محاسبات باند بولینگر


آموزش اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bands فیلم رایگان فارسی

۱۶ شهریور ۱۳۹۹ — آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) همراه با تصاویر آموزشی برای یادگیری کامل بولینگر بندز. ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ — اندیکاتور بولینگر باند Bollinger Bands ، یک ابزار معروف تحلیل تکنیکال است. چگونه می توان از این ابزار قدرتمند در باینری آپشن و فارکس … استراتژی فشردگی باند بولینگر باند بولینگر(Bollinger band) از باند بالایی، اندیکاتور باند بولینگر بایستی در دوره ۲۰ روزه و با انحراف معیار (Deviation) 2 … ۱۰ آذر ۱۳۹۹ — در این مقاله در خصوص آموزش اندیکاتور باند بولینگر و استراتژی‌های پیشنهاد می کنم مقاله کاربردی آموزش کار با اندیکاتور MACD را مشاهده کنید … آموزش اندیکاتور بولینگر باند اهمیت زیادی دارد چرا که تقریبا با تمامی استراتژی ها سازگار است در بروکر آلپاری باید از طریق متاتریدر سیگنال محاسبات باند بولینگر bollinger band

اندیکاتور باند بولینگر یا بولینگر باندز (Bollinger Bands) در دهه ۱۹۸۰ میلادی توسط شخصی به نام جان بولینگر (John Bollinger) معرفی شد. این اندیکاتور، با …

۶ خرداد ۱۳۹۹ — آموزش اندیکاتور بولینگر (Bollinger Band) در MT4. اندیکاتور باند بولینگر یا Bollinger Bands توسط جان بولینگر طراحی شده و نوسانات بازار را …

باندهای بولینگر (Bollinger bands)، که توسط جان بولینگر (John Bollinger) ایجاد این اندیکاتور کانالی را اطراف حرکات قیمت یک دارایی شکل می‌دهد. هنگامی که قیمت در یک روند صعودی قوی باشد معمولا به باند بالا رسیده و یا با آن همراستا خواهد شد .

روش درست محاسبه حد سود چگونه است؟

محاسبه حد سود

روش‌ محاسبه حد سود در دو دسته‌ی ریاضی و گرافیکی قرار دارد. این تقسیم بندی مرسوم است، و گفتن اینکه کدام روش بهتر است دشوار است زیرا بستگی به وضعیت بازار دارد. بهتر است یاد بگیریم تا از تمامی آن‌ها استفاده کنیم.

تنظیم حد سود بر اساس سطوح کلیدی

سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که احتمال تغییر جهت روند در آن بیشتر است. قیمت احتمالاً به یکی از این سطوح خواهد رسید، اما اینکه آیا بتواند آن را بشکند یا نه، مشخص نیست. دستورات حد سود، سودها را قبل از بازگشت قیمت تثبیت می‌کند.

چنین سطوحی به دلایل روانی پدیدار می‌شوند. به عنوان مثال، اکثر سرمایه گذاران حد سود را در سطحی قرار می‌دهند که در دفعه قبل قیمت در یک روند صعودی از آن نقطه کاهش یافته است (حد سود یک دستور برای فروش است). بنابراین، وقتی همه‌ دستورات فروش به طور همزمان آغاز می‌شوند، رشد قیمت متوقف می‌شود.

تنظیم حد سود بر اساس نوسان

شما باید اندازه متوسط کندل که نوسانات قیمت را در نمودار TF کوچکتر تعیین می‌کند را بدانید.

مثال. میانگین اندازه کندل روزانه یک دارایی 80 واحد در نرخ‌های 4 رقمی است. قیمت از روز باز شدن در نمودار H1، طی پنج ساعت، 30 واحد را پوشش داده است. این بدان معناست که در بهترین حالت 50 واحد دیگر را در بقیه روز پوشش خواهد داد، و قرار دادن حد سود در سطحی بالاتر عاقلانه نیست.

تنظیم حد سود با استفاده از فیبوناچی اصلاحی

سطوح کورکشن در استراتژی‌های معاملاتی سویینگ و سیستم‌های معاملاتی کوتاه-مدت مفید هستند. ایده اصلی آن‌ها این است که قیمت به سطوح قبلی خود باز می‌گردد و پس از اصلاح بازار به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. یک معامله در انتهای کورکشن پس از آنکه یک حرکت معکوس خود را آشکار کرد باز می‌شود و یک دستور حد سود در سطح بعدی یا شروع کورکشن تنظیم می‌شود.

تنظیم حد سود مبتنی بر زمان

این روش تنظیم حد سود، برای استراتژی‌های روزانه مناسب است. برای پرداخت نکردن سوآپ، حد سود را می‌توان یک ساعت قبل از بسته شدن روز تنظیم کرد. اگر قیمت نتواند به آن برسد، معامله به صورت دستی بسته می‌شود. این رویکرد همچنین می‌تواند در معاملات خبری، درست قبل از انتشار نشریات مهم مورد استفاده قرار گیرد.

استفاده از حد ضرر متحرک

این یک نوع دستور stop-loss است و اغلب جایگزین دستور محدود کننده‌ی حد سود می‌شود. برخلاف حد سود، حد ضرر متحرک یک معامله سودآور را نمی‌بندد و قیمت را در یک فاصله از پیش تعریف شده دنبال می‌کند و زمانی که قیمت بازار معکوس می‌شود ثابت می‌ماند.

تنظیم حد سود بر اساس اهداف یا محاسبات ریاضی

ترید کردن باید سودی قابل مقایسه با سایر روش‌های سودآوری جایگزین داشته باشد. اگر هدف شما کسب 100 واحد در روز است، حد سود برای یک معامله باید 100 واحد، و یا برای دو معامله باید برای هر کدام 50 واحد باشد. هنگامی که به هدف اولیه خود رسیدید، می‌توانید آرامش داشته باشید و بدون دستورات حد سود معامله کنید. ایراد این روش این است که شما میزان دقیق روند را نمی‌دانید. قیمت ممکن است به حد سود مورد هدف که در فاصله‌ای دور قرار دارد نرسد. یا برعکس، یک دستور حد سود ممکن است زمانی که روند باب میل شما باشد، معامله شما را خیلی زود ببندد.

یک رویکرد ریاضی در نظر گرفتن نسبت حد سود به حد ضرر (TP/SL) را پیشنهاد می‌کند. ابتدا، اندازه حد ضرر خود را بر اساس مقدار پوزیشن، لوریج، هزینه یک واحد، و ریسک از دست دادن پول در هر معامله در رابطه با اندازه سپرده خود محاسبه کنید. سپس، مقدار حد سود را محاسبه کنید. محبوب ترین نسبت‌ها در معاملات نسبت‌های 3/1 و 2/1 هستند. حد سود باید 2-3 برابر بیشتر از حد ضرر باشد. این نظریه مبتنی بر ریاضیات است، اما شما نباید خیلی سفت و سخت به آن پایبند باشید.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.

کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.

اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :

1- اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

2- اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.

شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

واگرایی چیست ؟

واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.

انواع واگرایی

واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :

۱- واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :

خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .

واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.

برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.

واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است. برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند. واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .

۲- واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته

الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.

ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)

مثال هایی از انواع واگرایی

واگرایی مثبت در نمودار وساخت

شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)

واگرایی مثبت در اندیکاتور محاسبات باند بولینگر MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.

واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.

نتیجه گیری و جمع بندی

برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.

نوارهای بولینگر

نوارهای بولینگر

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوارهای بولینگر از جمله اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که ضریب اطمینان بالایی داشته و از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است. نوارهای بولینگر مشابه با پوشش های میانگین متحرک می باشند. کاری که این نوارها انجام می دهند، نمایش دادن دامنه ی انتظارات افراد معامله کننده است و اگر قیمت ها از این نوارها عبور کرده و خارج گردند، تمایل به بازگشت مجدد به درون این نوارها در آنها وجود دارد.

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، تفاوتی که بین نوارهای بولینگر و پوشش های میانگین متحرک وجود دارد این است که، پوشش ها طبق درصدی ثابت، در قسمت بالایی و پایینی میانگین متحرک رسم می شوند اما در مورد نوارهای بولینگر، از انحراف استاندارد برای ترسیم آنها در قسمت بالایی و پایینی میانگین متحرک استفاده می شود.

همانطور که از مباحث قبلی آموزش تحلیل تکنیکال به یاد دارید همیشه شاهد نوسان قیمت ها مابین دو محدوده ی خرید و فروش افراطیهستیم. نقطه های بالایی و پایینی چون در طی زمانی کوتاه تشکیل می شوند قادر نخواهیم بود در این نقاط معامله کنیم. اما درنزدیک ترین نقاط نسبت به قله یا قعر قیمت، محدوده هایی وجود دارند. محدوده ی مذکور خارج از نوارهای بولینگر تشکیل می شود.

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، از نوارهای بولینگر به منظور اندازه گیری فراریت بازار استفاده می شود. بر این اساس می توانیم بفهمیم که چه زمانی بازار حرکت دارد و چه زمانی هم بی حرکت است. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، وقتی نوارهای بولینگر به یکدیگر نزدیک می شوند متوجه می شویم که بازار بی تحرک است و زمانی هم که نوارها از یکدیگر فاصله می گیرند به معنای وجود حرکت در بازاراست. طبق محاسبات باند بولینگر شکل زیر، نوارها زمانی به هم نزدیک می شوند که قیمت ها تحرکی نداشته باشند و زمانی هم نوارها از یکدیگر دور خواهند شد که قیمت ها بالا روند.

آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی شرکت داروسازی داملران رازک به کمک نوارهای بولینگر

آموزش تحلیل تکنیکال، نحوه ی محاسبه ی نوارهای بولینگر

تعداد نوارهای بولینگر سه عدد است و طبق موارد بیان شده، میانگین متحرک n دوره ای سهم همان خط وسط است. به عبارتی:

باند بالایی را می توانیم همان باند پایینی در نظر بگیریم که معادل انحراف معیار یا مضربی از آن به بالا انتقال یافته است. به عبارتی دیگر:

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، در فرمول بالا، D همان ضریبی است که در انحراف معیار ضرب می شود (قبل از اینکه با باند وسط جمع بسته شود). این ضریب ممکن است 1 یا 2 باشد.

مبتنی بر آموزش تحلیل تکنیکال در مورد نوار پایینی بولینگر نیز فرمول مشابهی وجود دارد یا به عبارت دیگر وقتی D در انحراف معیار ضرب شد، به اندازه ی مقدار حاصل شده، باند وسطی را به پایین انتقال می دهیم.

طبق نظر آقای بولینگر که در آموزش تحلیل تکنیکالبه آن اشاره می کنیم میانگین متحرک 20 روزه، نوع پیشنهادی ایشان است یا به بیان دیگر برای اینکه میانگین متحرک را رسم کنیم، عدد 20 را تعداد بازه ی مناسب در نظر می گیرندو نوع میانگین متحرکی که توسط ایشان پیشنهاد گردیده نیز از نوع ساده است. ضریب پیشنهادی توسط آقای بولینگر، 2 است (D=2). از دیگر مواردی که آقای بولینگر به آن دست یافته این است که نمی توان انتظار کارکرد خوبی از میانگین متحرک 10 روزه به منظور رسم باندها یا نوارهای بولینگر داشت.

وقتی قیمت ها از نوارهای بولینگر خارج می شود، طبق آموزش تحلیل تکنیکال متوجه می شویم که انتظارات افراد معامله کننده از جریان اطلاعات خارج شده که اصطلاحا می گوییم یک کلاغ چهل کلاغ رخ داده است. حرکات تند قیمتی رخ داده همیشه با دوره ی تصحیح همراه می باشند.

دوره ی تصحیح یاد شده طبق آموزش تحلیل تکنیکال همان دوره ای است که بازار به طور مجدد به اطلاعات شرکت مراجعه نموده و آنها را مورد بازبینی قرار می دهد. در چنین وضعیتی، شاهد به هم نزدیک شدن دهانه ی نوارهای بولینگرهستیم و در صورتی که نسبت به جریان مثبت اطلاعات آینده امید داشته باشند، با تلاش مجدد افراد خریدار، شاهد ادامه ی روند صعودی خواهیم بود. این مسیر تا زمانی که قیمت ها مجددا از نوار بولینگر خارج شوند ادامه پیدا خواهد کرد.

آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی کاربرد نوارهای بولینگر

در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال، به صورت موردی کاربردهای نوار بولینگر را شرح می دهیم:

  • در فاصله ی بین دو باند، اکثر نوسانات قیمت (95%) رخ خواهد داد.
  • در شرایطی که بازار نوسان زیادی دارد، فاصله ی نوارها بیشتر می گردد.
  • از میانگین متحرک 10 روزه برای کوتاه مدت و از 20 روزه برای میان مدت استفاده می گردد.
  • طبق آموزش تحلیل تکنیکال، علامت پایان روند حاکم، زیاد شدن فاصله ی بین دو نوار است و علامت شروع روند جدید، کم شدن فاصله ی بین این دو نوار است.
  • در صورتی که قیمت به سمت نوار بالایی / پایینی حرکت کرده و باند وسطی را قطع نماید، یعنی هدف قیمت، نوار پایینی / بالایی است.

بررسی میانگین جهت یاب در آموزش تحلیل تکنیکال

طبق تعریف موجود در آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین جهت یاب (Average Directional Movement Index) به اندیکاتوری گفته می شود که از آن برای تشخیص دادن قدرت بازار استفاده می گردد. ADX یا اندیکاتور جهت یاب، به صورت عددی بین صفر تا 100 بیان می شود که هر چه به صد نزدیک تر باشد، حاکی از قدرت بیشتر سهم برای تداوم روند فعلی (صعودی یا نزولی) است.

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، در کنار ADX دو شاخص دیگر نیز که به صورت نقطه چین هستند، یکی از آنها +DI و دیگری -DI است. اندیکاتورهای مذکورقدرت روند را مورد سنجش قرار می دهند و وظیفه ی دسته بندی روندها را به صورت صعودی و نزولی بر عهده ندارند.

همانطور که بیان شد شاخص ADX عددی بین 0 تا 100 است و تقسیم بندی آن به شکل 0، 20، 40، 60 و 100 می باشد. مقادیری که کمتر از 20 هستند به معنای روندهای ضعیف و مقادیری که بالاتر از محاسبات باند بولینگر 40 هستند به معنای روندهای قوی (صعودی و نزولی) می باشند. وقتی مقدار ADX از 40 کمتر می شود (حرکت به سمت پایین)، یعنی قدرت روند از دست رفته و احتمال اینکه در روند قیمت تغییر رخ دهد، وجود دارد.

  • بر اساس آآموزش تحلیل تکنیکال، هر موقع شاخص ADX حرکتی به سمت بالا داشته باشد به معنای افزایش قدرت بازار است (شروع یا تقویت شدن روند موجود)
  • بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، هرگاه شاهد حرکت رو به پایین شاخص ADX باشیم به معنای ضعیف شدن روند جاری و یا ورود آن به نواحی خنثی هستیم.

طبق پیشنهاد ولس ویلدر که چنین شاخصی را ایجاد کرده، زمانی امکان رشد قیمت سهم وجود دارد که +DI از -DI بیشتر شود و برعکس زمانی امکان کاهش قیمت سهم وجود دارد که +DI از -DI کمتر شود.

آموزش تحلیل تکنیکال، وضعیت شاخص ADX در رابطه با سرمایه گذاری ساختمان ایران

استراتژی فشردگی باند بولینگر

باند بولینگر(Bollinger band) از باند بالایی، میانی و پایینی تشکیل شده است که توسط جان بولینگر به وجود آمده است.

باند بولینگر جهت سنجش نوسانات قیمت در بالا و پایین میانگین متحرک ساده (Simple MA) است. جان بولینگر اشاره کرد که دوره‌هایی با نوسانات پایین بعد از دوره‌های با نوسانات بالا دنبال می‌شوند. بنابراین وقتی باند بولینگر به همدیگر فشرده و نزدیک می‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که به‌زودی حرکات قیمت قابل‌توجهی روی می‌دهد.

بنابراین، استراتژی معاملاتی فشردگی باند بولینگر کمک می‌کند تا از حرکات قیمت پس از یک دوره نوسانات پایین، به سود دست‌یافت.

این استراتژی چگونه عمل می‌کند؟

نمودار بالا ، زمان ۲۴۰ دقیقه جفت ارز EURUSD را نشان می‌دهد. اندیکاتور باند بولینگر بایستی در دوره ۲۰ روزه و با انحراف معیار (Deviation) 2 تنظیم گردد و تا بتوان پهنای باند بولینگر را محاسبه کرد.

هنگام استفاده از این استراتژی، ما به دنبال انقباض و فشردگی باند بولینگر در دوره‌هایی هستیم که پهنای باند بولینگر در حدود ۰٫۰۱۰۰ یا ۱۰۰ پوینت باشد.

چگونه با این استراتژی می‌توان معامله کرد؟

اگر همه شرایط ذکرشده، ایجاد شد، به معنای حرکت قیمت قابل‌توجه است، همان‌طور که در نمودار بالا، درون دایره سبزرنگ نشان می‌دهد.

سیگنال خرید یا (محاسبات باند بولینگر Buy) زمانی صادر می‌شود که یک کندل کامل بالای خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود.

سیگنال فروش یا (Sell) زمانی صادر می‌گردد که یک کندل کامل پایین خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.