جزئیات خبر
بازار بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای بورس در جهان است که میتوانید در آن به معامله بپردازید. برای وارد شدن به این بازار باید ریسک زیادی را متحمل شوید، ولی در عوض میتوانید سود زیادی نیز دریافت کنید.
برای اینکه بتوانید به راحتی در بورس نیویورک معامله کنید بهتر است با تاریخچه، بازارهای سرمایه گذاری آن و… به خوبی آشنا شوید. با این کار به آسانی میتوانید سود مدنظر خود را به دست آورید.
از نظر مقدار معاملات و ارزش بازار سرمایه در آمریکا و جهان بازار بورس نیویورک (New York Stock Exchange) به عنوان بزرگترین بازار بورس در جهان شناخته شده است. اگر میخواهید معاملات این بورس را پیگیری کنید باید از روز دوشنبه تا جمعه در ساعاتی خاص به انجام معامله یا رصد قیمتها بپردازید.
بورس نیویورک دارای دو شاخص اصلی است که بهتر است نام آنها را بشناسید.
شاخصهای داو جونز (Dow Jones) و شاخص نزدک (NASDAQ) جزو شاخصهای اصلی بورس نیویورک است. همچنین نوایاسای یورونکست (NYSE Euronext) اپراتور این بازار است که در سال ۲۰۰۷ و در پی ادغام با بورس یورونکست و بورس نیویورک راه اندازی شد.
خیابان وال استریت
به طور حتما تا به حال نام وال استریت به گوشتان خورده است. نزدیک به یک قرن پیش استعمارگران هلندی وارد نیویورک شدند و آنها برای اینکه مانع از ورود دزدان دریایی و سرخپوستان بشوند دیواری بنا کردند، که بعدها در آنجا خیابانی به نام وال استریت ساخته شد.
بعد از این جریانها بازرگانان و تاجران زیادی در وال استریت مراکز تجاری، شورای شهر، مغازه و یک کلیسا ساختند. پایتخت ایالات متحده در بین سالهای ۱۷۸۵ تا ۱۷۹۰ در این مکان بود، حتی ساختمان مرکزی فدرال یا Federal Hall که جورج واشینگتن سوگند ریاست جمهوری خود را در آن بیان کرد، در وال استریت قرار دارد.
خیابان وال استریت (Wall Street) در ایالت نیویورک و در بخش جنوبی منهتن قرار دارد. نام این خیابان بعد از چند قرن به نمادی برای بازارهای مالی آمریکا و جهان تبدیل شد، به همین دلیل نام وال استریت را از اخبارها بسیار شنیده اید.
مکان قرارگیری دقیق این خیابان در ایالت نیویورک و در جزیره منهتن است همچنین در بین دو منطقه برادوی (Broadway) و ایست ریور (East River) قرار دارد.
بازار بورس نیویورک که یکی از بزرگترین بازارهای داد و ستد بورس اوراق بهادار است نیز در این خیابان قرار دارد. بازار بورس آمریکا یا همان AMEX و بازار بورس نزدک و بازار بورس تجاری نیورک (NYMEX) همگی در این خیابان واقع شده اند.
در وال استریت ساختمانهای اصلی و مختلفی وجود دارد که میتوان به ساختمان ترامپ، ساختمان صندوق بانکداران آمریکا و ساختمان دویچه بانک که قبلاً به موسسه مالی چی پی مورگان متعلق بود، اشاره کرد.
وال استریت به جز اینکه منطقهای برای تجار و بازرگانان به حساب میآید، همچنین به عنوان یک جاذبه گردشگری در منهتن شناخته شده است.
صندوق طلای فدرال دارای ارزشی معادل ۱۰۰ میلیارد است که تقریباً ۸۰ بیت آن در زیرزمین قرار گرفته است. این بنا و ساختمان کلیسای ترینیتی یکی دیگر از مکانهای دیدنی وال استریت است.
تاریخچه بورس نیویورک
بیست و چهار نفر از بازرگان معروف و سرشناس نیویورک در ماه مارس سال ۱۷۹۲ در هتل کورس دور هم جمع شدند. آنها در آن زمان در مورد سامان بخشیدن به بازار اوراق بهادار صحبت کردند و به دنبال راههایی برای از میان برداشتن رقبای خود تاریخچه داو جونز در این بازار گفتگو کردند.
آنها در این جلسه معاهده ای به نام “باتن وود” در میان خود به امضا رساندند. در این معاهده امضای تمام بازرگانان سرشناس نیویورک آن زمان موجود است.
محتوای این معاهده به این معناست که تمام افرادی که این قرارداد را امضا کردهاند موظفاند تنها از یکدیگر اوراق بهادار خرید و فروش کنند، حتی نمیتوانند در بازارهای دیگر اوراق بهادار شرکت کنند.
پایه و اساس دادوستدهای اولیه بازار بورس نیویورک (The New York Stock Exchange) را این بیست و چهار نفر تشکیل دادهاند.
شروع به کار بازار بورس نیویورک توسط این بازرگانان و در ساختمانی با پلاک ۴۰ واقع در خیابان وال استریت انجام شد. آنتونی استکهلم در آن زمان وظیفه ریاست این بازار را بر عهده داشت. همچنین هر روز صبح فهرستی از سهامهایی که قابل خرید و فروش بود تهیه و اعلام میکرد.
در آن زمان برای ورود به هیئت مدیره بورس نیویورک باید رأی اعضای دیگر را به دست میآوردید. برای اینکه وارد این بازار شوید باید برای جایگاه خود پولی پرداخت و آن را خریداری کنید. قیمت هر جایگاه در سال ۱۸۱۷ به ارزش ۲۶ دلار و در سال ۱۸۲۷ به ارزش ۱۰۰ دلار بود.
با آغاز قرن ۲۰ میلادی پایه و اساس نظام اقتصادی آمریکا در وال استریت شروع به کار کرد. جی پی مورگان با ساخت “شرکت استیل آمریکا” چند میلیاردی در سال ۱۹۰۱ باعث رونق بخشیدن به وال استریت شد.
نکاتی درباره بازار بورس نیویورک
همانطور که قبلاً اشاره کردیم بازار بورس نیویورک کار خود را در سال ۱۷۹۲ و در پلاک ۴۰ وال استریت شروع کرد. این بازار در سال ۱۸۶۵ به خیابان براد (Broad Street) پلاک ۱۰-۱۲ انتقال یافت.
همچنین بازار بورس نیویورک در ۲۲ آوریل سال ۱۹۰۳ به ساختمان ۴ میلیارد دلاری با پلاک ۱۸ خیابان براد منتقل شد. در نهایت در سال ۱۹۲۲ برای دفاتر اجرایی بازار یک ساختمان در پلاک ۱۱ وال استریت بنا شد که در حال حاضر مکان کنونی بازار بورس نیویورک است.
بازار بورس نیویورک و بازار بورس آمریکا در سال ۲۰۰۸ با یکدیگر ترکیب شدند و سالن اصلی آنها به تالار خرید و فروش بورس نیویورک منتقل شد.
موجهای آشفتگی در وال استریت
شاید فکر کنید که احتمال دارد وال استریت دچار هیچ هرج و مرجی نشده باشد؛ ولی اشتباه میکنید. این بازار همانند دیگر بازارها دچار موجهای آشفتگی شده است.
این موج آشفتگی و رکود در سال ۱۹۰۷ گریبان گیر وال استریت شده و همین امر باعث ایجاد رکود در بازار بورس نیویورک شد. همچنین وضعیت نابسامان بورس نیویورک باعث و بانی اصلی وضعیت رکود در اقتصاد آمریکا در آن سال اعلام شده است. شرایطی که رکود ۵۰ درصدی شاخص سهام بازار بورس نیویورک را به دنبال داشت.
همین امر باعث هجوم سرمایه داران و مردم برای باز پس گرفتن سرمایههای خود از مؤسسات و بانکها شد. این موج به همین جا ختم نشد و به دیگر ایالتهای آمریکا رسوخ پیدا کرد و باعث شد بعضی از بانکهای بزرگ تاریخچه داو جونز آمریکا اعلام ورشکستگی کنند.
در آن زمان کار بسیار سختی برای مسئولین وال استریت بود که بتوانند مردم را آرام کنند؛ ولی این کار توسط فردی به نام میپی مورگان صورت گرفت. وی توانست اعتماد مردم و سرمایه داران را جلب کند و این موج را کنترل کند.
آمریکا در آن زمان دارای بانک مرکزی نبود و شاید همین یک مشکل اساسی برای مردم و بازرگانان به شمار میرفت. در آن زمان مورگان توانست تعدادی از بانکها و مؤسسات مالی را راضی کند تا با یکدیگر، صندوقی برای بانکهای ورشکسته و کمک به وضعیت اقتصادی آمریکا تشکیل دهند.
همچنین در نوامبر همان سال سهام یک شرکت بزرگ راه آهن به دلیل بالا رفتن بدهکاریهایش سقوط کرد. به همین دلیل مورگان سهام کلی آن شرکت را خریداری کرد و همین امر باعث نجات بازارهای سهام نیویورک شد.
اما این پایان وضعیت نابسامان وال استریت و بورس نیویورک در قرن بیستم نبود. در سال ۱۹۲۹ موج آشفتگی دوم دوباره گریبان گیر وال استریت شد.
در بازار سهام نیویورک در اواخر دهه ۱۹۲۰ بورس بازی رواج داشت. با رونق بازار سهام که بر اساس رشد صنایع استوار بود، افراد زیادی به این بازار جذب شدند.
بعضی از کسبه بورس، برای اینکه بتوانند قیمت پیشنهادی خود را بالا ببرند، از بانکها وامهای زیادی میگرفتند. همین امر باعث شد از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹ قیمت سهام بازار نیویورک افزایش چشمگیری داشته باشد به طوری که با ۴۰۰ درصد افزایش توانست رکورد بزند.
چون این بازار بر پایه رشد صنایع شکل گرفته شده بود، به همین دلیل با رکود صنایع، سوددهی این سهام کاهش یافت و افراد زیادی که از بانکها وامهای کلان گرفته بودند موفق به پرداخت وامهای خود نشدند. وقوع این مسائل باعث رکود بازار بورس نیویورک در آن زمان شد.
این مسئله به همین جا ختم نشد و در اکتبر سال ۱۹۲۹ قیمت شاخص سهام ۴۹ و بازار ۳۱ واحد کاهش یافت که این مسئله برای سهامداران بسیار وضعیت دشواری بود.
این وضعیت تا جایی ادامه داشت که در پایان ماه اکتبر بازار راکد شد و این امر باعث تعطیلی بازار شد. این اتفاق به عنوان بزرگترین جرقه رکود اقتصادی غرب و آمریکا شناخته شد و تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت.
در قرن ۲۱ بحرانهای مالی فراوان دیگری باعث رکود در وال استریت شد. این آشفتگیها ادامه داشت، به طوری که در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ حباب دات کام نیز باعث ایجاد آشفتگی وال استریت و بازارهای آمریکا شد. در سال ۲۰۰۶ بحران مسکن در آمریکا دوباره موج آشفتگی و رکود را در بورس نیویورک ایجاد کرد.
جنبش “وال استریت را تسخیر کن”
در آمریکا و در سپتامبر ۲۰۱۱ جنبشی با نام وال استریت را تسخیر کن (Occupy Wall street Movement) راه افتاد که در آن رسانههای اجتماعی را به ضد سرمایهداری در نیویورک دعوت میکرد.
در این سال تظاهرات فراوانی رخ داد که جمعیت بعضی از این تظاهرات به هزاران نفر میرسید. جنبش “وال استریت را تسخیر کن” دارای اهداف فراوانی از جمله اعتراض به وضع نامطلوب اقتصادی، نفوذ نظام سرمایه داری در سیاست آمریکا، نفوذ لابیهای سرمایهداری و همچنین بیکاری حاصل از سیاستهای غلط دولت بود.
این جنبش روز به روز رو به گسترش بود، به طوری که تظاهرات و اعتراضات دست جمعی به بخشهای مختلف منهتن، شهر نیویورک و به خصوص وال استریت رسید. گسترش این جنبش به همین مناطق ختم نشد و دهها شهر دیگر تاریخچه داو جونز وارد این جنبش شدند.
شهرهایی همچون سانفرانسیکو، شیکاگو، واشینگتن دی سی و لوس آنجلس وارد این جنبش شدند و با تظاهرات مردمی به مبارزه پرداختند. برای اینکه بتوانید از اخبار این تظاهرات به خوبی و کامل آگاه شوید میتوانید به پایگاههای اطلاع رسانی همانند اینترنت مراجعه کنید، از این طریق میتوانید به عکسها و فیلمهای زیادی در این رابطه دست پیدا کنید.
در این ماجراها پلیس همیشه دخالت کرد و بعضی از این تظاهرات با خشونت پلیس خاتمه یافت. در آن زمان معترضان زیادی بر روی پل بروکلین گردهم آمده بودند ولی با دخالت و خشونت پلیس روبه رو شدند، همین امر باعث دستگیری ۷۰۰ نفر از مردم در آن زمان شد. خشونت پلیس روز به روز باعث افزایش اعتراض مردم از مالکین وال استریت و همین امر باعث ایجاد رکود جدیدی در این بازار شد.
دوشنبه سياه در بازار جهاني
تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد با بيان اينكه شاخص بورسها در آمريكا فرو ريخت، نوشت: دوشنبه سياه 1987 در والاستريت تكرار شد. دوشنبه گذشته شاخص داوجونز با 1100 واحد كاهش بيشترين افت تاريخي را تجربه كرد.
در ادامه اين گزارش مي خوانيم: همزمان شاخص S&P500 نيز بيشتر از 4 درصد تضعيف شد. سقوط والاستريت در نسخه سال 2018 ميلادي به انتظار و رفتار معاملهگراني كه به بازارهاي جايگزين متمايل شده بودند، سياستهاي اقتصادي دونالد ترامپ مانند قانون كاهش مالياتي و همچنين عوارض برخي نارساييها در سياست پولي كه بيشتر متوجه عدمتحقق نرخ تورم هدف بود، مربوط ميشد.
باتكرار دوشنبه سياه، ناقوس خطر در محله والاستريت به صدا درآمد. شاخص داوجونز و S&P500 روز دوشنبه بيش از 4 درصد افت كردند و دامنه اين سقوط محسوس به بازارهاي آسيا و اروپا نيز كشيده شد. حجم معاملات اين روز در والاستريت با چربش فروش سهم، به يكي از سقفهاي تاريخي خود رسيد و شاخص نوسانات والاستريت (VIX) پس از رشد 20 واحدي عدد 37 را نيز لمس كرد. صف فروشندگاني كه بازارهاي جايگزين را براي جلوگيري از زيان هدف قرار دادهاند در حدي بود كه طلا، دلار و اوراق 10 ساله تا عصر ديروز گرانتر شدند.
دلايل اين سقوط ناگهاني را ميتوان در 3 بعد پيوسته طبقهبندي كرد؛ انتظار و رفتار معاملهگران، وضعيت اقتصادي حاكم و چشمانداز سياست پولي بيشترين سهم را از بروز سكته در والاستريت برخوردار هستند. از طرف ديگر شباهت زيادي ميان شرايط فعلي اقتصاد آمريكا با شرايط اقتصادي كه در سال 1987 ميلادي منجر به ريزش بازار سهام شده بود، وجود دارد. روند تورم، نرخ بهره و اشتغال در كنار تغيير سكاندار پولي و رياستجمهوري آمريكا پس از سپري كردن يك دوره ركود، جنبههاي تشابه را تشكيل ميدهند. البته اين اشتراكات نميتوانند نشانگر عواقب يكسان باشند. سقوط والاستريت بازارهاي ديگر را نيز پرنوسان ساخته و پيشبينيهاي كوتاهمدت را با مشكل مواجه كرده است. اين سقوط بازدهي اوراق بلندمدت را از سقف 4 ساله پايين كشيد و احتمال اعمال 3 نوبت افزايش نرخ بهره (با توجه به ابزار ديدهبان فدرالرزرو) در سالجاري ميلادي را نيز 10 درصد كاهش تاریخچه داو جونز داد. «دنياياقتصاد» در اين گزارش علاوهبر ارائه شواهد، دلايل و عواقب كوتاهمدت سقوط والاستريت، شباهتهاي شرايط اقتصادي در سال 1987 با وضعيت كنوني را بررسي ميكند.
** تقارن ورود پاول با سقوط والاستريت
بازار سهام آمريكا در اولين روز هفته بازارهاي جهاني، ريزش شديدي را تجربه كرد. شاخصهاي معتبري مانند S&P500 و داوجونز در روز دوشنبه بيش از 4 درصد افت كردند و سهامهاي آسيايي و اروپايي نيز يكي از بدترين روزهاي تاريخ خود را لمس كردند. شاخص ميانگين صنعتي داوجونز كه از ديد دونالد ترامپ معتبرترين ملاك وضعيت والاستريت است، نزديك به 1100 نقطهواحد فروريخت. ريزش بزرگ داوجونز (از نظر نقطهواحد) در كل تاريخ اين شاخص بيسابقه بود و به مثابه هشدار همگاني در بازار سهام ايالاتمتحده قلمداد ميشود. در واقع، پژواك ناقوس خطري كه پيش از اين اقتصاددانان مطرح بسياري سعي در به صدا درآوردن آن داشتند، با ريزش قابلتوجه انواع شاخصها، محله والاستريت را فراگرفته است.
حجم معاملات در والاستريت طي يك دهه اخير به دومين سقف رسيد، حجم فروش بيشترين ميزان خود از سال 2011 را تجربه كرد و شاخص سنجش نوسانات بازار به حد بحراني رسيد. تمام اين رويدادها در اولين روز رياست «جروم پاول» بر فدرالرزرو رخ دادند تا رئيس جديد از راه نرسيده با يكي از بزرگترين چالشهاي دهه دوم قرن حاضر روبهرو شود. فدرالرزرو در حال تنگ كردن حلقه پولي و مالي است و نرخ بهره هدف را با 3 افزايش در سال 2018 ميلادي مصادف عنوان كرده است. افزايش نرخ بهره در شرايطي كه معماي تورمي كماكان در اقتصاد آمريكا قابل مشاهده است، شاخص دلار واكنش طبيعي به اين سياست نداشته و بازدهي اوراق بلندمدت تنها 2 هفته است كه رشد ناگهاني را پشتسر گذاشته و انتظار دخالت فدرالرزرو بر رويكرد انقباضي را با تعليق حداقل يكي از افزايشهاي نرخ بهره امسال بهوجود آورده است. با تمام اين شرايط، عواملي كه بازار سهام آمريكا را دچار اين شوك ناگهاني كردهاند، حائز اهميت خاصي براي سرمايهگذاران شدهاند.
از طرفي بازار اروپا و آسيا نيز توجه ويژهاي به روند والاستريت در اين شرايط استثنايي دارند؛ چراكه تاريخچه فراز و نشيبهاي بازار سهام آمريكا همواره تاثير اقتصادي شديد خود بر وضعيت مالي و اقتصادي ساير كشورها را نشان داده است. تاكنون تمام بازارهاي آسيا-اقيانوسيه و اروپا همگام با والاستريت وارد سير نزولي شدهاند. از طرف ديگر تشابه زيادي ميان شرايط فعلي اقتصاد آمريكا كه شاهد افت بازار سهام است با شرايط اقتصادي كه در سال 1987 ميلادي منجر به ريزش بازار سهام شده بود، وجود دارد. «دنياياقتصاد» در اين گزارش علاوهبر واكاوي دلايل موثر بر ريزش ناگهاني بازار سهام، شباهتهاي تاريخي را كه وضعيت اقتصادي سال 1987 ميلادي را با وضعيت كنوني پيوند داده، بررسي ميكند.
** شواهد غيرقابل انكار سقوط
علاوهبر شواهدي كه در طول چند ماه اخير، صعود والاستريت را بيش از اندازه نشان ميدادند، قرائن جديدي نيز پس از افت تاريخي بازار سهام در روز دوشنبه شدت اهميت اين رويداد را خاطرنشان ميكنند. اقتصادداناني مانند «ريچارد تيلر»؛ برنده آخرين نوبل اقتصادي، در اواخر سال 2017 ميلادي، از وجود ردپاي حباب در بازار سهام آمريكا خبر داده بودند. از طرف ديگر تقويت والاستريت براي 4 سال متوالي، با توجه به رشد چشمگيري كه در سال 2017 نصيب اين بازار شد، از نظر برخي تحليلگران، نيازمند خط پايان توصيف شده بود. شواهدي كه وضعيت روز دوشنبه را به وضوح نشان ميدهند، احتمال پايان صعود 4ساله را بسيار بالا بردهاند. شاخص ويآيايكس كه اندازه نوسانات بازار والاستريت را ميسنجد، روند شاخصهاي اساسي سهام آمريكا مانند داوجونز و S&P500 و همچنين موقعيت فعلي معاملهگران فعال در بازار سهام، همگي بيانگر وضعيت استثنايي والاستريت هستند. شاخص ويآيايكس توسط شركت معتبر CBOE منتشر ميشود. اين شاخص روز دوشنبه پس از رشد كمسابقه 20 واحدي به بالاي 37 واحد رسيد.
اين ميزان رشد نوسانات در والاستريت از سال 2015 ميلادي كه چين مشغول تضعيف ارز ملي خود بود تا دوشنبه تكرار نشده بود. نمودار روزانه تغييرات ارزش سهام داوجونز و اساندپي500 نيز نزول عمودي شاخصها را به خوبي نشان ميدهد. از طرفي، معاملهگراني كه به يكباره افت بازار سهام را به چشم خود ديدهاند، موقعيت «فروش قوي» (Strong Sell يا Sell-off) را براي اجتناب از زيان بيشتر در بخشهاي مختلف بازار اتخاذ كردهاند. همه اين شواهد از عدم آمادگي بازار براي مواجهه با اين ريزش و عمق اثر اين سقوط يكروزه حكايت دارند.
** ريشه سقوط در 3 بعد
ريشهيابي ريزش يكروزه والاستريت در ابعاد زيادي قابل بررسي است؛ رفتار و انتظارات معاملهگران، وضعيت اقتصادي حاكم و چشمانداز سياست پولي بخشي از اين ابعاد را تشكيل ميدهند. طبقهبندي دلايل سقوط ناگهاني بازار سهام با تمركز بر اين 3 مولفه در حالي امكانپذير است كه اين مولفهها با يكديگر رابطه پيوسته دارند و هر كدام بر ديگري اثرگذار است. از انتظارات تا رفتار تهاجمي: رشد پياپي ارزش شاخصهاي اصلي والاستريت در طول 4 سال اخير، جذابيت سرمايهگذاري را براي معاملهگران بالا برده بود. افراد زيادي از اوايل سال 2017 وارد بازار شده، همگي انتظار بازدهي زياد را با خود وارد بازار كرده بودند.
پيروزي ترامپ در انتخابات رياستجمهوري و آغاز حكمراني وي در كاخ سفيد، موج ديگري از خوشبيني را توليد كرد. ترامپ 3 وعده جذاب به آمريكاييها داده بود؛ افزايش بودجه زيرساختها، كاهش ماليات اقشار و شركتها و كاهش كسري تراز تجاري ايالاتمتحده، مجموعه وعدههاي ترامپ را شكل داده بودند. هر 3 سياست اقتصادي ترامپ، نشانههاي ابتدايي از تقويت بازار سهام در خود داشتند و سرمايهگذاران حقيقي و حقوقي را به سمت والاستريت جذب كردند. شركتها و بنگاههاي اقتصادي نيز اميد زيادي به سودگيري از اين غائله با تكيه بر كاهش چند درصدي ماليات پيدا كرده بودند. به اين ترتيب، شدت تقويت بازار سهام در سال 2017 به شيب تندتري منتقل شد. پس از بازدهي بالايي كه تا پايان سال 2017 براي والاستريت ثبت شد، برخي از معاملهگران حاشيه سود مناسب را تجربه كردند و ادامه رشد بازدهي در ماه ابتدايي سال 2018 نيز آنها را در بازار نگه داشت؛ اما انتشار گزارشهايي كه رشد بيرويه شاخصها را مورد نقد قرار داده بودند، با توقف رشد بازار در هفته گذشته مقارن شد و معاملهگران را به فروش يا كسب سود ترغيب كرد. آغاز پروسه فروش در روزهاي پاياني هفته پيشين، راه را براي ورود سيل فروشندگان جديد باز كرد.
همزمان با بازگشايي بازارها، فروش ارزش سهام را بهتدريج كاهشي ميكرد و اين موضوع، هراس معاملهگران را افزايش داد. رفتار سرمايهگذاران پس از رصد نزول والاستريت به دو شكل رخ داد؛ ورود به بازارهاي جايگزين و نقد كردن سهام. بازار فلزات گرانبهايي مانند طلا، بازار كمريسك اوراق و بازار ارزهايي مانند ين، دلار و يورو، مكان امن جايگزين سرمايه معاملهگران هراسزده بودند. رشد شاخص دلار و افزايش قيمت فلز زرد نيز از عواقب محسوس اين رفتار بودند. برخي نيز سرمايه خود را از بازار بيرون كشيدند تا در فرصت مناسب مكان سرمايهگذاري خود را انتخاب كنند. به اين ترتيب، روز دوشنبه به يكي از پرحجمترين روزهاي فروش در تاريخ والاستريت تبديل شد.
روياي صيد از بركه مالياتي ترامپ: كاهش ماليات 5 تا 15 درصدي شركتهاي فعال در بازار سهام، چشمانداز آنها از بازدهي نجومي در سال 2018 را بالاتر از حد واقعي كرده بود. اين شركتها كاهش ماليات پرداختيشان را با دست كم گرفتن «هزينه سرمايه در گردش»، به مثابه مولفه تقويتكننده در نظر گرفته بودند. آنها حتي پيش از تصويب قانون مالياتي جمهوريخواهان، اثرگذاري مثبت آن بر والاستريت را پيشخور كرده، مرتبا با رشد ارزش مواجه شده بودند. چشمانداز خوشبينانه شركتها و بهطور كلي والاستريت، به سرمايهگذاران نيز منتقل شد و آنها را به سمت سرمايهگذاري جذب كرد. داوجونز در سال 2017 به سقف 20هزار واحدي رسيده، طي چند مرحله چند هزار واحد رشد را تجربه كرده بود.
شركتها چشمانداز بازدهي خود در سال 2018 را با در نظر گرفتن سابقه موفق سال قبل، آغاز اجرايي شدن قانون كاهش مالياتها و باقي ماندن سرمايهگذاران در بازار، افزايش دادند؛ اما اثر دوجانبه كاهش مالياتها، رفتار غيرقابل پيشبيني سرمايهگذاران و تكيه بر روند سال قبل، آنطور كه آنان انتظار داشتند، پيش نرفت. معاملهگراني كه سود كافي گرفته بودند از بازار خارج شدند و چشمانداز غيرواقعي شركتها را جدي نگرفتند. فاصله واقعيت با روياي والاستريت، روز دوشنبه با واكنش سرمايهگذاران پاسخ داده شد و والاستريت يكي از بدترين روزهاي چند دهه اخير را تجربه كرد.
اغتشاش پولي در اولين روز رياست پاول: جروم پاول پس از مراسم سوگند، اولين روز رياست بر بزرگترين بانك مركزي دنيا را با بحران بازار سهام استارت زد. فدرالرزرو يكي از متهمان ريزش والاستريت محسوب ميشود. كميته بازار آزاد آمريكا، 3 نوبت افزايش نرخ بهره را براي سالجاري ميلادي پيشبيني كرده است. فدرالرزرو در سال گذشته نيز 3 نوبت افزايش نرخ بهره را اعمال كرده بود. تاثير افزايشهاي متوالي نرخ بهره كه بهمنظور پايان دادن به روند انبساطي سالهاي پسابحران آغاز شد، در ماههاي اخير مبهم شده است. تورم هدف 2 درصدي كه فدرالرزرو وعده رسيدن به آن را داده بود، تا پايان ماه ژانويه (يك هفته پيش) محقق نشد. افزايش بازدهي اوراق قرضه با سررسيد بلندمدت نيز در سال 2017 رخ نداد.
عمق ابهام در سياستگذاري فدرالرزرو زماني بيشتر شده كه جهت تورم نامشخص است، رئيس فدرالرزرو تغيير كرده، احتمال دخالت ترامپ در اين نهاد بانكي افزايش يافته و چشمانداز انقباضي كميته بازار آزاد نيز با مخالفان بيشتري روبهرو است. با اين وضعيت، 3 نوبت افزايش نرخ بهره در سالجاري با علامت سوال مواجه خواهد شد. عدم تحقق برخي تاریخچه داو جونز تاریخچه داو جونز از پيشبينيهاي فدرالرزرو كه افزايشهاي نرخ بهره طبق آنها تدوين شدهاند، روند انقباضي را مبهم كرده است، اما تا ديروز واكنشي از فدرالرزرو منتشر نشد. نقش نرخ بهره در سناريوي ريزش بازار سهام از مهندسي معكوس اثرگذاري ريزش والاستريت بر بازدهي اوراق 10ساله قابل بررسي است. ريزش والاستريت، بازار اوراق را به علت ريسك كمتر، بهعنوان جايگزين معرفي كرد. معاملهگران سرمايههاي خود را از بازار سهام بيرون كشيده، آنها را به بازار اوراق منتقل كردند. افزايش تقاضا يا خريد اوراق بلندمدتي كه تنها 2 هفته از تقويت آنها ميگذشت، بايد بازدهي 2.85 درصدي آنها را تضعيف ميكرد. اين تضعيف رخ داد و اثبات كرد كه رابطه مستقيمي ميان بازدهي اوراق و روند والاستريت وجود داشته است. بازدهي اوراق مسلما به نرخ بهره وابستگي دارد و از اين جهت سياست پولي را درگير ريزش بازار سهام ميكند.
نشانه ديگري كه روند سياستي فدرالرزرو را برخلاف واقعيت بازارها بروز داد، كاهش احتمال 3 نوبت افزايش نرخ بهره در سالجاري بود. اين احتمال طبق ابزارهاي ديدهبان نرخ بهره كه از اطلاعات شعب مختلف فدرالرزرو استفاده ميكنند، بلافاصله پس از ريزش والاستريت از 65 درصد به 55 درصد رسيد. كاهش احتمال وقوع چشمانداز پولي فدرالرزرو بهعنوان نشانهاي از ابهام در درستي رويكرد كميته بازار آزاد تلقي ميشود.
** تكرار تاريخ يا كاريكاتور
برخي از كارشناسان، شباهت وضعيت اقتصادي آمريكا در دوره ترامپ را تكرار تاريخي وضعيت سال 1987 ميلادي در زمان رياستجمهوري رونالد ريگان ميدانند؛ اما برخي ديگر اين تشابه را تنها كاريكاتوري از شرايط اقتصادي دوره ريگان معرفي ميكنند. گروه دوم معتقدند، نه ترامپ با ريگان قابلقياس است و نه رويكرد پاول با ديدگاه گريناسپن يكسان خواهد بود. شاخص ميانگين صنعتي داوجونز در سال 1987 طي يك روز نزديك به 4 درصد افت كرده بود و والاستريت را با يكي از سقوطهاي معروف خود همراه كرد. شباهتهاي بسياري ميان شرايط اقتصادي در آن دوره با شرايطي كه هماكنون در اتمسفر اقتصادي ايالاتمتحده قابل مشاهده هستند، وجود دارد. سقوط بازار سهام در سال 1987، پس از ركود سالهاي ابتدايي همان دهه رخ داده بود. ركود آمريكا با رياست «پل وولكر» در فدرالرزرو پشتسر گذاشته شده بود.
پس از آن، بازار سهام روند صعودي خود را آغاز كرده بود، اشتغال كامل (با تعريف فدرالرزرو كه بيكاري زير5.5 درصد را ملاك اشتغال كامل قرار ميداد) وجود داشت، رشد تورم ضعيف بود، نرخ بهره در روند افزايشي قرار داشت، رونالد ريگان تازه كرسي رياستجمهوري را تصرف كرده بود، سكان فدرالرزرو در همان سال از دست وولكر به دست «آلن گريناسپن» سپرده شد (ريگان قصد داشت فدرالرزرو را با سياستهاي خود همسو كند و انتخاب گريناسپن سياسي تلقي ميشد) و ريگان وعده كاهش ماليات را به اقشار و شركتها داده بود. شرايطي كه آمريكاي سال 1987 با توجه به اين مولفهها تجربه كرد، هماكنون تا حد زيادي قابل رويت هستند. يك دهه از ركود اقتصاد اين كشور ميگذرد و فدرالرزرو با رهبري «بن برنانكي» و «جنت يلن» از اين دوره خارج شده است. بازار سهام 4 سال تقويت متوالي را تجربه كرده، نرخ بيكاري به 4.1 درصد رسيده (اشتغال كامل)، رشد تورم به هدف 2 درصدي نرسيده، نرخ بهره در حال افزايش است، دونالد ترامپ تازه كرسي رياستجمهوري را تصاحب كرده، سكان فدرالرزرو از دست جنت يلن به دست جروم پاول سپرده شده (اين اقدام ترامپ نيز سياسي تلقي ميشود) و در انتها دونالد همانند رونالد سوداي كاهش مالياتها را براي تسريع رشد اقتصادي در سر دارد. بهرغم اينكه تشابهات موجود بهطور قطع نميتوانند بازتوليد سقوط سهام سال 1987 را پيشبيني كنند، اما قابل كتمان نيز نيستند.
*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد؛ 1396،11،18
**گروه اطلاع رساني**1699**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي
تاریخچه داو جونز
تعطیلی کارخانه هیوندا درکره جنوبی / سقوط سهام داو جونز در آمریکا
سرویس خارجی-شیوع سریع ویروس نه چندان شناخته شده «کرونا» در بیش از ۴۰ کشور جهان، بار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و درمانی سنگینی را بر دوش مردم، دولتها و شرکتهای بینالمللی قرارداده است.کاسبان کرونا نیز در بسیاری از کشورهای دنیا از آلمان بگیر تا آمریکا و ژاپن و کره جنوبی ماسکها را با چندین برابر قیمت به مردم میفروشند.
اما در تازهترین خبرها آمده، شاخص سهام «داوجونز» بیش از ۷۰۰ واحد در روز پنجشنبه سقوط کرده است و بر اساس گزارش «سیانبیسی» سرمایهگذاران نگران گسترش بیشتر ویروس کرونا در آمریکا هستند و شرکتهای آماری و تحلیلگران نیز درباره اثرات منفی این ویروس بر میانگین شاخصهای اصلی بورس آمریکا هشدار دادهاند.
در کره جنوبی نیز بر اساس گزارش رویترز شرکت «هیوندای موتورز» دیروز (جمعه) اعلام کرد آزمایش ابتلای یکی از کارگران این شرکت به کرونا مثبت گزارش شده و این شرکت مجبور است یکی از کارخانههای خود را در شهر جنوب شرقی «اولسان» کره جنوبی تعطیل کند. اولسان کمتر از یک ساعت با دائگو، مرکز اصلی شیوع ویروس در کره جنوبی فاصله دارد. سخنگوی اتحادیه خودروسازان کره جنوبی ضمن تایید این خبر از ارائه جزئیات بیشتر درباره وضعیت کارگر مذکور خودداری کرد. این مقام همچنین گفت شرکت تمامی افرادی را که با این کارگر مبتلا در تماس نزدیک بودهاند قرنطینه کرده و اقدامات لازم را برای گرفتن آزمایش از آنها اتخاذ کرده است.
در پی انتشار این خبر، ارزش سهام این خودروساز نیز بیش از ۵ درصد کاهش یافت. همچنین بسته شدن یکی از کارخانههای این خودروساز که به تازگی فعالیت خود را از سرگرفته بود، ضربه دیگری بر پیکره صنعت کرهجنوبی وارد خواهد کرد. کره جنوبی بیشترین موارد ابتلا به کروناویروس را در خارج از چین دارد و شرکتهایی مانند سامسونگ و هیوندای را تحت تأثیر قرارداده است. در اروپا نیز وضعیت ایتالیا از بقیه کشورها بحرانیتر عنوان شده است.
کرونایِ سیاسی
در آمریکا این ویروس مجادلات گستردهای را نیز بین احزاب و رسانهها بوجود آورده است. رسانه آمریکایی «تروثاوت» بااشاره به اینکه ۲۸ میلیون نفر در آمریکا فاقد خدمات بیمه هستند؛ شیوع ویروس کرونا در این کشور را فاجعهبار دانسته است. در روزهای گذشته عدم آمادگی دولت ترامپ برای مقابله با ویروس کرونا هم به شدت مورد انتقاد محافل سیاسی در این کشور قرار گرفته است. منتقدان ترامپ میگویند اظهارات رئیسجمهور آمریکا درباره کرونا نشان میدهد که او بیش از سلامت شهروندان آمریکا نگران تأثیر شیوع این ویروس بر بازارهای مالی است. ترامپ برای مقابله با این ویروس ۲/۵ میلیارد دلار بودجه درخواست کرده، اما نمایندگان دموکرات گفتهاند محافظت از آمریکاییها در برابر کرونا نیازمند ۸/۵ میلیارد دلار است. دونالد ترامپ در سخنرانی تازه خود، ضمن معرفی معاونش- مایک پنس- به عنوان مسئول هماهنگکننده مقابله با ویروس کرونا، گفت: احتمال شیوع گسترده این ویروس در ایالات متحده بسیار ضعیف است. شیوع کرونا در آمریکا اجتنابناپذیر نیست؛ ممکن و محتمل است و میتواند در ابعاد کوچک و بزرگ شیوع پیدا کند؛ اما هر اتفاقی بیفتد ما آمادهایم. داستان کروناویروس سیاسی شده است.
مورد عجیب!
از سوی دیگر آمریکا تائید کرده که اولین مورد ابتلا به «ویروس کرونا» بدون هیچگونه ارتباطی با کشور یا شهروندان چین، در آمریکا تشخیص داده شده است. «مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها» در آمریکا گفته این بیمار که اهل کالیفرنیا است به هیچ جایی که ویروس در آن مشاهده شده باشد سفر نکرده و با افراد مبتلا هم در تماس نبوده است.
کمبود ماسک در آلمان
با افزایش تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در کشورهای اروپایی و بالا رفتن تقاضا برای خرید تجهیزات بهداشتی، ماسک تنفسی و مواد ضد عفونیکننده در آلمان کمیاب شده و قیمت آنها به شدت بالا رفته است. به نوشته روزنامه آلمانی «دیولتیک» عضو هیئت فدرال «انجمن داروسازان آلمان» میگوید: «مشتریها نگران هستند. مردم ترسیدهاند عقلانی واکنش نشان نمیدهند. برخی از آنها حتی با اینکه ماسک نمیزنند، اما تعداد زیادی خریداری کردهاند. آنها فکر میکنند در صورت شیوع بیشتر ویروس، بهتر است برای امنیتشان این ماسکها را در خانه انبار کنند.طبق آماری که این روزنامه و دیگر رسانههای آلمانی جمعآوری کردهاند، تقاضا برای ماسکهای فیلتردار در یک ماهه اواخر ژانویه تا اواخر فوریه، ۵۰۰ برابر افزایش داشته است.
دولت آلمان برای مقابله با شیوع ویروس کرونا میخواهد کنترل مسافران را گسترش داده و ممنوعیت نشستهای بزرگ بینالمللی در این کشور را در دستور کار قرار دهد. این خبر را وزیر بهداشت و وزیر کشور آلمان در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در روز پنجشنبه اعلام کردند. دولت آلمان همچنین برای مقابله با این مسئله یک «تیم بحران» متشکل از مقامات وزارت امور خارجه، حملونقل و پلیس فدرال تشکیل داده است.
توریسم ایتالیا فلج شد
رسانههای ایتالیایی هم از فلج شدن صنعت توریسم ایتالیا به عنوان کانون گسترش کرونا در اتحادیه اروپا خبر دادهاند.روزنامه تاگس شاو آلمان در مطلبی به کاهش تردد توریسمها در ایتالیا، ایستگاههای قطار خالی و افرادی که در خانهها ماندهانداشاره کرده و بخصوص نوشته است که شمال ایتالیا فلج شده است.رئیسجمهور فرانسه نیز در بازدید از بیمارستانی در پاریس، ویروس جدید کرونا را یک بحران دانست و درخصوص انتشار قریبالوقوع آن در این کشور هشدار داد.
آشنایی با بازار بورس نیویورک (NYSE)
همشهری آنلاین: بازار بورس نیویورک (New York Stock Exchange) بزرگترین بازار بورس از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در آمریکا و جهان است. این بازار ۸ مارس ۱۸۱۷ تاسیس شده است.
- وبگاه رسمی: NYSE
این بازار در خیابان شمارهٔ ۱۱ وال استریت، منهتن جنوبی در شهر نیویورک واقع شدهاست. بورس اوراق بهادار نیویورک از دوشنبه تا جمعه از ساعت ۹:۳۰ صبح (۱۸ بعدازظهر به وقت تهران) تا ۱۶ بعداز ظهر (نیمه شب به وقت تهران) به معامله میپردازد.
دو شاخص اصلی بورس وال استریت شاخص داو جونز (Dow Jones ) و شاخص نزدک (NASDAQ) است
بازار بورس نیویورک، در سال ۱۷۹۲ در پلاک ۴۰ وال استریت شروع به کار کرد. در سال ۱۸۶۵ به ساختمانی با پلاک ۱۰-۱۲ در خیابان براد (Broad Street) منتقل شد و سپس در ۲۲ آوریل ۱۹۰۳ به ساختمانی ۴ میلیارد دلاری، در پلاک ۱۸ خیابان براد نقل مکان کرد. در سال ۱۹۲۲ یک ساختمان برای دفاتر اجرایی بازار، در پلاک ۱۱ وال استریت (محل کنونی بازار بورس نیوروک) بازگشایی شد و در سال ۲۰۰۸ بود که بازار بورس آمریکا، با بازار بورس نیویورک ادغام شد و سالن اصلی آن، به تالار خرید و فروش بورس نیویورک منتقل شد. حملات ۱۱ سپتامبر به برجهای تجارت جهانی در منهتن، باعث از بین رفتن ۴۵٪ درصد دفاتر اداری وال استریت شد.
اپراتور بازار بورس نیویورک؛ انوایاسای یورونکست (NYSE Euronext) است که در پی ادغام بورس نیویورک و بورس یورونکست در سال ۲۰۰۷ راهاندازی شد.
تاریخچه شرکت هواپیماسازی بوئینگ
همانطور که می دانید یکی از بزرگ ترین شرکت های هواپیماسازی در جهان، شرکت هواپیماسازی بوئینگ است. این شرکت سال ها پیش چند شرکت هواپیماسازی را با هم خریداری کرد و شرکت بوئینگ را راه اندازی کرد. برای آشنایی با تاریخچه شرکت هواپیماسازی بوئینگ این بخش گهر را بخوانید. در ادامه مطالبی در مورد شرکت بوئینگ و تاریخچه بوئینگ می خوانید.
تاریخچه شرکت هواپیماسازی بوئینگ
شرکت هواپیماسازی بوئینگ
بوئینگ، (Boeing) شرکت هوافضا و صنایع دفاعی آمریکایی و چندملیتی است، که در سال ۱۹۱۶ توسط ویلیام بوئینگ، در شهر سیاتل، واشینگتن تأسیس شد.
شرکت بوئینگ، در طول سالهای متمادی فعالیت در حوزه فن آوران هوافضایی و صنایع جنگافزاری، تمرکز اصلی خود را بر تولید هواپیماهای مسافربری معطوف نمود و از سوی دیگر، با خریداری و ادغام شرکتهای هواگردسازی و صنایع دفاعی، توسعه یافت، که نقطه عطف آن، در سال ۱۹۹۷ بود، که در پی خریداری و ادغام مکدانل داگلاس، بوئینگ به بزرگترین شرکت هوافضای جهان تبدیل شد. در سال ۲۰۰۱ دفتر مرکزی بوئینگ، به شهر شیکاگو انتقال یافت.
شرکت بوئینگ، از نظر ساختار سازمانی، به چهار بخش اصلی تقسیم شدهاست، که هر بخش توسط یک شرکت تابعه از بوئینگ مدیریت میشود، این شرکتها عبارتند از: شرکت هواپیماهای تجاری بوئینگ، بوئینگ دیفنس اسپیس اند سکیوریتی، بوئینگ کپیتال و گروه خدمات اشتراکی بوئینگ.
شرکت بوئینگ بزرگترین شرکت فن آوران هوافضایی در جهان میباشد و در سال ۲۰۱۱ بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ تجهیزات دفاعی جهان، شناخته شد. بوئینگ، بزرگترین صادرکننده کالا و خدمات، در ایالات متحده است و سهام آن، در بازار بورس نیویورک مبادله میشود. این شرکت بخشی از میانگین صنعتی داو جونز بهشمار میآید.
تاریخچه شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
ویلیام بوئینگ، در ماه مارس سال ۱۹۱۰ شرکت گرین وود تیمبر را تأسیس کرد و دو سال بعد، شرکت شیپ یارد را خرید و اندکاندک مقدمات تأسیس یک کارخانه هواپیماسازی را فراهم آورد. ویلیام بوئینگ، ابتدا در مورد صنعت چوب در دانشگاه ییل تحصیل میکرد و تخصص خوبی در این زمینه کسب کرده بود و این علم، او را در اجرای طرحهایش و بخصوص مونتاژ و ساخت هواپیما، یاری داد.
در تاریخ ۱۵ ژوئیه ۱۹۱۶ بزرگترین شرکت هواپیمایی حالحاضر جهان، تنها با سرمایه ۱۰۰ هزار دلار، تأسیس شد. این در حالی بود، که اولین هواپیمای تولید شده توسط این شرکت، کمتر از هشت متر طول داشت و تا ارتفاع ۹۰۰ پایی پرواز میکرد. ویلیام بوئینگ در ابتدا آن را شرکت محصولات هوایی پسفیک نام نهاد و یک سال بعد، نام آن را به شرکت هواپیمایی بوئینگ تغییر داد.
در سالهای اولیه فعالیت، بوئینگ به ساخت هواپیماهای کوچک برای نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا یا حمل بستههای پستی دست زد. این هواپیماها به نام مدل سی شهرت یافت.
در سال ۱۹۱۹ اولین هواپیمای تجاری بوئینگ، به نام بی۱ به پرواز درآمد. طی دهه بعد، بوئینگ درصدد تغییر استاندارد موتورهای هواپیما از سیستم خنککاری آبگرد، به هواگرد بود و مدل آ۴۰ را پس از این تغییر، تولید کرد. در این دهه بود که هواپیمای بمبافکن توسط دونالد داگلاس طراحی شد و بوئینگ، شرکت دولفین را، که متعلق به او بود، خریداری نمود و تولید مجموعه هواپیماهای جنگنده را نیز، در دستور کار خود قرار داد.
در سال ۱۹۲۹ بوئینگ اقدام به خریداری چند شرکت بزرگ هواپیماسازی نمود، که عبارت بودن از: پرت اند ویتنی، همیلتو استاندارد، ووت و یونایتد ایر ترانسپورت. در سال ۱۹۳۰ هواپیمای بوئینگ مدل بی۱ای با چهار سرنشین و سپس مدل ۸۰ با ۱۲ سرنشین به پرواز درآمد. گرچه همزمان با رشد و رونق شرکت، در سال ۱۹۳۴، به دلیل قانونی که به تصویب رسیده بود، ویلیام بوئینگ سهم خود را فروخت و شرکت را رها کرد، اما همچنان تا پایان عمر، به مشاوره با شرکت ادامه داد.
در ۱۹۳۷ هواپیمای مسافربری بوئینگ ۳۰۷ ساخته شد، که در زمان خود انقلابی در عرصه هواپیماهای تجاری بهشمار میآمد. در خلال جنگ جهانی دوم، شرکت بوئینگ اقدام به تولید انبوه بوئینگ بی-۱۷ فلایینگ فورترس و بمب افکن مدل بوئینگ بی-۲۹ نمود. ۱۵ سال بعد نیز، بمب افکن پیشرفته بی۵۲ مورد استفاده قرار گرفت. در همان سال، یعنی ۱۹۵۷ اولین هواپیمای مجهز مسافربری مدل ۷ به عنوان بوئینگ ۷۰۷ به بازار عرضه شد و مورد استقبال قرار گرفت.
طی دهه بعد، مدلهای بوئینگ ۷۲۷، بوئینگ ۷۳۷ و بوئینگ ۷۴۷ نیز یکی پس از دیگری به بازار حمل و نقل هوایی جهان، ارائه شدند. در این سالها، بوئینگ در ساخت موشک و سفینههای فضایی نیز، وارد شده بود و با سازمان فضایی آمریکا (ناسا) همکاری نزدیک داشت.
در سال ۱۹۷۴، پس از تجربه ساخت موفق آپولو، سفینه مارینر ۱۰ ساخته و به ناسا تحویل داده شد. در سال ۱۹۹۰، بوئینگ ۷۳۷ با فروش ۱٫۸۳۲ فروندی، به عنوان پرفروشترین هواپیمای جهان مطرح شد، در حالی که بوئینگ در سالهای قبل و بعد از آن، به طراحی و ساخت و عرضه مدلهای بوئینگ ۷۵۷، بوئینگ ۷۶۷، بوئینگ ۷۷۷ و بالاخره در سال ۲۰۰۵، بوئینگ ۷۸۷ پرداخت.
حوزه فعالیت شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
بوئینگ، اولین و بزرگترین شرکت هواپیمایی جهان، در ساخت هواپیماهای تجاری و دومین شرکت بزرگ در ساخت سیستمهای دفاعی جهان است. حوزه فعالیت بوئینگ، محدوده گستردهای از سیستمها، محصولات و خدمات فضایی و دفاعی را در زمینه طراحی، تولید و پشتیبانی هواپیماهای تجاری، جنگندهها، بمبافکنها، موشکها، سفینههای فضایی، ماهوارهها، جنگافزارها و فناوریهای مختلف نظامی و دفاعی، در برمیگیرد.
پنج حوزه اصلی فعالیت بوئینگ عبارتاند از:
سیستمهای دفاعی یکپارچه
گروه مهندسی، فناوری و عملیات
شرکت سرمایهگذاری بوئینگ
گروه خدمات بوئینگ
هواپیماهای تجاری شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
عمدهترین محصولات تجاری در این زمینه، خانواده هواپیماهای مسافربری سری ۷ از ۷۰۷ تا ۷۸۷ است. حدود ۱۲ هزار هواپیمای تجاری یعنی مسافربری و باربری در جهان وجود دارد، که ۸۵٪ درصد آنها، متعلق به شرکت آمریکایی بوئینگ است.
سیستمهای دفاعی شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
طراحی، مونتاژ و پشتیبانی سیستمهای دفاعی و تولید انواع هلیکوپترها و جنگندههای نظامی در این حوزه قرار میگیرد.
مهندسی، فناوری و عملیات شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
گروه مهندسی، فناوری و عملیات، شرکت بوئینگ، یک پشتوانه قوی، برای سازمان فضایی آمریکا است، که در جهت طراحی و ساخت و عملیات شاتلهای فضایی و ایستگاه بینالمللی فضایی، فعالیت میکند.
به طور کلی این حوزه، از واحدهای کسب و کار بوئینگ، پشتیبانی میکند و استراتژی رشد را در جهان با فراهم آوردن افراد، فناوریها، فرایندها و عملکردهای مناسب، در زمان مناسب و مکان مناسب در سطح شرکت، فراهم میآورد.
سرمایهگذاری شرکت هواپیماسازی بوئینگ
شرکت سرمایهگذاری بوئینگ، در جهت فراهم آوردن و تسهیل عملیات بانکی و پشتوانه واحدهای کسب و کار اصلی، در زمینه تجاری و دفاعی، تأسیس شده است.
گروه خدمات شرکت بوئینگ
گروه خدمات بوئینگ، به واحدهای کسب و کار بوئینگ امکان میدهد، تا بر رشد سودآور تمرکز تاریخچه داو جونز کنند؛ چرا که تمامی خدمات زیرساختی، شامل: خدمات تسهیلاتی، پرسنلی، جذب و استخدام، برنامههای رفاهی، ایمنی، آتشنشانی، عملیات کارگاهی، حملونقل و نظیر آن را، فراهم میسازد.
مدل مدیریتی شرکت بوئینگ
رهبری و توسعه شرکت، جزء ارزشها و فعالیتهای اصلی شرکت بوئینگ است. در مدل مدیریتی شرکت بوئینگ بر پیشبرد عملکرد، از طریق رشد و توسعه بهرهوری و رهبری تأکید شده است.
شرکت بوئینگ دارای یک مرکز رهبری است، که رویکرد توسعه رهبری، در آنجا مُدون شده، سپس عرضه میشود. این رویکردها، عبارت است از:
نهادینهسازی ارزشهای بوئینگ و فرهنگ یکپارچه شرکت
تمرکز بر مهارتهای کسبوکار
پشتیبانی اهداف استراتژیک کسبوکار، از طریق آموزش، مربیگری و ارزیابی عملکرد
انجام اقدامات چالشی در کسبوکار، اخذ و تحلیل بازخورد در مرکز رهبری
فروش شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
شرکت بوئینگ در سال ۲۰۰۷ با فروش ۶۱٫۵ میلیارد دلاری و سود ۲٫۲ میلیارد دلاری، در جایگاه ۲۸ در فهرست فرچون ۵۰۰ از پانصد شرکت برتر جهان، قرار داشت.
بخش فروش هواپیماهای بوئینگ، بیش از ۹۰ کشور را، پوشش میدهد. ۷۰٪ هواپیماهای تجاری تولیدشده به خارج از ایالات متحده، فروخته میشود. ۷۵٪ هواپیماهای تجاری جهان نیز، توسط بوئینگ تأمین میگردد.
حدود نیمی از فروش این شرکت به حوزه هواپیماهای تجاری برمیگردد. شرکت بوئینگ با ۲۲ هزار تأمینکننده جهانی، قرارداد دارد، همچنین بعنوان بزرگترین پیمانکار سازمان فضایی آمریکا محسوب میشود.
منابع انسانی شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
بیش از ۱۵۹ هزار کارکنان شرکت، در ایالات متحده آمریکا و ۷۰ کشور دیگر، فعالیت میکنند. از این تعداد، حدود ۴۰٪ در بخش هواپیماهای تجاری، ۴۴٪ در بخش سیستمهای دفاعی و بقیه در سایر حوزهها، اشتغال دارند.
شرکت بوئینگ جامعترین و بزرگترین آموزشهای هوایی را، چه در زمینه تعمیرونگهداری و چه کارکنان پرواز، در بازار هواپیماهای ۱۰۰ صندلی و بالاتر، ارائه میدهد.
کارکنان بر پایه محل
تعداد کارکنان شرکت بوئینگ، درحالحاضر بیش از ۱۷۰ هزار نفر برآورد شده است. جدول زیر که شمار کارکنان این شرکت را، در هر یک از ایالتهایی که بوئینگ در آنها شعبه فروش یا کارخانجات تولیدی دارد، نشان میدهد. این فهرست در سال ۲۰۰۶ تنظیم شده است.
استخدام شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
در جدول زیر شمار پرسنل بوئینگ، در بخشهای مختلف، با توجه به ساختار سازمانی این شرکت، مشخص شدهاست. این جدول ظرفیت هر بخش یا شرکت تابعه بوئینگ را مشخص مینماید.
مدیرعامل شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
مدیرعامل کنونی شرکت، جیمز مکنرنی است و از سال ۲۰۰۱ به عنوان عضو هیئت مدیره و از ۲۰۰۵ به عنوان مدیرعامل بوئینگ، مشغول به کار شده است. سابقه مدیریتی مکنرنی، بسیار درخشان است. او همچون بنیانگذار شرکت، ویلیام بوئینگ، دانشآموخته دانشگاه ییل است و مدرک امبیای را، از دانشگاه هاروارد اخذ کرده است.
وی ۱۹ سال در جنرال الکتریک مشغول به کار بود و قبل از پیوستن به بوئینگ، مدیرعامل شرکت ۳ام بود. او کارکنان را منبع اصلی قدرت بوئینگ میداند و بر این باور است، که دیدگاههای متنوع آنان، در تولید خلاقانه محصولات به شرکت کمک میکند؛ شرکتی که همه با تعهد بر توسعه مستمر در آن گردآمدهاند.
هیئت مدیره شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
در حال حاضر (۲۰۱۴) هیئت مدیره شرکت بوئینگ از افراد زیر تشکیل شدهاست.
جیمز مکنرنی: رئیس هیئت مدیره
دریاسالار ادموند پی. جیامباستیانی
آرتور دی. کالینز جونیور
لینوود ام. کوبرن
کنت ان. دوبرستین
مایک اس. زافیروفسکی
آینده شرکت هواپیماسازی آمریکایی بوئینگ
شرکت بوئینگ چشمانداز خود را برای سال ۲۰۱۶ چنین ترسیم کرده است: کارکردن با یکدیگر به مثابه یک شرکت جهانی، برای رهبری صنعت هوافضا… !
دیدگاه شما