انواع نسبتهای مالی چیست؟


حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)

حاشیه سود یکی از نسبت‌های مهم مالی به شمار می‌رود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیل‌گران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکت‌ها با یکدیگر استفاده می‌کنند.

محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیل‌گران بیش از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبت‌ها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبت‌های مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکت‌ها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش می‌کنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش می‌شوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:

حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیل‌گران برای بررسی فعالیت‌های کلی شرکت از آن استفاده می‌کنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی داده‌های مربوط به این نسبت را می‌توان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰

می‌توان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئی‌تر نیز نوشت:

حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰

سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست می‌آید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست می‌آید.

حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیت‌های عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیت‌هایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینه‌های عمومی و انواع نسبتهای مالی چیست؟ انواع نسبتهای مالی چیست؟ اداری یا کلا هزینه‌های عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست می‌آید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:

حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیت‌های خود شرکت را اندازه‌گیری می‌کند نسبت مالی محبوب تحلیل‌گران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند.

حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع می‌پردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکت‌ها به دولت‌ها می‌پردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیل‌گران قرار می‌گیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰

به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.

حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیه‌های سود محسوب می‌شود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار می‌گیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:

حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود می‌کند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب می‌کند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینه‌ها پرداخت می‌کند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل می‌دهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمی‌شود.

این نسبت می‌گوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند می‌بایست یا هزینه‌ها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.

گاها در خبرها می‌خوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکت‌های اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان می‌دهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکت‌ها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکت‌ها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکت‌ها مطلع شوند.

اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینه‌هاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاه‌هایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش می‌کنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینه‌ها، جایگزین‌ کردن تکنولوژی‌های جدید و … افزایش دهند.

تحلیل نسبت مالی حاشیه سود

حاشیه سود شرکت‌های صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه‌ حاشیه سود بین شرکت‌هایی از دو صنعت مختلف چالش‌برانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینه‌های دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خرده‌فروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکت‌های خرده‌فروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکت‌های تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.

حاشیه سود میزان گردش سود شرکت‌ها را اندازه‌گیری نمی‌کند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکت‌های فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.

شرکت‌های تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعه‌ای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین می‌آید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینه‌های تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیون‌ها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینه‌ها و فروش زیاد رقم بزند.

مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.

صنعت حمل و نقل، خرده‌فروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیب‌های زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.

نسبت های مالی چیست؟

روش های محاسبه NPV

تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی با مقایسه دو مورد در صورتهای مالی انجام می شود. نسبت نهایی را می توان به گونه ای تفسیر کرد که با تفسیر هر مورد به طور جداگانه امکان پذیر نباشد. نسبتهای مالی را می توان بر اساس اندازه گیری آنها اندازه گیری کرد. طبقه بندی شده: سودآوری ، نقدینگی ، فعالیت ، اهرم ، ارزش گذاری و رشد ، که هر کدام زیرمجموعه های خود را دارند.

فهرست نسبت های مالی

در اینجا لیستی از نسبت های مختلف مالی وجود دارد. به خاطر داشته باشید که اکثر نسبت ها را می توان با ضرب در 100 به درصد تبدیل کرد. هر نسبت به انواع نسبتهای مالی چیست؟ طور مختصر معرفی می شود.

نسبت‌های سودآوری

این نسبت ها میزان موفقیت را اندازه گیری و تحلیل می کنند.

۱. نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص

این نسبت میزان سود ناخالص حاصل از فروش را اندازه گیری می کند. سود ناخالص برابر فروش خالص (فروش منهای بازده فروش ، تخفیف و پس انداز) منهای هزینه های فروش است.

۲. بازده فروش = درآمد خالص / فروش خالص


این نسبت به عنوان “حاشیه سود خالص” یا “نسبت سود خالص” نیز شناخته می شود و درصد درآمد فروش را اندازه گیری می کند. به طور معمول ، هرچه این نسبت بیشتر باشد ، بهتر است.

۳. بازده دارایی‌ها = درآمد خالص / میانگین کل دارایی‌ها

در تحلیل مالی ، این نسبت بازده سرمایه گذاری را اندازه گیری می کند. همچنین برای ارزیابی کارایی مدیریت در استفاده از دارایی ها برای ایجاد درآمد استفاده می شود.

۴. بازده حقوق صاحبان سهام = درآمد خالص / میانگین حقوق صاحبان سهام

درصد درآمد هر ریال حقوق صاحبان سهام را اندازه گیری می کند.

نسبت‌های نقدینگی

این نسبت ها فراوانی شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را نشان می دهد.

۱. نسبت جاری = دارایی‌های جاری / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با استفاده از دارایی های جاری (نقدی ، اوراق بهادار قابل تبدیل ، دریافتهای جاری ، موجودی و پیش پرداخت) را ارزیابی می کند.

۲. نسبت آنی = دارایی‌های آنی / بدهی‌های جاری

این نسبت توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را با استفاده از انواع بیشتر نقدینگی دارایی های جاری یا “دارایی های فوری” (پول نقد ، اوراق بهادار قابل تبدیل و حسابهای دریافتنی) اندازه گیری می کند.

۳. نسبت نقدی = (وجه نقد + اوراق بهادار قابل تبدیل) / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی های خود را با استفاده از پول نقد و اوراق بهادار قابل تبدیل اندازه گیری می کند. اوراق بهادار قابل تبدیل ابزارهای وام کوتاه مدت هستند که به اندازه پول نقد ارزشمند هستند.

۴. سرمایه‌ی در گردش خالص = دارایی‌های جاری بدهی‌های جاری

تعیین می کند که آیا یک شرکت می تواند بدهی های جاری خود را انواع نسبتهای مالی چیست؟ با دارایی های جاری خود برطرف کند یا خیر. و مازاد یا کمبود آن چیست.

روش های محاسبه نسبت های مالی

نسبت‌های فعالیت

با کمک این نسبت ها می توان میزان رای افراد را بر اساس منابع آنها اندازه گیری کرد.

۱. گردش مطالبات = فروش نسیه‌ی خالص / میانگین حسا‌ب‌های دریافتنی

کارآیی گسترش و جمع آوری اعتبار را اندازه گیری می کند. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی که یک شرکت حسابهای باز خود را در یک سال دریافت می کند را نشان می دهد. نسبتهای بالا نشان دهنده اعتبار موثر و روند جمع آوری است.

۲. میانگین دوره‌ی وصول مطالبات = ۳۶۰ روز / گردش مطالبات

این به عنوان “مطالبات روزانه” یا “دوره جمع آوری” شناخته می شود و تعداد متوسط ​​روزهایی را که یک شرکت مطالبات خود را دریافت می کند اندازه گیری می کند. هرچه این نسبت کوچکتر باشد ، بهتر است. البته گاهی افراد به جای 360 از 365 استفاده می کنند.

۳. گردشش موجودی =هزینه‌ی فروش / میانگین موجودی

تعداد دفعات فروش و تعویض موجودی را نشان می دهد. به خاطر داشته باشید که برخی از نویسندگان در فرمول بالا از فروش به جای هزینه فروش استفاده می کنند. نسبت بالا نشان می دهد که شرکت در مدیریت دارایی های خود کارآمد است.

۴. میانگین دوره‌ی موجودی = ۳۶۰ روز / گردش موجودی

همچنین به عنوان “گردش موجودی در روز” شناخته می شود ، نشان دهنده تعداد روزهایی است که موجودی در انبار باقی می ماند. به عبارت دیگر ، تعداد روزها از زمان خرید سهام تا زمان فروش آن را اندازه گیری می کند. مانند دوره جمع آوری مطالبات متوسط ​​، هرچه نسبت کوچکتر باشد ، بهتر است.

۵. گردش حساب‌های پرداختنی = خریدهای نسیه‌ی خالص / میانگین حساب‌های قابل پرداخت

تعداد دفعاتی که یک شرکت انواع نسبتهای مالی چیست؟ انواع نسبتهای مالی چیست؟ صورت حساب های خود را در طول یک دوره پرداخت می کند را نشان می دهد. نسبت کمی محبوب تر است ، زیرا بهتر است تا آنجا که ممکن است پرداخت ها را به تأخیر بیندازید تا پول برای اهداف مولدتر استفاده شود.

۶. میانگین دوره‌ی پرداختنی = ۳۶۰ روز / گردش حساب‌های پرداختنی

این همچنین به عنوان “گردش حقوق و دستمزد در روز” یا “دوره پرداخت” شناخته می شود و تعداد متوسط ​​روزهای سپری شده قبل از پرداخت به تامین کنندگان را اندازه گیری می کند. برخلاف دوره متوسط ​​مطالبات و دوره موجودی ، هرچه این نسبت بیشتر باشد ، بهتر است (همانطور که در بالا توضیح داده شد).

۷. دوره‌ی گردش عملیات = دوره‌ی تولید و گردش کالا+ دوره‌ی وصول مطالبات

تعداد روزهایی که یک شرکت یک چرخه عملیاتی را تکمیل می کند (به عنوان مثال ، خرید کالا ، فروش آنها ، دریافت بدهی) را اندازه گیری می کند. هرچه چرخه عملیات کوتاه تر باشد ، شرکت سریعتر فروش و جمع آوری پول نقد را انجام می دهد.

۸. چرخه‌ی تبدیل وجه نقد = چرخه‌ی عملیاتی میانگین دوره‌ی پرداختنی

این نسبت سرعت شرکت را در تبدیل پول نقد به پول نقد اندازه گیری می کند. چرخه تبدیل پول نقد نشان دهنده تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خریدهای خود پرداخت می کند ، آنها را می فروشد و بدهی ها را جمع آوری می کند. به طور معمول ، این چرخه ، مانند چرخه عملیاتی ، هرچه کوتاهتر بهتر است.

۹. گردش کل دارایی = فروش خالص / میانگین کل دارایی‌ها

عملکرد کلی فروش یک شرکت را با استفاده از دارایی های آن اندازه گیری می کند. این فرمول مشابه بازده دارایی است ، با این تفاوت که از فروش خالص انواع نسبتهای مالی چیست؟ به جای درآمد خالص استفاده می شود.

آشنایی با انواع صورت های مالی اساسی و روش تهیه آن‌ها

آشنایی با انواع صورت های مالی اساسی و روش تهیه آن‌ها

در یک شرکت یا سازمان خصوصی و دولتی به چه صورت‌های مالی نیاز است؟ آیا تهیه انواع صورت های مالی برعهده حسابدار است؟ چطور می‌توانیم صورت‌های مالی بی نقص و درست تهیه کنیم؟ پاسخ این سوالات و سوالات دیگر را در این مطلب خواهید خواند. در مطلب امروز بلاگ پکت، شما را با انواع صورت مالی اساسی و نحوه تهیه آن‌ها آشنا خواهیم کرد.

صورت های مالی اساسی در حسابداری

صورت های مالی اساسی در حسابداری

صورت های مالی اساسی چیست؟

هدف از انجام امور حسابداری و رسیدگی به صورت های مالی حسابداری، مشخص کردن وضعیت سرمایه‌ها و بدهی‌های شرکت است. بدون اینکه گزارشات حسابداری وجود داشته باشد، امکان تحلیل وضعیت مالی و تصمیم گیری برای سرمایه گذاری‌های آینده، ممکن نیست. حسابدار با استفاده از اسناد و مدارک حسابداری و یادداشت های پیوست صورت های مالی تلفیقی، می‌تواند به هیئت مدیره مشاوره مالی دهد. یادداشت های همراه صورت های مالی تلفیقی به حسابدار کمک می‌کند تا از جزئیات سند حسابداری هنگام ثبت باخبر شود. همچنین حسابرس هم می‌تواند از یادداشت‌های حسابدار استفاده کند.

بیشتر بخوانید:

در طول فرآیند حسابداری، انواع صورت های مالی باید تهیه شود. حسابدار علاوه بر آنکه باید بر مفاهیم اولیه حسابداری تسلط داشته باشد، باید توانایی تهیه صورت های مالی اساسی را هم پیدا کند. پس از کار حسابدار، وظایف حسابرس شروع می‌شود. او کسی است که صورت های مالی حسابرسی شده و حسابرسی نشده را شناسایی و دسته بندی می‌کند. تمام صورت‌های حسابرسی نشده، باید بررسی و صحت آن تایید شود. قبل از همه این کارها، بهتر است نگاهی به انواع صورت های مالی 1400 بیندازیم.

انواع صورت های مالی اساسی

صورت های مالی اساسی که برای بررسی، مقایسه و پیش بینی وضعیت مالی استفاده می‌شود، انواع مختلفی دارد. تنها با استفاده از یک صورت مالی نمی‌توان تحلیل درستی از وضعیت شرکت به دست آورد. حسابدار باید انواع صورت های مالی را بشناسد و هر کدام از آن‌ها را بسته به نیاز شرکت تهیه کند. نحوه تهیه صورت حساب‌ها از استراکچر و ساختار یکسان حسابداری تبعیت می‌کند. تفاوت صورت‌های مالی تنها در حجم کارها و معاملات شرکت است. در هر شرکت یا سازمان خصوصی و دولتی، به تهیه صورت‌های زیر نیاز است:

صورت وضعیت مالی

صورت وضعیت مالی یا ترازنامه، یکی از مهم‌ترین انواع صورت های مالی است. با استفاده از این گزارش، میزان سرمایه و بدهی‌های شرکت در دوره‌های مالی مختلف مشخص و طبقه بندی می‌شود. ترازنامه نشان دهنده ساختار مالی، میزان نقدینگی و وجوه در حساب‌های شرکت و انعطاف پذیری سازمان در سرمایه گذاری به روی حوزه‌های جدید است. در ترازنامه باید دارایی‌های جاری و دارایی‌های بلند مدت مشخص شود. همچنین بدهی‌های جاری و بلند مدت سازمان هم باید در در صورت وضعیت مالی بیاید. در صورتی که ترازنامه یک شرکت سهامی خواص یا عام را تهیه می‌کنید، باید حقوق صاحبان سهام را هم مشخص کنید.

صورت گردش وجوه نقد

هر شرکت با وجوه نقد مشخصی در طول دوره مالی سر و کار دارد. صورت گردش وجوه نقد بیان‌کننده تمامی تبادلات و تراکنش‌های مالی در دوره‌های مختلف است. در گزارش گردش وجوه نقد، نحوه ورود سرمایه را از منابع مختلف می‌توان دید. همچنین زمینه‌های هزینه کرد این وجوه در صورت گردش نقدینگی ذکر می‌شود. در صورتی که یک شرکت بخواهد سرمایه گذاری‌های جدیدی را انجام دهد، گزارش نقدینگی به مشخص شدن میزان انعطاف پذیری سازمان کمک می‌کند.

با استفاده از صورت سود و زیان حسابداری می‌توان، بازده فعالیت‌های اقتصادی شرکت را مشخص کرد

با استفاده از صورت سود و زیان حسابداری می‌توان، بازده فعالیت‌های اقتصادی شرکت را مشخص کرد

صورت سود و زیان

یکی از انواع صورت های مالی اساسی که باید در پایان دوره‌های مالی فصلی و کوتاه مدت گزارش شود، صورت سود و زیان است. در این صورت، گزارش هزینه‌ها و درآمدهای شرکت ذکر می‌شود. تمام درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی شرکت در دوره زمانی گزارش، باید لیست و طبقه بندی شود. صورت سود و زیان کمک می‌کند تا بهای تمام شده کالا و خدمات به درستی محاسبه شود. در صورتی که نوسان قیمت در بازار خرید مواد اولیه و فروش کالا وجود دارد، صورت سود و زیان باید طی دوره‌های کوتاه بررسی شود.

صورت سود و زیان جامع

برای بستن حساب‌ها در پایان سال مالی، صورت سود و زیان جامع نیاز است. هنگام تهیه صورت سود و زیان دوره‌های مالی مختلف، حساب‌های شرکت بسته نمی‌شود. اما برای به دست آوردن صورت سود و زیان جامع، کلیه درآمدها و هزینه‌ها در یک دوره مالی شناسایی شده و دسته بندی می‌شود. افزایش یا کاهش سود انباشته ناشی از فعالیت‌های شرکت، با این گزارش مشخص می‌شود. برای شرکت‌های سهامی، صورت سود و زیان جامع میزان سود هر سهامدار را به ازای هر سهم مشخص می‌کند.

چرا یادداشت‌های همراه در تهیه صورت مالی درست اهمیت دارد؟

انواع صورت های مالی تنها برای گزارش وضعیت حسابداری شرکت یا سازمان تهیه نمی‌شوند. صورت‌های مالی زمانی ارزش دارند که باعث بهبود در تصمیم گیری‌های مالی شوند. بنابراین باید تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی هم در کنار تهیه و ارائه آن انجام شود. تجزیه و تحلیل دقیق صورت مالی اساسی باید شامل کارهای زیر باشد:

  • ارزیابی نسبی سود و زیان، درآمد و هزینه، تولید و فروش در دوره مالی نسبت به سال‌های گذشته
  • بررسی عملکرد رقبا و شرکت‌های مشابه نسبت به عملکرد سازمان
  • بررسی حرکت سازمان طبق اهداف و خط مشی شرکت
  • بررسی استهلاک ماشین آلات و دستگاه‌های شرکت
  • مشخص شدن اثر نرخ تورم روی فعالیت‌های شرکت

با وجود اینکه تمام گام‌های تهیه و ارائه صورت‌های مالی مشخص است، اما گاهی نیاز است تا با نوشتن یادداشت، توضیحات بیشتری را ارائه کرد. یادداشت‌های همراه که حسابدار هنگام تهیه صورت مالی ضمیمه می‌کند، به مدیر حسابداری، مدیر شرکت، هیئت مدیره و حسابرسان خارج از سازمان کمک می‌کند تا جزئیات بیشتری از صورت مالی بفهمند. همچنین خود حسابدار هم می‌تواند از یادداشت‌های همراه صورت مالی برای درک بیشتر وضعیت مالی هنگام تهیه صورت کمک بگیرد.

بیشتر بخوانید:

برای آموزش صورت‌های مالی اساسی، باید به سراغ دوره‌های تخصصی بروید

برای آموزش صورت‌های مالی اساسی، باید به سراغ دوره‌های تخصصی بروید

جمع بندی

صورت‌های مالی نمونه 1400 را می‌توانید از سایت‌های زیادی دانلود و ذخیره کنید. شاید با دیدن نمونه انواع صورت های مالی بتوانید یک گزارش دست و پا شکسته از وضعیت حسابداری شرکت تهیه کنید. اما مهم است که جدای از پیدا کردن صورت‌های نمونه، آموزش درست و اصولی ببینید. هنگام آموزش حسابداری مالی، باید با تمامی انواع صورت های مالی و حسابداری آشنا شوید. همچنین در یک دوره جامع و کاربردی، باید توانایی تهیه صورت‌های مالی را پیدا کنید. حسابداری که نتواند صورت مالی مورد نیاز شرکت را به درستی گزارش کنند، پیشرفت نخواهد کرد. بنابراین تنها داشتن سواد تئوری و آکادمیک نمی‌تواند باعث موفقیت و رشد شما در شغل حسابداری شود. در آموزشگاه حسابداری حسابداران خبره، آموزش حسابداری مالی را به شکل تئوری و عملی می‌گذرانید. این یعنی تمام صورت‌های مالی نمونه و پایه، باید توسط خود شما پُر و تهیه شود. با این روش دیگر مشکلی برای ارائه صورت‌های مالی نخواهید داشت.

شرح عناصر صورتهای مالی در حسابداری

عناصر صورتهای مالی در خدمات حسابداری یعنی طبقات کلی اقلام تشکیل ‌دهنده صورت های مالی مانند تکه هایی از یک پازل هستند که توسط آن ‌ها صورت های مالی ساخته می‌شوند . این عناصر اصلی که شامل دارایی ‌ها ، بدهی‌ ها ، حقوق صاحبان سرمایه ، درآمدها ، هزینه‌ ها ، آورده صاحبان سرمایه و ستانده صاحبان سرمایه است معرف منابع اقتصادی یک واحد تجاری ؛ ادعاهای علیه با علایقی نسبت به آن منابع ؛ و آثار مالی مبادلات یا سایر رویدادهای اقتصادی که موجب تغییر در آن منابع اقتصادی یا ادعاهای علیه آن ‌ها شده‌اند می‌باشند .

دارایی ‌ها

دارایی عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که درنتیجه معاملات با سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است.

بدهی‌ ها

بدهی عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است. درواقع بدهی‌ ها به‌عنوان اختصاص احتمالی آتی منافع اقتصادی که درنتیجه تعهدات فعلی شخصیت حسابداری در رابطه با انتقال دارایی‌ ها با ارائه خدمات به سایر شخصیت‌ ها در آینده که درنتیجه مبادلات یا رویدادهای گذشته ایجادشده است، تعریف می‌گردند.

حقوق مالکانه ( حقوق صاحبان سرمایه )

حقوق مالكانه یا خالص دارایی‌ها، حق مالی (منافع) باقیمانده در دارایی‌های یک واحد تجاری پس از کسر کل بدهی‌ها از کل دارایی‌ها است. به علت اینکه حقوق مالکانه، یک حق باقیمانده است، نمی‌توان آن را مستقل از دارایی‌ها و بدهی‌ها اندازه‌گیری نمود. رابطه بین دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق مالكانه، مبنایی است برای معادله حسابداری :

حقوق مالكانه + بدهی ‌ها = دارایی ‌ها

که با تغییر محل عناصر تشکیل‌دهنده معادله حسابداری خواهیم داشت :

بدهی‌ ها - دارایی‌ ها = حقوق مالکانه

حقوق مالکانه را حقوق صاحبان سهام یا سرمایه نیز می ‌نامند.

درآمد ها و هزینه ‌ها

صورتهای مالی بین تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از معاملات با صاحبان سرمایه (به‌عنوان صاحب سرمایه) و دیگر تغییرات حقوق صاحبان سرمایه تمایز قابل می‌شود. تغییرات اخیر، درآمد و هزینه نامیده می‌شود که تعریف آن‌ها به شرح زیر است:

درآمد

افزایش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به آورده صاحبان سرمایه مربوط می‌شود.

هزینه

کاهش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به ستانده صاحبان سرمایه مربوط می‌شود.

بر این اساس درآمد و هزینه واژه‌ هایی کلی هستند که دربرگیرنده همه تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه است مگر آن تغییراتی که مرتبط با آورده یا ستانده صاحبان سرمایه باشد. بنابراین درآمد دربرگیرنده درآمد ناشی از فعالیت‌های اصلی و مستمر واحد تجاری (درآمد عملیاتی) و سایر انواع درآمد (نظیر درآمدهای غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) می‌باشد. به‌گونه‌ای مشابه، هزینه دربرگیرنده هزینه‌های تحمل شده ناشی از فعالیت‌های اصلی و مستمر واحد تجاری (هزینه عملیاتی) و سایر انواع هزینه (نظیر هزینه‌های غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) می‌باشد.

درآمدهای عملیاتی

درآمدهای عملیاتی، جریان ‌های ورودی ادواری دارایی‌ها یا تسویه بدهی ‌ها و یا ترکیبی از هر دو می‌باشند که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیت‌های درآمد زا حاصل می‌شود و تشکیل ‌دهنده عملیات اصلی یا عمده فعالیت‌ های یک واحد تجاری است.

هزینه‌های عملیاتی

هزینه‌های عملیاتی، مصرف ادواری دارایی‌ها و یا تحمل بدهی‌ها و یا ترکیبی از هر دو می‌باشد که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیت‌های درآمدزایی که فعالیت‌های اصلی یا عمده واحد تجاری را تشکیل می‌دهند، به وقوع می‌پیوندند.

سود یا زیان عملیاتی

اختلاف بین درآمد ها و هزینه ‌های عملیاتی نشان‌دهنده سود یا زیان عملیاتی می‌باشد. نتیجه خالص فعالیت ‌های اصلی و مستمر، شاخصی است که توان واحد تجاری را از نظر سودآوری به نمایش می‌گذارد.

درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی

درآمد های غیرعملیاتی افزایش در حقوق مالکان یا خالص دارایی‌ ها می ‌باشند که درنتیجه مبادلات فرعی (جانبی) و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، درآمدهای غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی منتج می‌گردند که از درآمدهای عملیاتی، عملیات متوقف‌شده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی نمی‌شود . هزینه‌های غیرعملیاتی ، کاهش‌هایی در حقوق مالکان یا خالص دارایی‌ها هستند که درنتیجه مبادلات فرعی جانبی و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد می‌شوند . هزینه‌های غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی ناشی می‌گردند که از هزینه‌های عملیاتی ، عملیات متوقف‌شده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی می‌شوند

سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)

کلیه عملیات واحد تجاری به‌استثنای عملیات متوقف‌شده، عملیات در حال تداوم تلقی می‌شود. سود یا زیان عملیات در حال تداوم به دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی تقسیم می‌شود که پیش‌ازاین درباره آن‌ها به‌تفصیل بحث کردیم

هزینه‌ های غیر عملیاتی - درآمد های غیر عملیاتی + سود یا زیان عملیاتی = سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)

عملیات متوقف ‌شده

یک بخش از واحد تجاری است که واگذار یا برکنار شده یا به‌عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی‌شده است و دارای سه ویژگی های زیر است :

بیانگر یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .

قسمت از یک برنامه هماهنگ برای واگذاری با برکناری یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .

و یا یک واحد فرعی است که صرفاً به قصاد فروش مجدد خریداری‌شده است .

سود یا زیان حاصل از عملیات متوقف ‌شده باید به‌طور جداگانه در متن صورت سود و زیان نمایش شود.

سود خالص یا زیان خالص

بر اساس استاندارد های حسابداری ، سود خالص یا زیان خالص حال به ‌عبارت‌دیگر، خالص دارایی ‌های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات سود خالص یا زیان خالص حاکی از تغییرات ادواری در حقوق مالکان دارایی‌ های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات با سایر رویداد های اقتصادی که منجر به درآمدها و هزینه‌ها می‌شوند ، می‌باشد . ازاین‌رو سود خالص با زیان خالص شامل تمام تغییرات صورت گرفته طی یک دوره در حقوق مالکان ، به‌استثنای سرمایه‌گذاری‌ های مالکان و توزیع بین آن‌ها و چند تغير حاد دیگر در خالص دارایی‌ها می‌باشد. ازنظر ریاضی ، سود خالص با زیان خالص با استفاده از درآمد ها و هزینه ‌های عملیاتی و غیر عملیاتی به شکل زیر تعیین می‌شود سود یا زیان عملیات متوقف ‌شده و درآمد ها و هزینه‌های غیرعملیاتی به سود یا زیان عملیاتی به سود خالص یا زیان خالص .

سود (زیان) جامع

به تغییر در حقوق صاحبان سرمایه خالص دارایی‌های یک واحد تجاری در طی یک دوره که از مبادلات و سایر رویدادها و وضعیت ‌های حاصل از منابع غیر مالکانه ناشی می‌شود، سود (زبان) جامع اطلاق می‌شود . به ‌بیان‌دیگر سود (زیان) جامع عبارت است از سود ( زیان ) خالص به‌ علاوه ( منهای ) تمامی تغییرات دیگر در حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره، به‌استثنای سرمایه‌گذاری‌های مالکان و توزیع‌های بین آن‌ها یعنی ستانده آن‌ها به شکل سود سهام، دریافت دارایی در تصفیه ، دریافت دارایی در باز خرید سهام توسط واحد تجاری و . .

با توجه به‌ مراتب فوق ، درآمدها و هزینه‌های تحقق ‌نیافته ناشی از تغییرات ارزش آن دسته از دارایی‌ها و بدهی‌هایی که اساساً به‌منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات نگهداری شده و به‌موجب استانداردهای حسابداری مربوطه ، مستقیماً به حقوق صاحبان سرمایه منظور می‌شود (از قبیل درآمدها و هزینه‌های ناشی از تجدید ارزیابی دارایی‌های ثابت مشهود)، تنها در صورت سود و زیان جامع گزارش می‌گردد . در مورد صورت سود و زیان جامع و اجزای تشکیل‌دهنده آن به‌ تفصیل در مقالات مورد استفاده برای یک شرکت حسابداری بحث خواهیم کرد .

آورده و ستانده صاحبان سرمایه

گذاری مالکان (آورده مالکان) در واحد تجاری و توزیع بین مالکان (ستانده مالكان) را مبادلات مالکانه با معاملات صاحبان سرمایه می‌نامند . انتشار سهام عادی شرکت به سرمایه‌گذاری مالکان منجر می‌شود . سود نقدی سهامی که توسط شرکت اعلام و به دارندگان سهام عادی پرداخت می‌شود، توزیعی است که بین مالکان صورت می‌گیرد . انتشار سهام و پرداخت سود نقدی سهام، هر دو، از مبادلات مالکانه محسوب می‌شوند.

آورده صاحبان سرمایه عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از سرمایه‌گذاری در واحد تجاری جهت کسب یا افزایش حقوق مالکانه. ستانده صاحبان سرمایه نیز عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از انتقال دارایی ‌ها به صاحبان سرمایه با ایجاد بدهی در قبال آن‌ها به‌منظور کاهش حقوق مالکانه و یا توزیع سود .

نکته مهم : در مبادلات مالکانه درآمد با هزینه شناسایی نمی‌شود .

صورتهای مالی اساسی و عناصر تشکیل‌دهنده آن

در تشریح اهداف گزارشگری مالی گفتیم گزارشگری مالی باید اطلاعاتی در رابطه وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری ارائه نماید. صورت‌های مالی ابزاری جهت دستیابی به این اهداف هستند. حال ، مختصر به توصیف محتویات چهار صورت مالی اساسی می‌پردازیم.

ترازنامه که آن را صورت ‌وضعیت مالی نیز می‌نامند، دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق مالکانه یک واحد تجاری را در پایان هر دوره حسابداری گزارش می‌کند. صورت سود و زیان ؛ درآمدها و هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی و سود با زیان عملیات متوقف‌ شده و در نتیجه سود یا زیان خالص را گزارش می‌نماید. بنابراین، این صورت مالی ، عایدات یک شرکت را طی یک دوره حسابداری خلاصه می‌کند. صورت سود و زیان جامع ، شامل خلاصه‌ای از مبادلات تأثیرگذار بر حقوق مالکانه (به‌جز مبادلات مالکانه) طی یک دوره حسابداری می‌باشد. صورت جریان وجوه نقد به‌طور خلاصه، جریان‌های نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیت‌های عملیاتی ، بازده سرمایه‌گذاری‌ها و سود پرداختی بابت تأمین مالی، مالیات بر درآمد، سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های تأمین مالی طی یک دوره حسابداری را دربر دارد.

لازم به ذکر است که یادداشت‌های توضیحی جزء لاینفک صورت‌های مالی بوده و مجموعه کامل صورت‌های مالی شامل موارد ذیل هستند :

  1. صورت‌های مالی اساسی (شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد)
  2. یادداشت‌ های توضیحی

اصول شناسایی (شناخت) و اندازه‌ گیری برای عناصر صورتهای مالی

در قسمت قبل، عناصر صورت‌های مالی را تعریف کردیم ، به روابط بین آن‌ها اشاره نموده و عناصر تشکیل‌دهنده آن را معرفی کردیم . همچنین اینکه چگونه مبادلات و سایر رویدادهای اقتصادی بر این عناصر اثر می‌گذارند را موردبحث قراردادیم . اما سخنی از زمان ثبت عناصر موردنظر به میان نیامد. اصول شناسایی (شناخت) و اندازه‌گیری برای این عناصر، رهنمودی در رابطه با این موضوعات در اختیار می‌گذارند. در این قسمت به شناسایی و اندازه‌گیری عناصر صورت‌های مالی می‌پردازیم.

آنچه از خاطرتان می‌گذرد در دو قسمت ارائه می‌گردد . اول ، بحث در مورد اصل بنیادین شناسایی که اساس شناسایی تمام عناصر صورت‌های مالی قرار می‌گیرد. سپس بحث در مورد اصولی که بیشتر به‌طور اخص اساس اصول عمومی پذیرفته‌شده حسابداری قرار می‌گیرند. علاوه بر این، برخی اصول شناسایی و اندازه‌گیری را موردبحث قرار می‌دهیم که بدیل های دری اصول عمومی پذیرفته‌شده حسابداری هستند.

اصل بنیادین شناسایی (شناخت)

شناسایی عبارت است از فرآیند رسمی ثبت اثرات مالی یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر مشمول آن اطلاعات در صورتهای مالی به‌عنوان یک دارایی، یک بدهی، یک درآمد، یک هزینه، یا نظير آن. شناسایی هم شامل شناسایی اولیه (ثبت) یک ‌قلم و هم شامل تغییرات متعاقب در مبلغ ثبت‌ شده آن قلم انواع نسبتهای مالی چیست؟ می‌شود. با استناد به اصل بنیادین شناسایی، یک‌قلم که از یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر ناشی می‌گردد درصورتی‌که ضوابط زیر را برآورده سازد ، باید شناسایی شود (در صورت‌های مالی گزارش گردد) :

قلم مورد نظر تعریف یک عنصر صورت ‌های مالی را در برگیرد.

قلم موردنظر دارای خاصه‌ای (صفتی) باشد که بتوان آن را به شکل قابل ‌اتکایی در قالب ریال (واحد پولی) ، اندازه‌گیری نمود.

شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در یک عنصر صورت‌های وجود داشته باشد. وجود شواهد، رفع ابهام است به‌عبارت ‌دیگر ، هر چه در مورد یک ‌قلم، شواهد بیشتری وجود داشته باشد و هر چه کیفیت این شواهد بیشتر باشد ، در مورد وجود ، ماهیت و اندازه‌گیری آن قلم ابهام کمتری وجود خواهد داشت و آن قلم از اتکاپذیری بیشتر برخوردار خواهد بود.

این سه ضابطه شناسایی در مورد تمام عناصر صورت ‌های مالی کاربرد دارند و انواع نسبتهای مالی چیست؟ مشمول محدودیت قانونی منافع بر هزینه ‌ها قرار می‌گیرند . منافع مورد انتظار از شناسایی یک ‌قلم باید از هزینه‌های مورد انتظار ارائه و استفاده از اطلاعات موردنظر بیشتر باشد . علاوه بر این، فقدان اهمیت ، برخورد اقتضایی را توجیه می‌کند . توجه کنید چگونه این سه ضابطه شناسایی پیشگفته ، به همراه محدودیت فزونی منافع بر هزینه‌ها و آستانه اهمیت، خصوصیات کیفی و تعاريف عناصری که در بخشهای قبلی مورد بحث قرار گرفت را تکمیل کرده و به هم پیوند می دهند .

قبل از بحث پیرامون اصل های مشخص تری که اساس اصول عمومی پذیرفته ‌شده حسابداری قرار می‌گیرند، باید بر ضابطه شماره ۲ شناسایی تعمق ورزیم، زیرا ممکن است روشن نباشد منظور از واژه "خاصه" یا "صفت" در ضابطه ۲ چیست خاصه یا صفت به ویژگی یک‌قلم اطلاق می‌گردد. برای مثال، خاصه‌های یک دارایی شامل حجم آن، رنگ آن و وزنش می‌باشد. استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی به خاصه‌های مالی نظیر بهای تمام‌شده تاریخی یا قیمت های جایگزینی جاری یک قسم علاقمند هستند. گرچه ضابطه شماره ۲ اجازه میدهد هر خاصه‌ای گزارش شود، ولی خاصه منتخب باید به‌طور قابل‌اتکایی قابل اندازه‌گیری برحسب ریال باشد.

نسبت های مالی چیست

نسبت های مالی اعدادی هستند که برای یک سری اطلاعات معنادار از صورت های مالی یک شرکت خارج می شود. هدف آن هم بدست آوردن اطلاعات معنادار می باشد. در واقع نسبت های مالی ارتباط بین رقم های صورت های مالی شرکت را به صورت نسبت ریاضی مطرح می کند.

هدف از نسبت های مالی، پیدا کردن راه های موثر برای پیشرفت یک شرکت یا موسسه می باشد. به طور مثال بالا بودن میزان بدهی نسبت به دارایی شرکت، علائمی از تحت فشار بودن یک شرکت و خطر ورشکستگی می باشد.

یکی از رایج ترین راه های بدست آوردن صورت های مالی محاسبه و بررسی نسبت ها مالی می باشد. این نسبت ها مانند: ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان نقدینگی، آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش گذاری و… می باشند.

مقایسه نسبت های مالی:

نسبت های مالی نشان دهنده رقابت شرکت با شرکت های هم نوع خودش می باشد و عملکرد خوب یا بد شرکت نسبت به آن رقبا را نشان می دهد. در این مقایسه مشخص می شود که یک شرکت استفاده بهینه در جهت افزایش سودآوری داشته است یا نداشته است. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو دسته، استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می شوند:

استفادگنندگان داخلی:

این استفاده کنندگان تیم مدیران، کارمندان و مالکان سهام می باشد.

استفادکنندگان خارجی:

این استفاده کننده گان تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران، خرده فروشان، اعتبار دهنگان، رقبا، مقامات مالیاتی و نظارتی و در نهایت ناظران صنعت می باشند.

دسته بندی نسبت های مالی:

در شرکت ها یک سری محاسبات بر روی صورت های مالی شرکت انجام می شود و وضعیت شرکت در مورد قیمت سهام مورد بررسی قرار می گیرد. با در نظر گرفتن این صورت های مالی بدست آمده می توان سلامت مالی یک شرکت را تایید کرد. این نسبت ها به شرح زیر می باشند:

  • نسبت‌های نقدینگی
  • نسبت‌های اهرمی و پوششی
  • نسبت‌های فعالیت
  • نسبت‌های سودآوری
  • نسبت‌های ارزش بازار

برای مطالعه مقاله مالیات خرید و فروش ارز می توانید از این لینک استفاده نمایید.

در ذیل به بررسی هر یک از این نسبت ها می پردازیم:

نسبت های نقدینگی:

مقدار توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت می باشد. محاسبه نقدینگی شرکت برای بررسی توانایی آن در برابر پرداخت بدهی های کوتاه مدت می باشد. هر شرکتی که نقدینگی مالی نداشته باشد در برابر قرار گرفتن با بحران اقتصادی، افزایش قیمت مواد اولیه و قطعات مصرفی با مشکل مالی مواجه می شود.

در محاسبه نسبت های نقدینگی، می توان بررسی کرد که کدام قسمت از دارایی ها شرکت دارای ارزش تبدیل شدن به وجه نقد می باشد. این محاسبات برای یک سال جاری شرکت می باشد. هرچقدر که مقدار و اعداد این محاسبه بالاتر باشد به همان نسبت هم شرکت دارای ارزش و اعتبار بالاتری می باشد. نسبت های نقدینگی شامل موارد ذیل می باشد:

1. نسبت جاری: هرگاه شرکت بدهی های کوتاه مدت را به وسیله دارایی های جاری پرداخت کند به آن نسبت جاری میگویند.

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

2. نسبت آنی: هرگاه یک شرکت بدهی های کوتاه مدت را از دارایی های نقدی خود پرداخت کند، به آن نسبت آنی می گویند.

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

3. نسبت وجه نقد: هرگاه یک شرکت بدهی های کوتاه مدت را از وجوه نقدی آن شرکت پرداخت کند به آن نسبت وجه نقد می گویند. این روش مطمئن ترین می باشد و حساب های دریافتنی در آن محاسبه نمی شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

برای مطالعه مقاله طبقه بندی مشاغل می توانید از این لینک استفاده نمایید.

نسبت اهرمی و پوششی:

این نسبت میزان دریافت شده از بدهی را محاسبه می کند و برای ازریابی سطح بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت شرکت می باشد. در محاسبه نسبت اهرمی و پوششی مشخص می شود که شرکت چگونه می تواند نیازهای مالی را از منابع مالی خارج از شرکت تامین کند. حال ممکن است که این نیاز پرداخت بدهی های شرکت باشد. این نسبت های مالی و محاسبه آن ها بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت شرکت را هم بررسی می کند. نسبت انواع نسبتهای مالی چیست؟ های اهرمی شامل موارد ذیل می باشند:

نسبت بدهی:

در این محاسبه توانایی شرکت برای پرداخت بدهی های بلند مدت به سر رسیده، مشخص می شود. در نمودار بدست آمده از نسبت بدهی، عملکرد شرکت در دراز مدت، میزان سود و توانایی پرداخت بدهی مشخص می شود.

در این نمودار بدست آمده از نسبت ها مالی، کل دارایی های شرکت در برابر بدهی های آن مشخص می شود. حال هرچقدر که میزان عدد بدست آمده در این نسبت کمتر باشد، وضعیت شرکت مطلوب تر می باشد. حتی اگر که شرکت هم دچار ورشکستگی باشد، احتمال پرداخت بدهی به طلبکاران بالاتر است. در این نمودار نسبت مالی نسبت های بدهی شرکت هم مشخص می شود.

نسبت بدهی به ارزش ویژه:

شرکت هایی که دارای بدهی های بالا می باشند، ممکن است که سرمایه آن ها با خطر مواجه شود و بازپرداخت بدهی با مشکل مواجه شود. در این نمودار نسبت، این بدهی ها و بازپرداخت آن را مشخص می کند.

نسبت پوشش هزینه بهره:

این نمودار، توانایی شرکت را برای پرداخت هزینه های مالی، مثلا پرداخت سود را مشخص می کند. در واقع معلوم می کند که این شرکت چقدر می تواند کاهش سود را تحمل کند و هزینه ها را هم پرداخت کند.

برای مطالعه مقاله مالیات عملکرد چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.

نسبت های فعالیت:

در نسبت های فعالیت بدست آمده از یک شرکت، می توان متوجه شد که چه اقلامی در شرکت در سریع ترین زمان و با راحتی نقد می شوند. این اقلام می تواند وجوه نقد، موجودی حساب بانکی و اسناد دریافتنی می باشند. دیگر موجودی های شرکت مانند پیش پرداخت ها در این نمودار محاسبات قرار نمی گیرد، زیرا برای نقد شدن به زمان بیشتری احتیاج دارند. برای بدست آوردن این نمودار موارد نقد شونده شرکت بر بدهی ها تقسیم می شود.

نسبت های سودآوری:

در این نمودار میزان سود شرکت مشخص می شود. در واقع تفاوت میزان سود فروش یک ساله شرکت مشخص می شود و هرچقدر که این نسبت عددی بالاتر باشد، نشان دهنده سود بالای شرکت می باشد.

برای مطالعه مقاله صورت مغایرت بانکی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.

نسبت های ارزش بازار:

بازار سهام برای سرمایه گذاران بسیار اهمیت دارد. در این بازار سهام بر اساس ارزش واقعی آن ارزش گذاری می شود. این ارزش ممکن است که پایین تر و یا بالاتر از ارزش فعلی آن سهام باشد. در نمودار نسبت مالی ارزش بازار، عملکرد شرکت و نمودار رشد آن در سال آینده، برای سهام داران و تحلیل گران بازار سرمایه مشخص می شود. این نسبت به دست آمده ارزش و قیمت هر سهم با سود خودش را مشخص می کند. حالا اگر نسبت های مالی دیگر که شامل نسبت نقدینگی، نسبت سودآوری، فعالیت و اهرمی دارای شرایط و نمودار بسیار خوبی باشند، نمودار این نسبت ارزش بازار هم مسلما روند رو به رشد و بالایی را نشان می دهد.

دیگر اینکه با این نمودار روند رشد شرکت در سال آینده مشخص می شود و به همان نسبت قیمت سهام و سود پرداختی آن هم مشخص می شود. این نسبت شامل موارد ذیل می باشد:

نسبت قیمت به سود:

این نسبت برای سهامداران و تحلیل گران بسیار پراهمیت می باشد. در این نمودار رابطه میان قیمت پرداختی برای سهام و آینده شرکت مشخص می شود.

در این نمودار، گران شدن و ارزان شدن یک سهم از سهام مشخص می شود. برای مثال اگر نسبت قیمت به سود پایین باشد، نشان دهنده سهام زیر قیمت می باشد.

برای مطالعه مقاله تفاوت شخص حقیقی و حقوقی می توانید از این لینک استفاده نمایید.

درآمد هر سهم:

در هر سال مالی با توجه به تصمیم مدیریت و مجمع عمومی عادی سالانه، بخشی از سود خالص شرکت و سود سال های گذشته، در بین سهام دارای به عنوان سود سهام تقسیم می گردد، به آن نسبت پرداخت سود سهام نیز می گویند.

این سود دریافتی باعث انگیزه برای خرید سهام به وسیله سهام داران می شود. در این رابطه بدست آمده هم نسبت سود سهام پرداختی شرکت مشخص می شود. علاه بر آن نسبت درآمد هر سهم و سود حاصل شده برای هر سهم از شرکت را مشخص می کند.

ارزش دفتری هر سهم:

این ارزش هر سهم از تقسیم ارزش یک شرکت بر تعداد سهام عادی آن به دست می آید. در واقع ارزش دفتری هر سهم با قیمت بازار آن شاخص آن سهم، انواع نسبتهای مالی چیست؟ مورد توجه سرمایه گذاران شرکت می باشد. در واقع در این نمودار ارزش سهام بر اساس تاریخ آن سهم برای سرمایه گذاران مشخص می شود.

نسبت بازده سود سهام:

در زمان خرید هر سهم از سهام یک شرکت از طریق نمودار نسبت سود سهام می توانید، سود نقدی در برابر قیمت پرداخت شده را بدست آورید و اطمینان از خرید آن سهام را داشته باشید. نشان دهنده بازده بالای یک سهم برای خریداران دنبال سود بسیار مفید می باشد و برای آن ها ارزش طولانی سهام مهم نمی باشد.

نسبت جاری:

در نمودار نسبت جاری تقسیم دارایی های شرکت بر بدهی های آن مشخص می شود و شرکت از توانایی پرداخت بدهی های آن شرکت را از دارایی های جاری مطلع می شود. نسبت جاری پایین هم نشان دهنده ناتوانی شرکت در برابر پرداخت بدهی آن می باشد. در این نمودار هم ساکن ماندن و بدون استفاده بودن سرمایه شرکت هم مشخص می شود.

برای مطالعه مقاله اعتراضات مالیاتی می توانید از این لینک استفاده نمایید.

معرفی نسبت‌های فعالیت:

این نسبت برای میزان ارزش یابی دارایی های شرکت می باشد و از ارزیابی مقدار فروش بر تاثیر دارایی مورد سنجش قرار می گیرد. در واقع حجم فروش شرکت با سرمایه گذاری در دارایی مانند موجودی کالا و یا دارایی ثابت مورد بررسی قرار می گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.