژی فروش محتوا باعث ایجاد تعادل در این حوزه شده است، به این گونه که شرکتهای کوچک اکنون این فرصت را یافتهاند که با داشتن استراتژی هوشمندانه و گسترده با شرکتهای بزرگ رقابت کنند. اگر مسیر موفقیت خود را به صورت کامل ترسیم کنید و یک استراتژی جامع برای فعالیت خود داشته باشید، میتوانید بدست آوردن نتیجهی دلخواه خود را تضمین کنید.
بالا بردن بهرهروی و کاهش انرژی تلف شده در نهایت شما را قادر میکند تا به بیشترین بازگشت سرمایهی ممکن دست پیدا کنید. بعد از آن میتوانید با صرف هزینه و زمان کمتر در حوزههای بیشتری از رقیبان خود پیشی بگیرید.
نتیجهگیری
آشنایی با چرایی و چگونگی بازاریابی محتوا میتواند مسیر شما به سوی موفقیت را هموار کند، بنابراین باید اهمیت زیادی به داشتن استراتژی مشخص و منحصر به فرد برای برند خود قائل شوید. با داشتن استراتژی، میتوانید در زمان صرفهجویی کنید و ملالتهای مسیر را کم کنید و در نهایت میتوانید نتایج ملموسی در یک دورهی زمانی معقول بدست آورید.
اهمیت استراتژی فروش
محیط بورس همیشه محیطی پر هزینه و رقابتی است و همین امر بقا را در این بستر برای کارگزاریها و
محیط بورس همیشه محیطی پر هزینه و رقابتی است و همین امر بقا را در این بستر برای کارگزاریها و شعب آنها دشوارتر میکند. در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ به سوالاتی از جمله این که چگونه در اقیانوس کارگزاریهای مشابه غرق نشویم؟ چگونه کارگزاری خود را برجسته جلوه دهیم؟ پاسخ داده شده است. اما به صورت خلاصه باید گفت تدوین یک استراتژی بازاریابی کارگزاری بورس برای این که بهتر از رقبا عمل کنند، بسیار حیاتی و مهم است.
تبلیغات آنلاین و آفلاین
در دنیای معاصر، هیچ تجارتی بدون داشتن یک برنامه بازاریابی مناسب که تلفیقی از تبلیغات دیجیتال و سنتی باشد، دوام نخواهد آورد. با این حال، باید به این مساله هم اذعان کرد که بازاریابی آنلاین با وجود هزینه کمتری که نسبت به بازاریابی آفلاین دارد بهترین راه حل برای برندینگ، بازارسازی و در نهایت معرفی، فروش و ارائه خدمات به مشتریان است.
پنج استراتژی بازاریابی برای کارگزاران بورس
یک برنامه بازاریابی برای کارگزاران بورس در صورتی که به درستی تدوین شود میتواند یک کارگزار بورس را در رقابت بین دیگر رقبایش ممتاز کند و تفاوتی از جنس رشد یا شکست ایجاد کند.
خبر خوب این است که برای تاثیرگذاری بیشتر روی مشتریان کارگزاریها نیازی به پرداخت هزینه زیادی برای بازاریابی نیست. کارگزاریهای بورس و نمایندگان و شعب آنها میتوانند با کمترین هزینه، بهترین بازخورد را از استراتژی بازاریابی خود کسب کنند. اما، چگونه می توان یک استراتژی بازاریابی مناسب برای رسیدن به اهداف کارگزاران و کارگزاری بورس تدوین کرد.
در ادامه پنج استراتژی مناسب بازاریابی برای کارگزایهای بورس بیان میشود:
۱. مشخص کنید که کارگزاری بورس شما منحصر به فرد است
برای مشتریانی که به دنبال یک کارگزار محلی یا منطقهای بورس هستند، تصمیمشان فقط براساس قیمتگذاری و خدماتی که از کارگزاری دریافت میکنند، نیست؛ چون بسیاری از کارگزاران محلی مزایای مشابهی را ارائه میدهند.
اینجاست که اگر بخواهید مشتریهای بیشتری را جذب کارگزاری کنید باید خود را از دیگر کارگزاریهای منطقهای بورس متمایز کنید. اما این تمایز را چگونه میتوان ایجاد کرد؟ این بازاریابی کارگزاران بورس است که میتواند این ارزش افزوده را ایجاد کند و کارگزاری شما را به مشتریان بشناساند.
هنگام توسعه استراتژی بازاریابی سعی کنید استراتژی خاص برای کارگزاری خود تعیین کنید و مدام آن را بهبود و ارتقا دهید. برای این که بتوانید یک استراتژی بازاریابی خوب برای کارگزاری خود ایجاد کنید، به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا کارگزای شما به ارائه خدمات با کیفیت متعهد است؟
- آیا به مشتریان کارگزاری خود ترکیبی از خدمات محلی و دیجیتال (برخط) ارائه میدهید؟
- آیا در تمام مراحل عضویت یک کاربر در کنارش هستید و چه خدماتی را به او ارائه میدهید؟
به عنوان مثال، برخی از کارگزاریها برای متمایز کردن خود از دیگر رقبایشان به معرفی جوایز و گواهینامهها در صفحات مختلف سایت و یا شبکههای اجتماعی خود میپردازد. به عبارتی باید گفت این شرکت از این مساله به عنوان یک بستر معرفی و فروش خدماتش استفاده میکند زیرا این روش به مشتری این حس را میدهد که تیم مدیریتی و اجرایی این کارگزاری حرفهای و موفق هستند و این موضوع میتواند تضمینکننده ارائه خدمات بهتر به مشتری باشد.
شاید حتی بتوان با ایجاد یک لیست مفصل از سوالات متداول، بایدها و نبایدهای خرید سهام در بورس، لیست کاملی از اسناد و مدارک مورد نیاز برای عضویت در بورس و کارگزاری اعتماد بیشتری در مشتری ایجاد کرد. با این روش شما به مشتری خود این مساله را القا میکنید که همیشه و تحت هر شرایطی پاسخگوی نیاز مشتریانش است.
به عبارتی کارگزاریهایی که اطلاعات دقیقتری برای عرضه به مشتریان خود دارند نه تنها به افزایش سطح آگاهی مشتریان خود کمک میکنند بلکه فرایند انجام کار در کارگزاری خود را برای مشتری سریعتر و راحتتر میکنند و این در نهایت منجر به رضایت مشتریان میشود و شما را در ذهن او از دیگر کارگزاریها متمایز میکند.
۲. مخاطبان خود را بشناسید و آنها را هدف قرار دهید
مخاطبان کارگزاری شما چه کسانی هستند؟ خریداران سهام هستند؟ یا سرمایه گذاران حقوقی؟
شما باید با توجه به مخاطبان کارگزاری خود، کمپینهای بازاریابی جداگانهای را ایجاد کنید. به عنوان مثال مشتریانی که برای بار اول میخواهند در معاملات آنلاین خرید و فروش داشته باشند نیاز به راهنمایی بیشتری دارند و به دنبال متخصصانی هستند که بتوانند خواستهها و نیازهای آنها را بهتر درک کنند، بنابراین با در نظر گرفتن نیاز مخاطب و مشتری برنامه بازاریابی مناسب آنها را تولید کرده و به آنها اطلاعرسانی کنید.
دقت داشته باشید که با متناسبسازی پیامهای ارسالی برای مخاطبان هدف و مشتریان خود، موقعیت و جایگاه برند کارگزاری خود را در میان مشتریانتان تثبیت میکنید.
نکته مهم دیگری که در فرایند شناسایی مخاطبان هدفتان باید به آن دقت کنید این است که بعد از ایجاد لیست مخاطبان هدف باید هر از گاهی این لیست را محدودتر کنید. مثلا مشتریان وفادار را از مشتریان اولیه جدا کنید و پیامهای خاص در پاسخ به نیازشان ارسال کنید.
برخی از کارگزاریهای بورس در برنامههای بازاریابی خود بعد از شناسایی مخاطبانشان، خدمات خاصی به هر بخش از مشتریانشان ارائه میدهند تا آنها را تشویق به معامله بیشتر و البته آگاهانهتر کنند. برای برخی از مشتریان حتی بهتر است هزینه ارائه خدمات را کمتر کنید یا خدمات دیگری در قالب طرحهای تشویقی به آنها ارائه دهید تا مشتریان را به خود وفادارتر کنند.
۳. یک استراتژی ایمیلی موثر ایجاد کنید
بازاریابی از طریق ایمیل یکی از موثرترین راههای برقراری ارتباط است که به طرز شگفتانگیزی مقرون به صرفه است. شما میتوانید با هدف قرار دادن مشتریان اهمیت استراتژی فروش خود، پیامرسانی به مشتریان خود را حتی شخصیسازی کنید.
اولین قدم برای توسعه استراتژی بازاریابی ایمیلی، ایجاد لیستی خوب از مشتریان است. در این مرحله باید روی کیفیت دادههای دریافتی از مشتری تمرکز شود، نه کمیت آنها.
همواره اطمینان حاصل کنید که با مشتریان همیشگی خود از طریق ایمیل در تماس باشید. پس از ارسال چند ایمیل، مشتریان کم اشتیاق را حذف کنید تا وقت و پول خود را صرف مشتریان بهتری کنید. همچنین باید اثربخشی ایمیل، محتوا و پیامرسانی را همواره بهینه کنید.
به عنوان یک کارگزار حتی میتوانید از سرویسهای ایمیل رایگان هم برای ارسال انبوه ایمیل استفاده کنید یا حتی این فرایند را به مجموعههای بازاریابی یا آژانس های دیجیتال مارکتینگ بسپارید.
۴. به ایجاد ارتباط قویتر تمرکز کنید
به خاطر داشته باشید که ایجاد ارتباط حرف اول را در حفظ مشتریانتان خواهد زد. سعی کنید همیشه ارتباطات خود را با مشتریان تقویت کنید. برای تقویت ارتباط خود با مشتریانتان میتوانید خدمات حمایتی به آنها ارائه دهید مثلا در برنامههای خیریه محلی که در آن مشغول به ارائه خدمات هستید، شرکت کنید. یا حتی در راستای آموزش بورس، دورههایی به صورت آنلاین یا به صورت مکتوب به مشتریان یا افراد حاضر در محله و شهر خود ارائه دهید.
همچنین به یاد داشته باشید که مشتریان شما در حال گرفتن یکی از بزرگترین تصمیمات مالی خود در زندگیشان قرار دارند بنابراین برای ایجاد یک رابطه قوی با آنها باید یک متحد، مدافع و متخصص مورد اعتماد باشید.
به عبارتی باید کفش مشتری خود را بپوشید تا ببینید مشتری شما به چه چیزی اهمیت میدهد؟ همیشه به خاطر داشته باشید که شما در حال ارائه خدمات به مشتریانی هستید که میخواهند سرمایه خود را با کمک شما مدیریت کنند. بنابراین همیشه به افرادی که نگرانی دارند احترام بگذارید و هیچگاه از قیمت و نرخ مصوب در ارائه خدمات خود فراتر نروید.
در عین حال همیشه دقت داشته باشید که یک برنامه بازاریابی قوی به زمان و تلاش نیاز دارد، اما نتایج حاصل از آن میتواند بسیار موثر باشند.
آخر اینکه، وقتی با مشتریان خود صحبت میکنید سعی کنید از آنها در مورد برنامه بازاریابیتان بازخورد بگیرید و نتایج را بسنجید. با انجام این کار خواهید دید که چه رویکردی برای بازاریابی کارگزاری بورس شما کار میکند و چه چیزی کارساز نیست.
نکته مهم دیگری که باید در بازاریابی کارگزاری بورس خود به آن دقت داشته باشید این است که بازاریابی تعهدی مستمر است و نمیتوانید انتظار موفقیت یک شبه از آن داشته باشید.
۵. رسانههای اجتماعی خود را تقویت کنید
مشتریان معمولا قبل از مشاهده وبسایت هر شرکتی ابتدا به سراغ رسانههای اجتماعی آن مجموعه میروند، بنابراین تهیه یک استراتژی برای مدیریت رسانههای اجتماعی برای کارگزاران محلی بسیار مهم است.
اگر یک کارگزار مستقر هستید و میخواهید در شبکههای اجتماعی برای بازاریابی کارگزاری بورس خود فعالیت کنید میتوانید مخاطبان خود را با استفاده از اطلاعات جمعیتی، کدپستی یا حتی علایق شخصی آنها هدف قرار دهید. از همه بهتر این که، هدفگذاری اجتماعی بسیار مقرون به صرفه است.
نکته مهم دیگری که در فعالیتتان در رسانههای اجتماعی باید به آن دقت داشته باشید اهمیت دادن به جنبههای بصری است. سعی کنید از جلوههای بصری استفاده کنید که مشتریان را انگشت به دهان کند. همیشه همه به خاطر داشته باشید که شما برای جلب توجه مشتری فقط چند ثانیه فرصت دارید.
یک مثال خوب در این مورد کاری است که برخی از کارگزاریهای خارجی انجام دادهاند و آن این است که در تمام شبکههای اجتماعی بسیار فعالند بنابراین اگر فرصت دارید حتما از شبکههای اجتماعی برای معرفی بیشتر کارگزاری خود استفاده کنید.
در استفاده از رسانههای اجتماعی برای استراتژی بازاریابی کارگزاری بورس خود همیشه به روز باشید و میزان مشارکت و میزان دسترسی مشتریانتان را در این شبکهها بسنجید. سپس، برای بهبود نتایج، مرتبا محتوای خود را بر مبنای آن تنظیم کنید.
استفاده از تمام این استراتژیها به شما کمک میکند بازاریابی موثرتری ایجاد کنید که در نهایت باعث شود افراد جامعه در زمان مورد نیازشان به شما فکر کنند و در نهایت این شیوه به رشد کارگزاری شما و جذب مشتریان بیشتر منجر شود.
بازاریابی محتوایی راهی برای جذب مشتریان بیشتر برای کارگزاری بورس
جذب مشتری جدید برای هر کسبوکاری ضروری است و در صنایعی که نرخ فرسایش بالایی دارند مانند خدمات مالی بسیار مهمتر است. در یک محیط تجاری که هزینههای جذب مشتری جدید بسیار بالاست افزایش مییابد، چگونه میتوانید مشتریهای جدید را به روشی مقرون به صرفه جذب کنید؟
شرکتهای باهوشتر، از بازاریابی محتوایی به عنوان مولفه اصلی استراتژیهای بازاریابی خود استفاده میکنند.
بازاریابی محتوایی به جذب و درگیر شدن مخاطبان کمک میکند و بسیاری از این مخاطبان را در نهایت به مشتری بالقوه جدید تبدیل میکند. همچنین ارائه محتوای پیشرفته و برتر به مشتری، بر وفاداری و حفظ مشتری بسیار تاثیرگذار است.
در بازاریابی محتوایی در حالی که برند خود را به نمایش میگذارید برای مجموعه خود ارزش افزوده هم ایجاد میکنید. در ادامه به صورت مختصر به تاثیر بازاریابی محتوایی در جذب و حفظ مشتریان جدید پرداخته میشود.
۱. بازاریابی محتوایی میتواند باعث افزایش بازدید از وب سایت شود
وبلاگتان چه در خصوص تجارت باشد یا تفسیر مالی یا حتی تجزیه و تحلیل بازار هیچ فرقی نمیکند، همگی در ایجاد ترافیک برای وبسایت موثر هستند.
۲. بازاریابی محتوایی برای برندینگ عالی است
بازاریابی محتوایی یک روش ایده آل برای تعامل شما با افرادی است که ممکن است با نام تجاریتان آشنا نباشند. با ایجاد محتواهایی مانند وبینارها، کتابهای الکترونیکی مناسب بورس و دورههای آنلاین، به علاقهمندان به بورس این امکان را میدهید تا در مورد نام تجاری شما اطلاعاتی کسب کنند و در نتیجه آگاهی از برندتان را افزایش میدهید.
محتوایی که در راستای آموزش تولید شده، مخاطب را به چالش میکشد و درگیر میکند، میتواند تاثیرات بیشتری در ایجاد ارتباطات قویتر و موثرتر داشته باشد.
۳- بازاریابی محتوایی مقرون به صرفه است
بازاریابی محتوایی نسبت به تکنیکهای سنتی جذب مشتری مانند تبلیغات، هزینه کمتری دارد. مشخص شده است که بازاریابی محتوایی بیش از ۶۰ درصد از بازاریابی سنتی ارزانتر است و بیش از چهار برابر تاثیر مثبت ارائه میدهد.
علاوه بر این، بازاریابی محتوایی به دلیل افزایش تعداد نقاط تماس برند شما میتواند در جذب مشتری جدید موثرتر باشد. به عبارتی با استفاده از یک محتوای تولید شده میتوان با انتشار محتوا در چند کانال مختلف، آگاهی از برند را افزایش دهد.
۴- بازاریابی محتوایی به شما امکان میدهد مزیتهای رقابتی خود را برجسته کنید
بازاریابی محتوایی به شما این امکان را میدهد تا محصولات و خدمات خود و مزایای خود نسبت به رقبا را بهتر به مشتری معرفی کنید و با تولید محتوای با کیفیت، این نقاط تمایز را به مشتریان خود معرفی کنید.
۵- بازاریابی محتوایی ماندگاری بالایی دارد
هنگامی که محتوای مناسبی ایجاد میشود، در حالی که همچنان به جذب مشتری کمک میکند، میتواند سالهای سال ماندگار باشد. محتوای «همیشه سبز» مانند این میتواند به عنوان مطلب وبلاگ، مقاله، مقاله آموزشی و وبینار ایجاد شود و میتواند بسیار مورد توجه قرار گیرد.
طول عمر این بازاریابی نامحدود است زیرا ارتباط آن میتواند مستقل از زمان باشد.
۶- محتوای برتر میتواند به موقعیت تجاری برند شما به عنوان یک مرجع کمک کند
محتوای برتر همچنین میتواند به شما کمک کند تا برای برند خود اعتبار ایجاد کنید و نام تجاریتان را به عنوان یک مقام معتبر و رهبر بازار قرار دهید.
۷- بازاریابی محتوایی به سئو سایت کمک میکند
گوگل محتواهای کاربرپسند را دوست دارد بنابراین با تولید محتواهای مرتبط با تجارتتان در سایت میتوانید رتبه سئوی سایتتان را بهتر کنید تا در نهایت سایت شما در نتایج گوگل بهتر دیده شود.
نتیجهگیری
در زمانی اهمیت استراتژی فروش که هزینه های جذب مشتری جدید در حال افزایش است، استفاده فعال از بازاریابی میتواند استراتژی کاملا مقرون به صرفه برای جذب مشتریان جدید و توسعه بازار کارگزاری و کارگزاران باشد، ضمن اینکه با تدوین استراتژی بازاریابی برای کارگزاران، آنها میتوانند علاوه بر داشتن ارزش افزوده نسبت به رقبا، آگاهی از برند خود را هم تقویت کنند.
دلایل اهمیت استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا
استراتژی بازاریابی محتوا، به عنوان یک مسیر است که به افراد نشان می دهد که چگونه بتوانند از پس یک بازاریابی محتوایی موفق برآیند. این مقوله به عنوان یکی از شاخه های دیجیتال مارکتینگ، سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و کمپانی های بزرگ و کوچک برای معرفی و تبلیغات خودشان از آن استفاده می کنند. همان طور که خودتان نیز حدس زدید، تمامی استراتژی بازاریابی محتوایی، حول ایجاد یک محتوای حاوی اطلاعات و ارائه ی آن به مخاطب می باشد.
چیزی که در تمامی استراتژی های بازاریابی به صورت ثابت وجود دارد این است که هدف این تولید محتوا، تنها انتشار اطلاعات نیست، بلکه این اطلاعات با اهداف مهم تری مانند جذب مخاطب و بالا بردن فروش و معرفی کمپانی به صورت غیر مستقیم انجام می شود. شاید هر فردی گمان کند که می تواند با یک استراتژی بازاریابی محتوا که حاصل فکر خودش است، این مسیر را به گونه ای موفقیت آمیز طی کند، اما اصلا این طور نیست. تولید محتوا با هدف بازاریابی، باید بر طبق یک سری اصول و استانداردها انجام شود.
خوشبختانه درصد بازگشت سرمایه در استراتژی بازاریابی محتوا به حدی زیاد است که این روزها اکثر مجموعه ها، بودجه ی زیادی را برای تقویت این استراتژی در نظر می گیرند. نکته ی جالب درباره ی بازاریابی محتوا این است که سود ناشی از این روش، به گونه ای چند وجهی بوده و در نتیجه ی آن در یک نمودار کاملا صعودی نمایان می شود. در واقع شما با کمک استراتژی بازاریابی محتوا با یک تیر چند نشان رفته اید. بهبود سئو، معروف تر شدن و مشهور شدن برندتان و به چشم آمدن و دیده شدن فعالیت های شما در شبکه های اجتماعی مختلف، از مهم ترین و موفقیت آمیزترین دستاوردهای بازاریابی محتوا خواهد بود. یادتان باشد که بازاریابی محتوا، تنها انتخاب ایده و به تحریر درآوردن آن ها نیست، بلکه این مقوله، ترکیبی از دانش بازاریابی و تحریر است که در ادامه درباره ی ابعاد مختلف آن، بیشتر برایتان صحبت خواهیم کرد. پیشنهاد می کنیم تا انتهای مقاله ما را همراهی نمایید :
دلایل اهمیت استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا
گام های مهم در اجرای یک استراتژی بازاریابی محتوا
گام اول : پژوهش و تحقیق
ببینید حالا که محصولات و خدمات شما وضعیت کاملا مشخصی دارند، شما باید بازاریابی را برای آن ها آغاز نمایید. اگر انتخاب شما از بین روش های بازاریابی، بازاریابی محتواست، باید بگوییم که انتخاب درستی داشته اید. قبل از شروع نوشتن و تحریر به منظور بازاریابی شما باید تحقیقات لازم را در زمینه ی مربوطه به عمل آورید. این تحقیقات شامل ابعاد مختلف نیازها و خواسته های مشتریان و مخاطبین شما است.
شما باید بدانید که مشتریان شما چه می خواهند؟ هدف آن ها از دنبال کردن شما چیست ؟ مجموعه ی شما در کدام قسمت تامین نیازهای آن ها قرار دارد و غیره؛ همگی مواردی هستند که باید با دقت بررسی شود و سپس برای پاسخ به این سوالات، تولید محتوا آغاز شود. شما می توانید با کمک بررسی فعالیت مخاطبین تان در شبکه های اجتماعی مختلف و یا مطرح کردن پرسشنامه ها در تحلیل پاسخ های آن ها، به نتیجه ی مورد نظرتان دست یابید.
گام دوم : تحلیل رفتار رقیبان
به زبان خیلی ساده باید خدمتتان عرض کنیم که دو گروه در پیشرفت شما تاثیر بسیار زیادی دارند؛ مخاطبین شما و رقیبان شما!
در مسیر پیاده سازی استراتژی بازاریابی محتوا، تنها بررسی جوانب مختلف نیازها و درخواست ها و سلایق مخاطبین شما کفایت نمی کند. بلکه شما باید در ابتدای کارتان، ببیند که رقیبانتان چه کار می کنند، استراتژی های مختلف آن ها را برای بازاریابی محتوایی بررسی کنید و ببیند که در کدام مرحله از این مسیر قرار دارند، همین بررسی ساده می تواند چراغ های زیادی را از مسیر بازاریابی محتوایی برایتان روشن کند. اصلا شاید گاهی اوقات نیاز باشد که شما برای پیشرفت تان با رقیبانتان همکاری داشته باشید. یادتان باشد که ما از تحقیق و بررسی عملکرد و فعالیت های رقیبان صحبت کردیم، نه کپی برداری و اجرای تمامی کارها و فعالیت های آن ها؛ فراموش نکنید که برای موفقیت باید همیشه منحصر به فرد و خاص عمل کرد.
دلایل اهمیت استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا
گام سوم : تعیین هدف
در این مرحله شما باید بدانید که اصلا برای چه می خواهید بازاریابی محتوایی انجام دهید! اهداف شما در این قسمت می توانند مختلف باشند اما یادتان باشد که شما باید اهدافتان را اولویت بندی کنید تا بتوانید برنامه ریزی درستی برای رسیدن به آن ها داشته باشید. اهداف شما می توانند موارد مختلفی مانند افزایش ترافیک وب سایت، بالا بردن تعداد دنبال کنندگان صفحات اجتماعی، جذب مشتری و یا نگه داشتن مشتریان قبلی را دربر گیرد. اما یادتان باشد که هر کدام از این موارد به تنهایی یک اولویت است و باید تک تک بر روی آن ها تمرکز شود.
گام چهارم : تعیین بودجه و تخصیص آن به اولویت ها
حالا که اهداف و زیر اهداف تان را مشخص کردید باید بررسی کنید که برای هر کدام از این موارد، چقدر زمان و هزینه، بودجه بندی نمایید. همیشه یادتان باشد که بیشتری بودجه باید به مهم ترین اولویت شما اختصاص یابد. در هر مرحله از اجرای استراتژی بازاریابی، شما یک هدف مهم تر را دنبال می کنید و در همان مرحله، با توجه به اهمیت موضوع، بیشتری وقت و هزینه هم به همان موضوع اختصاص می یابد. یکی از دغدغه هایی که در این گام می تواند مطرح شود، این است که آیا مجموعه تمایل دارد تا تمامی کارهای مربوط به استراتژی بازاریابی محتوا توسط خودش انجام شود یا مجموعه های متخصص دیگر! پاسخ این سوال می تواند تاثیر زیادی بر روی تصمیم شما در بودجه بندی داشته باشد.
دلایل اهمیت استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا
تمامی این گام ها تنها بخشی از مراحل پیاده سازی استراتژی بازاریابی محتوا را تشکیل می دهد. چرا که موفقیت چنین استراتژی نیازمند به بررسی های مختلف و تحلیل نتایج عملکرد در هر مرحله می باشد. شما می توانید در هر لحظه، استراتژی خود را تغییر دهید اما یادتان باشد که تا جایی که امکان دارد، گام های خود را بر اساس تحقیقات زیاد بردارید تا دچار اشتباه نشوید. در نهایت اگر در این زمینه تخصص ندارید، ما به شما پیشنهاد می کنیم که از مجموعه های متخصص و فعال در این زمینه کمک بگیرید تا بتوانید نتیجه ی بهتری را دریافت نمایید.
دلنوشته های یک مهندس صنایع
در دنیای کنونی تغییر و پویایی یکی از ویژگیهای بارز محیط به شمار می رود و در چنین شرایطی موفقیت سازمان در گرو پیش بینی صحیح و ارائه واکنشهای موثر به تغیرات موجود در محیط می باشد. و شاید بتوان گفت این امر تنها از طریق داشتن دیدگاهی استراتژیک در در سازمان به عنوان یک کل و بخشهای مختلف آن میسر می باشد. با توجه به اهمیت پررنگ مدیریت استراتژیک به خصوص در زمینه بازاریابی در عصر حاضر در این مقاله قصد آن را داریم تا از جنبه های مختلف به بررسی این مبحث مهم بپردازیم. ابتدا با مطرح نمودن مقدماتی راجع به تعریف مدیریت استراتژیک، مراحل مدیریت استراتژیک و استراتژی بازاریابی به بحث وارد می شویم و در ادامه به نقش بازاریابی در طراحی و اجرای استراتژی ها اشاره نموده، راجع به هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی با دیگر استراتژی ها و منابع شرکت به بحث پرداخته و تاثیر استراتژی های تجاری مختلف بر تصمیم های بازاریابی را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس یا مطرح نمودن ضرورت داشتن یک چشم انداز جهانی، به بررسی استراتژیهای مختلف ورود (از جمله: صادرات، اعطای امتیاز، فرنچایزینگ، تولید قراردادی، قرار داد مدیریتی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و پیمان های استراتژیک) می پردازیم. در ادامه استراتژی های رشد (شامل: توسعه از طریق افزایش نفوذ بازار- محصول های موجود، توسعه از طریق طراحی و تولید محصولات جدید برای مشتریان موجود، توسعه از طریق فروش محصولات موجود به بخش ها یا کشورهای جدید، توسعه از طریق متنوع ساختن و توسعه از طریق متنوع ساختن روابط سازمانی یا شبکه های ارتباطی) را مرور می کنیم. عوامل مهم در انتخاب راهبردها بحث مهم دیگری است که در ادامه مطرح خواهد شد و در ادامه آن سه انتخاب استراتژیک :توسعه، انطباق، ابداع و استراتژیهای چندگانه: استراتژی اول: (توسعه محصول-توسعه ارتباطات)، استراتژی دوم:(توسعه محصول- انطباق ارتباطات )، استراتژی سوم: (انطباق محصول – توسعه ارتباطات)، استراتژی چهارم: (انطباق محصول – انطباق ارتباطات) و استراتژی پنجم: (ابداع محصول) مورد بررسی قرار داده می شود آخرین بخش بحث تحت عنوان محصولات جهانی مطرح می شود و با نتیجه گیری بحث به پایان خواهیم برد.
واژه های کلیدی: مدیریت استراتژیک بازاریابی، بازاریابی استراتژیک، استراتژی های بازاریابی، بازاریابی بین المللی
تعریف مدیریت استراتژیک
می توان مدیریت استراتژیک را بدین گونه تعریف کرد: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلند مدت خود دست یابد. همان گونه که از این تعریف استنباط میشود در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تأکید میشود: هماهنگ کردن مدیریت، بازاریابی، امور مالی (حسابداری)، تولید (عملیات)، تحقیق و توسعه و سیستمهای اطلاعات رایانه اهمیت استراتژی فروش ای. در بسیاری از داشنگاهها و دانشکدهها، عبارت «مدیریت استراتژیک» را مترادف با «سیاستهاری بازرگانی» میدانند که دربرگیرنده همه مطالب درسها و واحدهایی است که دانشجویان با دوره مدیریت بازرگانی میگذرانند. به عنوان آخرین درس مهم این رشته تلقی میشود.
مراحل مدیریت استراتژیک
فرآیند مدیریت استراتژیک دربرگیرنده سه مرحله میشود:
تدوین استراتژیها، اجرای استراتژی ها و ارزیابی استراتژی ها. مقصود از تدوین استراتژی این است که ماموریت شرکت تعیین شود، شناسایی عواملی که در محیط خارجی، سازمان را تهدید میکنند یا فرصتهایی را به وجود میآورند، شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین هدفهای بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژیهای گوناگون و انتخاب استراتژیهای خاص جهت ادامه فعالیت. اجرای استراتژیها ایجاب میکند که سازمان هدفهای سالانه در نظر بگیرد، سیاستها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد نماید و منابع را به گونهای تخصیص دهد که استراتژیهای تدوین شده به اجرا درآید.
در مدیریت استراتژی ارزیابی استراتژیها، آخرین مرحله به حساب میآید. مدیران نیاز شدید دارند که بدانند استراتژیهای خاص و مورد نظر آنان در چه زمانی کارساز واقع نمیشود. اصولاً ارزیابی استراتژیها بدین معنی است باید در این مورد اطلاعاتی را گردآوری کرد. همه استراتژیها دستخوش تغییرات آینده قرار میگیرند، زیرا عوامل داخلی و خارجی به صورت دائم در حال تغییر هستند. برای ارزیابی استراتژیها سه فعالیت عمده به شرح زیر انجام میشوند:
1. بررسی عوامل داخلی و خارجی که پایه و اساس استراتژی های کنونی قرار گرفتهاند.
2. محاسبه و سنجش عملکردها و
3. اقدامات اصلاحی
استراتژی بازاریابی
کانون اصلی استراتژی بازاریابی، تخصیص مناسب و هماهنگ نمودن فعالیت ها و منابع بازاریابی است به منظور تامین اهداف عملیاتی شرکت از حیث یک بازار –محصول خاص لذا، مسئله اصلی مربوط به قلمروی استراتژی بازاریابی، عبارت است از تعیین بازارهای هدف خاص برای یک خانواده محصول یا یک محصول خاص، سپس، شرکت ها از طریق یک طراحی و اجرای برنامه مناسب عناصر آمیخته بازاریابی (اساساً چهارآمیخته محصول، قیمت، مکان و پیشبرد)طبق نیازها و خواسته های مشتریان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال کسب مزیت رقابتی و ایجاد هم افزایی می باشند.
نقش بازاریابی در طراحی و اجرای استراتژی ها
اساس برنامه ریزی استراتژیک در تمام سطوح، شناسایی تهدیدهاست به منظور پرهیز و اجتناب ازآنها و شناخت فرصت هاست به منظور بهره برداری از آنها. مسئولیت استراتژیک اصلی هر مدیری، کنترل و مراقبت بیرون است تا بتواند شرکت یا فعالیت های آن را با تغییرات در محیط هماهنگ و همگام سازد از آن جا که مدیران بازاریابی موفقیت هایی را در محدوده بین شرکت و مشتریان، توزیع کنندگان و رقبا اشغال می کنند، معمولاً بیش تر با شرایط و تغییرات در محیط بازار آشنا هستند. در نتیجه، این مدیران نه تنها مسئول طراحی طرح های استراتژیک برای اقلام بازار- محصول خود هستند، بلکه اغلب مشارکت کنندگان اصلی در فرایند برنامه ریزی در سطوح تجاری بنگاه نیز می باشند.
نفوذ و تاثیر گسترده مدیران بازاریابی بر تصمیم های استراتژیک اتخاذ شده در سطوح بالاتر به وضوح در نظر سنجی تازه ای که از مدیران 280 واحد فعالیت شرکت ها آمریکایی و 234 واحد فعالیت شرکت ها آلمانی –در حوزه های تجهیزات الکتریکی، ماشین آلات مکانیکی و کالاهای صنایع بسته بندی مصرف کننده- به عمل آمده، به اثبات رسیده است. این پیمایش، ادراکات مدیران بازاریابی و نفوذ و اثر آنها برفرایندهای فروش، تحقیق و توسعه و مالیه را در انواع تصمیم های استراتژیک و تاکتیکی اتخاذ شده در شرکت هایشان، نشان می دهد.
هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی با دیگر استراتژی ها و منابع شرکت
بخش زیادی از وظیفه مدیر بازاریابی، کنترل و تجزیه و تحلیل نیازها و خواسته های مشتری و فرصت ها و تهدیدهای به وجود آمده ناشی از فعالیت های رقبا و تغییرات رخ داده در محیط بیرونی است. لذا، به دلیل آن که در تمام سطوح استراتژی به چنین عواملی می باید توجه کرد، مدیران بازاریابی اغلب نقش عمده ای در تهیه اطلاعات برای – و تاثیر گذاشتن بر طراحی-استراتژی های بنگاهی و تجاری، ایفا می کنند. در مقابل، مدیران کل و مدیران ارشد دیگر بخش ها و عملیات می باید بازاریابی را به خوبی درک کنند تا استراتژی ها سازمانی موثری طراحی کنند.
مدیران بازاریابی هم چنین مسئولیت اصلی طراحی و اجرای طرح های بازاریابی استراتژیک را برای یکا یک بازارهای محصول و برای خانواده محصولات به عهده دارند. اما همان طور که شاهد بوده ایم، چنین برنامه های بازاریابی استراتژیکی در خلاء و بدون توجه به محیط داخلی و خارجی طراحی نمی شوند. درمقابل، اهداف استراتژی های بازاریابی خاص هر قلم بازار محصول می باید با بهره گیری از منابع وقابلیت های موجود شرکت قابل وصول و با جهت گیری و تخصیص منابع مورد نظر استراتژی های بنگاهی و تجاری شرکت هماهنگ و منجسم باشند. به بیان دیگر، می باید تناسب- یا ثبات وپیوستگی درونی- خوبی میان عناصر تمام سه سطح استراتژی وجود داشته باشد.
تاثیر استراتژی های تجاری مختلف بر تصمیم های بازاریابی
واحدهای تجاری معمولاً در چند بازار-محصول مشخص فعالیت می کنند. مدیر بازار یابی یک قلم بازار-محصول خاص، وضعیت محیطی آن محصول را کنترل می کند و یک برنامه ریزی مناسب آن طراحی و آماده می کند. اما، آزادی عمل این مدیر برای طراحی چنین طرحی ممکن است به وسیله استراتژی رقابتی یک واحد فعالیت محدود شود. این امر ناشی از آن است که استراتژی های مختلفی روی اهداف مختلف تمرکز می کنند و به دنبال آن هستند که به شیوه های مختلف به یک مزیت رقابتی دست یابند و آن را حفظ کنند. در نتیجه، فعالیت های مختلفی که توسط یک واحد فعالیت استراتژیک انجام می شود- و فعالیت های مختلفی که در یک حوزه کاری خاص انجام می شود، مثل حوزه بازاریابی –برای موفقیت استراتژی های مختلف حیاتی اند.
سیاست های محصول
مجموعه ای از سیاست های بازاریابی، ماهیت محصولاتی را که یک واحد فعالیت قصد دارد آنها را به بازارهای هدف خود معرفی کند، تعریف می کند و مشخص می سازد. این سیاست ها، به دامنه یا تنوع خانواده های محصول، سطح پیچیدگی آنها و سطح کیفی مورد نظر آنها در مقایسه با رقبا مربوط می شوند.
سیاست های قیمت گذاری
موفقیت در پایین آوردن قیمت محصولات شرکت در مقایسه با قیمت محصولات رقبا باید به نحوی مثبت عملکرد واحدهای فعالیت مدافع کم هزینه را بهبود بخشد-زیرا قیمت پایین ابزار و سلاح اصلی اجرای چنین استراتژی است. اما، یک چنین سیاستی با استراتژی های مدافع متمایز و فرصت طلب جور در نمی آید. بالاتر بودن هزینه های متمایز کردن محصولات یک شرکت از حیث کیفیت یا خدمات موجب بالاتر بودن قیمت محصولات آن شرکت (برای حفظ سودآوری) می گردد. تمایز هم چنین ارزش بیشتری برای مشتری خلق کرده و فراهم می آورد، که می توان بابت این ارزش بیش تر قیمت بالاتری را به مشتری تحمیل کرد. به همین ترتیب، هزینه ها و منافع توسعه بازار و محصولات جدید به وسیله یک واحد فعالیت فرصت طلب، مستلزم وضع قیمت های نسبتاً بالاتر است و آن را نیز توجیه می کند. بنابراین، مدافعات متمایز و فرصت طلبان به ندرت به پیروی از سیاست قیمت های رقابتی پایین ملتزم هستند.
سیاست های توزیع
برخی ناظران مدعی اند که شرکت های فرصت جو تمایل بیشتری به یکپارچگی عمودی رو به بالا نشان می دهند تا شرکت های مدافع. منطقی که پشت این ادعا قراردارد این است که تمرکز وتوجه خاص فرصت به توسعه بازار و محصولات جدید مستلزم کسب اطلاعات مربوط به بازار و آموزش مجدد و مستمر انگیزش اعضای کانال توزیع است. با اعمال کنترل شدید بر کانال های توزیع تحت تملک شرکت می توان این مهم را محقق نمود. اما، به نظر می رسد این ادعاها با نیاز فرصت طلب به انعطاف پذیری در ایجاد کانال های جدید به منظور توزیع محصولات جدید و دستیابی به بازارهای جدید، جور در نیاید و هم خوانی نداشته باشد.
برای آن دسته از مدافعانی که تلاش می کنند تا جایگاه های برتر خود را دربازارهای تثبیت شده حفظ کنند، تلاش به منظور اعمال کنترل شدید بررفتار اعضای کانال توزیع، سیاستی است مفیدتر و مناسب تر. این نکته به خصوص در مورد آن دسته از مدافعانی که به کیفیت خوب خدمات مشتری برای متمایز کردن خود از رقبا تکیه می کنند، بیش تر صدق می کند بنابراین و به احتمال زیاد، یکپارچگی عمودی رو به بالا میان شرکت های مدافع و به ویژه مدافعان متمایز بیش تر روی می دهد و صورت می پذیرد، حال آن که فرصت جویان برای توزیع محصولات خود بیش تر روی اعضای مستقل کانال توزیع- مثل نمایندگان فروش یک تولید کننده یا توزیع کنندگان عمده-تکیه می کنند.
سیاست های پیشبرد
ارتباطات بازاریابی گسترده نیز، نقشی مهم در اجرای موفق استراتژی های مدافع متمایز و فرصت جو ایفا می کنند. اما شکل آن نوع ارتباط ممکن است در هریک از این دو استراتژی متفاوت باشد. از آن جا که فرصت جویان باید دائماً به دنبال ایجاد آگاهی و اطلاع رسانی، تحریک حس کنجکاوی و توجه مشتری نسبت به محصولات خود و ایجاد تقاضای اولیه برای محصولات جدید و ناآشنای خود باشند؛مخارجی که صرف تبلیغ و پیشبرد فروش می شود، رابطه مستقیمی با موفقیت آنها از حیث رشد سهم بازار و استقبال مشتری از محصول جدید دارد. مثلاً واحد فعالیت استراتژیک تحویل داروی تری ام، منابع قابل توجهی را به تبلیغ در مجلات حرفه ای و توزیع نمونه هایی از محصولات جدید خود و هم چنین حفظ یک نیروی فروش ورزیده و بزرگ اختصاص داده است.
از طرف دیگر، مدافعان متمایز اساساً به دنبال حفظ وفاداری مشتریان قدیمی خود، از طریق تعدیل و تغییر خود مطابق با نیازهای آنها و ارائه خدمات خوب، می باشند. با بهره گیری از یک نیروی فروش خوب آموزش دیده و بزرگ و حمایت از آن، این وظایف را می توان به نحو احسن و به بهترین شکل انجام داد-به ویژه در خصوص خدمات و کالاهای صنعتی. بنابراین، مدافعان متمایز در مقایسه با رقبای خود، مخارج بیش تری را صرف کارکنان فروش خود می کنند. سرانجام این که، مدافعان کم هزینه با کاهش قیمت محصولات خود به دنبال جذب مشتری هستند. لذا، صرف مخارج سنگین روی عملیات تبلیغ، پیشبرد فروش یا کارکنان فروش مانع اجرای استراتژی اساسی آنها می گردد وممکن است اثری منفی بر بازده سرمایه آنها بگذارد. در نتیجه چنین شرکت هایی درصد کم تری از عایدات فروش خود را به فعالیت های پیشبردی اختصاص می دهند.
ایجاد یا بهبود سیستم اطلاعات بازاریابی
این هدف روی سازماندهی جریان اطلاعات به درون تاکید دارد تا تغییرات مهم محیط، صنعت اهمیت استراتژی فروش و مشتریان را شناسایی کند و تمرکز اولیه آن روی رقبا است. شناسایی رقبا در ابعاد زیر تاثیر مهمی در ارزیابی آینده دارد.
1-ابعاد رقبا با سهم بازار، نرخ رشد و سودآوری تعیین می شود.
2-هدف رقبا از نظر کمی (فروش، سود، نرخ بازگشت سرمایه) وغیر کمی(کیفی ) (نوآوری کالا، رهبری بازار، توزیع محلی، ملی وبین المللی).
3-استراتژی رقبا که به صورت استراتژی های داخلی(ظرفیت تولید، تحویل، بازاریابی تخصصی)و استراتژی های خارجی(شبکه توزیع، پیشتیبانی صنعتی، پوشش بازار و توانایی ایجاد و نگهداری سهم بازار) است.
4-سازمان رقبا که ساختار سازمانی، فرهنگ، سیستم های مدیریت و مهارت کارکنان را شناسایی می کند.
5-ساختار هزینه رقبا که با انعطاف پذیری در قیمت گذاری، توان ماندن در یک بازار و نگرش به سمت سودآوری بلند مدت در مقابل نگرش کوتاه مدت مشخص می شود.
6-نقاط ضعف و قوت رقبا که با سیستم داخلی و موقعیت آسیب پذیر آنها در بازار، رای حمله مشخص می شود. این ارزیابی کلی همانند پنجره ای از درون به بیرون به شما کمک می کند تا بتوانید از درون آن تصویر رشنی از فعالیتهایی را که برای حفظ مزینت رقابی لازم است را بینید.
داشتن یک چشم انداز جهانی
به طور خیلی اختصاصی، مفهوم چشم انداز جهانی، داشتن مجموعه تفکراتی برای کمک به شما در مدیریت موفق یک کسب و کار مشتری گرا است. همانند:
- نمایش خبرگی و برجستگی در استراتژها کسب وکار
- ترغیب برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی
- تشویق نوآوری کالا
- ترغیب کارآفرینی
- پای بندی به نظارت کیفیت جامع کالا
- حرکت به سمت تمایز کالا
- تعقیب بازاریابی (بومی)
- حفظ چشم انداز جامع جهانی
به کارگیری چشم انداز جهانی، جبهه گیری علیه موانع شدید، مثل رقابت تهاجمی کشورهای در حال رشد جهان و سپس میل به جنگیدن با شرکت های بومی و احساسات ملی و مبارزه با سیستم محافظتی بعضی از دولت ها، است.
دیدگاه شما