شیوه معاملات بازگشتی


با FXTMبهره بیشتری از بازارها ببرید

اگر شما یک معامله گر باتجربه اید یا تازه وارد بازارها شده اید،
ما ابزارهایی برای کمک به موفقیت شما داریم

MetaTrader 4 & MetaTrader 5
در دسکتاپ، وب یا تلفن همراه

اسپریدهای اندک با اجرای سریع معاملات، شروع از 0.6 در یورو/دلار

لوریج متغیر از 1:1 تا 1000:1 و آغاز سایز معاملات از 0.1 دلار

آموزش رایگان معاملات و بینش بازار از جانب کارشناسان

برای شروع معاملات امروز حساب خود را باز کنید!

حساب استاندارد: $100+ موجودی

اسپریدهای رقابتی رند

حساب Cent: $10+ موجودی

اسپریدهای رقابتی با سایز کوچکتر معاملات

حساب ECN Zero: $500+ موجودی

بدون کمیسیون و ریکوت، اسپریدهای بسیار اندک

در 24 ساعت شبانه روز با ما تماس بگیرید

شما هم به بیش از 2 میلیون نفر که قبلاً FXTM را انتخاب کرده اند، بپیوندید

تحت مجوز و نظارت حوزه های مختلف قضایی، در بیش از 150 کشور دنیا به مشتریان خدمات می دهیم.
ما در سراسر این مناطق، تفکیک کامل وجوه را برای مشتریان جزء ارائه می دهیم.

دلایل بیشتر برای انتخاب FXTM

مهارت های خود را با منابع آموزشی رایگان ارتقا ببخشید

  • با کارشناسان ما به سمینارها یا وبینارها بپیوندید
  • دوره های تجارت آنلاین را طی کنید
  • کتابهای الکترونیکی و چشم انداز بازار را دانلود کنید

بازده معاملات خود را به حداکثر برسانید

  • هزینه های معاملاتی کمتر با اسپریدهای کم (یورو/دلار: از 0.1)
  • با لوریج متغیر به قدرت معاملاتی بیشتر دسترسی پیدا کنید
  • برنامه ریزی دقیق پوزیشن ها با اجرای بسیار سریع

پلت فرم محبوب جهان ، MetaTrader را انتخاب کنید

  • انتخاب شما MetaTrader 4 یا MetaTrader 5
  • از طریق دسکتاپ، موبایل یا مرورگر در دسترس است
  • نماهای استاندارد یا فضای کاری سفارشی

کپی معاملات با FXTM Invest

  • از میان بیش از 5000 استراتژی معاملاتی برای کپی، انتخاب کنید
  • فقط در معاملات سودآور هزینه کپی معامله را بپردازید
  • فقط با 100 دلار شروع کنید

Scroll Top

  • اطلاعات بیشتر درباره FXTM
    • MyFXTM - داشبورد مشتری
    • وابستگان تجاری همکاران FXTM و برنامه نمایندگی IB
    • همکاران FXTM
    • ویجتهای همکاری
    • شغل ها
    • رویدادها
    • خدمات مشتریان
    • شرایط معاملاتی عالی
    • طرح های تشویقی معاملات فارکس
    • مسابقه معاملات فارکس
    • معرفی یک دوست
    • کارگزار مجاز
    • صندوق جبران خسارت کمیسیون مالی
    • بیانیه سیاست
    • سیاست کوکی ها
    • افشای خطر
    • قراردادهای افتتاح حساب

    برند FXTM در حوزه‌های قضایی مختلف دارای مجوز است.

    ForexTime Limited (www.forextime.com/eu) تحت نظارت کمیسیون اوراق بهادار و بورس قبرس با شماره مجوز CIF 185/12 است و دارای مجوز ادارۀ امور مالی بخش (FSCA) آفریقای جنوبی با FSP شماره 46614 است. این شرکت همچنین در اداره مالی امور مالی انگلستان با شماره 600475 ثبت شده است.

    ForexTime (www.forextime.com/uk) دارای مجوز و تحت رگولاتوری ادارۀ امور مالی با مجوز شماره 777911 است.

    (www.forextime.com) Exinity Limited تحت نظارت کمیسون خدمات مالی جمهوری موریس با مجوز Investment Dealer به شماره C113012295 تنظیم شده است.

    تراکنش های کارت از طریق FT Global Services Ltd ، شماره ثبت HE 335426 انجام می شود که به آدرس Ioannis Stylianou ، 6 ، طبقه 2 ، واحد 202 2003 ، نیکوزیا ، قبرس ثبت شده است. آدرس مکاتبات دارندگان کارت: [email protected]. آدرس مکان بازرگانی: FXTM Tower ، 35 Lamprou Konstantara ، Kato Polemidia ، 4156 ، لیماسول ، قبرس.

    Exinity Limited یکی از اعضای کمیسیون مالی و یک سازمان بین المللی منتخب برای حل اختلافات در صنعت خدمات مالی بازار فارکس است.

    هشدار خطر: معاملات فارکس و ابزارهای مالیاتی لوریج دار شامل ریسک قابل توجهی می شود و می تواند منجر به از دست رفتن سرمایه شما شود. شما نباید بیش از توان تحمل خود برای ضرر کردن، سرمایه گذاری کنید و باید اطمینان حاصل کنید که به طور کامل خطرات موجود را درک می کنید. معاملات محصولات دارای لوریج، ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. قبل از انجام معاملات، لطفا سطح تجربه و اهداف سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید و در صورت لزوم مشاوره مالی مستقل بگیرید. این وظیفه مشتری است تا اطمینان حاصل کند که بر اساس الزامات قانونی در کشور محل اقامت خود، مجاز به استفاده از خدمات برند FXTM است. لطفا قسمت افشای کامل ریسک FXTM را بخوانید.

    محدودیت های منطقه ای: مارک FXTM به ساکنان ایالات متحده آمریکا ، موریس ، ژاپن ، کانادا ، هائیتی ، سورینام ، جمهوری دموکراتیک کره ، پورتوریکو ،برزیل ، منطقه اشغال شده قبرس و هنگ کنگ خدمات ارائه نمی دهد. اطلاعات بیشتر در قوانین در پرسشهای متداول مراجعه کنید.

    © 2011 - 2022 FXTM

    هشدار ریسک: معامله با ریسک همراه است و سرمایه شما در معرض خطر است. Exinity Limited تحت نظارت FSC موریس تنظیم شده است.

    هشدار ریسک: معامله با ریسک همراه است و سرمایه شما در معرض خطر است. Exinity Limited تحت نظارت FSC موریس تنظیم شده است.

    کندل استیک چیست؟

    کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

    بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

    نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

    نمودار شمعی (کندل استیک)

    روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

    این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

    در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

    نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

    روش نمایش خطی در نمودار قیمت

    در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

    نمودار شمعی

    روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

    ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

    اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

    اجزای کندل استیک

    کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

    رنگ بدنه نمودار شمعی

    در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

    در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

    اندازه بدنه نمودار شمعی

    علاوه شیوه معاملات بازگشتی بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

    برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

    کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.

    سایه نمودار شمعی

    همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

    در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

    در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.

    9 الگوی کندل استیک

    نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

    اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

    الگوی کندل استیک مارابوزو

    1- الگوی کندل استیک مارابوزو

    کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

    الگوی کندل استیک دوجی

    2- الگوی کندل استیک دوجی

    کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در شیوه معاملات بازگشتی بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

    کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

    کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

    کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

    کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

    الگوی کندل استیک فرفره

    3- الگوی کندل استیک فرفره

    نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

    الگوی کندل استیک هارامی

    4- الگوی کندل استیک هارامی

    این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

    هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

    الگوی کندل استیک هیکن آشی

    5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

    این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

    در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

    6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

    الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

    7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

    نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

    الگوی مرد دار آویز و چکش

    8- الگوی کندل استیک چکش

    الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

    الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

    9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

    ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

    استراتژی کندل استیک

    برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.

    روش های تحلیل پرایس اکشن

    روش های تحلیل پرایس اکشن

    روش های تحلیل پرایس اکشن | فعالان بازار مالی طی دوره‌های مختلف، همواره شاهد معرفی روش‌های جدید تحلیل نمودار قیمت بوده‌اند. یکی از روش‌های بسیار مطرح سال‌های اخیر در تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن است.Price Action Trading که به اختصار PAT خوانده می‌شود، یک شیوه نوین تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است. تحلیل‌گران سبک پرایس […]

    روش های تحلیل پرایس اکشن | فعالان بازار مالی طی دوره‌های مختلف، همواره شاهد معرفی روش‌های جدید تحلیل نمودار قیمت بوده‌اند. یکی از روش‌های بسیار مطرح سال‌های اخیر در تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن است.Price Action Trading که به اختصار PAT خوانده می‌شود، یک شیوه نوین تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است. تحلیل‌گران سبک پرایس اکشن به منظور تحلیل وضعیت نمودار و دریافت سیگنال‌های ورود و خروج، صرفاً از خود داده‌های قیمت استفاده می‌کنند.همانند سایر روش‌های تکنیکال، پیش‌بینی روند آتی و یافتن نقاط احتمالی بازگشت بازار، جزء اهداف اصلی تحلیل نموداری به روش پرایس اکشن می‌باشد؛ اما طرف‌داران این روش معتقدند، که تحلیل‌های پرایسی دارای حداقل خطا و تأخیر زمانی است!منطق عدم استفاده از سایر ابزار تکنیکالی نظیر اندیکاتور در پرایس اکشن این است، که خروجی این ابزار بر اساس اعمال فرمول‌های ریاضی بر داده‌های قیمتی محاسبه می‌شوند و از این لحاظ، وجود تأخیر هر چند کوچک نسبت به روند قیمت، غیر قابل انکار است.ابزار مورد استفاده تحلیل‌گران پرایس اکشن همان‌طور که بدان اشاره نمودیم؛ تحلیل نمودار به سبک پرایس اکشن به هیچ‌گونه ابزار خاصی نیاز نداشته و هر معامله‌گر صرفاً با دسترسی به نمودار خام قیمت از طریق یکی از پلتفرم‌های تحلیل تکنیکال می‌تواند، سهام یا هر دارایی دیگری را به این روش تحلیل کند.تحلیل‌گران پرایس اکشن معمولاً از نمودارهای شمعی (کندل استیک) استفاده نموده و به منظور تحلیل روند بازار از الگوهای شمعی، قیمتی و سطوح بازگشتی بهره می‌برند.آیا تحلیل پرایس اکشن مختص معامله گران روزانه است؟روش پرایس اکشن برای بسیاری از فعالان بازار مالی، تداعی‌کننده معاملات میان‌روزی و کوتاه‌مدتی است؛ زیرا اغلب توسط نوسان‌گیران در بازارهای مختف استفاده می‌شود! اما خوشبختانه این یک تصور اشتباه است.پرایس اکشن یکی از منعطف‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال در بازار مالی است، که در تمام تایم‌فریم‌ها و برای معامله‌گران با افق‌های سرمایه‌گذاری متفاوت (کوتاه، میان و بلندمدتی) قابل استفاده می‌باشد.در واقع این جامعیت کاربرد، ناشی از اصول ساده و قدرتمند این روش تحلیل نموداری است. هم‌چنین قابلیت استفاده و پیاده‌سازی در اغلب بازارهای مالی، از سایر مزایای مهم روش پرایس اکشن می‌باشد.

    ابزار مورد استفاده تحلیل‌گران پرایس اکشن

    همان‌طور که بدان اشاره نمودیم؛ تحلیل نمودار به سبک پرایس اکشن به هیچ‌گونه ابزار خاصی نیاز نداشته و هر معامله‌گر صرفاً با دسترسی به نمودار خام قیمت از طریق یکی از پلتفرم‌های تحلیل تکنیکال می‌تواند، سهام یا هر دارایی دیگری را به این روش تحلیل کند.

    آیا تحلیل پرایس اکشن مختص معامله گران روزانه است؟

    روش پرایس اکشن برای بسیاری از فعالان بازار مالی، تداعی‌کننده معاملات میان‌روزی و کوتاه‌مدتی است؛ زیرا اغلب توسط نوسان‌گیران در بازارهای مختف استفاده می‌شود! اما خوشبختانه این یک تصور اشتباه است.

    در واقع این جامعیت کاربرد، ناشی از اصول ساده و قدرتمند این روش تحلیل نموداری است. هم‌چنین قابلیت استفاده و پیاده‌سازی در اغلب بازارهای مالی، از سایر مزایای مهم روش پرایس اکشن می‌باشد. در حقیقت فرض اولیه این است، که تحلیل قیمت دارایی‌ها در بازارهای مختلف از اصول یکسانی پیروی می‌کند!

    ۴ روش تحلیل پرایش اکشن

    ۱- نواحی عرضه و تقاضا

    اغلب معامله‌گران با مشاهده نواحی عرضه و تقاضای مشخص شده در نمودار قیمت، این محدوده‌ها را معادل سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال کلاسیک تصور می‌کنند.

    شاید این مفاهیم در ظاهر اختلاف چندانی نداشته باشند، اما در ماهیت، نحوه تعیین و کاربرد آن‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد.

    مثلاً یکی از اصلی‌ترین تفاوت‌ها این است، که در بحث حمایت و مقاومت معمولاً با سطحی منفرد به صورت یک عدد سروکار داریم؛ در حالی‌که روش عرضه و تقاضا یک ناحیه را در نمودار مشخص می‌کند.

    توجه داشته باشید، که توضیحات زیر بر اساس مبانی روش یک معامله‌گر پرایس اکشنی معروف به نام «سم سیدن» است و سبک‌های متفاوتی برای تعیین این نواحی وجود دارد.

    ترسیم سطوح عرضه

    • یافتن نواحی که از آن‌جا یک ریزش قیمتی سریع و قوی افتاده است.
    • تعیین یک بازه از قیمت بازشدن (open) آخرین کندل صعودی تا بیش‌ترین قیمت (High) قبل از وقوع ریزش قیمت

    ترسیم سطوح تقاضا

    • یافتن نواحی که از آن‌جا یک افزایش قیمتی سریع و قوی افتاده است.
    • تعیین یک بازه از قیمت بازشدن (open) آخرین کندل نزولی تا کم‌ترین قیمت (Low) قبل از وقوع افزایش قیمت

    لازم به ذکر است، که نواحی عرضه و تقاضا به صورت تک کندلی یا بیس (تشکیل تعدادی کندل در یک ناحیه کوچک) تشکیل می‌شوند. معامله‌گری با استفاده از نواحی عرضه و تقاضا بسیار ساده است و همانند سطوح حمایت و مقاومت می‌توان، بر اساس بازگشت به ناحیه (پولبک)، شکست و یا تبدیل این نواحی به یکدیگر خرید و فروش کنیم.

    برترین روش های تحلیل پرایس اکشن

    ۲- پیوت‌ های قیمتی

    همان‌طور که در مقاله «پیوت» اشاره شد، پیوت‌ها شامل نقاط بازگشت در نمودار قیمت بوده و به انواع مختلفی تقسیم‌ می‌شوند.

    هر چند پیوت‌های قیمتی ریشه در تحلیل تکنیکال کلاسیک دارند؛ اما امروزه با توسعه این مفهوم در روش پرایس اکشن، ماهیت دقیق‌تری پیدا کرده و کاربرد آن‌ها بسیار گسترش یافته است.

    بر اساس تعاریف پرایس اکشنی، اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل در یک راستای مشخص (صعودی یا نزولی) حرکت نموده و پس از توقف روند به واسطه تشکیل یک سقف یا کف اولیه، دوباره به اندازه حداقل سه کندل در جهت مخالف حرکت کند، نقطه بازگشتی مذکور (سقف یا کف)، یک پیوت قیمتی خواهد بود.

    حال ممکن است این سؤال پیش آید، که شمع‌های قیمتی باید چه شرایطی داشته باشند؟

    کندل‌هایی منجر به تشکیل پیوت می‌شوند، که اندازه آن‌ها متناسب با نوسانات جاری بازار (اصطلاحاً فول بادی یا بدنه کامل) باشد. استفاده از اندیکاتورهایی نظیر ATR و مقایسه اندازه کندل‌ها با میانگین تحرکات قیمتی گذشته می‌تواند، در تشخیص درست پیوت‌های قیمتی بسیار مفید واقع شوند.

    هر پیوت قیمتی شامل دو بخش درونی و بیرونی است، که بر اساس نقاط حداکثر و حداقل شمع قیمتی ماقبل کندل پوششی (شروع روند معکوس) تعیین می‌شوند.

    بر اساس این دو ناحیه می‌توان، بلافاصله پس از تشکیل (پولبک به ناحیه درونی) یا بر اساس نواحی پیوتی گذشته (پولبک، شکست یا تبدیل نواحی درونی و بیرونی) اقدام به معامله نمود.

    برترین روش های تحلیل پرایس اکشن

    ۳- الگوی شمعی پین بار

    پین بار یک الگوی تک‌‌کندلی و جزء قدرتمندترین روش‌های ورود و خروج از معامله می‌باشد. نام‌گذاری این الگو بر اساس مخففی از پینوکیو است؛ زیرا پین بار در نگاه اول یک حرکت جعلی و گمراه‌کننده در روند عرضه و تقاضای بازار را نشان داده و پس از بسته‌شدن کندل مربوطه، روند اصلی بازار مشخص می‌شود. کندل پین بار همانند اغلب الگوهای پرایس اکشنی، به صورت بازگشتی و ادامه‌دهنده کاربرد دارد.

    شرایط عمومی تشکیل پین بار

    • کندل پین بار به صورت یک شمع قیمتی با بدنه کوچک صعودی یا نزولی و دارای سایه (شَدو) بلند در یک طرف کندل است. (رنگ بدنه کندل تأثیری در قدرت و کاربرد پین بار ندارد)
    • سایه بلند حداقل باید سه برابر بدنه کندل باشد.
    • سایه کوچک طرف مقابل نباید از ۱۰ درصد طول کل کندل پین بار بیشتر شود.
    • سایه بلند پین بار باید نسبت به کندل‌های ماقبل پایین‌تر یا بلندتر(بسته به ماهیت صعودی یا نزولی پین بار) باشد.
    • پین بار نباید بالاتر یا پایین‌تر از کندل‌های ماقبل(بسته به ماهیت صعودی یا نزولی پین بار) بسته شود.

    ورود به معامله بر اساس الگوی پین بار به دو شیوه امکان‌پذیر است. روش اول با استفاده از یک سفارش ورود شرطی چند واحد بالاتر از نقطه حداکثر کندل انجام می‌شود، که مناسب معامله‌گران ریسک‌پذیر است.

    در طرف مقابل، کسانی که به دنبال ورود در نقاط بهینه با تحمل کم‌ترین مقدار حد زیان می‌باشند؛ از روش ورود در سطح ۵۰ درصد کندل پین بار استفاده می‌کنند.

    لازم به ذکر است، پیش از تصمیم‌گیری در مورد ورود به معامله، روند بازار و جایگاه تشکیل الگو را مورد ارزیابی قرار داده و از سایر گواه‌های معاملاتی نیز غافل نشوید!

    برترین روش های تحلیل پرایس اکشن

    ۴- الگوی شمعی اینسایدبار

    اینسایدبار یکی از الگوهای دوکندلی روش پرایس اکشن می‌باشد، که در ردیف مرسوم‌ترین الگوهای کندلی حاصل از شکست قیمت قرار دارد. به زبان ساده، اینسایدبار شامل یک شمع قیمتی مادر است، که کندل بعدی درون آن‌ جای می‌گیرد.

    در واقع کندل دوم یا همان اینساید، نقطه حداکثر کمتر و نقطه حداقل بالاتری نسبت به کندل ماقبل خود (کندل مادر) دارد. با دقت به این الگوی شمعی متوجه می‌شویم، منطق اصلی آن شکست قیمت پس از مدتی نوسانات خنثی درون یک محدوده مشخص می‌باشد. در واقع نقاط حداقل و حداکثر کندل مادر، به عنوان سطوح اصلی حمایت و مقاومت ایفای نقش می‌کنند.

    از نظر بسیاری از معامله‌گران، الگوی اینسایدبار نشان‌دهنده فاز استراحت بازار به منظور تجمیع قدرت برای شکست ناحیه قیمتی مذکور است. حین استفاده از این الگوی شیوه معاملات بازگشتی کندلی، تشخیص روند غالب بازار از اهمیت بالایی برخودار است؛ زیرا امروزه با توجه به نوسانات کاذب متعدد در بازارهای مالی، امکان وقوع شکست‌های جعلی و اخذ موقعیت‌های معاملاتی اشتباه وجود دارد.

    برای استفاده از الگوی اینسایدبار در معاملات، از دو قاعده کلی پیروی می‌کنیم. در صورتی که این الگو در خلال یک روند با جهت و مومنتوم مشخص تشکیل شود، صرفاً بر اساس شکست قیمت در جهت روند سفارش‌گذاری خواهیم نمود.

    اما در محدوده‌های خنثی (بازار بدون روند) یا نقاط کلیدی نمودار قیمت نظیر سطوح حمایت و مقاومت، باید بر اساس برآیند ارزیابی تمام شرایط و سایر گواه‌های معاملاتی تصمیم‌گیری کنیم؛ زیرا در چنین وضعیتی امکان ادامه روند یا بازگشت قیمت به یک اندازه محتمل است.

    برترین روش های تحلیل پرایس اکشن

    ذکر این نکته ضروری است، که موارد فوق تنها تعدادی از مهم‌ترین روش‌های پرایس اکشن می‌باشند و هر کدام از آن‌ها جزئیات تحلیلی متفاوتی دارند. این یک سبک نوین تحلیل تکنیکال است و کشف قوانین نانوشته آن، نیازمند صرف زمان، تمرین و کسب تجربیات معاملاتی می‌باشد.

    آموزش تحلیل تکنیکال بورس صفر تا صد

    آموزش تحلیل تکنیکال جهاد دانشگاهی شهید بهشتی

    سرمایه گذاری یکی از مهم ترین کارهاییست که ما در زندگی انجام می دهیم. در واقع ما تلاش می کنیم، با سرمایه گذاری، آینده ای بهتر برای خودمان رقم بزنیم. بازار بورس و اوراق بهادار یکی از بهترین مکان ها، برای سرمایه گذاری می باشد. در واقع در این بازار شما به روش های مختلف شروع به سرمایه گذاری می کنید. عبارت سرمایه گذاری با کلمه پیش بینی رابطه بسیار نزدیکی دارد. در واقع شما با توجه به روند گذشته بازار وضعیت آینده آن را، تحلیل و پیش بینی می کنید. سپس اقدام به سرمایه گذاری می کنید. تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین قسمت مرحله پیش بینی می باشد. در این تحلیل، با بررسی تغییرات، نوسان‌های قیمت‌ها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا می‌توان وضعیت قیمت‌ها در آینده را پیش‌بینی کرد. علم تکنیکال به معنای بررسی قیمت نمودار است که با دیدن نوسانات قیمت نمودار، معامله گر میتواند بهترین تصمیم در لحظه را بگیرد. تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است. تحلیل تکنیکال به این معناست که به جای توجه کردن به کالا به رفتار بازار توجه کنیم. به طور کلی ما در علم تکنیکال با چارت (نمودار قیمت) سروکار داریم. یعنی ما تمام نوسانات قیمت را مشاهده می‌کنیم و تمام تصمیمات را طبق آن نوسانات می‌گیریم.

    ویژگی های علم تحلیل تکنیکال

    برای فهم بهتر تحلیل تکنیکال بهتر است ابتدا آن را با تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی مقایسه کنیم. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از بهترین روش‌های تحلیل بازار مالی هستند، اما روش تحلیلی هر کدام متفاوت است. و این نشان از برتری یکی بر دیگری نیست.

    10 مورد از اصلی ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارزهای دیجیتال

    10 مورد از اصلی ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارزهای دیجیتال

    مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارز دیجیتال به شما کمک می کند بهترین راهکار را برای بررسی روند حرکت یک رمزارز مورد استفاده قرار دهید.

    همانطور که می دانید یکی از اصلی ترین بخش های بازارهای مالی و سرمایه گذاری، تحلیل است. زیرا با به کار بردن آن می توان ارزش یک دارایی را مورد ارزیابی قرار داد. به طور کلی دو روش تحلیل برای بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. این دو روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی و تحلیل تکنیکال نام دارند. معامله گری روشی است که انسان ها از طریق آن از منطقه امن و ساکت زندگی خارج می شوند. در واقع بازارهای مالی معلم بسیار خوبی برای زندگی یک تریدر محسوب می گردند. یکی از مواردی که شخص معامله گر در بازار فرامیگیرد منظم بودن است. تریدرها در بازارهای مالی مسئول تصمیم گیری های خود هستند و نمی توانند دیگران را مقصر تصمیمات خود بدانند. در واقع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به معامله گر اجازه می دهد یک قدرت تصمیم گیری همراه با ریسک داشته باشد. در ادامه این مطلب به بررسی تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال می پردازیم. اما پیش از آن نگاه مختصری به هر کدام از تحلیل ها می اندازیم.

    تحلیل تکنیکال چیست؟

    رایج ترین روش تحلیل در بازارهای مالی به کار بردن تحلیل تکنیکال است. در واقع در روش تحلیل تکنیکال با بررسی رفتار قیمت یک دارایی در گذشته با استفاده از اندیکاتورها، الگوهای معاملاتی، کندل استیک ها، نواحی حمایت و مقاومت و. بهترین نقاط ورود به معامله و خروج از آن را می یابیم.

    تحلیل فاندامنتال چیست؟

    در این روش به بررسی عوامل ریشه ای و بنیادی موثر روی یک دارایی یا اقتصاد یک کشور پرداخته و رفتار آینده قیمت آن را مورد ارزیابی قرار می دهیم. به عبارت دیگر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در واقع مطالعه و بررسی وضعیت اقتصاد مالی، صنعت و وضعیت شرکت هاست. این گونه مطالعات به منظور تعیین ارزش واقعی یک دارایی یا اقتصاد ملت ها صورت می گیرد. بنابراین لازم است برای تحلیل فاندامنتال در فارکس از اخبار اقتصادی مربوط به جفت ارز معاملاتی خود اطلاع یابیم.

    تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

    10 تفاوت مهم تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

    1.مفهوم

    چیزی که در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار می گیرد ارزش ذاتی یک دارایی مانند سهام، ارز و. به منظور سرمایه گذاری بلند مدت است. اما در روش تحلیل تکنیکال پیش بینی حرکت قیمت یک دارایی در آینده طبق روش های محاسباتی متکی بر حرکات قیمت در نمودارها و حجم معاملات انجام می گیرد.

    به طور مثال در نظر بگیرید تصمیم دارید از طریق تحلیل فاندامنتال یا بنیادی جفت ارز EUR/USD را برای سرمایه گذاری بلند مدت انتخاب کنید. برای این کار نیاز دارید اخباری اقتصادی کشورهایی که از یورو استفاده می کنند را تحلیل نمایید. به بیان دیگر لازم است نرخ بیکاری، بهره و تورم و دیگر فاکتورهای اقتصادی را مورد بررسی قرار دهید. در صورتی که ارزش ذاتی یورو در حال حاضر نسبت به قیمت جاری آن بیشتر است و اقتصاد کشورهای وابسته به یورو خوب است اقدام به خرید جفت ارز یورو/دلار می کنید.

    اما در صورتی که بخواهید با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به خرید جفت ارز EUR/USD کنید لازم است داده های موجود در نمودار قیمت را تحلیل کنید. به عبارت دیگر شما از طریق مفاهیم تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند و حمایت و مقاومت آینده جفت ارز را پیش بینی می کنید. در صورتی که پس از پیش بینی شما متوجه شدید قیمت این جفت ارز در آینده رو به افزایش است تصمیم به خرید می گیرید و دیگر نیازی به تحلیل فاندامنتال و داده های اقتصادی پیدا نمی کنید. به بیان دیگر این شیوه معاملات بازگشتی اطلاعات تاثیری در تصمیم گیری شما ندارند.

    2.کاربرد

    تایم فریم هایی که برای تحلیل فاندامنتال مورد استفاده قرار می گیرد بلند مدت هستند. زیرا سرمایه گذارانی که از این روش تحلیل استفاده می کنند دنبال کسب سود در طولانی مدت هستند. در این صورت ارزش ذاتی یک دارایی توسط آنها ارزیابی می گردد. در صورتی که آن دارایی با اهداف آنها مناسب باشد وارد معامله می شوند. اما روش تحلیل تکنیکال مناسب معامله گرانی است که به دنبال کسب سود در تایم فریم های کوتاه مدت هستند.

    به طور مثال در نظر بگیرید شما با مقدار زیادی پول در بازار فارکس تصمیم به خرید جفت ارز EUR/USD دارید. با توجه به اینکه میزان سرمایه شما زیاد است و به دنبال سود زیاد هستید، به دست آوردن چنین سودی مستلزم سرمایه گذاری در تایم فریم های بلند مدت است. بنابراین بهترین روش استفاده از تحلیل بنیادی است.

    اما اگر قرار است با سرمایه کم وارد بازار شوید، در تایم فریم های طولانی مدت سود کمی به دست خواهید آورد. به منظور کسب سودهای کوچک اما پی در پی لازم است از تایم فریم های کوتاه مدت برای معامله استفاده کنید. این کار در مقایسه با زمانی که همان مبلغ پول را در تایم فریم های بلند مدت سرمایه گذاری کنید سود بیشتری برای شما به همراه دارد.

    3.عملکرد

    روش فاندامنتال بیشتر به منظور سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. اما کاربرد تحلیل تکنیکال معمولا برای معامله در تایم فریم های کوتاه تر است. به عبارت دیگر معامله گران در روش تکنیکال می خواهند سودهای کوتاه مدت کسب کنند. اما سرمایه گذاران به دنبال خرید و نگهداری یک دارایی هستند تا بتوانند میزان سود بیشتری در طولانی مدت کسب کنند.

    سرمایه گذارانی که دارای سرمایه زیادی هستند ترجیح می دهند به جای اینکه هر روز معامله کنند و سودهای کمی به دست آورند اقدام به تحلیل داده های اقتصادی کنند و از این طریق آینده اقتصادی کشور را پیش بینی کنند. سپس با انتخاب درست دارایی به دنبال کسب سودهای کلان هستند.

    اما عده ای هستند که با خرید و فروش دارایی ها در تایم فریم های کوتاه مدت سود کسب می کنند. آنها ممکن است یک دارایی را در طول یک هفته چندین بار خرید و فروش کنند. برای این منظور نیاز به روش تحلیل تکنیکال و بررسی نمودن حرکت قیمت روی نمودارها دارند. این معامله گران با وجود دانستن اینکه ممکن است یک دارایی در طولانی مدت روند صعودی داشته باشد باز به روش تحلیل تکنیکال و داده های ریاضی به دست آمده خود استفاده می کنند. یکی از اصلی ترین دلایل معامله گران کوتاه مدت در استفاده از روش تحلیل تکنیکال کم بودن میزان سرمایه اولیه آنهاست.

    4. هدف تحلیل

    در روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی هدف اصلی پیدا کردن ارزش ذاتی یک دارایی یا یک سهم است. اما در تحلیل تکنیکال هدف از تحلیل پیدا کردن بهترین نقاط جهت ورود به یک معامله و یا خروج از آن است. مثلا در رابطه با طلا اگر پس از انجام تحلیل های تکنیکال و بنیادی متوجه روند رو به رشد قیمت طلا شویم به این مفهوم است که ارزش ذاتی آن را مورد بررسی قرار دادیم. بنابراین می توانیم با خرید طلا پس از گذشت یک سال با رشد قیمت آن سود کسب کنیم و از معامله خارج شویم.

    اما افراد زیادی قادر نیستند این مدت زمان را برای به دست آوردن سود منتظر بمانند. در این حالت راه حل به کار بردن تحلیل تکنیکال است تا با استفاده از آن نقاط ورود و خروج در معامله مشخص گردد. در نظر بگیرید شما به عنوان یکی از معامله گران از طریق به کار بردن تحلیل تکنیکال متوجه شدید با وجود روند رو به رشد طلا در طی یک سال آینده اما در هفته پیش رو یک روند نزولی دارد. شما می تواند با استفاده از این دانش تحلیل تکنیکال بهترین نقطه ورود و خروج را برای یک معامله Short بیابید و به راحتی در کوتاه مدت سود کسب کنید.

    تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

    5. مبنای تصمیم گیری

    در تحلیل تکنیکال اصلی ترین مبنا برای تصمیم گیری طبق روند حرکت قیمت در بازار است. به بیان دیگر در صورتی که با استفاده از تحلیل فاندامنتال یا بنیادی در بازارهای مالی خرید و فروش انجام دهید تنها روش این است که داده ها و اخبار اقتصادی موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهید. داده هایی که نشان دهنده سلامت اقتصادی کشورها و شرکت ها هستند. اما اگر قصد دارید با روش تحلیل تکنیکال به عرصه معامله گری پا بگذارید لازم است داده های به دست آمده بر اساس قیمت ها در چارت ها را از طریق ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار دهید.

    به عنوان مثال اگر قصد خرید سهام شرکت گوگل را بر اساس تحلیل بنیادی دارید به مواردی چون بررسی اخبار منتشر شده از شرکت، ترازنامه ها، صورت مالی و میزان سود و ضرر آن می پردازید. اما اگر تصمیم به خرید سهام گوگل بر اساس تحلیل تکنیکال دارید لازم است اطلاعات مربوط به نواحی حمایت مقاومت، خطوط روند، سیگنال های صدور اندیکاتور و. را مورد بررسی قرار داده و این عوامل را مبنای تصمیم گیری برای خرید سهام گوگل در نظر بگیرید.

    6. زمان

    در روش فاندامنتال اطلاعات مورد بررسی در رابطه با یک دارایی مربوط به زمان گذشته و حال آن است. اما در تحلیل تکنیکال تنها اطلاعات گذشته یک دارایی مورد بررسی قرار می گیرد. در نظر بگیرید از طریق تحلیل فاندامنتال متوجه شدید قیمت نفت رو به کاهش است و امروز قصد باز کردن یک معامله فروش برای نفت را دارید. اما پیش از اقدام برای انجام معامله خبری انتشار می گردد که روی قیمت نفت به شدت تاثیر می گذارد. پس از شنیدن این خبر شما از انجام معامله صرف نظر می کنید یا ممکن است حتی معامله کرده و اقدام به خرید نفت کنید.

    اما روش تکنیکال فقط قیمت گذشته یک دارایی را در نظر می گیرد و به داده های زمان حال بی توجه است. بنابراین خبر مربوط به نفت روی معامله آن تاثیری نمی گذارد

    7. نوع داده های تحلیلی

    روش تحلیل تکنیکال بر طبق حرکات قیمت روی نمودارها صورت می گیرد. اما در روش فاندامنتال تحلیل طبق صورت های مالی انجام می شود. در نظر بگیرید شما یک تحلیلگر فاندامنتال هستید و قصد دارید سهام شبندر بورس ایران را خریداری کنید. اولین کار این است که صورت های مالی را پیدا کرده و آنها را مورد بررسی قرار دهید. اما اگر تکنیکال کار باشید چیزی که مورد بررسی قرار می دهید نواحی حمایت و مقاومت و داده های قیمتی روی چارت هستند.

    8. ارزش دارایی

    در روش تکنیکال ارزش یک دارایی بر اساس اندیکاتورها، حمایت و مقاومت، پرایس اکشن، الگوهای بازگشتی، نمودارهای قیمت، الگوهای ادامه دهنده و. تعیین می گردد و بر اساس آن حرکات آینده قیمت دارایی شناسایی می شود. اما در روش فاندامنتال بر اساس صورت های سود و زیان، نسبت قیمت یک دارایی به سود حاصل از آن دارایی(P/E)، ترازنامه ها و. مشخص می شود.

    زمان فروش در تحلیل تکنیکال با رسیدن قیمت به یک محدوده مقاومتی تعیین می گردد. نواحی حمایتی نیز نشان دهنده این است حرکت نزولی قیمت پایان یافته و زمان خرید دارایی است.

    به طور مثال تصور کنید قصد خرید سهام شرکت مایکروسافت را دارید. برای این کار به دو روش می توانید عمل کنید. روش اول بررسی میزان سود و زیان و ترازنامه های شرکت است، تا متوجه شوید آیا خرید سهام این شرکت ارزش دارد یا خیر. مثلا تصور کنید سهام این شرکت هم اکنون 250 دلار باشد، اما شما پس از بررسی صورت های مالی آن پی برده اید ارزش مالی این سهام چیزی معادل 300 دلار است. در این صورت شما سریعا این سهام را خریداری می کنید. روش دوم اما به کار بردن ابزارهای مختلف در تحلیل تکنیکال است. مثلا در نظر بگیرید در حال حاضر سهام شرکت مایکروسافت 100 دلار است و در یک ناحیه مهم مقاومتی قرار دارد. شما با دریافت سیگنال ها از دیگر اندیکاتورها برای تایید این نقطه این سهام را خریداری می کنید. با این هدف که در حوالی محدوده مقاومتی یعنی 300 دلار آن را فروخته و سود کسب کنید.

    9. پیش بینی قیمت آینده

    آینده قیمت یک رمزارز در روش فاندامنتال طبق اطلاعات به دست آمده از دارایی در زمان حال و گذشته مشخص می گردد. اما در روش تکنیکال حرکت آینده قیمت یک دارایی بر اساس نمودارها و اندیکاتورها تعیین می شود. به طور مثال برای خرید جفت ارز GBP/USD بر اساس تحلیل بنیادی به بررسی سلامت اقتصادی کشور انگلستان در گذشته و حال و مقایسه آن با آمریکا خواهید پرداخت. سپس تصمیم می گیرید در آینده کدام یک ارزش بیشتری نسبت به دیگری خواهد داشت. اما اگر تصمیم به خرید این جفت ارز با روش تکنیکال را داشته باشید شیوه تحلیل شما متفاوت است.

    10. نوع معامله گر

    معامله گران بلند مدت معمولا از روش تحلیل فاندامنتال بهره می برند. اما روش تکنیکال بیشتر مناسب معامله گران با تایم فریم های کوتاه مدت است. مثلا اگر تصمیم به خرید بیت کوین و نگهداری آن در طولانی مدت دارید بهتر است اطلاعات بنیادی مربوط به این رمزارز را که شامل وایت پیپر، مارکت کپ، ارزش کل بازار، عملکرد استخراج کوین ها و. است را مورد ارزیابی قرار دهید. سپس اقدام به خرید کنید. اما در طی همین زمان احتمال دارد قیمت بیت کوین نوسانات زیادی را تجربه کند. لذا قادر خواهید بود به کمک تحلیل تکنیکال نیز اقدام به معاملات کوتاه مدت کرده و این فرصت های معاملاتی را شکار کنید.چ

    تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

    جمع بندی

    موضوع پیرامون بحث ما در این مطلب تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال بود. پس از مقایسه این دو روش تحلیل دانستیم تحلیل تکنیکال بر اساس رفتار گذشته قیمت در بازار اقدام به تخمین حرکت قیمت در آینده می زند. اما روش فاندامنتال با تمرکز روی تحلیل و بررسی داده های آماری و اقتصادی در گذشته و حال روند قیمت در آینده را ارزیابی می کند. با این حال می توان گفت هر یک از این دو روش دارای نقاط ضعف و قوت هستند. لذا برای انجام معاملات بهتر لازم است هر دو روش تحلیل را در معاملات خود به کار ببریم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.