تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته رمزارزها
"تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته رمزارزها" در تاریخ سهشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۰ به پایان رسیده است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال عبارت است از علم بررسی نمودار قیمت-زمان. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی گذشته نمودار سهم ها، رمزارزها یا ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و سپس پیش بینی آینده آنها ، و سرانجام تصمیم گیری در لحظه حال است. تحلیل تکنیکال به معنی کشف و جستجوی مجموعه ای از الگوها، اشکال هندسی، فرمول ها و روابط ریاضی است به گونه ای که بتوان بر مبنای آنها رفتارهای مشخص و پیش بینی پذیری را از قیمت انتظار داشت.
تحليل تکنيکال بر سه اصل اساسی بنا نهاده است
1. همه چيز در قيمت لحاظ شده است . .
2. قيمت ها بر اساس روند ها تغيير می کند .
3. تاریخ تکرار می شود.
تحليل گر تکنيکال باید فارغ از هر پدیده ای که در بازار وجود دارد صرفاً با داشتن یک چارت باید بتواند بازار را درک کند و نسبت به خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا هر چيز دیگر اقدام کند.
به تحليل گر تکنيکال که به اصطلاحی « چارتيست » هم گفته می شود فقط و فقط نمودار داده می شود که با استفاده از ابزار ها و روش هایی که وجود دارد بگوید در آینده برای این ارز دیجیتال چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در جامعه بسيار می شنویم که تکنيکال در مورد این رمزارز جواب نمی دهد ، تکنيکاليست ها پشت پرده ان رمز ارز رو نمی دانند، یک تحليل گر تکنيکال باید به این باور برسد که هر چيزی که بتواند در قيمت تاثير گذار باشد اعم از فاکتورهای سياسی ، فاندامنتالی ،. در قيمت لحاظ شده و تحليل گر بدون اینکه اخبار را دنبال کند آنها را در نمودار باید دیده باشد . قریب به اتفاق تحليل گران تکنيکی معتقدند که نيرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغيير می دهد تغييرات فاندامنتالی مربوط ب اقتصاد بازار است و همين نيروست که بر قيمت ها تاثير می گذارد . در بازار هيچ گاه قيمت ها بيهوده بالا یا پایين نمی روند ، آنها ميزان تاثير یا عدم تاثير عوامل بنيادی بازارهستند .
سرفصل های تحلیل تکنیکال مقدماتی (مینی چارتیست شو! )
- ترید چیست، مزایای ترید کدامند؟ چرا ترید می تواند شغل اول من باشد؟
- آیا ترید ریسک دارد؟ راههای غلبه بر ریسک ترید کدام است؟
- ترید حرفه ای رمزارزها بر چه اصول و چهارچوبی استوار است؟
- تحلیل فاندامنتال چیست؟
- تحلیل تکنیکال چیست؟ و چگونه انجام می شود؟
- فاندامنتال یا تکنیکال؟
- اهمیت مدیریت سرمایه و روانشناسی در ترید رمزارزها
- مفهوم بازار چیست؟
- چرخه بازار (Market Cycle)، چرخه اصلی و چرخه های فرعی کدامند؟ چگونه از این چرخه های سودساز استفاده کنم؟
- تئوری تعادل بازار چیست؟ پاندول بازار و نحوه استفاده از آن در بهینه سازی تحلیل ها
- نظریه داو چیست؟ چگونه آن را در تحلیلهای خود بکارگیری کنم؟
- مفاهیم اساسی : خرید / فروش، عرضه و تقاضا، خرس و گاو، قرمز و سبز.
- الگوهای شمعی، سنگ بنای تحلیل تکنیکال. چگونه الگوهای شمع ژاپنی را بهتر بشناسم و بهتر بکار گیرم؟
- سایر نمایشها در تحلیل تکنیکال (بار/ میله، هیکن آشی، رنکو، خط/نقطه و . ) نحوه استفاده بهینه از انواع نمایش های اطلاعات
- حرکات قیمت در خوانش کندل ها (تحلیل تک کندلی، الگوهای دو کندلی، الگوهای سه کندلی و بالاتر . )
- حمایت و مقاومت چیست؟
- نحوه ترسیم حرفه ای خطوط حمایت و مقاومت و انواع آنها
- چگونه خطوط حمایت و مقاومت را دقیق و حرفه ای بکشم و از آنها به نحو کامل استفاده نمایم؟
- ترسیم صحیح خطوط حمایت و مقاومت بر اساس قیمت (در طول و در عرض!)
- ترسیم و استفاده صحیح از خطوط حمایت و مقاومت بر اساس وزن و حجم
- انواع روند در بازار، چگونه روندها را با یک نگاه استخراج و از آنها استفاده کنم؟
- کانال قیمت چیست؟ چگونه خطوط کانال را بهتر رسم کنم و از آن بهینه استفاده کنم؟
- مومنتوم چیست؟ چگونه آن را اندازه گیری و در تحلیل ها از آن بهتر استفاده کنم؟
- شروط، چهارچوب ها و نکات اساسی در تشخیص، ترسیم و استفاده از کانالها
- تایم فریم، ادغام کندل ها و تغییرات پریودیستی
- چگونه تایم فریم بهینه را بر اساس استراتژی ترید خود انتخاب نمایم؟
- اندیکاتور چیست؟ و چگونه از آن استفاده کنم؟
- دسته بندی اندیکاتورها (S/R ، Momentum، Volume)
- نوسانگر یا اوسیلاتور چیست؟ و نحوه استفاده بهینه از آن. اسلاتورهای صفر مرکز کدامند و فرقشان با بقیه چیست؟
- تشریح عملکرد، فرمولاسیون، نحوه استفاده و ترکیب اندیکاتورهای اصلی حمایت و مقاومت شامل:
- تشریح عملکرد، فرمولاسیون، نحوه استفاده و ترکیب اندیکاتورهای پایه ای تشخیص روند شامل:
• Moving average convergence/divergence (MACD)
• ( Average directional index (A.D.X
• ( Commodity channel index (CCI
• (Detrended price oscillator (DPO)
• ( Know sure thing oscillator (KST
• ( Parabolic SAR (SAR
• (Smart money index (SMI
• Vortex indicator (VI) = TRIX
- اصول و چهارچوب ترید در یک اکسچنج. چگونه سفارش خرید/ فروش بگذارم؟
- Buy/Long ، Sell/Short، Stop Loss، Take Profit و .
- معرفی اجمالی اکسچنج های مهم و نحوه ترید در آنها
- تشریح عملی کامل موارد درسی کل کلاس در پلتفرم تریدینگ ویو
- پرسش و پاسخ
سرفصل های تحلیل تکنیکال پیشرفته (سوپر چارتیست شو!)
- تبیین اجمالی پیش نیازهای تکنیکال (از بخش مقدماتی)
- بخش اول اندیکاتورهای پیشرفته
- اندیکاتورهای تحلیل روند
( Commitment of Traders (COT
Pring Special K
Zig Zag Indicator
اندیکاتورهای پیشرفته حجم (Volume)
(Put/Call Ratio (PCR
Money Flow Index (MFI)
(Chaikin Money Flow (CMF
( Volume-weighted Average Price (VWAP
(Accumulation / Distribution Line (ADL
(Price Volume Trend (PVT
(Ease of Movement (EOM
Negative Volume Index
- اندیکاتورهای پیشرفته نوسان (نوسانگر)
( Average True Range (ATR
( Bollinger Bands (BB
(Rate of Change (ROC
(Keltner Channels (KC
(Parabolic Stop and Reverse (PSAR
(Chaikin Money Flow (CMF
سایر اندیکاتورهای بسیار کاربردی
بخش دوم : تحلیل های متفاوت مبتنی بر روند قیمت، تحلیلهای زمانی و پرایش اکشن
شاخص ترس و طمع ارز دیجیتال چیست و چگونه می تواند به سرمایه گذاران کمک کند؟
این شاخص که احساسات کلی بازار را ردیابی می کند، از 1 تا 100 متغیر است، که در آن عدد 1 نشان دهنده ترس شدید و 100 نشان دهنده طمع شدید است.
همانطور که به اوج سال 2022 نزدیک می شویم، نمی توان انکار کرد که اگر چیزی وجود داشته باشد که به درستی ذهنیت و تخیل دنیای مالی را در این سال جذب کرده است، آن ارز دیجیتال است.
محبوبیت ارزهای دیجیتال در سال جاری به طور تصاعدی افزایش یافته است، تا جایی که کلمه "کریپتو" در طول سال 2021 تقریباً 6.6 میلیون بار در سایت Reddit استفاده شد و در عین حال پربیننده ترین موضوع سال بود. اما ذات دنیای رمز ارزها، همراه با این محبوبیت، نوسانات و عدم قطعیت بالای این ارزهای دیجیتال نیز هست. تصمیمات مربوط به رمزارز عمدتاً توسط احساسات سرمایهگذاران هدایت میشوند، که به نوبه خود توسط روندهای اغلب کوتاه مدت بازار و نظرات رایج پیش میروند، تصمیمات مربوط به ارزهای دیجیتال به جای ارزیابی عینی از اصول ارز، تابعی از انگیزه، طمع یا ترس هستند.
اینجاست که شاخص ترس و طمع ارز دیجیتال مفید واقع میشود. در حال حاضر، و در زمان نگارش این مقاله این شاخص روی 22 قرار دارد که نشان دهنده ترس در بازار است.
همچنین این شاخص میتواند به شما کمک کند که با ترکیب قیمت ارزهای دیجیتال ، حجم و نوسانات آنها، زمان مناسب اندیکاتور VWAP چیست؟ را برای سرمایه گذاری یا واگذاری بسنجید. این شاخص که احساسات کلی بازار را ردیابی می کند، از 1 تا 100 متغیر است، که در آن عدد 1 نشان دهنده ترس شدید و 100 نشان دهنده طمع شدید است. به عبارت دیگر، 1 نشان دهنده وحشت، بدبینی و ترس سرمایه گذاران است، یعنی نگرش نزولی در مورد چشم انداز آینده ارزهای دیجیتال، که می تواند به یک فرصت خرید خوب تبدیل شود و در عین حال، 100 نشان دهنده خوش بینی شدید در مورد ارزهای دیجیتال است که متعاقباً باعث طمع جمع آوری بیشتر آنها می شود و این بدان معنی است که ممکن است بازار به زودی وارد روند اصلاحی شود.
فاکتور های تشکیل دهنده شاخص ترس و طمع
1- شاخص نوسانات بازار (Crypto Volatility Index)
شاخص نوسانات کریپتو (CVI) یک راه حل غیرمتمرکز است که به عنوان معیاری برای ردیابی نوسان قیمت های ارزهای دیجیتال و بازار استفاده می شود. این شاخص به نوسانات بازار 25 درصد وزن می دهد، با این فرض که افزایش غیرمعمول نوسان به معنای بازار ترسناک و پر ریسک است.
2- شتاب بازار یا حجم بازار (Market Momentum/Volume)
مومنتوم، نرخ شتاب قیمت اوراق بهادار است یا به عبارتی سرعتی که قیمت در آن تغییر می کند که وزن آن 25 درصد است. حجم معاملات بالا نشان می دهد که بازار احتمالاً بیش از حد حریص است و احتمال روند اطلاحی بازار دور از ذهن نیست. حرکت بازار را می توان به عنوان معیاری برای احساسات کلی بازار مورد استفاده قرار داد که می تواند از خرید و فروش با و برخلاف روندهای بازار حمایت کند. این یکی از چندین شاخص است که می تواند به سرمایه گذار کمک کند تا حرکت بازار را دنبال کند.
به طور کلی، شتاب بازار را می توان با شاخص های زیر نشان داد:
✅ اندیکاتور میانگین متحرک (MA) که میانگین قیمت یک ارز در یک دوره زمانی مشخص است.
✅ اندیکاتور میانگین متحرک واگرایی/همگرایی (MACD) که با استفاده از میانگین متحرک نمایی محاسبه می شود.
✅قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) که به یک معامله گر اجازه می دهد تا روند قیمت را با استفاده از حجم آن دنبال کند.
✅ شاخص های حجمی مثبت و منفی (PVI and NVI) که ابزار دیگری است که برای ارائه شاخصی برای چگونگی تأثیر حجم بر قیمت ایجاد شده است.
✅ شاخص قدرت نسبی (RSI) که در نظر گرفته شده است تا از طریق ارزیابی چگونگی تغییر قیمت با توجه به سرعت و میزان تغییر قیمت در یک بازه زمانی مشخص، یک شاخص حرکتی ارائه دهد.
3- شبکه های اجتماعی (Social Media)
رسانه های اجتماعی که 15 درصد از شاخص را تشکیل می دهند، تعامل را تجزیه و تحلیل می کنند و هر سکه را برای تعیین محبوبیت هشتگ میکنند. تعامل بیشتر با یک ارز خاص، نشانه ای از افزایش علاقه عمومی است، که متعاقباً به معنای رشد صعودی افراد نسبت به ارز دیجیتال است.
4- نظر سنجی ها (Surveys)
در ابتدا با استفاده از پلتفرم های نظر سنجی عمومی، همانند strawpoll.com از عموم مرد در مورد روند بازار نظرسنجی صورت میگرفت که معمولا در هر نظر سنجی 2000 تا 3000 رای دریافت میشد تا تصویری از احساسات گروهی از سرمایه گذاران دریافت شود. البته دیگر به این روش توجه زیادی نمیشود و صرفا برای مطالعات ابتدایی مفید بوده است که 15% این شاخص را دربر میگرفته است.
5- بیشترین تمایل های عمومی (Trends)
دادههای Google Trends برای جستوجوهای مختلف مرتبط با بیتکوین جمعآوری میشوند. به عنوان مثال، اگر Google Trends را برای بیت کوین بررسی کنید، نمی توانید اطلاعات زیادی از حجم جستجو به دست آورید. اما در حال حاضر، میتوانید ببینید که در حال حاضر افزایش +1550 درصدی عبارت «دستکاری قیمت بیتکوین» در کادر جستجوهای مربوطه (از تاریخ 29/05/2018) وجود دارد. این به وضوح نشانه ترس در بازار است و که از این داده برای این شاخص استفاده میشود که 10% این شاخص را به خود اختصاص میدهد.
6- قدرت تسلط بازار (Dominance )
در نهایت، با 10 درصد وزن، پارامتر برتری ارزها یا قدر تسلط بازار می آید. برای بیت کوین، اینطور به نظر می رسد که افزایش تسلط بیت کوین ناشی از ترس و منجر به کاهش سرمایه گذاری بیش از حد بر روی آلت کوین ها خواهد شد، زیرا بیت کوین روز به روز به پناهگاه امن ارزهای دیجیتال تبدیل می شود.در زمان نگارش این مقاله ، تسلط بیت کوین 43.13 درصد است که در 24 ساعت گذشته 0.64 درصد کاهش یافته است.
قدرت دامیننس بازار در یک سال گذشته
اما هنگامی که تسلط این سکه رهبر بازار کاهش می یابد، مردم به طور معمول ریسک و طمع بیشتری با سرمایه گذاری در آلت کوین ها متحمل می شوند.
سال با ترس و ریسک شدید آغاز شد و شاخص در 1 ژانویه 2021 در رتبه 21 قرار گرفت.
کلام آخر
به عنوان کلام آخر، همیشه باید این شاخص رو در مرحله آخر نگاه کرد و همانطور که در بالا به آن اشاره شد، به هیچ عنوان نباید به تنهایی این شاخص را مبنایی برای تصمیم گیری ورود یا خروج از بازار در نظر گرفت. شما می توانید با استفاده از لیست قیمت ارز دیجیتال و گفتگو با تحلیلگران و کاربران ارز دیجیتال ، بهترین تصمیم برای سرمایه گذاری خود بگیرید.
اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ چیست؟
اسکالپ تریدینگ (Scalp trading) یا اسکالپینگ (Scalping)، نوعی استراتژی معاملاتی کوتاه-مدت ارزهای دیجیتال است که تریدرها با استفاده از آن میتوانند با کسب سودهای اندک در تایم-فریمهای کوچک، سودهای خوبی در بازههای زمانی بلند-مدت جمع کنند.
- 1) اسکالپینگ چیست؟
- 2) اسکالپ تریدرها چگونه سود میکنند؟
- 3) ۳ تکنیک اصلی مورد استفاده در اسکالپینگ
- 4) ابزارهای اسکالپینگ
- 5) استفاده از اسکالپینگ به عنوان یک استراتژی معاملاتی تکمیلی
- 6) مزایا و معایب اسکالپینگ
- 7) جمعبندی
در واقع، در اسکالپینگ، بر خلاف دیگر انواع استراتژیهای معاملاتی، هدف، این نیست که از هر معاملهای که انجام میدهید، سود خوبی ببرید، بلکه در این روش، باید با سودهای کوچکی که در تایم-فریمهای بسیاره کوتاه، مثل تایم-فریمهای یک دقیقهای جمع میکنید، پس از مدتی، سودهای قابل توجه و رضایتبخشی را انباشته کنید.
این استراتژی معاملاتی، نیازمند این است که پیوسته به بازار چشم دوخته باشید و از کوچکترین نوسانات بازار برای کسب سود استفاده کنید. در این روش، شما باید در طول یک روز، بارها و بارها خرید و فروش انجام دهید تا در پایان روز، سود خوبی جمع کرده باشید.
در این مقاله میخواهیم در رابطه با روش معاملاتی اسکالپینگ صحبت کنیم و این نوع تریدینگ در تایم-فریمهای کوتاه-مدت را به شما آموزش دهیم. با ما همراه باشید.
اسکالپینگ چیست؟
اجازه دهید که پیش از عمیقتر شدن در این موضوع، مفهوم اسکالپینگ را کمی بیشتر برای شما باز کنیم. اسکالپ تریدینگ یک استراتژی معاملاتی کوتاه-مدت درون-روز (Intraday) برای کسب سود از نوسانات کوچک در قیمت رمزارزها است. فلسفه اسکالپینگ، کسب سودهای کوچک از هر معامله و جمع کردن سودی قابل توجه در پایان هر روز معاملاتی است. به کسانی که این نوع معاملات را انجام میدهند، اصطلاحا، اسکالپر گفته میشود.
اسکالپرها در مقایسه با کسانی که معاملات روزانه انجام میدهند، توجه بسیار بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند و استفاده چندانی از تحلیل فاندامنتال نمیکنند. اسکالپرهای ارزهای دیجیتال، بیش از هر چیز دیگری به الگوهای کندلها، سطوح مقاومت و حمایت و دیگر اندیکاتورهای تکنیکال، مثل باندهای بولینگر و خطوط اصلاحی فیبوناچی توجه دارند.
با این حال، اسکالپرها در انتخاب رمزارز مناسب برای اسکالپ کردن، باید به تحلیل فاندامنتال، توجه داشته باشند. کوینهایی که به دلیل اخبار ویژه یا دیگر رویدادهای فاندامنتال، توجهات را به خودشان جلب کردهاند، به دلیل حجم معاملات بالا و لیکوئیدیتی خوب، گزینههای خوبی برای اسکالپ کردن هستند.
با اینکه تعداد زیادی رمزارز در بازار وجود دارد، ولی اسکالپرها ترجیح میدهند که با ارزهای دیجیتال دارای پرایس اکشن باثباتتری مثل بیت کوین کار کنند. در صورتی که صبور و منظم باشید، و بتوانید وقت زیادی را به خرید و فروشهای لحظهای اختصاص دهید، میتوانید از اسکالپینگ، به سودهای قابل توجهی برسید.
اسکالپ تریدرها چگونه سود میکنند؟
اسکالپرها به کدام عوامل تکنیکال، توجه دارند؟ معمولا، حجم معاملات، برایس اکشن، سطوح مقاومت و حمایت، الگوهای کندلها و عوامل مؤثر در تحلیل تکنیکال، در اسکالپینگ مورد استفاده قرار میگیرند. بعضی از مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال که اسکالپرها از آنها استفاده میکنند، عبارتند از:
- میانگین متحرک
- RSI
- باندهای بولینگر
- VWAP
- خطوط اصلاحی فیبوناچی
به علاوه، بسیاری از اسکالپرها از تحلیل دفتر سفارش یا اوردر بوک (Order-book)، والیوم پروفایل (Volume profile)، سود باز یا اوپن اینترست (Open-interest) و دیگر اندیکاتورهای پیچیده استفاده میکنند. همچنین، بعضی از اسکالپرهای حرفهای اندیکاتورهای مخصوص خودشان را میسازند و از آنها برای تحلیلهای تکنیکال کوتاه-مدت خود، استفاده میکنند.
در اسکالپینگ، باید فرصتهای کوچک را غنیمت بشمارید و از آنها، نهایت استفاده را ببرید. زمانی که دیگران، از این فرصتها با خبر شوند، نمیتوانید از آنها استفاده کنید.
همانطور که پیش از این گفتیم، اسکالپرها در تایم-فریمهای بسیار کوچک، معامله میکنند. این تایم-فریمها میتوانند یک دقیقهای، ۵ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای یا یک ساعته باشند. بعضی از اسکالپرها، از تایم-فریمهای کمتر از یک دقیقه نیز استفاده میکنند.
یکی از روشهایی که برای اسکالپینگ در تایم-فریمهای کوچکتر مثل تایم-فریمهای ۱۵ ثانیهای استفاده میشود، کمک گرفتن از رباتهای تریدینگ است که میتوانند ظرف مدت کوتاهی، دادههای بسیار زیادی را پردازش کنند.
همانطور که میدانید، تحلیلهایی که بر اساس تایم-فریمهای بزرگتر انجام می شوند، اعتبار بیشتری در مقایسه با تحلیلها در تایم-فریمهای کوچکتر دارند. بنابراین، بسیاری از اسکالپرها، پیش از هر کاری به ساختار بازار در تایم-فریمهای بزرگتر، دقت میکنند. بنابراین، توجه به تایم-فریمهای بزرگتر نیز در اسکالپینگ، حائز اهمیت است.
۳ تکنیک اصلی مورد استفاده در اسکالپینگ
در زیر، سه تکنیک بسیار رایج که اسکالپرها از آنها برای معاملات خود استفاده میکنند، توضیح داده شدهاند:
۱- معاملات محدوده نوسان
معاملات محدوده نوسان (Range-trading) به تکنیکی گفته میشود که در آن، اسکالپ تریدرها، صبر میکنند تا معامله در یک محدوده قیمتی از پیش تعیین شده، انجام شود. همچنین، بعضی از اسکالپرها از سفارشهای استاپ لیمیت (Stop-limit) استفاده میکنند که در آنها، معامله در قیمتهای بازار آتی و زمانی انجام میشود که قیمت به مقدار حداقل از پیش تعیین شده میرسد.
در معاملات محدوده نوسان، بالا و پایین محدود نوسان به عنوان سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفته میشوند. خرید در سطوح اندیکاتور VWAP چیست؟ مقاومت و فروش در سطوح حمایت انجام میشود.
هر چه قیمت تعداد دفعاتی که قیمت، هر یک از دو سطوح را لمس کند، بیشتر باشد، احتمال اینکه آن سطح شکسته شود، بیشتر است. اسکالپ تریدرهای ارزهای دیجیتال میتوانند از این استراتژی در تایم-فریمهای پنج دقیقهای، به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
با اینکه سطوح مقاومت و حمایت، ابزارهای اصلی در این استراتژی هستند، اما میتوان از میانگین متحرکها نیز به عنوان سطوح مقاومت/حمایت داینامیک، استفاده کرد.
۲- اسپرد خرید و فروش
استراتژی معاملاتی دیگری که اسکالپ تریدرها از آن استفاده میکنند، بهره گرفتن از اسپرد خرید و فروش (Bid-ask spread) است. اسکالپرها با استفاده از این تکنیک، از تفاوت قیمتی قابل توجه بین بالاترین و پایینترین قیمت خرید، استفاده میکنند.
در دو حالت زیر، از اسپرد خرید و فروش در اسکالپینگ استفاده میشود:
۱- زمانی که قیمت خرید و قیمت فروش، بالاتر از قیمتهای خرید و فروش معمول باشد، از یک اسپرد خرید و فروش گسترده استفاده میشود. این اتفاق، زمانی میافتد که تعداد خریداران، بیشتر از تعداد فروشندگان باشد و در نتیجه، قیمت، افزایش پیدا میکند. اسکالپرهای ارزهای دیجیتال، در این نقطه، فروش انجام میدهند.
۲- زمانی که قیمت خرید و فروش، پایینتر از قیمتهای خرید و فروش معمول باشد از یک اسپرد خرید و فروش محدود، استفاده میشود. در این سناریو، تعداد فروشندگان، بیش از تعداد خریداران است.
۳- اهرم کردن
منظور از اهرم کردن یا لورج (Leverage)، روشی است که در آن، تریدرها حاشیه یا مارجین (Margin) سود و زیان خود را چند برابر میکنند.
ابزارهای اسکالپینگ
با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان اسکالپینگ کرد. با این حال، کارایی این ابزارها، به ترجیحات و تجربه تریدر بستگی دارد.
رباتها
معامله خودکار (Automated trading) یکی از محبوبترین ابزارهای مودر استفاده تریدرها است. با استفاده از این رباتها، کار تریدرها بسیار سادهتر میشود و آنها میتوانند به راحتی از ماهیت بسیار نوسانی اسکالپینگ، استفاده کنند. معمولا، رباتهای ارزهای دیجیتال، از شاخص RSI و سطوح مقاومت و حمایت و میانگین متحرک، برای خرید و فروش، استفاده میکنند.
رباتهای اسکالپینگ ارز دیجیتال با استفاده از زبانهای برنامهنویسی مختلفی توسعه پیدا میکنند. در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، از رباتهای متفاوتی استفاده میشود. برای مثال، در پلتفرم متاتریدر (MetaTrader) از EAها و در پلتفرم cTrader از cBotها استفاده می شود. معمولا، رباتهای معامله ارزهای دیجیتال به صرافیهایی مثل بایینس یا کراکن، متصل هستند.
سیگنالها
بعضی از اسکالپ تریدرها از سینگالهای بازار برای خرید و فروش، استفاده میکنند. شما به انتخاب خود میتوانید از سیگنالهای مدیریت شده یا سیگنالهای خودکار، استفاده کنید. سینگالهای مدیریت شده، سیگنالهایی بر اساس تصمیمات یک تریدر دیگر هستند که شما میتوانید حق اشتراک آنها را خریداری کنید.
از سیگنالهای ارزهای دیجیتال برای تحلیل شرایط کنونی بازار استفاده میشود و معاملهگران حرفهای، بر اساس این سیگنالها، نقاط مناسب برای خرید و فروش را پیشبینی میکنند. چنین سیگنالهایی، از طریق ایمیل یا نوتیفیکیشنهای گوشی، برای کسانی که حق اشتراک را خریدهاند، ارسال میشوند.
اندیکاتورهای تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال را میتوان بهترین ابزارهای اسکالپینگ دانست زیرا دقت تحلیل تکنیکال در تایم-فریمهای کوچک، بسیار خوب است.
برای مثال، واگرایی میانگین متحرک (MACD)، یک اندیکاتور روندی و مومنتومی است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد.
از آنجایی که بازارهای کریپو، مثال بیت کوین، برای استراتژیهای روندی، بسیار مناسب هستند، میتوان از MACD به عنوان یک مثال خوب برای نحوه استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال در اسکالپینگ نام برد که نقاط خرید و فروش را در تایم-فریمهای کوچک، تعیین میکند. شما میتوانید از این اندیکاتور، همراه با اندیکاتورهای دیگری مثلا میانگین متحرک ساده (SMA) یا میانگین متحرک نمایی (EMA) استفاده کرد.
ممکن است که پیدا کردن اندیکاتوری مناسب برای استراتژی اسکالپینگ شما در بازار ارزهای دیجیتال، کمی زمانبر باشد اما زمانی که به اصول پایبند بمانید، خیلی زود میتوانید در اسکالپینگ، به موفقیت برسید و سودهای خوبی کسب کنید.
استفاده از اسکالپینگ به عنوان یک استراتژی معاملاتی تکمیلی
با اینکه اسکالپرهای محض، در روز، تعداد زیادی معامله و شاید حتی صدها معامله انجام میدهند اما تریدرهایی که از تایم-فریمهای طولانیتر استفاده میکنند، میتوانند اسکالپینگ را به عنوان یک استراتژی معاملاتی تکمیلی، در نظر بگیرند.
بهترین زمان استفاده از استراتژی اسکالپینگ، زمانی است که بازار، برای مدتی طولانی، در یک محدوده خاص، نوسان میکند. وقتی که هیچ روند مشخصی در تایم-فریمهای بزرگ دیده نمیشود، با استفاده از یک تایم-فریم کوچکتر، میتوانید روندهایی را پیدا و از آنها استفاده کنید.
روش دیگر برای استفاده از اسکالپینگ به عنوان یک استراتژی معاملاتی مکمل در تایم-فریمها بزرگتر، استفاده از روش «چتر» است. تریدرها میتوانند با استفاده از این روش، کارمزد تراکنشها را کاهش داده و سود خود را به حداکثر برسانند.
مزایا و معایب اسکالپینگ
استفاده از استراتژی اسکالپینگ برای معامله کردن ارزهای دیجیتال، صرفه نظر از تجربه معاملهگری، با کمی صبر و حوصله، میتواند با سودهای قابل توجهی همراه باشد. با این حال، این استراتژی نیز، همانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، معایب خاص خودش را نیز دارد.
از مهمترین مزایای اسکالپ تریدینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خودکارسازی راحت: از آنجایی که تحلیل تکنیکال و آماری، حرف اول را در اسکالپینگ میزند، بنابراین، به راحتی میتوان این استراتژی را به کمک رباتها یا سیگنالها، خودکارسازی کرد. خودکارسازی، مانع از تصمیمات هیجانی و استرس حاکم بر فضای معاملاتی میشود.
- ریسک پایین: از آنجایی که حاشیه سود و زیان در تایم-فریمهای کوچک، بسیار محدود است، امکان زیانهای ناگهانی و سنگین در چنین معاملاتی وجود ندارد. به همان اندازه نیز، سودهای خوب و ناگهانی نیز در اسکالپ تریدینگ، تقریبا غیرممکن هستند.
- پرسود در بلند-مدت: در صورتی که با ذهنیت درستی اسکالپ تریدینگ را انجام دهید، میتوانید با جمع کردن سودهای کم، در بلند-مدت، به سودهای قابل توجهی برسید.
از مهمترین معایب اسکالپ تریدینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رقابت بین رباتها: با اینکه امکان خودکارسازی استراتژی اسکالپینگ به کمک رباتها وجود دارد اما رباتهای زیادی در پلتفرمها فعال هستند که با هم دیگر رقابت میکنند. این موضوع، میتواند شانس موفقیت شما را کاهش دهد.
- نیاز به وقت گذاشتن، سرعت و حوصله: برای اینکه بتواند از اسکالپ تریدینگ به سودهای قابل توجهی برسید، باید مدتهای زیادی در طول روز، بازار را بررسی کنید و سر فرصت، با حداکثر سرعت، معاملات خود را انجام دهید. به علاوه، سودهایی که از هر معامله به دست میآورید، بسیار کم هستند و باید حوصله کافی برای جمع شدن سودها را داشته باشید. بنابراین، اسکالپینگ را میتوان استراتژی معاملاتی مناسبی برای تریدرهای حرفهای دانست.
- اهرم: در صورتی که بخواهید در زمانی کوتاه با اسکالپینگ، سودهای خوبی به دست بیاورید، باید از اهرمها استفاده کنید. استفاده از اهرمها، با توجه به اینکه حاشیه سود و زیان را چند برابر میکنند، میتواند بسیار ریسکی باشد.
- کارمزد: هر معاملهای که انجام میدهید، با کارمزد صرافی همراه است. بنابراین، هر چه تعداد معاملات شما بیشتر باشد، باید کارمزد بیشتری بپردازید.
جمعبندی
دو روش کلی برای کسب سود از بازارهای مالی وجود دارد:
- سرمایهگذاری
- معاملهگری یا تریدینگ
منظور از سرمایهگذاری، انجام معاملات محدود، در بازههای زمانی بسیار بلند-مدت، مثلا حدود یک سال یا بیشتر است. در مقابل، هدف از ترید کردن، کسب سود از طریق معاملات متعدد و در بازههای زمانی میان-مدت یا کوتاه-مدت است.
خود استراتژیهای معاملاتی کوتاه-مدت را میتوان به عنوان مختلفی مثل معاملات روزانه و اسکالپ تریدینگ، تقسیمبندی کرد. منظور از اسکالپ تریدینگ، معاملهگری در تایم-فریمهای بسیار کوچک، اندیکاتور VWAP چیست؟ مثل تایم-فرمهای یک ساعته، یک دقیقهای یا حتی چند ثانیهای است.
ابزار اصلی اسکالپینگ، تحلیل تکنیکال و عوامل مختلف آن مثل سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، نمودارهای اصلاحی فیبوناچی و … است اما برای انتخاب کوین مناسب اسکالپینگ، میتوان از تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در تایم-فریمهای بزرگتر نیز کمک گرفت.
با اینکه اسکالپینگ، مزیتهای زیادی مثل امکان خودکارسازی و ریسک پایین دارد اما اسکالپرها باید زمان و توجه زیادی به این کار استخدام دهند و برای جمع شدن سودهای کوچک خود، صبور باشند. به علاوه، هر چه تعداد معاملات بالاتر باشد، کارمزد صرافی نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین، اسکالپینگ را میتوان روشی مناسب برای تریدرهای حرفهای دانست.
Scalping Trading چیست؟
اسکالپ تریدینگ یکی از سبکهای معاملهگری محسوب میشود و هدف آنها این نیست که از هر معامله مقدار زیادی سود دریافت کنند؛ بلکه میخواهند سودهای کم را بارها اندیکاتور VWAP چیست؟ و بارها از بازار بگیرند. اگر این کار را خوب انجام دهند، حسابشان در طول زمان رشد میکند.
معامله گران اسکالپی معمولا از اهرم استفاده کرده و حد ضررهای بسیار کوچکی دارند.
اسکالپ تریدینگ یک استراتژی بسیار معمول در معاملات کوتاه مدت است.
در واقع این روش، معمولترین روش معامله روزانه در بین تمام استراتژیهاست.
در معاملات اسکالپ، تایم فریمهای کمتری در تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد، تصمیمات سریعتری گرفته میشود و نیازمند تسلط بسیار خوبی بر روی تحلیل تکنیکال و ابزارهای نموداری است؛ به همین دلیل بسیاری از معاملهگران حرفهای، بخشی از سرمایه خود را برای این نوع معامله در حساب خود نگه میدارند.
استراتژی اسکالپ تریدینگ در بسیاری از بازارهای مالی قابل استفاده است، معامله گران اسکالپی در فارکس، بازار بورس و بازار رمزارزها فعال هستند.
قبل از اینکه این مقاله را بخوانید باید با انواع استراتژیهای معاملهگری آشنا شوید و بعد از اینکه با موارد ابتدایی آشنا شدید، ادامه دهید.
در ادامه در مورد اسکالپ تریدینگ در رمزارزها خواهیم گفت و چند تا از پرکاربردترین استراتژیهای آنها را به شما یاد خواهیم داد.
اسکالپینگ چیست؟
اسکالپینگ یک استراتژی معامله است که در آن معاملهگران سعی میکنند از حرکات بسیار کوچک قیمتی سود بگیرند. این افراد به دنبال اهداف قیمتی بسیار بالا نیستند و در عوض در تلاشاند که بارها و بارها و از تغییرات کوچک قیمتی سود ببرند.
به همین دلیل، معاملهگران اسکالپی ممکن است تعداد زیادی سفارش در یک بازه زمانی کوتاه ثبت کنند و به دنبال ناکارآمدی بازار و حرکات کوچک قیمتی هستند.
تفکر اصلی پشت این استراتژی این است که با جمع کردن تعداد زیادی از سودهای کوچک، معاملهگر در نهایت به سود کلانی دست یابد.
با توجه به تایمفریمهای بسیار کوتاه، معاملهگران اسکالپی به تحلیل تکنیکال بسیار پایبند و وابسته هستند؛ زیرا اکثر دلایل بنیادی در طولانی مدت خود را در قیمت دارایی نشان میدهند و این افراد ندرتا خودشان را درگیر این نوع تحلیل میکنند.
با این حال اخبار بنیادی تاثیر خوبی در رشد دارایی (مثلا ارز دیجیتال یا سهم) دارند.
یک رمزارز یا سهمی که اخبار خوبی در مورد آن منتشر میشود، در یک دوره زمانی نقدینگی زیادی وارد آن شده و حجم معاملات آن بسیار بالا میرود. در این مدت زمان اسکالپرها وارد شده و از این نوسان بالا برای کسب سود استفاده میکنند.
به زبان ساده و کوتاه، اسکالپ تریدینگ به دنبال نوسانات کوتاهمدت است؛ نه افزایش قیمتها در طولانی مدت.
این استراتژی شاید برای همه مناسب نباشد؛ زیرا به فهم و درک بسیار بالا از ساز و کارهای بازار و همچنین تصمیمگیری سریع تحت فشار و استرس نیاز دارد.
اسکالپرها چطور پول درمیاورند؟
خوب فاکتورهای تکنیکالی که معاملهگران اسکالپی به آنها توجه میکنند چیست؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای شمعی از معروفترین و پر کاربردترین ابزارهای معامله و طراحی یک ستاپ معاملاتی هستند.
برخی از پرکاربردترین اندیکاتورهای استفاده شده توسط این دسته از تریدرها نیز میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI) و نوارهای بولینگر، VWAP و فیبوناچی هستند.
بسیاری از معامله گران اسکالپی از تحلیل لیست سفارشات (order book) نیز استفاده میکنند و علاوه بر همه اینها برخی از این افراد اندیکاتورهای مخصوص خودشان را درست میکنند تا برتری خاصتری نسبت به بقیه بازار داشته باشند.
درست مانند هر استراتژی دیگری در بازارهای مالی، داشتن یک ابزار خاص به موفقیت شما کمک بسیار بزرگی میکند.
اسکالپینگ به یافتن فرصتهای کوچک و معامله کردن با آنهاست و از آنجایی که اگر بسیاری از مردم با این فرصتها آشنا شوند، دیگر این کار سودآور نخواهد بود، معاملهگران اسکالپی معمولا در سکوت و خفا کار خود را انجام میدهند و به همین دلیل بسیار مهم است که استراتژی مخصوص خود را ساخته و آن را به خوبی تست کنند.
همانطور که قبلا گفتیم، اسکالپرها معمولا در تایمفریمهای کوچکتر مثل 1 ساعته، 15 دقیقهای یا 5 اندیکاتور VWAP چیست؟ دقیقه ترید میکنند؛ برخی از آنها ممکن است حتی به نمودارهای زیر 1 دقیقه نیز توجه کنند.
بهرحال با این تایمفریمها ما وارد قلمروی رباتهای معاملاتی با فرکانس بالا میشویم که شاید برای انسانها کار در این ناحیه منطقی نباشد؛ زیرا ماشینها میتوانند در زمان کمی دادههای زیادی را بررسی و پردازش میکنند و ترید کردن با نمودار 15 ثانیهای برای انسان عادی معقول نیست.
باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که ابزارهای تحلیلی در تایمفریمهای بالاتر بسیار بهتر و دقیقتر کار میکنند.
در اسکالپ تریدینگ هم اکثر افراد ابتدا به تایم فریمهای بالاتر نگاه کرده و تحلیل میکنند و بعد از مشخص کردن روند کلی بازار، زوم کرده و به دنبال فرصتهای اسکالپینگ میگردند؛ یعنی داشتن دیدی از ساختار بازار در تایمفریمهای بالا بسیار کمک کننده است؛ حتی اگر معاملات ما به صورت کوتاه مدت باشد.
استراتژی هر فرد با فرد دیگر فرق میکند و نمیتوان نسخهای یکسان برای همه در نظر گرفت؛ اما با این حال قوانین مشخص و ثابتی وجود دارند که بتوان طبق آنها معاملات خود را شکل داد.
استراتژیهای اسکالپ تریدینگ
ما میتوانیم اسکالپ تریدرها را به دو دسته اختیاری و سیستماتیک تقسیم کنیم.
تریدرهای اختیاری با دیدن شرایط بازار، تصمیمات خود را در لحظه میگیرند. این دسته از تریدرها شاید سیستم و استراتژی خاصی برای ورود و خروج به سهم و رمزارز داشته باشند؛ اما معمولا بر اساس شرایط بازار تصمیمگیری میکنند.
این افراد فاکتورهای زیادی را در معاملات خود در نظر میگیرند؛ اما این قوانین و فاکتورها زیاد سفت و سخت نبوده و بیشتر از روی غریزه و حس درونی تصمیم میگیرند.
تریدرهای سیستماتیک رویکرد متفاوتی دارند. آنها یک سیستم بسیار منظم و از قبل تعریف شده برای نقاط ورود و خروج خود دارند و اگر شرایط خاصی در بازار و سهم و رمزارز برقرار شد، اقدام به معامله میکنند. این نوع معامله بیشتر به دادههای بازار تکیه میکند و کمتر به حدس و گمان و حس درونیشان اعتماد میکنند.
در واقع این دستهبندی را میتوان برای دیگر انواع تریدرها نیز پیاده کرد؛ اما تفاوت بین آنها در استراتژیهای کوتاه مدت بیشتر مشخص میشود؛ چون اندیکاتور VWAP چیست؟ قطعا ترید اختیاری در تایمفریمها بلندتر به خوبی کوتاهمدت کارساز نیست.
برخی از معاملهگران اسکالپی از روشی به نام معاملات دامنهای (range trading) استفاده میکنند. آنها صبر میکنند تا قیمت به یک رنج و دامنه مشخص رسیده و تثبیت شود و بعد در همان گستره اقدام به خرید و فروش میکنند.
پایین این رنج، به عنوان حمایت و بالای آن به عنوان مقاومت تعیین میشود. مثلا قیمت مدتی در بین 0.45 دلار تا 0.55 دلار بطور مداوم نوسان میکند و اسکالپ تریدرها از نوسانات قیمت در این دامنه، نوسان میگیرند.
قطعا هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت همچنان در این دامنه قیمتی باشد، اما بازهم این سیستم، سیستم معاملاتی خوبی است.
در کل معاملهگران حرفهای، حدضرر خود را در فاصله کمی از نقطه شکست دامنه قیمتی قرار میدهند تا اگر قیمت از دامنه موردنظر خارج شد زیان سنگینی متحمل نشوند.
یکی دیگر از استراتژیها در اسکالپ تریدینگ، بررسی تفاوت میان قیمت عرضه و تقاضاست.
شما میتوانید از این فرصت استفاده کنید؛ اگر تفاوت قابل توجهی بین پایینترین قیمت عرضه و بالاترین قیمت تقاضا (به انگلیسی bid-ask spread) وجود داشته باشد.
اسکالپرها میتوانند از این فرصتها سود ببرند؛ اما در واقع در این نبرد شما در برابر الگوریتمها و رباتها خواهید ایستاد؛ زیرا آنها در پیدا کردن و دیدن چنین دادههایی بسیار سریعتر از شما هستند.
در اسکالپ تریدینگ معمولا از اهرم استفاده میشود. معامله گران اسکالپی سودهای کمی میکنند و به همین دلیل سعی میکنند با بالا بردن اهرم سود خود را بالا ببرند.
آنها اغلب از پلتفرمهای مارجین تریدینگ، قراردادهای آتی و دیگر ابزارهای مالی که قابلیت اهرم را دارند استفاده میکنند. هرچند با این کار سود کمشان بسیار زیاد میشود؛ اما باید مراقب ریزشها نیز باشند زیرا اهرم در معاملات همانطور که میتوان پتانسیل سودآوری را افزایش دهد، در هنگام زیان نیز میتواند زیان زیادی را بر معاملهگر تحمیل کند.
آیا شما هم باید سبک معامله اسکالپی را در پیش بگیرید؟
جواب این سوال کاملا به این بستگی دارد که چه استایل معاملاتیای به درد شما میخورد.
برخی از تریدرها دوست ندارند هنگام خواب، موقعیت معاملاتی باز داشته باشند بنابراین از استراتژیهای کوتاه مدت استفاده میکنند.
معاملهگران روزانه و دیگر افراد کوتاه مدتی ممکن است به این استراتژی علاقهمند باشند.
از طرف دیگر برخی از معاملهگران بلند مدت تصمیمات خود را بر اساس بازه زمانی طولانیتری میگیرند و برایشان مهم نیست اگر پوزیشن آنها حتی یک ماه باز بماند.
فقط وارد معامله شده، قیمت هدف را تعیین کرده، حد ضرر را مشخص نموده و هر از چندگاهی معاملات را نگاه میکنند.اندیکاتور VWAP چیست؟
پس اگر میخواهید بدانید که معاملات اسکالپی به درد شما میخورد یا خیر، باید ببینید چه استایل معاملاتیای دارید. علاوه بر این باید استراتژی خود را نیز پیدا کنید که به شخصیت و ریسکپذیری شما بیایید و سود و تداوم داشته باشد.
شما میتوانید در شبکه آزمایشی آتی بایننس (Binance Futures testnet) و یا دیگر شبکههای دمو تمرین کنید و استراتژیهای مختلف را تست کنید تا بهترین آنها را پیدا کنید. به این ترتیب سرمایه اصلیاتان نیز در معرض خطر نخواهد بود.
اسکالپینگ اغلب به عنوان یک استراتژی کوتاه مدت استفاده میشود که هدفش گرفتن سودهای کوچک از حرکات کوچک قیمتی است.
این استراتژی نیازمند انضباط، دانش بازاری و قدرت تصمیمگیری سریع بالایی است. مدیریت استرس و هیجانات در این سبک اهمیت زیادی پیدا میکند.
اگر تجربه کافی در معاملهگری دارید این روش برایتان مناسب است؛ اما بدون توجه به اینکه با چه روشی در بازارهای مالی حضور دارید، مدیریت ریسک بسیار مهم است.
بهترین استراتژی های فارکس در بازار معاملاتی امروز
استراتژی معاملات فارکس سیستمی را تعریف میکند که تاجر فارکس برای تعیین زمان خرید یا فروش یک جفت ارز از آن استفاده میکند. استراتژیهای فارکس مختلفی وجود دارند که معاملهگران میتوانند برای تجزیهوتحلیل فنی یا تحلیل بنیادی از آنها استفاده کنند. یک استراتژی خوب تجارت فارکس به یک معاملهگر اجازه میدهد تا بازار را تجزیهوتحلیل کند و معاملات خود را با اطمینان از تکنیکهای مدیریت خطر انجام دهد.
VWAP – بنیادی محکم برای استراتژی معاملات روزانه
VWAP شاخصی است که به نظر میرسد از بسیاری دیگر از ابزارهای نمودار برتر است، زیرا هم حجم معاملات و هم قیمت ارز را در نظر میگیرد. با ضرب مجموع قیمت در حجم معاملات و سپس تقسیم آن عدد بر حجم کل محاسبه میشود.
درج حجم در محاسبات صفتی است که VWAP را به یک شاخص بسیار قدرتمند مقابل میانگین متحرک 9 روزه و 25 روزه قرار می دهد، زیرا VWAP بسیار کندتر است، بنابراین سیگنال های معاملات دروغین فارکس بسیار کمتر ارائه می شود. اما به نظر میرسد این مورد اغلب کم مورد استفاده قرار میگیرد.
ویژگی قابلتوجه دیگر این شاخص این است که اغلب بهعنوان یک نقطه عطف راهنما برای فعالان بازار بزرگ مانند مؤسسات و صندوقهای بازنشستگی استفاده میشود، درحالیکه معامله گران خردهفروشی هنگام طراحی استراتژی معاملات فارکس در داخل روز، VWAP را نادیده میگیرند درحالیکه بر شاخصهای محبوب که اغلب آنها را گمراه میکنند، تمرکز میکنند.
قاعده کلی استفاده از VWAP بسیار ساده است: یک معاملهگر باید معامله طولانیمدت را ترجیح دهد درصورتیکه اقدام قیمت بالاتر از مقیاس باشد و معامله کوتاهمدت را در نظر بگیرد زمانی که قیمت زیر قیمت در حال حرکت است.
اما به یاد داشته باشید که این روش فقط برای یک روز معاملاتی باید در استراتژی تجارت ارز گنجانده شود زیرا هرروز قبل از باز شدن بازار دوباره راهاندازی میشود، بنابراین اساس نمایشهای VWAP به این صورت است که از ساخت استراتژیهای معاملات میانمدت و بهویژه بلندمدت در فارکس خودداری کنید.
بااینحال، VWAP هنگامیکه در ترکیب با نشانگر حجم واقعی، میانگین متحرک 9 دورهای و یک نوسانگر حرکت مانند MACD استفاده میشود، بهترین عملکرد را دارد زیرا آنها تأیید کافی برای ورود به یک معامله را ارائه میدهند. نمودار EUR / USD فوق نمونهای از نحوه استفاده از استراتژیهای فارکس را که شامل VWAP است، ارائه میدهد. در اینجا شاهد پایین آمدن قیمت به زیر 9MA و VWAP هستیم که نشاندهنده فشار فروش قوی است که توسط MACD نزولی و میزان نزولی در حال تأیید میشود. طبق این استراتژی معاملاتی، اگر 9MA زیر VWAP کاهش یابد، شما باید اولین فروش را با قیمت 1.2175 انجام دهید و همچنان به فروش خود ادامه دهید، حرکتی که حرکت در مسیر VWAP نامیده میشود.
پشتیبانی / مقاومت – یک ترکیب قدرتمند برای موفقیت در تجارت فارکس
تجارت فارکس با استفاده از مناطق پشتیبانی و مقاومت (S / R) احتمالاً قدیمیترین استراتژیهای فارکس است. بااینوجود، آنها یکی از کارآمدترین ابزارها برای ایجاد استراتژیهای سودآور فارکس هستند. این خطوط نسبتاً ناخوشایند ترسیم میشوند که درنهایت منجر به از دست دادن معاملات میشوند. فراموش نکنید که اصول یافتن و ترسیم خطوط پشتیبانی و مقاومت به شما نیازی به آموزش ندارد، اما در این مطلب به شما نکاتی ارائه میشود زیرا بسیاری از تجار، حتی برخی از بازرگانان فصلی، تمایل دارند آن را بیاموزند.
همیشه هنگام ترسیم خطوط S / R حجم معاملات را در نظر بگیرید. مناطق عملکرد قیمت در نمودارهایی که بیشترین افزایش حجم را دارند همیشه باید در نظر گرفته شوند زیرا نشاندهنده مناطق افزایش عرضه یا تقاضا است.
به یاد داشته باشید که پشتیبانی افقی نسبت به مورب قابلاعتمادتر است، بهویژه هنگامیکه نوبت به تعیین نقاط محوری میرسد. هنگام تعیین S / R برای استراتژی معاملاتی خود، به یاد داشته باشید که از چارچوبهای زمانی کلان (ماهانه، هفتگی) شروع کنید و بهتدریج به پایینترها بروید.
برای این استراتژی معاملات ارزی، فهمیدن اینکه کجا قیمت حرکت میکند وقتی به منطقه تعامل شدید قیمت نزدیک میشود، بسیار مهم است، زیرا به این نکته اشاره میکند که آیا خط S / R توانایی نگهداری دارد.
استفاده از SAR و MACD سهمی وار برای به حداکثر رساندن سود
استراتژیهای فارکس که از SAR و MACD سهمی وار استفاده میکنند نسبتاً ساده و قابلاجرا در تمام بازههای زمانی بالاتر از 15M و در بسیاری از بازارهای ارز هستند. علاوه بر این، این دو شاخص در تمام سیستمعاملهای تجارت فارکس بهصورت رایگان در دسترس هستند، بنابراین مفیدتر مورد استفاده قرار میگیرند. این نشان میدهد که استراتژی شما برای سودآوری لازم نیست بیشازحد پیچیده باشد. بیشازحد اشباع کردن استراتژی خود با عوارض پیچیده تجارت، اغلب منجر به اختلافنظر کامل میشود.
لطفاً به خاطر داشته باشید که استراتژی SAR / MACD فارکس فقط در بازارهای پرطرفدار بهترین عملکرد را دارد، درحالیکه وقتی قیمت در محدوده قرار میگیرد، ازآنجاکه SAR شاخص روند است، کارایی آن کاهش مییابد.
طبق تجربه، EUR / USD و GBP / USD مناسبترین بازارها برای این استراتژی هستند زیرا از نوسانات بیشتری نسبت به برخی از جفتهای عجیبوغریب کمحجم برخوردار هستند. در این حالت، تنظیمات MACD باید 12- 26-9 باشد، درحالیکه SAR سهمی وارباید 0/02 -2 تنظیم شود.
مطابق این استراتژی، زمانی که نقطههای SAR سهمی وار در زیر عمل قرار بگیرند، درحالیکه MACD در حال شکلگیری سهنقطه SAR است، باید یک معاملهگر طولانی شود. اگر نقاط SAR قبلاً ظاهرشدهاند درحالیکه MACD هنوز زیر خط صفر است، چنین سیگنالی باید نادرست تلقی شود. برای معاملات کوتاهمدت، سهمی وار باید بالاتر از محصولات سازنده باشد درحالیکه MACD باید از خط صفر عبور کند و نزولی باشد.
تجارت شبکه در فارکس
مدت طولانی است که ترتیب سفارش خرید / فروش در شبکهای با بازههای زمانی مساوی بهعنوان یکی از بهترین استراتژیهای فارکس در نظر گرفته شده است و همچنین یک استراتژی جهانی است زیرا میتواند در معاملات ارز در همه بازههای زمانی و بازارهای پرطرفدار و بازارهای گسترده اعمال شود. اصل این رویکرد در معاملات نیز ساده است. یک معاملهگر باید سفارشهای مربوطه را در بالا و پایین سطح قیمت از پیش تعیینشده در همان فاصله قرار دهد، درنهایت یک شبکه سفارش ایجاد میکند، ازاینرو استراتژی تجارت فارکس نام دارد.
بهعنوانمثال، میتوانید شبکه را با قرار دادن سفارشهای مربوطه 20 پیپ بالاتر برای سفارشهای خرید و 20 پیپ پایین آمدن قیمت تعیینشده برای سفارشهای فروش در شرایط بازار مد، شروع کنید. این استراتژیهای فارکس همچنین در بازارهای مختلف قابلاستفاده هستند، اما در این صورت، یک معاملهگر باید سفارشهای خرید را در زیر سطح قیمت تنظیم کند، سفارش خرید بالاتر از منطقه مذکور خواهد بود.
بهترین چیز در مورد این روش این است که بهندرت به تجزیهوتحلیل گستردهای از مکان بازار فارکس خاص نیاز دارد و آن را به یکی از اتوماتیک ترین استراتژیهای پیچیدگی متوسط تبدیل میکند. معاملات شبکهای به فعالان بازار این امکان را میدهد تا اندازه موقعیت را افزایش دهند درحالیکه بازار روند رو به رشد دارد یا در دامنه وسیعی قرار دارد؛ اما مراقب باشید که این رویکرد در معاملات فارکس وقتی مؤثر است که قیمت در یک مسیر پایدار حرکت میکند، بسیار مؤثر است. اگر اقدام قیمت بیثبات و متغیر باشد، ممکن است بین سطح شبکه بالا و پایین رود، درحالیکه معاملهگر به دلیل سفارشهای برخورد قیمت از دو طرف متحمل ضرر میشود. به همین دلیل توصیه میشود شبکه را به چندین سفارش محدود کنید. در غیر این صورت، به مدیریت موقعیت کمتری نیاز دارد و به کاهش خطرات کمک میکند.
در پایان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استراتژی های فارکس و بازارهای معاملاتی میتوانید به کانال تامبلر لیدوما فارکس و همچنین به صفحه اینستاگرام این شرکت به نشانی LidomaForex@ مراجعه کنید.
دیدگاه شما