روانشناسی در بورس

بازاریابی با چاشنی بازی و سرگرمی

بازی های کامپیوتری طرفدارهای بی شماری در سراسر دنیا دارد. مهم نیست شما یک دانشجوی جوان، کارمندی بازنشسته یا حتی بچه دبستانی باشید، به هر حال صنعت گیم هر طور شده با گوشت و پوست شما عجین می شود. دلیلش هم واضج است؛ مردم در چهار گوشه دنیا عاشق بازی و سرگرمی هستند. شاید من و شما نتوانیم همین امروز به ورزشگاهی مثل سانتیاگو برنابئو رفته و لذت فوتبال بازی کردن روی چمن آنجا را تجربه کنیم، اما بازی فیفا با بالاترین کیفیت دم دست مان است تا یک تجربه مجازی درجه یک از فوتبال حرفه‎ ای را داشته باشیم. به طور مشابه، اگر دل تان کمی گشت و گذار در شهر و کارهای هیجان انگیز خواست، کلی بازی جهان باز منتظرتان است تا تنها با یک کلیک وارد دنیایی تازه شوید. خب اگر حتی یک نفر را هم سراغ دارید که بعد از یک روز طولانی بازی با پلی استیشن یا حتی سرگرمی های سنتی سر حالش نمی آورد، ما را هم بی خبر نگذارید.

توسعه سریع صنعت گیم شاید در طول دهه های اخیر برای هر کسی تعجب آور باشد، بازاریاب ها را اصلا غافلگیر نکرده است؛ چراکه بازاریابی از عصر یونان باستان با بازی و سرگرمی گره خورده است. مارکترهای کارکشته خیلی خوب می دانند مخاطب تا وقتی احساس نکند یک برند سرگرم کننده است، حتی به خرید فکر هم نمی کند. به همین خاطر خیلی از برندها در طول دهه های اخیر به طور جدی وارد گودِ بازاریابی با چاشنی گیم شده اند. اگر شما هم دوست دارید مثل خیلی از همکاران تان از همین امروز دستی به سر و گوش کمپین تان بکشید، باید کاملا محتاط عمل کنید؛ چراکه جاده بازاریابی پر از پیچ و خم های مرگبار است که اگر حواس تان نباشد در یک چشم به هم زدن اعتبار و سرمایه تان را از بین خواهد برد.

بازاریابی با چاشنی بازی و سرگرمی

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کاری باید دقیق و اصولی انجام شود. در این بین بازاریابی با چاشنی بازی و سرگرمی نیز چنین شرایطی دارد. شاید فکر کنید ما فقط داریم شما را از ورود به جهانی تازه می ترسانیم، اما راستش را بخواهید برنامه ما خیلی گسترده تر از این حرف هاست. ما در ادامه بعضی از مهمترین نکات درباره ترکیب بازاریابی و صنعت گیم را مرور می کنیم. اینطوری شما با آگاهی کامل از آنچه در انتظارتان است وارد زمین بازی شده و دیگر خبری از غافلگیری های ناگهانی نخواهد بود.

بازاریابی+ بازی و سرگرمی: مقدمه ای خودمانی!

وقتی درباره صنعت گیم در حوزه مارکتینگ صحبت روانشناسی در بورس می کنیم، منظورمان طراحی بازی های در حد و اندازه کال آف دیوتی نیست. هرچه باشد نه شما یک بازی ساز هستید، نه استودیویی به اندازه EA در اختیارتان است. به علاوه، انتظارات مشتریان هم از شما پایین تر از این حرف هاست. شما را نمی دانم، ولی من که اصلا باور نمی کنم برندی مثل نایک یک بازی کاملا جداگانه برای خودش بسازد. حتی اگر در یک دنیای سورئال چنین اتفاقی رخ دهد، بی شک یک نسخه از این گیم هم فروش نخواهد رفت.

حالا که متوجه شدید کسی از شما انتظار خلق بازی های چند صد گیگی را ندارد، باید کم کم عینک واقع گرایی را به چشم بزنیم. از آنجایی که حرف زدن درباره بازی و سرگرمی کار راحتی نیست و ممکن است حوصله همه سر برود، ما قصد داریم در این بخش با یک مثال کاربردی منظورمان را بیان کنیم. فرض کنید صبح یک روز دل انگیز وقتی اکانت جیمیل تان را باز می کنید، با یک ایمیل از سوی موسسه TED Talks رو به رو شوید. معمولا سمینارهای این موسسه در همان چند روز اول کاملا پر می شود. با این حال اگر پای سخنران های جوان و موضوعات تازه وسط باشد، معمولا صندلی های خالی بی نهایت زیادی در سالن به چشم می آید. یک استراتژی هوشمندانه در این میان ترغیب مخاطب برای بارگذاری یک توییت ساده درباره این همایش و دریافت بلیت رایگان چنین همایشی است. اینطوری کاربران درگیر یک بازی بی نهایت ساده، اما هیجان انگیز می شوند. دست آخر هم در سالن TED Tals جای سوزن انداختن نخواهد بود؛ به همین سادگی!

اگر شما بازاریاب سختگیری باشید، احتمالا ترکیب کارتان با صنعت گیم خیلی سخت به نظر می رسد. خبر خوش اینکه ما در روزنامه فرصت امروز اصلا چنین دیدگاهی نداریم. همانطور که یک تیم فوتبال فقط و فقط با تمرین یک تاکتیک ساده می تواند حسابی از خجالت رقبا دربیاید، شما هم باید کمی سختگیری تان را کم کنید. در عوض همین وسواس را هنگام تمرین برای تولید محتوای سرگرم کننده نشان دهید. ماجرا جالب شد، نه؟

با توجه به نکاتی که تا اینجای کار گفتیم، کم کم باید درباره مراحل اجرای الگوی جدید بازاریابی مان برویم. اینطوری شما نتایج کارتان را به طور محسوس مشاهده کرده و نسبت به آینده کاری تان امیدوار خواهید شد. پس کوله پشتی تان را جمع کنید تا با قدرت مسیرمان را ادامه دهیم.

تکنیک هایی برای ترکیب مارکتینگ و سرگرمی

تست های شخصیت شناسی: قدیمی ترین سرگرمی دنیا!

آیا تا به حال از تست های شخصیت شناسی استفاده کرده اید؟ همان تست هایی که بعد از چند تا سوال ساده زیر و بم شخصیت تان را رو می کند. شما را نمی دانم، ولی من که هر بار از این تست ها استفاده می کنم طوری حیرت‎زده می شوم که نگو و نپرس. هرچه باشد آدم گاهی اوقات نیاز دارد دیگران درباره روحیاتش نظر دهند. از آنجایی که همه ما وقت و حتی پول کافی برای مراجعه به روانشناس ها را نداریم، بازاریاب ها می توانند تا حدودی این کمبود را جبران کنند. اشتباه نکنید، ما انتظار نداریم شما همین امسال واحدهای روانشناسی را پشت سرهم پاس کنید، بلکه فقط باید یک تست جذاب برای روانشناسی از مشتریان در چنته داشته باشید.

بی شک حرف زدن درباره طراحی تست های روانشناسی برای میخکوب کردن مشتریان با انجام این ماموریت غیرممکن در عمل کاملا فرق دارد. به همین خاطر ما ترجیح داده ایم بدون معطلی سراغ یک مثال جذاب در این مورد برویم. ارتش آمریکا معمولا بیشتر از اینکه دنبال بازاریابی باشد، در فیلم های هالیوودی حضور دارد. با این حال پروژه این سازمان برای جذب نیرو از بین شهروندان آمریکا چند سالی است رنگ و بوی تازه ‎ای به خودش گرفته است. آنها در سایت رسمی شان فقط و فقط با سه تا سوال به شما می گویند روحیه تان برای کار در کدام بخش ارتش مناسب است. قبول دارم این ایده خیلی هیجان انگیز یا حتی غیرمنتظره به نظر می رسد، اما اصلا دور از ذهن نیست؛ چراکه کلی آدم از سراسر دنیا برای کشف توانایی های مخفی شان در زمینه نظامی به این سایت مراجعه می کنند. نتیجه کار هم افزایش تعداد داوطلبان برای عضویت در ارتش است.

همانطور که می بینید، بازاریابی با چاشنی بازی و سرگرمی اصلا کار پیچیده ای نیست. شما می توانید در حوزه تخصصی تان با طراحی چند تا سوال طوری مخاطب را میخکوب کنید که انگار مهمترین سوالات دنیا پیش رویش قرار دارد. با این حساب دفعه بعدی که به فکر بازاریابی افتادید، حتما طراحی این تست ها را مد نظر داشته باشید؛ همین و بس.

طراحی برنامه وفاداری به برند: مشتریان همیشگی تان را فراموش نکنید

از قدیم گفته اند یک برند با تعداد مشتریان وفادارش در بازار سنجیده می شود. اگر شما حتی یک مشتری ثابت هم ندارید، باید کمی به استراتژی تان شک کنید؛ چراکه مشتریان معمولا برندهای تاپ بازار را روی هوا می قاپند. به علاوه، اگر شما یک برنامه جانبی برای قدردانی از خریداران دائمی تان داشته باشید، آینده برندتان برای دهه ها تضمین خواهد شد. این دقیقا همان کاری است که استارباکس از سال ها قبل انجام می دهد؛ البته با چاشنی بازی!

ماجرای کمپین استارباکس از این قرار است که به ازای هر خرید امتیازی به مشتریان داده می شود. وقتی هم امتیازات تان کمی زیاد شود، انواع و اقسام هدیه های مختلف در انتظارتان خواهد بود. مثلا می توانید یک روز بدون دست به جیب شدن از همه منوی استارباکس استفاده کنید. شما را نمی دانم، ولی برای من که عاشق نوشیدنی های تازه هستم منوی باز و کاملا رایگان استارباکس دست کمی از یک رویای شیرین ندارد. با این حساب مشاهده موفقیت بی چون و چرای استارباکس در کمپین بازاریابی اش نباید خیلی عجیب باشد.

شاید فکر کنید طراحی یک برنامه وفاداری به برند نیازمند محاسبات دقیق ریاضی یا حل معادلات چند مجهولی باشد. در این صورت باید بگوییم کارتان خیلی راحت تر از این حرف هاست. فقط کافی است طوری برنامه ریزی کنید که مشتریان بعد از هر سه چهار بار خرید یک هدیه کوچک از شما دریافت کنند. آن وقت طوری اسم تان در بازار می پیچد که نگو و نپرس.

مسابقات آنلاین: چه کسی هیجان مسابقه را دوست ندارد؟

آیا دنبال تزریق هیجان و بالا بردن آدرنالین خون مشتریان تان هستید؟ در این صورت تکه گمشده پازل برندتان برگزاری مسابقات گروهی است. اشتباه نکنید، منظور ما مسابقاتی مثل زو یا والیبال نیست؛ چراکه در دنیای شلوغ و پلوغ امروزی کسی وقت چنین بازی هایی را ندارد. در عوض شما باید وارد دنیای دیجیتال شوید. اینطوری حتی تعامل با میلیون ها مشتری در آن واحد هم دور از ذهن نخواهد بود.

گاهی اوقات آدم فکر می کند یک تکنیک بازاریابی بی نهایت ساده است، اما وقتی وارد گود می شود و سختی های کار یکی بعد دیگری خودشان را نشان می دهند. ماجرا درباره مسابقات آنلاین هم همینطور است. به محض اینکه شما آستین تان را برای ورود به این عرصه بالا بزنید، انتخاب بازی مناسب بدل به معمایی اعصاب خُردکن می شود. اگر قرار باشد ما برای این معمای عجیب جوابی رو کنیم، یک راست می رویم سراغ تجربه مک دونالد. این فست فود دوست داشتنی همین چند سال قبل برای اینکه جایش را در دل مشتریان باز کند، از بازی مونوپولی استفاده کرد. این بازی دوست داشتنی برای خیلی از مردم دنیا یک نوستالژی تمام عیار محسوب می شود. البته مک دونالد این بازی خاطره انگیز را به صورت دیجیتال پیش روی مخاطبش قرار داد. به این ترتیب مشتریان مک دونالد فرصت مسابقه با دیگران در یک بازی آنلاین و امتحان کردن شانس شان برای بردن 65 میلیون دلار را داشتند.

همانطور که می شود حدس زد، جایزه 65 میلیون دلاری در کنار جذابیت بازی مونوپولی کار خودش را کرد. در طول یک ماه آنقدر طرفداران مک دونالد در بازار بریتانیا زیاد شد که حتی محاسبه سود این فست فود هم سخت شد. شاید فکر کنید مک دونالد این کار را فقط برای خودنمایی در بازار انجان داد، اما راستش را بخواهید، فروش مک دونالد در طول آن یک ماه چند برابر شد. این یعنی بازاریابی با چاشنی بازی و سرگرمی فقط یک سرمایه گذاری کوتاه مدت برای مشهور شدن در بازار نیست، بلکه شما را به سوی موفقیتی بی پایان سوق خواهد داد.

بازی موبایلی: تجربه ای جدید و دوست داشتنی

این روزها مردم بیشتر از هر زمان دیگری با موبایل به دست هستند. انگار که روز آدم بدون این دستگاه هوشمند شب نمی شود. بازاریاب ها هم در این میان خیلی خوب یاد گرفته اند چطور از این عشق و علاقه مردم نهایت استفاده را ببرند. بازاریابی در شبکه های اجتماعی، موبایل مارکتینگ و هزار و یک الگوی دیگر همگی نتیجه این جمع بندی بازاریاب هاست. در کنار این روش ها، استفاده از بازی های موبایلی برای جلب نظر کاربران ایده تازه‎ ای محسوب می شود. یادتان باشد، شما لازم نیست یک بازی پیچیده جلوی کاربران قرار دهید، بلکه بازی تان باید به اندازه کافی ساده باشد تا همه را درگیر کند.

از آنجایی که این روزها اغلب برندها اپ رسمی خودشان را دارند، معرفی بازی های جمع و جور کار خیلی سختی نخواهد بود. مثلا برند کی اف سی را در نظر بگیرید. این فست فود دوست داشتنی برای جلب نظر مشتریان ژاپنی در اپ رسمی اش یک بازی ساده رستوران داری را معرفی کرد. این بازی در عین سادگی به ژاپنی ها برای تمرین پخت غذاهای دریایی کمک می کرد. نکته جذاب ماجرا علاقه بالای مردم ژاپن به غذای دریایی و موفقیت کی اف سی برای جلب نظر این دسته از مشتریان با یک بازی ساده بود. خب اگر کی اف سی توانسته با چنین بازی ساده ای دل مشتریان را به دست بیاورد، چرا شما نتوانید همین موفقیت را تکرار کنید؟ کافی است همین امروز دست به کار شده و با کمک یک برنامه نویس نوعی بازی ساده برای اپ رسمی برندتان طراحی کنید. آن وقت ترافیک اپ و سایت تان طوری بالا می رود که حتی در خواب هم نمی دیدید.

جمع بندی

ترکیب بازاریابی با گیم و سرگرمی پدیده تازه ای نیست. از قدیم ها بازاریاب ها دنبال پیدا کردن راهی برای سرگرم کردن مردم و فروش محصولات شان بوده اند. با این حال استفاده از فناوری دیجیتال در این بین کمتر معنایی داشته است. شعار ما در روزنامه فرصت امروز استفاده از تمام امکانات در دسترس برای بازاریابی بهتر است. صنعت گیم هم با پیشرفتی که در طول سال های اخیر داشته است، حسابی دل طرفداران بازی را برده است. شاید شما نتوانید با استودیوهای بازی سازی رقابت کنید، اما دست کم امکانات لازم برای اندکی سرگرم کردن مخاطب تان در کنار بازاریابی را دارید. توصیه های مورد بحث در این مقاله سکوی پرتاب مناسبی برای شما در این میدان بزرگ خواهد بود. مثل همیشه اگر سوال یا مشکلی داشتید، من و همکارانم 24 ساعته کنارتان هستیم.

چرا برخی از کودکان بیشتر از دیگران خطر می‌کنند؟

ایسنا نوشت: ثروت و موقعیت اجتماعی والدین می‌تواند بر رفتارهای مخاطره‌آمیز کودک تأثیر بگذارد؛ برخی از کودکان خطرپذیر هستند، برخی دیگر تمایل به بازی ایمن دارند اما آیا این تفاوت‌ها فقط بر اساس شخصیت است یا محیط‌هایی که کودکان در آن قرار می‌گیرند به شکل‌گیری تمایل آنان به خطرپذیری کمک می‌کند؟

به نقل از نوروساینس، نتایج تحقیق جدید توسط محققان آزمایشگاه توسعه اجتماعی و یادگیری دانشگاه بوستون آمریکا نشان می‌دهد که کودکان با پیشینه‌های اجتماعی-اقتصادی مختلف وقتی در موقعیت‌های پرخطر قرار دارند، تصمیم‌های متفاوتی می‌گیرند.

پیتر بلیک یکی از محققان و دانشیار روان‌شناسی کالج هنر و علوم دانشگاه بوستون می‌گوید: در حالی‌که روان‌شناسان این نظریه را مطرح کرده‌اند که ثروت و موقعیت اجتماعی والدین ممکن است بر ترجیحات خطرپذیری فرزندانشان تأثیر بگذارد، این تحقیق اولین شواهد تجربی را برای حمایت از این فرضیه ارائه می‌کند.

بلیک بیان کرد: امیدوارم این یافته‌ها همچنین نتایج سایر مطالعات آینده توسط آزمایشگاه ما و سایر افراد دیدگاه‌ها را تغییر دهد. این تحقیق شواهدی را ارائه می‌کند روانشناسی در بورس که نشان می‌دهد تصمیم‌های پرخطر در دوران کودکی همیشه منعکس‌کننده درک ضعیف یا فقدان خود کنترلی نیستند. کودکان شاید زمانی‌که شرایط منطقی به‌نظر آید، به‌طور منطقی خطر را انتخاب کنند و زمانی که اینطور نیست از خطر اجتناب کنند.

بلیک خاطر نشان کرد: امید است والدین، معلمان و دیگرانی که کودکی را در حال انتخاب‌های پرخطر می‌بینند، مکث و فکر کنند که ممکن است چنین تصمیم‌هایی با توجه به شرایط کودک منطقی باشد.

فرضیه پشت تحقیق بلیک که به‌عنوان نظریه حساسیت به خطر رشدی شناخته می‌شود، از مشاهدات نحوه رفتار حیوانات در موقعیت‌های جستجوی غذا نشات گرفته است. این نظریه پیشنهاد می‌کند که ارگانیسم‌های در حال رشد یاد می‌گیرند که از راهبردهای مختلف خطر بر اساس در دسترس بودن منابع و حدود نیازهایشان استفاده کنند.

به‌عنوان مثال، روباهی که به‌خوبی تغذیه شده است، زمانی‌که مقدار کمی غذا به‌ راحتی در دسترس دارد، بعید است که برای یک وعده غذایی بزرگ وارد قلمرو خطرناکی شود. با این حال، روباه گرسنه به احتمال زیاد برای یک شام بزرگ خطر می‌کند.

برای ارزیابی کاربردهای انسانی این نظریه، بلیک و همکارش، ترزا هاروی آزمایشی انجام دادند تا دریابند که آیا اولویت‌های خطرپذیری کودکان بر اساس موقعیت اجتماعی-اقتصادی و اندازه پاداش‌های ارائه شده متفاوت است یا خیر.

ده‌ها کودک ۴ تا ۱۰ ساله در این تحقیق شرکت کردند که در چندین سایت تحقیقاتی در بوستون از جمله موزه علوم انجام شد. به هر کودک این حق انتخاب داده شد که تعداد مشخصی برچسب را بپذیرد یا یک چرخ را بچرخاند تا شانسی ۵۰/۵۰ برای گرفتن برچسب‌های بیشتر داشته باشد یا هیچکدام از موارد ذکر شده بالا.

پس از چند دور تمرین آسان که اطمینان می‌داد شرکت‌کنندگان تکلیف را درک می‌کنند، به کودکان انتخاب‌های سخت‌تری از جمله گزینه‌ای با پاداش بزرگ (نگه‌داشتن چهار برچسب، یا چرخاندن برای شانس دریافت هشت برچسب یا هیچ‌کدام) و یک گزینه با پاداش کوچک (نگه‌داشتن دو برچسب، یا چرخش برای شانس گرفتن چهار برچسب یا هیچ‌کدام) داده شد.

در حالی که کودکان در آزمایش شرکت کردند، والدین آنان فرم‌های جمعیت‌شناختی را پر کردند که شامل سوالاتی در مورد سطح تحصیلات و درآمد والدین بود.

هنگامی که محققان داده‌های خود را تجزیه و تحلیل کردند، دریافتند که کودکان در خانواده‌هایی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین‌تر نسبت به کودکان در خانواده‌های دارای موقعیت بالاتر، احتمال بیشتری برای خطرپذیری و چرخاندن چرخ در آزمایشی با پاداش بزرگ داشتند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی تفاوت معنی‌داری در کارآزمایی با پاداش کوچک ایجاد نکرد.

بلیک اظهار کرد: بچه‌هایی که وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین‌تری داشتند، از الگوی پیش‌بینی‌شده نظریه پیروی و مانند روباه گرسنه رفتار کردند. احتمال بیشتری داشت که برای دریافت پاداش بزرگ‌تر خطر کنند و وقتی نوبت به پاداشی با ارزش کمتر می‌رسید، گزینه خاصی را انتخاب می‌کردند تا چیزی به‌دست آورند.

نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که پسران بیشتر از دختران تصمیمات پرخطر می‌گیرند اما تفاوت‌های جنسیتی بر الگوهای اجتماعی-اقتصادی مورد علاقه محققان تأثیری نداشت. این تحقیق هیچ تفاوتی بر اساس سن در اولویت خطرپذیری نشان نداد.

بلیک می‌گوید که تلاش می‌کند خانواده‌های بیشتری را از سطح پایین‌تر مقیاس اجتماعی-اقتصادی مشارکت دهد زیرا بیشتر خانواده‌های شرکت‌کننده تحصیلات خوب و درآمد بالایی داشتند بنابراین وی می‌تواند آزمایش را دوباره اجرا کند و با اطمینان بیشتری به نتایج برسد.

چرخاندن چرخ‌ها برای بردن برچسب‌ها سناریوی رایجی برای کودکان نیست و بلیک معتقد است یافته‌های تحقیقاتی وی ممکن است در هر موقعیتی صدق نکند. اگر کودکی تصمیم می‌گیرد که برای مثال خطر پریدن از تاب را بپذیرد، چنین تصمیمی شامل عوامل دیگری مانند فشار همسالان است که آزمایش‌های وی برای توضیح آنها طراحی نشده است.

اما بلیک بر این باور است که یافته‌های وی به توضیح برخی از انتخاب‌های کودکان در سن مدرسه در زندگی روزمره کمک می‌کند. برای مثال، یک کودک ممکن است به امید ایجاد یک دوستی ارزشمند، بخشی از ساندویچ خود را به همکلاسی خود بدهد.

کودکان همچنین در مورد میزان زمان و تلاش صرف شده برای فعالیت‌های مختلف تصمیم می‌گیرند.

بلیک افزود: شما به آنان می‌گویید که انجام تکالیفشان در بلندمدت بازدهی دارد. این تلاشی است که آنان باید به‌جای بیرون رفتن برای بازی با دوستانشان، در حال حاضر صرف کنند.

بنابراین، کودکان باید تصمیم بگیرند که آیا یک بازده فوری وجود دارد که بتواند در مقابل چیزی که شاید در درازمدت جواب دهد یا نه، آسان‌تر باشد.

بورس قرمز ماند

شاخص کل بورس در دومین روز کاری هفته، روند کاهشی داشت و با افت حدود ۳۳۱۱ واحدی به روانشناسی در بورس یک میلیون و ۳۱۸ هزار واحد رسید.

شاخص کل با معیار هم‌وزن امروز (یکشنبه)، با افت ۹۹۸ واحدی، رقم ۳۸۱ هزار و ۱۱۳ واحد را ثبت کرد. در این بازار ۲۰۹ هزار معامله انجام شد که ۱۹ هزار و ۹۴۹ میلیارد ریال ارزش داشت.

در این میان توسعه معادن وص. معدنی خاورمیانه، فجر انرژی خلیج فارس و معدنی‌ و صنعتی‌ چادرملو بیشترین تاثیر منفی و هلدینگ سرمایه‌گذاری ‌غدیر، پالایش نفت اصفهان، ذوب آهن اصفهان و سرمایه‌گذاری ‌صندوق ‌بازنشستگی‌ بیشترین تاثیر مثبت را روی بورس گذاشتند.

شاخص کل فرابورس نیز با کاهش ۵۸ واحدی همراه شد و روی رقم ۱۸ هزار و ۶۵ واحد ایستاد.

در این بازار ۱۱۳ هزار معامله به ارزش یک میلیون و ۳۷۵ هزار و ۲۷۴ میلیون ریال انجام شد.

بیمه پاسارگاد، پلیمر آریا ساسول، آهن و فولاد غدیر ایرانیان، سنگ آهن گهرزمین و تولید برق عسلویه مپنا بیشترین تاثیر منفی و فرابورس ایران و پالایش نفت شیراز بیشترین تاثیر مثبت را در فرابورس گذاشتند.

انگشتر جواهرنشان نیوشا ضیغمی غوغا کرد | بریز و روانشناسی در بورس بپاش شوهر مولتی میلیاردر نیوشا ضیغمی برای خانم بازیگر

انگشتر جواهرنشان نیوشا ضیغمی حسابی جنجالی و غوغا کرد.

سیگار کشیدن نسرین مقانلو غوغا کرد | حرکت غیر اخلاقی خانم بازیگر در ملاعام

مراسم ترحیم لوکس پسر نسرین مقانلو غوغا کرد | نسرین مقانلو جگرش سوخت

لباس عروس سنتی عروس جدید شهاب حسینی | بریز و بپاش شهاب حسینی برای همسر جدیدش

همسر جدید شهاب حسینی سیاه پوش شد | چهره غم انگیز ساناز خانم اشک همه را درآورد

سیگار کشیدن نسرین مقانلو غوغا کرد | حرکت غیر اخلاقی خانم بازیگر در ملاعام

به گزارش شمانیوز: نیوشا ضیغمی هنرپیشه و بازیگر ایرانی است. نیوشا ضیغمی متولد تیر 1359 است. نیوشا ضیغمی متاهل و دارای یک فرزند دختر است. نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی است.

نیوشا ضیغمی

نام خانوادگی: ضیغمی

تاریخ تولد: 18 تیر 1359

همسر: آرش پولادخان

فرزندان: یک دختر به نام لنا

سالهای فعالیت: از 1382 تاکنون

تحصیلات: لیسانس روانشناسی کودک

بیوگرافی نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان 18 تیر ماه 1359 در تهران به دنیا آمد.

این بانوی هنرمند کشورمان فارغ التحصیل رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی تهران است.

محسن ضیغمی و فهیمه رستم پور پدر و مادر نیوشا ضیغمی هستند و این بانوی بازیگر در سکانس کوتاهی از فیلم چارسو با مادرش همبازی بود.

پدر نیوشا ضیغمی از مدرسین برجسته شیمی در تهران بود که 4 اسفند سال 95 بعد از دوره کوتاهی بیماری درگذشت.

نیوشا ضیغمی

مخالفت پدر و مادر نیوشا ضیغمی برای بازیگری:

پدر و مادر نیوشا ضیغمی هم به مانند خانواده بسیاری از هنرمندان با بازیگر شدن فرزندشان مخالف بودند اما در نهایت به این موضوع رضایت دادند.

نیوشا ضیغمی در یک گفتگو درباره مخالفت پدر و مادرش با بازیگر شدنش گفت:

وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی روانشناسی در بورس آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی روانشناسی در بورس وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد.

نیوشا ضیغمی

روشا ضیغمی خواهر نیوشا ضیغمی

روشا خواهر کوچکتر نیوشا ضیغمی است که متولد 29 دی ماه 1369 است.

روشا ضیغمی هم به مانند خواهرش به فعالیت در حوزه هنر علاقه دارد و با وجود تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی کار هنری را با گرافیک آغاز کرد.

بازی در فیلم کوتاه چهار به کارگردانی پیمان عباسی اولین تجربه روشا ضیغمی در دنیای بازیگری بود و فیلم چهارسو یکی دیگر از تجربه های بازیگری او است که در این فیلم با خواهرش نیوشا همبازی بود.

روشا ضیغمی در سریال ماتادور در کنار پوریا پور سرخ، شقایق فراهانی، لیندا کیانی، سام درخشانی و پولاد کیمیایی ایفای نقش کرده است.

ازدواج نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی از چهره های شناخته شده دنیای هنر است که سال 89 ازدواج کرد و آرش پولادخان از تاجران نقره کشورمان همسر نیوشا ضیغمی است.

شغل همسر نیوشا ضیغمی

آرش پولادخان در زمینه تجارت نقره فعالیت میکند و سال 93 عنوان برترین کارآفرین را در همایش ملی کارآفرینی و تولید ملی را از آن خود کرد و مورد تقدیر قرار گرفت.

بهمن ماه سال 96 هم مراسم افتتاحیه گالری نقره آرش پولادخان همسر نیوشا ضیغمی با حضور هنرمندان و چهره های سرشناس کشورمان برگزار شد.

ماجرای آشنایی نیوشا ضیغمی و همسرش از زبان خودشان

حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود.

آرش پولادخان:حق با نیوشاست. من مدت ها قبل از اینکه با نیوشا آشنا شوم دوست داشتم با او ازدواج کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم می دیدم اما تنها دلشوره ام این بود که نیوشا با تصویری که از او در کارهایش می بینم فاصله داشته باشد، از طرفی دوست نداشتم که صرفاً به او به عنوان یک هوادار نزدیک شوم به همین خاطر کلی دودوتا چهارتا کردم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم تا از طریق سرمایه گذاری در فیلمی به او نزدیک شوم که خوشبختانه این اتفاق افتاد اما نکته مهم در مورد او این بود که به مراتب از آنچه که فکر می کردم صادق و مهربان تر بود.

مهریه نیوشا ضیغمی

مهریه نیوشا ضیغمی یک سکه است و این بانوی بازیگر در گفتگوهایش از اختلاف خانواده ها بر سر مهریه و بحث بر سر این موضوع بسیاری گله کرده است.

مادر شدن نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی در آخرین روز از اردیبهشت ماه سال 97 برای اولین بار مادر شد و دخترش لنا به دنیا آمد.