تحلیل PEST چیست و چه کاربردی در مدیریت کسبوکار دارد؟
تحلیل PEST یک ابزار استراتژیک تجارت است که توسط سازمانها برای کشف، ارزیابی، سازماندهی و ردیابی عوامل کلان موثر روی استراتژیهای یک سازمان که میتواند در شرایط فعلی و آینده در تجارت تأثیر بگذارد مورد استفاده قرار میگیرد. چارچوب PEST فرصتها و تهدیدهای ناشی از نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری را بررسی میکند. نتایج حاصل از این تحلیل، فرآیندهای برنامه ریزی استراتژیک را تکمیل و به تحقیقات بازار کمک میکند.
شناخت محیط کسب و کار شما در تعیین استراتژیها و پیاده سازی آنها از اهمیت فراوانی برخوردار است. در حقیقت تحلیل PEST به عنوان یک ابزار بسیار کاربردی برای شناسایی نیروهای تاثیرگذار در سازمان، که حاصل از تغییرات محیط کلان است ارائه شده است. این تحلیل موجب شناخت پیرامون کسب و کار شما خواهد شد؛ شناختی که منجر به شناسایی فرصتها و تهدیدات خارجی سازمان خواهد بود و رابطه مستقیمی با موفقیت سازمان دارد.
به نقل از ویکیپدیا، آنالیز PEST یکی از ابزارهای مدیریت راهبردی برای تجزیه و تحلیل عواملی از محیط کلان برون سازمانی است که بر سازمان و بر کارآفرین تاثیر گذارند.
برای شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کسب کارتان ابتدا باید محیط عملیاتی آن را به خوبی تحلیل کنید، این محیط از دو بخش تشکیل میشوند:
محیط کلان
محیط کلان نیروهای تاثیر گذار خارج از سازمان هستند که یک سازمان قادر به کنترل مستقیم آنها نیست. از این رو سازمان نیازمند مدیریت کردن این محیط به صورت غیر مستقیم به گونهای است که برایش سودآور باشد.
محیط خرد
محیط خرد از عوامل داخلی که سازمان قادر به کنترل آنها میباشد، تشکیل شده است.
نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل PEST برای اطلاع سایر ابزارهای مدیریت مشاغل مانند تجزیه و تحلیل SWOT یا تحلیل ریسک و یا بوم مدل کسب و کار (Business Model Canvas) است. این چارچوب تغییرات زیادی دارد و بسته به اینکه کدام سازمان یا بازاری در آن فعالیت میکند، عوامل بیرونی مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد.
تاریخچه تحلیل PEST
تحلیل PEST اولین بار توسط فرانسیس آگوئیلار (مزایای تحلیل روند Francis Aguilar) استاد دانشگاه هاروارد معرفی شد. او در کتابی با عنوان “ارزیابی محیط کسب و کار” یا “Scanning the Business Environment” در ابتدا ابزاری را با عنوان ETPS در سال 1967 معرفی و ارائه کرد. با گذشت زمان نام ETPS به PEST تغییر پیدا کرد. اهمیت تحلیل PEST از نظر فرانسیس آگوئیلار در چهار دلیل زیر خلاصه میشود:
- کمک میکند تا فرصتها و همچنین تهدیدهای پیش روی کسب و کارتان را شناسایی کنید.
- به شما کمک میکند مسیر و سمت و سوی تغییر در محیط کسب و کارتان را شناسایی کرده و فعالیتهای خود را طوری شکل دهید که فعالیتهایتان با تغییرات مذکور همراستا و هم جهت باشند؛ نه در مقابل آنها.
- به شما کمک میکند تا از شروع پروژههایی که به دلایلی تحت کنترل شما نیستند و به شکست منجر میشوند، خودداری کنید.
- کمک میکند تا هنگام ورود به یک کشور، منطقه، یا بازار جدید به صورت بیطرفانه به محیط آن بنگرید و از پیشفرضهای جانبدارانه خودداری کنید و یک دیدگاه عینی داشته باشید.
چه کسی باید از تجزیه و تحلیل PEST استفاده کند؟
تغییر در محیط کسب و کار شما میتواند فرصتهای خوبی برای سازمانتان ایجاد کند و همچنین میتواند تهدیدهای قابل توجهی را نیز برای کسب و کار شما بهوجود آورد. تجزیه و تحلیل PEST برای هر سازمانی که باید بازارهای فعلی و آینده را ارزیابی کند، مفید است. روی هم رفته تکنیک PEST به بررسی و برخورد با تغییرات محیطی در کسب و کار کمک شایانی میکند.
اهمیت منطقه و کشوری که سازمان شما در آن قرار دارد در تجزیه و تحلیل PEST برای بخشهای مختلف سازمان و صنعت شما متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، فناوری تاثیر متفاوتی بر سازمانهای IT در مقایسه با افرادی که در زمینه های بهداشت، جهانگردی، معدن، دفاع یا بانکداری فعالیت دارند، خواهد گذاشت.
الگوی تجزیه و تحلیل PEST
الگوی تجزیه و تحلیل PEST شامل ۴ بخش Political یا سیاسی، Economic یا اقتصادی، Social یا اجتماعی و Technological یا فناوری است، که نشان دهنده عواملی هستند که تاثیر بسزایی در سازمان و کسبوکار شما خواهند داشت، در ادامه به بررسی این الگو خواهیم پرداخت.
سیاسی (Political)
حوزه سیاسی از طریق قانونگذاری تاثیرات زیادی بر کسب و کار دارد. این تاثیرات شامل وضع قانون توسط دولت و مسائل قانونی است که باید به اجرا گذاشته شود. در حقیقت عوامل سیاسی و یا انگیزههای سیاسی است که میتواند سازمان شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
برخی از عوامل سیاسی تاثیر گذار روی کسب و کارها عبارتند از:
سیاستهای دولت
به سیاستهای دولت در ارتباط با حوزه فعالیت سازمان شما گفته میشود. یعنی اگر شما صاحب یک شرکت وارد کننده محصولات خانگی باشید سیاست حمایت از کالای ملی تاثیر مستقیمی روی فروش شما خواهد داشت.
ثبات سیاسی یا بی ثباتی در جامعه
در جامعه ای که ثبات سیاسی وجود داشته باشد به دلیل عدم وجود تورم و تغییر قیمتهای ناگهانی این تغییرات به سازمانها و صنایع انتقال نمییابد. برای مثال با گران شدن یکی از مواد اولیه یک صنعت صاحبان آن صنعت نیز مجبور به افزایش قیمت خواهند شد و این افزایش قیمت موجب نارضایتی مشتری و در نتیجه کاهش فروش را برای آن صنعت در پی خواهد داشت.
بوروکراسی
بوروکراسی یا همان قدرت سیاسی موجب تقسیم انعطافناپذیر کار، به انجام رسیدن کار در یک فضای ثابت و معین، وجود زنجیره از پیش تعیینشده دستورات و ایجاد مقررات برای محدود کردن قدرت و تصمیمگیری جهت رسیدن به سلسلهمراتب و نظم سازمانی است که میتواند تاثیر منفی بر کسب و کار داشته باشد.
تنظیم و انتخاب بازار توسط سیاست
این سیاست باعث میشود قدرت و اعتماد در یک سمت باقی بماند و صنایع خصوصی در این بخش محکوم به شکست خواهند بود.
سیاست تجارت خارجی
سیاستهای تجارت خارجی مستقیما روی واردات و صادرات صنایع تاثیرگذار است. برای مثال واردات مواد اولیه از کدام کشور امکانپذیر باشد یا بستر صادرات به کدام کشورها برای صنایع فراهم شده باشد.
سیاستهای مالیاتی
مالیات قیمت نهایی یک محصول را تغییر میدهد، هر چه مالیات تولید کنندگان افزایش یابد به طبع هزینههای کار صنایع برای تولید افزایش یافته و در نتیجه کالای مصرفی با قیمت بیشتری به دست مصرف کنندگان خواهد رسید.
محدودیتهای سیاسی
محدودیتهایی که از سوی سیاست به تجارت اعمال میشود.
عوامل دیگری همچون قوانین کار، محیط زیست، کپی رایت، قوانین حمایت از مصرف کننده، کمکهای مالی دولت و … نیز از سوی سیاست میتوانند روی یک تجارت تاثیرگذار باشند.
سؤالاتی که در این زمینه باید از خود بپرسید و سعی در به پاسخ رسیدن آنها داشته باشید:
کدام سیاستهای دولت یا گروههای سیاسی میتوانند برای موفقیت کسب و کار ما مفید و یا مضر باشند؟
آیا محیط سیاسی پایدار است یا احتمال تغییر دارد؟
اقتصادی (Economic)
به طور کلی نیروهای اقتصادی که میتواند روی کسب و کار و صنایع شما تاثیر بگذارد را شامل میشود. برای مثال فرض کنید کسب و کار شما در زمینه فروش محصولات زینتی فعالیت دارد. زمانی که اقتصاد یک کشور دارای مشکلات زیادی باشد و تورم نرخ ثابتی نداشته باشد، سبد خرید مشتریان کوچکتر شده و بالطبع تمایل کمتری برای خرید محصولات زینتی و گران قیمت خواهند داشت.
عوامل اقتصادی تاثیرگذار در کسب و کارها عبارتند از:
- روندهای اقتصادی
- نرخ رشد
- رشد صنعت
- عوامل فصلی
- نرخ ارز بین المللی
- تجارت بین المللی
- هزینه های کارگری
- درآمد مصرف کننده
- نرخ بیکاری
- مالیات
- تورم
- نرخ بهره
- اعتبار و اعتماد
- سیاست های پولی
- هزینه های مواد اولیه و غیره
سوالاتی که در این زمینه باید از خود بپرسید و سعی در به پاسخ رسیدن آنها داشته باشید:
چه عواملی اقتصادی در پیشروی ما تأثیر می گذارد؟
عملکرد ما در حال حاضر چه تاثیری در اقتصاد دارد؟
قیمت گذاری، درآمدها و هزینههای ما تحت تأثیر هر یک از عوامل اقتصادی چگونه است؟
اجتماعی (Social)
شرایط اجتماعی شامل نگرشها، رفتارها و گرایشهای اجتماعی هستند که بر سازمان و بازار هدف شما تأثیر میگذارند. برای مثال با گذر زمان روند دسترسی به اینترنت در منزل و خرید اینترنتی در حال گسترش مزایای تحلیل روند در کشور است و این موضوع تاثیر مثبتی روی تجارت الکترونیکی و کسب و کارهای اینترنتی دارد.
عوامل اجتماعی تاثیر گذار روی کسب و کارها:
- نگرش و عقاید مشترک در مورد عوامل مختلفی از جمله پول
- خدمات به مشتری
- واردات
- مذهب
- تابوهای فرهنگی
- بهداشت
- کار
- اوقات فراغت
- محیط زیست
- رشد جمعیت و جمعیتی
- مهاجرتو پناهندگی
- اندازه و ساختار خانواده
- روند زندگی و غیره
سؤالاتی که در این زمینه باید از خود بپرسید و سعی در به پاسخ رسیدن آنها داشته باشید:
اعتقادات و ارزشهای مشتری ما چگونه بر عادات خرید آنها تأثیر می گذارد؟
روندهای فرهنگی و رفتارهای انسانی چگونه در تجارت ما نقش دارند؟
فناوری (Technological)
تغییرات تکنولوژی شیوههای راه اندازی و اجرای کسب و کار را تغییر داده است این امر میتواند در نحوه ایجاد، توزیع و بازاریابی محصولات و خدمات شما تأثیر بگذارد. برای مثال بستر اینترنت امکان ارائه آلبوم جهت دانلود در خانه و بدون حضور فیزیکی را فراهم میکند که باعث استقبال بیشتری از این دست محصولات میشود.
عوامل تکنولوژیکی تاثیر گذار روی کسب و کارها:
- زیرساختهای فناوری و ارتباطات
- قوانین پیرامون فناوری
- دسترسی مصرف کننده به فناوری
- فناوری و توسعه رقیب
- فناوریهای نوظهور
- اتوماسیون
- تحقیق و نوآوری و غیره
سوالاتی که در این زمینه باید از خود بپرسید و سعی در به پاسخ رسیدن آنها داشته باشید:
چه پیشرفتهای فناوری و نوآوری در دسترس است؟
این فناوری چه تاثیری در عملکردهای ما خواهد داشت؟
چگونه یک تجزیه و تحلیل PEST انجام دهیم؟
وضعیت فعلی و عوامل موجود در الگوی PEST را بررسی کرده و در نظر بگیرید که چگونه تغییرات احتمالی ممکن است در آینده بر سازمان شما تأثیر بگذارند. برای به دست آوردن بیشترین استفاده از تکنیک PEST، بهتر است از دیدگاهها و نظرات دیگران استفاده کنید؛ از نظرات و دیدگاههای مشتریان، شرکا، مخاطبین، کارمندان و… در محدودههای مختلف استفاده کرده و دیدگاههای آنان را جمع آوری کنید.
ممکن است زمانی که وسعت ارائهی خدمات شما زیاد باشد نیاز به یک تیم بزرگ یا توزیع شده داشته باشید و جمع کردن همه دیدگاهها در یک بازه زمانی برایتان دشوار و پرهزینه باشد. بنابراین میتوانید از فناوری های مختلف مانند ویدئو کنفرانس، فرمهای آنلاین و نرم افزارهای طوفان فکری مشترک مانند GroupMap برای غلبه بر این چالشها بهره ببرید.
به کمک این اطلاعات و پاسخ به پرسشهای هر بخش در الگوی PEST میتوانید به درک درستی از محیط کسب و کار خود برسید و موفقیتهای کلانی در کسب و کار خود به دست آورید.
شما یک گام جلوتر از دیگران باشید! اگر به آیتی و تکنولوژی علاقهمندید و دوست دارید سریعتر در این زمینه پیشرفت کنید، همین حالا به جمع 9807 عضو همیار آیتی بپیوندید، دسترسی به تمام آموزشهای پریمیوم، دریافت جدیدترین آموزشهای کاربردی مرتبط با آیتی و استفاده از مشاورهی رایگان، برخی از مزایای عضویت در سایت هستند، شما نیز به کاربران همیار پیوسته و همین حالا وارد دنیای حرفهایها شوید. من هم میخواهم عضو ویژهی همیار شوم
آشنایی با انواع متدولوژیهای مدیریت پروژه و ویژگی آنها
رپورتاژ آگهی چیست و چه کاربردی در بازاریابی و تبلیغات دارد؟
پارادایم چیست؟ آشنایی با مفهوم پارادایم شیفت به زبان ساده
راه اندازی اینستاگرام | آموزش تصویری راه اندازی اینستاگرام
اگر یک کسبوکار آنلاین دارید، همین حالا آن را به هزاران کاربر علاقهمند، معرفی کنید! اسپانسرینگ چه مزایایی دارد؟
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید، سوالات شما توسط کارشناسان همیار آیتی پاسخ داده میشود. لغو پاسخ
اول مقوله ذکر شده عوامل کلان اقتصادی بعد گفته شده عوامل اقتصادی ، سیاسی و …
در واقع باید عوامل بیرونی یا عوامل کلان بیرون سازمان ذکر می شد احتمالا اشتباها اشاره شده اقتصادی ذکر شده
سلام، ممنون از دقت و ریزبینی شما، مقاله ویرایش شد؛ بله اینجا منظور عوامل کلانی هستند که روی استراتژیهای یک سازمان تاثیرگذار خواهند بود.
امیدوارم بامجاهده خودوبهره مندی ازاین سایت متخصص شوم وهمیارمدیریت این سایت باشم
چرا بورس؟ 7 مزیت سرمایه گذاری در بورس
یکی از امتیازات بازار بورس اوراق بهادار نسبت به سایر بازار ها در این است که دارای تنوع بالایی است به شکلی که حدود چهل صنعت در قالب بیش از پانصد شرکت در آن حضور دارند. این تنوع باعث شده است که همواره گزینه های مختلفی برای کسب سود وجود داشته باشد. در حالی که در بازار های دیگر ممکن است به خاطر نبود چنین تنوعی رکوردهای چند ساله را هم ببینیم. در این مقاله بهصورت تخصصی به ویژگیهای سرمایه گذاری در بورس بپردازیم. شاید به جرات بتوان گفت تمام ویژگیهای مثبت سایر سرمایهگذاریها را بهطور یکجا میتوان سرمایه گذاری در بورس یافت.
در ادامه ۷ دلیل برای سرمایه گذاری در بورس را خدمت شما عزیزان توضیح میدهیم:
۱- جذابیت سرمایه گذاری در بازار بورس
مهمترین عاملی که یک سرمایه گذاری را جذاب میکند کسب سود بالاست. بازار بورس در مقابل دیگر بازارهای سرمایه گذاری موازی از جذابیت بیشتری برخوردار است.
بر اساس آمار بین سالهای ۷۹ تا ۹۳ میانگین بازدهی بازار مسکن حدود ۲۲درصد بوده است. این میزان برای سپردهگذاریهای بانکی بهطور متوسط حدود ۱۸ درصد و برای بازار سکه طلا میانگین ۲۵ درصد است. میانگین بازدهی برای سرمایه گذاری در بورس (طی همین بازه زمانی) بیش از ۴۰ درصد بوده است.
۲- سرمایه گذاری با مبالغ کم
سرمایه گذاری در مسکن یا خودرو و یا سرمایه گذاری در کسبوکار، به نظر شما میشود با 500 هزار تومان شروع کرد!؟
یکی از مهمترین و کلیدیترین مزایای سرمایه گذاری در بورس این است که میتوانید حتی با مبلغ پانصد هزار تومان سرمایه گذاری را شروع کنید. با خرید یک برگه سهم از یک شرکت بورسی به همان میزان در سود یا ضرر شرکت سهیم شوید.
۳- قابلیت نقد شوندگی بالا
در بورس شما می توانید در لحظه میتوانید سهام خود را نقد کنید. در همان روز میتوانید سهمی که قبلاً خریدهاید را بهشرط مجار بودن نماد معاملاتی ، نقد کنید. دو روز کاری بعد به حساب شما واریز خواهد شد. تقریبا در هیچ بازاری نمیتوانید سرمایه خود را به پول نقد تبدیل کنید.
۴- خرید و فروش اینترنتی و آسان
هماکنون تقریباً کلیه خریدوفروشها بهصورت آنلاین و اینترنتی صورت میگیرد. مهم نیست کجای ایران باشید فقط به اینترنت دسترسی داشته باشید همین! سرمایه گذاری در بورس از هر نقطهای تنها با دسترسی به اینترنت امکانپذیر است. بنابراین با خیالی آسوده به مسافرت بروید و بر معاملات سهام خود نظارت داشته باشید!
۵- تنوع ریسک در اختیار خودتان
این شما هستید که مشخص میکنید سرمایه خود را بر روی چه سهمی سرمایه گذاری کنید. یکی از جذابیتهای سرمایه گذاری در بورس برخورداری از تنوعپذیری و تشکیل سبد سهام است. با این کار میتوان ریسک سرمایه گذاری را بشدت کاهش داد. حتی با افت شدید قیمت یک سهم هم اگر، سرمایه خودمان رابین چند سهم متنوع کنیم، ریسک سرمایه گذاری بشدت کاهش پیدا میکند. ضربالمثلی که دراینباره بکار میرود: تخممرغهای خود را درون یک سبد نگذارید!
۶- قانونمند بودن سرمایه گذاری
قانونی بودن و کمک به رشد و پویایی اقتصاد از دیگر مزایای سرمایه گذاری در بورس است. هر گونه تخطی از قوانین بازار سرمایه توسط هر یک از نهاد ها و افراد قابلیت پیگرد قضایی را دارد. با سرمایه گذاری در بورس، سهامدار و شرکت و کل اقتصاد باهم سود میبرند.
۷- سرمایه گذاری در بورس به دلیل شفافیت اطلاعات
تمامی شرکتهای بورسی موظف به ارائه گزارشات دوره ای و گزارش عملکرد معاملات فصلی به سازمان بورس هستند. ارائه این گزارشات را میتوانید در سایت codal.ir مشاهده و بررسی کنید. کوچکترین تأخیر در ارائه اطلاعات و یا ابهام در صورتهای مالی به توقف نماد معاملاتی منجر خواهد شد. سایت مدیریت فناوری بورس تهران لحظهبهلحظه گزارشی دقیق و ثانیهای از تمامی اتفاقات بازار سرمایه ارائه میدهد. حجم خرید، حجم فروش، ارزش معاملات و صدها پارامتر لحظهای که حاصل معاملات سهامداران بورس است را میتوانید در سایت tsetmc مشاهده کنید.
مزایای سرمایه گذاری در بورس شامل مزایای دیگری همچون مدیر خود بودن، اعمال حق رأی و مدیریت در شرکتها، مشارکت در تولید ملی و دهها ویژگی دیگر برای سرمایه گذاری در بورس است.
انواع روشهای تحلیل در بورس
حتماً درمورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.
- بهنظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
- چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
- چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
- انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایهگذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
- اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟
همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، میتوانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.
در این مطلب بهطور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی میکنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفهای تحلیل کنید.
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
1- تحلیل تکنیکال
2- تحلیل بنیادی
3- روانشناسی بازار
بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
تحلیل و پیشبینی روند از اصول اولیۀ سرمایهگذاری در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر است.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب میآیند که در ادامه به آنها میپردازیم. همچنین معاملهگران و سرمایهگذاران، از «روانشناسی بازار» نیز بهعنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
انواع روشهای تحلیل در بورس
در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیلها همراه با جزئیات آنها میپردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.
1- تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمتها و حجم معاملات در بازار را مرور میکنند تا بتوانند قیمتهای آتی بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مىکنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین و محبوبترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی بهدنبال یادگیری آن هستند.
یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحتتر از سایر روشهاست.
حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال میپردازیم که بسیار کاربردی هستند.
انواع روش های تحلیل تکنیکال
1-1 کندل شناسی
کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل میگیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان میدهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یکروزه باشد، هر کندل ما یک روز طول میکشد تا تشکیل شود.
کندلها دو رنگ سیاه و سفید دارند.
سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.
سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان میدهند.
برای یادگیری آسان و کاربردی کندلشناسی یکی از مهمترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.
آموزش آسان و کاربردی کندلشناسی در بورس
کندلها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.
آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک میکند تا نگاه دقیقتر و کاملتری به چارت قیمت داشته باشد.
آشنایی با کندلها و الگوهای کندلی بههمراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان میدهند.
1-2 سطوح حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمتها نیز افزایش مییابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفتهمیشود. رسیدن قیمتها به سطح حمایتی افزایش آنها را در پی دارد.
در مقاومت، همهچیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته که سهامداران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. قیمتها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضهها کاهش پیدا میکنند.
حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.
آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب
اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.
نمونهای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.
محدودیت ها و معایب تحلیل SWOT
محدودیت ها و معایب تحلیل SWOT : تحلیل SWOT ، با اینکه در بر انگیختن تفکر و گفتگو درباره شرکت ها و محیط های خارجی آن ها مفید است ، ولی از معایب قابل ملاحظه ای نیز به عنوان ابزاری برای تحلیل صنعت برخوردار است. شاید جدی ترین محدودیت SWOT ذهنی بودن آن است. ارزیابی جایگاه یک شرکت در طول دو بعد SWOT کاملاً ذهنی خواهد بود ، و مدیرانی که سعی در استفاده از SWOT دارند ، احتمال دارد که با عدم توافقاتی در میان افراد یک شرکت درباره جایگاه شرکت در طول این ابعاد مواجه شوند.
درست مثل مسأله لیمو دیدن یک فرد در حالی که دیگران آن را لیموناد می بینند ، شرکت هایی که از تحلیل SWOT استفاده می کنند در مزایای تحلیل روند می یابند که مدیران راجع به فرصت یا تهدید بودن پدیده ای خاص در محیط خارجی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در واقع ، تقریباً هر رویدادی فرصت هایی را در پیش روی یک شرکت خاص قرار می دهد ، در حالی که ممکن است تهدیداتی را نیز در پی داشته باشد. یک فناوری جدید ، برای مثال ، می تواند به یک شرکت فرصتی برای توسعه محصول جدید عرضه کند ، یا در صورت فقدان توانایی توسعه یا بهره برداری از آن فناوری جدید از سوی شرکت ، نمایانگر یک تهدید باشد. همان گونه که ذکر شد ، این تفاوت نظر ها می توانند در مباحثات مربوط به برنامه ریزی بسیار سودمند باشند ، و به شرکت ها و واحد های کسب و کار فرصت هایی برای پاسخگویی به موضوعات و پرسش های پیش از آن نا شناخته بدهند.
[vc_row][vc_column][vc_cta h2=”مقالات پیشنهادی” txt_align=”justify” style=”3d” color=”mulled-wine”]
تفاوت بازاریابی استراتژیک و مدیریت استراتژیک
ارزیابی فرصت ها و تهدیدات محیطی نیز با یکسو نگری تصورات مدیران نسبت به قوت ها و ضعف های شرکت مواجه خواهند شد. مدیران شرکت هایی با نقاط قوت بسیار احتمالاً پدیده های محیطی را فرصت تلقی خواهند کرد ، در حالی که مدیران شرکت هایی با نقاط ضعف داخلی فراوان ممکن است همان پدیده های محیطی را به عنوان تهدید ببینند. چنین تفاسیری بدون تردید بر استراتژی های این شرکت ها تأثیر خواهند گذاشت.
اگر مدیران شرکتی توافق کنند که آن شرکت از فرصت بزرگی بر خوردار است در حالی که رقبای آن همان پدیده را به عنوان تهدید تلقی کنند ، مدیران شرکت اول احتمال بیشتری دارد که این فرصت را تعقیب کنند ، در حالی که رقبای آن ها احتمالاً رویکردی دفاعی را بر خواهند گزید. برای مثال ، بر اساس قوت های سازمان در تحقیق و توسعه ، مدیران ممکن است نتیجه بگیرند که یک تحول سریع فناورانه به شرکت آن ها فرصتی مهم برای توسعه محصولات جدید فراهم می کند ، ولی مدیران یک شرکت رقیب ممکن است همان نرخ سریع تغییر را به عنوان تهدید تلقی کنند. شرکت نخست احتمال بیشتری دارد که وضعیت تهاجمی یا کنشی در ارتباط با آن تغییر در صنعت اتخاذ کنند.
یک عیب دیگر تحلیل SWOT آن است که استفاده از آن توصیه های کاملاً واضح اندکی در پی دارد. شرکت های بسیار کمی از بخت کافی برای داشتن فقط فرصت های خارجی و قوت های داخلی بر خوردارند و شرکت های بسیار کمی آن قدر بد اقبال اند که فقط تهدیدات خارجی و ضعف های داخلی داشته باشند. در واقع ، تقریباً همه شرکت ها در معرض مواجه شدن با ترکیبی از تهدیدات و فرصت ها در محیط های خارجی خود و همچنین بر خورداری از ترکیبی از نقاط قوت و ضعف داخلی قرار دارند. بنابر این به جای ارائه دسته ای از توصیه های روشن یا بسیار آشکار ، تحلیل SWOT احتمالاً استراتژی های متناقضی را به مدیران پیشنهاد خواهد کرد.
جمع بندی از تحلیل SWOT
در ادامه به نتیجه گیری محدودیت ها و معایب تحلیل SWOT می پردازیم . پس به منظور جمع بندی باید گفت ، تحلیل SWOT تقریباً همواره تفکر و گفت و شنود خوب درباره شرکت و صنعت آن را ترغیب می کند ، و مدیرانی که از تحلیل SWOT استفاده می کنند تقریباً همواره قادر به فهرست کردن نقاط قوت ، نقاط ضعف ، فرصت ها ، و تهدیدات بسیاری خواهند بود. تحلیل SWOT همچنین نه تنها تحلیل خارجی محیط صنعتی یک شرکت را یکپارچه می سازد ، بلکه تحلیلی داخلی از نقاط قوت و ضعف درونی یک شرکت را فراهم می سازد. در نتیجه ، می تواند در ارزیابی توانایی بالقوه یک شرکت برای دستیابی یا حفظ مزیت رقابتی سودمند باشد. و ، همان گونه که در بالا اشاره شد ، مباحثات مدیریت با استفاده از تحلیل SWOT اغلب به آشکار ساختن موضوعات ، فرصت ها ، و پرسش هایی کمک می کند که پیش از این مورد بررسی قرار نگرفته بودند. در نتیجه ، مدیران اغلب از ابزار های تحلیل صنعت دیگری استفاده می کنند .
تحلیل رقبا در مدیریت پروژه
آخرین باری که یک تحلیل از رقبا در بازار برای سازمان خود انجام دادید چه زمانی بوده است؟ و از آن مهمتر، آیا میدانید که چگونه میتوان یک تحلیل کارآمد انجام داد؟
اگر مطمئن نیستید چگونه میتوان تحلیل رقبا را به درستی انجام داد، یا از آخرین تحلیلی که انجام داده اید زمان زیادی میگذرد، بهتر است که در این پست با ما همراه باشید.
تحلیل رقبا چیست؟
تحلیل رقبا یک استراتژی مهم در مدیریت پروژه است که در آن شما میتوانید رقبای اصلی را شناسایی کرده و در مورد محصولات، فروش و استراتژیهای بازاریابی آنها تحقیق کنید. با این کار میتوانید استراتژیهای تجاری کاملی ایجاد کنید که نسبت به رقبای خود بهتر شوید.
تحلیل رقبا به شما کمک میکند که بفهمید چه کارهایی را درست انجام میدهید و فرصتهایی که برای شما وجود دارد و میتوانید به راحتی آنها را از آن خود کنید را شناسایی کنید.
هدف از تحلیل رقبا در مدیریت پروژه چیست؟
هدف ما از تحلیل رقبا این است که به سوالات زیر پاسخ دهیم:
• کدام رقبا برای ما خطری محسوب میشوند و باید با آنها رقابت کرد؟
• استراتژی و برنامهریزی این رقبا چه هستند؟
• عکسالعمل این رقبا در مقابل کارهای شرکت ما چه خواهد بود؟ و این عکسالعمل رقبا چه تاثیری بر روی پیشرفتها و منافع شرکت ما خواهد داشت؟
اطلاعاتی که به صورت عادی در مورد رقبا داریم، برای تجزیه و تحلیل آنها کافی نیست. این کار با جمعآوری مجموعه گسترده ای از اطلاعات در مورد رقیب ممکن است.
اطلاعات به دست آمده، باید به گونهای باشد که ما بتوانیم از تصمیمات آیندهای که رقیب در مورد محصولات و خدمات خود میگیرد آگاه شویم.
مزایای تحلیل رقبا در بازاریابی
هر برند و شرکتی میتواند به طور منظم تحلیل رقبا را انجام دهد و از مزایای آن برای مدیریت پروژهی خود بهره ببرد. با انجام تحلیل رقبا، میتوانید:
1. شکافهای موجود در بازار را شناسایی کنید.
2. محصولات و خدمات جدید را توسعه دهید.
3. روند بازار را کشف کنید و بفهمید چه چیزهایی موضوع داغی برای بازار امروز هستند.
4. بازاریابی بهتر و فروش بیشتری داشته باشید.
یادگیری هر یک از این چهار مؤلفه، برند شما را در مسیر دستیابی به موفقیت قرار میدهد. اما قبل از اینها، باید چند اصل مهم را با هم مرور کنیم.
چگونه رقبای خود را شناسایی کنیم؟
ابتدا باید بدانید که با چه کسی واقعا رقابت میکنید تا بتوانید دادهها را به طور دقیق مقایسه کنید. شرکتی که در یک تجارت مشابه با تجارت شما کار میکند ممکن است دقیقاً رقیب شما نباشد. پس چگونه میتوان رقیب خود را پیدا کرد؟
در ابتدا باید رقبای خود را به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کنید.
رقبای مستقیم مشاغلی هستند که کالا یا خدماتی را ارائه میدهند که میتواند به عنوان جایگزینی مشابه برای کالا یا خدمات شما مورد استفاده قرار بگیرد و در همان منطقه جغرافیایی شما فعالیت میکنند.
از طرف دیگر یک رقیب غیرمستقیم کسی است که محصولاتی را ارائه میدهد که یکسان نیستند اما میتوانند همان نیاز مشتری را برآورده سازند یا همان مشکل را حل کنند.
این دو تعریف روی کاغذ ساده به نظر میرسند، اما جداسازی رقبا در این دو دسته کار آسانی نیست.
«هنگام تحلیل رقبا و مقایسه برند خود، فقط باید روی رقبای مستقیم خود متمرکز شوید». این جمله کاملا اشتباه است است و چیزی است که بسیاری از شرکتها و سازمانها را دچار اشتباه میکند. یعنی به جز سازمانهایی که خدمات و کالای کاملا مشابه با شما ارائه میدهند، باید آنهایی را که خدماتی غیر مشابه ولی برای رفع همان نیاز مشتری انجام میدهند را نیز جزء رقبا دانست و تحلیل کرد. البته این به آن معنا نیست که شما باید با دقت خیلی زیادی رقیبان غیرمستقیم خود را تحلیل کنید.
چگونه میتوان مشخص کرد که رقبای شما چه محصولات یا خدماتی را ارائه میدهند؟
وقتی میخواهید خط تولید کامل رقیب خود و کیفیت محصولات یا خدماتی که ارائه میدهند را تجزیه و تحلیل کنید و همچنین به قیمتگذاری آنها و هر تخفیفی که به مشتریان ارائه میدهند توجه کنید، باید سوالاتی را در مورد این شرکت یا سازمان از خود بپرسید:
- آیا آنها یک تولیدکننده یا ارائهدهنده با قیمت بالا هستند یا قیمت پایین؟
- آیا آنها خدمات و محصولات عمده تولید میکنند یا تکی؟
- سهم بازار آنها چیست؟
- مشخصات و نیازهای مشتریان ایدهآل آنها چیست؟
- آیا آنها از استراتژیهای مختلف قیمت گذاری برای خریدهای آنلاین استفاده میکنند؟
- چگونه شرکت خود را از رقبای خود متمایز میکند؟
- چگونه محصولات یا خدمات خود را توزیع میکنند؟
چگونه میتوان در مورد تاکتیکها و نتایج فروش رقبا تحقیق کرد؟
تحلیل فروش رقبای شما میتواند کمی مشکل باشد. شما باید در مورد رقیب خود بتوانید به سوالات زیر پاسخ دهید:
- روند فروش آنها چگونه به نظر میرسد؟
- از طریق چه کانالهایی فروش خود را انجام میدهند؟
- آیا آنها دارای چندین شعبه هستند و آیا این امر برای آنها مزیتی داشته است؟
- آیا آنها در حال گسترش شرکت خود هستند؟
- دلایل مشتریانشان برای عدم خرید یا فسخ و خاتمهی قرارداد چیست؟
- درآمد سالیانهی آنها چقدر است؟ کل حجم خدمات، پروژهها و فروش آنها در هر سال چقدر است؟
- آیا مرتباً محصولات یا خدمات خود را تخفیف میدهند؟
- فروشنده در این روند چقدر دخیل است؟
این سوالات به شما ایده میدهد که روند فروش چقدر رقابتی است. برای شرکتهایی که گزارشهای پیشرفت سالیانه خود را به صورت آنلاین و عمومی پخش میکنند، پیدا کردن این اطلاعات آسان خواهد بود، اما برای یافتن این اطلاعات از کسب و کارهای خصوصی باید روابطی با شرکت داشته باشید یا از بازار در مورد این شرکت سوال کنید.
چگونه راههایی که رقبا محصول خود مزایای تحلیل روند را به بازار عرضه میکنند را تحلیل کنیم؟
به هر یک از مواردی که رقیبتان سعی در فروش محصول یا خدماتش دارد، توجه داشته باشید. تجزیه و تحلیل وب سایت رقیب شما سریعترین راه برای سنجش تلاشهای بازاریابی آنها است. باید سوالات زیر را در این راه در نظر بگیرید:
- آیا آنها یک وبلاگ دارند؟
- آیا آنها بروشور یا کتابهای الکترونیکی ایجاد میکنند؟
- آیا آنها فیلم یا وبینار ارسال میکنند؟
- آیا پادکست دارند؟
- آیا آنها از محتوای اینفوگرافیک و انیمیشن استفاده میکنند؟
- آیا آنها یک بخش سوالات متداول دارند؟
- آیا در مطبوعات تبلیغ میکنند؟
- آیا آنها کیت رسانهای دارند؟
- آیا آنها راهنمای خرید و اطلاعات را منتشر میکنند؟
- چه کمپینهای تبلیغاتی آنلاین و آفلاین برای شرکتشان اجرا میشوند؟
چگونه میتوان نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات رقبا را فهمید؟
وقتی هر مؤلفه را در تجزیه و تحلیل رقبای خود (تجارت، فروش و بازاریابی) ارزیابی میکنید، به طور همزمان در حال انجام یک تجزیه و تحلیل سادهی SWOT خواهید بود.
این بدان معناست که میتوانید در هر بار ارزیابی، با اختصاص دادن یک نمره کلی، به نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات رقیب خود توجه کنید.
برخی از سوالات برای شروع این تجزیه و تحلیل شامل موارد زیر است:
- رقیب شما در چه زمینهای واقعاً خوب کار میکند؟ (محصولات، بازاریابی محتوا، اجتماعی، رسانه و غیره)
- رقیب شما از چه نظر مزیت بیشتری نسبت به برند شما دارد؟
- نقطه ضعف رقیب شما چیست؟
- برند شما چه مزیت بیشتری نسبت به رقیب دارد؟
- آنها چه کاری را بهتر میتوانند انجام دهند؟
- در کدام زمینهها این رقبا را تهدید تلقی میکنید؟
- آیا در بازار فرصتهایی وجود دارد که رقیب شما از آن مطلع باشد؟
شما قادر خواهید بود نقاط ضعف و نقاط قوت آنها را با خود مقایسه کنید. با این کار میتوانید بهتر بفهمید که شرکت شما در کجای کار است و شروع به کشف نقاطی برای بهبود در برند خود میکنید.
تجارت شما در کجای کار است؟
قبل از اینکه رقیب خود را به طور دقیق بررسی و مقایسه کنید، باید یک مبنا ایجاد کنید. این کار همچنین به انجام تجزیه مزایای تحلیل روند و تحلیل SWOT کمک میکند. یک مثال در مورد میزنیم؛ مثلا برای اینکه بفهمیم که یک شرکت عمرانی در مورد تبلیغات چقدر ضعف دارد، باید آن را با یک مبنایی مقایسه کنیم. یعنی شما میتوانید شرکت خود را ۱۰۰ در نظر بگیرید و ببینید که این شرکت عمرانی زیر ۱۰۰ است یا بالای آن.
باید با همان معیارهایی که برای ارزیابی خود استفاده میکنید، رقیب را نیز ارزیابی کنید تا بفهمید چقدر از شما جلوتر یا عقب تر است. پس اطلاعات شرکت خود را از به عنوان مبنای اولیه برای مقایسه در سراسر تحلیل استفاده کنید.
در بازار ممکن است که فرصتهایی به وجود بیاید، از طرفی رقبای شما قبلتر، شما را تحلیل و بررسی کرده باشند و شرکت خود را نسبت به شما ارتقا داده باشند تا این فرصتها را از آن خود کنند. باید همواره هوشیار باشید و تحلیل رقبا را دست کم نگیرید، زیرا این فرصتها میتوانند برای شما باشند، اگر بتوانید آنها را به خوبی بررسی کنید و به شکافهای موجود در آنها نفوذ کنید.
دیدگاه شما