افشاگری دژپسند درباره سقوط بورس
به گزارش اکوایران، فرهاد دژپسند، اقتصاددان و وزیر اقتصاد دولت روحانی، در گپ و گفتی که با اکوایران داشت، از تردیدش برای پذیرفتن پیشنهاد رئیس جمهور وقت برای سکانداری وزارت اقتصاد روایت کرد، از اختلافات در تیم اقتصادی دولت که می گوید طبیعی است، از ماجرای گران شدن قیمت بنزین و البته ضرورت روشن شدن تکلیف FATF در مجمع تشخیص.
دژپسند که در دولت اول حسن روحانی در سازمان برنامه و بودجه فعالیت می کرد و در دولت دوم او به کرسی وزارت اقتصاد رسید، از دغدغه هایش برای سروسامان دادن به بورس حرف زد و از اینکه دولت نفعی از بالا رفتن شاخص بورس نبرد، از توصیههایش به سهامداران بورس گفت و گریزی به نامه همتی به رهبر انقلاب نیز زد و گفت از آن نامه خبر نداشته و رونوشتی به او نزده بودند.
شما بارها گفته اید یک کریدور سومی برای تامین کسری بودجه دولت درست کردید که بازار سرمایه بود. فعالان بازار سرمایه معتقد بودند دولت بخاطر اینکه کسری بودجه اش را تامین کند شاخص بورس را بالا برده و بعد که کسری بودجه اش تامین شد آن را به حال خود رها کرد. این رشد بورسی که در این دوره اتفاق افتاد را شما ناشی از چه می دانید؟
با عرض معذرت، ربط دادن آن به کسری بودجه ناشی از کم توجهی عزیزان است چون اصلا ربطی بهم ندارند چون از تحولات بورس چه منافعی نصیب دولت می شود؟
*عرضه شرکت هایش.
بعد چی؟ باید شرکت را بفروشیم. اگر دوباره شاخص فرو بریزد شرکت را نمی توانند بفروشند پس بنابراین هیچی گیر نمی آید.
ریزش شاخص بورس هیچ وقت به نفع دولت نبود
*یعنی شما بازار را داغ کردید، شرکت هایتان را فروختید و بعد سهامداران .
مگر فروختن شرکت ها تمام شده است؟ ادامه داشت و باید تا آخر سال می فروختیم، ما تا آخر سال برای فروختن شرکت ها برنامه داشتیم و چون ریزش شاخص داشتیم نشد پس ریزش شاخص هیچ وقت به نفع دولت نبود. نکته دوم، ما در بازار سرمایه 682 هزار میلیارد تومان تامین مالی برای کل اقتصاد کردیم، سهم دولت در اینجا حدود 16-17 درصد بود پس دولتی سهمی آنجا نداشت ثانیا دولت زمانی سهامش را عرضه کرد که شاخص در حال رشد بود به عبارتی دیگر تقاضا وجود داشت و برای تامین تقاضا دولت سهامش را عرضه کرد و از این 95 هزار میلیارد تومان، 63 هزار میلیارد تومانش برای بازار اوراق بود که اصلا ربطی به سهام ندارد بنابراین هیچ فایده ای برای دولت نداشت.به نفع دولت ها است که بازار سرمایه رشد کند
می خواهم بگویم برای دولت قبل، دولت فعلی و تمام دولت های آینده، در اقتصاد ایران به نفع دولت، مردم و سهامداران است که بازار سرمایه رشد، عمق و توسعه پیدا کند. دولت برای اینکه ضرورت های اقتصادی جامعه را پاسخ دهد در مقام توسعه بازار سرمایه . این ها را که من در موضع وزیر اقتصاد قبلا گفته بودم، تقریبا 12 سال قبلش در چرا بورس سقوط می کند؟ یک مقاله علمی بیان کردم، 10 سال قبلش در یک پروژه تحقیقی بیان کردم حتی اگر در برنامه ام که به مجلس دادم، نگاه کنید بازار سرمایه را پررنگ دیدم. اینکه ما بگوییم برای مشکل خودش است خیلی کوته فکرانه است برای اینکه دولت خیلی بیشتر از این ها به بازار سرمایه نیاز داشت حتی برای بودجه اش بیش از این ها نیاز داشت.
*نکته ای که منتقدان شما می گویند این است که آقای دژپسند فکر می کرد شاخص بورس تا چه سطحی بالا می رود (بدون حباب) که به بازار ورود نکردید؟
من یک برآوردی داشتم. زمانی که شاخص داشت بالا می رفت این برآورد مورد مناقشه من با یکی از نمایندگان مجلس قرار گرفت. آن نماینده عزیز می گفت چرا بورس کشورهای دنیا رشد منفی دارد اما اقتصاد ایران که رشدش منفی است، رشد بورسش مثبت است؟ اولا من رشد سال 99 را در بهار چرا بورس سقوط می کند؟ 99 در یکی از جلسات شورای گفت وگو که مصاحبه کردم گفتم از نظر من رشد آن مثبت است و 7 دلیل آوردم که آنجا 7 تا محور را گفتم، ثانیا بنگاه های بورسی متمایز از کل بنگاه های کشور است چون بنگاه های منتخب هستند، بنگاه های ارزیابی شده هستند، بنگاه های شفاف هستند، بنگاه های صادراتی هستند بنابراین از کل اقتصاد متفاوت تر هستند. وقتی که این عملکرد بیرون آمد؛ یک، بنا به شهادت مرکز آمار و بانک مرکزی رشد اقتصادی کشور مثبت بود چون من آمار تولید نمی کنم. دو، سود بنگاه های بورسی در سال 99، 3.8 برابر سود بنگاه های بورسی در سال 98 بود. اگر شاخص P/E را ملاک قرار دهیم، سود که 3.8 برابر شده و P/E هم ثابت بماند، شاخص چقدر باید افزایش پیدا کند؟ آخر سال 98، 508 هزار بوده آن را ضربدر 3.8 برابر کنید و ببینید چقدر می شود.
*یعنی شما می گویید تا دو میلیون حباب.
باید با شاخص حرف بزنیم، وقتی سود بنگاه های بورسی 3.8 برابر برابر شده است برای چه ما باید دل حقیقی ها را خالی کنیم و آنها را از بازار بترسانیم اما من 2 میلیون را با روش دیگری پوشش می دادم؛ با فشار عرضه. رفته بودم کل مجوز قانونی را از شورای هماهنگی اقتصادی، از مجلس محترمه، از دولت و از مراجع دیگر گرفته بودم که عرضه را بالا ببرم تا به صورت طبیعی و درون ساختاری روند را اصلاح کنیم نه اینکه حقیقی ها را از ماندن در بازار بترسانیم و رفتار توده ای را شکل دهیم که همه اراده کنند و فرار کنند. به نظر من درمورد بازار کسانی که عوامل تشکیل نگرانی حقیقی ها بودند باید جواب دهند. معتقد هستم حباب داشتیم اما حباب بنگاهی و رشته ای؛ یعنی در برخی از بنگاه ها قیمت واقعا قابل قبول نبود، در برخی از رشته فعالیت ها قابل قبول نبود و من بارها این را اعلام کردم.
به کسانی که می خواستند وارد بورس شوند گفتم؛ دقت، دقت، دقت
*شما از چه سطحی به بعد احساس خطر کردید؟
من این را سطح نمی دهم. من از اواخر اردیبهشت به کسانی که می خواستند در بازار سرمایه وارد شوند توصیه کردم؛ مطالعه، مشاوره و معامله - توصیه کردم؛ دقت، دقت، دقت! - توصیه کردم؛ اینکه در خانه تان این و آن را دارید و آنها را بفروشید برای اینکه سهام بخرید، اینکار را نکنید و همه دارایی هایتان را در یک سبد نگذارید و حتی وقتی وارد بازار سرمایه هم شدید تمام دارایی هایتان را در یک سبد نگذارید و حتی بابت این توصیه مورد انتقاد قرار گرفتم چون معتقد بودند وزیر اقتصاد نباید چنین حرفی بزند. من چرا بورس سقوط می کند؟ از اواخر اردیبهشت شروع کردم چون این را بخشی از کار ترویج دولت می دانم.
همتی رونوشت نامه اش به رهبری را به من که وزیر بودم نداد
*همان موقع نسبت هایی که از طرف یکسری محقق های مستقل حتی از یکسری نهادها منتشر می شد نشان می داد وضعیت بورس وضعیت قابل اطمینانی نیست. آقای همتی در مناظره های انتخابی گفت یک نامه ای به مقام معظم رهبری نوشتم و ایشان نظر بانک مرکزی درمورد هشدارهایی که درباره بورس داده بودند را تایید کرده بودند.
بنابراین ایشان باید جواب دهد که چرا بنگاه های بورسی که رشدشان در سال 99، 3.8 برابر شده بود اما ایشان فکر می کرد بورس باید بریزد و مبانی آن را باید بگویند. ثانیا ایشان عضو شورای عالی بورس بود، می آمد این حرف را در شورای عالی بورس می زد.
*یعنی ایشان هشداری نداده بودند؟
ایشان حتی نامه خودشان را رونوشت به وزیر اقتصاد نداد که رئیس شورای بورس است، نامه ایشان از جای دیگری به من رسید.
من وزیر اقتصاد بودم، نمی توانستم نگرانی ام را جار بزنم
*شما آن نامه را دیدید؟ آن استدلال ها قوی نبود؟
حتما چنین نبود. رهبری توجه کلی را قبول کردند. اولا ایشان نامه به رهبری ننوشتند، نامه به رئیس جمهور نوشتند و رونوشت نامه را به دفتر رهبری دادند که رهبری دیدند و فرمایشی داشتند. چرا من این همه مصوبات خاص برای طرف عرضه گرفتم؟ من یکبار به نظارت مجمع رفتم و بحث مفصل کردم و گفتند شما نگران نیستید؟ گفتم نگران هستم، خیلی ها به من می گویند مواظب 13 آبان باش انتخابات ریاست جمهوری است، خیلی ها به من می گویند مواظب فلان تاریخ باش ولی من وزیر اقتصاد هستم، نگرانی من این نیست که جار بزنم و اعلام نگرانی کنم، من را گذاشتند تا تدبیر به خرج دهم.
من مدیر هستم نه بوقچی /کار من تدبیر است نه بوق زدن
من در دوره ای که شاخص داشت بالا می رفت رفتم مصوبات موردنیاز را برای افزایش عرضه گرفتم و موقعی که شاخص داشت پایین می رفت مصوبات مورد نیاز را برای مدیریت کاهش گرفتم یعنی برای افزایش تقاضا، کار من این است. من با یک بوقچی متفاوت هستم، کار بوقچی این است زمانی که چیزی دید بوق میزند اما من مدیر هستم و باید مدیریت کنم، آن بوقچی ها باید جواب دهند که چرا به دلیل ضعف اطلاعاتیشان بوق زدند.
*از 19 مرداد چه اتفاقی افتاد که شاخص برگشت؟
مجموعه ای از اتفاقاتی که افتاد .
*تحلیل شما چیست؟
مجموعه عوامل. هیچ موقع در بازار سرمایه تک عاملی نمی شود تحلیل کرد.
*یعنی آن نکته ای که درمورد دارا دوم و اختلاف شما و آقای زنگنه می گویند ...
من نمی دانم چه چیزی را بین من و آقای زنگنه اختلاف می گویند و هیچ آدرسی هم نیست که من و ایشان اختلاف داشته باشیم.
*دارا دوم عرضه نشد.
دارا دوم عرضه شد. اولا اختلاف بین سازمان خصوصی سازی و شرکت پالایش پخش بود و این اختلاف ناشی از یک مشاوره غلط بود که کارشناسان دستگاه به وزارت نفت داده بودند و گفته بودند وزارت اقتصاد می تواند مسئول صندوق شود در حالی که قانونا وزارت نفت می شد که من با آقای زنگنه صحبت کردم و حل شد. چرا ما دارا دوم یا پالایش یکم را در آن زمان عرضه کردیم؟ بخاطر تقاضای بالای متقاضی ها بود که چقدر در فشار قرار داده بودند.
*پس شما می گویید این جرقه نبوده است چون یکسری می گویند این جرقه شد. تحلیل شما چیست؟
من خیلی صریح می گویم تک عاملی نیست. روزی که من بخاطر دارم سه شنبه بود که در جامعه گفتند اختلاف (وجود دارد) و من سه شنبه ساعت یک در شبکه خبری مصاحبه کردم و گفتم پنجم یا ششم شهریور عرضه می کنیم و درست بر اساس همان هم انجام شد. عوامل دیگری هم بود، نگرانی هایی که تزریق می شد؛ من گزارشی جمع کرده بودم که یک جزوه حجیمی از اظهار نظرهای بیخود و بی مورد راجع به ترساندن حقیقی ها در بازار سرمایه شده بود.
ردپای احساسات توده وار در بازار سرمایه
فولاد که نیست یکبار می گویید، دوبار می گویید، به هر حال اثر می گذارد و دارایی اش را بیرون می کشد. وقتی حرکت توده وار شکل می گیرد ناگهان از بازار خارج می شوند و اثر می گذارد. دو، راجع به آینده نرخ ارز؛ مثلا گفتند نرخ ارز بالا می رود و طرف می گوید من به آنجا می روم و در عرض 2 ماه بازده 50 درصدی می گیرم، همین آقایانی که تحلیل غلط چرا بورس سقوط می کند؟ در تیر ماه داده بودند که اینها روی نقدینگی و قیمت ها اثر می گذارد درست از 19 مرداد که شاخص ریخت، ارز بالا رفت و تا 32 هزار تومان رسید. طرف این را می فروشد، در آنجا ارز می خرد و ظرف 2 ماه سود می کند و از این مسائل. می خواهم بگویم مجموعه عوامل اثر گذاشت که این اتفاق افتاد، یکی از نکات دیگر تحلیلی بود که یکسری درمورد انتخابات امریکا داشتند، یکی از اقتصاددانهایی که طبق معمول وویس پر می کند و می فرستد در جمع بندی خیلی صریح گفته بود من به شما پیشنهاد می دهم از بورس بیرون بیایید یعنی مجموعه عوامل بوده وگرنه از لحاظ اقتصادی اتفاقی درون بورس نیفتاده بود و ما هم داشتیم سازماندهی می کردیم، بنگاه های خصوصی چقدر در صف بودند که ارز اولیه داشته باشند، عوامل روانی بود. الان که من به دانشکده آمدم یک رساله ای که یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد انجام داد در کنار بحث ارز و نفت بحث انتظارات را داشت یعنی احساسات توده وار در بازار سرمایه.
*پس چرا شما روی نرخ سود بهینه بانکی اصرار داشتید و روی آن فشار می آوردید.
چون واقعا یکی از عوامل آن بود. نرخ سود بانکی افزایش پیدا کرد و از 8 درصد تا 17-19 درصد رسید و فعال اقتصادی ما این روند را که نگاه می کند علامت می گیرد و میگوید دولت از بازار سرمایه به سایر بازارها تغییر جهت داده است. وقتی نرخ بهره بهینه بانکی بالا برود آن بانکی که می خواهد ایفای نقش کند، در بازار سرمایه ورود نمی کند و می گوید من خیلی راحت سود میگیرم و از سپرده سود 18 درصد می دهم ولی شبانه 22 درصد سود می گیرم، شما اگر باشید منابعتان را چکار می کنید؟ و این چه علامتی به بازار سرمایه می دهد؟
*22 درصد ناشی از کمبود پول در بازار بین بانکی و انتظارات تورمی نیست؟
چرا از انتظارات تورمی می گوییم؟ مگر غیر از این است که دامنه تعریف می کنیم زمانی که بانک مرکزی دامنه نرخ تورم هدف گذاری شده اش 20 به علاوه و منهای 2 بوده، یعنی چی؟ یعنی تا 22 درصد.
*الزاما بانک ها از آن تبعیت نمی کنند.
این با صحبت های قبلی شما نمی خواند. بانک مرکزی ناظر نظام پولی است و نمی تواند غیر از این باشد.
*بانک مرکزی در همان مقطع با اعتبارات قاعده مند تزریق گسترده ای داشت.
اولا ناظر است ثانیا اینکه شما می گویید امر دیگری است، اثرش را در بازار سرمایه می گذارد که گذاشت یعنی یک رویداد است و تحلیل نیست. شما اگر روند شاخص را نگاه کنید، نقطه سود بانکی از یک جایی که بالاتر می رود آنجا در بازار استارت می خورد و طبیعی هم است.
*نکته دیگری که درمورد بورس وجود داشت از دیگر انتقادات این بود که شما برای نجات بورس داشتید کل اقتصاد را به مخاطره می انداختید.
*فشاری که سر نرخ سود می آوردید، فشاری که به بانک ها برای تزریق منابع می آوردید، فشار به بانک مرکزی و صندوق توسعه.
اصلا! هیچ بانکی تزریق منابع نکرد. اولا بورس یک بازار 50-60 میلیونی است و بازار فردی دژپسند نیست. برای پایداری بازار بورس باید همه پشت آن بایستیم و ثانیا این حرف شما با آن سوال قبلی که دولت کسری بودجه اش را چرا بورس سقوط می کند؟ تامین کرد و بورس را رها می کند سازگاری ندارد.
دولت تا آخر پشت بورس بود
*من آن را از قول فعالان و منتقدان گفتم.
یعنی معلوم است که وزارت اقتصاد و دولت همچنان تا آخر پشت بازار سهام بود. ثالثا ما از بانک مرکزی برای بورس چه گرفتیم؟
*بحث صندوق توسعه ملی که فشار .
اولا فشار نیاوردیم و این قانون قبل از من بود و در سال 94 تصویب شد.
*یک درصد ورودی بوده. صندوق از سال 94 ورودی نداشت و صندوق از سال 96.
هر موقع صد دلار ارز داشته باشیم (از صادرات نفت) حداقل 20 درصد آن برای صندوق توسعه ملی بود، چرا ورودی نداشت؟
*دولت در بودجه بر می داشت.
ورودی آن را برنمی داشت، هیچ موقع 20 درصد را برنمی داشت. ورودی یعنی، به عنوان مثال اگر ما در سال 99 فرضا 10 میلیارد دلار از صادرات نفت ورودی داشتیم یعنی ارز قابل وصول شد، 20 درصد آن یعنی 2 میلیارد برای صندوق بود، ربطی به دوره من ندارد و در ۹۴ تصویب شده است، تنها کاری که من کردم این بود که ایستادم تا اجرایی شود.
پیام دادند که دارند زیر پای بورس را خالی می کنند
*دولت می آمد و ۲۰ درصد را به یک شکل برمی داشت و مابقی که تا ۳۲ و خردهای می آمد را در تبصرهها در قالب استقراض صفر می کرد.
خیر. برعکس است یعنی دولت از ۲۰ درصد بالاتر را در بودجه به عنوان وام برمی داشت و به بقیه کاری نداشت و اگر هم برمی داشت به عنوان استقراض بود که روی ۱۶ درصد بود حالا من می گویم ۲۰ درصد ۱۶ درصد بود، ۳۶ درصد ۱۶ درصد و . که این طبیعی بود. پس یک درصد ورودی فشار وزارت اقتصاد نبود و قانون بود که وزارت اقتصاد پیگیری کرد تا حاصل شود. دوم اینکه مگر انجام شد که می گویید همه چیز را در خدمت گرفتید؟ یکی از عوامل شدت ریزش در بورس، مقاومت در برابر اجرای این قانون بود چون این پیام به بازار داده شد که یکسریها دارند زیر پای بورس را خالی می کنند و این پیام منفی به بازار داده شد، ما چقدر استفاده کردیم؟ این یک درصدی که شما می گویید داشت یا نداشت قابل محاسبه است، اگر نداشت که ما نمی خواستیم، آن چیزی که داشت را محاسبه کردیم.
سقوط آزاد بورس، نگرانی از شورش اقتصادی
شاخص کل بازار که به کانال دو میلیون وارد شده بود به یکمیلیون و ۶۳۱ هزار واحد سقوط کرد
بازار بورس اوراق بهادار تهران - ATTA KENARE / AFP
شاخص کل بازار بورس تهران که در میانه مرداد کانال دومیلیون واحدی را هم فتح کرده بود سقوط خود را از ابتدای شهریورماه آغاز کرد و در پایان دومین هفته شهریورماه به یکمیلیون و ۶۳۱ هزار واحد رسید.
کاربران شبکههای اجتماعی در هفته گذشته با هشتگ #بورس_محکم از دولت خواستند تا با عرضه گستردهتر و مداخله در بازار سهام، جلوی سقوط ارزش داراییهایشان را بگیرد.
مگر وزارت اقتصاد مسئول تقویت،حفاظت و نگهداری از #بورس نبود؟
پس چرا بازار سرمایه به حال خود رها شده است؟ مگر خود شما مردم را به این بازار دعوت نکردید حالا چرا میزبان، سهامداران را تنها گذاشته؟ pic.twitter.com/7bxeI7bGFk
— Behnam Samadi | بهنام صمدی (@behnamsamadi_ir) September 2, 2020همزمان تجمعاتی در تهران و کرج برگزار شد و عدهای از تازهواردان بورس که به امید حفظ داراییهایشان پا در این قمار بزرگ گذاشتهاند به سقوط ارزش بازار سهام اعتراض کردند.
رسانههای وابسته به دولت نیز که در تیرماه و مردادماه اخبار متعددی از صعود شاخص کل به کانال سهمیلیون واحدی در میانمدت میدادند و از مردم میخواستند سرمایه خود را وارد این بازار کنند در دو هفته گذشته سکوت کردهاند.
از ابتدای فروردین و تا پیش از سقوط شاخص کل، رشد بازار رقم بیسابقه ۲۹۲ درصد بود. این در حالی بود که در سراسر سال ۱۳۹۸، متوسط بازدهی بازار سرمایه کمتر از ۲۵۰ درصد بود.
رشد ۲۹۲ درصدی در ۸۰ روز بسیاری از مردم را به این صرافت انداخت که بازار تا انتهای سال حداقل رشد ۱۰۰۰ درصدی و شاید هم بیشتر خواهد داشت.
در میانه بحران کرونا و سقوط ارزش ریال در برابر دلار، این تنها تکیهگاهی بود که مردم برای حفظ دارایی خود به آن متوسل شده بودند. اغواگری این بازار به حدی بود که برخی از افراد از کار اصلی خود دست کشیده و صرفاً بر خریدوفروش سهام در بورس متمرکز بودند.
در ماههای گذشته و با تبلیغ گستردهای که برای ورود به بورس انجام میشد، برخی اقتصاددانان و کارشناسان قدیمی بازار سرمایه درباره ورود هیجانی رشد حبابی و ضرر گسترده تازهواردان هشدار دادند.
#بورس_محکم، بعد چند ماه معلوم شد فرش قرمزی که #روحانی برای دعوت از مردم برای ورود به بورس پهن کرده بود، زیرش خالی بود تا مردم رو یکجا بکشه پایین. pic.twitter.com/ATit1W2vaI
— R S (@roohollahsaleh1) September 2, 2020
حتی برخی اقتصاددانها نسبت به تبعات امنیتی این موضوع ابراز نگرانی کردند و نوشتند که اگر بازار بورس سقوط کند، جمهوری اسلامی با اعتراضاتی گستردهتر از آبان ۹۸ و دی ۹۶ مواجه خواهد شد.
هجوم به بازار سهام در خرداد و تیرماه چنان گسترده بود که حتی شرکتهای زیانده نیز با رشد ارزش سهام مواجه بودند. در نمونهای دیگر، عرضه سهام برخی پتروشیمیها که هنوز در حد طرح هستند و کار عملیاتی آنها آغاز نشده، با هجوم خریداران و رشد قیمت مواجه شد.
محمدرضا پورابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در اردیبهشتماه که بورس هنوز صعود بزرگ خود را تجربه نکرده بود در نامهای خطاب به روحانی نوشت: «در صورت عدم تمهیدات بهموقع و مناسب در جذب نقدینگی و افزایش بیرویه قیمت سهام که با معیارهای علمی و ارزشگذاری فاصلهای معنادار پیدا میکند، ممکن است موجب بحرانهای اقتصادی و اجتماعی جدی شده و نظام را با مخاطرات تازهای روبرو سازد.»
رشد بازار بورس در ایران در سالهای گذشته، تابعی از تورم، رشد نقدینگی و کاهش ارزش پول ملی بوده است. در حقیقت بزرگ شدن بازار سرمایه نه به دلیل رشد شاخص سرمایه ثابت در کشور که هماهنگ با بیارزششدن پول ملی رخ داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سالهای گذشته، این اتفاق را در بازار سرمایه ونزوئلا که سردمدار کاهش ارزش پول ملی است هم شاهد بودیم.
با این وجود و برای جذب سرمایههای عمومی در شرایطی که دولت با کسری بودجه حدود ۲۹۰ هزار میلیارد تومانی مواجه است، تنها راه برای اقتصاد جمهوری اسلامی است تا خود را لنگانلنگان به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر برساند.
هرچند علی خامنهای در سخنان هفته گذشته خود به مناسبت هفته دولت از حسن روحانی خواست تا با فرض باقیماندن تحریمها در ده سال آینده، اقتصاد کشور را اداره کند ولی در فقدان چشمانداز گشایش منابع ارزی، توسعه صادرات و بازگشت ارزهای صادراتی، این سخن رهبر جمهوری اسلامی بیشتر مصرف رسانهای دارد.
سقوط بورس تا کجا ادامه دارد؟
به گزارش تیتربرتر؛ در مرحله پیشگشایش بازار روند تقاضا مثبت بود اما با شروع معاملات بازار سهام عرضه به یکباره بیشتر و روند بازار سهام نزولی شد.
چرا بورس روند نزولی به خود گرفته؟
چرا بورس روند نزولی به خود گرفته؟
دیروز باراز سهام مثبت شد اما به گفته کارشناسان روند نزولی بازار سهام تغییر چندانی نکرد، دلیل منفی شدن بورس امروز بود؟ مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه در رابطه با دلیل روند نزولی بورس امروز گفت: دیروز با مثبت شدن شاخص کل روند نزولی بازار سهام تغییر محسوسی نکرد، دیروز با شروع معاملات بازار سهام تعداد صفهای فروش کمتر از از صفهای خرید بود اما در نیم ساعت پایانی معاملات صفهای فروش بازار سهام بیشتر از صفهای خرید بود.
این کارشناس در رابطه با انتخابات آمریکا گفت: در رابطه با انتخابات آمریکا باید گفت بسیار بیشتر از آن چیزی که تاثیر میگذارد به آن وزن داده شده است، در هرصورت باید بگوییم راه سیاست ایران و آمریکا از یکدیگر جدا است و نمیتوان انتظار روابط عادی این دو چرا بورس سقوط می کند؟ کشور را داشت و فقط میتوان انتظار داشت وضعیت از این بدتر نشود. اما چیزی که بیشتر بر بازار سرمایه ما تاثیر گذاشته تصمیمات داخلی است تا متغییرهای خارجی.
سوری در رابطه با تصمیمات غیرکارشناسانه داخلی گفت: ابزارهای ETF دولتی و سهام عدالت کاملا مشکل دارد، به دلیل مختصات فسادزای سیستم اداری جامعه هر یارانهای فقط در صورت واریز نقدی مشکل ایجاد نمیکند مثلا در رابطه با سهام عدالت دولت به مردم میگوید پول اضافه خود را به بورس بیاورید اما به دهدکهای درآمدی هم سهام میدهد. با اقدامات غیرکارشناسی، بازار سهام از وضعیت استاندارد خارج شده و مهمترین ویژگی خود که نقدشوندگی است را از دست داده و از طرفی نیز روند نزولی بازار سهام تغییری نکرده است.
او در پایان خاطرنشان کرد: جو هیجانی انتخابات آمریکا تاثیرات مقطعی خواهد داشت اما مانند دیروز در تغییر روند تاثیر چندانی ندارد.
واکنش مجلس به سقوط این روزهای بورس
واکنش مجلس به سقوط این روزهای بورس
بازار سهام سقوط می کند؟
اقتصاد
بورسیها در شرایطی به استقبال معاملات روز دوشنبه میروند که روز گذشته شاخص کل بورس برای چهارمین روز نزول کرد. برای پیش بینی بورس امروز –دوشنبه ۶ تیر- به روند بازار سهام در روز گذشته نگاه چرا بورس سقوط می کند؟ میکنیم. دیروز شاخص کل نزول ۱۸ هزار و ۹۸۵ واحدی داشت و شاخص کل هموزن ۴ هزار و ۹۷۵ واحد افت کرد. شاخص کل فرابورس نیز ۲۳۶ واحد پائین آمد.
در پایان معاملات روز یکشنبه، ۱۳۹ نماد رشد قیمت داشتند و قیمت سهام ۵۰۸ نماد کاهش یافت، به عبارت دیگر، ۲۱ درصد بازار رشد قیمت داشتند و ۷۹ درصد بازار افت قیمت داشتند.
بیشترین افزایش قیمت
روز یکشنبه در بورس شرکت تراکتورسازی ایران (تایرا)، شرکت تولیدی مهرام (غمهرا) و شرکت داده پردازی ایران (مداران) بیشترین افزایش قیمت را ثبت کردند. در فرابورس نیز شرکت دامداری تلیسه نمونه (تلیسه)، شرکت کشت و دام قیام اصفهان (زقیام) و شرکت آ س پ (آ.س.پ) بیشترین افزایش قیمت را داشتند.
بیشترین کاهش قیمت
در بورس نمادهای تکمبا (شرکت کمباین سازی ایران)، وتوس (شرکت توسعه شهری توس گستر) و خزر (شرکت فنرسازی زر) در روز یکشنبه بیشترین کاهش قیمت بازار را داشتند و در معاملات فرابورس سرمایه گذاری مسکن پردیس (ثپردیس)، شرکت مواد اولیه دارویی البرز بالک (دبالک) و شرکت سیمان لار سبزوار (سبزوا) بیشترین کاهش قیمت را داشتند.
عرضه و تقاضای بازار
در پایان معاملات روز یکشنبه بازار با مازاد عرضهی ۳۲ میلیارد تومانی بسته شد. ارزش صفهای فروش پایانی بازار نسبت به روز کاری قبل ۱۲۷ درصد افزایش یافت و ۶۶ میلیارد تومان شد. ارزش صفهای خرید نیز نسبت به پایان روز کاری گذشته ۸۱ درصد افت کرد و در رقم ۳۴ میلیارد تومان ایستاد.
سهمهای پُرتقاضا
دیروز نماد لسرما (شرکت سرما آفرین) با صف خرید ۹ میلیارد تومانی در صدر جدول تقاضای بازار قرار گرفت. پس از لسرما، نمادهای غمهرا (شرکت تولیدی مهرام) و سکرد (شرکت سیمان کردستان) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد خچرخش (شرکت چرخشگر) تعلق داشت که ارزش آن ۲۱ میلیارد تومان بود. پس از خچرخش، نمادهای فتوسا، خشرق، تپمپی و سفار بیشترین صف فروش داشتند.
پیش بینی بورس امروز
روز یکشنبه شاخص کل برای چهارمین روز نزول کرد و ریزش سنگینتری نسبت به روزهای قبل ثبت کرد.
اغلب نمادهای بازار قرمزپوش شدند و فملی، فولاد، وبملت، شستا، وامید، فارس، وغدیر، تاپیکو، پارسان، جم، شبندر، ومعادن، خساپا و میدکو نمادهای بزرگ بورس بودند که بیشترین تأثیر را در افت شاخص کل داشتند.
در معاملات دیروز برای نُهمین روز متوالی پول حقیقی از بازار خارج شد که ارزش آن ۵۳۱ میلیارد تومان بود. بدین ترتیب سرمایه حقیقی خروجی نسبت به روز قبل ۷۴ درصد افزایش یافت.
افزایش خروج پول با افت ارزش معاملات خرد همراه بود. دیروز ارزش معاملات خرد با کاهش ۶.۵ درصدی به ۳ هزار و ۸۸۳ واحد رسید.
بنابراین دیروز نیروهای نزولی بورس پرقدرت شدند. تکرار افت شاخص در چهارمین روز متوالی را به عنوان شکل گیری یک روند نزولی تلقی کرد.
تحلیلگران تکنیکی مرز یک میلیون و ۵۳۰ هزار واحد را سطح حمایت شاخص میدانستند، اما این سطح روز شنبه از دست رفت و روز یکشنبه شاخص تا سطح یک میلیون و ۵۰۱ هزار واحد پائین آمد تا در معرض سقوط به کانال پائینتر قرار بگیرد. روندهای درونی بازار نشان میدهد که شاخص میل به صعود ندارد. اگر امروز شاخص به کانال ۱.۴ میلیونی منتقل شود اندک امیدهای معاملهگران رنگ میبازد. آیا شاخص پس از دو ماه به کانال ۱.۴ میلیونی بازمیگردد؟
هیچ کدام از سناریوهایی که کارشناسان و تحلیلگران برای پایان اصلاح شاخص بورس تعریف کرده بودند محقق نشد و این شاخص رسما به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد سقوط کرد. اتفاقی که یک کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که شایعه هایی مانند افزایش نرخ سود بانکی و قیمت گذاری دستوری باعث بی اعتماد کردن سرمایه گذاران و درنهایت سقوط بازار شد.
به گزارش اخبارنوین به نقل از ایسنا، زمانی که اصلاح شاخص بورس در نیمه های مردادماه از دو میلیون واحد آغاز شد، اکثر تحلیلگران آن را اتفاقی مثبت ارزیابی می کردند و بر این باور بودند که این اصلاح تا آخر تابستان و تا محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد ادامه خواهد داشت.
در نهایت در مهر ماه با وجود گزارش های ۶ ماهه موفقیت آمیز شرکتها و قرارگیری نرخ دلار در کانال ۳۰ هزار تومان، حرکت شاخص کل بر مدار نوسان بود و با اینکه پس از عقبگرد به کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد، دوباره وارد کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد شد نتوانست این رقم را حفظ کند و دوباره به کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد بازگشت.
تحلیلگران اعتقاد داشتند حرکت نوسانی شاخص تا انتخابات آمریکا ادامه خواهد یافت و پس از آن مسیر حرکت شاخص مشخص خواهد شد اما کم تر کسی گمان می کرد شاخص کف خود را بشکند و وارد کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد شود.
چند اتفاق که باعث سقوط شاخص شد
در این راستا، روزبه شریعتی-تحلیلگر بازار سرمایه- در گفت و گو با ایسنا، با تاکید بر اینکه انتظار نمی رفت شاخص از کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد رد و وارد کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد شود، اظهار کرد: انتظار می رفت شاخص کل کفی که پیش از این حفظ کرده بود، یعنی همان کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد را تا انتخابات آمریکا حفظ کند و پس از انتخابات آمریکا متغیرها را بسنجد.
وی ادامه داد: اما چند اتفاق به صورت همزمان رخ داد که همه را شوکه کرد. نخست موضوع افزایش نرخ سود سپرده های بانکی بود. باید به این توجه داشت که چرا بورس سقوط می کند؟ حتی افزایش دو درصدی نرخ سپرده های بانکی برای افرادی که سرمایه های کلان دارند بسیار مهم است و این افراد ترجیح می دهند سرمایه خود را وارد بازار بانک کنند. از سوی دیگر بحث نرخ گذاری دستوری در بورس کالا مطرح شد. به دلیل از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران به دولت که مردم را دعوت کرده بود وارد بورس شوند، علی رغم تکذیب های پی در پی سرمایه گذاران به شدت ترسیدند. هرچه بیشتر تکذیبیه می آمد سهامداران بیشتر می ترسیدند!
این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه افزایش نرخ سپرده های بانکی به صورت رسمی ابلاغ نشد، گفت: این موضوع به صورت شفاهی اتفاق افتاده است! بسیاری از بانکهای خصوصی با سپرده گذاران تماس می گیرند و نرخهای ٢٠ درصد را برای سود سپرده پیشنهاد می دهند.
شریعتی با تاکید بر اینکه عقبگرد شاخص کل به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد نتیجه بی اعتمادی شدید مردم و سرمایه گذاران است، اظهار کرد: حتی من هم به عنوان تحلیلگر نمی توانم درمورد اینکه کف بازار کجا است، با قاطعیت صحبت کنم. انتظار می رفت بازار در محدوده ای توقف کند تا نتیجه انتخابات آمریکا مشخص و سیاست های پولی کشور شفاف شود.
دیدگاه شما